فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
رستم برجسته ترین پهلوان ملی در حماسه های ایرانی است. نام رستم در اوستاو دین کردنیامده، امّا در چند متن پهلوی اشاره ای گذرا به نام وی شده است که افزودگی برخی از آن ها روشن است. داستان های رستم در دوران اشکانی و ساسانی بو یژه پایان دوران ساسانی از شهرت برخوردار بوده و در انتقال به دوران اسلامی در دو شاخة شرقی با محوریّت زبان فارسی (- ایران خاوری) و شاخة غربی با محوریّت زبان گورانی (- ایران باختری) گسترش یافته است. بررسی نقش و جای گاه رستم در ایران باختری موضوع این مقاله است. در سده های 4-5 ق. شاهنامة پیروزاندر شاخه غربی شامل تاریخ اساطیری ایران از کیومرث تا بهمن با داستان های فراوانی از رستم بوده است. شاهنامه/ گردنامةلارجانینیز در همدان به پیرو شاهنامة پیروزانفراهم آمده است. در حماسه های گورانی به شاهنامه ای منثور اشاره شده که گویا شاهنامة پیروزانبوده است. احتمالاً سرچشمة حماسه های گورانی به همین شاهنامهو روایت های گردنامة لارجانییا منابع آن ها بازمی گردد. حماسه های گورانی دورة کامل زندگی رستم از تولّد تا مرگ وی را در بردارند. علاوه بر داستان های رستم در شاهنامهفردوسی، روایات افزوده بر شاهنامه، حماسه های پس از شاهنامه، روایت های نقّالی و گفتاری داستان های ویژه ای از رستم همانند رستم و زنون و رستم و زردهنگ آمده که تنها روایت گورانی آن موجود است.
جستاری در شگرد طنز و انواع آن در مقالات شمس
حوزههای تخصصی:
طنز یکی از انواع شیوه های بیان است؛ شیوه ای هنری و اثرگذار در بیان و انتقال انواع مضامین. کاربرد طنز به شیوه ها و مقاصد مختلف در انواع آثار هنری به کار گرفته می شود. مقالات شمس تبریزیدر شمار متونی است که این شیوة بیان در آن سهمی برجسته دارد. با توجه شخصیت شمس و کارکردی که طنز در انتقال مؤثر آموزه های حکمی و معرفتی دارد، این نکته قابل انتظار است. بر اساس مطالعة پیش رو می توان گفت طنز در مقالات، شیوه ای برجسته در بیان است که به شکلی گسترده و در انواع اشکال آن با توجه به انواع طنز در مباحث نقد ادبی امروز به کار گرفته شده است؛ طنز واژگانی، طنز مفهومی و طنز روایی انواعی مهم از طنزهایی به کار رفته در مقالات است. علاوه بر این، زبان شمس در مقالاتبا نازکی خاصی همراه است به طوری که می توان گفت سایه ای از طنز بر سراسر مقالاتوجود دارد و لحن شمس به طور کلی صبغة طنزآمیز دارد. طنزی که علاوه بر ذهن وقاد و زبان پرورده شمس، برخاسته از اندیشه های حکیمانه و فرزانه منشی شمس است.
بررسی و تحلیل تأثیر تعزیه بر ادبیّات نمایشی دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه از مهم ترین گونه های نمایش مذهبی محسوب می شود که علاوه بر احیا، حفظ و اشاعه فرهنگ عاشورایی مهم ترین گونه نمایشی ایران بعد از اسلام نیز به شمار می رود. با توجّه به نقش تأثیرگذار آموزه های عاشورایی در شکل گیری انقلاب اسلامی و نیز اهمّیّت احیا، حفظ و اشاعه فرهنگ عاشورایی، بعد از انقلاب توجّه به تعزیه دوچندان شد. همچنین با شروع جنگ تحمیلی و پیدایش و رواج ادبیّات نمایشی دفاع مقدّس، نمایشنامه نویسان این حوزه کوشیدند با بهره گیری از گونه نمایشی تعزیه بر غنای آثار خویش بیفزایند؛ در واقع بدان جهت که دفاع مقدّس دنباله نهضت حسینی به شمار می رفت، اثرپذیری از تعزیه به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای فرهنگی- هنری در ترویج آموزه های واقعه کربلا در آثار نمایشی این حوزه ناگزیر بود. در این مقاله، شیوه اثرگذاری تعزیه بر ادبیّات نمایشی دفاع مقدّس بررسی و تحلیل شده است. برای تحقّق این هدف، تأثیرپذیری مهم ترین نمایشنامه ها در این زمینه از دو جنبه ساختاری و محتوایی تحلیل گشته و چندی و چونی این اثرپذیری در هریک از دو محور مذکور شرح و بیان شده است.
