فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۹۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی شیوه های صورت بندی مفهوم انتزاعیِ زمان در شعر انقلاب بر اساس «نظریه ی استعاره ی مفهومی»، و کشف نگرش حاصل از این مقوله بندی، نزد شاعران این دوره است. پژوهشگران، ضمن تقسیم بندی شعر انقلاب به سه دوره متوالی (از سال 57 تا 84)، به شرح و تحلیل استعاره زمان در شعر قیصر امین پور و سیّدحسن حسینی پرداخته و نشان می دهند که شیوه ی مفهوم سازی آن ها از زمان، بیانگر جهان بینی و آمال و اندیشه های خاصّ آن ها در این سه دوره است. چنان که در هر دوره، با توجّه به زمینه های گوناگونِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، این جهان نگری ها و ا ندیشه ها دچار تحوّل می شوند. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد که شاعران مورد نظر در دوره ی اول (57 تا 68) بسیار امیدوار و آرمان گرایانه به آینده نظر دارند و روحیّه ای شاد و پیروزمندانه دارند. در دوره ی دوم (از 68 تا 76) با اندکی شک و تردید به امیدها و آرمان های خود می نگرند و از روحیّه ی شاد و سرمستی آن ها کاسته می شود. در دوره ی سوم (از 76 تا 84) یأس و سرخوردگی از آرمان ها، جای همه ی امیدها و آرزوها را می گیرد و شاعران در این برهه از زمان با تلخی و اندوه از گذشته و آینده سخن می گویند.
ایوان مدائن در ترازوی ارتباط، بررسی و تحلیل قصیده «ایوان مدائن» براساس نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق و مقایسه کتاب البرهان فی وجوه البیان و جواهرالبلاغه فی المعانی و البیان و البدیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تعدد گروه های عربی در دانشگاه های ایران، معدود بودن کتب بلاغی رایج در حوزه و دانشگاه و گستردگی تدریس برخی از این کتاب ها علی رغم کاستی هایشان، ، یافتن منابع معتبر جدید و حتی الامکان شیعی، ضروری به نظر می رسد. در این راستا پژوهش حاضر به معرفی و بررسی کتاب بلاغی «البرهان فی وجوه البیان» اثر اسحاق بن وهب کاتب پرداخته و تا حدودی آن را با کتب بلاغی معاصر خودش و کتب رایج کنونی، بویژه کتاب "جواهر البلاغه" سید احمد هاشمی مقایسه می کند و ارزش این کتاب شیعی مهجور را یادآوری می نماید. در مورد اثر مذکور پژوهش چندانی انجام نشده است. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش تطبیقی انجام گرفته است و به ذکر مزایای این کتاب، روش منحصر به فرد مولف و برخی کاستی های آن پرداخته است. کلید واژهها: علوم بلاغی، اسحاق بن وهب کاتب، البرهان فی وجوه البیان، سید احمد هاشمی، جواهر البلاغه فی المعانی و البیان و البدیع
کارکردهای فراهنری آرایه های ادبی در غزل شعرای افغان با تکیه بر کتاب «درختان تبعیدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات فرهنگی، مناسبات اجتماعی و اشتراکات قومی و مذهبی از عوامل عمده نزدیکی کشورهای ایران و افغانستان است. در سال های اخیر به دلیل رخ دادهای سیاسی و اجتماعی و پیامدهای ناشی از جنگ این ارتباطات پر رنگ تر شده است. شعر فارسی افغانستان از نشانه های روشن این نوع ارتباطات شمرده می شود. شعر مهاجرت افغانستان به یاری عناصر زبانی و شگردهای ادبی به بازگویی بحران های اجتماعی و سیاسی سرزمین افغانستان می پردازد. تردیدی نیست که بخش قابل توجّهی از زیبایی کلام و قدرت اثرگذاری آن مدیون شگردهای ادبی است. امّا مهم است که این شگردها چگونه و با چه اهدافی در متن به کار گرفته شوند. در بررسی شعر افغانستان می توان گفت که عناصر زیبایی شناختی در خدمت گفتمان حاکم بر شعر قرار گرفته است و شگفتی آفرینی و جنبه های صوری زیبایی شناختی آن اولویت اصلی شاعر نیست. تصاویر شاعرانه، وظیفه انتقال مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و عقیدتی شاعر را به عهده گرفته اند. این پژوهش با رویکرد محتوایی به عناصر زیبایی شناسی، به بررسی ویژگی های تصویر در شعر مهاجرت افغان با تکیه بر قالب شعری غزل می پردازد. براساس نتایج این پژوهش، رابطه شعر فارسی شعرای افغانی با مخاطبان خود بر اصل آگاهی بخشی مبتنی است. این اصل به-همراهی و هم صدایی مخاطب با گوینده یاری می رساند. آبشخور تصویرها و حوزه های شگردهای ادبی در شعر مهاجرت افغان، خصلت ها، عواطف، نیازها و مصائب انسان است. با این توضیح، بحران هایی اجتماعی کشور افغانستان و اندیشه های مذهبی از مهم ترین مقوله های تصویر آفرین در غزل امروز شعرای فارسی زبان افغان شمرده می شود.
