فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اساطیر و نقش آن در تربیت، سابقه ای به قدمت تاریخ کهن دارد. اساطیر کهن در لفافه ای از ماجراهای عبرت آموز، راه را برای زندگی درست و عاقلانه هموار می کنند. ادبیات تعلیمی از آبشخور داستان ها و اساطیر گرفته شده است. مجموعه های حماسی اسطوره ای از مهم ترین اسوه های ادب تعلیمی هستند. در این میان، داستان زال و سیمرغ با وجود تقابل های فراوان از دید ادب تعلیمی با دیگر داستان های حماسی به ویژه ماجراهای تلماک نوشته فُرانسوا فنلون قابل مقایسه و قیاس است. مانتُور در ماجراهای تلماک و سیمرغ در داستان زال، هر دو موجودی اسطوره ای، دارای خرد ایزدی و تعلیم دهنده هستند. مانتور تلماک را که روزی به جای پدر قهرمانش، اُولیس، بر اریکه قدرت در سرزمین ایتاک خواهد نشست تعلیم می دهد و سیمرغ زال را که روزی به جای پدر پهلوانش، سام، حاکمیت سیستان را بر عهده خواهد گرفت، می پرورد. هر دو اثر حماسی رویدادهای خود را در بستری از ادبیات تعلیمی پیش برده اند. با توجه به نقشی که اسطوره ها در این دو شاهکار حماسی ایفا می کنند، بر این بنا استوار است که خدایان اساطیری به لطف خرد ایزدی خود، در خصوص پرورش معنوی انسان ها دارای خویشکاری هستند. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و رویکردی تطبیقی به بررسی و بازتاب ادب تعلیمی در شناخت اسطوره ها پرداخته است. نتیجه این پژوهش حاکی از این است که ویژگی مشترک بنیادین در هر دو اثر، بازتاب خردورزی به منظور خودسازی و رشد معنویت درونی است، با این تفاوت که در داستان زال و سیمرغ، بیشتر به جنبه حماسی و در تلماک، بیشتر به آیین حکومت داری پرداخته شده است.
وجوه اشتراک دیدگاه عطار با نظریات روانشناسان درباره روش های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
85 - 117
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هدف این است که وجوه اشتراک نظریات روانشناسان تربیتی با دیدگاه عطار درباره شیوه های تربیتی و آموزشی، جست وجو و بیان شود؛ زیرا هم روان شناسان تربیتی و هم اندیشمندان و عارفان مسلمان ازجمله عطار نیشابوری به موضوع رشد و تربیت انسان و چگونگی آن توجه داشته اند. عطار از بزرگ ترین عارفان قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است. موفقیت او در تربیت انسان های مبتدی (مریدان)، ضرورت توجه به شیوه تربیتی و آموزشی وی را آشکار می کند. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است. بدین منظور، برای دستیابی و تحلیل نتایج، از رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل متن کامل کتاب های منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه عطار نیشابوری است. پرسش اصلی پژوهش این است که کدام یک از روش های تربیتی مطرح در روان شناسی تربیتی، در این آثار به کار برده شده و هرکدام از روش های به کاررفته، به دیدگاه کدام یک از روان شناسان تربیتی نزدیک است. یافته ها نشان داد که عطار چندین قرن پیش، روش هایی برای تربیت و آموزش متربیان به کار گرفته است که امروزه در قالب نظریات جدید روانشناسی ارائه می شود. مشترکات نظریه ای بسیاری میان شیوه های تربیتی عطار و دیدگاه های امروز روان شناسان تربیتی وجود دارد. این مشترکات بین عطار و روان شناسانی مانند راجرز، مازلو، ویلیام جیمز، جان دیویی، پیاژه، برونر، بندورا، لوریا، ویگوتسکی، اریکسون، جان لاک، اسکینر، ثورندایک، گانیه و روان شناسان گشتالتی بیش از دیگران است.
