فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
الفت و تسلط کم نظیر شاه نعمت الله ولی با قرآن و معارف دینی امری مشهود است که نمود بارز آن در اشعارش به چشم می خورد. در دیوان اشعار او مضامین و آموزه های قرآنی به وفور بافت می شود و به خاطر آشنایی زباد و احاطه فراوان وی بر آیات قرآن به شیوه های مختلف ادبی (اقتباس، تضمبن، تلمیح، تشبیه، تحلیل، تمثیل و ... ) از آیات قرآن بهره برده است. این مقاله با هدف تحلیل کارکردهای آیات قرآن در شعر این چهره متمایز عرفان و تصوف، در پی پاسخ به این سوالات است: آیات قرآن چگونه در اشعار شاه نعمت الله بازتاب یافته است؟ تصاویر برگرفته از قرآن در شعر شاه نعمت الله چه کارکردهایی دارد؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. جامعه آماری ، دیوان اشعار شاه نعمت الله است که پس از مطالعه و بررسی، مهم ترین اهداف و کارکردهای آیات قرآن در شعر او در چهار محور اصلی مورد بررسی قرار گرفت: 1- کارکردهای بلاغی – ادبی 2- ارائه تفاسیر بدیع، شگفت و شخصی از آیات قرآن 3- آوردن استناد و استشهاد برای تائید مطالب عرفانی 4- تیمن و تبرک.
بررسی اسطوره شناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایزدبانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار و معنابخش در زندگی مردم روزگار باستان بوده اند. آن ها نه تنها در بیشتر تمدن های باستانی همچون یونان، بین النهرین و... مورد توجه بوده اند، بلکه به طور خاص، با اندیشه ایرانیان باستان ارتباط داشته اند؛ از این رو، درک جهان معنوی باستان بدون توجه به زنانگیِ آشکار این الهگان نارسا و ناقص خواهد بود. نگارندگان این پژوهش کوشیده اند با به کارگیری روش تحلیل محتوا با نظر به منابع تاریخی و اسطوره ای به بررسی دوره مادرسالاری و پرستش ایزدبانوان، جایگاه زن در اسطوره خلقت، و اسطوره های مادینه اهورایی بپردازند. به نظر می رسد که پرستش ایزدبانوان از نظر تاریخی و قوم شناسی همزمان با عصر مادرسالاری و یا مرکزیت گروه بر مدار مادر- زن بوده است. همزمانی این دو در زمانی پیش تر و بسیار جلوتر از عصر پدرسالاری گواهی است بر اینکه ایزدان تأثیرگذار در گذشته مؤنث بوده اند، اما به مرور، در جریان تحولات اجتماعی و تحت تأثیر انتقال قدرت از زنان- مادران به مردان- پدران از نقش آن ها کاسته شده است و با عبور از عصر مادرسالاری، اهمیت معنوی و ایزدگونگی خود را نیز از دست دادند.
تحلیل و بررسی تصویر کبوتر در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مضمون پردازی و تصویرآفرینی دو هسته همراه و همیشگی شعر خاقانی اند که هنرنمایی خلاق، پویا و شگفت انگیز شاعر را به نمایش می گذارند. تصویر کبوتر در شعر او یکی از تصاویر تکرارشونده و کانونی است که با توده ای از خوشه های تصویری فرعی و جزئی در پیوند است. مهارت خاقانی در تصویرآفرینی با کبوتر، تنها در سطح بازی واژگانی محدود نمی شود بلکه در پشت این بازی های زیبا، نهایت تناسب، دانش وسیع شاعر، باورها و عقاید گوناگون مردم درباره کبوتر نیز نهفته است. این مقاله با هدف بررسی تصویر کبوتر در شعر خاقانی به این سوالات پاسخ می دهد: چه مضامین و تناسباتی در ارتباط با کبوتر در شعر خاقانی دیده می شود؟ چه تصویرهایی از کبوتر در شعر خاقانی دیده می شود؟ این مضامین و تصاویر چه اهداف و کارکردی دارند؟ روش تحقیق تحلیل محتوایی است که پس از استخراج تمام ابیاتِ مرتبط با کبوتر، پژوهش در دو محور مضامین مرتبط با کبوتر و تصویرآفرینی با کبوتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. ارتباط کبوتر با دیگر پرندگان، ویژگی و عادات کبوتر، باورهای مردمی درباره کبوتر از بحث های اصلی مربوط به محور مضمون پردازی با کبوتر می باشد؛ تشبیه، استعاره، تمثیل و حسن تعلیل شگردهای تصویرآفرینی خاقانی با کبوتر است.
