فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
191 - 230
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل پراهمیت در خوانش مقالات، نحوه تعامل شمس تبریزی با مخاطبانش است. ساختار مقالات بیش از هر مطلب دیگری، متأثر از نگاه مداوم شمس به مخاطب بوده است. شمس تبریزی در لابه لای مقالات به تبیین جایگاه و نقش مخاطب در تکوین اثرش، مخاطب خاص و چگونگی تعامل با وی پرداخته است. وی نه مخاطب محور نه مخاطب سالار و نه مخاطب ناشناس بوده است؛ او مخاطب گزینی بوده که وسواس فراوانی در تخصیص خطاب و کلام داشته است. بیان مختصر و موجز، نامأنوس، دیریاب و دشوار و پرابهام شمس با مخاطبان خویش در مواضعی از مقالات، تغییر و نوسان یافته است. روی سخن شمس در مقالات ، بیشتر با مخاطبان زبده ای بوده که عمدتاً قادر به درک و دریافت زبان ویژه وی بوده اند؛ ازاین رو، وی در مقالات تلاش کرده است تا به نحو مؤثری با آنان ارتباط برقرار کند. در این مقاله، نویسنده به شیوه تحلیلی و توصیفی، در پی تبیین شیوه هایی ارتباطی است که شمس با به کاربستن آن ها بر ذهن و ضمیر مخاطبان تأثیر گذاشته است.
ماه هاماوران یا شاه هاماوران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان رستم و اسفندیار کتایون برای این که مانعِ رفتنِ پسرش اسفندیار به سیستان و رویارویی با رستم بشود خدمات و پهلوانی های رستم را یادآوری می کند و از جمله می گوید: «همان ماه هاماوران را بکشت/نیارست گفتن کس او را درشت» در این بیت منظور از ترکیب «ماه هاماوران» سودابه است و با این که فقط در یک نسخه (لندن/ بریتانیا 675 ه.ق) آمده در همه چاپ های معتبر و نیمه معتبرِ شاهنامه انتخاب شده است، امّا نگاشته بیش ترِ دست نویس ها، «ش اه هاماوران» است ک ه فق ط در بعضی چاپ های سنگی و کم اعتبارترِ شاهنامه دیده می شود. چون در گزارش نبرد هاماوران در شاهنامه ، شاه هاماوران از رستم زنهار می خواهد و به دست او کشته نمی شود مصحّحان، وجهِ «شاه هاماوران» را نادرست انگاشته و رها کرده اند، در حالی که بررسیِ منابعِ متعدّدِ فارسی و عربی نشان می دهد که از داستان جنگ هاماوران چند روایت (حدّاقل سه گزارش) مختلف وجود دارد که در بعضی از آن ه ا شاه ه ام اوران زنده می ماند و در برخی دیگر به دست رستم کشته می شود. مأخذِ اشاره بیتِ مذکور دسته دوم از روایاتِ مربوط به عاقبت کار پادشاه هاماوران و مستند بر مآخذ اصیل و حتّا کهن تر از شاهنامه است که اتّفاقاً در بیتی دیگر از داستان رستم و اسفندیار هم بازتاب یافته است. بر این اساس ضبط «شاه هاماوران» که بِظاهر نادرست می نماید به لحاظِ داستانی معتبر است و از نظر ضوابط تصحیح متن نیز به دلیلِ استناد بر اکثر نسخ و دشوارتر بودن نسبت به وجه «ماه هاماوران» باید در متنِ نهاییِ شاهنامه بیاید.
مفهوم درد از دیدگاه محتشم کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی دستگاه فکری محتشم کاشانی، مقوله درد است. محتشم، درد درونی و حقیقی را مبنای حرکت در این عالم، عامل رافع حجاب دل، باعث رسیدن به لذّت پایدار و موجب خلوص عیار عشق می داند. در نقطه مقابل، بی دردی را مایه هلاکت و نابودی، موجب ملال و افسردگی و حجاب راه انسان معرفی می کند. این مقاله،به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین موضوع درد در شعر محتشم می پردازد؛و نیز سیری است در اشارات تأمّل برانگیز این شاعر بزرگ، درباره اهمّیت درد، نشانه هاو لوازم راه درد، لذّتِ درد، انواع درد، فواید و اثرات درد، عوارض بی دردی، عوامل درمان کننده درد؛ و این که درد، باعث حرکت و شوقِ حیات است، و آن چه را که اوصاف غیر انسانی است از وجود انسان می زداید و تا حدّ ممکن، اوصاف روحانی را برای او محقق می سازد تا انسان با التزام به اخلاق و اطوار اهلِ درد، به انسان واقعی که شایسته مقام خلافت الهی است برسد.
