فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
157 - 176
حوزههای تخصصی:
گفتمان شعری، ساختار زبانی کاملی است که ماده خام آن را آواهای هماهنگ و منسجم با یکدیگر تشکیل می دهد و متنی به وجود می آورد که دلالت ها و معانی آن ناشی از حالت های درونی شاعر است. متنبی شاعری است که در انتخاب آواها و الفاظ منسجم، سرآمدِ شاعران عصر و دوره خویش است. نگارندگان در این پژوهش با درپیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی انسجام آوایی الفراق متنبی بررسی کرده اند و به این سؤالات پاسخ داده اند که متنبی در قصیده باییه چه استراتژیهای زبانی در پیش می گیرد تا نوعی هارمونی و توازن ذهنی و معنوی در سرتاسر سروده ایجاد نماید؟ چرا متنبی در قصید ه الفراق از آواهای واضح، بهره بیشتری می گیرد ؟ هدف متنبی از بکارگیری ساخت های نحوی مقارن در این سروده چیست؟ آنچه از این بررسی حاصل می شود این است که متنبی با رعایت تمام قواعد زبان عربی از تمامی ظرفیت های جملات، واژگان، حروف، اصوات و آواها در ارتقای سطح معنایی و زیبایی سروده خویش بهره برده است. سهولت تلفظ و خوش آهنگیِ صوتِ برخاسته از واژگان، متنی یکپارچه و منسجم را پدید آورده است. چینش آوایی و واژگانی درالفراق سروده متنبی چنان ماهرانه به خدمت گرفته شده است که گواه بر چیره دستی او در زبان عربی است.
کارکرد و اهمیت موسیقی حماسی در پایداری و برانگیختگی سپاهیان در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
163 - 194
حوزههای تخصصی:
از روزگاری که انسان در بیان احساسات و رفع و تسکین آلام دست به دامان موسیقی گردید از اصوات آن و نواهای مختلف موسیقی تنها در بزم ها و سوگواری ها بهره نگرفت، بلکه حتی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و همچنین در آیین های دینی و بیان روایات حماسی از این ابداع بشری استفاده کرد. در این بین، آنچه اهمیت بسزایی دارد این است که موسیقی در میدان های رزم نیز کاربرد داشته است و بر این مبنا از مسائل مهم این است که از چه آلات و ابزار موسیقیایی در میدان های نبرد استفاده می شده است و مهم تر آنکه این نواهای موسیقی چه تاثیر و اهمیتی در رزم ها و عملکرد سپاهیان در برخوردهای نظامی داشته اند و نوازندگان و موسیقی دانان در آرایش نظامی چه جایگاه و وظایفی را عهده دار بودند. از مطالعه و بررسی متون تاریخی کلاسیک و متون روایی منظوم و منثور که به روایت حماسی و تاریخی پرداخته اند و همچنین بهره بری از برخی نگاره های باستانی، چنین برمی آید که ایرانیان باستان در بیان روایات حماسی و به منظور نمایان کردن و برجسته ساختن هر چه بهتر کردارهای پرشکوه و قهرمانانه پهلوانان و سرداران از موسیقی بهره گرفته و از سازها و آلات مختلف در آماده سازی، تهییج و تشجیع سپاهیان و هراس افکنی در دل دشمنان استفاده می کردند و مهمتر از همه، فرمان های فرماندهان مبنی بر آغاز جنگ و پایان بخشی بدان و به طور کلی ارسال پیام به سربازان در میدان های نبرد با موسیقی میسّر می شد.