تحلیل کارکرد تعلیمی روان شناختی کهن الگوی «جهان» در اشعار ناصرخسرو بر پایه نظریه ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی «جهان» از جمله قدیمی ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده ، عمدتاً حائز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینه جویی و... بوده است. وی از جمله شاعرانی است که با چشم انداز تعلیمی و با هدف برحذر داشتن انسان از دلبستگی به جهان و گوشزد کردن آفات و خطرات آن، به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و از طریق «امر به معروف» و تمرکز بر «نهی از منکر» صفات منفی جهان را به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات و منظومه فکری تعلیمی خود به کار می گیرد. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از آراء ژیلبر دوران، نظریه پرداز و انسان شناس مشهور فرانسوی، در زمینه ساختار تخیلات، نشان دهد بین مفهوم روان شناختی گذر زمان و نزدیک شدن به مرگ و واکنش شاعر در مهار زمان، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد و آفرینش تصاویر تعلیمی از سوی شاعر، اساساً نوعی جدال برای کنترل زمان و رهایی از مرگ و ترس ناشی از آن است و بسامد این گونه تصاویر در دیوان ناصرخسرو، اثبات کننده این موضوع است که ترس از گذر زمان در وجود شاعر رخنه کرده و منجر به خلق ایماژهایی شده که اغلب به صورت پند و اندرز در کلامش آمده است. نکته ای که در نظریه دوران مغفول مانده و این مقاله به آن توجه داشته، تبیین و تحلیل جنسیت مؤنث در شکل گیری تصویر کهن الگوی جهان بوده است.
تحلیل آموزه های اخلاقی و تعلیمی در مثنوی صفات العاشقین هلالی جُغتایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
108-136
حوزههای تخصصی:
هلالی جغتایی از سرایندگان برجسته شعر فارسی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که افزون بر غزلیات لطیف عاشقانه، منظومه های عاشقانه و عارفانه درخور توجهی نیز از او به یادگار مانده است. یکی از این منظومه ها، مثنوی صفات العاشقین است که در 1237 بیت و در قالب بیست باب سروده شده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مثنوی صفات العاشقین هلالی ازنظر پیوند با نوع ادبی تعلیمی و کاربرد آموزه های اخلاقی و تعلیمی بررسی و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش گویای این است که منظومه صفات العاشقین سرشار از مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است؛ تاجایی که از مجموع ابیات این منظومه، 893 بیت (72 درصد) در تمجید و توصیه فضیلت ها و نکوهش و نهی از رذیلت های اخلاقی آمده است. قناعت، کم خوابی و کم خوردن، ادب، سخاوت، صبر، عزلت و از غوغای خلایق رَستن، کم گویی، احسان، وفا، همت، شُکر، شجاعت، صدق و راستی، تواضع، حیا، ناپایداری دنیا و ترک آن و خُلق خوش، موضوع های اخلاقی و تعلیمی هفده گانه ای است که هلالی در مثنوی صفات العاشقین از آن ها سخن رانده است. نکته تأمل برانگیزی که در بطن برخی از این موضوعات دیده می شود، نمود نگرش عرفانی و صوفیانه است.
بررسی توصیه های عام و خاص (وصیت نامه) در ساقی نامه ها (بر مبنای تذکره میخانه، پیمانه، ساقی نامه سرایان آذربایجان و سایر ساقی نامه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه ها از انواع ادبی غنایی هستند که شاعر در آن ها ابیاتی خطاب به ساقی، مغنّی و مطرب سروده، از او طلب باده و نواختن ساز و سرود می کند. سرایندگان در این نوع ادبی، علاوه بر مضامین خمری و میخانه ای و توصیف باده، جام، ساقی و... مضامینی دیگری درباره دنیای فانی و بی اعتباری مقام و منصب ظاهری، ناهنجاری روزگار، دورویی مردم زمانه و... نیز آورده و در ضمن آن ها کلمات حکمت آمیز هم افزوده اند. یکی از مفاهیم پرکاربرد و موضوعات مهم در ساقی نامه ها نکات اخلاقی و تعلیمی و عبرت آموز است. نگارندگان در این جستار، توصیه و وصیت نامه در ساقی نامه ها را بررسی می کنند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی و تحلیل موضوع توصیه به شکل عام و وصیت نامه به شکل خاص در ساقی نامه ها پرداخته است. بررسی ها نشان از آن دارد که سفارش و توصیه عام در این نوع ادبی شامل اندرزها و پندهای اخلاقی (اعم از سفارش به انجام فضایل و نیکی ها و ترک رذایل و بدی ها) عرفانی، خیامی و کشورداری است. توصیه های خاص (وصیت نامه) که مراد از آن سفارش هایی در سیاق وصیت نامه شرعی با بیانی ادیبانه است نیز در شعر برخی از ساقی نامه سرایان چون ملاهادی سبزواری و والی کرمانی و محمدحسن سهایی وجود دارد که سرایندگان در آن ها سفارش به امور مربوط به مرگ و خاک سپاری را در فضایی میخانه ای به تصویر کشیده اند.
واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه اخلاق فضیلت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
118 - 150
حوزههای تخصصی:
ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامه حکیم فردوسی، بزرگ ترین حماسه ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی به ویژه در بین ایرانیان همواره نقش آفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنوان تقسیم شده است: خرد فطری و غریزی؛ خرد اکتسابی. برای شرح و تبیین این دو خرد، از چارچوبی فلسفی و تئوریک استفاده شد که نظریه فضیلت اخلاقی ارسطو یا سه گانه دانش و عاطفه و اراده است؛ برای هرکدام از مواردِ سه گانه نیز شاهد و مثال از شاهنامه نقل شده است. نگارنده در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه فضیلت ارسطو می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مفهوم خرد و خردورزی در هر دو حیطه بیان شده در شاهنامه به کار رفته است؛ بدین معنا که فردوسی در تعالیم اخلاقی و تعلیمی خود با آگاهی دادن، ایجاد انگیزه و نمود خرد و خردورزی، زمینه را در عمل برای ترویج و پرورش خردورزی، به مثابه کنشی اخلاقی، فراهم کرده است و کار او در این باره مبنایی فلسفی و تربیتی دارد.
بررسی ظرایف معناییِ نوع تعلیمی در بخشی از هفت پیکر بر پایه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
93 - 131
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه هایی می یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینه آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه های نوع را فراهم آورد. هفت پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه های صوری و محتوایی در انواع ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه های درهم تنیده ای است، تحلیل متن هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای ، شیوه ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت های زبانیِ به کاررفته در هر لایه است. لایه های زبانی هفت پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه هایی در لایه های زبان می یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه های زبان و محتوا، گزینش و نحوه کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می شود. در بخش های تعلیمی، بهره مندی از شاخصه های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده است.
تحلیل روایی حکایت تمثیلی نابینا و مفلوج بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل «نابینا و مفلوج»از جمله حکایت هایی است که در متون مختلف فارسی و عربی آمده است. از این آثار به قصص الانبیاء نیشابوری، کشف الاسرار میبدی، اسرارنامه عطار، سراج الملوک طرطوشی، نامه تنسربه گشنسب و اخلاق محتشمی از خواجه نصیرالدین طوسی می توان اشاره کرد. برخی حکایت های کهن قابلیت آن را دارند که از زاویه نگرش های مختلف نقد ادبی ، زبان شناختی، روایت پژوهی و... بررسی شوند؛ با مطالعه ساختار حکایات تمثیلی می توان به الگوهای روایی داستان ها و گفتمان حاکم بر آن ها پی برد. این پژوهش قصد دارد بر اساس دیدگاه ژپ لینت ولت به مطالعه موقعیت روایی و پیرنگ حکایت «نابینا و مفلوج» بپردازد و نشان دهد که الگوی طرح کدام روایت دارای ساختاری کامل است؟ مطالعه شش روایت بیانگر این است که روایت اخلاق محتشمی به سبب گسترش دادن پیرنگ داستان، افزودن شخصیت ها، توجه به گفت وگو و نقش آن در تعلیق داستان، از ساختار داستانی، انسجام روایی و پیرنگ استواری برخوردار است.
آموزه های تعلیمی بر مبنای حضور نسل های متفاوت در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
76 - 98
حوزههای تخصصی:
شاهنامه شاهکاری ادبی از فردوسی است. او در این اثر ارزشمند، با آگاهی از تفاوت های طبیعی کودک و جوان و پیر به بررسی ابعاد مختلف ادبیات تعلیمی می پردازد تا بتواند مفاهیم و مقاصد منظور خود را که سرشار از نکات تعلیمی ناب است، به بهترین شکل ممکن برای خوانندگان بیان کند. شناخت ویژگی های نسل های مختلف می تواند نقش مهم و کاربردی ادبیات تعلیمی را نشان دهد. درواقع تفاوت مضامین تعلیمی، برخاسته از تفاوت در دوره های زندگی، فکری، قدرت بدنی و آگاهی های ناشی از تجربه آموزی آنان در جامعه است. در این جستار، پژوهشگر می کوشد جلوه ادبیات تعلیمی و شاخصه های آن را ازنظر تفاوت نسل ها در شاهنامه واکاود. با بررسی موضوعاتی مانند نام خواهی، نیک نامی، نیکوکاری، شجاعت، آینده نگری، فضیلت علم و دانش، پند و اندرز و... مشخص شد که فردوسی مضامین تعلیمی را در رابطه با هر نسل چگونه به کار برده است. فردوسی باتکیه بر آموزه های تعلیمی کودکان را به هنرآموزی، جوانان را به آگاهی آموزی و نصیحت پذیری و پیران را به کیاست، تدبیر، نصیحت گری و راهنمایی دعوت می کند.
