فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
اصلاح چند خطا در متون ادبی ، جغرافیایی و تاریخی مربوط به منطقه بلخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتابهای تاریخی و جغرافیایی و ادبی، به فراوانی از نام مکانهای قدیمی و تاریخی یاد می شود، ولی به دلیل از بین رفتن آن آبادیها و مکانها و به دلیل تحول و تغییرنامها،گاهی مؤلفان، مصححان و مترجمان این آثار، دچار لغزشهایی می شوند. در این مقاله برای چند نمونه از این نوع خطاها که مربوط به نامهای جغرافیایی آبادیهای ولایت بلخ قدیم است و در کتابهای سفرنامه ناصرخسرو، تاریخ بیهقی، نزهت القلوب، مسالک و ممالک اصطخری، تذکره جغرافیای تاریخی ایران، احسن التقاسیم و قانون مسعودی راه یافته، توضیحاتی آمده و اصلاحاتی پیشنهاد شده است. این نامها عبارت است از سدره/ سه دره، کلان/ سمنگان، طالقان / طایقان، مَدر/ مادر، سیاهگرد / شاوکرد، رباط میله / مثله.
مشخصه های شعر ولایی
نگاهی به تغییر کارکرد و ساختار برخی از اساطیر در اشعار م. سرشک (بنا بر تفکر اومانیستی شاعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گر چه از عصر جهان بینی اسطوره ای یعنی عصری که انسان می خواست با نیروی خیال و به زبان اسطوره، خود و جهان را تبیین کند، قرن ها گذشته است؛ اما انسان هرگز نتوانسته است، از جاذبه جادویی اسطوره بی نیاز بماند. هنر آفرینان همواره با انطباق اساطیر کهن با شرایط موجود به باززایی و نوسازی آن دست یازیده و از نیروی عظیم خیالی آن بهره گرفته اند. در عصر حاضر شاعران معاصر شعر فارسی به اقتضای فکر و فرهنگ خویش به باز تولید و خلق اسطوره ها روی آورده اند. شفیعی کدکنی از جمله شاعران بزرگ معاصر است که هم اسطوره های کهن با تغییر ساختار و کارکرد و هم اسطوره های نو ساخته از شخصیت های تاریخی غالبا عرفانی، فراوان در شعرش دیده می شود. در این مقاله تلاش شده است تا نشان داده شود که چگونه زمینه های ذهنی و فکری شاعر، که مبتنی بر ذهنیت اومانیستی است، منجر به تغییر ساختار و کارکرد اسطوره های پیشینی و خلق اسطوره های تازه شده است.
زمینه های اجتماعی فروپاشی حکومت ساسانی بر اساس شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به ریشه یابی زمینه های جامعه شناختی شکست و فروپاشی دولت دیرینه سال و نیرومند ساسانی در برابر سپاه کم شمار و بی جنگ افزار مسلمانان از دریچه شاهنامه پرداخته شده است. پاره ای از عوامل مانند: جنگ قدرت در دربار ساسانیان مورد اشاره تاریخ نگاران نیز قرار گرفته است. اما باز نگاه فردوسی در این موارد هم از تازگی هایی تهی نیست و برخی دیگر از عوامل، دیدگاه شخصی شاعر است، از جمله فرمانروایی زنان. علت های دیگری نیز یافتنی است که تنها از فحوای سخن فردوسی بر می آید، مانند نبود هویت فراگیر ملی. با آن که گزینش سرآغازی برای این پژوهش دشوار می نماید، اما به دلایلی که در متن خواهد آمد، پادشاهی خسرو پرویز نقطه عزیمت پژوهش قرار گرفته است.
تناسب رنگ ها در صورخیال و هسته روایی شاهنامه
حوزههای تخصصی:
"در تجزیه سطوح سبکی هر شاعر، یکی از عناصر مهم مربوط به صور خیال، رنگ است که افکار و عواطف وی را از سویی، و موضوع و درونمایه اثر را از سوی دیگر به هم مربوط می سازد. لذا بررسی نحوه کاربرد رنگ در آثار شاعران صاحب سبک و غیر مقلد دریچه ای به روی شناخت عوالم درونی ایشان است و در عین حال نقدی است بر میزان توانایی هنری و ادبی آنها در بهره گرفتن از عناصر مختلف خیال.
