جاحظ نویسنده توانای عرب در حدود سال 160 هجری قمری در بصره به دنیا آمد و پس از سالها تلاش علمی و نگارش کتب ادبی به سال 255 ه .ق وفات یافت . اودارای تألیفات ارزشمند است که میتوان از کتاب های ((البیان و التبیین )) و ((البخلاء)) و ((الحیوان)) و چندین رساله دیگر نام برد هرکدام آنها از نظر ادبی میتواند بازتابی وسیع از ادبیات عربی در عصر عباسی باشد. انتقاد همواره یکی از شیوه های بارز برای بیان مشکلات و تلاش در رفع آنها بوده که یکی از آنها طنز می باشد و منظور همان ((طنز متعهد)) است‘ طنز پرداز هدفش تخریب شخصیت نیست بلکه هدف او رفع ضعف یا ارائه پیشنهاد سازنده برای اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی است و جاحظ از این نکته مهم ادبی غافل نبوده و به همین سبب در صدد بیان مصالح و مفاسد اجتماعی در قالب طنز برآمده است . جاحظ که از پیش قراولان علم بیان و بلاغت است می دانست کلامی متناسب با مقتضای حال و مقام است که از عیوب مخلّ به فصاحت پیراسته باشد و چون دارای طبعی شوخ بوده آنچه را از طنز می دانست در جهت رفع عیوب ادبی از کلام و رفتار به کار گرفته ‘ او یکی از اولین کسانی بود که در این وادی گام برمیداشت و شیوه نگارش او تا حد زیادی تحت تأثیر همین طبع شوخ او می باشد. در کتاب ((الحیوان)) و((البخلاء)) با روشی لطیف و طنزگونه به نقد و بررسی بیان و فصاحت و بلاغت و عیوب مخل به آنها پرداخته است . جاحظ اولین کسی است که در ادبیات عربی بطور گسترده اقدام به جمع آوری و تدوین طنز نموده و پس از او کسانی همچون ابن قتیبه در ((عیون الاخبار)) وابن عبدربّه اندلسی در((العقد الفرید)) کار او را دنبال کردند. در ادامه مقاله سعی شده است قسمتهایی از سخنان طنز او را که معرف ادب طنز است آورده و در پایان به ذکر عنوانی تحت نام ((طنز در قالب هجو)) پرداخته ‘ که در این مورد ابیات پراکنده ای جمع آوری شده است . هر کدام از آنها به نحوی از اعمال نابجا و رایج در عصر جاحظ انتقاد میکند اما انتقادی توام با طنز و متمایل به هجو. برخی از این ابیات جنبه سیاسی نیز دارد‘همینطور مطالبی را در قالب نثر همراه با طنز آورده که گویای نکته سنجی نویسنده در بیان حقایق اجتماعی با اسلوب خاص می باشد. در پایان مقاله ابیات متعددی از طنز آورده شده است.
سیستمهای تشکیل دهنده ارگانیسم بدن تحت تاثیر متغیرهای مختلفی هستند که این متغیرها باعث پیچیدهشدن رفتار انسان میشود. این ارگانیسم، در محیطی زندگی میکند که محرک های مختلف بهطور دایمی آن را تحت تاثیر قرار میدهد. روانشناسان برخی از این محرکها را که برای انسان لذتبخش هستند فشارهای روانی مطلوب نامیدهاند و برخی را که موجب آزار و اذیت انسان میشوند باعنوان فشارهای روانی نامطلوب معرفی کردهاند این دسته از محرکها میتوانند اثرات مخرب زیستی - روانی - اجتماعی را در انسان باعث شوند.
طنز نیز مثل هر امر دیگری نسبی است، یعنی در زمانهای مختلف و شرایط گوناگون تغییر میکند. امکان دارد در برههای طنز ازبین برود و جایش را به انواع دیگر هنر دهد. بررسی علتهای بروز این تغییرات لایههای زیرین خاستگاه اجتماعی طنز را تشکیل میدهد.
میتوان شوخی و کمددی را ابزاری دانست که در راستای ایجاد تعادل روانی اجتماع نیز دارای اهمیت و کارکرد ویژهآی است که افراد با توسل و تمسک به آن خود را از زیرفشار مشکلات و رفتارهای جدی و خشن اخلاق گرایانه اجتماعی که در آن زندگی میکنند، میرهانند.