نماد در غزل بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحوّلات و دگرگونی هایی که در سه دهة اخیر در بن مایه های فکری و ایدئولوژیکی شاعر امروز صورت گرفته، تغییرات بنیادینی را در ساختار زبانی و بلاغی شعر و غزل این دوره فراهم آورده و طیف شعری وسیعی را در قلمرو ادبیّات مقاومت در حیطة غزل با درون مایة جنگ - که غالباً می توان آنها را به دو دستة غزل حماسه و غزل سرخ تقسیم و تفکیک کرد - فرا روی شاعر این دوره گشوده است و در این مقال و مجال، نماد به عنوان یکی از ظریف ترین شگردهای هنری در میان عناصر گوناگون خیال، مورد بحث و فحص واقع شده است؛ آن گاه، مفاهیم و خاستگاه های آن در غزل بعد از انقلاب اسلامی، مورد مطالعه واقع شده و در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، نمادهای این دوره به لحاظ محتوایی دسته بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. ملاک و معیار گزینش شاعران نیز در این تحقیق بر مبنای انتخاب ده تن از شاخص ترین چهره های غزل بعد از انقلاب اسلامی صورت پذیرفته که شعرشان غالباً در راستای انقلاب و جنگ رقم خورده است؛ این گروه از شاعران عبارتند از: 1- محمود شاهرخی (جذبه) 2- مشفق کاشانی 3- حسین اسرافیلی 4- یوسفعلی میرشکّاک 5- علیرضا قزوه 6- سهیل محمودی 7- مرحوم قیصر امین پور 8- شادروان نصرالله مردانی (ناصر) 9- شادروان سیدحسن حسینی 10- زنده یاد سپیده کاشانی.
تحلیل مؤلّفه های ادبیّات پایداری در اشعار سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات، تابلوی اندیشه ها و احساسات شاعر نسبت به کلیّة رویدادهایی است که در دنیای اطراف رخ می دهد. شعرا، حوادث و وقایع موجود جامعه را ابتدا ترصید، سپس تجربه و احساس می کنند و با کمک ذوق و عنصرتخیّل آنها را به تصویر می کشند تا خواننده را به درک صحیح ازآن فضا، راهنمایی کنند. یکی از شاعرانی که در ترسیم فضای سیاسی- اجتماعی عصر خود، بسیار موفّق عمل کرده و مثل دیگر شاعران پایداری، نگران سرنوشت آیندة مردم کشورش بوده؛ سیمین بهبهانی است. قلب او برای مردم و وطن اسلامی، می تپد. این نوع از اندیشه های پایداری؛ مقابله با رژیم طاغوت، ظلم ستیزی و تشویق مردم برای حفظ وطن وآرمان؛ وگسترش عدالت و مبارزه با بی هویّتی، هدف او بوده و دراشعارش انعکاس یافته است. نگارنده در این جُستار در پی پاسخ به این سؤال است که بازتاب ادبیّات پایداری در شعر سیمین چگونه بوده وکدام یک از مؤلّفه های پایداری در اشعار او بیشتر جلوه داشته است؟ بررسی های به عمل آمده، نشان می دهدکه گونه های مختلف مؤلّفه های پایداری در اشعارسیمین متجلّی شده است. یکی از مهمترین مؤلّفه های آن، مقاومت در برابر دشمن خارجی، انزجار از جنگ و ازعوامل دشمن درونی آن، مبارزه با فقر است. او شاعر دردمندی است که لحظه ای از مردم جدا نبوده و برای پاسداری از کشور، اشعار پرشوری را در وصف شجاعت رزمندگان و عظمت شهدا و درحمایت از دفاع مقدّس سروده است.