در پی این هدف، مقاله حاضر چگونگی به کارگیری رنگ را در صور خیال فردوسی و توجه شاعر را به تناسب و هماهنگی رنگ ها با هسته روایی داستان های شاهنامه بررسی کرده، نشان می دهد که رنگ در صورخیال فردوسی اصالت ندارد، اما رابطه معناداری میان کاربرد رنگ با مضمون، حوادث و وقایع داستان ها دیده می شود. به همین دلیل، رنگ اسب پهلوانان در موارد متعدد با هسته روایی داستان و اتیمولوژی نام صاحبانشان ارتباط پیدا می کند و نیز درفش هر پهلوان با رنگ و نقش ویژه ای ظاهر می شود. همین طور رنگ خیمه هر یک از نامداران متفاوت با دیگران است. این همه در برخی موارد قابلیت تاویل نمادین پیدا می کند و مهارت فردوسی را در استفاده از تمام گنجایش های ادبی نشان می دهد.
در این مقاله با عرضه بسامد هر یک از رنگ های به کار رفته در شاهنامه، امکان مقایسه دقیق کاربرد رنگ ها در شاهنامه فراهم آمده و نشان می دهد که 53.69% از فضای رنگ های به کار رفته در شاهنامه، به مناسبت فضای حماسه و جنگ و پیکار، به رنگ های سرد و تیره تعلق دارد و گروه رنگ سیاه با %33.29 کاربرد در راس رنگ ها قرار گرفته است.
"
حلاج و طنز
آیین فتوت
مازندران در شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
واژه «مازندران» برای نخستین بار در شاهنامه فرزانه توس، فردوسی بزرگ، دیده شد. شهر مازندران در روزگار باستان با نام هایی همچون «تپورستان» پرآوازه بود. این سرزمین به عنوان قطب اصلی مناطق جغرافیایی شاهنامه، در حوزه جغرافیای شهری از اهمیت بسیاری برخوردار است.در این پژوهش، افزون بر واژه شناسی، یافته های ناب اسطوره ای حکیم توس در مورد مرزهای این سرزمین، همچنین تاریخچه و وسعت و حدود مازندران و انطباق شگفت انگیز آن با هاماوران مورد بررسی قرار گرفته است.
مانی در آیینه هنر و ادبیات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نقاشی ایران با نام مانی درآمیخته است. پژوهشگران او را نخستین نقاش شناخته شده ایرانی می دانند. وی همچنین مبدع دینی جدید بود که گستره تعلیمات آن در زمان حیات او و پس از آن با گذر از مرزهای ایران تا چین، هند، مصر، روم و... گسترش یافت. روایات متعدد حاکی از آن است که مانی آموزههای خود را برای مردم با نقاشی قابل فهم می کرد، نظر به اینکه آثار مصور یافت شده و منسوب به وی محدود به یک یا دو نمونه است، تنها با بررسی آثار هنری به جا مانده از پیروان او و روایات مختلف می توان با قیاس به ویژگیهای هنر مانی پی برد. این مقاله بر آن است از منابع دیگری چون دواوین شعرا و متون ادبی و یا آثار مصور برای معرفی این شخصیت بهره گیرد و به پرسشهایی در این خصوص پاسخ دهد: آیا مانی به عنوان یک هنرمند ایرانی در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؟ به چه جنبه یا جنبههایی از وجوه مختلف این شخصیت بیشتر پرداخته شده است؟ آیا تصویری از این هنرمند در نگارگری ایرانی نقش شده است؟ و... بر این اساس پس از شرح کوتاهی راجع به مانی و ویژگیهای هنر وی، نقش و تصویری که از این هنرمند در لابهلای متون ادبی و هنری ارائه شده است، مورد مداقه قرار میگیرد.
