فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در سروده های مهدی اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
بازتاب رویدادهای تاریخی دهه سی با توجه به اهمیت ویژه آن در تاریخ معاصر ایران ازجمله مسائلی است که همواره ذهن روشنفکران، آگاهان و شاعران متعهد این دهه را به خود مشغول ک رده است. سیطره کم سابقه و فراگیر اختناق از سوی حکومت مهم ترین علت رویکرد شاعران متعهد این دهه به بیان نمادین است.
با اینکه نیما پیشرو نمادگرایان معاصر محسوب می شود، مهدی اخوان ثالث از شاعران متعهدی است که بیشترین توجه را به این طرز بیان داشته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد ک ه او برای بیان رویدادها و انتقال آن به نسل های بعدی از نمادهای عمومی و شخصی بهره گرفته است. بسامد بالای نمادهای شخصی به کاررفته در اشعار اخوان ثالث مبین حس شاعرانه و دغدغه ذهنی شاعر در بیان مسائل اجتماعی است.
پژوهش به شیوه توصیفی و داده ها به روش سندکاوی و کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است.
دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی (با تکیه بر ساختار روایت و جایگاه روایت شنو در مناظرات پروین اعتصامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در روایت شناسی ساختارگرا مورد بررسی قرار می گیرد، جنبه های ساختاری، زبانی و روایی یک اثر است. ساختارگرایان با واکاوی کلیت متون و قالب های ادبی و تجزیه آن به واحد های کوچکتر (تا جایی که دیگر قابل تجزیه نباشد) بر آنند تا به تعریف دستور زبانی برای انواع روایت ها دست یابند. پراپ از جمله روایت شناسانی بود که با بررسی کلیت ساختار صد قصه روسی و تجزیه آن ها به اجزای کوچکتر، ضمن بیان خویشکاری های تکرار شونده، به تعریف دستور زبان روایی این قصه ها دست یافت.
مناظره در دیوان پروین اعتصامی عاملی است که سبب شده پروین را صاحب سبکی مستقل بدانند. این امر نشان می دهد که یکی از دلایل موفقیت مناظرات پروین گذشته از تنوع نوآوری هایی که در شخصیت های مناظره داشته است، تسلط و به کارگیری زبانی سخته و صیقل یافته، محتوایی ناب و امروزی، خاصه در مسائل اجتماعی فرهنگی زمان خویش است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای با تکیه بر مناظرات پروین اعتصامی به عنوان گونه ای از ادبیات تعلیمی، در گام اول به تعریف دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی می پردازد و سپس در صدد است تا ساختار روایت، موقعیت های روایت شنو (مخاطب) و محتوای این مناظرات را نیز از دیدگاه علم روایت شناسی مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهدکه در ادبیات تعلیمی (روایت شنو) در مرکز روایت قرار دارد و نسبت به دیگر عناصر روایت برجسته تر است. همچنین در مناظرات پروین گونه روایت شنو از نوع روایت شنو بیرونی است و گاه تبدیل به پنهان شنو می شود.
بررسی کهن الگو در شعر احمد شاملو با نگاه کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن الگو تمایل ساختاری نهفته ای است که بیانگر محتویات و فرایندهای پویای ناخودآگاه جمعی در سیمای تصاویر ابتدایی است و در همه دوران ها و نژادها مشترک است. کهن الگوها در اشکال نمادین در رؤیا و اساطیر و دین و ادبیات، موضوع مطالعه اند. معنای کاربردشناختی،بخشی از معنا است که فوق العاده متغیر است و در بافت کلامی مشخص می شود و به عوامل زیادی وابسته است. در این مقاله، برجسته ترین کهن الگوها در شعر شاملو بارویکردی کاربردشناسانه، یعنی درنظر قراردادن لایه ایدئولوژیک شعر به عنوان عاملی برون بافتی بررسی می شوند. برجسته ترین کهن الگوها در شعر وی، آنیما، زمین، شهر/ وطن، آب و... هستند و چنین جلوه ای در معنای کاربردشناختی، لایه اسطوره ای- حماسی شعرهای او را تقویت می کند.