ساخت تنزیهی تشبیهی شناخت خداوند در دیباچة شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه، یکی از مباحثی است که پیوسته متکلّمان به آن توجّه داشته اند. تنزیه، منزّه دانستن خداوند از هر گونه صفت انسانی و تشبیه، نسبت دادن ویژگی های مردمان به آفریدگار است. فردوسی در مقام تنزیه، به تعبیر نگارنده، یزدان را «خداوندِ نام» می گوید که تنها نامی از آن در میان است و در مرتبة تشبیه، او را «خداوندِ جای» می نامد؛ یعنی همان مقام شکل گیری آفرینش که مظاهر اسماء و صفات خدا در هستی گام می نهد و به این سان آفریدگار، توصیف پذیر می شود. آن چنان که از برخی متون پهلوی زردشتی، متن های مانوی و تفکّر شیعیان اسماعیلی نیز برمی آید، یزدان پیش از آفرینش، تنها نام است؛ اما پس از آفرینش دارنده جای می شود که شناسایی او را ممکن می کند. فردوسی همچنین در مصراع: «ز نام و نشان و گمان ب رت ر است» به راه تنزیه می رود؛ ولی در مصراع پس از آن: «نگارندة بر شده گوهر است» با تشبیه، یزدان را نگارگر یا نقّاش می خواند و به این گونه، تنزیه و تشبیه را همراه می کند که این دیدگاه از اندیشه های شیعی و باورهای باستانی او برخاسته است.
دولت قرآن (تأمّلی نو بر معانی ثانوی استفهام با تکیه بر غزلیات حافظ و آیاتی از قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر با بررسی مقولة «استفهام» و معانی ثانوی آن در بلاغت عربی و فارسی به این حقیقت دست یافته است که نتایج بررسی و حتّی گاهی شاهد مثال های بسیاری از این آثار تکراری می باشد؛ به گونه ای که پس از جمع بندی و حذف موارد تکراری به این نتیجه می رسیم که معانی ثانوی استفهام در کتب بلاغی عربی در 35 عنوان مشترک و در کتب بلاغی فارسی در 32 عنوان مشترک مطرح شده اند. این در حالی است که با مطالعه و بررسی شعر و ادب فارسی می توان به شواهدی از سؤال دست یافت که قابلیت دسته بندی در هیچ کدام از عناوین مطرح شده در آثار بلاغی عربی و فارسی را ندارد و عنوانی جدید برای آن می بایست وضع نمود؛ از این میان، حافظ به واسطة دولت قرآن در این زمینه نیز دستاوردهای متفاوتی را کسب نموده است؛ به عبارت دیگر، حافظ با اشراف بر اسلوب های بلاغی قرآن کریم و تأسّی از شگرد های پرسش سازی آن، به این توانمندی دست یافته است که سؤالات خود را در معانی و عناوینی به کار ببرد که در دیگر کتب بلاغی و ادب فارسی پیشینة کاربرد ندارد؛ از این رو، بر مبنای غزل او می توان به تعداد معانی ثانوی استفهام افزود و در نهایت، ضمن رعایت اسلوب عنوان گذاری علمی و با مسمّی به ارائة عنوان های جدید و تعریف آن ها پرداخت. در این تحقیق با مطالعة غزلیات حافظ به 615 سؤال دست یافته ایم که از این تعداد 4 سؤال در معنای حقیقی به کار رفته است و دیگر سؤالات آن را در 59 عنوان تقسیم نموده ایم و به منظور تبیین و تطبیق شگرد پرسش سازی حافظ با قرآن، در هر عنوان به ذکر یک آیه از قرآن و یک بیت از حافظ پرداخته ایم.
