فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل مقابله ای چندمعناییِ ترکیبات "سر" در فارسی و انگلیسی و شناسایی طرحواره های ساختی ناظر بر ساخت این ترکیبات برمبنای ساختواژ ساختی بوی (2010) و در نهایت ارزیابی این انگاره در مواجه با داده های این دو زبان است. بدین منظور، تمام واژه های مرکب فارسی و انگلیسی که "سر" به عنوان سازه اول در آنها ظاهر می شود از منابع مختلف، از جمله فرهنگ سخن، فرهنگ زانسو، فرهنگ انگلیسی آکسفورد، فرهنگ های آنلاین مریوم وبستر، کمبریج و کولینز استخراج شدند. سپس به مقوله بندی معنایی و تحلیل تفاوت ها و شباهت های آنها پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها شامل 300 واژه مرکب است. یافته ها نشان داد که چندمعنایی ِ این ترکیبات، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است و لذا آن را چندمعنایی ساختی انگاشتیم. همچنین، مشخص شد که اگرچه طرحواره ها و زیرطرحواره های ساختی مشابهی برای ترکیبات "سر" در هر دو زبان وجود دارد، اما تنوعات معنایی و تعداد زیرطرحوارهای فرعی این ترکیبات در فارسی بیشتر از انگلیسی است و این تفاوت حاکی از آن است که نظام طرحواره ای ساخت [Head-X] در فارسی نسبت به انگلیسی پیچیده تر و بسط معنایی آن گسترده تر است.
بازنمود گروه های اسمی پیچیده و مرکب زبان ترکی آذری بر پایه دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ساخت گروه اسمی ترکی آذری در قالب دستور نقش و ارجاع و بر پایه الگوی نظری ون ولین (2005) بررسی می شود. در این پژوهش تحلیلی توصیفی، داده های مورد استناد، از منایع نوشتاری و با گوش دادن به مکالمه های ساکنان آذری زبان استان آذربایجان شرقی انتخاب شده اند که به روش نمونه گیری هدفمند تنها جملاتِ حاوی گروه های اسمی پیچیده و مرکب انتخاب شده اند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه اسمی پیچده شامل بندهای تحدیدی، بندهای غیرتحدیدی و متمم های اسمی است. ارتباط در گروه موصولی تحدیدی از نوع پیروسازی و پیوند از نوع هسته است. بندهای موصولی غیر تحدیدی چون برای تشخیص اسم به شنونده اطلاعات ضروری منتقل نمی کنند و از لحاظ معنایی رابطه نزدیک با هسته اسمی ندارند، ارتباط در این نوع گروه اسمی پیروسازی و پیوند از نوع مرکز اسمی می باشد. ساخت های حاوی متمم اسمی بندی به عنوان موضوع مرکز هسته اسم دارند. نوع ارتباط در این نوع گروه اسمی از نوع پیروسازی و پیوند از نوع مرکز هسته اسم می باشد. گروه اسمی مرکب شامل گروه های اسمی عطفی، درون مرکز، برون مرکز و بدل می باشد. همچنین، با بررسی ساخت گروه اسمی از منظر نقش و ارجاع می توان به نکاتی اشاره کرد که مختص این دستور بوده و در دیگر دستورهای............