نشانه شناسی لایه ای رمزگان ها در داستان قرآنی خلقت آدم(ع) با تأکید بر کشف الاسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماجرای خلقت آدم(ع) ، از جمله داستان های قرآنی است که در متون تفسیری و بویژه تفسیرهای عرفانی، با ظرایف خاصی همراه می باشد. در این میان، کشف الاسرار میبدی با زبانی نمادین و تصویری، به تفسیر عرفانی این داستان می پردازد. روایت میبدی از این ماجرا، در نوبه ثالثه کشف الاسرار، لایه های درونی و دلالت های معنایی فراوانی دارد. نظر به تعدد سطوح رمزگانی در این داستان، این پژوهش به رمزگان شناسی این متن نظر داشته است. در بررسی رمزگان های یک متن، تقسیم بندی ها و نظریه های مختلفی مطرح است و این پژوهش بر اساس الگوی پنج گانه بارت انجام شده است. با توجه به ویژگی های این الگو، همچون روایت محور بودن، توجه به رمزگان های فرهنگی و ایدئولوژیکی که در متون تفسیری عرفانی جایگاه ویژه ای دارد پژوهش حاضر این الگو را اساس بررسی رمزگان ها قرار داد. محدوده این پژوهش نیز تفسیر آیات سی ام تا سی و هشتم سوره بقره در نوبه ثالثه کشف الاسرار بوده است. نتایج این بررسی، نشان می دهد در داستان خلقت آدم(ع) به روایت میبدی انواع رمزگان های هرمنوتیکی، کنشی، معنایی، نمادین و فرهنگی درخور تشخیص است. برخی از این رمزگان ها از نصّ صریح قرآن هم برداشت می شود و برخی، شاخ و برگی است که میبدی به این داستان می دهد. از بین انواع مذکور ، رمزگان هرمنوتیکی و کنشی، بیش ترین نقش را در پیشبرد فرایند داستان ایفا می کنند.
ویژگی های سبکی تاریخ ایلچی نظام شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تاریخ ایلچی نظام شاه» یکی از معتبر ترین کتب تاریخی عهد صفویه است که بدلیل پاره ای از اطلاعات دسته اول در میان کتب تاریخی این دوره جایگاه ویژه ای دارد. سبک نثر آن دارای ویژگی های خاصی است. در این مقالهسبک نثر این کتاب در دو بخش «صوری» و «محتوایی» تحلیل شده است.در «بخش صوری» خصیصه های دستوری(صرف) آن در سه بخش اسامی خاص و عام، ترکیبات اسمی و وصفی، ساختمان فعل های مرکب و خصیصه های ادبی در دو بخشآرایه های بیانی و اشعار از نظر سبک شناسی تحلیل شده است. در «بخش محتوایی» به خصیصه هایی چون صداقت و بی پروایی، ذکر جزییات و ثبت دقایق، اعتدال در توصیف و استناد علمی پرداخته شده است. به دلیل این که تاریخ ایلچی نظام شاه در زمانی تألیف شده که کتاب های تاریخی بسیاری نوشته شده است جهت روشن شدن بهتر موضوع و ارزیابی های منطقی سبک شناسانه، سبک این کتاب با کتب تاریخی قبل و بعد و همعصر، در زمینه مورد بحث مقایسه شده است.این پژوهش به شیوه ی توصیفی-تحلیلیانجام گرفته است.
نقد پژوهشهای آیرونی شناسی فارسی: ناهمخوانی نمونه های فارسی با مفهوم اصلی آیرونی در بلاغت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مجازی به وسیلة حذف ارجاع، استعاره، کنایه، رمز و غیره همواره مرجع سخن و مدلول خود را پنهان و نفی می کند؛ در نتیجه عناصر متن با یکدیگر تنش پیدا می کنند. یکی از ابزارهای کارآمد برای گریز از شفاف گویی آیرونی است. این صنعت همواره یکی از شیوه-های برخورد انسان با جهان بوده است و بالطبع در بیان نیز ویژگی های خاصی را پدید می آورد. هدف از نوشتن این مقاله نقد و تحلیل 9 مقاله موجود به زبان فارسی (بر حسب جست وجوی نگارنده) در زمینه آیرونی به منظور رفع هرچه بیشتر ابهام معنایی این اصطلاح است. روش این تحقیق توصیفی_تحلیلی و ابزارگردآوری اطلاعات برگه نویسی و حوزه مطالعات کتابخانه ای است. طبق یافته های این تحقیق آیرونی شگردی است که نویسنده با پنهان کاری و بی طرف نشان دادن خود، کلام یا موقعیتی دارای دو مفهوم معتبر و دوگانه خلق می کند که مفهومی غیر از ظاهر و نمود آن و معمولاً خلافش موردنظر است، به نوعی که دریافت خواننده با توجه به بافت کلام یا موقعیت و اغلب با غافلگیری و ریشخند همراه است. مقاله های مورد بررسی گذشته از ارزش و جایگاهی که در شناساندن آیرونی دارند، به علت غربی بودن این اصطلاح، و تعدد و ابهام معنایی آن از نقایص و خطاهای علمی نیز برکنار نیستند. نگارندگان این مقاله ها اغلب تعریفی نهایی از آیرونی با توجه به نظر منتقدین غربی و داخلی ارائه نکرده و به نقل قول ها بسنده نموده اند. نکته دیگر اینکه ضعف اساسی این مقاله ها بیشتر در ذکر نمونه های آیرونی در ادب فارسی است و پژوهشگران گاه در این زمینه دچار اشتباه شده اند.
