فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
أسالیب "عُبیدٍ الزاکانیّ"، الساخره وفق "نظریه تفریغ الکبت" الفرُویْدیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
63 - 83
حوزههای تخصصی:
قد تمّ فی هذا البحث تصنیف کلّ أسالیب عبید الساخره، فاتّضح أنّ جلّها یستقیم فی مجموعتین لا غیر من أدبیّاته الساخره: الأولى، أدبیات ساخره تنطوی على مضامین کاشفه للمستور، سیاسیّه خارقه للناموس أو اجتماعیه طوباویه؛ وهی کلّها محظوره، مسکوت عنها فی أغلب الأحایین، لا بل محرّمه فی أحایین أخرى، ولا یمکن المساس بها أو الدنو منها بالمرّه؛ والثانیه، مزاحات أو ملاطفات أو فلنقل هزلیات أو بالأحرى فکاهات ترتبط بعاهات جسدیّه ونقائص جسمیّه. والأولى، تنحصر –کما مرّ- فی موضوعات لا یمکن البوح بها أو حتى التلمیح إلیها. وهی إمّا أن تکون محظورات جنسیّه، وإمّا محرّمات دینیه، أو محاذیر قانونیه أو عُرفیّه، أو خطوط حمراء سیاسیه. والثانیه، فهی تمثّل موضوعات تتناول عاهات بشریّه، ونقائص آدمیّه، ترتبط بنقص ظاهری مادّیّ، أو نقص نفسیّ أخلاقی سلوکی، أو نقص عقلی؛ وهی فکاهات تتطرق إلى نواقص جسدیّه وعاهات جسمیّه، تنطوی فی مجامیع من فکاهات ثقافیّه وأخلاقیّه، وتنطوی فیها أحیاناً فکاهات تتعلّق بغباوات إنسانیّه وجهالات بشریّه وعنجهیات آدمیّه. وفی هذه الدراسه، ینهض السعی للبحث عن الدواعی النفسیّه وحوافزها المحرّکه التی تُمکّن هذه الأدبیات من دغدغه المشاعر أو الإضحاک، ضحکاً دفیناً ألیماً کان أو سافراً عذباً؛ وذلک بتسلیط الضوء علی مختلف مواضیع عُبید الفکهه: وتنتمی الموضوعات الأولى من فکاهات عبید إلى المجموعه الأولی من تصنیف فرُویْد فی نظریته الکبتیّه ورؤیتها التفریغیّه والتحریریّه؛ أی الفکاهات التی تسبب الإضحاک عن طریق التنفیس عن المشاعر المکبوته وتفریغها. وترتبط الموضوعات الثانیه منها بمجموعه فروید الثانیه من تصنیفه فی تلک النظریه؛ أی التقلید البحت وغیر المتقن والمحترف للحرکات والقوانین الطبیعیّه والأعراف الاجتماعیّه، مما یکون مدعاه للإضحاک، وذلک بسبب تحریره لطاقات فکریّه أو ذهنیه مکنونه، وتحفیزه لإطلاقها وإخراجها للعلن. أمّا المجموعه الثالثه من تصنیف فروید، فهی لاتتعلّق بموضوع بعینه، بل تتعلّق بإحدی التقنیّات، ألا وهی تقنیه المباغته التی قد أفاد منها عُبید فی صیاغه فکاهاته وسخریاته؛ إذ أنّ أیّه فکاهه، فی أیّ موضوع کانت، إذا ما وظّفت فیها تقنیه المباغته، فهی تثیر الضحک، لکونها تدفع بالفکر أو الذهن لیکون علی مشارف مفارقه تنفیس عن شعورین مختلفین فی آن واحد.