آموزه های اخلاقی از مواجهه حاکمان دینی و غیردینی با مصلحان و منتقدان با تأکید بر احیاء علوم الدین امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
116 - 158
حوزههای تخصصی:
منتقدان در هر جامعه، از حقوقی برخوردارند که گاه این مهم نادیده گرفته می شود. شیوه مواجهه حاکمان با این گروه، سرشار از آموزه های اخلاقی و تعلیمی است که در احیاء علوم الدین مورد مطالعه قرار گرفت. غزالی در این اثر، ضمن بررسی زندگی حاکمان و برشمردن فضایل و رذایل اخلاقی حاکمان دینی و غیردینی و منش و بینش آن ها در مواجهه با منتقدان، به تبیین آموزه های تعلیمی پرداخته است. حاکمان دینی در این پژوهش شامل پیامبر اکرم (ص) ، برخی معصومین (ع) و خلفای راشدین و حاکمان غیردینی، شامل برخی خلفای اموی و عباسی است. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیل محتوا تدوین شده ، ضمن بررسی چهار ربع کتاب احیاء علوم الدین، شاهد صفات نیکو و نکوهیده حاکمان در مواجهه با منتقدان هستیم که واکنش حاکمان دینی و غیردینی و آموزه های اخلاقی از این مواجهه ها، جداگانه بررسی شده است. صفات اخلاقی نیکو شامل رعایت ادب، عفو و بخشش، صبر و بردباری، طلب هدایت، مدارا و انتقادپذیری است و صفات اخلاقی نکوهیده شامل خشم، ناشکیبایی، آزار، شکنجه و قتل می شود. موضوع این پژوهش، به خاطر تازگی و به روز بودن، امروزه هم می تواند مورد اقبال واقع شود و برای جامعه، کاربردی ارزنده و آموزنده داشته باشد.
بررسی کارکرد تعلیمی فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
41 - 69
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت فراوان مسئله تعلیم و تربیت، آثار تعلیمی فراوانی برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. اصولاً آثار ادبی کودکان ماهیتی آموزشی دارند و هسته مرکزی ادبیات کودک را در نزد همه ملل، تعلیم تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین کارکردهای فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان، کارکرد تعلیمی و تربیتی آن است؛ با وجود این، تأثیر داستان های فانتزی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از نظر آموزش و پرورش و مؤلفان مغفول مانده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در پی آن است بعد از تبیین نقش تعلیمی و تربیتی داستان های فانتزی به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین مفاهیم تعلیمات اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی مدرن در داستان های حوزه کودکان و نوجوانان کدام است. بدین منظور کارکردهای اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی در هیجده داستان فانتزی که درون مایه هایی اجتماعی، محیط زیستی و عشق و دوستی دارند، بررسی شد. تنهایی، سنت ها و باورهای خرافی، جدایی والدین و پیامدهای آن ها، آموزش مهارت های حل مشکلات، دوست یابی، نحوه استفاده از تکنولوژی های جدید، پیدا کردن خودِ واقعی، عشق به همه موجودات هستی و تأکید بر خِرد جمعی مهم ترین آموزه های اجتماعی و مفاهیمی چون لزوم اعتماد به بزرگ ترهای خانواده، توجه به امدادهای خداوند، مبارزه با پلیدی و زشتی و ایثار و فداکاری در راه رسیدن به هدف والا مهم ترین آموزه های اخلاقی و تربیتی است که فانتزی نویسان معاصر بر آن تأکید دارند.
