فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
105 - 136
حوزههای تخصصی:
لحن، نحوه خواندن کلمات و جملات در قالب فضای متن است؛ منشأ آن باورهای فردی، جمعی و ویژگی های اخلاقی، روحی و روانی افراد است که با ویژگی های سبکی، فرم و ساختار شعر ترکیب می شود. عنصر لحن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فضاسازی و تاثیر بر مخاطب همواره مورد توجه بوده است؛ زیرا بیان کننده درونیات و عواطف نویسنده است و نویسنده باید بتواند طبق موضوع منتخب و به دور از تصنع، لحنی متناسب با نوشته خود را انتخاب کند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی لحن، انواع و نحوه شکل گیری آن، در نظر دارد لحن کلی عطار در تقابل با مقامات دنیوی را در آینه منطق الطیر بررسی و گونه های مختلف آن را معرفی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حکایت ها به سبب گفتگومحوری، از مهم ترین عرصه های بروز لحن هستند؛ همچنین لحن آثار مختلف، متفاوت است. ممکن است لحن در دل یک اثر، تغییراتی داشته باشد. شاعر در سرودن منطق الطیر (یکی از مهم ترین آثار منظوم عرفانی ) لحن های متفاوتی را خلق کرده است، لیکن به طور کلی لحن اعتراضی، به ویژه اعتراض علیه حکام و سلاطین در آثار عطار بیشتر از سایر الحان مطمح نظر است. عطار در برابر اصحاب قدرت از انواع لحن اعتراضی، واعظانه، تحذیری و... استفاده کرده است که هر کدام از الحان به تفکیک تشریح خواهد شد.
تأثیر مبانی فکری ابوالعلاء معری و خیّام بر سبک زندگی متعارض آن ها (با رویکرد فلسفه و اسطوره شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
281 - 311
حوزههای تخصصی:
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجسته زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینه های تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهش های بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی ، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به اشتراکات فراوان میان معری و خیام، چرا این دو شاعر سبک زیست کاملاً متفاوتی را برگزیده اند؟ علت و یا علل این تفاوت سبک زندگی در چیست؟ آیا می توان گفت این تفاوت برایند تغذیه تفکر این دو شاعر از خاستگاه و آبشخورهای متمایز فکری ایشان است؟ همچنین تلاش شده است تا با استناد به نظر افلاطون و کاسیرر، خاستگاه بدبینی های معری و خوش بینی های خیام بررسی شود. حاصل نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم اشتراکات فراوان میان معری و خیام، بدبینی و ناشاد زیستن معری، برخاسته از هویت شاعرانه و تفکر اسطوره ای این شاعر است؛ در حالی که منشأ خوش بینی، زندگی شاد و امیدوارانه عمر خیام نشأت گرفته از جهان بینی فلسفی و حکیمانه وی می باشد.
بازخوانی جلوه های مقاومت در خطبه های حضرت زینب (س) و شعر عاشورایی الهامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
خطبه های کوفه و شام حضرت زینب (س) سرشار از جلوه های پایداری دربرابر حکومت بنی امیّه است و بر شاهدنامه الهامی کرمانشاهی تأثیر شگرفی داشته است، چنان که وی جلوه های پایداری را با تکیه بر خطبه های حضرت زینب (س) در شعرش آورده و آن ها را با زبانی بلاغی در گستره تشبیه به خوبی پرورده و در نقل سخنان حضرت (س) و نیز توصیف صحنه های عاشورایی از کربلا تا شام به منابع معتبر تاریخی پابند بوده است. پژوهش پیش رو، بن مایه های پایداری در خطبه های حضرت زینب (س) و کارکرد آن ها را در منظومه شاهدنامه الهامی کرمانشاهی براساس نظریّه ادبیّات تطبیقی اسلامی مبتنی بر مشترکات فرهنگی و دینی مسلمانان و رابطه تأثیر و تأثّر تاریخی با رویکردی توصیفی - تحلیلی کاویده است. بر این اساس، دستاورد پژوهش نشان می دهد که آگاهی بخشی چنان اصلی ترین عنصر پایداری، نوید پیروزی حق بر باطل و امید به انتقام، ستم ستیزی و اعتراض، نکوهش و سرزنش مردم کوفه و حاکمان، رویارویی با ستمکاران، فرهنگ شهادت و پایداری و سرانجام پیروزی حق بر باطل از جلوه های پایداری در خطبه های حضرت زینب (س) است که الهامی کرمانشاهی بدان ها توجّه داشته و بن مایه موضوعی شعر خویش کرده است.