بررسی و مقایسه کیفیت آموزه های تعلیمی در حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
138-154
حوزههای تخصصی:
در گستره ادب فارسی، مسائل تعلیمی و اندرزی از جایگاه مهمی برخوردار است، به طوری که نفوذ و سیطره آن را در همه گونه های ادبی شاهد هستیم. در این بین، برخی آثار کاملاً بر این مبنا نوشته شده اند که مجموعه ای از اخلاقیات را در قالب داستان به مخاطب انتقال دهند که در این بین، روضه العقول و مرزبان نامه قابل توجه اند. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتاب خانه ای، حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه به لحاظ بازنمایی آموزه های تعلیمی، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده بیش از همه بر آموزه های «خردورزی و علم آموزی» و «نکوهش دنیا و دنیاستیزی» تأکید کرده اند. همچنین، ملطیوی به مسائلی چون: «نکوهش غرور و خودبرتربینی؛ نیکوسخنی؛ زهدگرایی و پرهیزگاری؛ خدامحوری و توکل به حق تعالی؛ قناعت ورزیدن و اهمیت راست گویی و راست کرداری» اشاره کرده و وراوینی هم، از اندرزهایی چون: «نکوهش گرایش به هوی و هوس؛ ممکن الخطا بودن حواس آدمی و نکوهش تقدیرگرایی و تسلیم بودن» سخن گفته است. این بررسی مشخص نمود که تنوع و فراگیری اخلاقیات در روضه العقول افزون تر است که این امر می تواند ناشی از حجم بیشتر تألیف ملطیوی باشد.
مقایسه تطبیقی متن و نگاره در شاهنامه صفوی W602 والترز(درآوردن رستم، بیژن را از چاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
195 - 217
حوزههای تخصصی:
«شاهنامه w602 والترز» یکی از نسخ مصور عصر صفوی است که دارای نگاره هایی از صحنه های بزم و رزم، سرگذشت شاهان و پهلوانان و داستان های عاشقانه است. از جمله داستان های عاشقانه سرگذشت بیژن و منیژه و گرفتاری بیژن به چاه اندرون می باشد. ظرافت و زیبایی این نقاشی نگارنده را بر آن داشت که تصویرآفرینی و پیوستگی آن را بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، با متن «شاهنامه» تحلیل نماید و به این پرسش ها پاسخ دهند که: الف) متن «شاهنامه» بر کار هنرمند تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است؟ ب) هنرمند تا چه حدی خود را مجاز به اعمال سلیقه شخصی می دیده است؟ نگارندگان بر این فرض است که هنرمند در این مجلس و سایر نگاره های نسخه، اتکای صرف به متن «شاهنامه» نداشته و هنر خویش را تا حدی مستقل از متن به اجرا درآورده است. بررسی ها نشان می دهد که از مجموع 24 ویژگی کلی، 10 مورد اشتراک و 14 مورد افتراق بین متن و تصویر دیده می شود.
صاحب بن عباد و تأثیر او بر زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
279 - 296
حوزههای تخصصی:
صاحب فردی دانشمند و دانش دوست بود، به طوری که در علوم مختلف صاحبنظر بوده است. او شاگردانی را تربیت کرد که بعداً هر کدام به نوبه خود استادی بزرگ در علوم مختلف شدند. صاحب اگرچه ایرانی و فارسی زبان بود، ولی ادبیات عرب را کامل فرا گرفت به نحوی که هم به زبان عربی سخن می گفت و هم به زبان عربی کتابت می نمود. علاقه وافری به یادگیری زبان عربی داشت و سعی می کرد که دیگران هم به این زبان تکلم کنند. صاحب همانگونه که به شعر و ادبیات عرب توجه کامل داشت، ذوق و رغبت بسیاری نیز به شعر و ادبیات فارسی نشان می داد. صاحب نه تنها ممدوح شعرای تازی گوی بوده بلکه شعرای فارسی گوی نیز او را مدح می گفتند. در این نوشتار سعی شده شخصیت و نقش فعالانه او در کسب علم و بکارگیری صحیح آن به وجه احسن و همچنین خدمات ارزنده وی به ادب عربی و فارسی، برای کسانی که به علوم عربی و فارسی آشنایی داشته و مشتاق علم اندوزی و خدمت هستند معرفی شود.