بررسی و تحلیل بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیان های تعلیمی در تفکّر نویسنده آن است. بنیان های تعلیمی در قالب های ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایان تر است؛ زیرا شاعر می کوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تأثیرگذاری بیشتر، تفکّرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سعدی از شاعران جامع الاطرافی است که در قالب های متعدد شعری ازجمله رباعیات، دغدغه های تعلیمی اش را بیان کرده است. این دغدغه ها و بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، به دلیل ایجاز و اختصار فرمی و ساختاری نسبت به دیگر آثار وی نمود بارزتری دارد. این پژوهش از این نظر اهمیت و ضرورت دارد که در پژوهش های ادبی کمتر به تحلیل رباعیات تعلیمی سعدی پرداخته شده است؛ نیز رباعیاتْ ظرفیّت ویژه ای برای دستیابی به بنیان های تعلیمی سعدی دارد؛ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با روشی توصیفی و تحلیلی، بنیان های تعلیمی رباعیات سعدی بررسی شود که البته تا به حال واکاوی نشده است. مضامین متعددی ازجمله مرگ، بی اعتباری دنیا، عشق، جبر، اختیار، عدالت و اخلاقیات (تذکرات خاص رفتاری)، ژرف ساخت تعلیمی رباعیات سعدی را تشکیل می دهد. فهم و درک این مضامین تعلیمی نیازمند طبقه بندی و نگاهی تبارشناسانه است تا بتوان به خاستگاه فکری و عقیدتی شاعر دست یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، متأثّر از اندیشه های فقهی و کلامی دوران خود و اندیشه های فلسفی ایران باستان بوده و شاعر بنابر اوضاع نابسامان اجتماعی عصر خود به سرودن رباعیات پندآمیز و تعلیمی پرداخته است تا بتواند مجموعه ای از کنش های نیک اخلاقی را به مخاطب تعلیم دهد.
جایگاه صور خیال در آموزه های اخلاقیِ معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب معارف ، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلال الدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که به سبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف ، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم می شوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری می شود. در نتیجه، توجه مقاله حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبه های زیبایی و خیال انگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان می دهد آموزه های اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبه امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزه های ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزه های سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزه های ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
تحلیل و بررسی اندیشه های تعلیمی گیسودراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی در سبک عراقی به یکی از آموزه های اصلی تبدیل می شود و شایسته است تا اندیشه های تعلیمی شاعران این سبک با نگاهی دقیق تر مطالعه شود. در شرح و بیان این موضوع، پرسش تحقیق درباره چگونگی جایگاه آموزه های تعلیمی در نزد شاعران این سبک است. از آنجا که با این رویکرد به اندیشه تعلیمی گیسودراز پرداخته نشده است، نویسندگان در این پژوهش با روش تحلیل موضوعی و با استناد به منابع دست اول می کوشند تا آموزه های گیسودراز در حوزه های مختلف را ارائه دهند؛ اعتراض به ناملایمات هستی، تعلیم مهرورزی و جایگاه محبت در آموزش انسان و تعلیم کتاب و کتابخوانی از آن جمله است. این موارد با زبانی ساده و روان به پیروی از سعدی بیان شده است. درواقع آموزش و تعلیم از مضامین تأثیرگذار در دیوان اشعار او به شمار می آید.
بازتاب برخی اندرزها و اندیشه های پیشینیان در منظومه برزونامه کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
151 - 197
حوزههای تخصصی:
برزونامه اثری حماسی است که شمس الدین محمد کوسج در قرن هشتم هجری، آن را به تقلید از شاهنامه فردوسی و در ادامه آن سرود. این منظومه به سرگذشت برزو، پسر سهراب و شرح دلاوری ها و پهلوانی های وی می پردازد. در این پژوهش که به برزونامه اختصاص دارد کوشیده شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای نشان داده شود که سراینده برزونامه، علاوه بر تقلید شیوه و سبک فردوسی در حماسه سرایی، از برخی ریزه کاری های او تقلید کرده است؛ از آن جمله آوردن و نقل اندرز و پند در لابه لای مطالب مختلف است. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرپذیری فراوان و توجه برانگیز برزونامه از اندرزها و پندهای شاهنامه، به ویژه بسامد بالای مضامینی مانند چگونگی رسم و آیین چرخ و اندرزهای مرتبط با آن اشاره کرد؛ اندرزهایی که خود تاحدّ بسیاری تحت تأثیر اندیشه های کهن و اندرزهای متون پهلوی قرار دارد؛ البته گاهی تأثیر اندرزهای شاعران و نویسندگانی مانند نظامی و عنصرالمعالی کیکاوس نیز دیده می شود.