واکاوی زمان روایی در رمان «الوصایا» با تأکید برنظریه ژرار ژنت
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
101 - 110
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی رویکردی نوین از مطالعات ساختارگرایی است که به بررسی نظام مند روایت ها می پردازد. زمان یکی از مؤلفه های بنیادی در آفرینش هر روایتی است که به همراه علیّت، خط داستان را به پیش می برد. ژرار ژنت(1930-2018) روایت شناس برجسته فرانسوی است که مطالعات ساختارگرایانه او در زمینه روایت یکی از کاملترین تحلیل های متون روایی به شمار می رود؛ وی زمان را اصلی ترین عنصر پیشبرد هر روایت می داند. این نظریه پرداز ساختارگرا به بررسی سه عامل دستوری زمانی در روایت(نظم و ترتیب، تداوم، بسامد) پرداخته تا از این طریق نقش ساختار زمان و تأثیر آن در گفتمان روایی را بیش از پیش آشکار کند. رمان "الوصایا" از عادل عصمت، نویسنده مصری و برنده جایزه بوکر عربی 2019است. عنصر زمان نقش کلیدی در این روایت ایفا می کند و بازی های زمانی و شگردهای روایی به کارگرفته شده توسط عادل عصمت نه تنها مایه ایجاد گونه روایی نوین می شود، بلکه موجب پویایی اثر و انگیزش بیشتر هرنوع خواننده ای می شود. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با روش توصیفی –تحلیلی با تأکید بر نظریه زمان ژرار ژنت به بررسی زمان داستان و زمان متن پرداخته شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه زمان و انواع آن در رمان از کاربرد فراوانی برخوردار بوده و رمان دارای نظم خطی منظمی نیست. حوادث به صورت گذشته نگر و آینده نگر روایت شده اند و همچنین سیر زمانی رمان مبتنی بر شکست زمان و رفت و برگشت های نامنسجم است.
نقد کهن الگویی شهریارنامه براساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
103 - 123
حوزههای تخصصی:
نقد کهن الگویی یکی از روی کردهای مهم نقد آثار ادبی است که به بررسی انواع کهن الگو ها در متون ادبی می پردازد. منظومه شهریارنامه در زمره متون حماسی پهلوانی پس از شاهنامه است که به سرنوشت شهریار فرزند برزو، اختصاص دارد. در پژوهش حاضر پس از مطالعه دقیق شهریارنامه ، به استخراج و تحلیل کهن الگوهای برجسته در آن براساس نظریه یونگ پرداخته شده است. در این منظومه قهرمان برای رسیدن به فردیت باید موانعی را پشت سر گذارد. او در ابتدا با سایه خویش مقابله می کند و قدم در راه سفری دشوار می نهد. در این مسیر، پیری خردمند که راه نمای او برای طی کردن مسیر پرمخاطره است، او را همراهی می کند. نیروهای اهریمنی ازجمله دیوان و اژدها که نمودی از سایه هستند در مسیر سفر او ظاهر می شوند و شهریار به مقابله با آن ها می پرداز د . او هم چنین از مکان های جادویی و محیرالعقول با موفّقیت عبور می کند. معشوقه ای زیبا و فریبنده و نیز زنی جادوگر در این منظومه نمودی از کهن الگوی منفی مادینه روان در قهرمان هستند که شهریار به مقابله با آن ها می پردازد. در این منظومه، سیستان را می توان نماینده خودآگاهی روان دانست که حرکت شهریار از آن جا شروع می شود و او بعد از تجربه کردن فردیت و کمال در سرزمین ناخودآگاهی(هندوستان)، در انتها با پیوستن به خاندان خود به خودآگاهی بازمی گردد و به این ترتیب پایان دایره فردیت را به آغاز آن پیوند می دهد.
بررسی مضامین اخلاق اجتماعی در اشعار مولانا باتکیه بر مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
166 - 186
حوزههای تخصصی:
مولوی یکی از شاعران دوره مغول است؛ دوره ای که در آن، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط نهاد. سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده موجب ایجاد روحیه تسلیم در بین عوام شد؛ اما برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ پارسی زبان در آثار خود روح ستم ستیزی و به تبع آن ارزش های انسانی و اجتماعی را ارج نهادند و باتوجه به فضای حاکم بر عصر خویش، روش خاصی برای مبارزه با رذایل اخلاقی و اجتماعی موجود در جامعه، اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی و نیز بی عدالتی های حاکمان برگزیدند. مولوی نیز در مثنوی هرجا مجال یافته، به نقد افراد مختلف جامعه ازجمله صاحب منصبان و مردم عامه پرداخته و رفتار نکوهیده آن ها را نقد کرده است. در این پژوهش نگارندگان با بررسی اشعار مولانا، مضامین اخلاق اجتماعی را در اشعار وی بررسی کرده اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که او جانب اعتدال را رعایت کرده و در این زمینه افراط نکرده است.