رهیافت های تحلیلی- انتقادی مولوی در علم و عالم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
183 - 210
حوزههای تخصصی:
موضوع علم و علم آموزی یکی از مباحث مهم و محوری جلال الدین محمد بلخی، عارف و اندیشمند بزرگ قرن هفتم است که در آثار خود با شناختی دقیق به معرفی و نقد علم و عالمان، و بیان آفات، غایات و آسیب شناسی آن پرداخته است. مولوی دانش های بشری و صاحبان علوم را به دو دسته حقیقی و دینی، و تقلیدی و دنیایی تقسیم می کند؛ اما ضروری ترین بحث با جنبه پیشینی و مقدماتی از نظر او آفت شناسی، غایت شناسی، انگیزه شناسی و وظیفه شناسی درباره انواع علوم و معارفی است که آدمی در این دنیا فرا می گیرد و یا به طالب علمان و متعلمان آن می آموزاند. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با رویکردی منطقی-روش شناختی و هرمنوتیکی، رهیافت های نظری و انتقادی مولوی در علم و عالم شناسی در چهار عنوانِ نقدی و آسیب شناسانه، کارکردی و غایت شناسانه، روانی و انگیزه شناسانه، و اخلاقی و وظیفه شناسانه دسته بندی شده است. نخستین دستاورد پژوهش آشکار شدن این موضوع است که مباحث مولوی در حوزه علم و عالم شناسی شاید بیشتر و پیش تر از دیگر مباحث او ضرورت و قابلیت بررسی علمی و معرفتی دارد، دوم آنکه فواید و کارکردهای بالقوه یا بالفعل منطقی، انتقادی و اخلاقی این نوع علم شناسی معلوم می شود، و سومین کارکرد مهم و اخلاقی- معرفتی این رویکرد می تواند آن باشد که اهل علم را با توجه دادن به آسیب ها و انگیزه ها و وظایف، از آفات و عوارض ناشی از علم آموزی صرف برحذر دارد.
بررسی مقایسه ای جهان بینی قدرت ستیزانه ناصرخسرو و سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
603 - 624
حوزههای تخصصی:
در شعر شاعران، کلماتی وجود دارند که میدان و عرصه شعر شاعر را به خود اختصاص می دهند. یکی از این کلمات و پربسامدترین آنان در شعر دو شاعر پرآوازه ایرانی، ناصرخسرو قبادیانی و سنایی غزنوی ، کلمه «جهان» است. این واژه در هر فرهنگ و تمدنی به گونه ای خاص ترسیم شده است. ولی در غالب اشعار و آثار ایرانی از مفهومی یکسان برخوردار است. لذا در این مقاله، ما در پی آن هستیم تا تصویری از جهان که همان دنیا و گیتی و مافیهای آن می باشد، را از خلال اشعار این دو شاعر نشان داده و در حقیقت جهان بینی آنان را نشان دهیم و در پی آن ایم نشان دهیم چرا این واژه تا این حدّ و اندازه ذهن شاعران بلندآوازه ایرانی، یعنی ناصرخسرو و غزنوی را به خود مشغول ساخته است؟
بررسی تأثیر اندیشه های سعدی بر آثار ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
257 - 268
حوزههای تخصصی:
نهضت ترجمه شاهکارهای ادبیات فارسی که با ترجمه «گلستان» سعدی در سال ۱۶۴۴ آغاز شده بود توجه کانون های ادبی نقد و نقادی فرانسه را برانگیخت و آنان را وادار به پژوهش در منابع تاریخی ایران نمود. در این میان شاعران و نویسندگان بزرگی چون ویکتور هوگو ، مارسیلین بردوالمر ، هانری دوموسه ، لافونتن و... از جمله شاعران و نویسندگان رمانتیک فرانسه اند که تحت تأثیر آرای مشرقیان از پیشگامان ادبیات در این زمینه به شمار می روند. در این مقاله تأثیرگذاری سعدی بر ویکتور هوگو و نمودها و جلوه های آن بررسی و نقد شده است. در ضمن آن نشان داده شده است که ادبیات ایران ویکتور هوگو را چنان تحت تأثیر قرار داده که وی تعداد قابل توجهی از آثار خود را با الهام از ادبیات فارسی و به خصوص آثار سعدی نگاشته است. مقاله با پرداختن به مفاهیم و موضوعات مشترک در آثار سعدی و ویکتور هوگو در صدد نشان دادن ابعاد مختلف تأثیرپذیری هوگو از سعدی برآمده است.