پردازش شخصیت و درون مایة اخلاقی در دو اثر مرزبان نامة سعدالدین وراوینی و فابل های ژان دو لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات دو کشور ایران و فرانسه در زمینة ادبیات تعلیمی دارای وجوه مشترکی هستند که با تفکر بر روی آثار اخلاقی نویسندگانی چون سعدالدین وراوینی و ژان دو لافونتن می توان به پاره ای از این شباهت ها دست یافت. مرزبان نامةوراوینی و فابل هایلافونتن ازجمله این آثار بزرگ و ارزشمند ی هستند که با بیان اندیشه های نویسندگانشان، به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود می پردازند. این نصایح و پندها از زبان جن و انس و حیوانات و جامدات و گیاهان بیان می شوند و نوعی از نوشتار و حکایات اخلاقی را به نام فابل به جامعة ادبی، سیاسی و اجتماعی خود عرضه می دارند. به دلیل نقش مؤثر این دو نویسنده در حوزة ادبیات اخلاق گرا و تعلیمی ما بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر، به گونه ای تطبیقی به مطالعة نحوة پردازش شخصیت ها و بیان اندیشه های تعلیمی در دو اثر مرزبان نامه وراوینی و فابل های لافونتن که نمایندگان ادبیات تعلیمی کلاسیک دو کشور ایران و فرانسه اند، بپردازیم. با وجود شباهت های موجود در زمینة آموزه های اخلاقی در دو اثر، می توان نتیجه گرفت که در اثر وراوینی بیشتر به محتوای اخلاقی پرداخته شده است در حالی که در اثر لافونتن دغدغه صورت ظاهری بیشتر نمایان می شود. در این مقایسه، با معرفی برخی حکایات در این دو اثر، به بررسی شخصیت ها و پرسوناژها می پردازیم و پیام های اخلاقی ای را که این دو نویسنده در آثارشان برای انتقال به خواننده جای داده اند مورد مطالعه قرار می دهیم.
بررسی شگردهای هیچانه های کودکانه در ادبیات عامه ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیچانه ها گونه ای از ادبیات کودک به شمار می روند که در گذر زمان نه ارزش خود را از دست داده اند و نه به فراموشی سپرده شده اند و همواره لذت بخش و شادی آفرین بوده اند. به راستی اسباب ماندگاری آنها در چیست که اینگونه جاودانه شده اند و هرگز کهنگی ای در آنها حس نمی شود و با همه ی نسل ها و سنین مختلف ارتباط برقرار می کنند؟ پژوهش پیش رو به معرفی هیچانه های فارسی و بررسی ویژگی ها و شگردهای این گونه ی ادبی که موجب پایداری، جذابیت و فراگیری آنها در میان کودکان شده است، می پردازد. این پژوهش، کیفی است و در آن از تلفیق روش تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی میرینگ (2000) استفاده شده است. برای این کار در شاخه ی شعر، نمونه های عامیانه از میان ترانه های بچه ها در کتاب فرهنگ عامیانه ی مردم ایران (1346) انتخاب شده است و در شاخه ی داستان نیز آن دسته از افسانه های عامیانه ی طبقه بندی شده از سوی خسرونژاد (1389) که در بررسی پژوهشگر با ویژگی-های هیچانی همخوانی داشته اند، به کار گرفته شده است. بررسی ها نشان داد که هیچانه های فارسی بیشتر در بند فرم و ساختار زبانی هستند. همچنین هیچانه ها چه داستان و چه شعر، بنیادی ترین و ابتدایی ترین ویژگی های شعر کودک را -که در سازه های زبان و موسیقی نهفته است- به همراه دارند. چراکه بهترین شیوه ی ارتباط زبانی با مخاطب خردسال، بهره گیری از موسیقی است. ویژگی برجسته ی داستان های هیچانی نیز همین نزدیکی و آمیختگی آنها با زبان شعری است. می توان گفت هیچانه ها الفبای شعر کودک هستند در نگاهی کلی به شعرها و داستان های مورد بررسی می توان آنها را از نظر کیفیت هیچانگی، درجه بندی و به دسته های زبان ْهیچانی، معناهیچانی و هیچانه ی محض تقسیم نمود