مبانی عرفانی هستی شناسی عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عینالقضات همدانی (492-525ق.) از مهم ترین پیشروان سنت فلسفه ی حکمت ایرانی و نخستین عارفی است که محور آرای عرفانی خود را بر وجودشناسی بنا نهاد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مبانی عرفانی هستی شناختی او و ریشه های آن با روش توصیفی-تحلیلی است که نشان می دهد اگرچه در تقسیم بندی وجود، عین القضات از فلاسفه متأثر است؛ ولی «ممکن الوجود» در تقسیم بندی او جایگاه حقیقی ندارد؛ زیرا معتقد است وجود یکی است و آن را جوهر یکتا و مصدر و کل هستی مینامد که هر چه جز او عدم است؛ امّا او عدم را به دو معنی نیستی محض و پوشیدگی به کار برده که منظور از آن به ترتیب حدوث مادیّات، و قِدم انوار است، اعراضی که ذات بهواسطه آنها تجلّی مییابد. بنابراین نور در هستیشناسی او ظهورِ وجود و معادل صفات الهی است که از صفت رحمانیّت، نور محمّد، و از صفت جبّاریت، نور ابلیس به وجود میآید؛ بههمین علّت عینالقضات نور محمّد را در کنار الله، مصدر موجودات نامیده و با نور دانستن ظلمت، از ثنویان فاصله گرفته و سعی نموده است با بحث «معیّت»، صدور کثرت از وحدت و با بحث «تجلّی»، ظهور صفات از ذات را تبیین نماید. همچنین این پژوهش نشان میدهد که عینالقضات با طرح اندیشههایی نو در هستیشناسی مانند: جوهر یگانه، تجلّی واحد، عدم ملال به واسطه عدم تکرار در تجلّی و نظریه خلق مدام، در برخی مباحث مهم نظری عرفان، پیشرو بوده است.
بررسی و تحلیل مفهوم عشق در مجموعه دستور زبان عشق از قیصر امین پور بر اساس آراء روان شناختی رابرت استرنبرگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قیصر امین پور در شعر معاصر فارسی، به عنوان شاعری شاخص، بخش عمده ای از سروده های خود را به پدیده عشق اختصاص داده است. آنچه به این دفتر اهمیت ویژه ای می بخشد، تغییر نگرش شاعر به پدیده مذکور است که از دید ادبی و روان شناختی قابل بررسی است. در این تحقیق، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی و نیز، با استفاده از مبانی نظریه روان شناختی استرنبرگ، ابعاد مختلف عشق در مجموعه دستور زبان عشق بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه شاعر، عشق آرمانی را کمال آفرین می داند، اما بسامد آن در مقایسه با عشق های غیرآرمانی قابل توجه نیست که این موضوع، با توجه به شرایط جسمانی و روحی شاعر در زمان سرایش مجموعه مذکور و تغییر نگرش او از ایده آل طلبی به واقع گرایی، توجیه پذیر است. بر اساس آراء استرنبرگ، نگاه قیصر به پدیده عشق و کیفیت آن، در این دفتر، سیر نزولی داشته و همراه با بدبینی و منفی نگری بوده است که این ویژگی، به اشعار او سویه ای رمانتیکی (رمانتیک سیاه) می دهد. غالب شعرهای او تنها از دو رکن تعهد + شور و هیجان برخوردارند و عنصر صمیمیت، در سطحی محدود بازتاب داشته است که فرجام این عشق ورزی به یأس فلسفی- شخصیتی و برجسته سازی ابعاد سیاه و ناخوشایند زندگی می انجامد.