بررسی کارکرد تعلیمی فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
41 - 69
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت فراوان مسئله تعلیم و تربیت، آثار تعلیمی فراوانی برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. اصولاً آثار ادبی کودکان ماهیتی آموزشی دارند و هسته مرکزی ادبیات کودک را در نزد همه ملل، تعلیم تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین کارکردهای فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان، کارکرد تعلیمی و تربیتی آن است؛ با وجود این، تأثیر داستان های فانتزی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از نظر آموزش و پرورش و مؤلفان مغفول مانده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در پی آن است بعد از تبیین نقش تعلیمی و تربیتی داستان های فانتزی به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین مفاهیم تعلیمات اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی مدرن در داستان های حوزه کودکان و نوجوانان کدام است. بدین منظور کارکردهای اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی در هیجده داستان فانتزی که درون مایه هایی اجتماعی، محیط زیستی و عشق و دوستی دارند، بررسی شد. تنهایی، سنت ها و باورهای خرافی، جدایی والدین و پیامدهای آن ها، آموزش مهارت های حل مشکلات، دوست یابی، نحوه استفاده از تکنولوژی های جدید، پیدا کردن خودِ واقعی، عشق به همه موجودات هستی و تأکید بر خِرد جمعی مهم ترین آموزه های اجتماعی و مفاهیمی چون لزوم اعتماد به بزرگ ترهای خانواده، توجه به امدادهای خداوند، مبارزه با پلیدی و زشتی و ایثار و فداکاری در راه رسیدن به هدف والا مهم ترین آموزه های اخلاقی و تربیتی است که فانتزی نویسان معاصر بر آن تأکید دارند.
تحلیل رفتار شخصیت های داستانی منظومه خسرو و شیرین نظامی بر اساس نظریه رشد اخلاقی کلبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
123 - 153
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین نظامی گنجوی برای آموزش اخلاق سروده نشده است؛ اما مسئله «اخلاق» در رفتار شخصیت های داستان های غنایی این اثر ویژگی های منحصربه فردی می یابد؛ زیرا در تنگنای روابط عاطفی و گاهی بیرون از اختیار و اراده عاشقانه، جایگاه اخلاق و کنشگر آن در موقعیت نامتعارف قرار دارد. آثار نظامی از دیدگاه تربیتی و اخلاقی بررسی شده است؛ اما در این مقاله رفتار اخلاقی اشخاص منظومه در چارچوب یک نظریه علمی تحلیل می شود. تئوری رشد اخلاقی لارنس کلبرگ ازجمله رویکردهای روان شناسانه و شناخت گرایانه به مسئله اخلاق است که پژوهش های مختلفی بر مبنای آن انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش نیز کاربرد نظریه رشد اخلاقی کلبرگ در رفتار شخصیت های داستان خسرو و شیرین و پاسخ به این پرسش است که «آیا درجات اخلاقی اشخاص داستان یادشده را می توان با مراحل رشد اخلاقی کلبرگ تفسیر و تحلیل کرد؟». با بررسی این موضوع به روش توصیفی - تحلیلی در داستان خسرو و شیرین، شش گروه یا مؤلفه اخلاقی مهم مربوط به رفتار شخصیت های داستان شناسایی شده است. هریک از آن مؤلفه ها، کنش های متعددی را شامل می شود. هر کنش بر انگیزه یا استدلال خاصی استوار است که در تبیین تئوری کلبرگ نیز دیده می شود.