روش شناسی برگردان تصویرهای استعاری صحنه های قیامت در قرآن بر اساس الگوی نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای تصویرهای استعاری در مباحث معنی شناسی و ترجمه از جایگاه مهمی برخوردار است و این مهم در ترجمة متون مقدسی همچون قرآن کریم نمایان تر می شود؛ بنابراین در مطالعات نوین ترجمه، از جمله الگوهای ترجمه تصویرهای استعاری، نظریه پیترنیومارک است که بر ترجمه پذیری استعاره تاکید دارد. نیومارک هفت راهبرد را برای ترجمة استعاره معرفی می کند که با تکیه بر آنها می توان تصویرهای استعاری را به زبان مقصد منتقل نمود. جستار حاضر در پرتو نظریه پیترنیومارک و با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی، به نقد و بررسی شیوه های برگردان تصویرهای استعاری صحنه های قیامت در قرآن پرداخته و ضمن تبیین شیوه های انتقال تعابیر استعاری، عملکرد پنج ترجمه فارسی از دو جزء پایانی قرآن را مورد سنجش قرار داده است. بدین منظور پنجاه و شش تصویر استعاری از مناظر قیامت با دویست و هشتاد برابر نهاد آن، بررسی شد. برآیند پژوهش نشان می دهد که از هفت شیوه مطرح شده در نظریه نیومارک، الهی قمشه ای از پنج روش، رضایی اصفهانی و فولادوند از چهار روش و آیتی و معزی از سه روش، بهره برده اند. رویکرد مترجمان، بیشتر بر ترجمه تحت اللفظی استوار است و این مسئله حاکی از این است که مترجمان، بیش از انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید استعاره در زبان مقصد داشته اند و از میان روش های یادشده، آیتی، معزی و فولادوند از روش تحت اللفظی، الهی قمشه ای از روش معنایی و رضایی از روش ترجمه تحت اللفظی با افزوده های تفسیری، بیشترین بهره را برده اند.
باورها و آیین های عامیانه نباتی در نزهت نامه علایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دائره المعارف های کهن از زمره مهم ترین منابع حفظ فرهنگ عامه در تاریخ ادبیات فارسی شمرده می شوند. ازجمله این متون نزهت نامه علاییاثر شهمردان بن ابی الخیر است که در سال های پایانی سده پنجم هجری تألیف شده است و علاوه بر طبقه بندی علوم رایج روزگار، مشتمل بر عناصر مهم و بنیادین فرهنگ عامه است. یکی از زمینه های مهم نمود فرهنگ عامه در این اثر، ذکر آیین ها و باورهای عامیانه درباره نباتات است. مؤلف ضمن طرح مطالب علمی و شبه علمی که حاصل استفاده از منابع پیشین و مشاهدات و تجربیات خویش است، باورها و آیین های بسیاری درباره ثمردهی، خواص گیاهان و درختان، شیوه دفع آفات، دفع چشم زخم، بهبود و ازدیاد ثمر، دلالت برخی امور بر رخدادهای جوّی چون دلالت بانگ قورباغه بر آمدنِ باران، ارتباط درخت و انسان، تهدید نمایشی درخت و گرفتن تضمینِ ثمردهی از آن، نقش نباتات در تعبیر خواب و ویژگی های عجیب دیگر ذکر کرده است. موضوع این پژوهش استخراج، دسته بندی و بررسی آیین ها و باورهای عامیانه نباتی در نزهت ن امه و کنکاش در کم و کیف، سرچشمه ها و زمینه های آن و همچنین سنجش این متن بی بدیل با برخی متون مشابه در این زمینه خاص است.