تحلیل بینامتنی شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری برمبنای ترامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن ها همواره با دلایل و انگیزه های خاص و به شیوه های گوناگون با متن های دیگر پیوند می یابند. متن های تاریخ عمومی که در طول تاریخ نوشته شده، نیز چنین هستند. شاهنامه پیش متنی است که حضور گسترده آن در تاریخ نوشته های عمومی حاکی از وجود رابطه بینامتنی بین این دو متن در دو شاخه متفاوت، امّا وابسته است. از این رو مسئله پژوهش این است که پیوند بینامتنی میان شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری چگونه بوده است؟ بدین منظور از نظریّه ترامتنیّت ژرار ژنت که یک نظریّه کامل در یافتن تمام جنبه های یک رابطه بینامتنی است، بهره برده ایم. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط ترامتنی با شاهنامه در تاریخ نوشته های عمومی است. روش پژوهش از نظر فضای انجام کار کتابخانه ای و از جهت تحلیل داده-ها کیفی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تاریخ نگاران با تأثیرپذیری از موقعیّت اجتماعی و نهاد حمایتگر خود، آگاهانه در جهت دست یابی به اهداف و انگیزه های خود از نگارش تاریخ عمومی با شاهنامه رابطه بینامتنی برقرار کرده و در این راستا به ترتیبِ بیشترین تا کمترین از سه گونه ترامتنی بینامتنیّت، سرمتنیّت و فرامتنیّت بهره برده اند.
اسطوره خون (بررسی برخی کارکردهای وابسته به خون و نمود آن در شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
107 - 140
حوزههای تخصصی:
زندگی آدمی با اسطوره و آیین عجین شده است؛ اشتراک در مفاهیمی چون رنج، شادی، جنگ، صلح، عشق و سایر عواطف، روزنه ای به سوی یک حس مشترک می گشاید که دلیلی برای روی آوردن انسان های تنها، به جمع می شود و به اسطوره و آیین آن ها معنا می بخشد. خون، بخشی از وجود زیستی آدمی و حیات سیال اوست که از پیکر فرد فراتر رفته، به میان افراد رسیده، بخشی از حس مشترک آدمیان را تشکیل داده و به نوبه خود منشأ بسیاری از اسطوره ها و آیین های کهن در زندگی فردی و اجتماعی بشر شده است. اسطوره خون در میان ملت های مختلف به صورت های گوناگون نمود یافته است. در میان اقوام ایرانی، اسطوره های مربوط به آن متنوع است که بخشی از آن ها در پیکر حماسه ملی ایران بروز و ظهور پیدا کرده است. ریختن خون و نوشیدن آن از جمله موارد تلفیق آیین و اسطوره است که در شاهنامه دیده می شود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی همراه با شواهدی از فرهنگ های مختلف به بررسی اسطوره خون و کارکردهای آیینی آن، با توجه به داستان های شاهنامه پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که این اسطوره عمدتاً به صورت های بلاگردانی، دفع شرّ، کین خواهی، سوگواری، حیات و نیروی دوباره، کارکردی آیینی یافته است.
نقد و بررسی ترجمه سوره القارعه بر مبنای بافت زبانی آن (موردپژوهانه ترجمه های فولادوند و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت زبانی مجموعه ای از عناصر درون متنی است که در ارتباط با یکدیگر زمینه دلالتمندی متن را فراهم می کنند و در نتیجه، به انتقال صحیح مفهوم کلام و دریافت گفتمان کلّی متن می انجامد. بافت زبانی، مفهوم کلّی است که چهار لایه لغوی، دستوری (صرفی نحوی)، بلاغی و آوایی را شامل می شود. توجه به بافت زبانی حاکم بر آیات قرآن کریم به فهم پیام مقصود از آن ها کمک می کند. سوره «القارعه» از جمله سوره هایی است که به دلیل بافت زبانی ویژه ای که دارد، مدلول های خاصی را از حادثه عظیم قیامت بیان می کند. ترجمه های مختلفی که از این سوره انجام شده است، در اغلب موارد به بافت زبانی آن به عنوان عنصر دلالتمند در انتقال معنای آیات آن دقت کافی را نداشته اند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد تحلیلی و مقایسه دو نمونه از ترجمه های قرآن کریم (فولادوند و مکارم شیرازی) از سوره القارعه را بر اساس اصل هم ارزی بافت زبانی در متن مبدأ و مقصد بررسی می کند و در پایان، ترجمه پیشنهادی ناظر بر بافت زبانی بر پایه سه عنصر لغوی، صرفی نحوی و بلاغی ارائه می دهد. در نهایت، نتایج پژوهش نشانگر آن است که به رغم اینکه برخی از مؤلفه های بافت زبانی در بازگردانی تعدادی از آیات مورد توجه قرار گرفته، ولی در مجموع، انتقال دلالت های ضمنی برخاسته از بافت زبانی کلّ سوره در ترجمه بسیاری از آیات مغفول مانده است.
