فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازنویسی و ساده سازی متون کهن ادب ی به زبان قابل فهم برای گروه های سن ی مختلف از جمله نوجوانان اهم یت زیادی دارد. ضرورت این کار آشنا شدن نوجوانان با فرهنگ، آداب و رسوم، تمدن، مفاخر مل ی و گذشته ادب ی این مرز و بوم است. یکی از این متون کهن و ارزشمند ادبی، کتاب کلیله و دمنه است. کتابی سرشار از مفاه یم اخلاق ی و اجتماع ی که چگونه زیستن را به خواننده خویش م ی آموزد. در این پژوهش ابتدا به اهم یت کتاب کل یله و دمنه، سپس به بررس ی و مقایسه متن بازنویسی شده به لحاظ اصول مهم داستان ی (پ یرنگ، شخص یت و شخص یت پردازی، درون مایه، زاویه دید، فضاسازی) با متن اصلی، پرداخته شده است. طرح و پ یرنگ متون بازنویسی شده از استحکام و انسجام بیش تری نسبت به متن اصل ی برخوردارند. درون مایه در هر دو متن یکسان، ولی شیوه ارائه درون مایه متفاوت است
نمادهای جانوری نفس در متون عرفانی با تکیه بر آثار سنایی، عطّار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفسدر عرفان اسلامییکی از مهم ترین و پیچیده ترین مباحث به شمار می رود. در کتاب های عرفانی، یکی از وظایف مهمّ سالک، در اختیار گرفتن زمام نفس دانسته شده است و سالک تا زمانی که گرفتار نفس است، نمی تواند به پایه های عالی کمال نائل آید. این نفس، خصلت های بسیار گوناگونی دارد و در وجود هر کس با توجّه به استعداد او، به گونه ای جدید خودنمایی می کند. نفس در ادبیّات عرفانی گاهی تجسّم و تجسّد یافته است و بر اساس خصلتی که مورد نظر نویسنده یا شاعر بوده، آن را به شکلی نشان داده اند. گاهی برای آن صورت حیوانی تصوّر کرده اند و برخی حیوانات را (با توجّه به ویژگی های آنها) نماد نفس قرار داده اند. در مقدّمة مقالة حاضر، به تعریف گذرا از دو اصطلاح مهمّ این تحقیق، یعنی نماد و نفسپرداخته شده است و در ادامه، ابتدا جانورانی جستجو شده که شاعران مورد بحث، آنها را به عنوان نماد نفس به کار برده اند و پس از آن تا حدّ امکان به این امر پرداخته شده است که چرا شاعران مذکور، یک جانور را نماد یکی از خصلت های نفس قرار داده اند. هدف این تحقیق روشن کردن یکی از جنبه های بسیار متنوّع، یعنی تجلّی نفس در ادبیّات فارسی است. در این تحقیق، از روش تحلیل توصیفی بهره برده شده است.
سوال و اغراض ثانوی آن در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرض اصلی سوال در زبان خبر و ارجاع، طلب آگاهی و اطلاع است. جملات سوالی از انواع جملات انشایی است که درستی و نادرستی آن ها را نمی توان دریافت سوال در ادبیات به دلایلی چند در غرض اصلی خود به کار نمی رود، بلکه در بردارنده غرض ثانوی و فرعی است. موضوع سوال و کاربرد آن با اغراض ثانوی، از مباحث علم معانی است. گاهی خبر، امر، نهی و عواطف به اقتضای حال و افزونی تاثیر بر مخاطب در قالب سوال مطرح می شود. از دیگر سو چون در ادبیات مخاطب مشخص و واقعی ممکن است وجود نداشته باشد. سوال ادبی غالبا بی پاسخ خواهد بود زیرا که گوینده پاسخ را می داند و از این منظر می توان سوال ادبی را سوال بلاغی خواند. در این مقاله نویسنده به بررسی انواع سوال از حیث مباحث و هم از جهت بسامد کاربرد آن در اغراض ثانوی در غزلیات حافظ پرداخته است تا جایگاه سوال و اغراض ثانوی آن در ادبیات بهتر نموده شود. برای انجام این پژوهش تمام غزلیات حافظ را مطالعه و سوال های آن را استخراج نموده و با دقت به بررسی اغراض ثانوی هر یک پرداخته است، سپس آن ها را دسته بندی نموده و یرای پرهیز از درازگویی و عدول از چارچوب کمی مقاله به ذکر نمونه هایی از هر غرض بنده کرده است. نتیجه ای که از این مقاله به دست آمده، این است که اغراض ثانوی سوال در ادبیات متعدد و متنوع است و منحصر به همان تعدادی نیست که دانشمندان و محققان علوم بلاغی در کتب از آن ها یاد کرده اند. همچنین از آن روی که قرینه ای در جمله برای شناخت غرض ثانوی سوال موجود نیست، دریافت غرض دشوار است. دیگر این که حال خوانده اثر و نوع خوانش و تکیه و آهنگی که در خواندن متن اعمال می کند، در برداشت نوع غرض موثر است و مهم این که هر سوال ممکن است چند غرض ثانوی را در برداشته باشد.