بررسی آیین قربانی در رمان بیوه کشی (با تکیه بر رویکرد میرچا الیاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم قربانی از محوری ترین مباحث رمان بیوه کشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی می کند. اسطوره شناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداخته اند که از آن جمله می توان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانی کردن را برابر با فعل آفرینش و لازمه حیات می داند. وی معتقد است هیچ چیز بدون فدا شدن یا قربانی کردن، آفریده نمی شود. داستان بیوه کشی را می توان نمونه ای معاصر از آیین قربانی به شمار آورد. در بیوه کشی، توالی قربانی شدن هفت پسر حضرت قلی و قربانی کردن بره به جای دختر باکره، نمونه ای از تفکر اسطوره ای آیین قربانی را تداعی می کند. در بررسی حاضر، نگارندگان با رویکرد تحلیلی تطبیقی ابتدا به جمع آوری و تنظیم نظریات عمده میرچا الیاده درباره مفاهیمی چون اسطوره آفرینش، قربانی و کمال آغازین پرداخته اند و سپس عناصر آیین قربانی در روایت بیوه کشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند تا ضمن تبیین نظرات الیاده، میزان انطباق آن با روایت بیوه کشی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. نتیجه بدست آمده در این پژوهش به روشن شدن این موضوع انجامید، که روایت بیوه کشی تجّلی جدال میان اسطوره های آفرینش و باروری است.
بررسی تطبیقی مفهوم ماورایی «دیو» در شاهنامه فردوسی و حدیقه سنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه و حدیقه به عنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاری اند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث می شود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورایی و اندیشه های فراواقعی ریشه های آن را می توان در باورهای اساطیری، اعتقادات دینی و سنت های فکری زمانه و حتی اندیشه های عرفانی جستجو کرد. نمودهای عینی دیو بر پایه باورهای اساطیری است که گاه در خدمت نمادپردازی فردوسی قرار گرفته است. واژه دیو پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام تغییر کرد و جای خود را به جن داد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانه ای است؛ مفهوم فرا طبیعی دیو در شاهنامه به عنوان مهم ترین اثر حماسی و حدیقه الحقیقه به عنوان مقدّم ترین اثر رسمی عرفانی با ذکر شواهد و قرائن و مقایسه بسامد آن ها، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این جستار نشان می دهد که در شاهنامه، دیو جایگاه پیشین خود را از دست داده است و از اقتدار دیوان و تأثیری که در هستی داشته اند به شدت کاسته شده است و به جایگاه فروتری نزدیک شده اند. در حالی که سنایی به صبغه های عرفانی آن تأکید می نماید؛ گاه آن را در معنای جن و گاه در معنای اهریمنِ درون به کار می گیرد؛ در مواردی نیز با معنای ابلیس، یکسان می پندارد و گاه با بهره برداری استعاری از آن پای تأویل و تفسیر را به این مفهوم باز می کند.