مقایسه ساختار سه منظومه ی عُروه و عفرا، ورْقه و گلشاه و لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
107 - 126
حوزههای تخصصی:
داستان عُروه و عفراء، داستان عشق عذری عربی است عیوقی با اقتباس از منابع عربی، این داستان را به صورت منظومه ای عاشقانه در آورده و موضوع حماسه و عشق را با هم درآمیخته است. نظامی، با استفاده از روایت های عربی، داستان لیلی و مجنون را به نظم کشیده است. این منظومه ها: «عُروه و عفراء»، «ورْقه و گلشاه» و «لیلی و مجنون» ریشه در روایت عربی دارند هر سه نمایانگر عشق عذری اند و نگاه مردم سالاری جامعه ی عرب در مورد زن، ناکامی و مرگ، گره های کور هر سه داستان می باشد. این مقاله با روش تحلیلی - تطبیقی ماجراهای عاشق و معشوق را بررسی و مقایسه می نماید و جدول تطبیقی نقش مایه های هر سه روایت و نمودارهای حرکتی را ترسیم می نماید و به این سوال اصلی پاسخ می دهد که آیا می توان میان مضامین این سه روایت، رابطه ی مشخصی ایجاد نمود؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که حضور اندیشه عقل گرا، در انتخاب شخصیت ها و جایگاه آنان تأثیر فراوانی دارد. مضمون و نقش مایه های هر دو روایت ایرانی برگرفته از داستان «عُروه و عفراء» می باشد که هر دو نمودی از عشق عذری است.
بررسی و تحلیل آیین های مربوط به ازدواج در مثنوی معنوی و غزلیات شمس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 66
حوزههای تخصصی:
مولانا در مثنوی و غزلیات شمس به عنوان یک عارف عاشق، از اجتماع و موضوعات پیرامون مردم غافل نبوده و آثار خود را به محل تلاقی مسائل شخصی و اجتماعی بدل کرده است. در میان این مسائل، پرداختن به آیین ازدواج درخور توجه است. در مقاله حاضر، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، آداب و رسوم مربوط به ازدواج در مثنوی و غزلیات شمس بررسی شده تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که کارکرد اصلی ذکر آیین هایی چون «خواستگاری و خوزه گری، چادر و روبند افکندن و مستوری عروس، مهریه، تعیین روز و ماه سعد، بردن هدیه (دست پیمان، نشانی و قماش)، آذین بستن کوی و برزن، آراستن عروس و حنابستن او، دست-افشانی و سماع و ساز و آواز، جهیزیه و شب گِردک یا زفاف»، در دو اثر مذکور چه بوده است؟ به نظر می رسد مولانا از ین طریق، به تشریح و تبیین بخشی از منظومه فکری خود پرداخته و موجب سهولت در فرایند درک مخاطب از مهین ترین موضوعات عرفانی، دینی، تعلیمی و عاشقانه شده و به مفاهیم انتزاعی، عینیت بخشیده است. ضمن اینکه تشریح کیفیت آیین های پیرامون ازدواج در فرهنگ ایرانی به جنبه های اجتماعی و مردمی شعر مولانا قوت بیشتری بخشیده است.