ویژگی های زبان طنز و مطایبه در تعزیه ها و شبیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه به نمایش های آیینی منظوم، محزون و عامیانه ای گفته می شود که بیانگر واقعه شهادت امام حسین (ع)و یارانش در سال 61ق در صحرای کربلاست. معمولاً دو اصطلاح «تعزیه» و «شبیه» را به جای یکدیگر به کار می برند ؛ درحالی که آن دو متفاوت اند . با تکامل این گونه عامیانه، طنز و مطایبه به شبیه نامه ها وارد شد. همچنین گونه ای نمایش تعلیمی به وجود آمد که افزون بر غم انگیزی، خنده آور و مضحک بود و تعزیه یا شبیه «مضحک» نام گرفت. طنز و مطایبه در تعزیه و شبیه نامه ها، کارکردهایی مانند تحقیر اشقیا، تشفی خاطر شیعیان عزادار و تمسخر مظاهر قدرت دارد. برخی ویژگی های زبان طنز و مطایبه در شبیه و تعزیه ها عبارت اند از: تضاد، بزرگ نمایی، کوچک نمایی و به کارگیری گفتاری عامیانه. این پژوهش با روشی توصیفی - تحلیلی، ضمن بیان پیشینه طنز در این گونه، نشان می دهد که بیان طنز آمیز به همراه شگردهایش در آثار نمایشی حزن انگیز نیز وجود دارد.
انواع بازنویسی و بازآفرینی های بهرام بیضایی از داستان های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل شگردهای بازنویسی و بازخوانی در آثار ادبی بهرام بیضایی است. او نویسنده ای قاعده گریز و ساختارشکن است که در سطوح مختلف، ساختار ذهنی و زبانی خواننده و پیش فرض های متعارف و مقبول او را در هم می ریزد. نمایش نامه، فیلم نامه و برخوانی هایی که در این مقاله بررسی می شوند، عبارت اند از: اژدهاک، آرش، آهو، سلندر، طلحک و دیگران، پرده نئی، سیاوش خوانی، شب هزارویکم، و مجلس قربانی سنمار. دراین پژوهش، نخست، به شیوه توصیفی تحلیلی، شگردهای ادبی بیضایی معرفی می شوند، سپس، این شگردها در نمونه های انتخابی هدف بررسی و تحلیل قرار می گیرند. شگردهایی که بیضایی در بازخوانی و بازنویسی آثار کهن از آنها استفاده می کند عبارت اند از: 1. «بازآفرینی» اثر کهن که در دو سطح کلی «تغییر در چهارچوب کلی اثر» و «تغییر در خویش کاری های شخصیت ها» صورت می گیرد. 2. «بازنویسی» اثر کهن که به چند شیوه انجام می پذیرد؛ ازجمله «افزودن گفت وگو میان شخصیت ها»، «برقراری روابط علی و معلولی» و «تغییر در شیوه روایت گری».
کاربست رویکرد روانشناختی گوردون آلپورت بر سیر تطوّر و تحوّل «معشوق» در ادبیات کلاسیک فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
77 - 87
حوزههای تخصصی:
ادبیات فارسی کلاسیک را اگر به تمامی ، ادبیات تغزل و عشق نتوان نامید، اما بی شک بخش عمده ای از آن را باید در قلمرو عشق و غزل دانست؛ یگانه فرمانروای این خطّه نیز کسی نیست، جز «معشوق» که هردم به شکلی و جامه ای در می آید و جلوه گری می کند؛ گاهی آسمانی می شود و گاهی زمینی. گاه نیز معشوق، زمینی- آسمانی است. هدف این پژوهش بررسی این تحوّل، تنوّع و دگرگونی در دوره های مختلف شعر کلاسیک فارسی است؛ به این منظور دیدگاه روانشناسی آلپورت، ملاک و ابزار پژوهش قرار گرفته است. آلپورت رفتار انسان ها را از منظر انگیزه مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش نیز سیر تحول و تکوین «معشوق» در ادبیات فارسی از همین دیدگاه بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیر تکاملی معشوق در ادبیات فارسی با دیدگاه آلپورت قابل تبیین و بررسی می باشد.