تحلیل ظرفیت بوطیقایی اسناد مجازی در فهم و نقد متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد مجازی یکی از صینایع ادبیی اسیت که در سطح جمله شکل می گیرد.
آیرونی و کنایه های طنزآمیز در رمان پرنده من نوشته فریبا وفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیرونی یکی از صورت های بلاغیِ روایت محسوب می شود که مشخصه اصلی آن برخورداری از منطقِ دو پهلوست. تجلی این دوگانگی در زبان عموماً از طریق شیوه ها و شگردهای بیانی نظیر: نقیضه سازی، طنز، طعنه، کنایه، تهکم، وارونه گویی و ... صورت می گیرد. مقاله حاضر به بررسی آیرونی در یکی از مهم ترین رمان های فریبا وفی پرداخته است و تلاش کرده از این تلقّی که آیرونی صرفاً ابزاری بیانی است، فراتر رود و چگونگیِ پیوند میان نگرش و زبان آیرونیک در اثر مذکور را تبیین نماید. در واقع، نگرش آیرونیک بیانگر شکل ویژه ای از مواجهه با واقعیت است و به نویسنده امکان می دهد از موضعی فرادست به مسائل و امور پیچیده ی زندگی بنگرد و زوایای پنهان وضعیت، شخصیت ها و رویدادها را با زبانی کنایی و بازی گوشانه بازتاب دهد. توجهِ توأمان به نگرش و زبان آیرونیک در رمان پرنده من نشان می دهد که همه ی صور زبانیِ آیرونیک و کنایه های طنزآمیز ریشه در نحوه نگاه و نگرش این نویسنده دارد. رئالیسم در این اثر به واسطه نگرش آیرونیک، از ثبت ساده ی واقعیت سرباز می زند و با معطوف شدن عنصر خاطره در گذشته ی راوی، حقیقت درونی اش و واکاوی ذهنیت شخصیت ها، درک تازه ای در مواجهه با زمان را مطرح می کند. در پس زمینه ی همین نگاه آیرونیک است که دقیق ترین کلمه ها و مشخص ترین عبارات «مسأله دار» می شوند و به درون زبان کنایی، طنزهای چندوجهی و معانی لغزنده درمی غلتند.
