فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
235 - 251
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع الهام بخش شاعران معاصر فارسی و عربی اسطوره سیزیف است. در افسانه های یونان باستان، چنین آمده که سیزیف به خاطر سرپیچی و مخالفت با خدایان، محکوم شد و مجازات او این بود که سنگ بزرگی را از شیب تند کوهی تا قله آن بغلتاند و آنجا به حکم سرنوشتی محتوم، سنگ از دستش رها شده و برای همیشه مجبور به تکرار آن گردد. اما خوانش های متفاوت ادیبان، از این اسطوره و زاویه دید فلسفی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان باعث الهام پذیری های گوناگونی از آن شده است. این پژوهش، از میان شاعران معاصری که خوانش سیاسی از این اسطوره داشته اند. شعر مهدی اخوان ثالث ، شاعر برجسته ایرانی، و عبدالوهّاب بیاتی ، شاعر نامدار عراقی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و در پی آن است تا پاسخگوی مسائل زیر باشد: چرا اخوان ثالث و بیاتی از این اسطوره، خوانش سیاسی داشته اند؟ این دو شاعر، برای بیان اهداف خویش، این اسطوره را با چه عناصر دیگری همراه کرده اند؟ آیا این دو شاعر در کاربرد سیاسی خود از این اسطوره، از یکدیگر متأثر شده اند؟
معیارهای تمییز وقایع خیال منفصل در تذکره الاولیاء به روش هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
157 - 173
حوزههای تخصصی:
از دوران قدیم همواره گروهی به وجود مراتبی برای عالم معتقد بوده اند. عالم خیال منفصل، به عنوان عالمی واسطه بین عالم ماده و عالم عقل- و البته تحت عناوین مختلف- در جهان اسلام مطرح شد. قوه خیال نیز قوه میانجی حس و عقل درنظر گرفته شد. از طرفی در میان ملل مختلف، تجارب دینی و عرفانی ای وجود داشته است که از آن با نام های متفاوتی مانند کرامات، خوارق عادات و... نامبرده می شود. در میان صوفیه، این موضوعات اهمیت و بسامد ویژه ای داشت؛ به طوری که متون متعددی در این زمینه به یادگار ماند که تذکره الاولیاء یکی از آن هاست. هانری کربن مستشرقی است که به کمک مؤلفه های پدیدارشناسی، در برخورد با تجارب عرفانی اولیا، لزوم درک صحیح آن را در موضع دقیقش یعنی عالم خیال منفصل، بارها یادآور می شود. پژوهش حاضر در سایه نزدیک شدن بهروش کربن که همان تأویل یا کشف المحجوب است، معیارهایی ارائه می دهد که در تذکره الاولیاء به کمک آن می توان خیالی (مثالی) بودن مرتبه وقایع را تشخیص داد. یافته های پژوهش ناظر بر این است که معیارهایی مانند زمان قدسی، ارتباط با فرشته، اوصاف لطیف و مثالی و... قادرند مکان صحیح وقوع وقایع مثالی را به مخاطبان متونی نظیر تذکره الاولیاء نشان دهند.