با درنظر گرفتن این مساله که خنده از یکی به دیگری سرایت میکند، باید این خصوصیت را برای کارهای کمیک به عنوان یک امتیاز تلقی کرد، امتیازی که تلویزیون فاقد آن است
حکایت منظوم که شکل تمثیلی آن همیشه وسیله مناسبی برای تعلیم شعر فارسی تلقی شده است ، میدانی برای لطیفه پردازی و قصه کوتاه یافته است . این قصه های منظوم کوتاه که ادبیات اخلاقی و صوفیانه ما از آن سرشار است ، از طریق تمثیل ، تعلیم می دهند ، خاصه برای کسانی که تمثیل برای دریافت ذهنشان مناسب تر است تا استدلال ، افسانه تمثیلی که قهرمان آن یکحیوان است ، نزد عطار ، مجال خوبی برای بیان حکایت های آموزنده است ، چنان که این میراث لقمان حکیم در شعر فارسی ، سابقه ای عرفانی دارد درحکایت های منظوم غالبا نه حرکتی هست و نه ایستایی آنچه هست ، فکر است و لطیفه ای که انسان را به تفکر و عبرت وا می دارد اما سادگی و زود باوری کودکانه ای که در آت وجود دارد بهنکته ها چاشنی دیگری می بخشد.
ازنظر «معنیشناسی»، طنز واژهای است دارای بار ارزشی و اجتماعی. از آنجا که هدف اصلی مقاله حاضر روشنی بخشیدن به «نقش اجتماعی هنر طنز» است، در ابتدا باید آشنایی مختصری با محتوای این «بار» پیدا کنیم تا داوری بعدی ما درباره موضوع، مقرون به صواب باشد.
معانی واژه طنز درزبان فارسی عبارتند از: «مسخرهکردن»-«طعنهزدن»-«سرزنش کردن»-«عیب کردن»-«برکسی خندیدن»-«ریشخندکردن»-«سخن به رموز گفتن»-«لقب کردن»-و«نازکردن».
سالن نمایشهای طنزگونه، برای تماشاچی، محل تخلیه تنشهایی است که زندگی اجتماعی خارج از سالن براو وارد آوردهاست.
هر امرخندهآوری را نمیتوان طنز نامید زیرا طنز امر نشاطآور بلند مرتبهای است که اعتبار و ارزش آن به دلیل جنبه هنری آن است.
هنر طنز، عزت نفس استفادهکنندگان از آن را تقویت میکند و این همان چیزی است که برای تسلای روان آحاد جامعه افسرده، مفید است.
در زمانه ای موسوم به عصر ارتباطات و در روزگاری که کره ارض را به اندازه دهکده ای برش داده اند تا همه مردم از حال و مال و کار و بار هم آگاه باشند و در به هم زدن پلکی دست محبت به سوی هم یازند و درخانه قاره همسایه - هر چند آن سوی صورت الارض - به گاه دل خواه حاضر شوند و جام شوکران هجران را به آوای صوتی یا آبگینه تصویری با شیرینی وصال تاخت زنند تا غم غریبی و غربت در حاشیه آبی فراغت قربت به آرامش نشیند و .. آری در زمانه ای از این دست صدا وسیما بی رقیب ترین وسیله ارتباط جمعی است که راه خود را از کانون حوادث شهرها تا زیر جل ده کوره ها کشیده است .یکی از کاربردهای رایج طنز در انتقاد از نابسامانی های اجتماعی و ثبت حقایق تاریخی است .
بعداز انقلاب، شاهد تولد طنزهایی قوی هستیم که متعرض دشوارترین موضوعهای سیاسی جامعه شدهاند.
در مقام به کارگیری صحیح طنز در یک رسانه فراگیر، سهعامل باید گردهم آیند تا جایگاه واقعی برای این ابزار موثر در حفظ سلامت جامعه ایجاد شود:
1- شناخت دقیق شیوههای پردازش هنرمندان و روش های بیان تلطیف شده واقعیت های تلخ که ادبیات غنیما، طنزپرداز را از آن برخوردار میسازد.
2- آشنایی عمیق با مسائل و معضلات اجتماعی