بازتاب جلوه های وطن دوستی درشعرسیّد اشرف الدّین حسینی در عصر مشروطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اوضاع خاصّ سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه، سبب ظهور شاعرانی شد که مهم-ترین مضامین شعری آنها، اشعار وطنی و مهم ترین دغدغه شان، مبارزه با نیروهای مستبد داخلی و خارجیی بود که استقلال و آزادی کشور را به مخاطره می افکندند. یکی از این شاعران بنام آزادیخواه، سیّد اشرف الدّین حسینی ملقّب به نسیم شمال است که اشعارش آکنده از اندیشه های وطن پرستانه است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به ترسیم و بررسی جلوه های گوناگون ادبیّات پایداری دراشعار نسیم شمال بپردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که دیوان نسیم شمال را مضامینی چون: بیان دردها و رنج های مردم ستمدیده و ترسیم چهره واقعی آنها، یادکرد از قهرمانان ملّی و مذهبی، وطن پرستی، دعوت به مبارزه و ایستادگی در برابر استبداد و استعمار، القای امید به آینده روشن، دعوت به اتّحاد وستایش آزادی و آزادگی تشکیل می دهد که هر یک از این موارد نشان دهنده جلوه های ادب پایداری در اشعار نسیم شمال می باشد که با زبان صریح و آشکار به آنها پرداخته است.
تصویر سازی زنان در قصه های عامیانه ی مردم فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه از برجسته ترین و رایج ترین گونه های ادبیات عامه است. تصویرهایی از زندگی مردم زمانه، تضادهای طبقاتی و ستیزه جویی های اجتماعی، رفتار و روابط خانوادگی، گرایش های قومی و مذهبی، آداب و رسوم متداول را به زبان ساده و به صورت طنز بیان می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تصویرسازی زنان در قصه های عامیانه ی مردم فارس است. روش پژوهش کیفی و رویکرد تحلیل داده های آن توصیفی- تفسیری است. روش جمع آوری داده ها اسنادی و روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی جهت دار است. نتایج نشان داد که نقش های زنانه بیشتر از مردانه و نقش های سنی دختر جوان و مرد میانسال بیشتر از بقیه ی نقش هاست. شخصیت اصلی در بیشتر قصه ها زنان اند. زنان و مردان در صفات متعددی تصویر سازی شده اند و همچنین الگوی سفر و روایت جست و جو در قصه ها کاملا مردانه نیستند.
هوره، یادگار اجداد کُرد با نگاهی بر هوره صیدقلی کشاورز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردم کرد از روزگاران پیشین با نوای روح بخش موسیقی به آوازخوانی می پرداختند و بازتاب آن را در قالب «سیه چَمانه» در مناطق هورامی، «گورانی» در مناطق کردنشین کردستان و کرمانشاه، و «هوره» در میان ایل کلهر و طوایف سنجانی می بینیم. هوره بخش مهمی از فولکلور قدیم مناطق ایلام، کرمانشاه، کردستان و لرستان را دربر می گیرد و در این زمینه می توان به هوره شاعرانی همچون حسینی (ایلام)، علی نظر (اسلام آباد غرب)، سلیمان (گهواره)، اَوْل ْعزیز (عبدالعزیز از اسلام آباد غرب) و صیدقلی کشاورز (از روستای لاله وند بخش ماهیدشت کرمانشاه) اشاره کرد. صیدقلی یکی از هوره سرایان مشهور و نامی است که تاکنون صداهای ماندگاری از خویشتن بر جای نهاده است. وی در قالب هوره به بیان عشق خویش به معشوق، درد و تحمل هجران، گاهی «پایه موری» (هوره سوزناک و مرثیه) و نیز گاهی به اخوانیات پرداخته است. نویسندگان مقاله حاضر می کوشند با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی نمونه های تصادفی از میان هوره های فراوان صیدقلی کشاورز، ضمن معرفی بیشتر این نوای سنتی، به تبیین و بررسی آن ها از دیدگاه زیبایی شناسی بپردازند.