عدد سه و تقابل سه گانه های نمادینِ اسطورة ضحّاک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدد سه در اغلب مذاهب، فرهنگ ها و اساطیر ملل با مفهوم نمادین خود یعنی کمال، اتمام و بسیاری و برای نشان دادن نهایت نیکی و یا بدی به کاررفته است. وجود سه گانه ها یکی از مصادیق کارکرد این عدد در شاهنامه است و اسطورة ضحّاک یکی از بهترین نمونه های آن به شمار می رود. نتایج حاصل از این مقاله که به شیوة کتابخانه ای و با هدف بررسی سه گانه های نمادین داستان ضحّاک و تقابل آن ها نوشته شده است، نشان می دهد که در این داستان، سه گانه ها نمایندة مفهوم اساطیری عدد سه بوده و تقابل خیر و شر را نشان می دهند. ظهور سه بارة اهریمن بر ضحّاک او را به اوج ظلم و ستمگری می رساند. همچنین از هم گسیختگی سه گانة جمشید توسّط ضحاک و سپس از بین رفتن سه گانة ضحّاک توسط فریدون نشان می دهد که سه گانه ها گاهی در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند و در این تقابل اگرچه سه گانه ها زوال قطعی ندارند امّا غالب و مغلوب یکدیگر هستند؛ چنانکه در این اسطوره، فریدون به عنوان نماد کمال خیر و نشان اهورایی در پی براندازی سه گانة ضحّاک (نهایت بدی) است و با قرار گرفتن در کنار برادران خود و خواهران جمشید به تقابل سه گانة اهریمنی (ضحّاک) می پردازد و درنهایت اگرچه ضحّاک مغلوب می شود، امّا به طور کامل از بین نمی رود. .
تحلیل شخصیت بایزید در مقالات شمس
حوزههای تخصصی:
بی تردید یکی از نامورترین چهره های عرفان ایرانی- اسلامی، بایزید بسطامی است که به دلیل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمایز و به ویژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامی درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ویژه ای را از جانب صوفیان و بزرگان فرهنگ عرفانی نصیب خود ساخته است که حجم عظیم گفته ها و حکایات و اقوال مرتبط با او در متون صوفیانه، گواه این جایگاه ممتاز است.
در میان همه این حرمت ها و احترام ها، گه گاه به برخوردهایی از نوعی دیگر در باب شخص و شخصیت بایزید برمی خوریم که از جهات بسیار قابل تأمل و توجّه است که یکی از آنها، نوع نگاه دیگرگون و خاص شمس تبریزی است. شمس از همان لحظه نخست ظهور عامش در تاریخ فرهنگی – عرفانی زبان فارسی (ملاقات با مولوی)، خود را درگیر معمای وجودی بایزید می بیند و تا آخرین ایام غیبتش نیز آن را از یاد نمی برد و هیچ گاه در برابر جریان غالب بایزیدستایی، سر تسلیم فرونمی آورد و در مدتِ کوتاهِ نکته گویی هایش با حدّت و شدت، احوال و اقوال و افعال بایزید را مورد چند و چون قرار می دهد و در نهایت با نقد کرده ها و گفته های بایزید، جایگاهش را به شدت به چالش می کشد و فرومی اندازد.