زبان اَلکَنان: بررسی و تحلیل مقایسه ای دو سروده انوری و قاآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های جدید ادبی با رویکردهای گوناگون زمینه را برای خوانش های متفاوت فراهم کرده است. یکی از این رویکردها ساختارگرایی است که اساس آن بر تجزیه متن به کوچکترین عناصر سازنده و دقّت نظر در چگونگی روابط این سازه هاست. این پژوهش بر آن است تا دو قطعه مشابه انوری و قاآنی را بر مبنای رویکرد ساختارگرایی تجزیه و تحلیل کند. روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی توصیفی و به شیوه متن پژوهی است. قاآنی در شعر خویش در ابعاد مختلف ساختاری و مضمونی از انوری تأثیر پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد: در هر دو سروده، اجزاء ساختاری اثر، اعمّ از قالب، زبان و موسیقی، در بافتی منسجم و نظام مند، در خدمت پروراندن هر چه بهتر مضمون و درون مایه مطرح شده در آن به کار رفته اند و هر دو شاعر توانسته اند تصویری پر تحرّک، زنده و تأثیرگذار از طرز سخن گفتن الکنان بیافرینند.
زحافات عروضی تابع نظمی دقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل روانشناختی شخصیّت های سه داستان گدا، خاکسترنشین ها و آشغالدونی غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریّه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غلامحسین ساعدی یکی از نویسندگان پرکار دهة چهل است که با پرداختن به شخصیّت های روان رنجور طبقة پایین جامعه، تلاش بی پایانی برای بیدار نمودن جامعة خفقان زدة دورة پهلوی کرد. در این مقاله، شخصیّت های دو داستان کوتاه و یک داستان بلند او به نام های «گدا»، «خاکسترنشین ها» و «آشغال دونی» با بهره گیری از نظریّة کارن هورنای مورد بررسیو واکاوی قرار گرفته است. کارن هورنای یکی از مهم ترین پیروان فروید در حوزة روانکاوی اجتماعی است و برخی از نظریّه هایش در همة ابعاد فرهنگ غرب رسوخ کرده است و چنان چهرة شناخته ای است که کمتر کسی است که با مفاهیمی چون ازخودبیگانگی، خودشکوفایی و خودانگارة آرمانی آشنا نباشد. وی فهم جدیدی از اهمیّت فرهنگ و محیط را وارد روانکاوی کرد. شخصیّت های اصلی و فرعی سه داستان مذکور را گداها تشکیل می دهند که با نوعی از روان رنجوری که منبعث از جامعه و محیط رشد آنان است، روبه رو هستند. در این مقاله، سعی شده شخصیّت های گدا در این سه داستان را بر اساس نیازهای دهگانة کارن هورنای و مکانیسم های دفاعی آنان بررسی و نیز وجوه شباهت و تفاوت آنان را معیّن کنیم و دریابیم که در میان این شخصیّت ها بیشتر کمبود چه نیازی مشاهده می شود؟ این شخصیّت ها با نقش های یکسان، چه راه های تدافعی را در برابر اضطراب اساسی از خود بروز می دهند؟ شرایط محیطی مشترک در این سه داستان چه تأثیری در شخصیّت های آنان دارد؟ چرا چنین راه های تدافعی را انتخاب کرده اند؟ چقدر از خود واقعی خود فاصله گرفته اند؟
بن مایه های اسطوره ای حکایت خیر و شرّ در هفت پیکرنظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از باورها و آیین های باستانی ملل مختلف در حکایت ها و افسانه های کهن آنان تجلّییافته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی بن مایه های اسطوره ای حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر نظامی گنجه ای و پیوند آن با شاهنامه فردوسی است. در این راستا، با روش توصیفی و کتابخانه ای و تحلیل محتوا، ارتباط حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر با داستان کاوه و ضحاک در شاهنامه و پیوند این دو با یکی از باورهای بنیادین آریاییان، یعنی باور به اصل خوبی و بدی –کهبرخاستهازنبرداهریمنوهرمزددراسطورهآفرینشاست–بررسیشدهاست. این پژوهش نشان می دهد که حکایت خیر و شرّ از داستان کاوه و ضحاک تأثیر پذیرفته است؛ به گونه ای که حتّی در برخی از موارد می توان این حکایت را مکمّل داستان شاهنامه به شمار آورد.