انسجام مضمونی ومؤلفه های اصالت حزن در مرثیه "مطالعه موردی مرثیه متنبی در رثای ابوشجاع فاتک"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
113 - 134
حوزههای تخصصی:
قصیده یک مجموعه منظم معنایی و حامل پیام ها و مؤلفه هایی است که ماهیت مضمونی و روح حاکم بر بافت متن را مشخص می کند. قصیده متنبی، شاعر متمایز قرن چهارم در رثای فاتک، نمونه ای برجسته از مرثیه هایی است که اصالت حزن در آن به استناد مؤلفه های درون متنی اش قابل تحلیل و واکاوی است. اصالت حزن نکته ای است که در تمام مرثیه های متنبی به عنوان یک سؤال اساسی مطرح است. هدف مقاله که با روش تحلیل محتوا انجام شده، بازنمود و برجسته سازی مؤلفه های درون متنی و تبیین روح حاکم بر بافت قصیده به عنوان یک واحد مستقل معنایی است. نتایج تحقیق نشان می دهدکه عناصر گفتاری و محتوایی موجود در متن قصیده متضمن مؤلفه های پویایی است که نه تنها سنجش اصالت حزن را میسّر ساخته است بلکه قابلیت تعمیم واجراء برمصادیق مشابه را هم دارد. استمرار کیفی وکمّی مؤلفه ها، اقناع عقلی و معانی نهفته در الفاظ و صورتهای تعبیری قصیده را به متنی منسجم مبدل ساخته که از صمیمیت صادقانه سرشار واز شائبه تکلّف بدور است.
تحلیل فرایند فردیت یابیِ نوروز در منظومه «گل و نوروز» بر اساس نظریه تفرّد یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند فردیت از دیدگاه یونگ نوعی پختگی و رشد روانی انسان است که در طی آن مرکز شخصیت از «من» به «خود» منتقل می شود و از آن جایی که آثار ادبی به دلیل غنای درونی و نشأت گرفته از ناخودآگاه جمعی،در کالبد انباشته از سمبل ها و استعاره ها،ساختارهای خودآگاه و ناخودآگاه، خواننده را در خود درگیر می سازد و خواه و ناخواه تحلیل کهن الگویی متن ادبی را می طلبد. در این مقاله سعی شده است منظومه ی «گل و نوروز» خواجوی کرمانی به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس نظریه تفرّد یونگ مورد نقد و بررسی قرار گیرد.سفر نوروز به سوی روم که در واقع نمادی از جست وجوی وی در روند فردیت روانی است و با اولین تکانه عشق به سوی روم شروع می شود، اساس داستان این منظومه را پی ریزی می کند و قهرمان داستان که در آغاز شاهزاده ای جوان و بی تجربه بود با فعال شدن کهن الگوی آنیما و ارسال فراخوانِ پیوستگی و یگانگی به قلمروِ خودآگاه روان قهرمان، روند فردیت یابی وی آغاز می شود و با هدایت پیرخردمند، گذر از مشکلات و سایه های درون و انعطاف پذیری پرسونا، بین خودآگاه و ناخودآگاه وی هماهنگی ایجاد شده و در نهایت فرایند فردیت و خودشناسی را با موفقیت به پایان می رساند.
مقایسه نظریه آینده متعالی با مرگ اندیشی خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن درباره ی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بن مایه های رایج در ادبیات و جریان اندیشه های هر ملّت است. به دلیل ناشناخته بودن این پدیده، هریک از اندیشمندان بسته به فرهنگ و درک مخاطبانشان به تعبیر های متفاوتی از مرگ و مرگ اندیشی روی می آورند و معانی متفاوت و متناقضی از آن به دست می دهند که این مسأله در گذشته ی ادبی ایران به اشکال گوناگون نشان داده شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با مقایسه مرگ اندیشی از دیدگاه عمر خیام رباعی سرای دانشمند قرن پنجم هجری و دیدگاه پژوهشگران جدید غرب مانند زیمباردو تفاوتها و شباهت های آنها را نشان دهد. این پژوهش از نوع تحلیل مقایسه ای است که با استفاده از منابع کتابخانه ای با استناد به منابع پژوهشی مکتوب انجام گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که تفکر مرگ اندیشی در دو دیدگاه چه معنایی دارد؟ یافته های حاصل پژوهش نشان می دهدکه عمر خیام بیشتر نگاهی بدبینانه و مادی به مرگ و مقوله های مرگ دارد و از مفاهیمی چون خوشباشی، دم غنیمت شمری، پوچی مرگ استفاده می کند در حالی که آینده متعالی دارای یک دید خوش بینانه نسبت به مرگ است و از مفاهیمی مانند خودکشی، سازندگی و توجه مثبت استفاده می کند.