پیوند ویرایش با سه عنصر ترجمه در نظریّة نایدا (موردپژوهی در ترجمة قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوجین نایدا (Eugene Nida) از پیشگامان عرصة ترجمه و زبانشناسی است که در نظریة ترجمة خود در کتاب به سوی علم ترجمه، عناصری را در فرایند ترجمه ذکر کرده است که عبارتند از: «اضافه، حذف و تغییر». این مقوله ها را می توان با فرایند ویرایش در سه سطح ساختاری، محتوایی و فنّی سنجید. در این مقاله، نخست شباهت عناصر مذکور در نظریة ترجمة نایدا با انواع ویرایش ذکر می شود و آنگاه این عناصر مشابه در ترجمه های قرآن کریم به عنوان یک متن بررسی، و بر این نکته تأکید می شود که ترجمه های قرآن نیز انواع ویرایش را برمی تابند؛ بنابراین، مقالة حاضر دو هدف را دنبال می کند: اوّل اینکه عناصر ویرایش و عناصر ترجمه در نظریة نایدا با یکدیگر شباهت و اشتراک دارند. دوم آنکه عناصر مذکور در ترجمه های قرآن قابل اجراست. برای انجام این پژوهش، به روش تحلیل علمی، عن اصر نظ ریّة نایدا و پیوند آن با انواع وی رایش در س ه ح وزة 1. اضافة ترجمه ای و ویرایشی، 2. حذف ترجمه ای و ویرایشی و 3. تغییر ترجمه ای و ویرایشی و در پایان، در ترجمه های قرآن بررسی شده است و با ذکر شواهد، برخی از نقص های ویرایشی در ترجمه های قرآن کریم نشان داده شده است که خود، ضرورت همکاری مترجم و ویراستار را تأیید می کند، به گونه ای که مترجمان باید برای تبیین بهتر آیات، یا خود دست به ویرایش بزنند و یا با ویراستار در ارتباط باشند و با ویرایش ترجمه های خود بر کیفیّت آن ها بیفزایند.
عناصر زیبایی شناختی در دیوارنگاره های قاجاری معراج پیامبر(ص) (تطبیق با تصاویر چاپ سنگی و نگارگری و تمرکز بر صحنه ملاقات شیر و پیامبر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاری در عصر قاجار، بسته به محل اجرا و مضمون آثار آن، شامل گونه های متعددی ازجمله انواع دیوارنگاری در ابنیه سلطنتی، خانه های شخصی، اماکن عمومی و اماکن مقدس و نیز عناوین دودمانی، حماسی، نفسانی و مذهبی است. همچنین دیوارنگاره های مذهبیِ آرامگاه ها و بقاع متبرکه، خاصه آن هایی که موضوع معراج پیامبر (ص)را بازنمایی می کنند، در برخی بناهای این دوره مشاهده می شود. مراحل و منازل معراج پیامبر (ص)اگرچه به شیوه های مختلف در نگارگری ها و چاپ های سنگی نمود یافته و دستمایه کار هنرمندان قرار گرفته، اما کمتر در رسانه کهنی مانند دیوارنگاری و نقاشی های عامیانه قاجاری بررسی شده است. دیوارنگاره ها از نظر ساختار و زیبایی شناسی شاخصه هایی دارند که دقت در آن ها پرسش هایی را مطرح می سازد، ازجمله اینکه عناصر ساختاری و زیبایی شناختیِ دیوارنگاره های قاجاری- که شمایل حضرت رسول را در معراج به تصویر کشیده اند- کدام اند؟ نحوه ترسیم و ارائه این عناصر چگونه بوده و وجه تشابه یا تمایز آن ها با نمونه های مشابه در چاپ سنگی و نگارگری ادوار گذشته تا چه میزان است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته، بیانگر آن است که تعدد و میزان پراکندگی معراج نگاره های دیواری (همانند دیگر نقاشی های مذهبی بقاع)، در استان های شمالی بیشتر است و صحنه «ملاقات با شیر»، به دلیل گرایشات رایج شیعی، اهمیت و برتری دارد؛ اما در دو حوزه نگارگری و چاپ سنگی، مراحل و مراتب بیشتری از این واقعه تصویرسازی شده است. شیوه اجرا و تزیین، نحوه ترسیم عناصر و قلم گیری پیکرها، کیفیت رنگ آمیزی، قدمت رسانه، ابعاد، و به طور کلی جزئیات و ظرایف تصویر، از دیگر مباحث قابل ذکر و تطبیق در این زمینه است. محوریت و مرکزیت پیکر و شخصیت پیامبر و حمد و ثناگویی ایشان در حین عروج، تناسب پوشش و آرایش عناصر در تناسب با ویژگی های هر عصر، و نیز نبود تکنیک ژرف نمایی در کنار نمایش لحظه اوج رویداد با جنبه هایی کمابیش حماسی، از اشتراکات هر سه حوزه شمرده می شود.
تاریخ در ماده تاریخ براساس نظریة رمز گردانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ماده تاریخ (chronogram)، تبدیل اعداد و ارقامِ تاریخ به حروف و واژه ها و عبارت های معنادار است. این فن، به تدریج و بر اثر تحولات و رشدی که داشته، به ویژه در دورة صفویّه و قاجار تبدیل به شکل های پیچیده ای شده است و کم کم مورد توجّه اهل سیاست واقع گشته که از آن مستقیماً در تحولّات تاریخی و اثبات حقانیّت خود و نیز انکار مخالفان سود جسته اند. استفاده از ماده تاریخ و کوشش برای متقارن کردن آن با ظهور صفویّه، جلوس شاه اسماعیل، تشکیل سپاه شاه طهماسب، بعضی از فتوحات هند در دورة شاه عباس، جلوس نادر، ظهور باب و امضای مشروطیّت، بخشی از این رویکردهای تاریخی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. تعدادی از این مواد نیز به جز بیانِ تاریخِ خاص، به طور غیرمستقیم، مبیّن برخی از مسائل پنهان اجتماعی و تاریخی است که با نگاهی به نظریّة رمزگردانی (code switching)می توان از آن در تحلیل های تاریخی استفاده کرد.
شخصیت پردازی در داستان یوسف؛بررسی تطبیقی در قرآن و عهد قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شخصیت داستانی و پرورش آن در قالب یک داستان را شخصیت پردازی می گویند. یکی از داستان هایی که قرآن کریم و عهد قدیم هر دو توجه بسیار ویژه ای به آن نشان داده اند، داستان یوسف (ع)است. قرآن کریم و عهد قدیم هرکدام به شیوه ای خاص و در جهت اهدافی که داشته اند به شخصیت پردازی داستان یوسف پرداخته اند. قرآن کریم از شخصیت ها در جهت نمایش حوادث و در نتیجه، در جهت محقق ساختن اهداف دینی داستان که همان هدایت انسان هاست، بهره برده است؛ در صورتی که عهد قدیم از حوادث و داستان در جهت ارائه ی شخصیت های مد نظر خود بهره برده و در نهایت به یک کتاب کاملاً تاریخی در جهت تعیین هویت قوم یهود بدل گشته است. قرآن کریم از حوادث تاریخی به عنوان یک ابزار در جهت رسیدن به هدفی خاص استفاده کرده است؛ حال آنکه در عهد قدیم، تاریخ نویسی خود، هدف بوده است. داستان یوسف در قرآن یک شخصیت اصلی دارد که در انتهای داستان از شخصیت اصلی می گذرد و تبدیل به شخصیت آرمانی می شود؛ ولی عهد قدیم دارای چند شخصیت اصلی می باشد. در پژوهش حاضر، روش گردآوری مطالب، روش کتابخانه ای می باشد.