ماهیت و کارکرد تصویر نمادین در شعر نیما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تصویر از اساسی ترین اصطلاحات نقد ادبی و از مباحث بنیادی بلاغت امروز است. این مقاله بر آن است که ویژگی و کارکرد تصویر نمادین شعر نیما را بررسی نماید. بنابراین نماد و همچنین شاخصه های ایماژ نمادین در شعر نیما با بحث از: گنگی ذاتی، تأویل پذیری و چند معنایی، وحدت ایده و تصویر و ساختار ارگانیک تبیین شده، و به نظم افکار و احساسات و القای احساس و عاطفه، دو نقش و کارکرد مهم ساختار تصویر در شعر نیما پرداخته شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی و کتابخانه ای است. هدف از مقاله حاضر ارزیابی تصاویر شعر نیما از منظر منطق تخیلی خاص و بررسی کیفیت نظام ایماژی در شعر او با تکیه بر نظریه های زیبایی شناسی ادبی مدرن و مطابقه آن با مکتب های ادبی است. یافته ها گویای آن است که ماهیت، کارکرد و فرآیند تصویر نمادین با توجه به نگرش او به مکتب های ادبی، متفاوت است. با توجه به طرح مسایل اجتماعی و سیاسی و گرایش نیما به وقایع اجتماعی، قلمرو معنایی این ساختار از تصویر در شعر او، نمادگرایی انسانی -اجتماعی است و ساختار اندامیک نماد، یکی از شاخصه های بارز تصویرگری نمادین در شعر نیما است.
انسان خودشکوفا و خودشکوفایی سعدی با رویکرد تطبیقی به نظریه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
1 - 36
حوزههای تخصصی:
روان شناسی انسان گرا (Humanistic) از مکاتب روان شناختی نیمه دوم قرن بیستم است و سعی در کشف خودآگاهی، رشد و کمال، خودشکوفایی، خلاقیت و توان مندی های بالقوه و بالفعل انسانی دارد. پدر معنوی اندیشه های این مکتب، آبراهام مزلو است. مزلو بر آن بود که رفتار انسان توسط سلسله مراتب نیازها برانگیخته می شود که در قالب یک هِرَم ترسیم می گردد. در رأس هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو خودشکوفایی (self-actualization) قرار دارد. در واقع مزلو نخستین روان شناسی بود که مفهوم خودشکوفایی را مطرح کرد. سعدی شاعری کمال طلب و کمال گراست. دو کتاب گلستان و بوستان او بهترین تصویر واقع گرایی و ایدئال گرایی اندیشه های او را به نمایش می گذارد. سعدی یکی از بزرگ ترین شاعران ادب فارسی است که علاوه بر آنکه سخنش در فصاحت، بلاغت و زیبایی در اوج قرار دارد، محتوای سروده ها و نوشته هایش نیز مورد توجه بوده و به شیوه های گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بسیاری از اندیشه های سعدی با مفاهیم روان شناختی امروز قابل تطبیق اند. در بسیاری از گفتار سعدی، مفهوم خودشکوفایی را مطابق آنچه مزلو بررسی کرده است، به طور کاملاً واضح می توان تشخیص داد. در این مجال، مفهوم خودشکوفایی و انسان خودشکوفا را در آثار و نوشته های سعدی به بحث می نشینیم.
بررسی کاربست برخی از ساخت های تازه در شعر طنز انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
219-246
حوزههای تخصصی:
طنز نوعی ادبی است که، جنبه های بد رفتارهای بشری، ضعف های اخلاقی و فسادهای اجتماعی و یا اشتباهات انسان را به شیوه ای تمسخر آمیز و اغلب غیر مستقیم بازگو می کند و هدف آن اصلاح است. گاهی اغلب جوامع دچار مشکلات و رنج های اجتماعی، سیاسی و... شده و یا حاکم و مردم آن جامعه دچار مفاسد اخلاقی می شوند؛ در چنین شرایطی طنز با کارکرد های مختلف سیاسی، اجتماعی و... در قالب های مختلف از جمله شعر به رسالت خود می پردازد و شاعران طنزپردار آثاری را به وجودمی آورند؛ که این سؤال مطرح می شود، آیا با تولید این همه اثر طنز در شعر انقلاب اسلامی که در هیأت طنز سیاسی، اجتماعی و البته طنز زبان گرا فرانمودند، ساخت های بدیع و تازه ای در این کارها قابل ردیابی، دسته بندی و بازشناخت پدیدآمده است؟ در این پژوهش با تحلیل آثاری برگزیده از شاعران طنزپرداز انقلاب، کاربست برخی از ساخت های تازه در شعر طنز انقلاب بررسی و مشخص شده است؛ آن هم ساخت های خاص که باز کمتر بدان ها توجه شده است و در ساحت شعر طنز انقلاب توجه انگیزند. ساخت هایی چون قالب فراغزل، آشفته، شعر فرانو، کوتاه سروده ها (ترانک و آنک) گویش های محلی، زبان محاوره و ترانه گون، طرفه کاری ، انواع نقیضه ها، نظیره، بازی های زبانی و... بایددانست، بررسی کاربست ساخت های نوِ شعر طنز انقلاب درحقیقت تشریح یکی از عمده ترین بسترهای طنز انقلاب محسوب و مشخص می شود که طنزپردازان انقلاب بنا به سلیقه جامعه امروزی و تنگی مجال، برای سرودن اشعار طنز خود استفاده کرده اند. افزودن بر لطف کلام و تأثیر آن، فاصله گرفتن از برخی شگردهای دست پرسوده و همگرایی ساخت و معنا از دلایل پدیدآمدن برخی از این شگردهاست که به نوعی یافته این مقاله به حساب می آید.