این مقاله تبیین و طبقه بندی و تحلیل دیدگاه های شمس تبریزی درباره بایزید بسطامی است، با تأکید بر این نکته که مولانا در این باب – علی رغم ارادت شیفته وارش - تابع شمس تبریزی نیست.
بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شناسایی بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه با توجه به پیشینة آنها در متون اوستایی، پهلوی، سغدی و ... می پردازد. نخستین سرچشمه های اساطیری و حماسی دیوان مازندران در متون اوستایی و پهلوی است. در این متون دیوان مازندران در دو ساختار مینوی و انسان گونه ظاهر شده و در برابر اهورامزدا، ایزدان و انسان ها قرارمی گیرند. اما داستانی مستقل در کتاب نهم دینکرد آمده که چارچوب حماسی داستان دیوان مازندران را بوجود آورده است. در این داستان دیوان مازندران انسان هایی غول پیکرند که در برابر فریدون قرارمی گیرند و این روایت به گزارش نخست کوش نامه منتقل می شود. انسان های غول پیکر در گزارش دینکرد و کوش-نامه با گذر از داستان های نریمان و دیوان مغرب، سام و نره دیوان مازندران و رستم نامة سغدی دارای گوهر اهریمنی شده و به دیوانی از تبار اهریمن با نیروهای جادویی و کردارهای فرابشری دگرگون می شوند. در پایان داستان دیوان مازندران پس از اسطوره زدایی به گزارش دوم کوش نامه انتقال می یابد.
آزوفا: رویکردی جدید در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بیست سال تجربة نگارنده در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در حوزة آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان پرداخته است. نگارنده مأموریت های آموزشی خود در دانشگاه های بوسنی و کرة جنوبی را پایة تحقیقات مربوط قرار داده و، با بررسی وضعیت آموزش زبان فارسی و عملکرد مثبت نهادهای متولی، به طرح مسائل و کاستی های عمده پرداخته؛ آنگاه شکل گیری بخش آزوفا در سال های اخیر و رویکرد جدید پژوهشگاه در این حوزه را مطرح ساخته است. براساس این رویکرد، اولاً لازم است که سطح آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و فرزندان ایرانی دور از وطن، با تکیه بر روش های نوین آموزشی و همکاری با نهادهای متولی، به طور جدی ارتقا داده شود و، ثانیاً، ترویج جذابیت های فرهنگی و تمدنی ایرانیان به عنوان بخشی از میراث فرهنگ بشری هدف والاتر آموزش زبان تعریف شود.
نقش بر آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نقش بر آب زدن» از تعابیر حیرت انگیز شعر حافظ است و با سابقه ای که در زبان شاعران و شعر فارسی دارد و روح تازه ای که هنر حافظ ساحرانه در آن دمیده است، دیدنی و خواندنی است، به خصوص که در بیشتر آنچه در این باب نوشته اند، کمتر به بعضی از جوانب آن توجه شده است. نگارنده با طرح دیگر باره آن، امید دارد که دریافت بعضی از زیبایی های سخن خواجه را آسان تر کرده باشد. بدیهی است که در تاکید مقصود خویش و رفع بعضی سوءفهم ها از عرضه شواهد متعدد ناگزیر بوده است.
نقد کتاب آیین نگارش مقالة علمی پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به مقاله نویسی در مجامع علمی کشور، به ویژه در بین استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها، ضرورت آشنایی با شیوه های نگارش با معیارهای علمی را امری اجتناب نا پذیر کرده است. آثاری همچون آیین نگارش مقالة علمی پژوهشی اثر محمود فتوحی اقدامی بایسته برای پاسخ گویی به این ضرورت است. تدوین و تنظیم آثاری از این نوع نیازمند دقت نظر و وسواس علمی مطلوب، آشنایی با انواع روش های معیار و روزامد، مطالعة آثار متقدم در همین موضوع، و بایسته های دیگری است که خوشبختانه غالب این ویژگی ها در تألیف این اثر مشهود است.