بررسی تطبیقی اتوپیای اجتماعی در« تاتار خندان » غلامحسین ساعدی و «دنیای شجاع جدید »آلدکس هوکسلی از منظر تئوری آشوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
100 - 118
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی با کنار هم قرار دادن افراد، افکارو آثار، بستری برای روشنفکری فراتر از مرزهای یک ادبیات فراهم کرده است. دراین تحقیق دو اثر معرفی شده از دو نویسنده ،در دو نقطه دور از هم از منظر شخصیت پردازی و فضا سازی به عنوان دونوع از مهمترین عناصر رمان با هم مقایسه می شوند تا وجوه اشتراک و تفاوت های این دو از نظر موضوع آرمانشهر حیاتی و جلوه نمایی آن معرفی شوند. ساعدی با انتخاب شخصیتی گریزان از زندگی پر قیل و قال شهری به فضای داستان یعنی روستای تاتار خندان نقل مکان می کند و قهرمان هوکسلی از دنیای مرفه ساختگی به زندگی پر از مشقت واقعی بر می گردد. هر دو از منظر آرمانشهر زندگی و حیات پراز رنج روحی و دغدغه ی زندگی، برای حصول آرمانشهر زندگی خود در فضای بستر سازی شده قهرمانان ،داستانی خلق میکنند تا از این طریق تسخیر تم مورد نظر برایشان میسر شود.معرفی جلوه های ذهنی، مکانی و فلسفه حیاتی این شخصیت ها و فضای فیزیکی تلاش آن ها در کشمکش درونی و بیرونی و تجلی آنها در این دو رمان و توجیه آنها از منظر تئوری آشوب هدف این تحقیق بوده تا مشترکات تم، تفکر حیاتی و نحوه تلاش این دو نویسنده در قالب ژانر رمان پیش رو گذاشته و فضای نویسندگی داستان نویسان شرقی و غربی در کنار هم مقایسه شود. تحقیق، اتوپیای اجتماعی مشترک دو نویسنده از منظر دوالمان معرفی شده را بر حول لولای تئوری آشوب تایید و نشان می دهد
خوانشی نو از تلفیق مضامین اسطوره ای و عرفانی نزد حافظ شیرازی و آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند اسطوره و مضامین عرفانی در بسترهای ادبی و داستانی و در قلمرو وسیع ادبیات یکی از صورتهای بازشناسی هویت های انسانی و اجتماعی است. بررسی و کاربرد آنها در بافتهای ادبی معاصر در نزد حافظ و ژید بمنظور نمایش تحولات اجتماعی، روانی و فردی بوده و صورت نمادین دارد. اگر متون مولفان حکایتی از زمان و مکان را برای ما مشخص می کنند «نمادها و اسطوره های کابردی» آنها این تعیین موقعیت های مکانی و زمانی را بسیار ملموس خواهد کرد. برخی از آنها بسیاری از مفاهیم ذهنی مثبت را نشان خواهند داد برخی دیگر انگاره های ذهنی منفی را مجسم خواهند کرد. اسطوره نه تنها به فرهنگ زندگی انسانها، بلکه به ادبیات و عرفان نیز عمیقاً نفوذ کرده است. بسیاری از روایت های منظوم و منثور در نزد حافظ و آندره ژید از مفاهیم عرفانی برخوردار هستند که دسترسی به آنها نیازمند شناسایی عوامل و محتوای متن این مولفان است. در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با بررسی متون این خالقان ادبی از منظر اسطوره و مضامین عرفانی، تقارب و تفاوتهای آن را نشان دهیم.
بررسی تطبیقی مفهوم عشق در سوانح العشّاق احمد غزالی و عطف الألف ابوالحسن دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
187 - 210
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی عشق در نخستین آثار مستقل عارفان ایرانی است. احمد غزالی، رساله سوانح العشّاق را به عنوان نخستین اثر مستقل در این زمینه از خود به جای گذاشته است. وی در این رساله، مسائل پیرامون عشق را با دیدگاهی روان شناسانه با زبانی ادبی بیان کرده است. در قرن چهارم هجری، ابوالحسن دیلمی، عارف خوش قریحه ایرانی کتاب عطف الألف المألوف علی اللام المعطوف را در این باب به زبان عربی نگاشته بود که این اثر هم، رنگی کاملاً روان شناسانه دارد. دیلمی، گرچه از تفکّرات فلاسفه یونانی، به ویژه افلاطون تأثیر پذیرفته، امّا آمیختن نظرات آنان با مبانی دینی شریعت اسلام ایده اوست. در این جستار، سعی شده شباهت ها و تفاوت ها ی دو اثر به صورت تطبیقی نشان داده شود به گونه ای که از دل این رویکرد، نتایج خاص و منطقی به دست آید. احمد غزالی چون تجربه ابوالحسن دیلمی را در اختیار داشته، به نظریّه پردازی در باب عشق و محبت نپرداخته است؛ همچنین، زبان شاعرانه و تعمّد وی در بیان اشاره ای مطالب، سبب دشواری فهم اثر او شده است؛ در حالی که دیلمی هم نظریّه پرداز است و هم با زبانی علمی و شیوا به بیان مطالب پرداخته است؛ البته این دو، با هدف آثارشان چنان قلم و سبکی اختیار کرده اند.
