فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
نقد فمینیستی با دست یابی به زبان و مشخصه های اصلی، به کاربردِ فرهنگ و ایدئولوژی خاص زنانه در آثار ادبی نظر دارد. این نوع نقد در آثار داستانی به دو شیوه انجام می شود: نخست، جلوه های زن که شخصیت و نقش زن را در داستان پررنگ می کند. دوم، نقد زنان که در آن به زنان نویسنده توجه می شود. رمان سرخی تو از من اثر سپیده شاملو یکی از رمان های زن محوری است که در سال های اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمان های معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی پس از انقلاب، این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر مؤلفه های نقد فمینیستی تلاش کرده است به واکاوی عناصر نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که این رمان مدرنیستی به شیوه ساختارشکنانه درپی ایجاد تردید در تقابل دوگانه مرد/ زن است. ازاین جهت، شخصیت های زن داستان موقعیت و هویت زنانه خویش را محصول روابط اجتماعی تحمیلی مردسالار می دانند که مردان و اقتدار زبان مردانه برایشان آفریده است. زبان نوشتاری متن به سبب انعکاس باورها، جهان بینی و عواطف زنانه، برجسته کردن اندام جنسی، توجه به حس بیزاری و هراس در زنان، هرزه نگاری، اعتراض به نگاه خیره مردانه، برگزیدن جمله های کوتاه و... تلاشی برای رسیدن به سبک نوشتاری زنانه به شمار می آید.
تحلیل روان شناختی امثال و حکم فارسی
حوزههای تخصصی:
"امثال و حکم فارسی با مجموعه ای از تجارب، دانش ها و اندوخته های معنوی آن، از گنجینه های ملی و مفاخر تاریخی و فرهنگی ملت ما به شمار می آیند. مطالعه این گونه نشانه های اجتماعی ـ فرهنگی، از منظر «روان شناختی ادبیات»، ما را با انواع ویژگی های شخصیتی، وراثت، و با رشد و قضاوت اجتماعی و روش های فرزندپروری گذشتگان آشنا می سازد. همچنین مثل ها در زمینه های یادگیری افراد، شخصیت، تفاوت های فردی، انگیزش و هیجان، کنش ها و رفتارهای اجتماعی آنان، اطلاعات گرانبهایی را در اختیار ما قرار می دهند. اغلب این گونه جلوه های روان شناختی با نظریه های علمی امروزی قابل بررسی و تطبیق است؛ جلوه های روانی مانند کنش و رفتارهای اجتماعی، تلقین پذیری، تعارض های روان شناختی مانند ناکامی، اضطراب و توانمندی های دفاعی چون واپس زدن، سرکوبی، همانندسازی، درون فکنی، برون فکنی، دلیل تراشی و مساله هیجان و انگیزش، انواع انگیزه و هیجان در مثل های فارسی انعکاس یافته است. در زمینه کنش ها و رفتارهای اجتماعی نیز، هم رنگی با جماعت، پرخاشگری گروهی و تقلید از دیگران، از جمله محورهای روان شناختی گویندگان مثل هاست که به نحو قابل توجهی در ضرب المثل های فارسی تجلی پیدا کرده است.
"
رویکرد روایت شناسی به شخصیت و سرنمون ازلی با تکیه بر داستان های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت از شاخص های برجسته و از عناصر بسیار مهم در داستان، حماسه، اسطوره و بنیاد هرگونه جمله خبری است. تمامی دلالت های زبانی برای این که بتوانند به بهترین صورت پیام را از فرستنده به خواننده برسانند ازروایت استفاده می کنند. یکی از مسائل قابل مطالعه در روایت شناسی بررسی شخصیت است؛ به همین منظور در این مقاله ابتدا دیدگاه های مختلف درباره شخصیت به خصوص دیدگاه ساختارگرایان بیان، سپس به بررسی شخصیت در داستان های حماسی و غنایی شاهنامه پرداخته می شود و بر اساس کنش های شخصیت ها، الگویی تازه برای بررسی این داستان ها ارائه می گردد؛ در ادامه نیز نمونه ازلی ای که این ساختارها بر اساس آن ساخته شده اند، مطرح می شود.
در داستان های روایی حماسی و مبتنی بر جنگ بر اساس کنش شخصیت ها، سه شخصیت حضور دارد: یاری شونده، یاری کننده و مخالف. سرنمون این ساختار شخصیت نیز برگرفته از «اسطوره آفرینش» است. شخصیت یاری شونده برابر با اهورامزدا، مخالف با اهریمن و یاری کننده معادل موجودات و به خصوص انسان است. داستان های روایی غنایی نیز مبتنی بر چهار شخصیت عاشق، معشوق، یاری کننده و مخالف اند و سرنمون آنها داستان «هدایت» است. معشوق با خداوند، عاشق با انسان، یاری گر با پیامبر و مخالف با شیطان همخوانی دارد
نگاهی به کتاب سیر ناتورالیسم در ایران
حوزههای تخصصی:
نقدی بر مقاله «ژرف ساخت اسطوره ای رمان رود راوی»
حوزههای تخصصی:
در نخستین نگاه به مقاله «ژرف ساخت اسطوره ای رمان رود راوی» بین چکیده و اصل مقاله گسست و نا هماهنگی به چشم می خورد. عنوان مقاله مدعی بررسی ژرف ساخت اسطوره ای رمان است و چکیده از نقل رمان یا رویکرد پساساختارگرایی سخن می گوید؛ اما متن مقاله همسو با عنوان و مطالب چکیده نیست.