ساخت های تشبیهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مقایسه در نظام شناختی ما می تواند در قالب ساخت های گوناگونی مجال بروز یابد. یکی از ساخت هایی که به وسیله آن می توان بین دو (یا چند) گروه ارجاعی رابطه مقایسه برقرار کرد، «ساخت های تشبیهی» هستند. در این گونه ساخت ها یک گروه ارجاعی که معیار نام می گیرد، دارای یک ویژگی/ صفت در حد اعلاء می باشد و گروه ارجاعی دیگر به سبب داشتن همان ویژگی/ صفت به آن (معیار) تشبیه می شود. در پژوهش حاضر بر مبنای آرا و روش شناسی هسپلمت و باخهولتز (1998) به تحلیل داده های زبان فارسی پرداخته می شود. این داده ها به تعداد 739 نمونه، به طور عمده از داستان های معاصر و فیلم نامه ها تهیه شده اند. یافته ها مؤید آن است که گویشوران به طور کلی از دو راهبرد ساخت واژی و نحوی برای رمزگذاری مفهوم تشبیه در زبان استفاده می کنند. در راهبرد ساخت واژی می توان به سه گونه ساخت های تشبیهی با ادات تشبیهی، محمول تشبیهی و حالت تشبیهی قائل بود. در سطح نحو نیز عبارت ها و بندهایی وجود دارند که در حکم افزوده برای بند اصلی مفهوم تشبیه را به کل ساخت اضافه می کنند و شامل ساخت های گسیخته، عبارت های نقشی، بند تشبیهی، بند تشابهی و بند توافقی می شوند. همچنین، در این پژوهش دو نوع ساخت همسانی در زبان فارسی شناسایی شدند که در دیگر پژوهش ها مغفول مانده بود.
بررسی گفتمان کودکان اوتیستی برپایه فرانقش بینافردی و متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
65 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی گفتار کودکانِ 6 تا 10 ساله دارای اُتیسم بر اساس فرانقش بینافردی و متنی در نظریه نقش گرایی هلیدی (Halliday, 2014) است. دو گروه از کودکانِ سالم و دارای اُتیسم، گروه های شاهد و تجربی پژوهش را شکل می دهند که به روش تصادفیِ طبقه ای انتخاب شده اند. داده های گفتاری هر دو گروه، ثبت شده و بر اساس فرانقش بینافردی و متنی مورد تحلیل قرار گرفته است. پرسش اصلی پژوهش حاضر از این قرار است که آیا فرانقش بینافردی می تواند در بررسی جمله های افراد مبتلا به اتیسم مؤثر باشد و اینکه گفتمان افراد مبتلا به اتیسم چگونه بر اساس مدل فرانقش متنی نقش گرایی هلیدی بازنمایی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط بینافردی در کودکانِ مبتلا به اُتیسم، به دلیل کم حرف بودن و تمایل نداشتن به برقراری ارتباط، بسیار ضعیف است. بین میزان به کارگیری مقوله وجهیت در دو گروه کودکان مبتلا به اُتیسم و کودکان سالم، تفاوت معناداری وجود دارد. هرچند که در کاربرد مقوله قطبیتِ منفی، تفاوت آشکاری بین دو گروه مشاهده نشد و هر دو گروه، به استفاده از جمله های مثبت تمایل داشتند. مبتلایان به اُتیسم، درک شفافی از مفهوم زمان نداشتند و در جمله های خود از زمان حال بیشتر بهره می بردند. از نظر وجه، وجه های اخباری و امری پرکاربرد بوده و کاربرد وجه التزامی بسیار محدود است. فاعل و نیز آغازگرها در گفتار مبتلایان به اُتیسم، اغلب واژه های ملموس و در دسترس هستند. یافته های این پژوهش می تواند برای مربیان کودکان دارای اُتیسم، روان شناسان و زبان شناسان مفید باشد.
زبان شناسی زیست محیطی: زبان، محیط زیست، و داستان هایی که با آنها زندگی می کنیم (ویراست دوم). آرن استیبی؛ لندن: راتلج، 2021؛ 260 صفحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
303 - 318
حوزههای تخصصی:
کتاب زبان شناسی زیست محیطی: زبان، محیط زیست، و داستان هایی که با آن ها زندگی می کنیم، نوشته آرن استیبی، زبان شناس و بوم شناس بریتانیایی، ویراست دوم کتابی است که نخستین بار در سال 2015 توسط انتشارات راتلج به چاپ رسید و از برجسته ترین آثاری محسوب می شد که به طور متمرکز به این حوزه میان رشته ای نسبتاً نوظهور از زبان شناسی کاربردی پرداخته بود. ویراست دوم کتاب (استیبی، 2021) در قالب یازده فصل تنظیم شده است که به همراه پیوست منابع داده ها و واژه نامه اصطلاحات تخصصی انتهای کتاب مجموعاً شامل 260 صفحه می شود. این نوشتار ابتدا مرور کوتاهی خواهد داشت بر پیشینه اصطلاح «زبان شناسی زیست محیطی»، و مسیر شکل گیری این شاخه میان رشته ای جدید و گستره مطالعات آن؛ چرا که، همانطور که اغلب در مورد بسیاری از شاخه های علمی اتفاق می افتد، این اصطلاح پوششی و سایر اصطلاحات مرتبط با آن از آغاز شکل گیری این حوزه به معانی مختلفی کاربرد داشته اند. سپس در ادامه، به بررسی محتوای کتاب در ویراست دوم آن پرداخته خواهد شد.