تاریخ سرایش منظومه حماسی «جهان گیرنامه» قاسم مادح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای تبیین و تشریح مجموعة حماسة ملی ایران، نداشتن آگاهی دقیق از تاریخ سرایش و نام سرایندة اغلب منظومه های حماسی پس از شاهنامه، از مهم ترین چالش های پیشِ روی پژوهش گران این حوزه است که سکوت معنادار تذکره ها در این باب نیز بر این مشکل دامن می زند. تنها معادلات سبک شناسی، زبان شناسی و برخی اشارات بینامتنی است ک ه باب گمان زَد را در این زمینه گشوده ن گه داشت ه است. منظومه حماسی جهان گیرنامه نیز از همین دست است. با وجود این که سرایندة آن در ابیات پایانی، خود را قاسم مادح و محل نظم اثر را هرات معرفی می کن د، اما تاریخ نظم اثر هم چنان از سوی پژوهش گران محل تردید و گمانه زنیست، اما نگارنده بر آن است که سرایندة جهان گیرنامه در آخرین بیت این منظومه، علاوه بر مکان، زمان سرایش اثر را نیز در قالب ماده تاریخ بیان کرده است و 1077 ه.ق را سال بنظم کشی دن آن اعلام می کند. بررسی شواهد و قرائن زبانی، تاریخی و ادبی، تعلّق این منظومه را به نیمة دوم قرن یازدهم تأیید می کند.
بررسی مضامین اشعار کارگری در دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
1 - 25
حوزههای تخصصی:
در بررسی ها و طبقه بندی های موضوعی شعر فارسی معاصر، به خصوص از دوره مشروطه به بعد، با نوع ادبی جدیدی به نام «شعر کارگری» و «ادبیات کارگری» رو به رو هستیم که تاکنون به طور اختصاصی به بررسی مضامین آن پرداخته نشده است. در این مقاله سعی شده است که ریشه های ظهور ادبیات کارگری در دوره مشروطه تا حد امکان نشان داده شود و میزان تأثیرگذاری اندیشه های کارگری انقلاب روسیه در آثار شاعران کارگری دوره مشروطه ترسیم گردد و مضامینی که در این اشعار به کار رفته اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند؛ در نهایت، به این نتیجه می رسیم که این نوع ادبی تمام همّت خود را صرف ایفای حقوق کارگران و مظلومان نموده و نهایت تلاش خود را در آگاهی بخشی و یاری کردن شان کرده است تا آنان را به مقاومت و پایداری، هم در برابر فقر و نداری و هم در برابر ظلم و ستم سرمایه داران و حکومت حاکم دعوت نماید.
