فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
کتیبه رباطک در سال 1993 (م.) در تپه ای باستانی در شمال غربی بغلان افغانستان کشف شد. روستای رباطک در فاصله چهل کیلومتری شمال غربی منطقه باستانی سرخ کتل، نزدیک مرز بغلان و سمنگان واقع است. این کتیبه شامل بیست و سه سطر به زبان بلخی و خط راست گوشه یونانی است. زبان بلخی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که برای چندین سده در میان ساکنین مناطق شمالی افغانستان رواج داشته و علی رغم دو سده تسلط اسکندر مقدونی و جانشینان او بر این سرزمین هیچگاه از رونق آن کاسته نشد. کتیبه رباطک پس از کتیبه سرخ کتل از مهمترین کتیبه های زبان بلخی به شمار می رود که افزون بر ارایه آگاهی های ارزشمند در زمینه زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی، از جهت اشتمال بر داده های تاریخی مربوط به عصر کوشانیان از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از نگارش این مقاله نگاهی تازه به کتیبه رباطک و ارایه حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه آن به فارسی همراه با تفسیر و فهرستی از ریشه شناسی واژگان آن است. در خلال این پژوهش نکات تاریخی و زبانشناختی نیز مورد بحث واقع خواهد شد.
در این پژوهش کتیبه رباطک بر اساس نسخه هایی که نخستین بار از سوی نیکلاس سیمز ویلیامز از دانشگاه لندن فراهم شده مورد بررسی قرار می گیرد. اینجانب در این پژوهش از روش آوانویسی و حرف نویسی پروفسور سیمز ویلیامز استفاده کرده ام.
ترجمه ادبیات داستانی: رویکرد نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی ویژگی ترجمه ادبیات داستانی و تجزیه و تحلیل تاثیر رویکرد نشانه شناسی اجتماعی بر این نوع ترجمه است. کاربرد رویکرد نشانه شناسی اجتماعی بر ترجمه ادبیات داستانی از دو جنبه بررسی می شود: نظری و عملی. چهار استاد فرهیخته با مدرک دکترا در گرایشهای آموزش زبان انگلیسی، زبانشناسی و ادبیات زبان انگلیسی با سابقه کار در امر ترجمه در این تحقیق شرکت جسته اند. از آنها خواسته شد تا سه ترجمه از داستان کوتاه «بازار»، اثر جیمز جویس، را با در نظر گرفتن عوامل زیر بررسی نمایند. عنوان داستان، نوع ادبی، موقعیت داستان، زاویه دید، لحن، نمادگرایی، تجلی، تلمیح، صور خیال و بینامتنیت. یافته های تحقیق تاثیرات مهمی را نشان داد. می توان این گونه نتیجه گرفت که این نوع روش ترجمه در راستای پیشرفت در سایر علوم درخور توجه چشمگیری است.
تأثیر منفی زبان انگلیسی بر زبان فارسی از طریق ترجمه های غلط و متون مطبوعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان انگلیسى و ترجمه از این زبان، به عنوان جزء لاینفک جامعهء ایران و زبان فارسى درآمده است. کثرت و گستردگى ترجمه سبب شده تا زبان فارسى آماج آسیب ها و صدمات متعدد و گوناگونى گردد. مقالهء حاضر به دو موضوع توجه دارد: یکى آن که آسیب شناسى زبان فارسى باید از حد واژگان که معمولآ بحث رایج محافل است، فراتر رفته و واحدهاى مهم تر و بزرگ ترى همچون عبارات و جملات نیز مد نظر قرار گیرد. مسئلهء دیگر آن که تعامل با زبان انگلیسى، لزوما موجب تخریب زبان فارسى نخواهد شد، بلکه اگر از ویژگى هاى زیبایى شناختى زبان انگلیسى توسط مترجمان زبردست بهره برده شود، مى تواند حتى در غنابخشى به زبان فارسى مفید واقع شود و این همان چیزى است که ادیبان و شعراى ما با زبان عربى انجام داده اند. در هر یک از این زمینه ها مثال هایى از مطبوعات رایج کشور ارانه شده است.