Establishing and Maintaining Rapport with Learners for Classroom Management: A Qualitative Inquiry into Iranian EFL Teachers’ Cognition(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study sought to explore EFL teachers’ cognition of rapport establishment and maintenance, as one of the aspects of classroom management, in the context of Iran’s foreign language institutes’ face-to-face EFL classes.Method: The study involved 12 Iranian teachers who taught adult learners. The sample size was determined based on reaching saturation, and the participating teachers were selected through purposeful sampling. The main instrument utilized in this qualitative study was a semi-structured one-to-one in-person interview, which aimed to elicit the participants’ cognition of rapport development. These individual interviews were audio-recorded, transcribed, and analyzed thematically.Results: The findings revealed that the participants believed in the importance of rapport creation for efficient classroom management. Besides, they recommended strategies for establishing rapport with learners, such as familiarization, verbal immediacy, non-verbal immediacy, attention to learners’ emotions, judicious L1 use, playing games, and utilizing social media. Moreover, they held that teachers’ personality traits and communication skills could impact their approach to building rapport.Conclusion: Altogether, the participants had a sound cognition of rapport maintenance as one of the aspects of classroom management. The findings of the current study provide implications for teacher educators, teachers, and institutes’ supervisors.
بازتاب ایدئولوژی و قدرت در نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی با توجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آن ها بررسی شده است. در این بررسی، نمایشنامه نه به عنوان یک متن هنری صِرف، بلکه به عنوان یک عنصر زبانی مطالعه شده که در برگیرنده گفتمان های مختلف است که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، موردبررسی قرار گرفته است. متن های انتخاب شده برای این پژوهش، نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی هستند که هر دو در بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ یعنی همزمان با دولت اصول گرا امکان مصرف در جامعه (به معنای انتشار و اجرا) داشته اند. با استفاده از مدل سه مرحله ای فرکلاف یعنی تحلیل متن، یافتن کارکرد گفتمانی و یافتن کارکرد اجتماعی این نتیجه حاصل می شود که گفتمان حاکم در آن دوران بر شکل گیری متون تأثیر داشته است و همزمان گفتمان های مورداستفاده نویسنده در نمایشنامه ها بر اساس جنسیت نویسنده و برخی ویژگی های دیگر با مفصل بندی گفتمانیِ هژمونی زمانه فاصله دارد. اگرچه نویسنده سعی دارد با استفاده از ابزارهای زبانی از هژمونی فاصله بگیرد، اما میزان این فاصله و چگونگی بازتاب ایدئولوژی و قدرت در متن های موردنظر قابل بررسی هستند.