این مقاله حاصل بررسی اجمالی اثر و یادآوری پاره ای سهوهای نگارشی و ویرایشی راه یافته در متن است که در صورت پذیرش مؤلف، امید است با رفع آن ها در چاپ های آتی، اثری پیراسته تر به مخاطب عرضه شود.
بررسی تقابل های دوگانه در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تقابل های دوگانه در آثار هنری و ادبی توجه برخی زبان شناسان، اسطوره شناسان، روایت شناسان و نشانه شناسان معاصر را به خود جلب کرده است. آن ها بر این عقیده اند که از این منظر به درک و دریافت بهتری از آثار ادبی می توان دست یافت.
در این پژوهش با نگاهی دیگر به اشعار خواجه شمس الدین محمد حافظ، به بررسی تقابل های دوگانه یا زوج های متقابل به عنوان یکی از عناصر محوری اشعار او خواهیم پرداخت و چنان که دیده می شود، غالب غزل های حافظ از این ویژگی برخوردارند. برای این غرض 100 غزل از مواضع مختلف دیوان او انتخاب شد. در این غزل ها 637 مورد تقابل دوگانه، یعنی در هر غزل تقریباً 4/6 مورد، دیده شد. این تقابل های دوگانه در سه بخش واژگانی و لفظی (35%)، معنایی و فکری (54%) و ادبی (11%) دسته بندی شده اند. زوج های متقابل معنایی در اشعار حافظ بسامد بیشتری دارند. برخی از این زوج های متقابل زیرشاخة مفاهیم کلانی است که در دیوان خواجه کاربرد بالایی دارند، تقابل هایی نظیر زهد و شادنوشی، نقص و کمال، تهیدستی و توانگری و... . حافظ ازطریق این تقابل ها غزل های خود را تشخّص خاصی داده و سبک شعری خود را از دیگران متمایز کرده است.
فرضیه ای درباره مادر سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سیاوش در شاهنامه چنین آغاز می شود که روزی گیو و گودرز و توس، به همراه چند سوار، به نخجبیر می روند و، پس از شکارگوران، در بیشه ای دختری زیبا رو و تنها می یابند. میان توس و گیو بر سر تصاحب دختر گفت و گو در می گیرد و ستیزه و پرخاش به جای می رسد که می گویند: «که این ماه را سر بباید برید.» با میانجگری یکی از بزرگان، داوری این کار را به نزد کاووس می برند و کاووس، که با دیدن دختر به یکباره شیفته او می شود، وی را به همسری خویش در می آورد و «بسی برنیامد بر این روزگار» که سیاوش از این زن زاده می شود ...
سعدی و اشعریه
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی عقاید سعدی در رابطه با اشعریه میپردازد و اعلام میکند سعدی با این که خود از فقه شافعی و کلام اشعری تبعیت میکرد ولی وقتی میخواهد ازنظامیه که در آن فقه شافعی و کلام اشعری تدریس میشد صحبت کند، گفته است: «روز و شب تلقین و تکرار بود» که این امر برخلاف نقش دانشگاه است که جای تحقیق و بررسی است. سعدی همچنین از عقل عملی در زندگی بهره برده و به بهترین وجه آن را در اشعارش بیان کرده است.
چالش های ترجمه شعر از عربی به فارسی (با بررسی اشعاری از نزار قبانی، بدر شاکر السیاب ونازک الملائکه)
حوزههای تخصصی:
ترجمه شعر، یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات ترجمه محسوب می شود، و همواره مورد توجه و اهتمام صاحب نظران بوده و هست. آمیختگی زبان شعر با احساس شاعر، و بهره مندی آن از ابهام و پیچیدگی و وجود عناصری نظیر موسیقی، عاطفه و خیال، شعر را در مرتبه بالاتری از نثر قرار می دهد. و به همان میزان بر اهمیت ترجمه آن می افزاید. مترجمِ شعر باید نسبت به مترجمان دیگر متون از آزادی بیشتری برخوردار باشد. ترجمه موفق و زیبای شعر در واقع نوعی باز آفرینی است که در ترجمه های منظوم بیشتر خود را نشان می دهد. مترجم شعر علاوه بر بهره مندی از سایر ویژگی های یک مترجمِ ادبی باید با زبان شعر معاصر و ویژگی های آن ازجمله بافتار و فضای حاکم برمتن، کاربرد زبان نماد، توجه به عنصر تکرار، موسیقی درونی شعر، کاربرد های اسم خاص آشنا باشد. هدف از این مقاله تبیین دشواری ها و پیچیدگی های ترجمه شعر به ویژه شعر معاصرِ عربی از دو منظر نظری و کاربردی است. در مبحث نظری از عناصر ترجمه پذیر و ترجمه ناپذیر شعر سخن به میان می آید و به اهمیتِ لفظ، معنا، موسیقی ، عاطفه و خیال پرداخته می شود. و دشواری های ترجمه آن مورد بررسی قرار می گیرد. درمبحث کاربردی با ذکر نمونه هایی از اشعار شاعران عرب نظیر نزار قبانی، بدر شاکر السیاب ونازک الملائکه مهم ترین چالش های پیش روی مترجم شعر معاصر بررسی می گردد. روشِ پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.
