فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
عنصر روایت در ترانه های کودکانه ی مصطفی رحماندوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی کودکان با اهداف متفاوتی خلق می شوند. زمینه سازی برای رشد جنبه های فردی و اجتماعی کودکان و پرورش استعدادهای ذهنی و شکوفایی ذوق هنری آنان از جمله اهداف ادبیات کودکان است که تولیدکنندگان این دسته از آثار برای رسیدن به اهداف فوق و اثر گذاری بیش تر بر مخاطبان از شگردهای گوناگونی بهره می گیرند. استفاده از قالب ترانه و گزینش ساختار روایی در ترانه سرایی برای کودکان یکی از شیوه های تولید آثار ادبی است. این مقاله برآن است تا عنصر روایت را در ترانه های کودکانه ی مصطفی رحماندوست مورد مطالعه قرار دهد و خصوصیات روایی آن ها را توصیف و تبیین نماید و با در نظر داشتن خصوصیات داستان های مینی مالیستی، عناصر داستانی شکل دهنده ی روایت های رحماندوست را در ترانه ها تحلیل کند؛ عناصری همچون پیرنگ، کانون روایت، شخصیت پردازی، صحنه پردازی، درون مایه، لحن، سبک و زبان. این تحقیق می تواند جنبه های زیبایی شناسانه ی ترانه های روایی کودکان را باز نمایاند و ویژگی های خاص روایت کودکانه را توضیح دهد. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و در این پژوهش ده ترانه از سروده های رحماندوست مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش نشان می دهد که رحماندوست با بهره گیری از پیرنگ کلاسیک، قهرمان منفرد و فعّال، کانون روایتی منِ دانای کل محدود، زبان عامیانه و گفتاری، لحن برون گرا و همچنین با استفاده از شیوه ی مینی مالیستی در شخصیت پردازی و صحنه پردازی به ساختار روایی منسجمی دست یافته است.
زیبایی کمال مطلوب در زن در فرهنگ ایران
حوزههای تخصصی:
پیوند عمودی و انسجام معنایی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" ساختار گسسته تمام شعر حافظ، از همان ابتدا نوآشنایان شعر او را واداشته تا ادبیات و دیگر عنصرهای سازنده ی این زیباترین غزل های فارسی، را جداگانه و بدون پیوند با یکدیگر، بررسی کنند و به این ترتیب، افزون بر آن که خود را از ادراک جان تپنده و معماری ظریف و در عین حال مستحکم این اشعلار محروم ساخته، با گستراندن چندگانگی معنایی و پراکندگیش شعر حافظ، به بخشی از روح و ادبیت آن لطمه وارد کرده اند، زیرا پیام شاعرانه در ادراک انسجام درونی شعر و ارتباط عناصر ادبی آن با یکدیگر عینیت می یابد...
"
سه روز و سه شب در شاهنامه فردوسی ( تحلیل چند داستان و آیین بر اساس نماد سه روز و سه شب )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار تحلیل برخی از داستانها و آیینهای شاهنامه فردوسی بر اساس نماد سه روز و سه شب است که سعی شده در ان، جنبه ها و کارکردهای پنهان این نماد، آشکار گردد. از این رو با جمع آوری نمونه های مختلف و تفسیر آنها براساس معنایی که القا می کنند و همچنین با ارجاع به متون پیش از شاهنامه، کوشیده ایم به این هدف نزدیک شویم. لازمه شناخت دقیق آثاری چون شاهنامه، داشتن درک درستی از نظامهای اساطیری است. گاهی این نظام ها، همراه با هاله های معنایی که بر گرد خود دارند ویژگی یک نماد را می گیرند. خاصیت نماد این است که می تواند در ...