بررسی چگونگی نام گذاری عنوان شعر در ادبیات سنتی و معاصر و کارکردهای زیباشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان شعر، حکم شناسنامه ی شعر را دارد که برای بررسی و سخن گفتن در مورد یک شعر میان منتقدان و دیگر افراد مهم محسوب می شود. هدف این مقاله بررسی چگونگی نام گذاری عنوان شعر در ادبیات سنتی و معاصر است. این نام گذاری ها در شعر سنتی و معاصر تفاوت های چشمگیری با هم دارد. در گذشته چندان به نام گذاری شعر توجهی نمی شده است. البته از میان قالب های سنتی، در نام گذاری قصاید نسبت به قالب های دیگر تأکید بیشتری وجود داشته است. در شعر سنتی مواردی مانند واژه ی ردیف، حروف قافیه، محتوای شعر، مخاطب، بیت مطلع، واژه ی کانونی و... معیارهایی برای نام گذاری شعر به شمار می رفته است. با گسترش روزنامه و نشریات در دوران معاصر و پیدایش شعر نو، درج عنوان شعر نیز رواج یافته و بخصوص در قالب های نو یکی از ضروریات شعر محسوب شده است. در این دوران عنوان شعر جزیی از شعر است و در فضاسازی، درک معنا و اندیشه شاعر و ایجاد خلاقیت، تناسب با روحیات و دغدغه ها و جنسیت شاعر، نمادپردازی و... نقش دارد و ضروری است در نقد و بررسی شعر، عنوان آن نیز مورد بحث واقع شود؛ نکته ای که تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است.
تحلیل گفتمان انتقادی شعر دفاع مقدّس برای کودکان از منظر رهیافت ون لیون (2008 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مؤلّفه های گفتمان مدار موجود در اشعار دفاع مقدّس برای کودک و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حدّ و به چه منظور شاعران کودک در اشعار خویش از این مؤلّفه ها استفاده کرده اند و با پوشیدگی سخن می گویند. همچنین این تحقیق به بررسی تغییر نگرش شاعران نسبت به مسئلة جنگ و چگونگی بازنمایی آن در شعر کودک پرداخته است.بر این اساس، 6 کتاب از 3 شاعر انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در اشعار با اندکی تعدیل بر اساس الگوی ون لیون (2008م.) مشخّص شد. در ادامه برای بررسی نگرش و مفهوم هویّت ملّی از الگوی پیشنهادی این تحقیق استفاده گردید. بر این اساس، مشخّص شد که در اشعار مخصوص کودک و نوجوان نیز از مؤلّفه های گفتمان مدار استفاده می شود و بسامد مؤلّفه های ادبی در آنها بیشتر است. شاعران برای انتقال مفهوم مثبتی از هویّت ملّی از مؤلّفه های ادبی بهره می جویند. همچنین شاعران کودک و نوجوان از سال های اوّلیّه پس از جنگ تا دورة کنونی با روندی تغییرپذیر در نگرش، نسبت به این مسئله شعر سروده اند. این تغییرپذیری در گفتمان و سبک اشعار مشهود است. در بُعد نگرش به جنگ و ارزشگذاری شاعران، روندی فراملّی و انسان شناسانه را دنبال کرده اند و این نگرش با توجّه به نسل آثار شاعران مورد بررسی در دهة دوم پس از جنگ بیشتر شده است. در شعر دفاع مقدّس، هویّت ملّی مسئله ای بسیار مهمّ است که به کرّات بروز می کند و شاعران آگاهانه یا ناخودآگاه به آن می پردازند. ادبیّات کودک و نوجوان حیطه ای بسیار منعطف است که در صورت تحقیقات بیشتر روی آن در موارد لزوم قابل تعدیل و بازخوانی است.