مقایسه و بررسی رویکردهای تغزلی در اشعار ابراهیم ناجی و محمدحسین کریمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
215 - 240
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی شاخه ای از مطالعات میان رشته ای است که مرزهای ادبی را در می نوردد و راه را برای کشف یافته های نو و تازه می گشاید. از این رو اشعار تغزلی در حوزه ادبیات غنایی، زمینه های بسیاری را پیش روی پژوهشگر فراهم می آورد. پردازش گزاره های شعری در آثار شاعران غزل سرا، ناجی و کریمی ، با این هدف انجام می پذیرد که آنان در سرایش غزل پویا و کارآمد بودند. دو رکن اساسی را در بررسی خود مد نظر قرار داده ایم تا به یافته های ارزشمندی در لابه لای مضمون، محتوا و نوع غزل آن دو دست یابیم. روش کار بر مبنای تحلیل درونمایه های تغزلی استوار گردید و دیگر مؤلفه های موضوعی موازی با درونمایه ها، نکات بدیعی را از تداخلات مفهومی ارائه نمود. روش آمریکایی را در ادبیات تطبیقی برمی گزینیم چراکه تأثیر و تأثر مد نظر نبوده است.
«صلحِ کل» برآیند گفت وگوی منطقی ادبیات جهان، در منطق گفت وگوی حافظ و گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
133 - 153
حوزههای تخصصی:
اوج آشتی دو فرهنگ و زبان را در دلبستگی گوته آلمانی به حافظ ایرانی می توان یافت. گوته در دوران پختگی روح، چنان سرسپرده اندیشه قوام یافته حافظ شد که توانست رویکردی تعامل گرایانه را در پیش بگیرد و بارها با افتخار از این سرسپردگی دم زند؛ مناسبات ادبی ایران و آلمان به حافظ و گوته ختم نمی شود؛ اما شکوه این گفت وگوی منطقی را در ارتباط این دو اندیشمند بزرگ، فرای زمان ها و مکان ها می توان جست وجو کرد. گوته برای نخستین بار مبحث «ادبیات جهان» را مطرح کرد و نظریه «منطق گفت وگو» را نیز باختین مطرح کرد؛ ایجاد ارتباط یک گفتار با گفتارهای دیگر برای حذف تک آوایی؛ و ژولیا کریستوا این مفهوم را به ارتباط بین متون و گفتمان های ادبی گسترش داد. این پژوهش بر آن است تا ضمن بررسی گفت وگوی حافظ و گوته به عنوان سمبل شرق و غرب و تحلیل نظریه «ادبیاتِ جهان» در این زمینه، به تبیین تأثیر این گفت وگو در شکل گیری گفتمان های مثبت جهانی بپردازد؛ بدین وسیله نقش گفت وگوی منطقی بین متون و همچنین گفتمان های ادبی در ایجاد تفاهم و صلح ملل با توجه به ارج نهادن به شباهت ها و مدارای با تفاوت ها به صورت قابل تأملی برجسته خواهد شد. این مقاله با رویکردی تحلیلی، تطبیقی و انتقادی به این موضوع پرداخته است.