نقد و تحلیل آپوکالیپس در آثار عرفانی - وحیانی و نقش آن در گفتگوی فرهنگها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از مفاهیم مشترک که در تمام جوامع و فرهنگها بر ضرورت پذیرش آن تأکید شده، گفتگو و نقش آن در تقریب اقوام و ملل است. گفتگو به عنوان یکى از عناصر تعامل فرهنگى ملتها و در سطح کلان در بسترهاى گوناگون تجلى مىیابد که امکان بالقوه و شرایط ظهور آن, پذیرش مؤلفههاى مشترک جهانى است. یکى از این بسترها ـ در حوزه ارتباط کلامى- مکاشفههاى اسطورهاى و دینى است که خود به عنوان یکى از ابعاد هفتگانه دین تلقى مىشود. این جستار پژوهشى در عرصه مکاشفات جهانى (زرتشتى، عهد قدیم و جدید) از یک سو و مکاشفه های عرفانی مندرج در آثار ادبی از سویی دیگر است که ضمن توجه به معناى نخستین مکاشفه (Revelation) به معناى ثانوی آن نیز (Apocalypse) مىپردازد و آنگاه پیوند آن را با برخى مقولات مشابه نظیر اسطوره(Myth) رستاخیز و نشوز(Eschatology) هزارهگرایى (Millennium) نشان مىدهد. نگارنده همچنین در این مقاله ضمن تجزیه و تحلیل زیرساخت مکاشفه ها در غرب و شرق به این مسأله مىپردازد که مکاشفهها نزد حکما و عرفا به عنوان صاحبان آثار ناب عرفانی - ادبی و در کتابهای مقدس و ادیان توحیدى از بنمایه و جریان ثابتی پیروى مىکند و آن ویژگى منحصر به فرد مکاشفه ها با توجه به ساختار فکرى، قومى و فرهنگى ملتها و فرهنگها است.
تاریخ کودکی مطلوب
متن شناسی عقایدالنساء یا کلثوم ننه آقاجمال خوانساری (با تکیه بر باورها و آداب و رسوم، دین عامیانه، وضعیت زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلثوم ننه نام کتابی طنزآمیز و انتقادی نوشتةآقاجمال خوانساری (۱۱۲۵ ق.) از فقیهان دورة صفویّه است. کلثوم ننه در نقد دینداری عامیانه و باورهای خرافی رایج میان زنان و قدیم ترین سند مکتوب دربارة اخلاق و آداب و رسوم زنان عامی ایران است. هدف از مقاله، معرّفی کتاب و مؤلّف آن سپس متن شناسی این اثر ارزشمند است. کتاب کلثوم ننه به عنوان یکی از آثار مهمّ ادب عامه در تاریخ ادبی ایران همواره از دید محقّقان دور مانده است. می کوشیم محتوای کتاب را به روش نقد جامعه شناختی و از سه منظر باورهای عامیانه و تصویر دینداری عامه و وضعیّت زنان در عصر مؤلّف بررسی کنیم.
تأثیر تصاویر شعری شاعران کهن فارسی در تصویرسازی نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شعرهای نیما یوشیج نشان می دهد که صوَر خیال در این اشعار وجوه اشتراک فراوانی با صوَر خیال در شعرهای شاعران کهن ایران دارد. این اشتراکات در شعرهای سنتی و نیمه سنتی نیما به وفور دیده می شود، که با توجه به رویکرد سنت گرایانة وی در این شعرها تا حدود بسیار زیادی طبیعی است. مرور شعرهای آزاد نیما نیز نشان دهندة آن است که بخشی از تصاویر موجود در شعرهای سنتی و نیمه سنتی، به دلیل تداول و پیشینة کاربرد فراوانشان در شعرهای کهن، عیناً از شعرهای شاعران قدیم ایران به این شعرها راه یافته اند، کما این که این امر دربارة شعرهای دیگر شاعران معاصر نیز صادق است، اما بخشی دیگر از تصاویر کهن در شعرهای آزاد نیما به احتمال زیاد حاصل غور و تأمل وی در اشعار پیشینیان است که در نتیجة آن برخی تشبیهات، استعارات، و کنایاتِ کم تر شناخته شدة آنان به شعرهای وی راه پیدا کرده اند. در این مقاله کوشش شده است که ابعاد مختلف این وام گیری تصویری، با توجه به مرور برخی از تصاویر شعری در اشعار 38 شاعر کهن فارسی، بررسی و تحلیل شود و به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که نیما یوشیج در تصویرسازی خود تا چه حد از تصاویر شاعران پیشین تأثیر پذیرفته است.