کشش جبرانی: تغییر در کیفیت واکه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
209-230
حوزههای تخصصی:
چنانچه به پیشینه مطالعاتی که بر روی برخی از گونه های زبان های ایرانی صورت گرفته نگاهی بیاندازیم، اینگونه به نظر می رسد که کشش جبرانی در برخی از گونه ها تأثیری دوگانه دارد. کشش جبرانی به فرایندی اشاره دارد که طی آن به جبران یک واحد وزنی حذف شده، واحدی دیگر کشیده می شود و به این صورت ساختار مورایی هجا حفظ می شود. در پژوهش های پیشین اینگونه مطرح شده که کشش جبرانی بسته به واکه هدف کوتاه، گاهی با افزایش کمیّت و گاهی با جایگزین کردن آن با واکه کشیده [ɑ] وزن هجا را حفظ می کند. در پژوهش حاضر علّت تغییر کیفی واکه ها در این بافت بررسی شد. بررسی ها نشانگر آن بود که آن دسته از همخوان های پایانه که سبب تغییر در واکه می شوند در طبقه طبیعی همخوان های [حلقی] جای می گیرند و مشخصه مشترک آنها [ریشه زبان پس رفته] است. این همخوان ها طی فرایند همگونی حلقی شدگی مشخصه [ریشه زبان پس رفته] خود را به واکه مجاور گسترش می دهند و سبب تولید آن در جایگاهی افتاده تر و پسین تر شبیه به جایگاه [ɑ] می شوند. ازآنجاکه بافت رخداد این دو فرایند مذکور مشابه است، بررسی تعامل آنها نشان می دهد که در ابتدا، با عملکرد فرایند همگونی حلقی شدگی هسته هجا به واکه ای دومورایی بدل می شود. از آنجا که همخوان های [حلقی] تمایل به حذف شدن از پایانه دارند، به دنبال حذف آنها مورایی سرگردان ایجاد می شود. باوجوداین، دیگر زمینه برای عملکرد فرایند کشش جبرانی برچیده شده است، چرا که واکه کوتاه پیش از همخوان حذف شده به واکه ای دومورایی بدل شده که دیگر توان دریافت مورای سرگردان را ندارد.
مفهوم واژه ی پارسی باستان bāji-در منابع دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی ملل bāji- پرداز مندرج در کتیبه های هخامنشی، با فهرست هرودوت از شهربی های خراج گزار و نیز برداشت متاخر از مفهوم واژه ی باج/ باژ در فارسی میانه و نو، سبب شده که bāji-، غالبا در معنای خراج و گزیتی در نظر گرفته شود که به صورت موظفی پرداخت می شده است. با این حال، بررسی دقیق تر منابع دوره ی هخامنشی و به ویژه بند ششم از سنگ نبشته ی داریوش اول در نقش رستم DNb و رونوشت ایلامی آن و همین بند از کتیبه ی XPl، در پرتو نوشته های یونانیان و الواح ایلامی بارو و اسناد آرامی، اختیاری بودن bāji- را، حداقل در اوایل دوره ی هخامنشیان، پررنگتر می کند. آنچه که از کتیبه ی DNb برداشت می شود اینکه، bāji- در حد توان و استطاعت پرداخت می شده و غالبا با هدیه ای متقابل از سوی شاه همراه می شده است. فرایند ثبت و ضبط دقیق bāji- و هدیه، همچون صورت های الزام آور از خراج و مالیات، به تدریج تمایز این دو نوع پرداخت را از جهت وظیفه از میان برده است. با این حال، همین تمایز اولیه سبب شده است که حداقل بخشی از پرداخت های شهرب ها و طبقات فرادست به خزانه، در قالب کالاهای نفیس و هنرمندانه صورت گیرد که می توان آن را، یکی از عوامل گسترش هنرهای ایرانی در دوره ی هخامنشیان دانست.
The Effect of Remodeling Various Structures on Improvement of the Knowledge of Grammar and Vocabulary of High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The teaching and learning of grammar have continuously been core areas of discussion among practitioners of TEFL. Despite significant investment in creating optimal conditions for grammar learning, it remains essential to explore innovative instructional methods that enable learners to engage meaningfully with grammatical structures, thereby enhancing the effectiveness of grammar acquisition. Learners may reconstruct various grammatical structures by interpreting grammar from their textbooks while drawing upon their own experiences, resources, and events from life. This is called a learning-oriented approach that involves hypothesis testing and conceptualization that, in turn, incubates awareness of one's limitations and needs. This study investigates whether the remodeling method of grammar instruction, where learners reconstruct grammatical structures based on personal experiences, significantly enhances Iranian EFL learners' grammatical and vocabulary proficiency. The research employed an experimental research design where a pretest was administered, and a posttest was administered. The study involved forty high school EFL students aged 15 to 16 from Imam Khomeini Technical High School in Shahreza, situated in the southern part of Isfahan province in Iran. While the performance of learners in the experimental group subjected to remodeling method interventions was obtained, their control group, which was not subjected to such intervention, was measured for comparison. The findings revealed that the experimental group recorded a higher improvement in grammatical knowledge due to the remodeling approach. Furthermore, the results indicated that engaging in the remodeling of various structures allowed learners to communicate more effectively in oral interactions and to enhance their understanding of grammar and vocabulary. Statistically significant differences were observed between the experimental and control groups. This study underscores the value of incorporating the strategy of having students remodel various structures based on their concepts in English language instruction to foster greater proficiency in the language. Based on the findings, the researcher recommends utilizing, activating, and implementing this strategy on the other skills of the English language.