ارتباط ترامتنی اشعار حکمی حافظ شیرازی و ابوالفتح بستی با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار حافظ شیرازی و ابوالفتح بستی نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات اسلامی متولد و تبدیل به فضایی شده اند، با ابعاد بسیار متنوع که در آن انواع مفاهیم حکمی و اخلاقی از دستورات قرآنی ریشه گرفته اند. هدف اصلی در این پژوهش، کشف و شناخت محورهای مشترک حکمی و اخلاقی شعر بستی و حافظ و نشان دادن انواع روابط ترامتنی این اشعار با قرآن کریم است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت اشعار حکمی و اخلاقی هر دو شاعر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و این نتیجه به دست آمد که هر دو شاعر در زمینه های (قصاص، دعوت به توکل به خدا، پرهیز از دلبستگی به خوشی های ناپایدار دنیا، پرهیز از ظاهربینی و قضاوت سطحی، پرهیز از معاشرت با افراد ناسالم، دعوت به شکرگزاری نعمت های الهی، التزام به صبر و بردباری و...) هم عقیده و دارای تشابه هستند؛ علاوه بر این حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای این اشعار، روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این اشعار، شامل روابط بینامتنیت و فرامتنیت در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.
پراکنش غیرتصادفی مکان های جغرافیایی در ایران که در نام آنها «دیو» وجود دارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجداد هندیان و ایرانیان به دو گروه از خدایان (اهورا و دیوای اوستایی) اعتقاد داشتند. در ایران دیوها از مقام خدایی به ضد خدایی تنزل مرتبه می یابند و اهوراها در مقام خدایی باقی می مانند و در هند عکس آن اتفاق می افتد. با توجه به سیر بسیار کند تغییر در اعتقادات و نگرش ها، آیا ممکن است قومی که در گذشته اعتقاد به خدایی دیوان داشته، چنان تغییر عقیده داده باشد که هیچ قرینه ای بر خدایی دیوان نتوان یافت؟ شواهدی وجود دارد که نشان می دهد دیوها برای قرن ها توسط اجداد ما پرستش می شده اند. به منظور آشکار کردن یکی از این شواهد به بررسی نام محل های جغرافیایی پرداخته شد. انسان ها برای محل زیست و عوارض طبیعی پیرامونشان نامی بر می گزینند. این نامگذاری ها تصادفی نبوده اند (وجه تسمیه ای داشته اند)، گرچند با گذر زمان وجه تسمیه به دست فراموشی سپرده می شود. «دیو» به صورت پیش وند و یا پسوند در ساختار نام تعدادی از روستاها، شهرها و عوارض طبیعی ایران وجود دارد. از 130 مورد نام جغرافیایی یافت شده که دیو در ساختار آنها حضور دارد، 34 مورد مربوط به دو استان گیلان و مازندران است و 96 مورد دیگر در سایر نقاط کشور پراکنده شده است. این تفاوت از نظر آماری معنادار است یعنی نام های یافت شده به طور غیر تصادفی در دو استان شمالی کشور قرار گرفته اند (2=27.19, df=1, P<0.001). یافته پژوهش حاضر که نشان دهنده حضور بسیار معنی دار و غیر تصادفی واژه «دیو» در نام محل های جغرافیایی مازندران و گیلان است، شایان اهمیت است و بررسی های بیشتری می طلبد.
Этнонимия как зеркало этнической карты региона(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Базовым положением предлагаемого исследования является то, что каждый человек осознает сам себя как часть определенного этноса, а также идентифицирует других людей по признаку этничности. Немаловажную роль в этом процессе играет категория этничности, под которой автор статьи понимает такую языковую универсалию, посредством которой человек определяет принадлежность себя и других к тому или иному этносу. В статье на материале этнонимии Пермского края рассматривается функционирование этнонимов в разных типах дискурса. Анализируется этнонимикон делового, научного, диалектного, художественного текста, рассматриваются этноантропонимы и этнотопонимы, являющиеся зеркалом этноисторических процессов, происходивших на территории региона. В заключение делается вывод о том, что рассмотрение функционирования этнонимов в разных типах дискурса отражает этнический фрагмент региональной картины мира, позволяет делать выводы о межэтнических контактах этносов исследуемой местности, репрезентирует этнические стереотипы и ассоциации, связанные с представителями разных культур.