بررسی مؤلفه های رشد اخلاقی کودک در داستان های احمدرضا احمدی (با رویکرد به نظریه یادگیری اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
187 - 209
حوزههای تخصصی:
احمدرضا احمدی چهره ای شاخص در گستره شعر موج نو و شعر حجم است؛ اما با وجود آثار برجسته در عرصه ادبیات کودک معاصر، به این بخش از ظرفیت های ادبی وی، آن طور که باید پرداخته نشده است. او در داستان های خود به مسائل گوناگون تعلیمی و اخلاق بنیاد اشاره کرده و برای بازنمایی این موضوعات به طور مطلوب از تکنیک های متنوع بهره برده که تأکید بر یادگیری محیطی و اجتماعی کودک از آن جمله است. در این پژوهش، با استناد به منابع کتابخانه ای، روش توصیفی تحلیلی و مبانی نظریه یادگیری اجتماعی، این تکنیک ها در داستان های منتخب احمدرضا احمدی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که نویسنده با کاربست مؤلفه هایی مانند «سرمشق دهی و معرفی الگوی عملی»، «مقابله شخصی کودک با موقعیت های اخلاقی/ غیراخلاقی»، «تقویت و تثبیت رفتار اخلاقی» و «به کارگیری بازی وانمودی»، مجموعه ای متنوع از مسائل اخلاقی و تعلیمی مانند تعاون و کمک به یکدیگر، احترام به حیوانات، صلح جویی، محبت ورزیدن به همنوع، هویّت جویی و بازگشت به خویشتن واقعی را برای مخاطبان کودک خود، ترسیم و بازگویی کرده است. در این بین، آموزه تعلیمی احترام به حیوانات بارها در داستان های مختلف تکرار شده است که بیانگر دغدغه اصلی نویسنده برای فرهنگ سازی در این موضوع است. احمدی در بازنمایی رویکردهای تعلیمی خود بر اثرگذاری محیط اطراف بر فرایند رشد و فردیّت اخلاقی و شخصیتی کودکان تأکید کرده و نقش عوامل بیرونی را در جهت گیری سویه های تربیتی این گروه سنی برجسته کرده است.
بررسی و تحلیل شاخصه های تعلیمی قابوس نامه در ارتباط با روابط والدین فرزند براساس نظریه رمزگان های پنج گانه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابوس نامه یکی از متون اندرزمحور در گستره ادب فارسی است. عنصرالمعالی گاهی با سنت شکنی های آگاهانه، کلام را پیچیده و دیریاب می کند و رمزهایی را در لایه های زیرین متن می گنجاند که مخاطب جزئی نگر را به سوی معنا راهنمایی می کند. در دوران معاصر، یکی از متغیرهای مهم علم نشانه شناسی روشی برای تحلیل ابعاد جدیدی از یک اثر رمزگان نام دارد. رولان بارت پژوهش هایی را در این باره انجام داده و رمزگان را به پنج نوع کنشی، هرمنوتیکی، نمادین، معنابُنی و فرهنگی تقسیم کرده و برای هرکدام کارکردی را شرح داده است. در مقاله حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، مبانی اخلاقی روابط والدین فرزند در دو باب از قابوس نامه (نهم و بیست وهفتم) براساس مبانی نظریه رمزگان بارت کاویده شده است تا اغراض ثانویه عنصرالمعالی از بازگویی حکایت های تعلیمی بررسی شود. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد که در سطح رمزگان فرهنگی، ایدئولوژی و بینامتنیت دینی برای تبیین آموزه ها نمودی فراگیر داشته است. رمزگان هرمنوتیکی در بازنمایی زوایای مبهم روایت تعلیمی مؤثر بوده است. تقابل های دوگانی در رمزگان نمادین، بر تقابل پیوسته میان خیر و شر تأکید دارد. با بررسی رمزگان معنابنی مشخص شد که عنصرالمعالی با بهره گیری از کلمات و عبارت های دینی، نظام دلالتی اخلاق بنیاد خود را تبیین کرده و با هدف تقویت آگاهی مخاطب، به تشریح نکات تعلیمی مدّنظر خود پرداخته است. همچنین، استفاده از رمزگان کنشی در عینیّت نمایی روابط اخلاقی میان فرزندان و والدین تأثیری بسزا داشته است. عنصرالمعالی، قابوس نامه، آموزه های تعلیمی، رولان بارت، رمزگان های پنج گانه
مظاهر انحطاط اخلاقی پادشاهان در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