سیر تقاضای معاش در شعر شاعران مدّاح با تکیه بر نسبت تکدی گری به انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدح، سنتی رایج در میان شاعران فارسی زبان و از راه های امرار معاش بوده است. انوری در کنار قصاید مدحی، قطعه های تقاضای گاه حقیرانه و در عین حال زیبایی نیز سروده است. به دلیل این تقاضاها از میان صدها شاعر بعضی از پژوهشگران، تنها او را متکدّی دانسته اند. هدف تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، یافتن پاسخ این سوال است که باوجود مشابهت های فراوان ملتمسات شاعران مداح، نسبت تکدی گری به انوری درست است؟ برای معلوم کردن صحّت و سقم این نسبت تقاضاهای برخی از شاعران بررسی و مشخص شد که عواملی چون عدم امنیّت شغلی، دشواری شرایط شاعر شدن، امساک ممدوحان از دادن صله، احتیاج شاعران و اهمیّت مدح برای ممدوحان باعث شده است مدیحه سرایی و به تبع آن تقاضاسرایی هرروز رایج تر شود. عدم ثبات موقعیّت سیاسی از دوره سنجر و برکیارق بن ملکشاه و از دست رفتن ثبات شغلی و درآمد شاعران سبب شد آن ها در این برهه از تاریخ نسبت به دوره های قبل تقاضای چیزهای کم بها تر کنند. هم چنین می توان عامل دادن این نسبت به انوری را اقرار شاعر به این موضوع دانست که او گدایی را شریعت شعرمی داند و نیز اینکه، معروف شدن او به عنوان یکی از سه پیغمبر شعر باعث شد تا محقّقانی که او را در این پایه نمی دیدند، عیب هایش را بیشتر آشکار نمایند.
بررسی تحلیلی "یادگارزریران"ازجنبه تعزیه شناختی
حوزههای تخصصی:
"یادگارزریران" کتابی حماسی ازدوران ایران باستان است که دراصل به صورت منظوم نگاشته شده ومتعلق به روزگارپارتیان است.این کتاب شرحی است درباره جنگ دینی گشتاسب ، پادشاه ایرانیان - که به دین زرتشت گرویده است- با ارجاسب پادشاه هیونان)خیونان) ، که درآن از پهلوانیهای زریر وپسرش بستوروهمچنین از رشادتهای گرامی کرد پسرجاماسب ونیز اسفندیار پسر گشتاسب سخن رفته است . کتاب مذکور ازجمله آثار منظوم ، بادرون مایه ای مذهبی وقالبی حماسی است که گرچه ازروزگارساسانیان به جامانده، اما در اصل برپایه نوشته ای کهن واصیل ازروزگارپارتیان شکل گرفته است.ازآنجاکه دوجنبه "حماسی "و"مذهبی "داستان یادگارزریران، ازمشخصات اصلی این روایت به شمارمی رودوهم به دلیل قدمت زمانی آن، برخی براین عقیده اندکه این کتاب ریشه تاریخی نمایش سنتی ایرانی یاهمان تعزیه است. تحقیق حاضربرآن است تابا تحلیل وبررسی دقیق ترعناصری که دریک تعزیه ویایک روایت نمایشی ازاین نوع وجود دارد به ویژگیهای تعزیه شناختی متن باستانی یادگارزریران، به عنوان قدیمی ترین گونه ی نمایش تعزیه ازاین نوع درایران، بپردازد. روش تحقیق دراین پژوهش ، ازنظرهدف بنیادی وازجهت ماهیت وروش ، توصیفی وتحلیلی بوده وشیوه گردآوری اطلاعات نیز،اسنادی وبرپایه منابع مکتوب استوارمی باشد.