نقد ادبی: از تأویل اثر تا تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سنت ساختارگرایی سوسوری، فرض بر این است که دستگاه زبان پس از تعریف سلبیِ نشانه های کلامی و چینش بعضی از آنها در پی یکدیگر، مدلول های معینی را در کالبد یک متن مستقل گرد می آورد و از وحدت مضمونیِ متن در برابر شرایط ناپایدار بافتی محافظت می کند. بسیاری از منتقدان عرصه ی ادبیات نیز تحت تأثیر زبان شناسی سوسوری و به پیروی از بوطیقای ساختارگرا چنین می پندارند که نقد ادبی برابر است با سخن کاوی اثر در راه تأویل آن به مقصود آفریننده اش. در این مقال اما به جای کوششی بی فرجام برای وصول به فلان مدلول در بهمان اثر سترگ ادبی، به چندوچون در این باره خواهیم پرداخت که اساساً متنیت اثر از کجا(ها)ی زبان مایه می گیرد و چرا نمی توان فرایند خوانش متن را به روال های مکانیکیِ سخن کاوی فروکاست و هدف از نقد ادبی را نیل به مضمونی بی بدیل انگاشت. در تبیین دلالت مندی پردامنه ی متن و کران گشودگی خوانش، چند نمونه ی ظاهراً ناهمگون را فراتر از نقدهای سخن کاوانه، بر پایگاهی متشکل از دیدگاه های خوانش بنیاد بارت، پاشایی و متز تحلیل خواهیم کرد تا سرانجام به الگوی تازه ای از نقد ادبی دست یابیم. بنا بر این الگو اگرچه تنها سخن سنجی اثر برای تأویل آن کافی است، اما این سنجه را تنها یکی از شرایط لازم برای تحلیل متن باید دانست. در راه چنین تحلیلی همچنین باید عوامل متنیت هر اثر را نیز با توجه به شبکه ای از روابط بینامتنی اش تحلیل کرد؛ تحلیلی که از شناسایی انواع تقابل های پنهان در پوسته ای از روابط مجازی و استعاری آغاز می شود.
تکرار موجز (سبک شخصی احمد غزالی بر اساس رویکرد اشپیتزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های سبک شناسی، سبک را به دو گونه سبک شخصی و سبک عمومی (دوره ای) دسته بندی می کنند. در سبک شناسی عمومی، متون را با توجه به اشتراکاتی که سبک در یک دوره خاص دارد، بررسی می کنند. اما در سبک شخصی، ویژگیهای فردی و روانی نویسنده مورد توجه قرار می گیرد به طوریری که سبک نگارش هر نویسنده در پیوند با عواملی چون ذوق، سلیقه، جهان بینی، مقام علمی و اجتماعی او ارزیابی می شود. «لئو اشپیتزر» از سبک شناسانی است که پژوهش های سبک شناسی را در گرو شناخت روحیات و ویژگیهای فردی نویسنده می دانست و بر این اساس روش سبک شناسی خود را در سه مرحله ارائه کرد. این مقاله بر آن است تا بر پایه مراحل نظریه اشپیتزر، ارزش سبک شخصی را در پژوهش های سبک شناسی نشان دهد. بدین منظور رساله سوانح «احمد غزالی»، به عنوان نمونه عملی این طرح، برگزیده شد و سبک شخصی غزالی در نگارش سوانح بررسی شد.