نقدی بر کتاب «لیلی و مجنون قاسمی گنابادی» به تصحیح دکتر زهرا اختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لیلی و مجنون یکی از مهم ترین مثنوی های قاسمی گنابادی است که نظیره ای نسبتاً خوب برای لیلی و مجنون نظامی گنجوی قلمداد می شود. این مثنوی برای اوّلین بار توسط دکتر زهرا اختیاری تصحیح شد. کتاب حاضر که انتشارات آهنگ قلم آن را منتشر کرده است؛ همراه با اغلاط زیادی است که در نوشته حاضر به پاره ای از آن ها اشاره می شود. در این نوشتار، فقط به نقد مقدمه و تعلیقات کتاب پرداخته ایم و بحث درمورد متن تصحیح شده را به دلیل مشکلات مستوفای آن به فرصتی دیگر موکول کرده ایم. اشتباهات متعدد مصحح، اشکالات ویرایشی گوناگون، اغلاط چاپی فراوان، تعلیقات و توضیحات نا کافی و گاهی غلط و توضیحات غلط درج شده در مقدمه نشان گر نا استواری و تسامح در این ویراست و ضرورت چاپ دوباره این اثر به شیوه ای محققانه و مدققانه است. x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x x
گذر از رمز به تعلیم خوانش انتقادی دو بیت رمزی در اولین داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
128 - 156
حوزههای تخصصی:
سال هاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی می بایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آن ها در آثاری از باشد که تقدم زمانی بر مثنوی داشته اند؛ زیرا در تعلیم، معلم ناگزیر از رعایت عهدهای ذهنی و و روش های بیانی است که از ابتدا برگزیده است. در این پژوهش برای آزمودن صحت این فرضیه، دو بیت متوالی تمثیلیِ نخستین حکایت مثنوی ، داستان معروف «شاه و کنیزک»، و ارتباط آن ها با یکدیگر و با کل داستان، نمونه قرار گرفت. با تکیه بر ابیات و جملاتی از آثار منظوم و منثور مولوی که پیش از مثنوی تصنیف شده اند و نیز تکیه بر ابیات خود مثنوی ، خوانش دو بیت مورد بررسی قرار گرفت و با شروح دیگر مقابله شد و این نتایج حاصل شد: نخست اینکه دو بیت مورد پژوهش، موقوف المعانی و مصداق صنعت ادبی براعت استهلال و لذا مبین مضمون نخستین داستان مثنوی هستند. دیگر اینکه مضمون دو بیت شناختِ امر اولی از امر ثانوی است. دو دیگر اینکه چون هدف غایی سلوک مولوی بر اساس نی نامه، بازگشت به اصل است، مضمون داستان نخست آشکار می کند که راه بازگشت به اصل در سلوک روحانی مولوی مبتنی بر شناخت است. بر اساس این یافته ها می توان گفت که برای یافتن ساختار مثنوی به عنوان اثری از ادب تعلیمی صوفیانه، خوانش روشمند آثار متقدم مولوی مبتنی بر رمزگشایی و کشف زبان عرفانی او شرط اساسی است.
شیوه بینابین در غزل: نگاهی به غزل های عاشقانه خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
35 - 54
حوزههای تخصصی:
شعر خاقانی را از منظرها و رویکردهای مختلفی مورد نقد و تحلیل قرار داده اند؛ اما نکته ی مهمی که در باب شعر خاقانی تا حدود زیادی مغفول مانده؛ ساحت تغزلی و عاشقانه ی شعر اوست. دو عامل عمده را می توان در این کم توجهی دخیل دانست؛ نخست؛ توانایی کم نظیر خاقانی در عرصه ی قصیده سرایی که عمده ی نگاهها و نقدها را به سمت خویش کشانده و دیگر جنبه های شعر او و از جمله غزلیات وی را تحت تأثیر قرار داده است. دوم، نظرات برخی از محققان نسل قدیم که با نگاهی کلی و اجمالی، غزل های خاقانی را چندان قوی و تأثیر گذار ندانسته اند. در این مقاله با محور قرار دادن غزل های عاشقانه ی خاقانی در صدد پاسخ به این پرسش ها بوده ایم که آیا غزل های عاشقانه ی خاقانی، در روند تکاملی غزل عاشقانه نقش و تأثیری داشته اند؟ آیا نظرات مخالفی که برخی از محققان در باب جنبه های تغزلی شعر خاقانی ارایه کرده اند با واقعیت شعر او همخوانی دارد؟ آیا خاقانی توانسته است در غزل هایش خود را از کمند روح قصیده پرداز و دشوارگوی خود برهاند؟ یافته های این پژوهش، نشان دهنده ی آن است که خاقانی ضمن تأثیرات عمیقی که بر شعر شاعران غزل سرای پس از خویش گذاشته، نقش مهمی در تحول و تکامل عاشقانه های شعر فارسی نیز داشته است و او یکی از حلقه های اصلی پیوند میان تغزلات شاعرانی مثل رودکی، فرخی و منوچهری به عنوان آغازگران شعر عاشقانه ی فارسی و غزل های مولوی، سعدی و حافظ به عنوان خداوندان عرصه ی غزل و عاشقانه سرایی است.