طراحی و روایی سنجی آزمون بسندگی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه دورههای آموزش فارسی به غیر فارسیزبانان و تدوین کتابهای مختلف آموزشی مرتبط در این زمینه، تحولی فرهنگی است که با وجود آثار مثبت آن کاستیهایی را نیز بههمراه دارد. مهمترین این نقصها گستره آزمونسازی زبان و به ویژه نبود آزمون بسندگی زبان فارسی است. این مقاله به تعریف و اهمیت آزمونسازی زبان و ارتباط آن با دورههای آموزش زبان فارسی پرداخته است. در این پژوهش ضمن ساخت یک نمونه آزمون بسندگی زبان فارسی با تاکید بر آزمونهای شنیدن، خواندن و دستور، روایی و پایایی آزمون سنجیده شد. برای روایی سنجی آزمون، از فرایندی دو مرحلهای، شامل تحلیل دادههای بازنگری سه دانشجوی خارجی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی و بهرهگیری از نظریه بحث در سنجش روایی بهره گرفته شد. پایایی آزمون نیز به شیوه آلفا کرونباخ محاسبه شد. نویسنده همچنین به دلیل ابعاد مهم و تاثیرگذار آزمون در قلمرو سیاسی و فرهنگی کشور، به تولید و رواییسنجی آزمون ملی بسندگی زبان فارسی توجه کرده است.
تمثیل در سبک هندی
فرهنگ در ترجمه و ترجمه عناصر فرهنگی
حوزههای تخصصی:
در این گفتار به ترجمه و فرهنگ و ترجمه عناصر فرهنگی می پردازیم. پس از ذکر مثالهایی، فرهنگ و واژگان فرهنگی را تعریف می کنیم و شرح می دهیم و بعد از آن به روشها و شگردهای گوناگون ترجمه اقلام فرهنگی می پردازیم و در پایان نمونه هایی از انطباق فرهنگی افراطی در ترجمه های دوره قاجار از ادبیات غرب می آوریم.
ارنست یونگر و ادبیات جنگ
حوزههای تخصصی:
ارنست یونگر، مبلغ، نظریه پرداز و پیشرو حرکت ننوناسیونالیسم در آلمان، خط فکر ناسیونالیستى خود را در دهه بیست، در قالب خاطرات جنگ جهانى اول، بعد متافیزیکى بخشید و با ژرف نگرى به پدیده جنگ، پرچمدار شعار "جنگ پدر ناسیونالیسم است،، شناخته شد. اگر چه نگرش گاه بسیار افراطى نویسنده به جنگ و ناسیونالیسم، موج جدیدى از جنبش هاى ملى را در آلمان ایجاد کرد، اما خود اوبا فاصله گرفتن منطقى از احزاب ناسیونالیستى که به مبارزه افراطى با قدرت حاکم- جمهورى وایمار- پرداخته و در صدد سرنگونى آن بودند، تکروى در مسایل سیاسى پیش گرفت و تنها راه مبارزه را مبارزه ایدئولوژیکى دانست. پرداختن به ادبیات جنگ ارنست یونگر در دهه بیست، بیانگر دوران پر تلاطم و حاکى از روح ماجراجویانه و سرکش فردى است که بر علیه نظام خشک و بى روح بورژوازى آلمان دست به شورش مى زند، این شیوه فکرى نمودى عینى در آثار نویسنده در دهه بیست که به ادبیات جنگ مشهور است، داشت.