جستجوی پیشینه روایت پردازی در متن تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دست یابی به شناختی از پیشینه و ماهیت سنت های روایت پردازی در زبان فارسی ضرورت دارد. در باره ماهیت روایت پردازی در متون روایی کهن فارسی تا کنون بررسی هایی انجام شده است که نتایجی خوبی دربرداشته و تا حدودی به شناخت برخی ویژگی های عام انواع قالب های کهن روایت کمک کرده است. در ادامه این تلاش ها به بررسی ماهیت عناصر داستانی در کهن ترین متن به جای مانده دارای حکایت یعنی حکایات بخش اول تاریخ بلعمی پرداخته شده است. شیوه پژوهش چنین بود که بر اساس عناصری که در نقد ادبی امروز تشکیل دهنده داستان و اجزای اصلی آن به شمار می آیند به بررسی حکایات و چگونگی به کارگیری عناصر داستانی در آن ها پرداخته شد تا بتوان با تکیه بر دستاوردهای آن ماهیت داستان پردازی در این متن را توصیف کرد. ویژگی های عناصر داستانی در حکایات تاریخ بلعمی که آغاز تألیف آن (352 هجری قمری) است، نشان می دهد که روایت پردازی در آغاز رواج زبان فارسی دری و قرون اولیه دارای ساختار و عناصر روایی پخته ای است. پختگی ساختاری حکایات تاریخ بلعمی با توجه به ماهیت ترجمه ای متن نشانگر آن است که این شیوه حکایت پردازی باید میراث تجربه هایی باشد که از پیشینیان بلعمی بر جای مانده بوده است. بنابراین ریشه های شکل گیری سنت های حکایت پردازی را باید در متون کهن تر از قرن چهارم هجری جستجو کرد.
ضرورت تصحیح مجدد دیوان ابوالفرج رونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالفرج رونی از شاعران توانایی است که شعر او به دلایل مختلف دارای اهمیت است. دیوان این شاعر شامل قصاید، قطعات، رباعیات و غزلیات تاکنون دو بار در ایران تصحیح و منتشر شده است. نخستین بار در سال 1304 به اهتمام چایکین و بار دوم در سال 1347 به کوشش محمود مهدوی دامغانی. این مقاله با بررسی چاپ اخیر ضعف ها و نارسایی های آن را در چند مورد نشان می دهد ؛از جمله: شیوه تصحیح (نامشخص بودن و غیرانتقادی بودن آن)،ایرادات مربوط به نسخه بدلها ( ذکرنکردن نسخه بدلها، ضبط نا درست نسخه بدلها، ضبط نکردن حواشی نسخه بدلها)، ایرادات مربوط به تعلیقات، نقص در نمایه های پایانی و غلطهای چاپی. بدین ترتیب مشخص می شود که این تصحیح از دیوان ابوالفرج که امروزه، در دسترس است خطاها و اشکالات کوچک و بزرگ بسیاری دارد که تصحیح دوباره آن را توجیه می کند.
بررسی و تحلیل کارکردهای بلاغی نثر خطابی در فیه ما فیه
حوزههای تخصصی:
اساس سخنوری، اقناع و ترغیب مخاطب و گفتن سخن مؤثر است که از این فن به اقتضای حال و ""بلاغت"" تعبیر کرده اند. از آنجا که سخن از ارتباط متقابل گوینده با شنونده حاصل می گردد، بنابراین شرط تأثیر آن، شناخت حال و موضع مخاطب است و این شناخت وقتی به دست می آید که مخاطب نزد گوینده حاضر و عوالم درون او برای گوینده محسوس و ملموس باشد. جلال الدین محمد مولوی در فیه ما فیه -که مجموعه تقریرات شفاهی او در حضور مخاطبان و مریدانش می باشد- کوشیده است تا به یاری جملات خطابی در نفوس شنوندگان تصرف و مقاصد مورد نظر خود را در آنها افاده نماید. در پژوهش حاضر کوشش شده تا با روش توصیف و تحلیل محتوا به بررسی انواع جملات خطابی و چگونگی کاربرد آنها در نثر فیه ما فیه پرداخته شود.[1] برآیند تحقیق حاکی از آن است که مولوی در سراسر فیه ما فیه به منظور بیان احساسات درونی و انتقال هر چه مؤثرتر اندیشه های عرفانی و اخلاقی به مخاطب و جلب پذیرش او، در کنار بیان این مفاهیم در کسوت جملات خبری، از انواع جمله های انشایی و خطابی (امر، نهی، پرسش و ندا) با اغراضی چون تأکید، تذکر، تحذیر، ارشاد، ترغیب و ... به قصد حفظ ارتباط با مخاطب بهره می گیرد که این امر با آموزه های تعلیمی-تبلیغی مولوی سازگار افتاده است. از میان جملات خطابی نیز پرسش و امر از بالاترین بسامد در نثر فیه ما فیه برخوردارند.