نگاهی به وام واژه های گویشی در فارسی خراسانی
حوزههای تخصصی:
گونه های مختلف فارسی گفتاری که امروزه در خراسان ایران، تاجیکستان و شمال افغانستان صحبت می شود، بازمانده زبان فارسی دری هستند که در آغاز دوره اسلامی در این منطقه شکل گرفته و رواج پیدا کرده است. در این گونه ها واژه هایی دیده می شوند که بر پایه اصول زبان شناسی زبان های ایرانی نمی توانند فارسی اصیل محسوب شوند، بلکه وام واژه هایی هستند که در اثر تماس زبانی فارسی با دیگر زبان های ایرانی که در گذشته و حال در این مناطق رواج داشته اند، وارد این گونه های فارسی شده اند. در این مقاله پس از مقدمه ای درباره چگونگی شکل گیری زبان فارسی در منطقه خراسان و زبان های کهنی که قبل از فارسی در این منطقه رواج داشته اند، خاستگاه احتمالی وام واژه ها در فارسی خراسان بررسی شده است، سپس با برشمردن تعدادی از وام واژه های ایرانی در فارسی خراسان، و بررسی ویژگیهای آوایی آن ها، سعی شده تا خاستگاه این وام واژه ها در زبان ها یا گویش های ایرانی نشان داده شود.
بررسی کیفی هویت و سرمایه گذاری بین فراگیران پیشرفته زبان انگلیسی در آموزشگاه های خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور بررسی هویت و پیامد های آن تحت چارچوب نظریه سرمایه گذاری (Norton, 2000) انجام شده است. 17 شرکت کننده از فراگیران بزرگسال (بالای 18 سال) زبان انگلیسی در موسسات زبان مشهد در ایران، شامل 10 مرد و 7 زن، بر اساس توانش زبانی (سطوح پیشرفته C1 و C2)، به این منظور انتخاب و مصاحبه شدند. با استفاده از نرم افزار MAXQDA 18، محققین مراحل کد گذاری روش تحقیق داده بنیاد را اجرا نموده و نتایج را بطور دقیق تحلیل نمودند. نتایج حاکی از آن بود که بعضی عوامل مهم مانند سخت کوشی، ترس از شکست و تمایلات شخصی ساخت سرمایه گذاری را تحت تاثیر خود قرار می دهند. همین طور، نتایج نشان می دهند که شرکت کنندگانی که درجات بالایی از مشارکت را نشان دادند، سطوح بالایی از سخت کوشی و دیدگاه مثبتی نسبت به کلاس معلم و یادگیری خود داشتند. دیگر یافته ها نشان داد که توصیف جامعه هدف برای فراگیران باعث افزایش انگیزه آن ها می گردد که به نوبه خود سطح سرمایه گذاری را افزایش می دهد. نتایج همچنین نمایان گر بینش های جدیدی در رابطه ی بین زیرساخت های سرمایه گذاری و عوامل تحکیم بخش آن هستند. نکات عملی آموزشی نیز به معلمین و مدرسین زبان انگلیسی مخصوصا در محیط انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) پیشنهاد گردید.