تحلیل ساختار و الگوی نمایشی در «هفت لشکر» (طومار جامع نقالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هفت لشکر از جمله نمونه های «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که به وسیلة نقالی گمنام در سال 1292 هجری قمری کتابت شده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج بر یکی از طومارهای جامع نقالان نیز اطلاق شده است. جنبة روایی متن، عامل پیوستگی و ارتباط ادبیات و نمایش است. روایت داستان با حرکات نمایشی و قرار گرفتن راوی به جای اشخاص مختلف و تقلید حالات و حرکات آنان، روایت داستانی را به سمت روایت نمایشی هدایت می کند که به آن «داستان گویی نمایشی» گفته می شود. در این میان، گرچه نقال، در روایت خود به الگوپذیری از نقل های کهن نظر داشته است، امّا دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری او، زمینة جهت دهی نمایشی متن را فراهم ساخته است. بنابراین ظرفیت های نمایشی طومارها، ما را بر آن داشت تا در این مقاله به بررسی ساختار نماشی طومارجامع بپردازیم. براین اساس، در ابتدا با تعریف ساختار نمایش دراماتیک و بیان تفاوت میان این ساختار و ساختمان روایی طومار مورد نظر، درصدد تبیین الگوی ویژه-ای برآمدیم. نتایج حاصل از این پژوهش در نهایت ما را با کاربرد الگوی ساختاری بارت به شکل روایت و حوادث تودرتو به عنوان «اپیزود»، ساختمان نمایش رویدادگرای «روایت در روایت» و متفاوت با درام اوجگاهی در طومار جامع نقالان رهنمون ساخته است که به شکل جدول و نمودار نمایشی- روایی نشان داده شده است. این الگوی نمایشی، ساخت مایة نمایشی خود را در قالب افزایش کنش و بر هم افزود نقش ویژه ها بر روایت اصلی در قالب نمایش رویدادگرا آشکار ساخته است. همچنین بهره گیری از رویدادهای همگرا و گسترش نمایش در عمق و توجه مخاطب به چگونگی حوادث در طول درام به جای تمرکز بر پایان آن، از جمله ویژگی های تعلیقی برآمده از این نوع ساختمان نمایشی است.
بررسی مشابهت های پری و زن جادو در منظومه های حماسی پس از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موجوداتی که در اساطیر، افسانه ها و حماسه های فارسی، گاهی همراه با قهرمان حماسی و در کنار او و گاهی نیز در تقابل با او به ایفای نقش می پردازند، «پری» و «زن جادو» هستند. در منظومه های حماسی پس از شاهنامه، گاه این دو با خویشکاری های خود در جایگاه پری، به عنوان ایزدبانوی زایش، برکت و باروری که بازتابی از کهن الگوی «آنیما» می تواند باشد و در نقش و سویة مثبت خود ظاهر می شوند و یاور و همراه قهرمان هستند، و گاهی نیز در نقش اهریمنی خود که بازتابی از سویة منفی «آنیما» می تواند باشد، همچون زن جادو و اغواگر نمود می یابند و نقش مخرّب و ویرانگری دارند و می کوشند با اغوای قهرمان و به دام انداختن او، مانع از رسیدن قهرمان به هدف های مورد نظرش شوند. در این مقاله، پس از بحث مختصری پیرامون «پری» و «زن جادو» کوشیدیم، نشان دهیم که در حماسه های ایرانی، پری همان زن جادو است که گفته شده بعد از دین آوری زرتشت و متأثر از اعتقادات و افکار زرتشتی، دچار دگردیسی شده، به شکل موجودی اهریمنی با خویشکاری های منفی درآمده است.