بررسی تطبیقی متناقض نمای زبانی و ادبی در اشعار عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
195-217
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی متناقض نمای زبانی و ادبی در اشعار عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی چکیده متناقض نما هنرْسازه ای است که موجب آشنایی زدایی و برجستگی کلام شده و ایجازی ه نری می آفریند. از جمله شاعرانی که از این ظرفیت هنری برای عینیت بخشیدن به تجارب و عواطف خود بهره جسته اند، می توان به عبدالوهاب البیاتی (1999- 1926م) شاعر عراقی و از پیشگامان شعر نوِ عربی و محمدرضا شفیعی کدکنی (1318ش) شاعر، ادیب و محقق برجسته ایرانی اشاره کرد. در این جستار، با نقد و تحلیل مصادیق مشابه و برجسته متناقض نما در شعر دو شاعر از جهت دلالت یا ساخت بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و بر روش توصیفی- تحلیلی کاربستِ این هنرْسازه در ش عر آن ها را می توان به دو ساخت زبانی و ادبی تقسیم و سپس تحلیل کرد که متناقض نما به عنوان یکی از ویژگی های سبکی و خلاقیت های هنری آن دو، در پی آن است تا ضمن اصالت بخشی به ش عر، اندیشه های آن ها را ادبی تر بیان کند. این آرایه ادبی در شعر این دو، با قرار گرفتن در قالب صور خیالی چون تشبیه، استعاره و کنایه با حفظ فاصله مناسب از غموض، مخاطب را به زیبایی بافت اولیه کلام رهنمون می سازد. البیاتی با ترکیبات و گزاره هایی پرشور و گاه غمناک، تصاویر متناقض نمایش را شکل می دهد، در حالی که متناقض نماهای شفیعی کدکنی لطیف تر و غالباً برگرفته از جهان طبیعتند، با این وجود وجه غالب متناقض نماهای آن دو امیدواری و امید بخشی است. کلید واژه ها: متناقضنما، ادبیات تطبیقی، شعر معاصر عربی و فارسی، عبدالوهاب البیاتی، محمدرضا شفیعی کدکنی
بررسی علل بیان ناپذیری تجربه های عرفانی در مثنوی های عطّار(الهی نامه، منطق الطّیر، مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
59 - 83
حوزههای تخصصی:
ناتوانی واژه در بیان تجربه های عرفانی را بیان ناپذیری می نامند. دارندگان تجربه عرفانی آگاهی عرفانیِ خود را فراتر از حد فهم و تقریر می دانند. آنها بر این باورند که در این تجربه استعلایی، نوعی آگاهی از حقیقت و ادراک امور به عارف دست می دهد که حریمی ماوراء عقل دارد و به قالبِ بیان در نمی آید. در نزد عارفان، همواره بیانِ حقایق و مفاهیم عرفانی با موانعی همراه است که زبان را از شرحِ این احوال ناتوان می سازد. موانعِ موضوع، متکلم، کلام و مستمع از بارزترین این موانع است که سبب بیان ناپذیری حقایق بلند عرفانی می شود. عطّار نیشابوری نیز مانند دیگر عرفا در آثار خود به صورت های مختلف بیان ناپذیری تجربه های عرفانی را تبیین کرده و عملاً ناتوانی زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. مسئله پژوهش حاضر واکاوی علل بیان ناپذیری تجارب عرفانی برای تبیین این موضوع است که زبان در بیان ناگفته های عرفانی چه مشکلی دارد که عرفا را در بیان این مدرکات درونی ناتوان می سازد. همچنین بازتاب و بسامد این موضوع بنیادی عرفانی در آثار عطّار نیشابوری چگونه است؟ در این جستار به روش توصیفی- تحلیلی این موانع و بازتابِ آنها در سه منظومه الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطّیر عطّار نیشابوری مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از این موانع با بسامدهای متفاوت مورد توجه عطّار بوده و مانعِ موضوع و متکلّم بیش از موانع دیگر در بیان حقایق و رموز الهی در زبان عطّار مشهود است.