سبع المثانی، تمام ناتمام مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیخ نجیب الدین رضا تبریزی شاعر و عارف عصر صفوی، یکی از اقطاب ذهبیه و صاحب مثنوی بلند «سبع المثانی» می باشد. این کتاب که حجمی تقریبا معادل تمامی شش دفتر مثنوی مولوی دارد، به عنوان دفتر هفتم مثنوی نام گرفته است. این اثر از جهت اشتمال بر اطلاعات گسترده پیرامون عصر و نسل مولف و نیز خود او در حوزه های مختلف اجتماعی، اعتقادی و عرفانی درون و برون سلسله ذهبیه بسیار حایز اهمیت بوده، به طوری که می توان آن را «دایره المعارف عصر صفوی» خصوصا در موضوع عرفان و تصوف محسوب نمود. آنچه بیشترین حجم این مثنوی را به خود اختصاص داده، داستان «شاهروان معتبر» است که به روشنی حاکی از قصد مولف در اتمام داستان ناتمام مثنوی در حکایت «شهزادگان» می باشد. مولف در این اثر به حالات مولوی و نیز کم و کیف مثنوی او توجه فراوان نشان داده که اهتمام وی در تشبه جستن به این امور به وضوح در آن مشهود است.
جلوه های ناز معشوق در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های معشوق این است که به جلوه های گوناگون خود را بر عاشق عرضه می دارد و سعی می کند دل او را برباید. این جلوه گری ها بیانگر ناز معشوق هستند. حاصل این پژوهش این است که گاه عشق الهی به صورت عشق انسانی تجلی می کند، بنا براین می توان گفت که ناز برخاسته از زیبایی انسان نیز تجلی ناز الهی است و بین جلوه های ناز خداوند ومعشوق انسانی رابطه وجود دارد.و صفات لطف معشوق انسانی تجلی صفات جمال خداوند و صفات قهر معشوق انسانی تجلی صفات جلال خداوند است. در شعر حافظ، معشوق گاه زمینی است؛ در این صورت با اوصاف و جلوه های معشوق زمینی ناز می کند و گاه آسمانی و معنوی است که در این صورت، جلوه های ناز او با مفاهیم معنوی خاص خود بیان می شوند و گاه، هم زمینی است و هم آسمانی که در اینصورت ناز او نازی است با رمز و رازهای معنوی که در صورت و قالب جلوه و ناز معشوق زمینی بیان می شود. در این پژوهش ضمن بیان مفاهیم ناز در ادبیات عاشقانه و عارفانه و ارتباط بین معشوق زمینی و خداوند ، جلوه های ناز معشوق حافظ را تحت دو عنوان کلی جلوه های جلی و خفی بررسی و تحلیل می کنیم و در کنار انواع جلوه ها ی ناز معشوق زمینی، مفاهیم و علت های آنها از دید عرفا بیان می شوند.