اثرپذیری دیوان صائب تبریزی از قرآن کریم (عنوان عربی: تأثر دیوان صائب التبریزی بالقرآن الکریم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش می شود انواع تاثیرپذیری از آیات قرآنی در دیوان شاعر برجسته ایرانی، صائب تبریزی، بررسی شود. در این راستا، ابتدا ابیاتی از دیوان شاعر که متحلی به آیه ای از قرآن است استخراج و آنگاه آیه موردنظر، همراه با توضیحات لازم، ذکر می شود. بدیهی است این اقدام زمانی که با توضیحات وافی درباره بیت یا ابیات برگزیده همراه شود، علاوه بر اینکه خواننده را در درک بهتر مفهوم مورد نظر شاعر یاری می دهد، نمایانگر تسلط و توجه ویژه صائب بر آیات نیز خواهد بود. پرواضح است که هدف اصلی نگارنده، نشان دادن جنبه های پیش گفته است، جنبه هایی که علاوه بر آراستگی ادبی، سب تقویت و استحکام اشعاری است که شاعر با بهره گیری از قرآن، و استناد به آیات، غرض خود را در تایید دیدگاه هایش، به انجاز رسانده و جای هیچ تردیدی را برای مخاطبان باقی نگذاشته است. در ادامه مقاله، جلوه های شگرفی از داستان قرآنی حضرت یوسف، که مدنظر شاعر واقع شده است، به عنوان محکی در اثبات تسلط وافی شاعر بر آیات قرآنی، از منظر خوانندگان خواهد گذشت.چکیده عربی: یهدف هذا المقال إلی کشف اللثام عن تأثر الشاعر الإیرانی الشهیر صائب التبریزی فی دیوانه بالآیات القرآنیة بمختلف أشکاله. و فی هذا المجال یتم استخراج أبیات من الدیوان تتضمن آیة قرآنیة ثم یتم تقدیم الآیة المذکورة مع الشروح اللازمة. و لا شک أن هذا الأسلوب عندما رافقته الشروح الکاملة للبیت أو الأبیات یساعد القارئ علی استیعاب مفاهیم الشاعر فی أبیاته فضلا عن أنه یدلنا علی فهم الشاعر الصحیح للآیات و اهتمامه الخاص بها.و من الواضح أن غرض الباحث الرئیس هو إبداء ما ورد سابقا، حیث أدّی استخدام القرآن إلی تقویة کلامه ورصانة أشعاره بالإضافة إلی تجلی المحسنات الشعریة فیها کما أن الشاعر استطاع أن یؤید تعابیره بالاستناد إلی الآیات القرآنیة بحیث لم یبق لمخاطبیه مجال للشک. و أخیرا یتم سرد مشاهد طریفة من قصة یوسف فی القرآن الکریم للقراء کنموذج لإحاطة الشاعر بالآیات القرآنیة.
پیوند خرد و اسطوره در داستان زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی پیوند دهنده ایران پیش از اسلام و ایران بعد از اسلام است. فردوسی به عنوان یک مسلمان که در مذهب او تعقل و تعبد دو بال حرکت به سوی تعالی است، در اثر شریف خود با دست مایه ای از اسطوره و خرد به تلفیق این مهم پرداخته است. این که فردوسی چگونه توانسته با استفاده از اسطوره که به نوعی فرا واقعیت است، خردورزی و نقش اراده انسانی را بیان کند خود بیانگر هنر فوق العاده و بینش عمیق فردوسی است. پیوند خرد و اسطوره چه به صورت آشکار، چه در ژرفای داستان ها و چه در وجود شخصیت های شاهنامه در سراسر این کتاب وجود دارد. داستان زال که یکی از طولانی ترین و پرمایه ترین داستان های شاهنامه و شخصیت زال که از مرکب ترین شخصیت های شاهنامه است از دیدگاه حضور اسطوره و خرد قابل بررسی است. پیر سر زاده شدن زال، نمادی از خردورزی فوق العاده اوست که گاهی از دیدگاه دیگران به افسون شباهت دارد، رابطه او با سیمرغ که خود نمادی اسطوره ای است می تواند این بررسی را عمیق تر و پرمایه تر نماید. در این مقاله به پیوند خرد و اسطوره در داستان زال پرداخته شده است. در تحلیل این موضوع این نتیجه گرفته می شود که اسطوره نه تنها با خرد تقابل ندارد، بلکه زمینه ای است تا خرد و اراده انسانی نمایان شود.