چالش های ترجمه همزمان از زبان فارسی به عربی (مطالعه موردی: گفتمان نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال یافتن چالش های ترجمه مترجمان شفاهی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر این گونه ترجمه در گفتمان نظامی است. از این رو، به بررسی دقیق 44/261 دقیقه از فایل های صوتی- تصویری سخنرانی های مسئولان رده بالای نظامی و رزمایش ها و مراسم های نظامی که به طور همزمان از شبکه عربی زبان «العالم» پخش شده بود، پرداخته شد. عمده ترین چالش ها در حوزه چالش های زبانی و غیرزبانی است. مهم ترین چالش های زبانی به ترتیب شامل: حذف و از دست دادن بعضی از اطلاعات مهم و اساسی، عدم آشنایی با واژگان و اصطلاحات نظامی و نیز افزایش نابجا در ترجمه است. همچنین مهم ترین چالش های غیرزبانی را می توان حذف بخشی از اطلاعات به سبب سرعت سخنران در زبان مبدأ، تفاوت فرهنگی میان دو ملت و نیز ضعف عملکرد مترجم دوزبانه عنوان کرد. این چالش ها بیشتر به ترتیب در مراسم رژه و مانورها و سخنرانی فرماندهان نمایان می شود.
بررسی و نقد ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی به زبان فارسی؛ با تکیه بر اصل کمّیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان از ترجمه شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کرده اند. اصطلاح «ترجمه ناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمه این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمده ای است که در شکل و ساختار ترجمه شعر اتفاق می افتد و آن را از متن اصلی بیگانه می کند. ظرافت و ریزه کاری های ادبی موجود در شعر، نظریه پردازان ترجمه را بر آن داشته تا به ارزیابی ترجمه از دریچه برابری و تعادل از حیث شکل و ساختار بپردازند و به صورت های متفاوت زبان شناختی دو زبان (مبدأ و مقصد) در فرایند ترجمه، توجه ویژه ای داشته باشند. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و مقابله متن مبدأ و مقصد به بررسی اصل کمّیت به عنوان یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل و برابری میان متن مبدأ و مقصد می پردازیم. سپس ارزیابی مفهوم «کمّیت» را در ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی (قرن چهارم) از عربی به فارسی مورد توجه قرار می دهیم. این قصیده را بدرالدّین جاجرمی به شیوه نیمه آزاد در قرن هفتم به زبان فارسی برگردانده است. نتایج نشان می دهد که با وجود تلاش مترجم در حفظ کمّیت، ویژگی های نظام زبانی مقصد موجب روی آوردن به افزایش کمّی از سوی مترجم شده است. افزایش کمّی در دو سطح واژگانی و معنایی در ترجمه آشکار است.
