فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
قوم نگاری ارتباط، کاربرد زبان را دربافت اجتماعی فرهنگی آن مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. قوم نگاری ارتباط درواقع نحوه ارتباط مردم در گروه یا جامعة ویژه را با همدیگر و نحوه اثرگذاری روابط اجتماعی ظریف بین انسانها را درنوع زبان مورد کاربرد مورد بررسی قرار می دهد. اصولا صورتها ونقش های زبانی با توجه به بافت اجتماعی فرهنگی باید مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرند. بدین ترتیب، قوم نگاری ارتباط، تعریف کلیه عواملی است که درقالب ریزی و قالب شکنی ارتباط کلامی مؤثر می باشند. دراین مقاله، بعد از مقدمه ای کوتاه، این عوامل را مورد بررسی قرارداده و تأکید کرده ایم که تنها داشتن معلومات کافی دستوری و توانایی تولید جملات دستوری و خوش ساخت به معنای توفیق در فرایند پیچیده ارتباط زبانی با دیگران نمی باشد. بدین ترتیب، برخلاف نظریه های دستور ساختاری و دستور گشتاری، قوم نگاری ارتباط براین پایه و اصل استواراست که معانی گفته ها با توجه به بعد اجتماعی و فرهنگی جامعه زبانی و در رابطه با رخدادهای ارتباطــی روشن می شوند و این معانــی بسیار فراتر از معانی کلمات و جملات صـــرف می باشند که معمولا مورد کاربرد سخنگویان جامعه زبانی ویژه قرار می گیرند.
تحلیل انتقادی زندگینامه های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا دو چهره کاملا متفاوت از مولانا جلال الدین محمد را از خلال آثار و زندگینامه های معتبر وی، ترسیم نماید و فرآیند حرکت خلفای مولوی را از تجربه های معنوی مولانا به سوی نهادسازی و تدارک ایدئولوژی فرقه ای نشان دهد. برای این منظور سبک و لحن نگارش و شیوه روایت و رویکرد گفتمان مدار را در سه زندگینامه مشهور مولانا (ولدنامه، رساله سپهسالار و مناقب العارفین) بررسی می کند تا فرآیند ایدئولوژی سازی و زمینی شدن (سکولاریته) ارزشهای معنوی وی را در میان پیروانش در آسیای صغیر نشان دهد. بر اساس این پژوهش، مثنوی ولدنامه، شخصیت و رفتار مولوی را نزدیک به واقعیت ترسیم کرده است. فریدون سپهسالار تا حدودی به اسطوره پردازی دست زده، ولی شمس الدین افلاکی از مولوی و خانواده وی مردانی قدیس و مقتدر ساخته و با لحن و سبک مبالغه آمیز خود، از سلوک و اندیشه های مولوی و فرزندانش یک گفتمان ایدئولوژیک بلامنازع و اقتدارگرا تدوین کرده است.
ریشه شناسی واژه های آب و آتش و باد در فرهنگ و ادبیات ایرانیان از دیدگاه زبانشناسی زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
بررسی تعامل زبان و محیط جغرافیایی و اکولوژیکی و ارتباط فعال بین آن دو یکی از رویکردهای جدید در مطالعات زبانشناسی است. وجود اقلام زبانی در هر محیط جغرافیایی و فرهنگی می تواند شباهتها و تفاوتهای نگرش اقوام مختلف را نسبت به پدیده های طبیعی و اکولوژیکی نشان دهد. این اقلام زبانی از فرهنگ، نیاز، شناخت و عوامل انسانی و محیطی گرفته شده است؛ لذا در زبانهای مختلف، واژگان و مقولـه بندیها و طبقه بندیها در تعامل با محیط اکولوژیکی متفاوت عمل می کنند. هر عنصر واژگانی انعکاس یک جهان بینی فرهنگی و محیطی در یک جامعه زبانی قلمداد می شود؛ لذا، برای آنکه فرهنگ قومی را دریابیم باید نخست معلوم سازیم که قدرت زندگی بخش واژگان چگونه با ساختار دنیای پیرامون آنها ارتباط می یابد و چگونه آن را شکل می دهد. این مقاله در پی آن است که با بررسی و تحلیل برخی از واژه ها مانند آب و آتش و باد در فرهنگ بومی ایرانیان و نیز استعاره ها و عبارتهای مشتق از آنها، ارتباط بین ویژگیهای محیطی و زبان و چگونگی تکوین و شکل گیری نگرش مردم نسبت به پدیده های طبیعی را نشان دهد.