تحلیل ساختارگرایانه اشعارپروانه نجاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
97 - 130
حوزههای تخصصی:
پروانه نجاتی از جمله شاعران متعهد معاصر است که بخش عمده اشعارش به موضوع دفاع مقدس اختصاص یافته است. وی با به کارگیری زبان ساده و عاطفی توانسته است سبک ویژه ای را در سخنش ایجاد کند. با تحلیل این دسته اشعار او می توان به ویژگی های اصلی شعر این شاعر دست یافت؛ بدین منظور در این پژوهش، به بررسی شعر او به ویژه اشعار دفاع مقدس، به شیوه نو و ساختارگرایانه پرداخته ایم و سه مؤلفه انسجام، آشنایی زدایی و ساختار تصویر را که از بحث های مهم ساختارگرایی است، محور بررسی ها قرار داده ایم تا بتوانیم علل زیبایی و انگیزش شعر نجاتی از نگاه ساختارگرایانه را که مسئله اصلی پژوهش ماست، دریابیم. حاصل پژوهش نشان می دهد که به کارگیری عنصر عاطفه و بازنمایی حقایق به شیوه توصیف و آشنایی زدایی از موازین ادبی گذشته است که شعر این شاعر را برجسته نموده است و در حقیقت، صمیمیت و سادگی زبان شعر وی، نوعی آشنایی زدایی از اصول و سنّت های ادبی است که درک معنا را به دلیل ملموس و عاطفی بودن، لذّت بخش می کند؛ علاوه بر این در این پژوهش، به سؤالاتی در باره شیوه های عمده آشنایی زدایی، ساختار تصاویر و وجود کلان تصویر در اشعار وی پاسخ داده شده است.
عبرتهای عاشورایی در ادب آیینی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت عاشورا یکی از مهمترین وقایع زنده و پویای تاریخ اسلام است. بسیاری از شاعران و سخنوران در سرودههای خود با تأثیر از آن، جانهای تشنه مشتاقان و طالبان حق را سیراب نموده-اند؛ بهطوریکه امروز ما با اقبال گسترده شاعران در ادبیات عاشورایی مواجه هستیم. با توجه به اینکه نهضت عاشورا بر مبنای اختلاف در دو نگرش حق و باطل شکل گرفته است؛ بنابراین ماهیت این واقعه تبیین مرز خوبیها و بدیهاست و نشان از رویارویی چهره حسینی در مقابل چهره یزیدی دارد. شاعر معاصر که شاعری آگاه و ژرفبین است و زوایای این نگرشها از نگاه تیزبین او مغفول نمانده است، به درستی سعی در بیان اثبات حقطلبی حسین)ع( و دنیاطلبی یزید در شعر عاشورایی دارد. مقاله حاضر به بررسی مفاهیم مثبت و منفی در دو جبهه حق و باطل میپردازد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست .پرکاربردترین مضمون عبرتهای عاشورایی شهادت-طلبی، بصیرت، عدالت و احیای دین است که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر شاعران مورد مطالعه داشتهاست و اسرافیلی، ژولیده، حسینی، حمیدزاده و باقری بیشترین میزان عبرتهای عاشورایی را در شعر خود به کار بردهاند.