بررسی تطبیقی طنزپردازی در شعر محمّدعلی افراشته و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
291 - 312
حوزههای تخصصی:
استفاده از طنز به نیّت بازگویی دغدغه های مردمی، روشی ایده آل برای شاعرانی است که با حکومت های استبدادی روبه رو هستند. در ایران(دوران پهلوی دوّم) و عراق(دوران بعث) به دلیل فضای بسته سیاسی و اختناق حاکم، محمّدعلی افراشته و احمد مطر ، با سودجستن از شگردهای متنوّع طنزسرایی، به تشریح کاستی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته اند و شعر خود را بستری مناسب جهت تبیین دغدغه های خُرد و کلان افراد قرار داده اند. بررسی این شگردها در سروده دو شاعر با رویکرد تطبیقی(آمریکایی) و روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که آن ها با استفاده از ترفندهایی چون تشبیه و استعاره های خنده دار؛ تهکّم و استهزاء؛ برعکس گویی؛ واژه های طنزآمیز و توصیف خنده دار، ضمن قوام بخشیدن به ساختار طنزهای خود، بر اثربخشی انتقادهای مورد نظرشان افزوده اند. افراشته و مطر به صورت مجزّا از تکنیک های دیگری هم استفاده کرده اند که در طنز افراشته ، نقیضه سازی و در طنز مطر ، غافلگیری، اغراق و تناقض برجسته تر بوده است. کارکرد اصلی طنز در سروده های دو شاعر، سیاسی- اجتماعی است و به هدف تولید خنده و تفکّر به موازات هم خلق شده است تا با ساختارشکنی مبانی رسمی جامعه، زمینه برای تحوّلات شخصی و اجتماعی و رسیدن به آینده آرمانی فراهم گردد.
نقدی بر کتاب آموزش فارسی به فارسی(3) مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از مراکز آموزشی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان که به تدوین کتب آموزشی پرداخته مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی وابسته به جامعه المصطفی است. مجموعه کتابهای این مرکز در قالب شش جلد به زبان آموزان ارائه می شود. جلد سوم این کتاب یکی از مهمترین کتابهای این مجموعه است که به کتاب افعال معروف می باشد. این کتاب در بیست درس، روش ساخت و کاربرد افعال پربسامد را آموزش داده است. هر درس از پنج بخش متن درس، سؤالات مربوط به متن، واژه های جدید، واژه های مخالف و نکات دستوری تشکیل شده است. جدا از خوبی های این کتاب که غیر قابل انکار است، اشکالاتی نیز به این کتاب وارد است. این مقاله می کوشد این اشکالات را بررسی و تحلیل کند. اشکالات را می توان در دو بخش دستوری و غیر دستوری بیان کرد. از مهمترین اشکالات دستوری می توان به تالی فاسد داشتن و عدم جامعیت برخی از نکات دستوری، عدم رعایت سادگی در تبیین برخی از نکات و درحاشیه بودن مطالب اصلی اشاره کرد. مهمترین اشکالات غیر دستوری نیز عبارتند از طرح سؤالات نامناسب، تبیین نادرست یا ناقص واژه های جدید و مخالف.
خردورزی در منظومه های تمثیلی احمد شوقی و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد شوقی، شاعر پرآوازه ادبیات معاصر عربی و پروین اعتصامی، بانوی شهیر شعر معاصر فارسی از شاعرانی هستند که با استفاده از ظرفیت تعلیمی شعر، به امر آموزش و تربیت، به ویژه تربیت کودکان و نوجوانان، اقدام کرده و برای این منظور، به سرودن منظومه های تمثیلیروی آورده اند. اهمیت این نوع از قصه ها در سهولت انتقال مفاهیم اخلاقی، تربیتی و اجتماعی به مخاطب است. با توجه به ضرورت و اهمیت بازشناسی این مفاهیم در بررسی های تطبیقی، این پژوهش به دنبال این هدف است که با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به مقایسه و تحلیل خردورزی که یکی از مهم ترین مضامین در اشعار احمد شوقی و پروین اعتصامی است، بپردازد تا از این طریق، وجوه تشابه و تفاوت اندیشه های دو شاعر را نمایان سازد. یافته های تحقیق، بیانگر این است که شوقی و پروین، خرد را چراغ راهنمای زندگی فرد معرفی می کنند که وی با به کارگیری آن، می تواند موانع و مشکلات را از پیش رو بردارد و با فهم معنای واقعی زندگی، آینده روشنی را برای خود رقم بزند. دو شاعر معتقدند که آنچه موجب غنای عقل و تکامل آن می شود، کسب تجربه است. آن دو، رعایت احتیاط را نشانه خردورزی می دانند و کسی را خردمند به حساب می آورند که همواره جانب احتیاط را نگه دارد. در زمینه تفاوت دیدگاه ها؛ شوقی، رشد مادی و دنیوی را به عنوان یکی از نتایج خردورزی مطرح می کند و حال آنکه، پروین با صراحت بر رشد و کمال معنوی و روحانی تأکید می کند.