بررسی و تحلیل شخصیت بهرام در هفت پیکر نظامی بر پایه نظریه بیداری قهرمان درون
حوزههای تخصصی:
خانم کارول پیرسون با توجه به نظرات یونگ مبنی بر تأثیر کهن الگوها در سفر تفرد بشری، دوازده کهن الگوی شخصیت را مطرح کرد و این سفر را به شکل سه مرحله سفر قهرمان یعنی: تدارک، سفر و بازگشت توصیف کرد و به این نتیجه رسید که هر انسانی با قرار گرفتن در این سفر و با هدایت و راهنمایی کهن الگوهای دوازده گانه می تواند به خویشتن حقیقی خود دست یابد. یکی از داستان های دل انگیز در ادبیات فارسی داستان سلوک بهرام گور در هفت پیکر نظامی است که کاملاً منطبق با مراحل سه گانه خودشناسی و تفرد در روان شناسی پیرسون است که می تواند به عنوان الگویی برای از بین بردن تضاد زندگی انسان معاصر امروز معرفی شود. در این داستان قهرمان (بهرام) با راهنمایی و تکامل کهن الگوهای معصوم، یتیم، جنگجو و حامی، برای سفر اسطوره ای آماده می شود و با انرژی کهن الگوهای جست وجوگر، عاشق، ویرانگر و آفریننده در آرمان شهر گنبدهای هفت گانه، جهان درونی خود را می کاود و به خویشتن حقیقی دست می یابد و در بازگشت با یاری کهن الگوهای حکمران، ساحر، فرزانه و لوده، قلمرو پادشاهی خود و جهان بیرون را دگرگون می کند و به روشن بینی و رستگاری دست می یابد.
بازنمایی بدن و تحلیل کنش های بدنی ضدّقهرمان در منظومه ی حماسی کوش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدن به صورت اجتماعی ساخته می شود، یعنی حاصل یک تبیین اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود. بنابراین، فنون بدنی انسان واقعیت هایی مرتبط با جامعه و فرهنگ هستند، نه طبیعتی زایشی یا زیستی که خود را به کنش گران تحمیل کنند. افزون بر این که در پیرامون مفهوم بدن، ترکیبی گسترده از وقایع اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، ادراک نیز، پدیداری بدنی است نه رویدادی ذهنی و انسان در مقام فاعلی بدن مند در جهان ادراک می کند. بنابراین، ساختار ادراک، درست همان ساختار بدن است و خودِ جهان نیز در مقام میدانی برای آگاهی و عمل برای ما گشوده است. از این دیدگاه، خوانش متون حماسی که تن آدمی را مرکز توجه قرار می دهند و ریشه در آرمان های جمعی و ملی و منطق های فرهنگی دارند اهمیت پیدا می کند و در این میان، بررسی منظومه حماسی کوش نامه با محوریت ضدِّ قهرمانی آشوب گر و زشت روی که دارای ویژگی ها و کنش های بدنی متفاوت از قهرمانان حماسی فارسی است، حائز اهمیت است؛ به این منظور، نگارنده به تبیین و تحلیل کنش های بدنی در منظومه حماسی کوش نامه پرداخته و نتایج حاصل از آن را با داده های نمادشناسی تطبیق داده است.
استعمار در دهه بیست و سی و بازتاب آن در رمان های منتخب معاصر فارسی
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
111 - 129
حوزههای تخصصی:
در این جستار، به بررسی مسئله استعمار در دهه بیست و سی، رویکردها و گفتمان های شکل گرفته در این زمینه و شیوه بازنمایی آنها در رمان های منتخب معاصر فارسی با روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا مسئله استعمار و حضور استعمارگران در دهه بیست و سی در ایران بررسی و سپس بازنمایی این حضور در رمان های منتخب فارسی واکاوی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در این رمان ها، بیشتر به تأثیر سیاسی و سپس اقتصادی حضور استعمار در ایران پرداخته و به مسائل فرهنگی و اجتماعی کمتر توجه شده است. سه گفتمان در این رمان ها برجسته شده است: گفتمان ضد استعماری که با «خوب»نمایی همراه و صدای غالب در این رمان ها بوده و گفتمان سلطنت طلبان و وابستگان به استعمارگران که بازنمایی این دو گفتمان، به صورت «بد» نمایی بوده است.