جلوه های بلاغت در دو سرود منسوب به مانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مانی از پدر و مادری ایرانی در بابِل، که از استان های حکومت اشکانی بود، زاده شد. به گواهی تاریخ، ایرانیان مردمانی بلیغ بوده اند و بین النهرین محل تلاقی عقاید، افکار، و اساطیر گوناگون محسوب می شد. تبار ایرانی و پرورش در بابل زمینه های رشد و تعالی اندیشه و هنر را در مانی مهیا ساخت. بی شک جنبه ای از بلاغت ایرانیِ پیش از اسلام در اشعار او تجلی یافته بود که نمونه های بازمانده به زبان فارسی میانه و پارتی پیروان او بخش کوچکی از این گنجینه پربار گذشته است. این اشعار گوشه ای از تصرفات ایرانیان در حوزه خیال و برخی سنت ها و ویژگی های شعری آن دوره را نشان می دهد. در این مقاله، دو سرود یکی، به زبان فارسی میانه و دیگری، به زبان پارتی، که اصل آن ها منسوب به مانی است، به دلیل تنوع استفاده از صُوَر خیال و جلوه های بلاغی پیشرفته، بررسی و تحلیل زیبایی شناختی می شوند. از آرایه های ادبی در این دو سرود کوتاه، به تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تکرار، مراعات نظیر، حس آمیزی، ایهام، و ایهام تناسب باید اشاره کرد که ظرافت و ذوق به کاررفته در برخی از آن ها از دست یابی شاعران آن دوره، به نوعی کمال در حوزه خیال شاعرانه حکایت می کند، موضوعی که از لحاظ تاریخ ادبی ایران بسیار مهم است. در این اشعار، امکانات ادبی و بلاغی در خدمت اندیشه های مانی درآمده است که، به مناسبت، درباره این عقاید توضیح داده شده است.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر آموزش فراشناخت بر مهارت شنیداری و کلامی زبان آموزان؛ The Impact of Metacognitive Instruction on EFL Learners’ Listening Comprehension and Oral Language Proficiency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری برروی مهارت شنیداری و گفتاری زبان آموزان ایرانی است. 50 نفر از زبان آموزان کلاس های مکالمه در این تحقیق شرکت کردند. طرح درس پیشنهادی وندرگریفت برای تدریس مهارت شنیداری به منظور آموزش آگاهی فراشناخت به زبان آموزان گروه آزمایشی استفاده شد. تدریس در گروه کنترل به شیوه متداول تدریس مهارت شنیداری بدون ذکر راهبردهای یادگیری،مباحث درک مطلب،بازبینی و تأمل انجام شد.از پرسشنامه آگاهی فراشناخت راهبردهای یادگیری و آزمون تافل به عنوان پیش و پس آزمون قبل و بعد از آزمایش استفاده شد.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری در بالا بردن سطح آگاهی زبان آموزان از راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری مؤثر بوده است. همچنین آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری بر بالا بردن مهارت شنیداری زبان آموزان تأثیر مثبتی داشته است اما میزان این پیشرفت به سطح معنا دار آماری نرسیده است. تأثیر مثبت آموزش آگاهی فراشناخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری بر مهارت گفتاری از دیگر یافته های این تحقیق است