بازتاب فرهنگ و ادب ایرانی در شعر ابن رومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
105-123
حوزههای تخصصی:
ابن رومی (221-283 ه )، از سخن سرایان سترگ دوره دوم عباسی و از مفاخر عالم تشیع است که زیبایی و ظرافت چکامه های بلندش، رونق بخش بلاغت ادب عربی است. جلوه های فراوان تأثیرگذاری فرهنگ و ادب ایرانی بر شعر این شاعر سایه افکنده، به طوری که در برخی از سروده های خود، از مظاهر مختلف فرهنگ و تمدن ایرانی تأثیر پذیرفته است. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی - تحلیلی، با هدف شناسایی زوایای گوناگون فرهنگ و ادب ایرانی در اشعار ابن رومی است که به شیوه ای نظام مند، بررسی جشن ها، آداب و رسوم ایرانی، الفاظ و واژه های فارسی، امثال و حکم، ذکر اسامی شهرها و اماکن ایرانی و ... را در دیوان این شاعر به نقد کشیده است. محورهای اساسی این پژوهش که در قلمرو ادبیات تطبیقی و مکتب فرانسه نگاشته شده، عبارتند از: دورنمایی از زندگی علمی و ادبی ابن رومی و نقد، تحلیل و تبیین برخی مضامین و جلوه های فرهنگ و ادب ایرانی در اشعار وی. یافته اساسی پژوهش در این است که ابن رومی، با بینش و آگاهی وسیع از فرهنگ و ادب ایرانی، از مظاهر مختلف آن تأثیر پذیرفته است. در این مقاله، ضمن اثبات تأثیرپذیری ابن رومی از فرهنگ و ادب ایرانی، این نتیجه به دست آمده است که علاقه قلبی وی به سرزمین ایران، او را از توجه به مبادی اسلامی بازنداشته و معرفی فرهنگ سرزمین مادری خویش، ایران، به دیگر ادیبان و مخاطبان عرب، از جمله دغدغه های فکری این شاعر شیعی بوده است.
نقد و بررسی برخی از ابهامات یادداشت های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادداشت های شاهنامهیکی از کامل ترین و جامع ترین شرح های شاهنامهاست. جلال خالقی مطلق در این اثر به طور ستوده اطلاعات بایسته ای را ارائه کرده است. این اطلاعات عبارت اند از: گزارش ابیات، توضیح واژه ها، اشاره به ریشه شناسی برخی کلمات، سبب اصالت برخی گزینش ها، بررسی پی درپی بودن ابیات، اشاره به نکات دستوری و جنبه های بلاغی و زیبایی شناختی، توضیح ژرف ساخت های اسطوره ای- آیینی برخی از ابیات. در این جستار پس از واکاوی ابیاتی از شاهنامةویراستة خالقی مطلق و مراجعه به یادداشت های شاهنامهو منابع مرتبط دیگر روشن شد برخی از این نارسایی ها برخاسته از بی توجهی به بافت متن است؛ در نمونه هایی نیز ضبط نادرست یا مغشوش یک واژه یا عبارت به نارسایی و ابهام در بیت می انجامد. گفتنی است گاهی دیدگاه خالقی مطلق دربارة یک بیت درست است؛ اما ساختار بیت به شکلی است که امکان خوانش های دیگر نیز برای خواننده وجود دارد.