ارزش ادبی کیمیای سعادت
خوانش نشانه شناسی لایه ای در فرایند معنایی منظومة خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی لایه ای با زیرساخت نشانه، لانگ، پارول، رمزگان، بافت و... در پی خوانشی دقیق از متن است. نشانه در این رویکرد در تعامل گفتمانی به متن تبدیل می شود. درواقع این فرایند نتیجة خوانش بافتاری نشانه ها در قالب رمزگان است که به لایه های متنی تبدیل می شود. البته خوانش بینامتنیتی و بیناگفتمانی مخاطب، به این لایه ها جهت می دهد. منظومة خسرو و شیرینتوانایی چنین خوانشی را دارد؛ بنابراین در این پژوهش به نشانه هایی مانند آب، شیر، خون، درخت، سنگ، خورشید و... در جایگاه کنشگران اصلی روایت، گرداگرد سه شخصیت فرهاد و خسرو و شیرین، توجه شد؛ به گونه ای که خوانش پدیدارشناختی، این نشانه ها را همگام با هر شخصیتی در فرایند معنایی، متناسب با دلالت های ضمنی دید. روش توصیفی تحلیلی لایه های نشانه ای نشان داد شاعر چگونه از شگرد اقتصاد داستانی در قالب نشانه ها برای افزونی ساختار معنایی محتوایی اثر استفاده کرده است؛ به طوری که با وجود نگرش ساختارگرایی برخی تحلیل گران، این پژوهش به سبب در نظرگرفتن پیرنگ برای همة نشانه ها در رمزگان های مختلف خوانشی، به افزونی معنایی داستان انجامید؛ برای مثال وقتی کنشگران همنشین شیرین، مانند آب و شیر و خون، برپایة عمل فراروی نشانه ها در رمزگان های مختلف عرفان و اسطوره و روانشناسی و... قرار می گیرند، پایان کار شیرین، در جایگاه دلالت های ضمنی متفاوتی قرار می گیرد؛ مانند فنای عارفانه و یا مرگ زودهنگامی که مجازات اوست.
نقد اصالت سبک در شعر بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تناسخ و قداست گیاهى در شعر سپهرى و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر مبناى نقد اسطوره اى به تئورى تناسخی گیاهى در شعر شاعران معاصر همچون سهراب سپهرى واحمد شاملو پرداخته ایم و جلوه هاى قداست گیاهان در پرتو استحاله روحانى و معنوى باز نموده شده است. همچنین نگرش اساطیرى و شاعرانه سپهرى و شاملو در این بعد با ارائه شواهد شعرى ایشان تبیین شده است. هدف از این پژوهش آن است که نشان دهیم آموزه هاى عرفانى و معنوى در قالب یک ارتباط تثلیثى متشکل از تئورى چرخه زایش، زنده بینى و آنیمیسم گیاهى و انگاره هاى انسانى، نباتات جهت بیدارى و اگاهى انسان و رسیدن به شناخت واقعى در تفکر برخى از شاعران بزرگ به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه نمودار شده است.
نقدی بر یک نقد ( نقد گلشیری بر کلیدر دولت آبادی )
حوزههای تخصصی:
ترک و تاجیک از نگاه سعدی و دیگر عارفان پارسی گوی
حوزههای تخصصی:
از مطالعه آثار جاودانه سعدی برمیآید که این جهانگرد دانشمند و قافله سالار کاروان حکمت و معنی در بوستان بیش از هر شاعر دیگری نام تاجیکان را برده است. این مقاله به این ویژگی در اشعار سعدی توجه کرده و واژه ترک و تاجیک در اشعار سعدی را بررسی نموده است.