بررسی تطبیقی ادبیّات ماشین نوشته های عربی و فارسی براساس الگوی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان زبان و پدیده های اجتماعی رابطه ای دوسویه برقرار است. این ارتباط بر ضرورت درک کارکردهای گوناگون زبان که بر عهده جامعه شناسی زبان است تأکید می کند. مایکل هلیدی (1973) - از نظریه پردازان این عرصه -، نقش های ارتباطی زبان را به هفت دسته ابزاری، تنظیم کننده، تعاملی، فردی، تخیّلی، اکتشافی و اطّلاع رسانی تقسیم می کند و بر این باور است که این الگو را می توان در تمامی گونه های کاربردی زبان ردیابی کرد. از آنجا که ماشین نوشته ها به مثابه گونه کاربردی زبان، نقش مهمّی در بازگوکردن جزئیات فرهنگی دارد که رانندگان در آن نقش ایفا می کنند؛ لذا پژوهش حاضر بر آن است تا نظام زبانی ماشین نوشته های عربی و فارسی را براساس نقش های هفت گانه هلیدی و با هدف کشف میزان شباهت ها و تفاوت های ساختار زبانی آن ها بررسی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ماشین نوشته های این دو زبان، بخش قابل توجّهی از ارزش های مشترک جوامع عرب زبان و فارسی زبان را منعکس می کند و ادبیّات موجود در آن ها نیز ازنظر زبانی، الگوی مشخّصی را دنبال می کند؛ بنابراین، جامعه آماری تحلیل محتوای ادبیّات رانندگان، به انسان شناسی و فرهنگ شناسی هر ملّت کمک شایانی خواهد کرد. بررسی های آماری نشان می دهد که بیشترین بسامد در ماشین نوشته های عربی و فارسی مربوط به نقش فردی و کمترین بسامد مربوط به نقش اکتشافی است؛ براساس این، بسامد قابل توجّه کاربرد نقش فردی، نشان دهنده تأثیرپذیری جوامع عرب زبان و فارسی زبان از شرایط اجتماعی روزگار معاصر است.
حضور اساطیر حماسه ملی در شعر علی فوده و موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
147 - 171
حوزههای تخصصی:
بر خلاف تصور برخی که اسطوره ها را عناصری خیالی می دانند، باید متذکّر شد که اسطوره ها نمادهایی ملّی هستند که در هر زمان و مکانی می توانند حضور فیزیکی داشته باشند؛ چراکه برخاسته از دل فرهنگ هر ملت هستند و تا زمانی که پای بندی مردم به فرهنگ وجود داشته باشد، اسطوره ها نیز در زندگی مردم جاری هستند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته تلاش بر آن است تا بازتاب اعمال چند تن از شخصیت های مبارز ملّی در ادبیات فلسطینی و ادبیات فارسی که به اسطوره هایی ماندگار در زمان خود تبدیل شده اند، با تکیه بر شعر علی فوده و علی موسوی گرمارودی نشان داده شود. هدف پژوهش حاضر نیز اثبات این مدّعا است که جنگ های ملّی و منطقه ای چگونه توانسته است در جاودانه سازی برخی افراد مبارز روزگار پر از آشوب خویش، موثّر باشند و آن ها را به اسطوره هایی تبدیل گردانند. هر دو شاعر با توصیف اخلاق و اعمال شخصیت های تأثیرگذار سیاسی و انقلابی سرزمین خود به عنوان اسطوره های مبارزه ملی، گامی بسیار مؤثر در آشکارسازی پیوند میان اسطوره و تاریخ برداشتند.
تأثیر شعرهای عاشورایی ایران بعد از انقلاب اسلامی بر شعرهای درباره مدافعان حرم دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
331 - 362
حوزههای تخصصی:
از آنجا کهبر پایه اصل اساسی بینامتنیت، هیچ متنی بدون پیش متن نیست و متن ها همواره بر پایه متن های گذشته بنا می شوند، لذا واقعه عاشورا، به مثابه یک متن، بسترهای مناسبی برای هم ذات پنداری در موقعیت های مشابه با عاشورا در اعصار بعد را فراهم می کند. از این روست که موقعیت هایی مانند انقلاب اسلامی ایران و نیز، دوران دفاع مقدس، سبب شده است که این هم ذات پنداری، در هنر و ادبیات، به ویژه شعرهای عاشورایی ایران بعد ازانقلاب اسلامی نیز، نمود پیدا کند. در دهه90 شمسی نیز، با شروع جنگ در سوریه و عراق و شکل گیری نیروهای مدافع حرم از کشورهای مختلف از جمله ایران و تداعی دیگری از عاشورا و شخصیت های آن، نه تنها موجب ورود واژه «مدافعان حرم» به دایره لغات ادبیات به ویژه حوزه شعر ایران شد، بلکه زمینه ساز شکل گیری شعرهایی درباره «مدافعان حرم» نیز گردیده است. این متن در صدد بوده است که ضمن بررسی نمونه آثار «شعرهای عاشورایی» ایران بعد از انقلاب اسلامی و همچنین نمونه آثار شعرهای درباره «مدافعان حرم» دهه نود ایران، با تکیه بر شیوه تطبیقی مبتنی بر رویکرد «بینامتنیت»، بر اساس نگرش ژرار ژنت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، به بینامتنیت این متن ها با واقعه عاشورا بپردازد.