ویژگی های زبانی، نگارشی و دستوری نامه های عهد قاجار؛ با محوریت بررسی قائم مقام و امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
149 - 172
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار به دلیل کمبود وسایل ارتباط جمعی از یک سو و گسترش سطح عمومی سواد از سوی دیگر باعث شد تا احوالات افرادی از طبقات مختلف(شاهان و شاهزادگان، طلاب و روحانیون، تحصیلکرده های روشنفکر، شاعران و نویسندگان و حتی مردم عامی) مطرح، بلکه بسیاری از مسائل روز در نامه ها بیان گردد که در مکاتبات رسمی و اداری به دلیل مسائل امنیتی و سری، کم تر به آن پرداخته می شده است. این دوره در حالی که از منظر تاریخی، نثر فارسی در حال گذار از نثر مصنوع به نثر فنّی بوده؛ از منظر فرهنگی، اجتماعی نیز نامه نگاری از انحصار شاهان، وزرا، ادیبان و اهل فضل خارج شده و عامه مردم نیز به نامه نگاری روی آوردند. این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی نوع نگارش، اصطلاحات و تعابیر ادبی به کار رفته و اندیشه و مضامین انواع نامه های بر جای مانده از عهد قاجار، نقش و جایگاه نامه و نامه نگاری را در نثر فارسی مورد بررسی قرار دهد.
نگاهی به دوگانه تقابل زبان شناختی و کاربرد آن در شعر سنتی و معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
55 - 69
حوزههای تخصصی:
دوگانه ها عموماً در پدیده های طبیعی و فکر انسانی وجود دارد و زندگی انسان نمی توان در کناره از اندیشه ضدها و دوگانه ها دریافت و توضیح داد. بی شک در زتدگانی در بسیاری جانب هایش، قائم بر ضدها و دوگانه هایی است و هر دوگانه ای از آن هاست، دو طرف متضاد باشد بدون آنکه با هم اختلاف داشتند و در هر دوگانه ای نشاط زندگی واصل و همیشگی و برابر آن را اثبات می کند. پس دوگانه اساس محور مطالعات ساختمانی معنی است که دوگانه ظواهر را برای خود به عنوان آغازی ها گرفت، به گونه ای که ویژگی ای از ویژگی های فکر بشری شده است.
تطبیق مفاهیم حقوقی در کلیله و دمنه و گلستان سعدی با مفاد قوانین نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
71 - 94
حوزههای تخصصی:
حقوق در ادبیات آینه ای است از میزان تأثیرپذیری ادبیات از حقوق جامعه؛ مانند قدرت حاکم بر جامعه یا روابط حقوقی بین مردم و نحوه ای که ادبیات از قانون، عدالت و مسائل گوناگون حقوقی صحبت می کند. پژوهش حاظر فرآیند بازتاب مفاهیم حقوقی در متون «کلیله و دمنه» و «گلستان» را با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار داده است. مفاهیم استخراج شده در آثار مورد تحقیق، بیش تر در قالب تمثیل نمود پیدا کرده اند مانند اصل شخصی بودن جرم، تناسب جرم و قصاص، قتل، دزدی، رشوه، شهادت، عفو، سوگند، قصاص، مجازات و انواع آن. قاضی نیز به عنوان اصلی ترین رکن نظام قضایی باید دیندار، عادل، اعلم، عاقبت اندیش و مخالف رشوه خواری باشد. از نتایج تطبیقی بدست آمده اینکه اکثر مفاهیم استخراج شده علاوه بر مطابقت با مواد نظام حقوقی معاصر، امروزه هم کاربرد خاص خود را دارند.
