فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
150 - 190
حوزههای تخصصی:
عقل آدمی و نیروی آن از اساسی ترین مقوله هایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحب نظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آن گونه که در مورد مسئله عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداخته اند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزش های اخلاقی، چه در زمینه شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینه ادا کردن آن ها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژه ای دارد؛ چنان که می دانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقل شناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، به وسیله عقل محقق می شوند. ارزش های اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشه سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهان بینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل به طور کلی و به ویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقی تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا می کند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفت شناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاین رو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان به سوی اکتساب فضیلت ها و سعادت و بازدارنده او از ورطه هلاکت است.
بررسی جنبه های حماسی در هنر قصه گوی تصویری «پرده خوانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرده خوانی نوعی از قصه گویی حماسی با استفاده از پرده های نقاشی است که روی پرده ها صحنه هایی از داستان های حماسی، اسطوره ای و مذهبی ترسیم می شوند. تلفیق سه عنصر کلام، تصویر و اجرا (بازی گری) باعث شده است که این هنر مؤثرترین و نمایشی ترین شکل قصه گوییِ حماسی در میان هنرهای سنتی ایران به شمار آید. پرده خوانی، با وجود برخورداری از اوصاف منحصربه فرد، در مقایسه با دیگر هنرهای ایرانی، به طور دقیق بررسی نشده است. در این مقاله کوشش می شود به مباحثی مانند چیستی ریشه های پرده خوانی و چگونگی اجرای آن و نیز بررسی جنبه های حماسی این هنر قصه گوی تصویری بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سابقه و ریشه هنر پرده خوانی به پیش از اسلام و مشخصاً دوران ظهور مانی، پیام بر نقاش ایرانی، بازمی گردد. پس از اسلام و به ویژه در روزگار صفویه، توجهی فراوان به پرده خوانی شد و این هنر توسعه یافت. زیرا به علتِ برخورداری از جنبه های حماسی، هنری وحدت بخش تلقی شد. براساسِ پژوهش ها، وجه حماسی این هنرِ دیرینه از روایت های شاهنامه فردوسی و حماسه های مذهبی (به عنوانِ متون و منابع اصلی روایت های پرده خوانان) اخذ شده است. حماسه موجود در روایت به دو رکن دیگر پرده خوانی یعنی نقاشی و بازی گری وجهی حماسی بخشیده است؛ به گونه ای که می توان پرده خوانی را هنر حماسیِ قصه گوی تصویری نامید.
حماسه ایرانی در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی با گزارش ویلیام جونز و ترجمه بخش هایی از آن به شعر لاتین و نثر فرانسوی تا حدی در غرب شناخته شد و پس از آن شخصیت هایی چون لوئی لانگلس، ارنست رنان، ژان ژاک آمپر، نولدکه اعلام کردند که حماسه ملی ایرانیان برترین حماسه جهان است. چگونگی نفوذ شاهنامه فردوسی در فرانسه و میزان تأثیرپذیری فرانسویان از داستان های شاهنامه مسأله اصلی پژوهش است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. از قرن هجدهم و پس از انقلاب کبیر فرانسه، در ادبیات فرانسه نهضت بی مرزی در ادبیات شکل گرفت که توجه آنان را به آثار ادبی دیگر ملل معطوف ساخت. با گسترش شرق شناسی در اروپا روند نهضت ترجمه سرعت گ رفت. اولین ترجمه ها از بخش هایی از شاهنامه توسط لوئی لانگلس، دو والنبورگ و بیانکی انجام گرفت، اما ترجمه و تصحیح انتقادی ژول مول از شاهنامه فردوسی که چهل سال به طول انجامید و در سال ۱۸۷۷.م در هفت جلد منتشر گردید. پس از این ترجمه نویسندگان فرانسوی چون آلفرد دلوو، موریس مترلینگ، نولدکه نقدها و تحقیقاتی پیرامون شاهنامه انجام دادند که باعث تأثیرپذیری شاعران فرانسوی چون آبل بونار، ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، پل فور، آندره ژید از شاهنامه گردید.