کارکردهای شعری و عاطفی در زبان غنایی عبهرالعاشقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبهرالعاشقین از متشخّص ترین نثرهای فارسی عرفانی است که روزبهان بقلی شیرازی در قرن ششم هجری در بیان مطالب عرفانی به نگارش درآورده است. این متن از منظر زبانی، به دلیل بسامد بالای کارکردهای عاطفی و شعری، دارای تشخّص ویژه ای است که در حوزه زبان غنایی نیز قابل بررسی است. تک گویی های درونی، زاویه دید درون گرایانه باعث شده است که جهت گیری پیام به سمت گوینده باشد. صدای گوینده در بیان احساسات شخصی، سبب برجستگی زبان غنایی و کارکرد عاطفی در این متن است. بسامد بالای استفاده از حروف ندا، جملات تعجبی و پرسشی در متن، کارکردهای عاطفی را تقویت کرده است. همچنین پیوند آهنگین زبان با بسامد بالای پارادوکس و حس آمیزی، جهت گیری پیام را به سمت خودِ پیام کشانده و سبب برجستگی زبان و پررنگ تر شدن کارکرد شعری متن شده است. هدف این مقاله، بررسی تلفیق فراهنجاری های معنایی با ابزارهای موسیقایی متن (درهم تنیدگی فرآیند هنجارگریزی و توازن) به عنوان ابزاری برای بیان هیجانات عاطفی و احساسی در تجربیات عرفانی و شهودی نویسنده عبهرالعاشقین است. سوال اصلی تحقیق آن است که نویسنده عبهرالعاشقین، با استفاده از کدام شگردهای زبانی و بیانی، هنجارهای زبان معیار را شکسته و در نتیجه، متن را به ساختار شعر، نزدیک کرده است؟ این تحقیق به شیوه تحلیلی- توصیفی و اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است
عشق در کتاب مقدس با تأکید بر نگاه ژوزف مورفی و ابن عربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ریشه بخش مهمی از ادبیات غنایی خاور میانه را باید در کتب آسمانی عهد عتیق و عهد جدید یافت. از منظر این کتب، خداوند و عشق مساویِ همند و عشق در ذره ذره موجودات عالم گسترش یافته است. در متون اولیه اسلامی محبّت به طور متعادل به عنوان رابطه ای دو طرفه میان خدا و بنده وجود داشته است، امّا تجربه عشقی با چنان غلظت که آغازگرِ آن خدا باشد، برگرفته از انجیل است که بعید نیست در قرن دوم هجری با ترجمه شدن متون یونانی به عربی، واردِ متون عربی و بعد از آن فارسی شده باشد. ابن عربی از جمله متأثرانِ از اندیشوران یونان است. دور نمی نماید که عشق ترسیمی او اثری از اندیشه های یونانی در خود داشته باشد. در متون قرون شش به بعد، تجربه عشقی، در غلظت حتّی از تورات و انجیل فراتر می رود و به قول مولوی به عشقی خونی تبدیل می شود. تأثیرپذیری ابن عربی به معنای شیفتگی و دلدادگی او نیست. بلکه تنها لحاظ کردنِ این اندیشه ها در کنار صدها اندیشه دیگر است. آنچه در این مقاله مطرح می شود، هیچ ارتباطی با دیدگاه آسین پالاسیوس در مورد ابن عربی ندارد.
تحلیل بوم فمینیستی مویه های زنانه در شاهنامه (مطالعه موردی: تهمینه، فریگیس و کتایون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های زیست محیطی دوران معاصر، بشر را به جست وجوی راه حل های بنیادین برای گذار از این بحران ها و پیامدهای آن واداشته است. بوم فمینیسم به عنوان روی کردی برآمده از فمینیسم با اندیشه های زیست بوم گرایانه، سعی در تغییر اندیشه هایی دارد که صرفاً در پی مدیریت پی آمدهای بحران محیط زیست است. بوم فمینیست ها اندیشه های توسعه طلبانه بی حد و حصر مردان را از دلایل اصلی تخریب محیط زیست می دانند و در پیِ آن هستند که جای گاه زنان را در جامعه با مردان برابر سازند و مردان را از اندیشه های سلطه جویانه برحذر دارند. روابط زنان با طبیعت، ارتباط بین سلطه بر زن و طبیعت و نقش زنان در حل مشکلات اکولوژیکی، مبانی اساسی بوم فمینیسم هستند. شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر حماسی، تأثیراتی بسزا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان داشته است و بررسی آن با تکیه بر اندیشه های بوم فمینستی می تواند راه بر باشد. در این مقاله، با تکیه بر منابع کتاب خانه ای و روش تحلیلی توصیفی، به بررسی بوم فمینیستی سوگواری ها و مویه های زنان (تهمینه، فریگیس و کتایون) در شاهنامه پرداخته ایم. حاصل این پژوهش آن است که این سو گواری ها در قریب به اتفاق موارد راه کاری است زنانه، برای ایستادن در برابر توسعه طلبی مردان؛ توسعه طلبی هایی که با جنگ و تخریب محیط زیست پیوندی تنگاتنگ دارد و از این نظر با گمانه های بوم فمینیست ها هم خوان و هم سو است.