آموزه های تعلیمی در متون کهن با تکیه بر مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
157 - 175
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آموزه های تعلیمی در متون کهن با تکیه بر «مرزبان نامه» انجام شده است. بسیاری از آثار فاخر ادب فارسی آثاری هستند که در قالب آموزه های تعلیمی نگاشته شده اند. کتاب «مرزبان نامه» نیز از جزو آثار ارزشمند در حوزه ادبیات تعلیمی است که سرشار از مفاهیم مختلف دینی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و غیره است که با گذشت قرن ها از تألیف آن همچنان می تواند برای نسل امروز و نسل های بعد مفید واقع شود. بخش عظیمی از موضوعات این کتاب موضوعات اخلاقی و اجتماعی است که موضوعات مهمی در هر دوره ای از زندگی انسان ها هستند و نویسنده در تمامی داستان ها با تأکید بر این آموزه ها مخاطبان را با خود همراه می کند. یافته های پژوهشی نشان می دهد در آموزه های تعلیمی این کتاب نویسنده بیش ترین تأکید را بر اندیشیدن و تدبیر به موقع در امور، مشورت کردن پیوسته و در هر کاری و همنشینی با صالحان دارد به گونه ای که می توان گفت نگاه ویژه وی به تفکر و اندیشه ورای هر موضوع دیگری است.
سجال شعری به سبک تراژدی در شعر یحیی سماوی و محمد مهدی جواهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
177 - 194
حوزههای تخصصی:
شکی نیست که کشور عراق در دوران معاصر تاریخی بر فراز و نشیب داشته است، از سال 2003م که از سوی آمریکا و هم پیمانانش مورد حمله و اشغال قرار گرفت، حکومت ظالمانه صدام به پایان رسید، و مردم عراق بعد از سال ها تحریم، ستم، و بیچارگی وارو دورانی جدید گشتند که مظاهرش اشغال استعمارگری جدید آمریکا بود. شعرای عراقی به صدای فریاد و ستمدیدگان گوش فرادادند، و واکنش های مختلفی جهت مقاومت و پایداری ابراز کردند. یحیی سماوی یکی از شعرای عراقی که توانسته است، و در اشعارش نقش مثبتی در راستای بیداری مردم و رجال سیاست عراق از غفلت و سستی در قبال اشغالگر و چپاول های آن بازی کند. یحیی سماوی در قصاید مختلف سجال ها و چالش های شعری به وجود آورد، که طرف این سجا ل ها هم آمریکائی ها بودند و هم بعضی از سیاستمداران خائن و منفعت طلب، شاعر با سبک خاصی توانسته است مصائب و بدبختی های کشورش را به عنوان تراژدی دردناک ارائه نماید. اما سجال های شعری جواهری که تقریباً نصف قرنی از نظر زمانی با سماوی سابق تر بوده است، کاملاً از لحاظ سبک و شیوه طرح مختلف بوده است، اگرچه در هدف مشترک بوده اند. جواهری سجال هایش قرن بیستمی است، اما سماوی شعرش منحصر به زمان خویش است.
تقابل اژدها با جانوران دیگر در اساطیر ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
271 - 290
حوزههای تخصصی:
اژدها موجودی افسانه ای و عجیب که تقریباً به شکل سوسمار و یا مار غول پیکر تصویر شده و در تمامی اساطیر جهان نقش پررنگی دارد. این موجود اساطیری در فرهنگ تمام ملل به جز چین، نماد پلیدی و ناپاکی است که از دهانش آتش بیرون می جهد و دشمن انسان و موجودات دیگر است، و قصد دارد که انسان را از بین ببرد و جهان را نابود کند و در این نقش جنبه اهریمنی و دیوخویی آن بیش تر نمایان می شود. بر همین اساس، در افسانه ها و اساطیر جهان، قهرمانان و پهلوانان پیوسته با این حیوان بدسرشت، در نبرد هستند تا جهان را از وجود آن پاک کنند. حاصل پژوهش نشان می دهد که این حیوان بدسرشت و اهریمنی، نه تنها با قهرمانان نبرد می کند، بلکه با موجودات و جانوران دیگر هم رابطه خوبی ندارد و شواهد و تصاویر به جا مانده از گذشته حکایت از آن دارد که با حیوانات افسانه ای دیگر نظیر سیمرغ و شیر هم در حال نبرد بوده است. در تصاویر به جا مانده، حتی نبرد دو اژدها نیز دیده شده است.