بررسی تطبیقی جایگاه انسان در شعر احمد شاملو و یانیس ریتسوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
35 - 53
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از جمله رویکردهایی است که به بررسی مؤلفه های مشترک ادبیات، جریان های فکری، مکاتب ادبی و... در زبان های مختلف می پردازد و میزان تأثیر و تأثر آن ها را در حوزه های مختلف ادبی بررسی می کند. شعر شاملو و ریتسوس به دلیل در بر داشتن اندیشه های جهان وطنانه و اجتماعی، ظرفیت نقدپذیری بالایی در حوزه ادبیات تطبیقی دارند. یانیس ریتسوس از جمله برجسته ترین شعرای یونانی قرن بیستم است که به دلیل داشتن دیدگاه مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین در مقام یک منتقد اجتماعی، تا حدی که اشعارش بازتاب دهنده وضعیت جامعه خود بوده است، همسانی های ویژه ای با نگاه اجتماعی و نقادانه شاملو دارد، همین امر ضرورت و زمینه لازم را برای پژوهشی تطبیقی در آثار این شاعران فراهم می آورد. شاملو و ریتسوس انسان های عمیق و نخبه ای هستند که به انسان و جهان پیرامون خود رویکردی خاص و متفاوت دارند. شاعرانی که در طول زندگانی خود کوشیده اند من واقعی انسان را به او باز شناسانند و از سویی دیگر وظیفه او را نسبت به هستی و جهان پیرامونش به او نشان دهند.
بررسی دستور تاریخی زبان داستان «خیشخانه» تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
37 - 54
حوزههای تخصصی:
دستور و مباحث دستوری وسعتی بی انتها دارد. زبان اعم از گفتاری و نوشتاری پایدار نیست و همچون بسیاری از پدیده ها دستخوش تحول و دگرگونی می شود. در مسیر پویایی زبان واژگان، حروف، فعل ها و آنچه به زبان مربوط است، گاه فراموش می شوند و گاه تغییر می کنند، و همین رخداد شناخت زبان و دستور زبان را مشکل ساخته است. شناخت فرایندها و دگرگونی های دستوری از گذشته تا به امروز سبب می شود تا به درک و دریافت بهتر و دقیق تری از متون کهن رسید. «تاریخ بیهقی» یکی از متونی است که از نظر ادبی، تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، مردم شناسی و ... همواره مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. شناخت زبان و نکات دستوری این اثر فهم درست مخاطب را به همراه دارد. نثر این کتاب، نثری بینابین است. این نثر آمیزه ای از استواری و سادگی نثر سامانیان و نثر فنی روزگار خویش است. در این پژوهش بر آن ایم تا به بررسی دستور تاریخی زبان در داستان «خیشخانه» بپردازیم.
