فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Metaphern in mehrsprachigkeit und ihre Bedeutung in ubersetzung(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به ساخت مجهول در زبان فارسی با تکیه بر دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی امروز سه دیدگاهِ بارز وجود دارد که هر یک از زاویه ای خاص به مقولة زبان و پدیده های مرتبط با آن می نگرند. این سه نگرش عبارتند از: زبان شناسی صورت گرا، زبان شناسی نقش گرا و زبان شناسی شناختی. زبان شناسی صورت گرا، زبان را همچون نظامی ساختْ بنیان و ریاضی گونه می پندارد؛ زبان شناسی نقش گرا زبان را نظامی برای ارتباط و زبان شناسی شناختی آن را نظامی شناختی می داند. بنیان گذاران این سه نگرش به ترتیب عبارتند از چامسکی (1957) و گیون (1979) و لانگاکر (1976).
در مقالة حاضر، نگارندگان در صدد هستند تا با معرفیِ مبانی نظری رویکرد شناختی و معرفی مفاهیم اساسی این رویکرد در تحلیل ساخت مجهول و مقایسة آن با مبانی نظری رویکرد زایشی (صورتگرا) در این مورد، تصویر واقعی تری از دیدگاه شناختی عرضه کنند و از این طریق به بررسی ساخت مجهول در زبان فارسی با تکیه بر دیدگاه شناختی بپردازند.
کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه اصطلاحات: موردپژوهی ترجمه انگلیسی بچه های قالیبافخانه مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی انتقادی نحوه کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه انگلیسی کریس لیر و سهیلا سحابی (۲۰۰۰) از کتاب بچه های قالیبافخانه هوشنگ مرادی کرمانی (۱۳۵۹/۱۳۹۰) و بطور مشخص، داستان «رضو، اسدو، خجیجه» است. این مقاله بطور خاص ترجمه «اصطلاحات» را به عنوان یکی از عناصر زبانی فرهنگ- وابسته مدّ نظر خواهد داشت. بدین منظور، الگوی «تحلیل انتقادی ترجمه» (خان جان، ۱۳۹۱، ۱۳۹۲) که در اساس بر بینان نظریِ زبان شناسی سازگانی- نقش گرا (هلیدی، ۱۹۹۴، ۲۰۰۴) استوار می باشد به عنوان چارچوب تحلیلیِ تحقیق انتخاب گردیده است. الگوی مذکور بطور توأمان تحلیل عوامل درونزا (درون متنی) و برونزا (یعنی مؤلفه های اجتماعی و فرامتنی) را مورد توجه قرار می دهد و در این مسیر، هم به محصول ترجمه نظر دارد و هم به فرآیند ترجمه. پژوهش حاضر بر آن است تا نشان دهد که نحوه کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجمان اثر به چه میزان با ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب داشته است. یافته های تحقیق مبین آن است که اتخاذ راهکارهای «معادل سازی توصیفی» (ایجاد معادل های یک سویه) و «معادل-یابی فرهنگی» (یافتن معادل های طبیعی یا دوسویه) که به ترتیب بیشترین بسامد وقوع را داشته اند، عموماً نیل به تعادل نقشیِ نسبی را در پی داشته است.
مقاله به زبان انگلیسی: کاوشی در موضوع انتقال انطباقی در محیط نوشتاری: مطالعه ای موردی در خصوص زبان انگلیسی برای اهداف عمومی (A Probe into Adaptive Transfer across Writing Contexts: A Case of an EGAP Class)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور برسی مباحث مربوط به انتقال انطباقی در نوشتار زبان دوم و از آنجاییکه انتقال در این مفهوم جدید مورد توجه نبوده است، تحقیق حاضر تلاش نموده است تا موضوع فوق الذکر در کلاس زبان انگلیسی برای اهداف عمومی را واکاوی نماید. اطلااعات لازم از طریق مصاحبه و نگارشهای انجام شده جمع آوری و بررسی گردید. نتایج به تقسیم بندی انتقال انطباقی به پنج مورد انجامید: 1- سازماندهی، 2- اصلاح ساختار، 3- بازنویس مجدد، 4- استعاره سازی و 5- استفاده از منابع. در مرحله ای دیگر تحلیل اطلاعات نشان داد که در حصول موارد بالا نویسندگان زبان خارجی از فرآیندهای متفاوتی بهره می گیرند که همگی دلالت بر چند وجهی بودن این توان بالقوه دارد. از منظر رشته های تحصیلی نویسندگان مورد بحث، رشته زبان انگلیسی بیشترین و رشته مهندسی برق کمترین استفاده را از انتقالهای انطباقی داشتند. به هر حال نتایج بدست آمده تاکیدی بر شرایط مطلوب چنین کلاسهایی برای گسترش انتقال انطباقی می باشد.