فعل های کمکی وجهی در کردی سورانی
حوزههای تخصصی:
در کنار زمان دستوری و نمود، وجه نمایی از مفاهیم اصلی معناشناسی گزاره است که توسط دسته بزرگی از ابزارهای زبانی بیان می شود، اما هر زبانی، با توجه به ویژگی های خود، دست به انتخاب تعدادی از این اقلام زبانی می زند. زبان مورد مطالعه این تحقیق کردی سورانی است و ابزار زبانی مورد مطالعه آن افعال کمکی وجهی در این زبان است که عبارتند از ʔeše ’باید/شاید‘، bu:in ’شدن‘و twanin ’توانستن‘. با توجه به نقش گذر بودن این افعال، این تحقیق تلاش می کند نشان دهد هر فعل وجهی کدامیک از معناهای مختلف وجه نمایی را نشان می دهد. نتیجه به دست آمده بیانگر این است که هر یک از این افعال سه نوع وجه نمایی معرفتی، تکلیفی و پویایی را نشان می دهند و آنچه آنها را از هم متمایز می کند، مرتبه های وجه-نمایی (امکان و الزام) و انواع آنها (حدسی، استقرایی و فرضی برای وجه نمایی معرفتی، قانون و مقررات، عرف و هنجارها و اقتدار فردی برای منبع قدرت در وجه نمایی تکلیفی و میل و خواست و توانمندی برای وجه نمایی پویایی) است. همچنین، مشاهده می شود که زبان کردی سورانی فاقد فعل کمکی خ اصی برای بی ان وجه نمایی گواه نمایی است.
تأثیر فناوری ارتباطات و اطلاعات در آموزش و یادگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی فناوری آموزشی تسهیل، توسعه و تقویت فرایند آموزش و یادگیری است. فناوری آموزش و یادگیری زبان یکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در گستره علوم انسانی است که چارچوب نظری و اصول خاص خود را دارد. این فناوری، ماهیتی چند بعدی و میان رشته ای دارد که در نتیجه تحقیقات در اصول و مبانی نظری و عملی گستره های زبان شناسی کاربردی، زبان شناسی رایانه ای و دانش استفاده بهینه فناوری به وجود آمده است. این مقاله با رویکردی تحلیلی، توصیفی، و تطبیقی، تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر آموزش زبان را بررسی می کند. در این زمینه مراحل مختلف الگوهای آموزش زبان، مدیریت کلاس، مسئولیت استاد، منابع آموزشی و یادگیری و تهیه و تألیف کتاب های درسی مطالعه گردیده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که نقاط مشترک زیادی بین الگوهای آموزش زبان و الگوهای فناوری آموزش و یادگیری زبان وجود دارد. به یمن معرفی و ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات در این حوزه، مدیریت کلاس به کل متحول شده و با رویکردی پژوهش محور و دانشجو محور انجام می پذیرد . مسئولیت مدرس نیز انباشت و انتقال اطلاعات نیست، بلکه مسئولیت های گوناگونی بر عهده می گیرد و باید فردی چند مهارتی باشد. الگوی بسته، محدود و متمرکز منابع آموزشی و یادگیری سنتی هم به الگویی باز، غیر متمرکز، نامحدود، و بری از محدودیت های زمان و مکان تبدیل می شود و نتایج بسیار راهبردی برای نظام آموزش و یادگیری زبان را به ارمغان می آورد. مطالب درسی برگرفته از فناوری، ماهیتی چند بعدی و حرکتی داشته و طراحان آن رویکردی فرایند - محور دارند نه محتوا - محور.