بازتاب متون تعلیمی ایرانی در ادبیات گرجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، ادب، فرهنگ و تمدن ایرانی، طی سه هزار سال در گرجستان حضور و بروزی پررنگ داشته است و بازتاب این تأثیرگذاری به خوبی در فرهنگ، ادب و هنر گرجی نمایان است. در کنار روایت های حماسی و غنائی بخشی از متون تعلیمی ادبیات فارسی نیز به زبان گرجی ترجمه شده است. این تحقیق که به روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته در پی آن است تا این بخش از حیات فرهنگی ادبی ایران را در گرجستان آشکار سازد. خدای نامه ها و اندرزنامه های پهلوی، کلیله و دمنه، قابوس نامه، گلستان سعدی و بلوهر و بوذاسف از جمله متون تعلیمی فارسی هستند که به زبان گرجی ترجمه شده اند. علاوه بر این، برخی متون گرجی دیگر نیز چون گنجینه شاهان که اصل فارسی شان ناشناخته بوده، احتمالاً گزیده ای از متون تعلیمی فارسی متقدم اند. بر خلاف روایت های حماسی که آکنده از دخل و تصرفات مترجمان و کاتبان گرجی است، متون تعلیمی عمدتاً به اصل فارسی شان نزدیک اند. هر چند مترجمان گرجی برخی اشارات و نکات اسلامی- ایرانی و ظرایف ادبی- بلاغی را از آن ها حذف کرده اند گاه تغییراتی نیز متناسب با ذوق و پسندِ مخاطب گرجی در آن ها ایجاد کرده اند. این متون ترجمه شده بعدها موجب پیدایش آثار تعلیمی دیگری در ادبیات گرجی شدند و امروزه از منظر ارتباطات بین فرهنگی و نیز دستیابی به نسخه های منقح متون فارسی می توانند کارآمد و مفید واقع شوند.
نام شناسی شخصیت در داستان های مجموعه سه تار از جلال آل احمد
حوزههای تخصصی:
قدرت هم ذات پنداری مردم با قهرمانان داستان ها بسیار زیاد است. قهرمانان داستانی همان اشخاص جامعه اند و مخاطب در خوانش اثر، خود را در جایگاه قهرمان می بیند. از این رو، تحلیل شخصیت ها و قهرمانان داستان ها ضروری است. یکی از روش های شناخت بهتر قهرمانان داستان، نام شناسی شخصیت هاست. نویسنده با استفاده از نام های مختلف، داستان یا شخصیت های داستان را معرفی می کند. شناختن شخصیت های کنشگر در اثر، به نوبه خود به شناسایی لایه های درونی اثر کمک می کند. از این رو، نام شناسی کاربردی اساسی در تحلیل و نقد داستان دارد. هرچند داستان نویسی در ایران و ادبیات فارسی سابقه ای طولانی ندارد، در قرن اخیر نویسندگانی در این حوزه فعالیت کرده اند. جلال آل احمد در شمار این نویسندگان قرار می گیرد. از آن جهت که جلال از نویسندگان صاحب سبک ایرانی است و ایدئولوژی های خاصی دارد، نام شناسی شخصیت های داستانی او در تحلیل داستان هایش بسیار پراهمیت است. در این مقاله سعی شده است که به نام شناسی شخصیت های داستانی در مجموعه سه تار پرداخته شود.