بررسی تحلیلی نمادها و عناصر اسطوره ای مشترک در شاهنامه و غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
237 - 259
حوزههای تخصصی:
موضوع «غزلیات شمس»، اﺛﺮﺟﺎودانه ﻣﻮﻻﻧ ﺎ ﺟﻼل اﻟﺪیﻦ ﻣﺤﻤﺪ بلخی ، بیان مضامین عارفانه و عشق آسمانی است. مولانا در خلال این غزلیات ناب، از نمادهای اسطوره ای نیز برای تبیین مضامین عرفانی و سایر مفاهیم شعری استفاده کرده است. در این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیت ها، موجودات و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در «غزلیات شمس» داشته اند، پرداخته ایم. عناصر، موجودات و شخصیت های مورد بررسی در این مقاله عبارت اند از رستم، زال، کیقباد، سهراب، اسفندیار، ضحاک، کیکاووس، مانی، کیخسرو و موجودات افسانه ای همچون کوه قاف، هما، عنقا و سیمرغ که مهم ترین منبع آن ها، «شاهنامه» فردوسی است. نتیجه پژوهش این است که مولانا با استخراج عناصر اسطوره و حماسه از آثار گران سنگ حماسی از جمله «شاهنامه» فردوسی ، از این عناصر در جهت تبیین هر چه بهتر مضامین و مفاهیم عرفانی در «غزلیات شمس» سود جسته است؛ تا جایی که پژوهش گران ادبیات عرفانی، آن را نمونه بارز و ارزشمند حماسه عرفانی دانسته اند.
بررسی و تحلیل خطاهای دستوری زبان آموزان آذری از نظر روی ساخت جمله های ساده خبری
حوزههای تخصصی:
مشاهدات میدانی مدرسان آموزش زبان دوم، نشان می دهد در بسیاری از مواقع فراگیران زبان دوم، عناصری از زبان مادری را در زبان دوم به کار می برند. این مشاهدات سبب شده فرضیه ها و نظریه های گوناگونی در علومی چون زبان شناسی و آموزش زبان دوم پدید آیند. تحلیل مقابله ای در زبان شناسی مقابله ای یکی از این نظریه ها است. تجزیه و تحلیل مقابله ای، ساختار زبان مادری و زبان خارجی را با هم مقایسه و تفاوتها و شباهت های آنها را تجزیه و تحلیل می کند و می کوشد تا به یاری زبان مادری پیشنهادهایی برای تسهیل یادگیری زبان خارجی ارائه نماید. پژوهش حاضر بر پایه همین نظر در پی بررسی خطاهای دستوری زبان آموزان آذری از نظر روی ساخت جمله های ساده خبری در سطوح میانی (B1 وB2) به روش تلفیقی کتابخانه ای- توصیفی تحلیلی است. از این رو 105 نمونه خطا برگرفته از متون نگارشی زبان آموز آذری زبان براساس دسته بندی استیون پیت کوردر بررسی و تحلیل شد تا نسبت توزیع خطاها در هریک از دسته ها تعیین گردد. داده های به دست آمده از تحلیل خطاهای زبان آموزان آذری نشان داد، خطاهای دستوری این زبان آموزان متنوع است و خطاهای بین زبانی بیش از خطاهای درون زبانی و دیگر خطاها هستند.
حدیث نفس در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
119 - 137
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد شاعر نوپرداز معاصر ایران و نازک الملائکه شاعر معاصر عرب و از پیشگامان شعر نو در ادبیات عرب، وظیفه انتقال بخش های مهمی از مفاهیم شعرهای خویش را به عهده حدیث نفس گذاشته اند. این دو شاعر زن که هر دو نماینده مطرح ادبیات زنانه در ایران و عراق هستند، علاوه بر زبان و احساس زنانه، روایت گر اندیشه های حاکم بر روزگارشان می باشند و مسائلی همچون تنهایی و غربت، مردستیزی، مظلومیت زن، بدبینی، مسائل اجتماعی و ... در شعرشان نمود دارد. فروغ و نازک الملائکه برای بیان این افکار و اندیشه ها و بیان ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه شان به گفت وگوی درونی یا حدیث نفس پرداخته اند، و سعی کرده اند از این طریق تأثیرگذاری شعرشان را بیش تر کنند.