بررسی نحوی و معنایی فعل های ایستا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل در دستور زبان به عنوان هستة گروه فعلی و عنصر عمده و اصلی است. این مقوله دستوری در زبان های مختلف دارای ویژگی های نحوی و معنایی خاصی است. در برخی نظریه های دستوری مانند دستور نقش و ارجاع، افعال را به طبقاتی تقسیم نموده اند. در این نظریه، افعال به پنج طبقه شامل ایستا، کنشی، پایا، لحظه ای و کنشی-پایا طبقه بندی شده اند. هدف ما در این تحقیق بررسی افعال ایستا در زبان فارسی است. افعال ایستا افعالی هستند که بیانگر کنش نبوده و بر خلاف فعل هایی که هنگام انجام گرفتن در هر مرحله نیازمند گذر زمان هستند، به مطلق زمان مربوط می شوند. این فعل ها از لحاظ زمانی نامحدود هستند، به عبارت دیگر نمود پایانی ندارند. با وجود اینکه این دسته از افعال لحظه ای نیستند و برای به انجام رسیدن، نیازمند گذر زمان هستند، قابلیت استمرار ندارند؛ چون یک فعل ایستا دارای مراحلی نیست که یکی پس از دیگری انجام گیرد. در این مقاله طبقه بندی افعال بر اساس نظام دستور نقش و ارجاع صورت می پذیرد و با استفاده از آزمون های نحوی و معنایی خاصی افعال ایستا از دیگر طبقات فعل متمایز شود و ویژگی های خاص این دسته از فعل های زبان فارسی را مشخص می شود و رفتار دستوری متفاوت این دسته از افعال با توجه به ویژگی های طبقه ای توجیه می شود.
نقش استعاره در برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژی در روز نامه های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی استعاره، روی کردی است که جنبه های مختلف تحلیل انتقادی گفتمان، تحلیل پیکره ای، کار برد شناسی و زبان شناسی شناختی را در یک مجموعه گرد میآورد. کارکرد های اصلی استعاره در گفتمان، عبارت اند از برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژیها، و باز نمایی و باز تولید ایدئولوژی در رسانه ها. در پژوهش حاضر، این کارکرد ها را در روز نامه های داخلی، بررسی کرده ایم؛ بدین شرح که نخست، روی کرد های مختلف را درباره تحلیل انتقادی استعاره، معرفی کرده ایم و سپس نمونه هایی از استعاره های گفتمانی استخراج شده از روز نامه های رسالت، کیهان، ایران، مردم سالاری و آفتاب یزد را بر اساس روی کرد های تحلیل گفتمان انتقادی وندایک و استعاره گفتمانی کامرون، تجزیه و تحلیل کرده ایم. یافته های تحقیق، حاکی از آن است که نقش های اصلی استعاره در گفتمان رسانه ای، باز نمایی و باز تولید ایدئولوژی و همچنین برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژیهاست و نمونه های بر گرفته از روز نامه های یاد شده نیز فرضیه های تحقیق را تأیید می کنند؛ علاوه بر آن، تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که راه برد های ایدئولوژیک استعاره نظام مند در گفتمان بدین شرح اند: قطبیسازی، برجسته سازی نقاط قوت خودیها و نقاط ضعف غیر خودیها، توصیف کنشگر، غیریت سازی، مثال و تشریح، گواه نمایی، خود بزرگ منشی ملی، اجماع، تکرار، تلویحات، تشریح و واژگان گرایی.
انگارة زبان شناختی نگارش و گزینش خبر: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه از دیرباز زبان شناسی به خبر، به عنوان گونه ای از متن، توجه ویژه ای داشته، بیشتر پژوهش های این حوزه بر تحلیل صرف متون خبری و شناسایی ویژگی های زبانی آن ها تمرکز یافته و توجه زبان شناسان و محققان علوم رسانه بیشتر به تعیین مجموعه ای از ملاک های گزینش خبر یا «ارزش های خبری» و ارائة فهرست های مختلف از این معیارهای گزینش معطوف بوده است. مقالة حاضر بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد: چگونه می توان فرایند نگارش و گزینش خبر را در قالب یک انگارة منسجم توصیف کرد؟ ملاک ها و به اصطلاح مرسوم ارزش های خبری زبانی کدام اند؟ و رابطة این ملاک ها با دیگر عوامل نگارش و گزینش خبر چگونه است؟
هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی انگارة زبان شناختی فرایند نگارش و گزینش خبر است که در آن مجموعه ای از بایسته های زبانی تولید خبر در کنار عوامل غیر زبانی، ازجمله ملاک های اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای، بازبینی و ارائه می شود. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی و تحلیلی و با اتکا به داده های میدانی از جمله مصاحبة هدفمند با خبرنگاران فعال در عرصة مطبوعات و خبرگزاری ها انجام شده است. این پژوهش ضمن معرفی اصول چهارگانة گرایس به عنوان معیارهای نگارش متن خبری، انگاره ای چندسطحی از فرایند تولید خبر را معرفی می کند که مبتنی بر دستاوردهای زبان شناختی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی است و به نقش عوامل کلان ساختی از جمله ایدئولوژی، روابط قدرت و رقابت در شکل دهی به گفتمان خبری نیز می پردازد.