خوانش پسااستعماری شخصیت های نمایش نامه ی ماه عسل، اثر غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات پسااستعماری از جمله پژوهش های میان رشته ای است که در برخی از آثار ادبی نمود پررنگی داشته است .این نظریه به تقابل بنیان های فکری شرق فرودست با غرب فرادست می پردازد و می کوشد گفتمان حاصل این تقابل را میان استعمار و مستعمره نشان دهد،حال آنکه نمایش نامه ماه عسل ،اثرغلامحسین ساعدی از آثار برجسته ادبیات نمایشی ایران است که نویسنده در آن به شیوه ای نمادین به بررسی جلوه های استعمار در شکل نوین آن پرداخته است .در این پژوهش، شخصیت های نمایش نامه ی ماه عسل این نویسنده بر مبنای نظریه ی پسااستعماری تحلیل گردیدند و حاصل کار، گواه چینش و پردازش درست و هوشمندانه و به جای شخصیت هاو قدرت و توان آنان در بیان ایده ی مرکزی نویسنده یعنی سیاست های استعماری است. ساعدی در آفرینش نظام پسااستعماری درقالب ادبی زمینه های سلطه گری استعماررا در اشکال گوناگونش نمایان ساخته وهمچنین افزون بر آن چه در نظریه ی پسااستعماری مطرح گردیده، به جزییات ظریف تر و دقیق تری در گفتمان استعمارگر و استعمارشده پرداخته، که به حوزه ی کلان تر علوم سیاسی، اجتماعی و مردم شناسی بازمی گردد؛از جمله، آسیب شناسی مستعمرات و نقش و جایگاه خود مستعمرات یا دولت مردان آن ها در رقم خوردن سرنوشت تیره و تار آنان را می توان مثال زد که از طریق ضعف های داخلی یا در سیاست خارجی امکان می یابد.
نقد و بررسی ترجمه شعر عرفانی با رویکرد نظریة لفور (بررسی موردی ترجمه محمد الفراتی از غزلیات حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد الفراتی (1880 1978م.)، مترجم و شاعر سوری، گزیده ای از غزل های حافظ را به زبان شعر ترجمه کرده است. وی با وجود آشنایی با زبان فارسی، گاهی در فهم، دریافت و انتقال مفاهیم بلند عرفانی خواجة شیراز موفق نبوده است. این جستار سعی دارد بر اساس نظریه لفور به بررسی و ارزیابی دریافت معنایی محمد الفراتی از اصطلاحات، واژگان و تعابیر عرفانی موجود در غزلیات حافظ بپردازد که در پی آن برای مخاطب روشن می گردد که مترجم به زیبایی محتوای معنایی کلام شاعر را به مخاطب منتقل کرده است. با این حال، در بیشتر موارد چرخش، تغییرات و افزایش های اجتناب ناپذیر در بازتولید وی مشاهده می شود که نه تنها خللی به درونمایه کلام شاعر ایجاد نکرده، بلکه بر زیبایی سخن مترجم افزوده است و مخاطب به این مهم دست می یابد که ارائة تعادل ترجمه ای کامل، آن هم به نظم کاری بس مشکل و در مواردی نیز ناشدنی است.
بررسی تطبیقی داستان«ماه عسل» از نجیب محفوظ با داستان «حضور» از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
165-181
حوزههای تخصصی:
نجیب محفوظ در داستان«ماه عسل» و ابوتراب خسروی در داستان«حضور»، به بیان وضعیت زن و شوهری می پردازند که به محض ورود به منزل خویش متوجه می شوند که افراد ناشناسی منزل مسکونی آن ها را به تصرف درآورده اند. هدف مقاله حاضر، توصیف و بررسی تطبیقی این دو اثر بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده دو اثر از لحاظ شیوه آغاز داستان روشی مشابه را برگزیده اند؛ همچنین هر دو داستان عربی و فارسی دارای سه شخصیت اصلی است که عبارت است از یک زوج جوان و یک غریبه که منزل مسکونی آن ها را غصب کرده است. «خانه» در هر دو داستان مکانی محوری است که با مفهومِ ضمنیِ مأمنی برای انسان، در تردید قرار گرفته است. هر دو اثر از نظر استفاده از تکنیک زمان پریشی نیز دارای تشابه هستند؛ به این ترتیب که علاوه بر گذشته نگری، تکنیک تداخل زمان های گذشته و حال در هر دو اثر وجود دارد؛ علاوه بر این در بخش مشابهت در خویشکاری های دو داستان این حقیقت آشکار گشت که از میان سی و یک خویشکاری پراپ، یازده خویشکاری و توالی آن ها در هر دو داستان مشترک است. توالی خویشکاری های طرح هر دو داستان نوعی الگوی درونی مشترک را نشان می دهد که از طریق نمایش رمزگان های مربوط به هر خویشکاری چنین است: (B, H , C ,A ,δ , γ , λ , φ , ε , β , α ( .
