غزل به عنوان یکی از زیباترین و جذاب ترین قالب های شعر فارسی، که البته در ادبیات سراسر دنیا ریشه دوانده است، بر اساس روایت های تاریخی قدمتی بسیار بیشتر از سانِت انگلیسی دارد. هر دو قالب از مفاخر ادبیات به شمار می روند و قواعد و قوانینی دارند که شعر معاصر کمتر خود را پایبند آنها کرده است. در این پژوهش، سعی بر این است که پس از ارائه دیباچه ای کوتاه از ورود غزل فارسی به ادبیات امریکا، موارد اشتراک و اختلاف آنها را بر شماریم. سپس بر آنیم تا مشخص سازیم چرا سانِت انگلیسی با قدمت و هیبت مثال زدنی اش، تسلیم این گونه فارسی شده و چطور شاعران امریکایی ساختار متأخر را بر آن ترجیح داده اند. هدف اصلی این مقاله آن است که میزان تأثیر قالب فارسی را در جوّ فکری حاکم بر شعر و نظریه های نقد معاصر امریکا و همخوانی دو سوی بحث را با یکدیگر هویدا سازد و نشان دهد که محل اختلاف میان آن دو نه از روی طبیعت و فطرت گونه فارسی، که از خوانش متفاوت آن حاصل می شود. یافته های ما مؤید آن است که با وجود شباهت های میان دو قالب غزل و سانِت در پیچیدگی و ملزم بودن شاعر به رعایت اصولی خاص، گونه فارسی برای شاعران معاصر جذاب تر بوده و استعمال آن متداول تر از گونه بومی ادبیات انگلیسی با پیشینه بسیار و انواع متنوع آن است.
در این مقاله کوشیده شده است تا به جایگاه بوستان سعدی در میان مثنویهای غنایی روایی از دیدگاه شکل پرداخته شود و ضمن برشمردن ویژگیهای آن و دیگر منظومهها، میزان تقریبی عناصر شکلی در هر کدام و ارتباط شکل با محتوای مورد نظر شاعر مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور برخی از منظومهها همچون مثنویهای گروه سنایی و مثنویهای گروه نظامی مورد بررسی قرار گرفتهاند که هر کدام دربرگیرندة زیر شاخههایی چون منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا، تحفهالعراقین عراقی و... میباشد. در نهایت نیز به بوستان و ویژگیهای آن پرداخته شده است.
رده بندی انواع سروده ها یکی از مباحث مهم در مطالعات ژانری است. غزلیات سنائی از معدود مواردی است که در نسخه های خطی رده بندی شده است و این رده بندی وارد نوشته های مصححان و دیگر سنائی پژوهان شده است. مقاله حاضر ضمن بررسی انتقادی رده بندی های گذشته، سعی می کند طرحی تازه را پیشنهاد کند که بر اساس آن غزلیات در دو سطح ساختاری و محتوایی رده بندی می شوند. در سطح نخست غزلیات به چهار گروه تقسیم شده است و سپس معلوم شده که از این میان تنها بخشی را می توان غزل نامید و بقیه غزل واره هستند که زمینه را برای تولد غزل فراهم کرده اند. در سطح محتوا هم غزلیات به دو گروه کلی توصیف محور و توصیه محور تقسیم شده، برای هر یک زیرگروه هایی نیز اعتبار کرده ایم. این طرح قادر است هم نقش سنائی را در تحول غزل فارسی نشان دهد و هم تصویر نسبتاً واضحی از ساختار و درون مایه غزلیات پیش روی خواننده قرار دهد.
زبان مازندرانی یکی از زبان های رایج در کشور ایران است که از دیرباز با وجود تعامل با دیگر زبان های ایرانی توانسته است ساختار و ماهیت خود را حفظ کند و به عنوان یکی از زبان های زنده دنیا به پویایی خود ادامه دهد؛ ولی با وجود شناخت و بررسی قواعد زبانی حاکم بر آن، در محافل علمی مهجور مانده است. نگارندگان در تحقیق حاضر با مطالعه اشعار امیر پازواری – شاعر مازندرانی عصر صفویه- علاوه بر استخراج و دسته بندی قواعد زبان طبری، آثار این شاعر را با رویکردی سبک شناسانه بررسی کرده اند. آنچه با نگرش توصیفی -تحلیلی به دوبیتی های امیر پازواری در این نوشتار به دست آمده، بیانگر آن است که سیستم فعل در زبان طبری جدید، به ویژه در آثار امیر پازواری در مبنا شامل دو مضارع و ماضی و چهار وجه اخباری، امری، التزامی و شرطی است. از نظر زمانی در چهار قسم حال، گذشته، آینده (شکل خاصی برای تشکیل ندارد) و نقلی تقسیم می شود و از نظر شکلی فقط به صورت حال، گذشته، نقلی و شرطی است. افعال از نظر ترکیب به صورت زمان های ساده و مرکب هستند. در مجموع نتایج نشان دهنده اثرپذیری اندک این زبان از زبان های رایج اطرافش به خصوص فارسی معیار و در نتیجه ثبات تاریخی آن زبان است.
«سیتک» (Seytak) نام دیگر دوبیتی در گویش سیستانی است که زبانی ساده و روان دارد و برای هر فارسی زبانی قابل فهم است. این نوع شعر به میزان گسترده ای از دیگر انواع ترانه ها در بین مردم سیستان رایج است. موضوع اغلب این دوبیتی ها عشق و زندگی است؛ شادی ها، غم ها، دلبستگی ها، گله مندی از مشکلات زندگی، ناله از بی وفایی، بدعهدی زمانه و مردم، انتظار، کار و باورهای اعتقادی همه و همه در آن ها نهفته است. مقالة حاضر ضمن بررسی موضوعی انواع ترانه های سیستان، برآن است تا به تحلیل محتوایی سیتک ها بپردازد تا اندیشة مرکزی و فکر اصلی هنرمند را در آن واکاوی کند و از این طریق به شناخت بهتر تاریخ و فرهنگ مردم سیستان و درک اندیشه ها، اعتقادات، احساسات و آداب و رسوم زندگی آنان دست یابد. درون مایة این دوبیتی ها در چهار عنوان کلی اعتقادی، عاشقانه، فعالیت های شغلی و مفاهیم اجتماعی دسته بندی شده و مفاهیم جزئی تر زیرمجموعة آنها قرارگرفته است. مفاهیم عاشقانه با 54 %، محتوای اجتماعی با 4/22 %، مفاهیم اعتقادی با 15 %و فعالیت های شغلی با 57/8 % به ترتیب از مهمترین مفاهیمی بوده که در محتوای دوبیتی ها مشاهده می شود. بسامد بالای مفاهیم عاشقانه حاکی از این است که عشق در سیتک های سیستان حضوری زنده و ماندگار دارد.