فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زندقه بشار بن برد بین سیاست و واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باور کردن بسیاری از حوادث تاریخی که تاکنون نقل شده، به تعقل بیشتر و اندیشه ای ژرف تر نیاز است؛ به ویژه اتفاقاتی که به شخصیت های بزرگ ادبی، علمی و سیاسی مربوط می شود. اخباری که در مورد بشار بن برد و علت قتل او گزارش گردیده نیز از این نوع است. بسیاری علت قتل او را زندیق بودن او می دانند، اما به علل زیر به نظر می رسد که حقیقت، این گونه نباشد:
1. بشار هجوگو بوده و هجا را حتی برای خلفا و بزرگان هم به کار برده و این کار باعث شعله ورشدن آتش کینه و حسد در دل آن ها شده است.
2. در کنار اشعاری که در الحاد و کفر به او منسوب است، اشعار توحیدی دیگری نیز هست که بر موحد بودن وی دلالت دارد.
3. با آنکه کیفر زندیق اعدام بوده، اما بشار در ابتدای امر اعدام نشده، که با ضربات شلاق فوت کرده است و این خود باعث ابهام دیگری در علت قتل اوست.
4. اشعاری از بشار یافت می شود که نشان دهنده توبه وی از گناهان گذشته است و اطلاق زندیق بر شخص تائب وجهی ندارد.
5. ندامت مهدی (خلیفه عباسی) از قتل شاعر دلیل واضحی است که اعدام وی به علت کینه بزرگان و صاحب منصبان و نه کفر و الحاد بوده است.
هنجارگریزی در خمسه نظامی
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی، در شعر زبانی پیچیده و استعاری دارد. او با واژگان بسیار بازی می کند و برای تاثیرگذاری عاطفی، بر مخاطب می کوشد. این نوشته، پژوهشی درباره زبانِ شعریِ او بر اساس نظریه های فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهم ترین وجه هنجارگریزی، دوری از تکرار لفظ و معنای عادی است، آن چیزی که شاعر همیشه در پی آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت می توانیم ترفندهای هنری و شاعرانه وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشنایی زدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزی های موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشی اساسی دارند.
هویت زن در دوگانگی شخصیت های داستانی، اثر منتخب: سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت زن در دوگانگی شخصیت های داستانی، اثر منتخب: سووشون فاطمه غلامی دانشجوی دکترا، دانشگاه تهران Ciel2518@yahoo.ca مهدی دادرضایی دانشجوی دکترا، دانشگاه تهران Dadrezaei_mehdi@yahoo.com (1388/10/ 1388 ، تاریخ تصویب: 16 /7/ (تاریخ دریافت: 2 چکیده قرن بیستم دورهای است که انسان به دنبال ابهام زدایی حقیقت و ایجاد واقعیت است. این رسالت، بیش از دیگران الهام بخش نویسندگان، شاعران، داستان نویسان، نمایشنامهنویسان، منتقدان، و غیره بودهاست. به تدریج که نویسنده نیاز به تقویت رابطهی بین هنر خویش و تمایل به یافتن حقیقت را احساس میکند، آگاهانه تصمیم به - تصویر کشیدن واقعیتی را که مشاهده میکند، می گیرد. به این ترتیب، اثر او افق گستردهای از زندگی- اجتماعی و فردی- را در برابر چشمان خواننده قرار میدهد، این امر امکان دیدن تمام زندگی و نه فقط یک جنبه خاص آن را به ما میدهد. در ایران نیز جمعی از نویسندگان مانند جلال آل احمد، بزرگ علوی، صادق چوبک و غلام حسین ساعدی در زمینه روایت داستانهای واقعی به این انتخاب دست میزنند، در این بین باید نام سیمین دانشور را به آنها افزود که از این نوع نگاه برای معرفی زن، شادی هایش، مصیبت هایش و در کل وضعیت اجتماعی او در کشور بهره میجوید. سعی ما در این مقاله، مطالعه هویت زن ایرانی از دریچه رمان نویس بزرگ معاصر، سیمین دانشور است. واژگان کلیدی : قرن بیستم، رمان، واقعیت، ایران، سیمین دانشور، زنان، شرایط اجتماعی