Using Input Enhancement and Output-Based Production in Writing Classes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۴, Spring ۲۰۲۳
27 - 41
حوزههای تخصصی:
The current study adopted a qualitative-quantitative design to compare the effects of output-based production (OBP) and input enhancement (IE) as two teaching techniques on a group of EFL learners’ writing and also to seek those learners’ perceptions on the two instruction procedures. Accordingly, 65 intermediate learners were selected through convenience nonrandom sampling from among 94 students in intact classes based on their performance on a sample proficiency test (the test had already been piloted among 30 learners). These 65 learners were subsequently divided into two groups consisting of 33 learners in the OBP group and 32 in the IE group. The researchers also made sure that the learners in both groups were homogeneous in terms of their writing prior to the treatment. Next, the treatment in both groups commenced. Once the treatment was over, the researchers gave both groups the same writing posttest. The results of the statistical analysis indicated that the IE group outperformed the OBP group significantly in their writing. The participants further sat for a semi-structured interview comprising five questions about their perception regarding both instructions which demonstrated that the IE group was generally more satisfied with the course than the OBP group. The findings of this study suggest more attention to the incorporation of IE in both English language schools and pre- and in-service teacher training programs.
بازنمایی گفتمانی کنشگران اجتماعی در غزل های عاشقانه اسپنسر و سیدنی از منظر رویکرد جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنسانس به عنوان عصری پربار که در آن ادبیات و خصوصاً شعر شکوفا گردید، تا کنون موضوع مطالعات بسیاری بوده است. این دوره، که در بریتانیا دوره الیزابت نیز نامیده می شود، عصر طلایی غزل سرایانی نامی همچون سر فیلیپ سیدنی (1586-1554) و ادموند اسپنسر (1599-1552) است. جستار پیش رو، به تحلیل 16 غزل از غزلیات سیدنی و اسپنسر بر اساس نظریه جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996) پرداخته است و رویکرد ایدئولوژیک این دو شاعر در بازنمایی کنش گران اجتماعی از خلال تعامل آن ها با ساختار قدرت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، یافته ها نشان داد که الگویی یکسان در بازنمایی شخصیت ها در این غزلیات وجود دارد؛ به گونه ای که شخصیت مردان صدای مسلط در متن ها هستند، اما شخصیت زنان به حاشیه رانده می شوند. این الگو بیانگر بستری ایدئولوژیک در متون مورد بررسی است. نتایج نشان داد که این الگو بازنمای ساختار قدرت در دوره الیزابت است که بر اساس آن کنشگران اجتماعی بر اساس مرز بندی های جنسیتی طبقه بندی می شوند.
بررسی تطبیقی رمانتیسم زبانی در اشعار هوشنگ ابتهاج و انسی الحاج با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
143 - 121
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، به عنوان یکی از شاخه های اصلی علوم شناختی، رویکردی است که به زبان، به مثابه ابزاری برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. معنی شناسی شناختی، به عنوان یکی از حوزه های اساسی زبان شناسی شناختی، دارای نظریه های مختلفی مانند طرح واره های تصویری، آمیختگی مفهومی، فضاهای ذهنی، مجاز و استعاره است. گرایش شاعران معاصر عرب و ایران به مکتب رمانتیک، نقطه آغازین تحول در شعر معاصر به شمار می رود و رمانتیک ها از گروه های پیشتازی هستند که دگرگونی ادبیات عربی و فارسی و همچنین همگامی آن با عصر جدید، با تلاش های آنان شروع شد. هرچند تعداد این جماعت در ابتدا اندک بود و بیشتر تغییر در حوزه معانی شعر را مدنظر داشتند، اما طولی نکشید که شمار آن ها بیشتر شد و در مدتی کوتاه، محتوا و ساختار شعر معاصر عربی و فارسی را دگرگون ساخت. این تأثیرگذاری به حدی گسترده بود که در فاصله میان دو جنگ جهانی، برجسته ترین شاعران عرب و فارسی گو که آثاری جهانی پدید آورده اند، از پیروان مکتب رمانتیک هستند. پیوند میان نابسامانی های اجتماعی جهان و اندوه که یکی از درون مایه های اصلی شعر رمانتیکی است، از عوامل گسترش و ماندگاری این تأثیرگذاری ژرف به شمار می رود. بدین ترتیب، در تحقیق حاضر تلاش بر آن است تا به «بررسی تطبیقی رمانتیسم زبانی در اشعار انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج» پرداخته شود. در این رهگذر از مفاهیم زبان شناسی شناختی و نقد تطبیقی بهره گرفته می شود.