نقش همگونی واژگانی در موسیقی شعر حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Music is one of the inextricable feartures of poetry which is produced by the agreement and harmony of word,symmetry and repetition in the form of traditional meter,rhyme and rhythm,refrain and use of thetorical devices.The poet by adding such devices to everyday normal language presents a kind of musical and impressive language and thus attracts the attention of the reader to his feeling and poetic imagination,augments the transference of his experiences to the addressee and double the effect of inducing his attitude. In this article the researcher shows how Hazin-e Lahiji employs Literary devices,harmony and order in different kinds of rhymed prose,embedding and symmetry,different kind of pun like perfect pun,complex pun,incomplete pun,refrain and rhyme to create music in his poetry.knowing the important role of lexical coherence in creating music and harmony in poetry,in this article first the question and the ways that lead the researcher to the predicted results are explained,then in the theoretical part the definitions and literature review will be introduced and in the practical part the different aspects of lexical coherence
نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» از سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
159 - 178
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی از دیدگاه های گوناگون سنجیده و بررسی می شوند. نقد بلاغی یکی از شیوه های نقد ادبی است که در آن، متن را از منظر کارکرد ابزار بلاغی و صورخیال می سنجیم. این مقاله به بررسی و نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» اثر «سید حسن حسینی» می پردازد. شاعر در این منظومه به اوضاع اجتماعی و تغییرات معنوی در جامعه پس از جنگ اعتراض دارد. هدف مقاله تحلیل متن نام برده از منظر تأثیر عناصر بلاغی است تا روشن شود که شاعر در منظومه مورد نظر برای رسیدن به هدف خود و ابلاغ پیام چگونه از این ابزارها بهره برده است. در این پژوهش، 77 بیت این منظومه از دید صنایع بدیعی، بیان و معانی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شاعر در توصیف ها احساس نگرانی از مشکلات اجتماعی را با زبان استعاره بیان می کند. او با مشاهده رویکردهای ناهنجار که بازتابی نامطلوب بر فرد و اجتماع دارد، شیوه زبان را تغییر می دهد و زبان به اعتراض می گشاید. نگاه حسینی به عنوان یک شاعر ارزشی، به صنایع بلاغی، تنها جلوه های ظاهری و زیبایی آفرینی مورد نظر نیست بلکه هدف از کاربرد این صنایع در مفاهیم بالاتر، بیان مشکلات اجتماعی، احساس شادمانی و حسرت و دلتنگی است. او با کمک امکانات زبانی قصد دارد بستری مساعد در بازسازی ارزش های اسلامی و اجتماعی فراهم نماید.
موسیقی و پیوند آن با محتوا در قصاید و غزلیات کمال الدّین اسماعیل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شعر پارسی، موسیقی عنصر مکمل معنا، هیجان انگیز، تخیّل برانگیز و تأثیرگذار بر مخاطب است. عناصر شعر از جمله وزن و آهنگ، قافیه، ردیف، صورخیال و عاطفه، زمانی ارزشمند و موثر هستند که در خدمت محتوا و متن قرار بگیرند و بر خواننده اثر ادبی، تاثیر بگذارند. این جستار توصیفی- تحلیلی- آماری، موسیقی کناری و بیرونی دیوان کمال الدّین اسماعیل اصفهانی را می سنجد و چگونگی پیوند آن را با محتوای اشعار معلوم می دارد. یافته ها نشان می دهد که هرچند موسیقی بیرونی و تنوع اوزان عروضی در دیوان کمال الدّین زیاد نیست، امّا وی زیباترین وزن ها را که با محتوا و حالت انفعالی شعرش هماهنگ باشد، برگزیده است. وی با به کار بردن اوزان منسجم و پخته، التزام های گوناگون و آوردن ردیف های دشوار به خلق معانی دقیق و باریک، پرداخته و علاوه بر وزن، پیوندی میان قافیه، ردیف و دیگر کلمات از لحاظ تشابه صوتی یا وحدت آوایی به وجود آورده است چنان که کلید اصلی در شکل گیری نظام آوایی بیت را، ردیف و قافیه و مشخص ترین حرف از حروف قافیه تشکیل می دهد که پیوندی موسیقایی و عاطفی با محتوا دارد و سبب تداعی معانی، خیال انگیزی و لطف معنی می گردد.