معرّفی منظومة تمُرنامه، حماسه ای تاریخی به تقلید از شاهنامه فردوسی و اسکندرنامة نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هاتفی جامی خواهرزادة عبدالرّحمان جامی و از شاعران توانای دورة تیموریست که در همة فنون شاعری بویژه مثنوی های داستانی توانایی و مهارت داشته و به پیروی از نظامی چند منظومة داستانی به نام های لیلی و مجنون، شیرین و خسرو، هفت منظرو تَمُرنامهپدید آورده است. وی اواخر عمر منظومه ای حماسی به نام شاهنامهدر فتوحات شاه اسماعیل صفوی سرود که ناتمام ماند. علاوه بر مثنوی های یادشده، از هاتفی دیوان شعری در دست است. تَمُرنامهمهم ترین و بهترین اثر اوست که حماسه ایست تاریخی در گزارش زندگی، جنگ ها، دلیری ها، کشورگشایی ها و ویران گری ها و خون ریزی های تیمور. هاتفی این منظومه را بر بنیاد ظفرنامةشرف الدّین علی یزدی سروده است و چنان که هم خود او گفته و هم مقایسة این دو متن نشان می دهد، به ظفرنامهکاملاً وفادار بوده و جز پاره ای تعبیرهای شاعرانه که لازمة نظم است، چیزی بر متن نیفزوده، بلکه گاه چیزهایی از آن کاسته است. هاتفی در ساخت و پرداخت این اثر حماسی از یک سو شاهنامةفردوسی و از دیگر سو اسکندرنامةنظامی را سرمشق ساخته است. پاره ای از شگردهای بلاغی آن بیش تر از شاهنامهو نیز ساختار کلّی کتاب از اسکندرنامهاثر پذیرفته است. تَمُرنامهافزون بر ارزش ادبی که دارد از لحاظ تاریخی نیز درخور توجّه است و منبعی موثّق است در شرح حال تیمور و کشورگشایی های وی.
اسلوب خطاب و بیان در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
55 - 74
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل اسلوب خطاب در هر متنی، موضوعی جدید و شایسته پژوهش است. مقصود از اسلوب خطاب، شیوه ها و شگردهایی است که گوینده/راوی مخاطبان و شخصیت های متن را از طریق آنها مورد خطاب قرار می دهد و با آن ها گفتگو می کند. خطاب در اینجا اعمّ از خطاب مستقیم و رودرروی با مخاطب است، بلکه هر نوع شیوه روی آوری به شخصیت ها و مخاطبان درون متنی و برون متنی را در بر می گیرد. این پژوهش، شیوه ها و شگردهای خطاب را در شعر حافظ بررسی و تحلیل می کند؛ یعنی بازکاوی این موضوع که در شعر حافظ، مخاطبان و شخصیت های مختلف به چه طریقی مورد خطاب قرار می گیرند و شاعر با هر کدام از چه فاصله، زاویه و جایگاهی سخن می راند. برای این منظور ابتدا درباره انواع مخاطب در شعر حافظ با توجه به مقام فکری و اجتماعی آن ها بحث کرده، سپس شگردها و تکنیک های هنری شاعر را در خطاب به این مخاطبان با در نظر داشتن اندیشه شعری او توصیف و تحلیل نموده ایم.
سوسن و سیر (بررسی بیتی از خسرو و شیرین نظامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
53 - 62
حوزههای تخصصی:
درباره خسرو و شیرین نظامی به عنوان یکی از شاهکارهای ادب غنایی، مقالات و پژوهش های فراوانی انجام شده و هر یک ازاین پژوهش ها این اثر ارزشمند را از دیدگاهی مورد بررسی قرار داده است. امّا آنچه که دارای اهمیت بیش تری است شروح نوشته شده بر خسرو و شیرین است. دلیل این اهمیت نیز کمکی است که این شروح و تفاسیر در فهم ابیات نظامی و درنتیجه گشوده شدن راه برای پژوهش های دیگر می نمایند. امّا باید گفت علی رغم دقّتی که شارحان در شرح خسرو و شیرین به خرج داده اند، گاه ابیاتی مشاهده می شود که هنوز در پرده ابهام باقی مانده و یا به نظر می رسد شرح مناسبی از آن ها ارائه نشده است. از جمله این ابیات، بیتی است که در بخش «دیدار خسرو و شکر اصفهانی» آمده و در متن مصحَّح وحیددستگردی این گونه ضبط شده است: به سوسن بوی شه گفتا: چه تدبیر؟ سمنبر گفت: سالی سوسن و سیر در این پژوهش سعی شده با بررسی تمامی شروح خسرو وشیرین و اختلاف نظر شارحان و پژوهشگرانی که درباره این بیت اظهار نظر کرده اند و هم چنین با بیان دلایل و شواهد دیگر از متون و شعرای دیگر، معنی و مفهوم صحیح تری برای این بیت ارائه شود.