تبلور آزادی در اشعار قهّار عاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
157 - 176
حوزههای تخصصی:
آزادی به عنوان یک مقوله هنجاری از زمان های بسیار دور تا امروز در گستره شعر و ادبیات فارسی با ابعاد گوناگون و وسیعی قابل بحث است. هر چه به زمان کنونی نزدیک می شویم، آزادی بارورتر و پررنگ تر دیده می شود. شعر و ادبیات معاصر فارسی افغانستان در دهه های اخیر، همگام با تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی، تجارب تلخ اشغال روس ها و جنگ های ویرانگر داخلی را به همراه داشته است؛ بنابراین آزادی به عنوان عنصر کلیدی در لابه لای اشعار قهّار عاصی، شاعر مشهور و معاصر افغانستان، در گستره ادبیات پایداری مطرح است و ابعاد وسیعی از آزادی اجتماعی، آزادی سیاسی، آزادی فکری، آزادی میهنی و آزادی زنان را دربرمی گیرد؛ بدین لحاظ در این پژوهش کوشش شده است تا بن مایه های آزادی در اشعار قهّار عاصی از نظر گستردگی و عوامل مهمی که در اشعار او دخیل بوده است، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مقایسه روایت شناسی در دو منظومه غنایی اثر نظامی بر اساس الگوی گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی از موضوعات جدید در عرصه ادبیات است و فرمالیست های روسی نخستین گروهی بودند که در زمینه روایت مطالعات اساسی و گسترده ای انجام دادند. در این میان آلژیرداس ژولین گرماس از نظریه پردازان مطرح است که الگوی کنشی، زنجیره های روایی و مربع معناشناسی از دستاوردهای وی در ساختارگرایی و مطالعات ادبی است؛ بنابراین، در مقاله پیش رو تلاش شده است تا دو منظومه غنایی «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» نظامی گنجوی با تکیه بر نظریات گرماس، بررسی و تحلیل شود؛ زیرا الگوی گرماس قابل انعطاف است و نسبت به مدل دیگر نظریه پردازان ظرفیت بیشتری برای تجزیه و تحلیل داستان دارد. هدف از انجام این پژوهش دست یافتن به میزان انطباق این دو اثر غنایی و عاشقانه با الگوی گرماس (الگوی کنشی، زنجیره های روایی و مربع معناشناسی) است. حاصل این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام شده، بیانگر این است که داستان های غنایی «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردارند و در قالب نظری ه گرماس قاب ل بررسی و تحلیل هستند.
کارکرد القایی واژگان در کتاب «آن بیست و سه نفر» در جست و جوی ویژگی های واژگان نوع ادبی خاطرات اسیران جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
131 - 156
حوزههای تخصصی:
«آن بیست وسه نفر» خاطرات اسارت احمد یوسف زاده است. او در زمره 23 نوجوان بسیجی است که در جنگ ایران و عراق اسیر می شوند. اهمّیت این کتاب در پرداختن به وقایع تاریخی و شکنجه های نوجوانان در زندان های عراق، با زبان کودکانه و بی آلایش و عبارات محاوره ای و لهجه محلّی است. در پژوهش حاضر، از رهگذر طبقه بندی واژگان مرتبط با جنگ و اسارت، نقش و کارکرد القایی واژگان کتاب مذکور در بازنمایی فضای مورد توصیف نویسنده، بررسی و تحلیل شده است. هدف، دستیابی به ویژگی های واژگان نوع ادبی فرعی خاطرات اسیران جنگ (آزادگان) در زبان فارسی و به دست دادن چارچوبی برای تحلیل آنهاست. طیف واژه هایی که نویسنده برای ثبت خاطراتش استفاده می کند، به همراه بسامد هر یک از واژه ها، داده های کافی برای تحلیل شیوه بازنمایی واقعیت در این نوع متن ها و نقش واژگان را در القای فضا و معنای مورد نظر نویسنده به دست می دهد. این بررسی نشان می دهد واژه های خاص نوع ادبی خاطرات اسیران، بیشتر حول اصطلاحات نظامی، واژه های مرتبط با اسارت، مکان ها، اشخاصی که نویسنده با آنها زندگی می کند یا آنان را به خاطر می آورد، واژه های مرتبط با ادبیات جنگ و مکان هایی که نویسنده در آنها به سر برده، هستند. یافته های این پژوهش، چارچوبی برای تحلیل واژگان این نوع ادبی به دست می دهد که واژه ها را در یک طبقه بندی موضوعی پانزده بخشی قرار می دهد. بازشناسی واژگان این نوع ادبی از طریق مقایسه آن با متون سایر انواع و تعیین بسامد هرگروه از واژه ها، نشان می دهد ذهن اسیران و آزادگان حول چه موضوعاتی حساس بوده و این موضوعات تا چه اندازه در نظر آنان اهمّیت داشته است.