تبیین اعجاز بلاغی قرآن کریم در کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بلاغت اسلامی"، در تحول و تطوّر خود، مدیون کوشش های علمای بزرگی است که از قرن دوم به بعد، همت بر این کار گماشته اند. همچنان که علمِ "نحو" بر لغت و قراءتِ قرآن، استوار شده، مبانی اصلیِ "بلاغت اسلامی" نیز بر طرز و اسلوب همان کتاب عزیز، نهاده شده است. چرا که تبیین اعجاز بلاغی قرآن از اهمّ اهداف "بلاغت اسلامی" بوده و مقصد اصلی مؤلفانِ کتب بلاغی را تشکیل می داده است. در این ارتباط، کتاب "الصناعتین" ابوهلال الحسن بن عبد الله بن سهل العسکری (م:پس از 400ه)، دارای اهمیتی خاص و جایگاهی ویژه است. بنا به تصریح ابوهلال، این کتاب نوشته شد تا هم فهمِ اعجاز بلاغیِ قرآن کریم، میسر شود و هم جبران کاستیِ کتاب "البیان و التبیین" جاحظ (م:255ه) گردد. توضیح آنکه، در کتاب مذکور، شرح حدود بلاغت و اقسام بیان و فصاحت، در لابلای کتاب، چنان پراکنده بود که یافتن هریک، محتاج تأملی طولانی و جست و جویی بسیار بود. نتیجه کار "ابوهلال"، مفید و ماندگار بود چنانکه امروز می توانیم با کمک کتاب وی، به سادگی و روشنی هم با مباحث بلاغی آشنا شویم و هم به فهم اعجاز بلاغی قرآن کریم نزدیک گردیم لذا مناسب دیدیم تا در این نوشتار، تبیینات بلاغی آیات را بر مبنای کتاب الصناعتین مورد بحث و دقت قرار دهیم و با روشی ادبی و به دور از بحث های کلامیِ بی فایده، خوشه ها برچینیم و بهره ها ببریم.
دلالت هاى تقدیم و تأخیر در ساختارهاى استفهامى بر مبناى نظریه نظم جرجانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانى در مبحث تقدیم و تاخیر با نگاهى دقیق، اسلوب استفهام را مورد بررسى قرار داده و با آوردن شواهد و مثالهاى فراوان به اثبات اغراض نحوى، بلاغى و معناشناسى این اسلوب پرداخت هاست. وى با ژرف نگرى به تشریح اغراض ثانویه ساختارهاى استفهامى پرداخته و دلالت تقریر و انکار، تهکم و توبیخ را مورد بررسى قرار داد هاست. پژوهش حاضر با روش توصیفى، تبیینى و تحلیلى انجام گرفت، منظور از توصیف ساختارهاى استفهامى، برخورد با این پدیده در سطح است، بى آنکه به حریم علیتش وارد گردیم. در مرحله تبیینى، علل پدیده تقدیم و تأخیر در ساختارهاى استفهامى تبیین گردید و این پدیده در پوشش قوانین کلیاى که ماهیت آن را میرساند، جاى گرفت، در این مرحله چرایى و علتیابى مسئله مدنظر است و سرانجام در مرحله تحلیلى، محتواى آشکار پیامهاى موجود در مثالها بررسى شد. نتایج پژوهش نشان داد که جرجانى با تحلیل نحوى و بلاغى اسلوب تقدیم و تأخیر، معانى ثانویه استفهام را کشف کرد و نشان داد که دگرگونى صورت و معنا یک رابطه دوسویه دارند. یعنى دگرگونى صورت، اعم از تقدیم و تأخیر لفظى، به دگرگونى معنا میانجامد و اراده یک معناى خاص نیز دگرگونى صورت را لازم میگرداند. بنابراین طبیعى است که در این فرآیند دوسویه اختلاف، تنوع و تعدد معانى منتسب به ساختارهاى استفهامى شکل بگیرد، به عبارت دیگر هدف جرجانى بیان تأثیر تقدیم و تاخیردر اختلاف و تنوع معانى است.