جایگاه پهلوان و دهقان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شاهنامه شاهان و پهلوانان محورهای اصلی موجودیت حکومت و عوامل مهم پیروزی و زنده نامی هستند و اگر چه سخن اصلی شاهنامه پیرامون محور پادشاهی است ولی پیروزمندان واقعی و آرایندگان پادشاهی پهلوانان هستند . آنان راهنما مشاور و تدبیر سازان شاهانند بی توجهی به نظرات آنان موجب شکست و بی دولتی پادشاهان می شود . ...
بررسی تطبیقی گسست رابطه اضافی در دستور زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح گسست رابطه اضافی به معنای جدا کردن مضاف از مضاف الیه و خارج کردن یک ترکیب از صورت و حالت اضافی است و از آن جهت آن را گسست یا فک اضافه نامیده اند که مضاف از مضاف إلیه جدا شده و از حالت ترکیبی خارج می گردد. این عمل در دستور زبان عربی و فارسی قابل اجرا و دارای کاربرد بوده و مورد استفاده اهل دو زبان است.
هدف از این مقاله دست یابی به نقاط مشترک و تفاوت های میان این دو زبان در موضوع فک اضافه است؛ لذا از نوع توصیفی- تحلیلی و استنباطی با رویکردی تطبیقی می باشد.
از ره آورد پژوهش حاضر می توان به این مهم دست یافت که فک اضافه در هر دو زبان شیوه-های مخصوص به خود را داشته و بنا به علل مختلفی صورت گرفته است. هر چند به نظر می رسد که این علّت ها و روش ها در دو زبان عربی و فارسی در برخی موارد با هم اشتراک دارند؛ امّا می توان چنین استنباط کرد که هیچ کدام متأثّر از دیگری نبوده است.
موانع معرفت در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاعل شناسایی که در نظر بسیاری از فیلسوفان نادیده انگاشته شده در نظر مولانا اهمیّت بسیاری دارد. در نگرش او برای دستیابی به گزاره های مطابق با واقعیت، باید در کنار بهره گیری از علم منطق و روشِ درستِ تحقیق، به تهذیب نفس و خودسازی هم توجه کرد. او عقیده دارد گناه، گذشته از همة خطرات و آسیب هایی که برای حیات معنوی و مادی انسان دارد، واقع بینی او را هم با تهدیدی جدی روبه رو می سازد و مانع دستیابی او به حقیقت می شود. در این مقاله برآنیم با بررسی نظر مولانا درباره گناهانی از قبیل حرص، طمع، غرض ورزی، پندار کمال و نظایر آنها نشان دهیم که این گناهان، چگونه در سامانة معرفتیِ انسان خلل ایجاد می کنند. حاصل اینکه به نظر مولانا: از بین بردنِ حالت تعادل روحی، از بین بردنِ ابزارهای شناخت، از بین بردنِ بی طرفی و انصاف، از بین بردنِ خاصیت آینگیِ دلِ انسان و وارونه کردنِ حقایق، برخی از آفاتی است که گناهان بر سر راهِ معرفت پدید می آورند.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
بررسی قصّه های «دیوان» در شاهنامه فردوسی (بر اساس نظریه ریخت شناسانه ولادیمیر پراپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نقدهای زیادی وجود دارند که بر کارکردهای ساختاری استوارند. ساختارگرایان همواره در پی آن بودند که به الگوهای روایتی مشخص دست یابند تا به کمک آنها، قصهها و داستانها را مورد بررسی قرار دهند. از بین آثار به وجود آمده، کار ولادیمیر پراپ از همه مهمتر بود؛ وی با تجزیه و تحلیل قصههای روسی پریان، نموداری شامل سی و یک خویشکاری ارائه کرد و معتقد بود، این الگو را میتوان در مورد سایر قصههای عامیانه و حتی رمانها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققّان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد.