گام های صبورانه نقد
عنایت به شاهنامه فردوسی و شاهنامه سرایی در عصر فرمانروایی مغولان بر ایران (بررسی موردی: دو شاهنامه خطّی در تاریخ مغول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواخر سده ششم هجری و به ویژه از دوره مغول به بعد، در کنار رونق تاریخ نگاری، شاهنامه سرایی تاریخی نیز مورد توجّه قرار گرفته و شاهنامه هایی با هدف ثبت رویدادهای تاریخی پدید آمدند. در سرودن این شاهنامه های تاریخی، شاهنامه فردوسی همچون الگویی برای شاهنامه سرایان بود و به همین دلیل، روح حاکم بر آن نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این سروده های تاریخی جلوه یافت.این به رغم جایگزین شدن اسطوره ها و حماسه های مغولی در سروده های این دوران است که به اقتضای موضوع این شاهنامه ها، یعنی تاریخ قوم مغول و فرمانروایان برخاسته از آن بود.بررسی محتوای این تاریخ های منظوم می تواند به روشن شدن ابعاد تازه¬ای از تاریخ ادبی ایران و نیز تحوّلات تاریخی این عصر مدد رساند. در این میان، منظومه هایی که همچنان به صورت نسخه خطّی باقی مانده اند، از تازگی بیشتری برخوردارند. «شهنامه چنگیزی» و «شهنشاه نامه» دو نمونة مهم از این شاهنامه ها هستند که در باب تاریخ مغول سروده شده اند.مقاله حاضر به معرّفی و تجزیه و تحلیل این دو اثر برای ارائه تصویری از جایگاه شاهنامه و شاهنامه سرایی در دوره مورد بحث می پردازد.
تعریضی بر باباطاهر عریان
حوزههای تخصصی:
گلچینی از دیرینه ها: نخستین ترجمه «سرگذشت حاجی بابا اصفهانی» به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
سبک شناسی شعر قیصر امین پور (با تکیه بر نوآوری های بلاغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری شعر اسطوره ای «معراج نامة» شفیعی کدکنی
حوزههای تخصصی:
«معراج نامه» شفیعی کدکنی از اشعار سمبولیسم اجتماعی و از نمونه های رؤیابینی در ادبیات فارسی است. این شعر نُه قسمتی شامل رمز و سمبل های خاصی است که شاعر با تکیه بر آنها، به راهنمایی «دل» در دوزخ، بهشت و زمین که تأویلی از اندیشة خود اوست؛ زده است.
شعر دارای شش وادی است. وادی اول، مرحلة رهایش راوی و یافتن الهام، وادی دوم دسترسی به نیروی عقلانی و فکری و سیر بسیار فراتر از حدّ انسانی، وادی سوم با تمثیل اسطوره ای، فرایافت شاعر از سر شهیدان، وادی چهارم رؤیت نابسامانی های سیاسی (حکومت پهلوی)، وادی پنجم دیدن شاعرانی که به تخدیر و وازدگی مبتلا شده اند و وادی آخر دیدن «مرگ» مبارز است. شاعر در این وادی های شش گانه، دربارة مسائل سیاسی موجود در کشور و مسائل اجتماعی فرهنگی بحث کرده است.
تحلیل روان شناختی رنگ سرخ و سیاه در اشعار صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل روانی افراد برمبنای روان شناسی رنگ، یکی از شیوه های رایج در روان شناسی محسوب می شود. کسانی که به اختیار و آگاهانه و بر پایه علاقه و سلیقه به انتخاب رنگ ها دست می زنند، زمینه را برای تحلیل روانی خود به دست می دهند.
صائب شاخص ترین چهره ادبی قرن یازدهم هجری و یکی از پرکارترین شاعران این مرز وبوم گزینه مناسبی برای تحلیل روان شناختی برمبنای روان شناسی رنگ ها است؛ زیرا از طرفی مجموعه اشعار او هم از نظر حجم و هم از نظر مضمون از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و از طرفی خود صائب به عنوان نمونه ای از افراد جامعه و تحت تأثیر عوامل بیرونی ودرونی و از طریق استفاده از رنگ ها به نمایاندن مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی خود پرداخته است.