چاره گری پیران فرزانه در بخش اسطوره ای شاهنامه
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی زندگی نامه، شرح سرگذشت و فراز و نشیبِ حیات و برآمدن و بالیدن قوم ایرانی است و وجوه و ابعاد مهم و ارزنده فراوانی دارد. یکی از این ابعاد مهم، چند و چون تدبیر و چاره اندیشی شاهان، پهلوانان و دانایان ایرانی و حتی غیر ایرانی در برخورد با مشکلات، تنگناها، بحران ها و امور مهم و سرنوشت ساز است. از این میان نقش پیران و بزرگان ایرانی و تورانی در چاره اندیشی ها، انکارناپذیر، بلکه اساسی و تعیین کننده است. در این مقاله، وجوه و ابعاد این چاره گری ها را در میان پیران و دانایان اعم از پهلوانان و وزیران بررسی و مقایسه کرده و به نقش زیست بوم و ملیت این افراد در کم و کیف این چاره گری ها پرداخته ایم. نتیجه اینکه مهمترین جلوه های چاره گری در شاهنامه، در میدان جنگ، تعیین سرنوشت شاهان و حفظ سرزمین و تدبیر فرزندان و وابستگان بازتاب یافته است و در این موارد، پیران ویسه، زال و گودرز هریک در شرایط و جایگاه های مختلف و کم و بیش متفاوت، برای حل مشکلات شاهان، پهلوانان و مردم کشور خود چاره گری هایی کرده اند. چاره اندیشی های زال بیشتر به حل مشکلات خاندان خود، بویژه رستم و گاه نیز تعیین سرنوشت شاه معطوف است؛ پیران ویسه در برقراری و دوام صلح بین ایران و توران و نیز بازداشتن افراسیاب از تصمیم ها و اقدامات نابخردانه، چاره اندیشی کرده و گودرز بیشتر در میدان جنگ چاره گری نموده است.
بررسی عناصر ایدئولوژیک در رمان «بابایار» اثر محمدرضا یوسفی
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
211 - 238
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی به دلیل پیوستگی ناگزیر با عقاید و افکار افراد، همیشه در روند تصمیم گیری ها و جریانات زندگی مردم نقشی انکار ناپذیر داشته و دارد. نویسندگان آثار ادبی نیز از این امر مستثنی نبوده و بی تردید آن ها نیز متأثر از ایدئولوژی های خود هستند؛ علاوه بر آن گاهی نیز ایدئولوژی های نظام آموزشی مسلط بر جامعه را تبلیغ می کنند. از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی رمان «بابایار» نوشته محمدرضا یوسفی را از منظر ایدئولوژی های آشکار و پنهان بر اساس آرای مارکس، آلتوسر، گرامشی بررسی کرده است. در این پژوهش معلوم گردید بیشتر ارزش های مورد بحث در این آثار عبارتند از راستگویی، فداکاری، دفاع از میهن و ... که در این رمان ها به صورت ایدئولوژی آشکار رخ نموده اند که این مسأله به دغدغه نوسندگان و ساختار آموزشی مسلط بر جامعه برمی گردد. از ایدئولوژی های پنهان این کتاب ها نیز می توان به تلاش نیروهای مسلط یا فرادَست برای حفظ حکومت خود بر جامعه فرودست از طریق ساختارهای آموزشی و قهریه اشاره کرد.به هر حال این ایده ها به خوانندگان اجازه می دهد تابه تفسیرتفکرنویسنده بپردازد و با متن درگیر شود.