Attitude Subsystem in Recounts Told by Persian Male and Female Webloggers
حوزههای تخصصی:
Appraisal theory has provided researchers with a powerful analytical tool to explore how language users express their feelings, attitude and judgments in texts. The present study was conducted to explore the use of appraisals in Persian recounts with a focus on the attitude subsystem. Forty-eight online recounts were selected (22 female writers and 26 male writers). The analysis was conducted two times at a one-week interval using the UAM corpus tool software. The results indicated that women generally used more attitude resources in their recounts compared to men and they also used more affect than men, both men and women encoded their evaluation more explicitly rather than implicitly, and in both types of recounts, attitude subsystems appeared in a special order in terms of frequency. In conclusion, predominant use of attitude in Persian recounts can be considered as evidence of effectiveness and applicability of the appraisal theory.
مقایسه وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ با وند های اشتقاقی زبان فارسی
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
89 - 102
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل گونه های زبانی نه تنها در حفظ یک زبان و یا گویش امری مهم تلقی می شود، در حفظ تاریخ و فرهنگ یک قوم نیز حائز اهمیت است. از سوی دیگر بررسی ساخت واژه گویش ها و استخراج وندهای اشتقاقی در معادل سازی واژه های بیگانه زبان های امروزی حاضر اهمیت است. گویش بختیاری بازمانده فارسی میانه و باستان است. این گویش دارای واژه های بسیار غنی است که وند های اشتقاقی آن در فارسی امروز مهجور گشته اند. هدف از این پژوهش با اتخاذ روشی توصیفی -تحلیلی، بررسی وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ و مقایسه آن با زبان فارسی است. از این رو در پژوهش حاضر وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ که برگرفته از کتاب واژه نامه گویش بختیاری چهارلنگ سرلک (1381) استخراج شده و با وند های اشتقاقی زبان فارسی مستخرج از کتاب ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروز کلباسی (1387) مقایسه شده اند و سپس مطابقه و عدم مطابقه و معناداری از طریق برنامه spss بررسی شده است. یافته ها نشان می دهند، در مقایسه وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ با زبان فارسی، 8/35 درصد عدم انطباق، 9/32 درصد انطباق و 3/31 درصد معناداری مشاهده می شود. لازم به ذکر است، وند های اشتقاقی گویش بختیاری که در زبان فارسی یافت نشده اند، می توانند در فرآیند معادل سازی واژه های بیگانه در زبان فارسی مورد استفاده قرار گیرند.
حالت دهی گروه های اسمی در ساخت های مفعولی در هورامی: تقابل رویکردهای کمینه گرای ساختاری و ساختواژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده تبیین فرایند حالت دهی گروه های اسمی همواره یکی از چالش های برجسته صورت های مختلف دستور زایشی بوده و به همین دلیل تا کنون رویکردهای نظری گوناگونی برای تحلیل صوری این پدیده در چارچوب این سنت زبان شناختی ارائه شده است. در این میان رویکرد ساختاری، برگرفته شده از آرای چامسکی و رویکرد ساختواژی، ارائه شده از سوی مارانتز، بیکر از مهم ترین آن ها محسوب می شوند. مقاله حاضر درصدد است تا روند اشتقاق نحوی و به تبع آن فرایند حالت دهیِ موضوعات فعلی را در ساخت های متعدیِ مفعولی در زبانی هورامی در چارچوب دو رویکرد کمینه گرای پیش گفته بررسی نماید و از این رهگذر نقاط ضعف و قوت هر یک از دو رویکرد مذکور را در ارائه تبیینی منطقی و نظریه بنیاد از داده های هورامی برجسته کند. تحلیل داده های برگرفته شده از هورامی در نهایت نشان می دهد که هیچ یک از دو رویکرد نحوی و ساختواژی به تنهایی نمی تواند خصوصیات ساخت های مفعولی را در این زبان به شکلی کامل و موجه تبیین کنند و به همین دلیل اتخاذ دیدگاهی ترکیبی و متشکل از هر دو رویکرد برای بررسی خصوصیات متنوع این ساخت ها منطقی تر به نظر می رسد. نتایج این جستار در مقیاسی کلان تر کفایت تبیینی رویکردهای نظری ترکیبی را برای تحلیل الگوهای حالت دهی در چارچوب دستور جهانی تأیید می نماید. واژگان کلیدی: حالت دهی، مطابقه، برنامه کمینه گرا، رویکرد نحوی، رویکرد ساختواژی، فاز.