کارکرد «مسند» در معناپروری و بلاغت افزایی کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پرداختن به فرم در پژوهش های ادبی اگرچه به نتایجی درخور توجّه منجر شده، در مواردی ارزش درون متنی آثار را تحت تأثیر قرار داده است. دستور ساختاری که تکیه روی جنبه عینی و ملموس زبان دارد و در نهایت به شناخت اجزای واژه ها، گروه ها و جمله ها می انجامد، به تاثیرگذاری نقش دستور در القای معانی جدید و بلاغت افزایی کلام بی توجّه است. یکی از مهم ترین حالاتی که واژه در جمله می پذیرد، مسند است. در زبان فارسی مسند از عناصر اصلی جمله های اسنادی محسوب می شود که در اصل به لحاظ هویّت دستوری، صفت است. در این پژوهش جایگاه «مسند» و نقش آن در بیان پیوند اندیشه و سبک بررسی می شود. به همین دلیل، این پژوهش که به گونه ای معناشناسی نقش مکمّلی مسند است، به دریافت های جدیدی از متن کمک می کند. حاصل این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام می شود، نشان می دهد تمام واژه ها و گروه هایی که در جایگاه مسند قرار می گیرند، در واقع مفهوم صفتی دارند و به گونه ای باید آن ها را صفت به شمار آورد و از طرف دیگر همین قابلیّت، عاملی مهم در بلاغت افزایی و معناپروری کلام است. دریافت ظرفیّت های جمله های اسنادی، زمینه های ورود مخاطب را به قلمرو معانی نو فراهم می سازد
بازشناخت تطبیقی طبقه بندی «علم معانی» در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاغت تطبیقی،از ضرورت های پژوهشی در مطالعات تطبیقی است که در مباحث تطبیقی زیباشناختی دریچه های جدیدی می گشاید و به بلاغت پژوهان معاصر درتحلیل وبررسی میراث بلاغت فارسی و زبان های اروپایی، به ویژه بلاغت انگلیسی، یاری می رساند.این بررسی تطبیقی در سه حوزه ی معانی، بیان و بدیع، بی گمان در طبقه بندی بلاغی این شگردهای هنری و تحلیل های زیباشناختی متن ادبی مؤثر است، به ویژه علم معانی که در مقایسه با دو علم بیان و بدیع در تحلیل های زیباشناسی هر دو زبان مهجور مانده است.در این مقاله کوشیده شده است به بررسی تطبیقی نظریه کنش گفتاری،ساختارهای دستوری درمعانی ثانویه،تقدّم وتأخّراجزای کلامی،گسستگی وپیوستگی، ساختارجملات دربیان معنا(ایجاز، اطناب و مساوات)درفارسی و انگلیسی پرداخته شود.طبقه بندی بلاغت در دو زبان فارسی و انگلیسی می تواند به یافتن شباهت ها وتفاوت هایی باخاستگاه هنری، زمینه های جهان نگری و نگره های بنیادین زیباشناختی وتحلیل زیباشناختی متن های ادبی این دو زبان بینجامد.گستردگی گاه آشفته آمیز مباحث بلاغت در زبان فارسی درمقایسه بابلاغت انگلیسی، طبقه بندی منظم تر کتاب های بلاغی انگلیسی درمقایسه بابلاغت فارسی، بی توجّهی بلاغت ایرانی- اسلامی به مباحث پنجگانهیونانی(معنی آفرینی،سخن پیوندی،سخن پردازی،یادسپاری ورفتاری)جزسخن پردازی،تاثیر پذیری بیشتر بلاغت انگلیسی ازمنابع بلاغت یونانی وتاثیرپذیری بلاغت فارسی از قرآن ومتن های ادب فارسی، جای گرفتن شماری از مباحث علم معانی درمباحثی هشت گانه در زبان فارسی ودربلاغت انگلیسی در چارچوب اصطلاح«Decorum» ازدستاوردهای تطبیقی این پژوهش است.
تشبیهات ابهام آفرین در غزل های اسیر شهرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
99 - 117
حوزههای تخصصی:
در سبک هندی، گروهی از شاعران هستند که در کاربرد تشبیهات و استعارات غریب و دور از ذهن افراط کرده اند؛ آن گونه که گاه مفهوم کلامشان به معمّا نزدیک می شود. از همین رو به شاعران «طرز خیال» مشهور شده اند. اسیر شهرستانی، یکی از پیروان این شیوه است که در برخی تذکره ها او را بانی این طرز دانسته اند. باید گفت اسیر برای انتقال معانی مورد نظرش، بیش از دیگر صورخیال، از تشبیه بهره برده است. مسأله اصلی پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، بررسی میزان تأثیر کاربردهای متنوع تشبیه، در ابهام معانی و مضامین غزلیات اسیر شهرستانی است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت اسیر شهرستانی در استفاده از تشبیه، رویکردهایی داشته که در ابهام و پیچیدگی کلام او تأثیر زیادی داشته است. از جمله این رویکردها می توان به بهره زیاد از عناصر انتزاعی، کاربرد مشبّه و مشبّه به با اضافات متعدد و تلفیق طرفین تشبیه با مراعات نظیر اشاره کرد. افزون بر این موارد، تراکم تشبیه در محور افقی شعر، در ایستایی و دیریابی مضامین کلام وی اثرگذار بوده است. از منظری دیگر بایدگفت خلق تشبیهات بدیع و تازه، در موارد بسیار زیادی موجب برجستگی و غرابت مفاهیم شعر وی شده است. هرچند در پاره ای موارد برخی لغزش های زبانی و بیانی هم در تشبیهات وی، مشاهده می شود.