از فقر تا فحشا؛ از ثروت تا قدرت (تحلیل گفتمان انتقادی داستان "مارتا البانیه" نوشته جبران خلیل جبران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی انتقادی نورمن فِرکلاف با تکیه بر مراحل سه گانه توصیف، تفسیر و تبیین، سازمان هر متنی را روشن می کند. مراحل سه گانه فوق، منجر به شناخت روساخت واژگان متن و تجزیه و تحلیل آن می شود. امتیاز این رویکرد نسبت به سایر مکاتب نقد آن است که متن را پس از تحلیل رها نکرده، بلکه پژوهش گر به ارزیابی و قضاوت متن با استناد به مرحله تبیین می پردازد. هدف از کاربرد الگوی فوق در داستان کوتاه مارتا البانیه، آن است که از طریق توصیف ِساختار نحوی، ایدئولوژیِ نویسنده افشا شود؛ سپس با تکیه بر مرحله تفسیر، متن داستان تحلیل و ارزیابی گردد. در نهایت روش فرکلاف، قدرت نهفته در ساختار جامعه؛ یعنی همان عامل مؤثّر در ایجاد ایدئولوژی را برملا ساخته و نشان می دهد چگونه ثروت در جامعه، قدرتی نوساخته ایجاد کرده است. از این رو می توان گفت که الگوهای زبانی مورد استفاده در داستان مذکور به گونه ای است که می توان، ساختار زبان شناسی آنرا به سه بخش تقسیم کرد که هر بخش، واگویه گر مطالب ویژه ای است. در نهایت این پژوهش بر آن است که نشان دهد؛ نویسنده چگونه با تکیه بر ساختار نحوی به دنبال افشای عناصر ایدئولوژی و قدرت برخاسته از آن است؟ پاسخ به این پرسش می تواند عواملی را که در بازنمایی و نیز شکل دهی به جهان بینی نویسنده در روند آفرینش داستان مؤثّر بوده اند؛ بازنشانی کند.
بررسی زاویه دید و کانون روایی در داستان سیاوش
حوزههای تخصصی:
زاویه دید شگرد و شیوه ای است که نویسنده از طریق آن، رویدادها و ماجراهای داستان را روایت می کند. زاویه دید، به عنوان یکی از عناصر اصلی داستان بر احساسات و ادراکات خواننده و نیز دیگر اجزای ساختاریِ داستان؛ نظیر شخصیت پردازی، گسترش و تکوین پیرنگ، سبک و صحنه پردازی، تأثیر بسزایی دارد. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، انواع زاویه دید و نقاط متعدد کانون روایت در داستان سیاوش بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد: فردوسی در مقام راوی دانای کل، توانسته در عین حفظ انسجام ساختاری روایت، به اقتضای حال و هوای داستان و شخصّیت ها، از زوایای دید سوم شخص، ذهنی و درونی، نمایشی و عینی استفاده کند و نیز انواع تک گویی های درونی و بیرونی را از نظرگاه اول شخص به کار گیرد و بدین سان از توصیفِ صرف و یکنواختیِ داستان اجتناب ورزد. این تنوع و چندگانگی، موجب شده کانون های روایی و نقاط دید در داستان سیاوش متغیر و متعدد باشد. از یک سو، به دلیل سیطره راوی دانای کل بر داستان، کانون های روایی، عمدتاً، با زاویه دید سوم شخص مرتبط است و از سوی دیگر، استفاده توأمان از کانون دید بیرونی و درونی و کاربرد گونه های کانونی مرتبط با جایگاه راوی، موارد مرتبط با زاویه دید اول شخص برجسته شده است.