تحلیل زبان زنانه در شعر سعیده بنت خاطر الفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
165 - 184
حوزههای تخصصی:
زبان همواره محملی برای ظهور باورهای ذهنی، تفکرات و احساسات درونی شاعران بوده است. در این میان زنان شاعر با احساسات، عواطف و زبان زنانه موفق به خلق ادبیات زنانه شده اند. «سعیده بنت خاطر» شاعره برجسته عُمانی است که توانسته با کاربرد زبان، جهانی زنانه را در شعر خویش خلق کند و به تحولات عمیقی در حوزه زبان شعری زنانه دست یابد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی یکی از پیشگامان شعر زنانه عُمان، با تحلیل سیر تحولی ادبیات زنانه در شعر عربی؛ زبان زنانه این شاعر را در دو سطح واژگانی و نحوی، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی می کند و به این سوال اصلی پاسخ داده است که بنت خاطر برای القای چه مفاهیمی از زبان زنانه استفاده کرده است؟ یافته ها نشان می دهد که وی از واژگان زنانه برای بیان مقاصد مختلفی مانند: مخالفت با اندیشه ی مردسالار، بیان مفاهیم دینی و بیان احساسات بهره گرفته است؛ دلی مالامال از تبعیض و نابرابری حقوق زنان در جامعه عربی دارد و اثرات این تفکر فمنیستی در جای جای اشعارش به چشم می خورد. همچنین شاعر از ساختار نحوی زبان زنانه با گفتاری قاطع برای بیان مقاصد سیاسی، اجتماعی خویش بهره می گیرد.
تحلیل« رویکرد روشنفکری» در اشعار ناصرخسرو قبادیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
247 - 269
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین مؤلفه های جنبش خردگرای ایرانی-شعوبیه- و مفهوم روشنفکری می پردازد و در پی پاسخ به این پرسش هاست: رویکرد روشنفکری ناصرخسرو چگونه صورت بندی می شود و اندیشه های او در دیوان قصاید تا چه اندازه با جنبش فکری شعوبیه نزدیک است؟ و شیوه ایفای نقش روشنفکری ناصرخسرو در زمینه ی تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران آن روزگار چگونه است؟ رویکرد روشنفکری ناصرخسرو در دو بحثِ نظری و نقش عمل گرایانه ی روشنفکری قابل تحلیل است. ژرف ساخت روشنفکری در آراء ناصرخسرو بر مینای اندیشه ی خردگرایانه ی ایرانی شکل می گیرد و بر همین اساس در دفاع از حقوق و مقام انسان، معتقد به آزادی اراده، خردگرایی، تکریم مقام انسان و فردیت است. ناصرخسرو برای برون رفت از وضعیت نامطلوب روزگارش، اندیشه های روشنگرش را طرح می کند. مهمترین نقش های روشنفکری ناصرخسرو در سه ساحت سیاسی-اقتصادی، فرهنگی و دینی در تقابل با قدرت سیاسی سلاطین سلجوقی و دستگاه عقیدتی خلفای بغداد، قابل تحلیل است. او تلاش می کند با یادآوری داشته های فرهنگی و تلاش برای بازگشت به خویشتن به احیای هویت بپردازد. موانع از دیگر نقش های روشنفکری او نقد موانع آزادی، نواندیشی دینی، اعتراض به سلطه ی سیاسی سلجوقی و حاکمیت عقیدتی خلافت عباسی است.
نیایش در صحیفه سجّادیّه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
63 - 80
حوزههای تخصصی:
گفتگو با یک نیروی غیبی که از دیرباز مورد توجّه انسان بدوی قرار گرفته بود، با ادیان ابراهیمی حالت قانونمند گرفت و به صورت مناجات و نیایش درآمد. نیایش با خدا یکی از موارد ارزشمند و مهم در دین اسلام است و در متون مربوط به آموزه های شریعت و متون صوفیّه بسیار مورد توجّه قرار گرفته است. یکی از مهمترین کتابهای دینی که در آن علاوه بر آموزه های مذهبی به مسائل عرفانی و ادبی هم پرداخته شده، کتاب صحیفه سجّادیّه از امام سجّاد (ع) است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی جایگاه نیایش در کتاب صحیفه سجّادیّه می پردازد. محورهای اصلی تحقیق عبارتند از: بیان حبّ و محبّت، عشق، توکّل، صبر، رضا، فنا، ذکر، فقر، شکر، توحید. برآیند پژوهش نشان می دهد که امام سجّاد (ع) که در متن کتاب صحیفه سجّادیّه مملو از حس و عاطفه بوده اند بیشتر به رویکردهای مبتنی بر عشق توجّه داشته اند و حتی عشق را مرتبه والاتر از محبّت می دانند و معتقد هستند تا محبّت نباشد وصول به عشق صورت نمی گیرد و امام (ع) محبّت به خویشتن را اولین مرتبه عشق می دانند و همان دعاها و انابه و تضرعی که در دعاهایشان وجود دارد، محبّت به خویشتن است.