بررسی و مقایس سطح ادبی تاریخ گردیزی و تاریخ سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کتب منثور تاریخی قرون اولیه پیدایش زبان فارسی علاوه بر محتوای تاریخی آن ها، از نظر مطالعات سبک شناختی و به ویژه مختصات ادبی و بلاغی نثر آن ها در خور توجه است. حال آن که در مطالعات سبک شناسی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. بررسی سبک شناختی این نوع از آثار منثور و تطبیق آن ها که می تواند نشانگر نثر غیرادبی معمول و یا حتی نثر درباری دوره های تکوین و تکامل زبان فارسی باشند؛ بر اهمیت و ضرورت تحقیق می افزاید. این پژوهش با بررسی ساختار بلاغی تاریخ گردیزی و تاریخ سیستان به روش تطبیقی و به شیوه توصیفی- تحلیلی درصدد برشمردن ویژگی های بلاغی این دو کتاب است. مقایسه سبکی این دو اثر نشان می دهد هردو کتاب نسبت به نثر کتب هم دوره خود، نثری ساده و روان دارند و این امر می تواند به دلیل تأثیرپذیری کتب مذکور از نثر تاریخ بلعمی باشد. از سویی دیگر اهتمام نویسندگان این دو کتاب در نقل تاریخ به زبان ساده از جمله دلایل سادگی و روانی نثر آنها است. از ویژگی های ادبی نثر آنها، ایجاز در بیان، عدم کاربرد صنایع بدیع لفظی و آرایه های بیانی و کاربرد انگشت شمار آرایه های بدیع معنوی از جمله استشهاد به آیات و احادیث و تضمین به اشعار فارسی و عربی است.
نقد معانی فرعی استفهام در آثار بلاغت پژوهان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشخیص و دگرسازی معنایی طبیعت و اشیاء در منظومه «شیرین و خسرو» هاتفی خبوشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات در طی قرون جایگاهی برای پردازش خیال شاعرانه و عواطف آمیخته با طبیعت و اشیاء بوده که نیل به این امر نیازمند ابزارهای بلاغی شبیه آفرین همچون جان بخشی یا تشخیص بوده است. در این نوع ادبی شاعر از رهگذر نیروی تخیل به پدیده های طبیعی و اشیاء می نگرد. در میان شاعران ادب فارسی هاتفی خبوشانی، مثنوی سرای قرن نهم هجری با به کارگیری تشخیص به تصویرسازی در کلام خود پرداخته است. او در کاربرد تشخیص از تکنیک دگرسازی و استحاله معنایی بهره برده و با این روش درک درون گرایانه خود از مفاهیم و معانی را محسوس تر در اختیار مخاطبش قرار داده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی منظومه «شیرین و خسرو» هاتفی از منظر تکنیک های دگرسازی معنایی در کاربرد تشخیص، بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اشعار هاتفی سه نوع دگرسازی و استحاله معنایی: توصیفی- تشبیهی، تقلیدی- تکراری و تعبیری- تفسیری به کار رفته است که در این میان دگرسازی های تقلیدی- تکراری، سطح وسیع تری از تشخیص های موجود در این منظومه را پوشش داده و زیبایی ادبی ایجاد کرده است.