تأملی در آداب و رسوم داستان سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سمک عیارکهن ترین داستان عامیانة فارسی است که فرامرز بن خداد الارجانی آن را در سدة ششم به نگارش درآورد. اصل این حکایت با استناد به شواهدی، به تاریخ قبل از اسلام بازمی گردد. تقریباً هیچ اثری دربارة آداب و رسوم مردمان گذشته در دست نیست؛ به همین سبب این داستان مرجع بسیار ارزشمندی برای دست یابی به برخی از آداب و رسوم و به طورکلی جامعه شناسی تاریخی گذشتگان است که مبهم مانده است. درحقیقت اصل این داست ان بر پایة عیاری های پادشاهان و گروهی از جوانمردان با نام عیاران بنا شده است؛ در این مقاله برخی از آداب بزم و رزم آنان بررسی می شود. به این آداب و رسوم و یا جزئیات آن تاکنون اشاره ای نشده است.
نقد و بررسی آراء قرآن گرایان شبه قارّه درمورد نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان از همان آغازین روزهای بعثت رسول الله(ص) با تأسی از وجود مبارک ایشان به اقامه نماز همّت گماشته و درآن اختلافی نداشتند. با رخت بربستن رسول الله(ص)ازجهان خاکی اندک اندک اندیشه «حَسبُنا کتاب الله» درذهن برخی دگراندیشان – به ویژه خوارج – ریشه دواند و با گرایش به رأی، در تعداد رکعات نماز اختلاف نمودند. جریان قرآن گرایی اگرچه نوظهور و حاصل رویکرد بخشی از جنبش های نوگرایانه در دو قرن اخیر می باشد، اما شواهدی بر بروز رگه هایی از قرآن بسندگی و بی اعتنایی به سنّت، در قرن اول و دوم هجری گزارش شده است. نوشتارحاضر با روش توصیفی-تحلیلی به طرح ونقد استدلال های قرآنیّون درباره نماز از آیات قرآن پرداخته و ضمن آسیب شناسی دیدگاه ها، نتیجه می گیرد: قرآن گرایان با انکار حجیّت سنّت باب رأی گروی و عقل گرایی افراطی را به روی خود گشوده و با نادیده انگاری نقش سنّت و عقل برهانی دست به برداشت های ذوقی از آیات قرآن کریم زدند. آنها در بسیاری موارد از ظواهر معتبر قرآنی دست کشیده و به تأویل جهت دار و توجیه رأی مدارانه و غیر متکی به عقل برهانی روی آورده اند.گرچه آنها نام «اهل قرآن» را بر خود گذاشته اند، اما تفکر و عمل آنان بر خلاف نص و مضامین قرآن می باشد.
واژگان و اصطلاحات شترداری در گونه زبانی «طُرود»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهستان طرود واقع در مرز جنوبی استان سمنان و بلحاظ تقسیم بندی جغرافیایی جدید زیرمجموعه شهرستان شاهرود به شمار می رود. گونه زبانی رایج در این دهستان دورافتاده -که همانندی فراوانی با گویش های خراسانی دارد- به دلایل گوناگون، از جمله دوری از محیط های بزرگ، تا حد زیادی دست ناخورده باقی مانده است. هم از این رو پژوهش علمی پیرامون واژگان، اصطلاحات و تعابیر این گونه زبانی می تواند افزون بر مزایای مردم شناسانه و زبان شناسانه آن، در گشودن برخی ازگره های زبانی و معنایی متون کهن فارسی مفید و راهگشا باشد. پژوهش پیش رو می کوشد با دسته بندی مهم ترین واژگان و اصطلاحات درپیوسته با پیشه شترداری در دهستان طرود، که طی یک پژوهش میدانی گردآوری شده و پس از تکمیل با کمک منابع کتابخانه ای به صورت موضوعی تدوین شده، به نکاتی دیگر از قبیل واژگان همانند در دیگر گویش های ایرانی، وجوه اشتقاق آنها، ریشه یابی برخی واژه های کهن ایرانی و آداب و رسوم ساربانی در این گونه زبانی اشاره شده است.