مطالعه بینامتنیت و تاثیر شاهنامه فردوسی بر شهریارنامه عثمان مختاری
حوزههای تخصصی:
فردوسی اغلب روایت های پیش از خود را که در کتاب هایی چون سیرالملوک ها، خداینامه ها، شاهنامه ابوالمؤید بلخی، شاهنامه منثور ابومنصوری و گشتاسب نامه (دقیقی) گفته شده بودند، با گزینش، جمع کرد و پس از آن، مرجع اصلی مردم و حماسه خوانان گردید. سرایش شاهنامه، سه موج مقلدان یا پیروان، دوستداران و دلبستگان و سرانجام مخالفان را به وجود آورد. مختاری و دیگر حماسه سرایان پس از فردوسی، می کوشیدند با روایت داستان هایی که فردوسی آن ها را در شاهنامه سترگ خویش نیاورده و یا از طول و تفصیل دادن به آن ها چشم پوشی کرده و تنها بخشی از داستان را آورده و یا اشاراتی بدان نموده بود، پا در کنار پای حماسه سرای بزرگ بنهند. البته ایرانشاه (ایرانشان) بن ابی الخیر و اسدی طوسی، از پیروان موفق فردوسی هستند. اهمیت کار عثمان مختاری به دلیل آن است که در حوزه مخالفان شاهنامه؛ یعنی وابستگان به دربار غزنوی قرار دارد. این تحقیق کوشیده است با شیوه توصیف و تحلیل و دید بینامتنی و اثرگذاری متنی بر متن دیگر، ابتدا به بررسی جایگاه شهریارنامه و عثمان مختاری در حماسه سرایی بپردازد و سپس، به اختصار، شهریارنامه را با شاهنامه، از جنبه ادبی، زبانی و فکری مقایسه کند و از این رهگذر، چگونگی تأثیر شاهنامه بر شهریارنامه را بیان نماید. یافته ها نشان می دهد که مختاری برای رهایی از دلهره تأثیر، تغییراتی را در شکل، ساختار و محتوای اثرش نسبت به شاهنامه ایجاد کرده است که سبب عامیانه شدن اثر او شده است.
تحلیل فرانقش اندیشگانی شعر «خوان هشتم» از مهدی اخوان ثالث بر اساس دستور نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نقش گرای هلیدی از آن رو که امکان بررسی متون را به صورت یک کلِ منسجم و یک پارچه فراهم می کند، در مطالعات ادبی نیز بسیار موثر واقع گردیده است. این شاخه از دستور نوین، با تکیه بر سه فرانقش عمده اندیشگانی، بینافردی و متنی، به واکاوی متون و هم چنین بررسی نقش زبان در بازنمود واقعیت، تعامل بینا فردی و معنای متون می پردازد. فرانقش اندیشگانی از میان این سه فرانقش، شامل شش نوع فرایند مادی، ذهنی، رابطه ای، رفتاری، کلامی و وجودی می گردد. در آثار حماسی کهن، بدان دلیل که حماسه سرا می کوشید تصویری عینی و ملموس از داستانی قهرمانی و ملّی خلق کند، از فرایندهای مادی بیش از دیگر فرایندها بهره می برد، اما در حماسه های نوین با توجه به تغییر مختصات جوامع انسانی، حماسه سرا، با توجه به شکلی که برای روایت برمی گزیند، ممکن است از فرایندهایی مختلف در اثرش استفاده کند. شعر خوان هشتم اثر مهدی اخوان ثالث از برجسته ترین حماسه سرایان معاصر است که از فرایندهای ذهنی و پس از آن فرایندهای ذهنی و کلامی بیش ترین استفاده را کرده است. شکل روایی داستان، حضور یک نقال در روایت و پس از آن حضور شاعر به عنوان نقال یا راوی دوم، غلبه ساختار وصفی قصه و هم چنین پیوند با داستان هفت خوان رستم را می توان از مهم ترین دلایل کاربست این نوع فرایندها در شعر خوان هشتم دانست.