بررسی تطبیقی مضامین منظومه غنایی «هشت بهشت» امیرخسرو دهلوی و «جواهر الأسمار» الثغری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
475 - 494
حوزههای تخصصی:
امیرخسرو دهلوی (651- 725ش) از عارفان نامدار پارسی گوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او در مثنوی سرایی تابع نظامی گنجوی است. یکی از مثنوی های امیرخسرو که به تقلید از «هفت پیکر» نظامی سروده منظومه «هشت بهشت» است. او در تدوین حکایات «هشت بهشت» به کتاب «جواهر الأسمار» عماد بن محمد الثغری نظر داشته است. امیرخسرو چند حکایت «هشت بهشت» را از کتاب «جواهر الأسمار» عیناً نقل کرده و حتی در بخش های زیادی از متن «هشت بهشت»، عبارات و جملات این اثر را وام گرفته و اقتباس کرده است. کتاب «جواهر الأسمار» مشتمل بر یکصد حکایت است که طی پنجاه و دو شب از زبان طوطی بازگو می شود تا زن جوان بازرگانی را از خیانت به شوهر باز دارد. اکثر حکایات و افسانه های «جواهر الأسمار» و «هشت بهشت» بر مکر زنان استوار است. بخشی از درونمایه حکایات هر دو اثر پیمان شکنی زنان و تظاهر آنان به ستر و صلاح است. با توجه به اینکه کتاب «جواهر الأسمار» یکی از مهم ترین الگوهای کار امیرخسرو در «هشت بهشت» بوده و اینکه هر دو اثر در هند تدوین شده اند وجوه مشترک بسیاری با هم دارند. مقاله حاضر می کوشد به بررسی مضامین مشترک هر دو اثر غنایی بپردازد.
بررسی تطبیقی دو شعر «النّسر» عمر ابو ریشه و «عقاب» پرویز ناتل خانلری با تکیه بر نظریه موریس گرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
113-133
حوزههای تخصصی:
ت تکرار هجاها، موجب ایجاد توازن آوایی در آثار ادبی می شود و نقش مهمّی را در انتقال معنا و مفهوم مورد نظر خالق اثر ایفا می کند. براساس نظر موریس گرامون، هر هجا می تواند رساننده معانی متعدّدی باشد. شاعر و نویسنده نیز ارزش این عضو کوچک زبان را در آفرینش موسیقی و معنا می داند و به خوبی از آن برای القاگری فحوای کلام خویش بهره می برد. نوشتار پیش رو بر آن است تا دو شعر «النّسر» ابو ریشه و «عقاب» خانلری را براساس مکتب تطبیقی آمریکایی، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریّه موریس گرامون بررسی کند. شعرهای نام برده دارای وجوه تشابه بسیاری در معنا و مفهوم هستند؛ امّا طبق نظریّه گرامون، شباهت ها و تفاوت های ظریفی باهم دارند که مهم است. شباهت ها در کاربرد صامت ها و مصوّت ها در یک سطح است؛ یعنی هردو شاعر، به ترتیب، بالاترین بسامد را به واکه درخشان و همخوان انسدادی و کمترین بسامد را به واکه تیره و نیم همخوان اختصاص داده اند؛ امّا تفاوت ها در چگونگی کاربرد این واج ها برای انتقال فحوای کلام است. ابو ریشه ازراه واکه درخشان با صدای بلند و بی پروا از خشم و غضب خود سخن گفته و ملّت را علیه ستمکاران می شوراند و نور امید را دل آنان روشن می کند؛ امّا خانلری با انتخاب نقشِ راوی برای خود، با استفاده از واکه درخشان تنها به توصیف اقتدار، شکوه و احساسات عقاب بسنده می کند و با کاربرد واکه تیره از افشاگری می پرهیزد؛ بنابراین، انسجام و هماهنگی خاصّی میان موسیقی و اندیشه هردو شعر وجود دارد.