درجات و سطوح دوزبانگی و رابطه آن با ترجمه
حوزههای تخصصی:
"توانش و کنش افراد دوزبانه همواره مورد بحث جامعه شناسان زبان، و به ویژه پژوهشگران حوزه دوزبانگی و نیز ترجمه شناسان بوده است. بسیاری از جامعه شناسان زبان و ترجمه شناسان بر این باورند که افراد دوزبانه بالقوه مترجمند. این باور در نگرشی کلی نیز کاملا درست می نماید، زیرا یکی از ویژگیهای افراد دوزبانه از نگاه فرد غیر متخصص همانی است که مترجم نیز خواه در ترجمه مکتوب و خواه در ترجمه شفاهی انجام می دهد.
در این مقاله سعی بر آن است تا عملکرد افراد دوزبانه و مترجمان را در چارچوب عمل ترجمه با یکدیگر مقایسه کنیم تا معلوم شود، کدام دسته از افراد دوزبانه و با چه درجه و سطحی از توانش زبانی برای دوره های تربیت مترجم مناسب تر اند."
ویژگی های آکوستیکی تکیه در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی ویژگی های آکوستیکی تکیه در زبان تاتی، یک جفت کمینه انتخاب شد که در یکی تکیه روی هجای اول کلمه و در دیگری بر روی هجای آخر قرار داشت. این جفت کمینه در جمله های پرسشی و خبری توسط گویشوران بومی تات زبان خوانده شد. با استفاده از نرم افزارPRAAT برای هر جمله، شبکه ای متنی ساخته شد؛ به طوری که مرز واکه ها مشخص شد. سپس مقادیر دیرش، فرکانس پایه، انرژی و فرکانس سازه های اول و دوم واکه های موردنظر در هجای تکیه بر و بدون تکیه محاسبه شد. نتایج آزمون تولیدی نشان داد، تفاوت مقدار میانگین دیرش، فرکانس پایه و انرژی در هجای تکیه بر و بدون تکیه معنی دار است و تفاوت فرکانس های اول و دوم تفاوتی نداشت. این بدان معناست که مهم ترین همبسته های آکوستیکی تکیه در زبان تاتی دیرش، فرکانس پایه و انرژی اند. همچنین منحنی تغییرات فرکانس پایه در این زبان نشان داد که الگوی فرکانس پایه در انتهای جملات خبریL% و در انتهای جملات سوالی H% است.
نظر دستوری جدیدی درباره ی عبارت فارسی باستان «چه شب و چه روز» از کتیبه ی بیستون
حوزههای تخصصی:
این کار ترجمه ای است از مقاله ی دیوید تستن که حاصل بحث هایی است که در سمینار زمستان 1992 در دانشگاه شیکاگو برگزار شد و موضوع آن چهار برگردان از کتیبه ی بیستون بود.
در این مقاله، تستن بحث دستوری جدیدی را درباره واژه های x-ap و ran-a در عبارت< x---p-v(a)-a-r-a r-(-a)-u-c-p-t(ai)-i-v-a که در خط بیستم ستون اول کتیبه بیستون آمده مطرح می کند.او با مقایسه موارد مشابهی در زبان های اوستا و سانسکریت نظر دستوری جدیدی متفاوت با آنچه کنت و سایر صاحب نظران مطرح کرده بودند ارائه می دهد.
Incorporating Strategy Training into Reading Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باز نگری روش ترجمه دستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی زبان عمومی (توانش زبانی) دانشجویان رشته آموزش زبان انگلیسی مراکز تربیت معلم و آموزش عالی ف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Strategic teaching of writing at the tertiary level آموزش استراتژیک نگارش در سطح سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
EFL Learners’ Attitudinal Reaction ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
بررسی و توصیف حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های نشان دادن روابط دستوری بین سازه های جملات حالت نمایی است. در این پژوهش به بررسی حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان یعنی دزفولی، شوشتری، بهبهانی و هندیجانی پرداخته می شود. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و گفت وگو و مصاحبة حضوری با 33 گویش ور جمع آوری شده است. رویکرد نظری اصلی این پژوهش، نظام پنج گانة حالت نمایی کامری (1978) است که پنج ردة زبانی را از لحاظ حالت نمایی معرفی کرده است. در بررسی داده های پژوهش مشخص شد که نظام حالت نمایی در سه گویش دزفولی، شوشتری و هندیجانی نظام فاعلی-مفعولی بوده و در این سه گویش زمان جمله و وجهیت، جان داری یا بی جانی فاعل یا مفعول تأثیری در نظام حالت ندارند. در مورد گویش بهبهانی مشخص شد که زمان در حالت نمایی در این گویش مؤثر است. در زمان حال و آینده در بندهای لازم و متعدی حالت نمایی به صورت خنثی است؛ یعنی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول از نظر حالت نمایی نشانة خاصی ندارند و هر سه بی نشان هستند. اما در زمان گذشته فاعل با یک واژه بست غیرفاعلی که میزبان های متفاوتی را بر می گزیند، مضاعف سازی می شود؛ یعنی در زمان گذشته این گویش از نظام حالت کنایی پیروی می کند. این الگو هم در افعال ساده و هم در افعال مرکب حاکم است. علاوه بر این لازم به ذکر است که دو مصدر #خواستن# و #داشتن# در بهبهانی هم در زمان حال و هم در زمان آینده از نظام حالت کنایی برخوردار هستند.