شاهنامه فردوسی از جمله آثاری است که در آن داستانها و داستانوارههای فراوانی دیده میشود. از جمله آنها، داستانهایی است که در آنها دیوان از نقشورزان اصلی هستند. در این مقاله سعی شد تا نمودار خویشکاریهای پراپ و روش ریختشناسانه وی در داستانهای دیوان پیاده شود تا مشخص گردد، نظریه پراپ تا چه اندازه بر این داستانها انطباق دارد. بررسیها و تجزیه و تحلیل این داستان ما را به این نتایج رسانده است که قصههای دیوان در شاهنامه قابل بررسی با کارکردهای ریختشناسانه پراپ است و توالی کارکردهای مورد نظر پراپ نیز در این داستانها دیده می شود. حرکتهای موجود در این داستانها از نظر موضوع و محتوا، بیشتر از نوع اول حرکتهای پراپ یعنی «بسط از طریق خویشکاری H-I (جنگ و کشمکش) هستند و خویشکاری «طلسم» یا «افسون» در اکثر داستانها حضور دارد. در برخی داستانهای دیوان، بعضی کارکردها تکرار شدهاند که این امر علاوه بر تاکید بر اهمیت حادثهای که رخ میدهد و توانایی های خاص قهرمان، نوعی حالت تعلیق در قصه به وجود میآورد.
نوعی مجاز با دلالت دوگانه (حقیقی و غیرحقیقی) شگردی برای گسترش دامنه معنی در ابیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ با جانشین کردن دو مفهوم در دو مصرع یک بیت، براساس روابط مجازی میان آن ها، مجازهای تازه با معانی بدیع می آفریند؛ به صورتی که مجاز در مصراع دوم با یک رابطه مجازی جانشین حقیقت در مصراع نخست می شود. جانشینی مجاز و حقیقت، تسویه و برابری این دو امر را در پی دارد. مجاز علاوه بر معنی مجازی، دلالت اصلی و مستقل نیز دارد؛ که موجب دوبعدی شدن کلام و گسترده شدن دامنه معنی بیت می شود. معنای حاصل از این روش، برخاسته از نوع رابطه مجازی، دلالت دوگانه مجاز و تسویه مجاز و حقیقت در رابطه جانشینی است. مجموع این روابط و حضور توأمان حقیقت و مجاز، قابلیت هایی در زبان خواجه ایجادکرده؛ که وی را در آفرینش معانی و تصاویر بدیع یاری بخشیده است. حداقل 365 مجاز با دلالت دوگانه (مجاز و حقیقت) با روش جانشینی در غزلیات حافظ به کاررفته است، این رقم که فاقد تعداد مجازهای به علاقه شباهت (استعاره) است، حدود نه درصد از ابیات وی را تشکیل می دهد. از کارکردهای هنری این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد: ایجاز در لفظ، اطناب در معنی، تناقض، اغراق، ترسیم و توصیف جزییات یک تصویر با حفظ ایجاز، ایهام، سمبل سازی، ایجاد تلمیح و طنز.
چهره ی اساطیری پری در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
وحی و الهام و انواع و مراتب آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحی در قران مفهوم گسترش یافته ای دارد که شامل انواع هدایت های ناشناخته از هدایت جماد و نبات و حیوان گرفته تا هدایت انسان را شامل میشود. مولوی با نگاهی نو و بدیع به آیات قرانی، انواع و مراتب وحی را بیان داشته و همچنانکه شیوه خاص اوست تفسیر عرفانی لطیف و بی سابقه ای ارائه میدهد. او هر چند عالی ترین مرتبه وحی را مخصوص پیامبران عظام میداند که کسی را یارای دستیابی بدان نیست ولی با بهای آسمان را پس از ختم نبوت به روی زمینیان بسته نمی داند و می گوید هر انسانی باتحمل ریاضت و مجاهدت می تواند محل وحی الهی و در معرض وزش نسیمهای رحمت و الهامات پروردگار قرار گیرد. نوشتار حاضر، سعی دارد آراء مولوی را در خصوص معانی و مراتب مختلف وحی در مثنوی باز نماید و در پایان رابطه انسان کامل با وحی و الهام و عدم تفاوت وتمایز اساسی میان این دو اصطلاح را در نزد مولانا، مورد بحث و بررسی قرار دهد.