بسوخت دیده ز حیرت
بررسی نقش بنیادی ادراک حسی در تولید معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذر از نظام مطالعات زبانی مبتنی بر ساختگرایی که تقابلگراست و همچنین پشت سر گذاشتن نظام روایی مطالعات معنایی که برنامهگرا میباشد و تولید معنا را تابع نظامی منطقی میداند، مسأله رجوع به سرچشمههای ادراک حسی دخیل در تولید معنا مطرح میگردد که هدف آن در نظر گرفتن نوعی هستیشناسی تولیدات زبانی است. چنین هستیشناسی سبب میگردد تا جریان تولید معنا با شرایط حسی ـ ادراکی گره بخورد و دیدگاهی پدیدار شناختی در تولیدات زبانی مطرح گردد که پیش شرطهایی غیرزبانی را برای تولید معنا قائل است. از جمله این پیش شرطها در نظر گرفتن مرکز یا پایگاهی است که از آنجا همه جریانات اصلی دخیل در تولیدات زبانی هدایت شوند. این مرکز یا پایگاه حسی ـ ادراکی خود ایجاد کننده نوعی «حضور» است که براساس آن فضایی تنشی شکل میگیرد که از دو ویژگی مهم گسترهای و فشارهای برخوردار است. یعنی این که هم دامنه حضور در آن میتواند از صفر تا بینهایت در نوسان باشد و هم اینکه شدت حضور در آن میتواند از کم رنگترین تا پر رنگترین متغیر باشد. همین امر سبب میگردد تا ما با لایههای متفاوتی از حضور مواجه باشیم که در یک سوی آن حضور پر یا اشباع شده قرار دارد و در سوی دیگر آن حضور تهی، محو و غایب. همین انواع حضور مرتبط با عملیات ادراک حسی که ما در این مقاله به بررسی شرایط شکلگیری و ابعاد آنها خواهیم پرداخت سبب میگردند تا جریان تولید معنا به جریانی سیال و غیرکلیشهای تبدیل گردد. برای روشن شدن هر چه بهتر موضوع با ارائه شعری از سهراب سپهری نشان خواهیم داد چگونه فضای تنشی در گفتمان ادبی منجر به بروز معنای سیال میگردد.
ویژگیهای هنری مضمون های شعری محمود درویش (الخصائص الفنیة لمضامین شعر محمود درویش)
حوزههای تخصصی:
یعتبر محمود درویش من أشهر شعراء المقاومة لفلسطین، الذی عاش فی الغربة والتشرید، وحمل أعباء القضیة الفلسطینیة. شعره أقرب إلى صدق التجربة والإصالة فی تصویر صراع الإنسان الفلسطینی. فصوته یرتفع ویصور حبه ورفضه. ورغم حصار الشعب الفلسطینی، ومحاولات التصفیة الجسدیة، والنفسیة، والحضاریة، هذا الصوت الذی یتجلى فی قصائده تذوب بین سطورها کلمة فلسطین ومأساتها، کأنه یخرج من برکان لایهدأ إلا لیثور. ولکن لم ینصرفه الحدیث عن شعر النکبة عن الاهتمام بالشعر العربی؛ إذ شعره غیر منقطع عن حرکة الشعر فی البلاد العربیة، وغیر متجزّئ منها، لأنه قدتربى علی أیدی الشعراء العرب القدامی والمعاصرین.
نعالج فی هذا المقال بعض مضامین قصائده عن المقاومة، وهو: التحدی، البؤس والحرمان، التشرید والإبعاد، القتل والاغتیال، السجن، الصمود ورفض المساومة، والأرض، والأمل إلى المستقبل.
شهر کهن «ری» در بوف کور : بازخوانی عناصر فرهنگی، اجتماعی و جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادق هدایت از نام دارترین داستان نویسان ایرانی و رمان «بوف کور» مهم ترین نوشته ی اوست. هدایت در حوزه های مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیم شناسی شهرهای کهن ایران، مطالعات نسبتاً گسترده ای داشته است که نمود پاره ای از این مطالعات را می توان آشکارا در برخی از آثار او از جمله «بوف کور» دید. تاکنون درباره ی بوف کور بسیار نوشته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته؛ همانندی توصیفات مکان قصه با موقعیت قدیم شهر ری، در سده های سه تا هفت هجری قمری ست. انطباق جغرافیای تاریخی ری با توصیفات بوف کور که برای نخستین بار به گونه ای مستند در این مقاله صورت پذیرفته؛ نشانه ای دیگر از دقت نظر هدایت در پرداخت داستانی بوف کور، و تأییدی ست بر این گفته ی او که: «بوف کور، پر از شگرد است و حساب و کتاب دقیق دارد». فضای این داستان به رغم پیچیدگی و بدعت، عناصری از جهان واقعیت را باز می تابد که به بخش مجزایی از ری سده های سه تا هفت هجری قمری نظر دارد. در این مقاله همانندی توصیفات مکانی «بوف کور» با جغرافیای تاریخی شهر قدیم ری، بر پایه ی پنج عنصر اصلی: سازه های شهر، ویژگی های مدنی شهر، موقعیت تجاری شهر، توپوگرافی شهر و عناصر فرهنگی و اجتماعی آن، مورد بررسی و بازشناسی دقیق تطبیقی قرار گرفته است.
جامی و مکر زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
جامی ـ شاعر، عارف و متفکر بزرگ قرن نهم ـ باآنکه غالب اشعارش سرشار از اندیشههای والا و انسانساز است، همچنان که زنان پاکیزه و صوفیمنش را میستاید، و با زنان درویش حال و رنج دیده همدردی میکند، به تبعِ تفکر حاکم بر عصر خویش، اشعاری در نکوهش زن دارد که بیانگر بیاعتمادی او به این جنسِ مکمّل است. بررسی نگرش او و هم عصرانش دربارة زن، میتواند گامی باشد، هرچند اندک، در بررسی نحوة تفکر عمومی عصر وی دربارة زن؛ و شاید گوشهای از سرنوشت زن را در دورانی که اقطاعداران و زمیندارانِ بزرگ برسرنوشت مردم حاکم بودند به تصویر کشد.