بررسی تطبیقی نقد فمینیستی در آثار داستان نویسان زن با تکیه بر رمان های سیمین دانشور و نوال السّعداوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار زنان نویسنده جهان تلاش های بسیاری برای احقاق حقوق زنان صورت گرفته است. برخی از این آثار گاه به افراط کشیده شده اند و گاه نیز تعادل را رعایت کرده و اقدامات مفیدی را به ثمر رسانده اند. جستار پیش رو با بررسی دیدگاه ها، کنش ها و زبان و ادبیّات قهرمانان زن درپی یافتن جنبه های مشترک و متفاوت در رمان های سووشون، جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان از سیمین دانشور و مذکّرات طبیبه و مذاکراتی فی سجن النّساء از نوال السّعداوی براساس نقد فمینیستی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی شباهت ها و تفاوت های آثار این دو نویسنده فارسی و عرب زبان است تا از این راه بتوان به شباهت ها و اختلاف های فرهنگی این دو نویسنده دست یافت. کتاب های انتخاب شده از نوال، ابتدا ترجمه و سپس براساس مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکایی با آثار منتخب سیمین مقایسه و بررسی شده است. روش کار در نوشتار پیش رو تحلیلی - توصیفی است. دستاورد پژوهش، بیانگر آن است که اگرچه هردو نویسنده در بازتاب دیدگاه های فمینیستی اشتراکات و اختلافاتی دارند؛ امّا در بررسی کلّی سیمین در بعضی موارد از دفاع دربرابر حقوق و هویّت زنان کوتاه آمده است، این درحالی است که نوال در این زمینه تندروی بیشتری دارد.
کیخسرو در اندیشه فردوسی و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
93-112
حوزههای تخصصی:
ایرانیان باستان، به مثابه یکی از ملّت های متمدّن و صاحب اندیشه و تفکّر، در طول تاریخ با حکمت و فلسفه در پیوند بوده اند. بازتاب فلسفه و حکمت ایران باستان را می توان به روشنی در اندیشه فردوسی و سهروردی مشاهده کرد. آن گونه که از شواهد پیداست، فردوسی و سهروردی به منابع مشترکی؛ مانند کتاب اوستا یا گفتگو با خردمندان زرتشتی دسترسی داشته اند؛ افزون بر اینکه یکی از آبشخورهای فکری شیخ اشراق، کتاب شاهنامه فردوسی بوده است. سهروردی در کتاب های خود، به گونه ای از پادشاهان اساطیری یاد می کند که گویی شعر فردوسی را به نثر بازگردانده است. در این میان، یکی از پهلوانانی که مورد علاقه فردوسی و سهروردی بوده، کیخسرو است. تمام ویژگی های کیخسرو در شاهنامه فردوسی، با ویژگی های او در اندیشه سهروردی قابل تطبیق است. ویژگی هایی همچون داشتن فرّه ایزدی، خصال نیک انسانی، عدالت، خردمندی، سفر عرفانی و عروج او؛ همگی در اندیشه فردوسی و سهروردی قابل تطبیق است. در پژوهش حاضر، تلاش بر آن است تا با استناد به منابع، به روش مکتب آمریکایی، ضمن بررسی چگونگی تأثیرپذیری سهروردی از اندیشه فردوسی؛ ویژگی های کیخسرو در اندیشه فردوسی و سهروردی مقایسه شود. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که سهروردی در وصف ویژگی های عرفانی کیخسرو از شاهنامه فردوسی الگو گرفته است و تمام ویژگی های عرفانی کیخسرو، در اندیشه فردوسی و سهروردی با هم قابل تطبیق است.