تکوین مهر در اسطوره و تحوّل چهره آن به جمشید در حماسه بر اساس نظریه دگرگونی
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های کلّی در مورد قهرمانان این است که در گذر زمان دچار تحوّل می شوند و با معیارهای انسان هایی که در شرایط تاریخی و جغرافیایی با شرایط فکری گوناگون می زیند، شکل خاص خود را به دست می آورند. از محورهای فکری آریایی های هند و ایرانی، گرایش به رویدادهای طبیعی بوده است که مهرپرستی به عنوان یک پدیده در ذهن این اقوام در دوره های گوناگون کارکردهای خاصی به خود گرفته است. حال این پرسش مطرح است که مهر در اسطوره ها با گذر زمان دچار چه تحوّلی می شود و با پدیدآمدن حماسه، مهر چه شکل و شمایلی به خود گرفته است؟ نگارنده سعی کرده است با توجّه به الگوهای اسطوره ای و حماسی جواب درخوری به این پرسش دهد. بر این مبنا ابتدا چگونگی هستی یافتن مهر در اسطوره های هند و ایران بررسی شده و کم کم تحوّل او در اسطوره های ایرانی و مرزهای خارج از ایران باز نموده می شود و سپس، چگونگی تبدیل این ایزد به چهره حماسی جمشید با ارائه دلایل مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است.نتیجه پژوهش حاضر این است که مهرپرستی با فتوحات ایرانیان پا به غرب می گذارد و پس از پذیرفتن بعضی کارکردهای خدایان خورشیدی، با چهره جدیدی به شکل انسان در اساطیر ایرانی به روند تکاملی خود ادامه می دهد. میترا در حماسه ملّی ایران، با توجّه به شکل قبلی خود و تحوّلی که در پدیده ها به وجود آمده، در شکل جدیدتر با چند پدیده ترکیب شده، در جلوه جدیدِ الگوی قهرمانی، در چهره شخصیّتی به نام جمشید پدیدار می گردد. در این مقاله به شیوه تحلیل محتوا مبنای تکوین و تحوّل مهر در اسطوره و حماسه بررسی خواهد شد.
سه رویکرد به مسأله جنگ در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
51 - 82
حوزههای تخصصی:
هنرمند به عنوان ناظری آگاه و حساس، در شرایط و بافت های گوناگون، واکنش هایی متفاوت نسبت به مسأله جنگ نشان می دهد. این واکنش ها در زمان جنگ و پس از آن تفاوت هایی آشکار و بنیادین دارد. شناخت بافت های گوناگون و تأثیرات آنها در شرایط مختلف از مسائل مهم و قابل تأمل در مطالعه هنر مرتبط با جنگ است. اشعار قیصر امین پور به عنوان یکی از شاخص ترین چهره های ادبیات دفاع مقدس، از بهترین نمونه ها برای مطالعه درباره ادبیات پایداری در زبان فارسی است. در هنر به عنوان نمونه شعر، سه رویکرد به مسأله جنگ دیده می شود؛ این رویکردها در این مقاله «قطب تشویقی»، «قطب تحلیلی» و مرحله گذار میان آن دو نامگذاری شده اند. در این مقاله بر اساس الگوی طرح شده، اشعار قیصر امین پور با روش کتابخانه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. دستاورد مقاله ناظر بر آن است که قیصر امین پور از دفاع مقدس همواره دل مشغول جنگ بود و هر سه رویکرد تعریف شده نسبت به جنگ در شعر او وجود دارد؛ قطب های تشویقی و تحلیلی در شعر قیصر پررنگ اند و نمونه درخشانی از مرحله میانی نیز در آن مشاهده می شود. قیصر امین پور در تمام عمر، بسته به بافت و شرایط، وظیفه خود را نسبت به جنگ ایفا کرده است.