بازتاب حماسه ی ملی در شعر مسعود سعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه ی فردوسی به عنوان زاینده ترین سرچشمه ی مضامین حماسی- پهلوانی، حکمی ، اخلاقی و نیز به عنوان آیینه ی آیین های اسطوره ای و ملی ، همواره پس از روزگار فردوسی به استمرار خود به صورت یک جریان فرخنده ی فرهنگی و ادبی تا امروز ادامه داده است. یکی از سخنوران بزرگی که رگه های پویا و نیرومندی از بازتاب و تاثیر حماسه ی ملی ایران زیر نفوذ شاهنامه در شعر و سخنش یافت می شود، مسعود سعد سلمان است. مسعود به علل و انگیزه های گوناگون از شاهنامه تاثیر پذیرفته و حتی مبادرت به تهیه ی برگزیده ای به عنوان «اختیارات شاهنامه» کرده است؛ از جمله ی این عوامل و انگیزه ها عبارتند از: پرورش در خاندانی ایرانی، محتشم و اهل دانش و فضل بودن، امیری و فرماندهی لشکر، دبیری و شاعری، دلاوری و روح آزادمنشی و اندیشه های والای انسانی و مناعت طبع که در اشعار و حبسیاتش جلوه گر است.
جلوه های تاثیر شاهنامه و شخصیت فردوسی ، هم در شیوه ی سخنوری مسعود - به عنوان شاعری که دارای سخن استوار و روان و اسلوب قوی است- متبلور است، هم در مضامین، مفاخره ها، آهنگ و لحن سخن حماسی و تصویرها و توصیف های سرزنده و جاندار از میدان های نبرد و هم در آشنایی شاعر با آیین ها و سنت های باستانی و تلمیح فراوان به قهرمانان و داستان های حماسه ی ملی ایران.
پیچیدگی های سبک اصفهانی یا هندی و زمینه های پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان غالب بر ادبیات عصر صفوی، به دلیل قرار گرفتن در متن حکومتی ایدئولوژیک، رگه های نیرومندی از فرمالیسم را در بطن خود نهفته دارد. فرم گرایی و نگرش غیر ایدئولوژیک و سنت ستیزی و مبارزه به شیوه های غیر سیاسی و تساهل و تسامح و نگرش فرامذهبی و فراملیتی که از خصوصیات این ادبیات است، در واکنش به رویه های کاملا وارونه با این گونه شاخصه ها، در ادبیات این دوره مطرح گردیده است. بر اساس این ذهنیت و در واکنش به زمانه و زمینه های فرهنگی آن است که در ادبیات این دوره، پیچیدگی و دگر اندیشی و مضمون یابی و منطق تمثیلی و استقلال و فقدان وحدت در ابیات و نوآوری در همه موضوعات از اهمیت اساسی برخوردار شده است. چون همه این ویژگی ها در فرهنگ ساده و سنتی و یک رنگ و تقلیدگرانه حاکم بر جامعه به فراموشی سپرده شده است. البته تاثیر نقدهای محفلی در قهوه خانه ها و گویش فارسی زبانان هندوستان و خلاقیت های شماری از شاعران اصفهان و شهرهای پیرامون آن را بر شکل گیری این سبک نیز نباید به فراموشی سپرد.
از حال تا قال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به زبان زیبا و گیرای آثار صوفیانه مستلزم آگاهی از سیر تکوینی این آثار و روند به قال درآمدن احوال آنهاست. به این معنی که آنها از چه زمانی مسایل و احوال عمیق عاطفی و روحانی خود را بیان کرده و آن را به عرصه ذوق، شعر، خیال و سرانجام به کتابت درآورده اند. به بیان بهتر، در بررسی ادبیات تصوف ابتدا با تاثرات حالی از اشعار غیر عرفانی، ساده و قابل حفظ روبه روییم که بیشتر در مجالس سماع صوفیه روی می دهد و این تاثرات کم کم به سماع با اشعاری که مفاهیم مبهم و غیر صریح، که نیاز به تاویلات رمزگرایانه عرفانی دارد، می انجامد. در ادامه این روند، تجربه های شعر عرفانی فارسی صورت گرفته است و در گام های بعدی، عرفا به دلایلی همچون تربیت مریدان، ثبت و ضبط احوال و افکار خود، حفظ مکتب و طریقه شیخ و مسایلی اینچنین، اشعاری سروده و یا به تالیف و تصنیف رو آورده اند.