تأملی در استعاره جمع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«استعاره» مهم ترین مبحث علم بیان است. استعاره یک ضرورت اجتماعی است که ماهیتی جمعی و اشتراکی داشته، اغلب بر اساس نیاز گوینده بر زبان می آید. هدف از آن، خلق فضایی خاص در ذهن شنونده است؛ فضایی که بتواند بین گوینده و خواننده ارتباطی بر مبنای اشتراک یا اشتراکاتی ایجاد کند. در واقع استعاره، تجلّی تخیّل و تحقّق تداعی افکار در شکل زبان است. استعاره به سبب کارکرد بنیادینی که در آفرینش آثار ادبی دارد، از دیرباز مورد توجه قدما بوده است. استعاره را به انواع مختلفی دسته بندی کرده اند؛ ولی در میان این تقسیم بندی ها جای استعاره ای که ما آن را «استعاره جمع» می نامیم، خالی است و تاکنون شاید کسی بصراحت به وجود این نوع استعاره اشاره نداشته است. استعاره جمع، آوردن چندین مشبه به برای یک مشبه است. تلاش برای گذر از شکل اولیه استعاره و تصویرسازی های پی در پی شاعر برای یک مشبه، موجب پیدایش این استعاره می شود. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی – تحلیلی وذکر شاهدهای شعری بدین پرسش پاسخ دهیم که آیا این نوع استعاره وجود دارد؟ چگونه این نوع استعاره شکل می گیرد؟
کارکردهای بلاغی وزن شعر (از هیپنوتیزم تا سماع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاغت را رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع وی دانسته اند. تشریح چگونگی این تأثیر و تعیین میزان نقش هر یک از عناصر شعر، در اثنای این فرایند می تواند بخشهایی از لایه های علم بلاغت کهن و علوم بلاغی جدید را فعال تر کند. مسأله تناسب وزن با موضوع و محتوای اثر ادبی و نقش آن در میزان تأثیر بر مخاطب از دغدغه های برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران بوده، اما، وجود قرابتهایی میان حالت تسلیم و اقناع مخاطب یک شعر موزون با حالت تسلیم یک انسان هیپنوز شده، ریچاردز را به تحلیل و تبیین این فرایند با اتخاذ دیدگاهی بینارشته ای کشانده است. این در حالی ست که گاهی وزن شعر انسان را نه به خلسه که به شور و شعفی رقص آور و سماع گونه می کشاند چنانکه در برخی غزلیات شمس و احوال مولوی. مقاله حاضر با تأکید بیشتر بر نگاهی تحلیلی تطبیقی به نظریه «هیپنوتیزمِ وزن» ریچاردز، در پی تبیین این موضوع و کشف برخی همانندیها در نظریات اندیشمندان ایرانی خواهد بود. مهمترین دستاورد این پژوهش، به روزرسانی برخی از نظریه های کهن و اذعان به ضریب تأثیر بلاغی وزن و کارکردهای آن در ساختار شعر فارسی ست.
بررسی و تحلیل استعاره های مفهومی در پیکره متنی دانش آموزان پیش دانشگاهی در رشته های مختلف تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل استعاره های مفهومی تولید شده در نوشتار دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی، پیکره زبانی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را بررسی کرده که این پیکره در طی آزمون پیشرفت تحصیلی کشوری با نام آزمون «امزا» گردآوری شده است. استعاره های مفهومی در 272 متن از دانش آموزان سه رشته علوم تجربی، انسانی و ریاضی براساس طبقه بندی پیشنهادی افراشی و حسامی (1392) استخراج و تحلیل شد. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد استفاده از استعاره های مفهومی در دختران بیشتر از پسران بوده و این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار است. بین فراوانی استفاده از کل استعاره های مفهومی دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی، در سطح خطای 5 درصد تفاوت آماری یافت نشد و دانش آموزان رشته های مختلف به یک میزان از استعاره های مفهومی در نوشتار خود استفاده کرده اند. در بین انواع استعاره، بسامد کاربرد استعاره عینی به ذهنی، عینی به عینی و جهتی به ترتیب بیشتر از سایر انواع استعاره ها بوده و در بین انواع استعاره های عینی به ذهنی نیز، بسامد کاربرد استعاره ظرف بنیاد و ساختار بنیاد بیشتر از سایر انواع بوده و اختلاف آن با سایر انواع از لحاظ آماری معنی دار است. بررسی حوزه های مبدأ و مقصد در استعاره های مفهومی نشان می دهد مفاهیم «انسان، مکان، ظرف، جسم و شیء و بالا» به ترتیب پربسامدترین حوزه های مفهومی مبدأ و «آسمان، زندگی، زمان، آینده و خدا» پربسامدترین حوزه های مفهومی مقصد در داده های پژوهش هستند و این حوزه های مبدأ و مقصد در نوشتار دانش آموزان منطبق با دسته بندی کووچش (2010) و البته متنوع تر از آن است.