بن مایه مهر و محبت در روابط خانوادگی در آثار مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
93 - 110
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی درباره زندگی زناشویی، فرزند و تربیت او، زندگی خانوادگی، حقوق والدین و... هم در آموزه ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، به جایگاه خانواده و زنان توجه بسیار دارد و موجب ارتقای شأن و منزلت نظام خانواده شده است. تفکرات و آرای وی درباره خانواده با احادیث و روایات اسلامی مطابقت دارد. از نظر وی رابطه عاشقانه ای باید بین زن و شوهر برقرار باشد و این دو وظیفه رفع نیازهای عاطفی یکدیگر را بر عهده دارند. مهر و محبت اساس روابط خانوادگی است هرچند وظیفه کسب معاش و توجه به رفاه و تربیت فرزندان بر عهده مرد و خانه داری، فرزندآوری و تربیت و تعلیم فرزندان بر عهده زن است. مولوی همچنین بین بسیاری از روابط خانوادگی و مفاهیم عرفانی پیوند ایجاد کرده است؛ مثلاً از نظر وی زندگی زناشویی نمادی از نظام آفرینش و رابطه انسان و پروردگار و آفرینشگری و الطاف مادرانه می تواند نمادی از خداوند باشد. از دیدگاه وی زن و مرد مکمّل یکدیگرند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به آیات و احادیث درباره زنان و خانواده به واکاوی نظریّات مولوی درباره خانواده بر مبنای چهار اثر وی پرداخته است.
غزل معاصر؛ ژانر غنایی و جایگاه غزل رمانتیک(تحلیلی محتوایی و جریان شناختی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
27 - 43
حوزههای تخصصی:
موضوع انواع ادبی و شعر فارسی از بحث های مهمی است که هنوز به طور شایسته و علمی بازنمایی و نقد و تحلیل نشده است. نوع یا گونه ادبیات غنایی در شعر فارسی از پرکاربردترین نوع های شعر فارسی است. شعر غنایی در لباس دیگری به نام مکتب رمانتیسم رخ نمایی می کند و ضمن از دست دادن گونه های غنایی قدیم، دارای وجه ها و گونه هایی جدید ساختاری و محتوایی شده است. بدین منظور در این نوشته که پژوهش کیفی است، با روش توصیفی- تحلیلی به مرور و نقد تعاریف ادبیات غنایی و سیر تطور آن پرداخته، در بخشی دیگر نیز سیر و امتداد ادبیات غنایی در قالب مکتب فراگیر و «گسترش یافته» رمانتیسم بررسی و بازنموده شده است. چگونگی برداشت منتقدان و صاحب نظران از این نوع ادبی و تغییرات آن، در این پژوهش نقد و تحلیل شده است. همچنین به دلیل تغییر نگاه به این نوع ادبی و حذف گونه های کلاسیک آن (هجو، چیستان، لغز، حبسیه، مدح و ...) در شعر معاصر، شایسته است پیوند ذهینت عاطفی شعر معاصر و رمانتیسم با این نوع ادبی نیز پژوهش شود؛ این که رمانتیسم چه نگاه تازه ای به شعر غنایی بخشید و چه تحولات غالب و پرتکراری را در این نوع ادبی نمودار ساخته است. از سوی دیگر، چون غزل فارسی را آینه تمام نمای نوع ادب غنایی برشمرده اند، با مطالعه ذهنیت غنایی غزل نو باید مؤلفه های نو و متفاوت از پیش را در غزل معاصر نیز بازجست.