58 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از محوری ترین پایه های تفکر فردوسی در کنار حماسه، تعلیم است؛ چنان که می توان شاهنامه را کتاب تعلیم و اخلاق ورزی ارباب سلوکِ ملوک خواند. بدی ها و نیکی ها در محتوای شعر این شاعر، نمود ویژه ای دارد. به جرئت می توان یکی از اهداف حماسه فردوسی را بیان راستی و ناراستی و زشتی و پلیدی و خوبی و بدی دانست. بررسی ابعاد مختلف شاهنامه از جمله فضای اعتراضی، انتقادی و اندرزی در برابر رفتار پادشاهان، سبب شناخت بیشتر محتوای این اثر می شود. این جستار سعی دارد با مطالعه کتابخانه ای، مظاهر رذایل اخلاقی و ناهنجاری های معمول در رفتار پادشاهان را به صورت توصیفی تحلیلی بررسی کند. از نتایج این پژوهش آن است که در دوره های مختلف، برخی پادشاهان دچار انحطاط اخلاقی شده و این رذایل اخلاقی به شکل های مختلف از جمله غرور، نامردمی، زیاده خواهی، جاه طلبی، خشم، شهوت، ناپاک دینی، بدگمانی، استبداد رأی، دروغ گویی، قتل، تهدید و ارعاب، پادشاه کشی و ده ها خصلت زشت دیگر، در رفتار آنان جلوه گر شده است. نتیجه این ناراستی ها عواقب وخیمی همچون ناخشنودی، فقر و فلاکت، از بین رفتن برکت، بدنامی، نابودی مُلک، ویرانی و شورش عمومی برای جامعه در پی داشته و در نهایت به سقوط حکومت منجر شده است. این رفتارها که از متن داستان های شاهنامه استخراج شده، فضای اعتراضی انتقادی را در شاهنامه حاکم ساخته و با اندرزها و پندها در پایان داستان ها باعث زیرساخت تعلیمی شده است.
نگاهی به کارکرد اخلاقی -تعلیمیِ عقل در حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
150 - 190
حوزههای تخصصی:
عقل آدمی و نیروی آن از اساسی ترین مقوله هایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحب نظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آن گونه که در مورد مسئله عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداخته اند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزش های اخلاقی، چه در زمینه شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینه ادا کردن آن ها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژه ای دارد؛ چنان که می دانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقل شناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، به وسیله عقل محقق می شوند. ارزش های اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشه سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهان بینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل به طور کلی و به ویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقی تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا می کند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفت شناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاین رو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان به سوی اکتساب فضیلت ها و سعادت و بازدارنده او از ورطه هلاکت است.
بررسی شگردها و تحلیل آموزه های تعلیمی در هدایت نامه عبدالرحیم شیروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
99 - 122
حوزههای تخصصی:
اشعار تعلیمی بخش رایج و گسترده ادب فارسی است که به شأن اثر و اندیشه دارنده آن در جنبه های تعلیمی به صورت نظری و عملی، از دیدگاه ادبی، اهمیت داده است. هدایت نامه میرزا عبدالرحیم شیروانی متخلّص به حزین، از سخن سرایان قرن دوازدهم هجری قمری سرشار از آموزه های تعلیمی دوره قاجار است. این منظومه خطّی که در شمار آثار ارزشمند اخلاقی حکمی است، تاکنون شناخته نشده است. هدایت نامه برای هدایت طالبان معرفت، اثری تعلیمی است که مضامین و معانی تعلیمی آن برپایه معارف دینی و فرهنگ اجتماعی و آموزه های اخلاقی قرار گرفته است و شاعر به اقتضای گفتمان رایج آموزشی به ایفای مسئولیت فکری و هنری پرداخته است. نگارندگان در این پژوهش بر آن اند تا ضمن معرفی اجمالی منظومه هدایت نامه، جایگاه و تأثیر آموزه های دینی و اخلاقیِ به کاررفته در این اثر را بررسی کنند. نتایج به دست آمده در این پژوهش بیانگر این است که شاعر فردی پرمایه بوده و به اقتضای موقعیّت، در حکایات خود معیارهای تعلیمی را بیان کرده است. در این اثر آموزه های اخلاقیِ مثبتِ نیکی به والدین، دعا، شکرگزاری، تقوا، امید، وفای به عهد و... فراوانی بسیاری دارد.