مقایسه تطبیقی هجو در زبان عربی و فارسی(با تأکید بر شعر بشار بن برد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هَجو در ادبیات، شعر یا نثری است که ضدِّ مدح باشد و برای مقاصد شخصی به کار رود. لحنی گزنده، صریح و گاه توهین آمیز دارد؛ اما اگر برای بیان دردهای اجتماعی- سیاسی به کار رود، با زبانی ملایم تر سروده می شود. هجو بر پایه نقد گزنده و دردانگیز بنا می شود و گاهی به سر حدّ دشنام یا ریشخند مسخره آمیز و دردآور می انجامد؛ هرگونه تکیه و تأکید بر زشتی های وجودِ یک چیز- خواه به ادعا و خواه به حقیقت- هجو است. هجویه یا هجونامه نیز، شعر یا نثری است که بر پایه هجو و دشنام کسی باشد. با توجه به تعریف ادبی هجو و تفاوتی که منتقدان ادبیات بین هجو و فحاشی قائل اند، می توان تمام هرزه سرایی ها و ناسزاگویی های رکیک را که به لکه دار شدن حیثیت و آبروی افراد منجر می شود، از قلمرو هجو خارج کرد. در این پژوهش تلاش شده است تا با روش تحلیل محتوا به بررسی هجو در زبان عربی و فارسی و تأثیر آن بر زبان عربی به ویژه در هجو بشار بن برد پرداخته شود.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی حوزه خشم در رمان های «شوهر آهوخانم» و «هرگز رهایم مکن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
35 - 53
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی مهم ترین دستاورد زبان شناسی نوین است که در آن مفاهیم انتزاعی و مجرد به طور عینی و تجربی مفهوم سازی می شوند. نظریه استعاره مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون در کتابی به نام «استعاره هایی که باور داریم» مطرح شد. بر اساس این نظریه، استعاره مفهومی امری تصوری و ذهنی است که در زبان به صورت استعاری تجلی می یابد. بیش تر مطالعه ها در مورد استعاره مفهومی منحصر به گفتار و نوشتار است در صورتی که استعاره های عواطف می تواند به گسترش الگوی استعاره مفهومی کمک کند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه خشم در رمان «شوهر آهو خانم» افغانی و رمان «هرگز رهایم مکن» ایشی گورو (برنده جایزه نوبل ادبی 2017) می پردازد. داده های این تحقیق از عبارات و اصطلاحات مربوط به خشم در این دو رمان استخراج گردیدند. در این جستار بر آن ایم تا با بررسی قسمت هایی که در آن ها مفهوم خشم در قالب استعاره مفهومی مطرح است، پر بسامدترین نگاشت های استعاری و حوزه های مبدأ را تبیین کنیم.
منظورشناسی و تحلیل کارگفتار در گفتگوهای داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتگو یکی از عناصر مهم در روایت است. به طورکلی آفرینش روایت پس از آفرینش گفتگو (dialogue)، پدیدار و بهترین تفسیرها با این عنصر روایی ایجاد می شود. این عنصر در تحلیل ادبیات بسیار اهمیت دارد؛ به همین سبب در دیدگاه ها و نظریه های جدید زبان شناسی به ویژه معنی شناسی، به آن توجه شده است. نظریه منظورشناسی یکی از شاخه های مهم در حوزه معنی شناسی است که با کارگفتارهای متنی به گفتمان روایت سامان می بخشد. با استفاده از کارگفتارها می توان به معانی ثانویة متن دست یافت. شاهنامه فردوسییکی از برجسته ترین آثار روایی ادب فارسی است که به سبب جنبه نمایشی یا دراماتیک داستان هایش، به عنصر گفتگو توجه ویژه ای دارد. در این مقاله باتوجه به این رویکرد نقد ادبی، ابتدا مبانی نظری وابسته به گفتگو و ارتباط آن با نظریه منظورشناسی بررسی می شود و سپس با واکاوی و ارائه دسته بندی ساختارهای کارگفتار، گفتگوهای متن داستان بیژن و منیژه تحلیل می شود.