سهراب در آیینه ی سیاوش (بررسی مکانیسم دفاعی جابه جایی در رفتار عاطفی رستم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از دقیق ترین و هنرمندانه ترین آثار منظوم تاریخ ادبیات ایران و جهان است. تعّدد شخصیت ها در شاهنامه و نحوه ی کنش و تعاملات میان آن ها مُبین این نکته است که خالق آن به بسیاری از نکات و دقایق روانی و شخصیتی آگاهی داشته و در پرداخت شخصیت های داستانی، توجه لازم را داشته است. رستم، قهرمان ملی ایران، از موثّرترین چهره هایی است که نقش های فراوانی برای ایران می آفریند و گره گشاترین پهلوان در شاهنامه می باشد. این مقاله رستم پیلتن را در ترازوی عاطفه بررسی می کند؛ زیرا او در تراژدی های رستم و سهراب و داستان سیاوش، رقیق ترین عواطف را از خود بروز می دهد و از آنجا که فردوسی نگران سرنوشت و حالات روحی شخصیت های شاهنامه است، با سپردن تربیت سیاوش به رستم و جابه جایی عاطفه ی او به سمت سیاوش، تسلّای روحی و روانی اش را خواستار است. این مسأله توجه و شناخت عمیق نویسنده را به مسائل روانی و شخصیتی آدمی نشان می دهد. ایفای نقش رستم در داستان سیاوش منطبق بر نظریه مکانیسم های دفاعی و مقابله با فشار روانی است. از آنجا که وی نتوانسته است مربّی فرزند خود باشد، حال بر این است که کاستی های وجودی و روانی خود را در مواجهه با سیاوش جبران کند. او سهراب را در آیینه ی سیاوش نظاره می کند و انگیزه ها ی ارضا نشده ی خود را با مکانیسم جابه جا سازی به مجرایی می راند که موجب کاهش تنش های روانی و حفظ عزت نفس او می گردد.
عشق هدایتگر و ماورایی در رمان «عاشقانه های یونس در شکم ماهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق یکی از اساسی ترین مفاهیم زندگی بشری است که در دوران های مختلف اجتماعی مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته است. از آن جا که دوران نوجوانی یکی از دوران های حساس زندگی است که با رشد احساسات و هیجانات فرد همراه است، آثار ادبی به ویژه داستان ها می توانند به نیازهای عاطفی نوجوانان پاسخ مثبتی بدهند. رمان «عاشقانه های یونس در شکم ماهی» از جمشید خانیان یکی از این آثار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دفاع مقدس است. نگارندگان در پژوهش حاضر برآنند تا با روش توصیفی- تحلیلی، مفهوم عشق و مراحل مختلف پدیداری، بالندگی و سرانجامِ عشقِ شخصیت های داستانی را به تصویر بکشند. هدف پژوهش، پاسخ به این پرسش اصلی است که نویسندگان کودک و نوجوان از چه شیوه هایی برای انتقال مفهوم عشق و مفاهیم غنایی وابسته به آن استفاده می کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که این رمان دارای ساختاری دو لایه است که در سطح ظاهری آن عشق زمینی با پس زمینه جنگ مطرح شده است و در لایه درونی آن نویسنده به یاری تمثیل ها این عشق پاک زمینی را به عشق آسمانی پیوند داده و بدین گونه داستانی لطیف و ماندگار خلق کرده است.
عناصر داستانی موجود در قصه های عامیانه و قابلیت آن برای پویانمایی (با تأکید بر قصّه های مشدی گلین خانم)
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
145 - 162
حوزههای تخصصی:
قصه های عامیانه، مملو از ماجرا هایی است که ساختار روایی و داستانی مناسبی دارند و بیشتر عناصر دراماتیک و نمایشی مناسب جهت تبدیل به فیلم نامه و ساخت پویانمایی را نیز دارا هستند. در این پژوهش، با روش تحلیل محتوا، عناصر روایی و داستانی موجود در قصّه های عامیانه و متن منتخب یعنی قصّه های مشدی گلین خانم نشان داده شده-است؛ در این قصه ها انواع خاصی از شخصیت دیده می شود و عناصری از قبیل کشمکش، گفت وگو، بحران، گره-افکنی، تعلیق و فضاسازی های فانتزی و خیالی، نمود بارزی دارد و زمینه مناسبی را برای اقتباس فیلم نامه از آن فراهم می نماید؛ علاوه بر آن در مبحثی جادو و فانتزی و ارزش آن برای پویانمایی مطرح شده است. نیز دریافته ایم که عناصر فانتزی در این قصه ها فراوان است که باعث استفاده بهتر فیلم نامه نویس از این گونه خاص می شود و می توان با اقتباس از این قصه ها که مملو از مایه های فرهنگ کهن ایرانی است، بین پویانمایی و فرهنگ ایرانی ارتباط برقرار نمود.