در اشعار صائب بین کاربرد رنگها دو رنگ سرخ و سیاه کاربرد برجسته تری دارند. رنگ سرخ نمایان گر شور و شوق و انگیزه های بی پایان او برای دست یافتن به تمام آرزوهایی است که به گونه های مختلف از او سلب شده است. رنگ سیاه نماد تیرگی ونفی همه چیز است. در ورای آن چیزی متصوّر نیست. از همین رو پایان راه، ناامیدی وانصراف و تسلیم تلقی می گردد.
اما همراهی این دو رنگ، نشان از تلاش شاعر برای رهایی از وضعیت به وجود آمده دارد وگویی هنوز امید به بهبود روزگار دارد.
رنگ سرخ و واژگانی که نماد رنگ سرخ هستند، یاد آور وطن به صورت عام و ایران و اصفهان به طورخاص است و رنگ سیاه و واژگان یادآور سیاهی، نماد هند و سرزمین های تابع آن است تا جایی که اصفهان و هند در ذهن ( و روان ) شاعر، مترادف و جایگزین دو رنگ سرخ و سیاه شده است.
خانواده در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، موضوع «خانواده در قابوس نامه» مورد بررسی قرار گرفته است. نخست تعریفی از خانواده بیان شده، سپس انواع آن ذکر گردیده است. برای ورود به بحث درباره ی موضوع مورد پژوهش، در ابتدا مطرح کردن پدیده ی «ازدواج» - که نخستین گام در تشکیل خانواده است - و صحبت درباره ی مسایل مربوط به آن چون سن ازدواج، گزینش همسر، ویژگی های همسر ایده آل و ... ضروری بوده است.
در بخشی دیگر، درباره ی اعضای خانواده (پدر و مادر و فرزندان) و جایگاه و حقوق هر یک، به تفصیل سخن رفته است. بحث درباره ی زنان و سه رده ی سنی کودک، جوان و پیر، قسمت هایی دیگر از این نوشتار را تشکیل می دهد. در پایان، پس از اشاره به اقتصاد خانواده در قابوس نامه، ساختار خانواده در این کتاب معرفی شده که عبارت است از خانواده ی هسته ای، تک همسر، پدرتبار، پدرسالار، برون همسر و نومکان.
تاثیر صور خیال ادبی بر نگارگری مکتب شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیال از عناصراساسی شکل گیری یک اثرهنری است. صورت های خیالی که هنرمندان برای بیان مقاصد واندیشه های خود به کار می گیرند عموماً ریشه در باورهای اساطیری وفرهنگی دارد. ازاین رو میان صورت های خیالی هنرهای مختلف، نوعی قرابت وخویشاوندی برقرار است و غالباً هنرهای مختلف در به کارگیری صورت های خیالی، تحت تاثیر یکدیگر هستند.
ادبیات ونگارگری از دیرباز در خدمت یکدیگر بوده اند. در حاشیه ی نسخ خطی، برای بیان روشن تر متن ادبی، از تصاویر نگارگری استفاده میشد. در حقیقیت، نگارگری بیان تجسمی متن ادبی بوده و مفاهیم ادبی را با زبان خط ورنگ به تصویر می کشیده است. در مقابل، ادبیات نیز بیان ذهنی وانتزاعی صورت نگاری بوده است.
با توجه به پیوند دیرینه ی ادبیات و نگارگری، دراین جستار به بررسی تاثیر صور خیال ادبی بر نگاره های مکتب شیراز میپردازیم. به این منظور، ابتدا رابطه ی ادبیات و نگارگری را بررسی کرده سپس چگونگی تاثیر پذیری نگاره های مکتب شیراز را از ادبیات تحلیل میکنیم.
در این پژوهش به این نکته دست یافتیم که ادبیات و نگارگری رابطه ای دیالکتیکی دارند. برای دستیابی به درکی جامع از نگاره ها، باید از مفاهیم ادبی مدد جست و از دیگرسو، نگارگری نیز به مفاهیمِ ادبی تجسم وعینیت می بخشد. بنابراین می توان گفت متن و نگاره ترجمان یکدیگرند.