بررسی الگوی نجات در روایتی تعلیمی از اسرارنامه بر اساس نظریه تقابل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب فارسی سرشار از حکایت های واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جسته اند. اسرارنامه عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایت های تمثیلی در انتقال اندیشه های تعلیمی شاعر اهمیت ویژه ای دارند. تمثیل ها علاوه بر کاربرد تعلیمی و سرگرم کنندگی، ایجاد التذاذ ادبی در مخاطب و...، ابزاری برای تبلیغ گفتمان عرفانی نیز به شمار می آیند. بنابراین در گفتمان عرفانی، حکایت پردازی وسیله ای است برای تولید معنا به شکلی تلویحی و ضمنی. الگوی دوبنی شیوه متداول قصه های کهن برای بیان مقصود است و نظام تقابل های زبانی از مهم ترین عوامل شکل گیری معنا در حکایت های دوقطبی است که قصه پرداز با قرار دادن کنشگرهای روایت در جایگاه تقابلی با همدیگر، به تولید معنا می پردازد. ساختار برخی حکایت ها در اسرار نامه از روبه روی هم قرار گرفتن نفس و جان شکل می گیرد. حکایت «آن روباه که در چاه افتاده بود...» یکی از تمثیل های جذاب در بیان رهایی از عالم ظلمانی یا غلبه بر نفس است. این نوشتار با استفاده از روشتوصیفی تحلیلی بر اساس نظریه تقابل ها به تفسیر نشانه ها در حکایت مذکور می پردازد. بهره گیری از تقابل های دوتایی در مطالعه متون مختلف نشان می دهد که چگونه واژه ها و عبارت های معمولی می توانند به گونه ای به کار روند که نوع خاصی از تفکر و رفتار را تعلیم دهند یا تثبیت کنند. عطار با استفاده از تمثیل، گستره سخن را افزایش می دهد و می کوشد در مخاطبان خود، شناخت و باور پدید آورد یا حداقل آن ها را متقاعد سازد که از خطرات نفس بپرهیزند.
تحلیل کارکرد ساختار اپیزودیک در تاریخ بیهقی با تکیه بر «واقعه بوبکر حصیری» و «حکایت افشین و بودلف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
59 - 84
حوزههای تخصصی:
تربیت دیوانی، وابستگی به هرم قدرت، ملاحظات سیاسی و محافظه کاری، بیهقی را در به کارگیری بیان پوشیده و کنایی/تلویحی ملزم ساخته است. یکی از راهبردهای بیهقی برای بیان انتقادات پوشیده و غیرمستقیم، به کارگیری ساختار اپیزودیک در تاریخ نگاری است. او در ضمن روایات فرعی به بهترین وجه و به صورت غیرمستقیم، انتقادات خود را مطرح کرده است. این مسئله به صورت مشخص در حکایت افشین و بودلف نمود یافته است. نتایج حاصل از دریافت و تشریح حکایت مذکور در تاریخ بیهقی و در پرتو متون موازی همانند فرج بعد از شدت نشان می دهد که بیهقی از زبان شخصیت های ماجرا، صفاتی به افشین نسبت می دهد که محتملاً این صفات منفی با ارجاع به روایت اصلی به صورت ضمنی تعریض و انتقاد از احمد حسن میمندی است. مقایسه حکایت افشین و بودلف از بیهقی با روایت دهستانی نیز نشان می دهد که در روایت دهستانی، تنها نام افشین ذکر شده و هیچ یک از صفاتی که بیهقی به او نسبت می دهد وجود ندارد. به واقع این صفات افزوده های خود بیهقی است و با ذکر و تأکید بر صفاتی که به افشین نسبت می دهد، گویا بر آن است تا مخاطب از کارکرد تلویحی و کنایی این ساختار اپیزودیک آگاهی یابد و به واسطه آن به هدف اصلی او از ذکر این حکایت که به احتمال انتقاد از احمد حسن میمندی است، پی برد.