«بدل بلاغی» بستری برای آفرینش طنز در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز ملیح یکی از ویژگی های شعر حافظ است. حافظ علاوه بر روش های مرسوم، از «بدل بلاغی» (جانشین کردن واژگان) برای آفرینش طنز بهره برده است. در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شکل گیری طنز با کمک بدل بلاغی، در دیوان حافظ، پرداخته شده تا نشان داده شود که حافظ چرا و چگونه از این شگرد برای طنزآفرینی استفاده کرده است. به نظر می رسد که با تشریح این شیوه، می توان الگویی تازه برای ایجاد طنز به دست داد. او برای آفرینش طنز، مفاهیم را حداقل به چهار طریق جایگزین یکدیگر می کند: 1- واژگانی را که به علت کاربرد در حوزه شرع و عرفان، معنای اصطلاحی و نمادین یافته اند، با معانی عادی و اولیه آن ها جایگزین می کند. 2- صفات منفی را جانشین چهره های مقدس در شرع و عرفان می کند. 3- واژگان را با مفاهیم متضاد؛ و چهره های نمادین را با شخصیت های مقابلشان جایگزین؛ و نوعی تساوی میان چهره ها و واژگان متضاد ایجاد می کند. 4- مشبه به را جانشین مشبه در مصراع نخست می کند و نوعی استعاره می آفریند که لفظ مستعار علاوه بر معنای استعاری، دلالت اصلی و اولیه خود را نیز حفظ می کند.
تحلیل مرثیه سرایی در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی
حوزههای تخصصی:
در پهنه ادبی ایران زمین، شاهنامه فردوسی که از بزرگ ترین آثار حماسی جهان به شمار می آید، همواره در میان اقوام مختلف ایرانی جایگاهی ویژه داشته است؛ تا آنجا که به فکر بازسرایی این اثر فاخر به زبان خود برآمده اند. این توجه در میان قوم کرد، به لحاظ ویژگی های نزدیک فرهنگی و زبانی، بیشتر است. بن مایه اکثر مضامین غنایی؛ از جمله رثا، ریشه در باورهایی دارد که شناخت آن ها می تواند ما را به آبشخورهایی فرهنگی و جامعه شناختی رهنمون باشد و از آنجا که تأثیر زبان و فرهنگ در این بازگردانی نمود می یابد، تلاش شده است تا در داستان های مشترک شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای و شاهنامه فردوسی، نمونه ابیات با محتوای مرثیه استخراج گردد؛ آنگاه علاوه بر مشخص کردن بسامد موضوع، ضمن تبیین وجوه اشتراک و تمییز وجوه افتراق و چگونگی مراسمات تدفین و سوگواری، میزان تأثیرپذیری سراینده شاهنامه کردی در بازگردانی داستان ها، از نظر زبانی و فرهنگی، واکاوی گردد.
بررسی گونه های شعر پایداری در ادبیات معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
115 - 146
حوزههای تخصصی:
شعر پایداری یکی از مهمترین جریان های ادبی دوره صد ساله معاصر ایران است و کمتر شاعر و نویسنده ای را می توان یافت که در این زمینه قلم نزده است. همین گستردگی شاعران و مخاطبان با افکار و عقاید مختلف، سبب شده که شعر پایداری مباحث زیادی را دربرگیرد؛ یعنی از اشعار بیداری، اعتراض و کارگری دوره مشروطه گرفته تا اشعار چریکی، انتظار، اشعار اعتراضی، کارگری، اشعار دوره دفاع مقدس، بعد از دفاع مقدس، اشعار مربوط به انتفاضه و قدس، اشعار آیینی و عاشورایی و ... عصر حاضر را دربرمی گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر قصد دارد زیرمجموعه های جریان شعر پایداری را در دوره معاصر به تفکیک دوره های تاریخی (مشروطه، پهلوی و انقلاب اسلامی) مورد بررسی قرار دهد و سپس مضامین هر کدام از آن ها را بیان نماید تا بدین صورت تحلیلی جامع در مورد جریان شعر پایداری به دست دهد و معلوم شود این نوع ادبی وجه غالب جریان های شعری دوره معاصر ایران را تشکیل می دهد.