نقد و بررسی ترجمه فارسی رمان «قلب اللیل» با عنوان «دل شب» بر اساس الگوی گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوها و مدل های متفاوتی که از سوی نظریه پردازان ترجمه ارائه شده است، به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیق تری برای سنجش ترجمه ها به کار می رود. میزان مقبولیت ترجمه یک اثر ادبی زمانی مشخص می شود که طبق این الگوها نقد و بررسی گردد تا جوانب مثبت و منفی ترجمه آشکار شود؛ چراکه جوانب و ویژگی های مثبت و منفی ترجمه، به میزان کیفی متن ترجمه شده دلالت دارد. در این جستار برآنیم تا بر اساس الگوی پیشنهادی گارسس، ترجمه سه بخش از رمان « قلب اللیل» نجیب محفوظ را با عنوان «دل شب» از کاظم آل یاسین، با در نظر گرفتن متن اصلی رمان بررسی نماییم. مدل گارسس شامل چهار سطح «معنایی لغوی»، «نحوی صرفی»، «گفتمانی کارکردی»، «سبکی منظورشناختی (عملی)» و نیز زیرمجموعه های خاص هر سطح می باشد. دستاورد این پژوهش مبیّن آن است که آل یاسین در دو سطح «معنایی لغوی» و «نحوی صرفی (واژه ساختی)» نسبت به دو سطح دیگر الگوی گارسس، موفق تر عمل کرده است؛ به عبارتی ترجمه وی از این لحاظ، کفایت لازم را دارد، به طوری که دو سطح «گفتمانی کارکردی» و «سبکی منظورشناختی» نیز تنها از مقبولیت و نه کفایت برخوردار است.
مقایسة فرایندهای واجی همخوان های گویش لری بالاگریوه با فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از فرایندهای واجی موجود در همخوانهای گویش لری بالاگریوه و مقایسة آن با فارسی معیار است. لری بالاگریوه گویش قومی با همین نام است که در مناطق جنوب و جنوب شرقی لرستان، جنوب و شرق ایلام و شمال خوزستان سکونت دارند. این گویش یکی از دو گونة رایج لری در شهر خرمآباد استان لرستان است. دادهها از طریق مصاحبه با چهار گویشور، هریک به مدت یک ساعت، گردآوری شده است. به علاوه، یکی از نگارندگان نیز گویشور این گویش است. دادهها برمبنای الفبای بینالمللی IPA آوانگاری شده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرایندها در چارچوب واج شناسی زایشی و واج شناسی خودواحد ارائه میشوند. فرایندهای همگونی، ناهمگونی، خنثیشدگی، تضعیف، حذف، درج و قلب از فرایندهای همخوانی بررسی شده در این مقاله هستند. به منظور یافتن فرایندهای واجی، به جز مطالعات آوایی، برخی ملاحظات ساخت واژی نیز به ضرورت تحقیق در این بررسی گنجانده شده است. در این گویش فرایندهای تضعیف و حذف از سایر فرایندها فعالترند.
بررسی نظریات معادل یابی در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی: