فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
افسانه دو همزاد
ساختار روایی داستان و فیلم شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای پرمخاطب جهان سال هاست که وام دار ادبیات داستانی و به ویژه رمان است و آن گونه که از اَسناد موجود برمی آید، نزدیک به 85 درصد آثار مورد توجه در آکادمی اسکار، اقتباس از رمان های مشهور و گاه غیرمشهور بوده است. باوجود توجه سینمای کشورهای مختلف به ادبیات داستانی خویش و بهره برداری حتی اقتصادی از این گنجینه، در تاریخ سینمای ایران این امر به ندرت اتفاق افتاده است. به زعم نگارندگان این مقاله، یکی از مهم ترین دلایل بی توجهی سینمای ایران به ادبیات داستانی، کمبود پژوهش های مربوط به چرایی، چگونگی، فرایند و دستاوردهای اقتباس سینمایی از ادبیات داستانی در دیگر کشورها و ایران است. به همین منظور، در این مقاله کوشش شده است با روشی توصیفی- تطبیقی، اقتباس فیلم ایرانیِ (نسبتاً موفق و شناخته شده سینمایی) «شازده احتجاب» (به کارگردانی بهمن فرمان آرا) از رمانی به همین نام از هوشنگ گلشیری بررسی شود. عناصر روایت در هر دو اثر (مکتوب و سینمایی) در کنار یکدیگر قرار گرفته و مؤلفه های جذاب شدن یک اثر اقتباسیِ سینماییِ ایرانی استنتاج شده است. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر، علاوه بر شناخت وجوه افتراق و اشتراک دو گونه، می توان به استخراج و معرفی مابه ازاهای خلاقانة تصویری ساخت جریان سیال ذهن فیلم اشاره کرد.
شیخ ابوالفتح بستی
توراث و الکلیسم
بررسی تأثیر مضامین قرآنی در اشعار کودکانه ی جعفر ابراهیمی (شاهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار به بررسی تأثیرپذیری جعفر ابراهیمی از مضامین قرآنی در اشعار کودکانه می پردازد. به همین منظور، با تبیین مضامین قرآنیِ متجلّی در اشعار ابراهیمی و بررسی کارکرد آن ها، در پیِ پاسخ دادن به این دو پرسش است که هدف از کاربردِ مضامین قرآنی در شعر کودک چیست و کدام مضامین بیشترین کاربرد را دارد. با توجه به بررسی انجام شده، می توان گفت که مضامین قرآنی، بخشی از محتوای اشعار کودکانه ی ابراهیمی را تشکیل می دهد که با هدف القای آموزه های اسلامی، شناساندن بزرگان دین و آماده سازی کودک برای انجام وظایف دینی استفاده می شود. ابراهیمی با الهام گیری از قرآن کریم سعی دارد کودک را با دین و اندیشه های دینی آشنا کند و از آن جا که مخاطب هنوز به مرحله ی تکامل ذهنی و درک مفاهیم انتزاعی نرسیده است و قادر به قضاوت های اخلاقی نیست، از مضامین قرآنی متناسب با رشد فکری کودک و فراخور ذوق و درک او بهره گرفته است. ابراهیمی به خداشناسی بیش از سایر مضامین توجه دارد و سعی کرده است با استفاده از تمثیل طبیعت صفات ثبوتی و جمالی خداوند را توصیف کند. این پژوهش با بررسی 15مجموعه شعر جعفر ابراهیمی و بهره گیری از جدول های آماری، به شیوه ی تحلیلی – توصیفی انجام گرفته است. [5]
بررسی و تحلیل نقاط اتصال و اشتراک داستان های سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بهترین شیوه های جای گیری مطالب تعلیمی و انتزاعی در ذهن مخاطب، استفاده از نمودها و تجارب حسی است. در این شیوه ساختارهای فرعی و ملموس، در ارتباطی معنادار مکمل و تأیید کننده مفاهیم تعلیمی و تجریدی مورد نظر هستند. بدین صورت که ساختارهای معنایی کوچک تر، بر اثر یک پیوستگی معنایی و جای گیری بر یک محور همنشینی در کنار یکدیگر، ساختاری بزرگتر را پایه ریزی می کنند. داستان های فرعی را که در بعضی سوره های قرآن، در کنار یک داستان اصلی ظهور یافته اند، می توان بر اساس همین شیوه، تحلیل و بررسی کرد. یکی از این سوره ها، سوره کهف است که در آن چهار داستان «اصحاب کهف، صاحب دو باغ، موسی(ع) و خضر، و ذوالقرنین» در کنار هم قرار گرفته اند. این داستان ها مستقل از هم بوده و مربوط به امت ها و اقوام مختلفی هستند که در فاصله زمانی بسیار دوری از هم زیسته اند. در همین راستا این نوشتار بر آن است تا دلائل و اسباب ادبی تجمع این چهار قصه در سوره واحد را بررسی و حلقه های اتصال و پیوند آنها را به تصویر بکشد. آنچه در نهایت حاصل شد این است که شماری اشتراکات در مباحث داستانی وجود دارد که باعث درهم تنیدگی و پیوند داستان های چهارگانه شده است. مانند اینکه بین مکان داستان های چهارگانه، ارتباط تسلسلی و صعودی وجود دارد و زمان نیز در سه داستان فرعی به تناسب همسویی با داستان محوری (اصحاب کهف) مدخلیت دارد. همچنین بیش از ده ارتباط محتوایی بین داستان ها بیان شده که از جمله آنها اشتمال قصص چهارگانه بر امری منکر، رکود و انتشار، فتنه، پوشش و حفاظ می باشد.
پزشک هژبر و پلنگان منم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده کمک گرفتن از اساطیر و قصه های عامیانه برای حل مشکلات تصحیح متن و رسیدن به صورت صحیح قدیمی تر یک واژه یا مصرع و... شیوه ای راهگشا در تصحیح متون کلاسیک است. این شیوه خصوصاً در تصحیح ابیات شاهنامه بسیار استفاده شده است. یکی از ابیات چالش برانگیز شاهنامه که در نسخه های خطی و چاپ های مختلف به صورت های گوناگون ضبط شده بیتی است که تهمینه در داستان رستم و سهراب، هنگام معرفی خود به رستم می آورد: یکی دخت شاه سمنگان منم بزشک هزبر و پلنگان منم خالقی مطلق در مقاله ای که پیرامون این بیت نوشته آن را جزو ابیات تاریک شاهنامه دانسته که در مصرع دوم ضبط درست کلمات و معنی مصراع مبهم است. ابهام در این بیت باعث شده هر یک از پژوهشگران با دلایل خود صورتی از این بیت را پذیرفته و در مورد آن اظهار نظر کند. خالقی مطلق در یادداشت های شاهنامه ضمن پذیرفتن نظر یکی از پژوهشگران، تأکید می کند که ضبط قدیمی تر بیت همین است که آورده ایم و احتمالاً آیینی در پشت آن است که ما بی خبریم. بر همین اساس ما در این پژوهش برآنیم تا به کمک اسطوره شناسی تطبیقی ثابت کنیم که شخصیت تهمینه بازمانده الهه مادر یا یکی از ایزدبانوان باستانی است و همچنان که خود او تأکید کرده به واقع پزشک شیر و پلنگان بوده و با آنها در ارتباط است و ضبط قدیمی تر بیت ضبط صحیح می باشد.
تاثیر متن زبانی بر خوانش و تاویل
منبع:
بیدار اسفند ۱۳۷۹ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
بررسی پیوند میان جنبههای انسانی و فراطبیعی اژدهای «گندرو» بر مبنای ارتباط این اژدها با اسطوره آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گندرو» اژدهایی است که گرشاسب، پهلوان معروف ایرانی، او را در جنب دریای فراخکرت میکشد. این اژدها علاوه بر ایفای نقش در اوستا و کتب پهلوی، در کتب دورة اسلامی جنبة انسانی مییابد. گندرو در سنت اساطیری هند جنبة اهورایی دارد و به عنوان یک نیمه خدا مطرح میگردد. تا کنون کاری شایسته در زمینة ایجاد ارتباط بین دو جنبة فراطبیعی و انسانی او، و نیز ارتباط بین گندرو و گندهروای هندی صورت نگرفته است. این جستار کوشش کرده است تا گندرو را به عنوان حیوانی آبی که دارای ما به ازای خارجی است، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و همچنین ضمن ایجاد ارتباط بین دو رویه وجودی گندرو، ارتباط رویه انسانی این اژدها را با آب و نقش آن را به عنوان توتم گروهی از اقوام باستانی، در تمدن هند و ایرانی، بررسی کند.
فضاهای مقدس
ریشه شناسی نام کورش
حوزههای تخصصی:
بدر شاکر السیاب و اسطوره پائیز در میان اسطوره ها (بدر شاکر السیاب وأسطورة تموز بین الأساطیر)
حوزههای تخصصی:
قد استخدم بعض الشعراء المعاصرین الأساطیر عامة، وتموز الأسطورة البابلیة خاصّة فی قصائدهم تعبیراً عن الانتعاش والحیاة بحیث سموا بالشعراء التمّوزیین. وفی صدر هذه القائمة، بدر شاکر السیاب الشاعر العراقی المعاصر الذی استخدم الأساطیرَ رموزاً فی أشعاره بصورة لم یستخدمها شاعر آخر. یشیر بدر بعض الأحیان إلی الرموز مباشرة، وحیناً آخر یرمز إلی بعض خصائصها کمقدمة للولوج إلی صلب الموضوع، ثم یذکر اسمها بصراحة ووضوح. وأمّا الشیء الذی یجب أن لاننساه أبداً فهو أنّ السیاب کان ناشطاً سیاسیاً یحاول لأجل الثورة وکان قلمه سلاحه فکان یختار أساطیر تساعده علی بیان أفکاره وآرائه لمواصلة الکفاح السیاسی. وکانت أسطورة تموز من الأساطیر التی تذکرّه دائماً الثورة وتطور الأوضاع السیاسیة وتوحی إلیه الفناء لطلوع أیام بیضاء.
دین مسیح
بررسی خاستگاه اسطوره ای نام در گستره ادبیات حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام پوشی یا افشای نام یکی از بن مایه های برجسته در ادبیات حماسی است. هدف ما در این جستار بررسی نام از این منظر در شاهنامهفردوسی، منظومه های پهلوانی، و طومارهای نقالی است. بدین منظور این آثار با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا واکاوی شده اند. حاصل آنکه پهلوانان در رویارویی با دشمن چهار شیوه را در پیش می گیرند؛ در بیست وپنج مورد بی محابا و آشکارا نام خود را فاش می کنند، در پنج مورد با نامی جعلی با دشمن رویاروی می شوند، در یک مورد تنها به لقب یا کنیه خود اشاره می کنند، و در نُه مورد از افشای نام و کنیه خود پرهیز می کنند. با اینکه این چهار شیوه در ظاهر تناقض آمیز می نماید، همه خاستگاهی اسطوره ای و آیینی دارند و نه تنها نقیض یکدیگر نیستند، بلکه نشان دهنده جایگاه خطیر نام در باور پیشینیان هستند؛ در گذشته عده ای چنین می اندیشیدند که نام بخشی حیاتی از وجود هر فرد است و در صورت فاش شدن آن نزد دشمن، طلسم می شوند و دشمن بر آن ها چیره می شود؛ بنابراین، از افشای نام پرهیز می کردند، یا با نامی جعلی با دشمن رویارو می شدند؛ گروهی معتقد بودند که اگر نام دشمنان را بر زبان برانند، دشمنان جانی دوباره می یابند و به یورش بر آن ها برانگیخته می شوند و از این رو، گاه اگر دشمن نام پهلوان را بر زبان نمی آورد، پهلوان خود پیش دستی می کرد و با فریاد کشیدن نامش، دشمنان را مرعوب می کرد؛ وجه سوم اینکه کنیه یا لقب برخلاف نام، جزء حیاتی وجود پهلوان به شمار نمی آمد و می توانستند در مقابل دشمن، با پرهیز از افشای نام، به کنیه یا لقب خود اشاره کنند.