بررسی نقش تغییر ارزش های نشانه-معناشناختی در حکایتی از گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش و نظام تبادل آن در کنار نظامهای گفتمانی از مباحث با اهمیت در نشانه معناشناسی به شمار می روند. این مفاهیم در تعریف نوع روابط افراد و حل بحران های ارزشی در تحلیل های نشانه معناشناختی نقشی بسزا ایفا می کنند. این پژوهش حکایت اول از باب نخست گلستان را به عنوان موضوع بررسی برگزیده و به دنبال شناسایی الگوی نظام ارزشی، چگونگی تغییر ارزش ها و سپس آشکارسازی نقش تغییر ارزش ها در حل بحران های ارزشی موجود در حکایت است. مسئله پژوهش پیش رو این است که آیا تغییر ارزش ها در گلستان به عنوان منبعی تأثیرگذار برای فارسی زبانان منجر به شکل گیری سبک تازه ای از زندگی میان آنان شده است یا خیر. یافته های پژوهش نشان گر آن است که سعدی در آفرینش این حکایت از ساز و کار دگرگونی ارزش ها بهره جسته است و درنهایت دگرگونی ارزش ها موجب تغییر معنا و نیز حل بحران موجود در حکایت شده اند. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد مطرح در نشانه معناشناسی مکتب پاریس، به صورت کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام شده است.
زبان و شاخصه های شعر جنگ در فارسی و انگلیسی: بررسی ناتورالیسم و مؤلفه های آن در اشعارِ منتخب قیصر امین پور و ویلفرد اوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
97 - 129
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان مکتب ناتورالیسم با بهره گیری از ابزار مختلف و مؤلفه های گوناگون توانسته اند به بازتاب حوادث و رویدادهای زندگانی به شیوه ای دقیق و توصیفی در شعر و رُمان بپردازند. مهم ترین موضوعات مطرح در این مکتب عبارت اند از: جنگ، فقر، فحشا، خونریزی و کشتار. پژوهش حاضر با بهره گیری از شاخصه ها، ابزار و لوازم این مکتب که به نظر می آید در شعر مقاومت و جنگ به شکل چشمگیری دیده می شود، به بررسی تطبیقی اشعار منتخب قیصر امین پور و ویلفرد اوون پرداخته است تا تحلیلی شکلی و محتوایی از آنها به دست آورد. برای این منظور، قطعه شعر « شعری برای جنگ » از سروده های سال های 1357 تا 1363 قیصر امین پور و شعر « چه شیرین است » اثر ویلفرد اوون، شاعر انگلیسی، از دفتر شعرها (1920) برگزیده و انتخاب شده اند. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش عبارت اند از: توصیف جزء به جزء و دقیق؛ کاربرد زبان محاوره ای و بی پیرایه؛ خشونت زبانی و تنافر آوایی و به کارگیری زبانی تُند، سریع و خشن؛ و توصیف فجایع، زشتی ها، اضطراب ها و وحشت جنگ. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شعر جنگ در انگلستان و مغرب زمین در بحبوحه جنگ جهانی اوّل، عمدتاً، شعری ضد جنگ است، هرچند شعرهای حماسی و شورانگیز در ابتدای سال های جنگ توسّط شاعرانی مانند رابرت بروک و زیگفرید ساسون سروده شد، در ایران امّا به جنگ از منظر حماسه و عرفان نگریسته شده است؛ هرچند علی رغم چنین رویکردهایی، تصویر جنگ دردآلود و سرشار از صحنه هایی ناتورالیستی و خشن و بی پیرایه و در مواقعی ضد جنگ است.