آموزش جملات شرطی غیر واقعی و فرضی به غیر فارسی زبانان در فرایند فرهنگ سازی
حوزههای تخصصی:
گاه زبان در کاربرد خود از کلمات و جملات به گونه ای استفاده می کند که از جهان واقعی اطراف گریز می زند. این امر تابع فرایندی است که «فراواقعیت زبانی» نامیده می شود. در زبان فارسی جملات، واژگان و کلماتی وجود دارد که در قالب اسم، فعل و قید، مدلول و ما به ازاء خارجی آن تنها در بافت فرهنگی زبان اول معنا می یابد. آموزش این امر برای غیر فارسی زبانان با دشواری هایی همراه است و این دشواری در تدریس واژگان و یا عباراتی که به کمک فرایند بزرگ نمایی (اغراق) یا کوچک نمایی (تخفیف) صورت می گیرد، محسوس تر می شود؛ زیرا امکان آموزش آن بدون توجه به زیرساخت های فرهنگی زبانی مبدأ برای زبان آموز وجود ندارد. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و به استناد داده های کتابخانه ای و بر مبنای پژوهش های نوین زبان شناختی به طرح مبانی نظری و راه کارهای آموزشی جهت آموزش این نوع جملات در برنامه های فارسی آموزی به غیرفارسی زبانان می پردازد. نتایج، مشخص می سازد که زبان آموز در همه سطوح می تواند با کمک فیلم، با بافت فرهنگی زبان مبدأ به راحتی ارتباط برقرار نماید و با انتخاب فیلم مناسب به راحتی با بافت گفتاری- محاوره ای واژگان فراواقعی ارتباط برقرار کند و از نظر موقعیتی به کاربرد مناسب این واژه ها در شرایط مختلف و یا جنسیت و سنین متفاوت به خوبی پی ببرد
طراحی فرایند نوشتن در سطح پایه با بهره گیری از رویکرد تکلیف محور در ﭼﺎرﭼﻮب روﯾﮑﺮد ارﺗﺒﺎﻃﯽ
حوزههای تخصصی:
نوشتن مهارتی تولیدی است که دشواری ها و چالش هایی جدی دارد. سؤال مهم تحقیق این است که چگونه زبان آموزان می توانند مهارت نوشتن را از همان ابتدا فرا بگیرند؟ در برخی از آموزشگاه ها به نوشتن در سطوح پایه زبان آموزان توجه نکرده ، بلکه آنها را از نوشتن منع کرده اند و به مهارت های دیگر آموزشی پرداخته اند. چالش دیگر در مهارت نوشتن، آن است که طرحی از نوشتن در این سطوح ارائه نشده و هیچ فعالیت و مهارتی برای کسب مهارت نوشتن در سطح پایه در برنامه آموزشی نیست و گاهی تنها به دادن موضوع و درخواست یک انشا خاتمه می یابد و استاد، تنها نقش ارزیاب متن را ایفا می کند. یکی دیگر از چالش های نوشتن، نبودن متون متناسب با سطح پایه (از ساده به مشکل) است که اساتید نوشتن را در فرایند آموزش دچار سردرگمی می کند. یکی از راه حل های تقویت نوشتن در این سطح، توجه به نیاز زبان آموزان در دوران زبان آموزی و بعد از آن است؛ بدین منظور کلاس فرایند محور با آموزش مهارت های لازم، زبان آموزان را در رسیدن به نیازهای واقعی خود کمک خواهد کرد. در این مقاله با بهره گیری از روش تکلیف محور، طرحی را جهت فرایند نوشتن تبیین کرده ایم که در سطح پایه شامل آموزش، تمرین و تکلیف، کارگاه تولید محصول، ارزیابی و دستور است.