تطبیق شخصیتهای اساطیری انئید و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق مبانی اساطیری آثار حماسی جهان می تواند در شناخت هرچه بیشترشان مؤثر باشد، با این رویکرد است که شناخت وجوه عظمت شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از برترین نمونه های حماسی جهان آسان تر شده و لایه های تو در توی آن کتاب آشکارتر می شود. در مقاله حاضر، شاهنامه که نمونه ای از آثار حماسی غیر مصنوع است، با برترین نمونه حماسه کلاسیک مصنوع، یعنی انئید ویرژیل سنجیده شده است. در این سنجش کنار هم نهادن و مقایسه شخصیت های اصلی و حماسه ساز آن دو اثر و بیان شباهت ها و اختلافات اسطوره شناختی مد نظر است، اما در این سنجش، برای نشان دادن ابعاد گوناگون شخصیت ها و عناصر تشکیل دهنده و وجوه بارز رفتار آنان در داستان، از قیاس یک به یک، یعنی برابر نهادن یک شخصیت از شاهنامه با شخصیتی دیگر از انئید پرهیز شده است، چرا که نمی توان شخصیت های اسطوره ای را که در حماسه ملتی ظهور می یابند با شخصیت های اسطوره ای ملتی دیگر با دقت برابر نهاد و از مطابقت کامل آن ها سخن راند، بلکه مقایسه خصایص یک شخصیت، برای مثال در شاهنامه از طریق دریافت عناصر هویت ساز او و تمییز آنها در شخصیت های گوناگون که با هم پیوند اسطوره شناختی دارند، در عرصه تحقیق رهگشا تر است. از این رو با توجه به ذو ابعاد بودن انئاس در انئید ویرژیل و این حقیقت که این قهرمان در زمان واحد مظهر شاه و پهلوان است، وجوه گوناگون وی با توجه به جنبه های نمادین در برابر عناصر هویت ساز قهرمانان شاهنامه قرار داده شده و عوامل افتراق و شباهت آنان مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی جهتی در زبان های اسپانیایی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره های مفهومیِ جهتی، در دو زبان فارسی و اسپانیایی به نگارش درآمده است. در این مقاله تلاش شده تا از میان طبقه بندی لیکاف و جانسون (1980) از استعاره های مفهومی، در قالب استعاره های ساختی، جهتی و هستی شناختی، تنها طبقة استعارة جهتی بر داده هایی از زبان اسپانیایی مورد سنجش قرار گیرد و کاربرد این استعاره در سطح نگاشتِ استعاری و بازنمود زبانی در زبان فارسی بازکاویده شود.
تحلیل 38 نمونه استعارة مفهومی جهتی در قالب 15 اسمِ نگاشت، که از رمان اسپانیایی گفت وگو در کاتدرال اثر ماریو بارگاس یوسا، مجموعه مقالاتی دربارة استعاره های مفهومی به زبان اسپانیایی و برخی داده های شفاهی استخراج شده بود، این نتیجه را به دست داد که شباهت ها میان استعاره های مفهومی مبتنی بر درک انسان از مقولة «جهت»، در بین دو زبان به مراتب بیشتر از تفاوت هاست. این نتیجه، جایگاه بنیادین درک مکان و درک جهت به عنوان خاستگاه شکل گیریِ استعاره های مفهومی در حوزه های انتزاعی را می نمایاند. از سوی دیگر، توجه به تفاوت های دو زبان فارسی و اسپانیایی در ساخت استعاره های مفهومی، مؤید تأثیر فرهنگ بر ساخت استعاره های مفهومی است.
تحلیل داستان در نظریه جهان های متن: مطالعه موردیِ وداع اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل داستان «وداع»، اثر جلال آل احمد، با رویکرد شعرشناسی شناختی می پردازد. این تحلیل برمبنای نظریه جهان های متن (ورث، 1999) صورت می پذیرد. جهان های متن بازنمودهایی ذهنی اند که از جهان گفتمان پدید می آیند. چیدمان اصلی جهان متن به وسیله عناصرِ جهان ساز ایجاد می شود و موضوع گفتمان، به وسیله گزاره های نقشی و پیش برنده شکل می گیرد. وقتی مرزهای جهان ِ متن به وجود آمد، لایه های مفهومی دیگری قابل شناسایی است که جهان های فرعی نام دارند و بر سه نوع اند: جهان فرعیِ اشاره ای، جهان فرعیِ نگرشی و جهان فرعیِ معرفت شناختی. تحلیل داستان «وداع» براساسِ این نظریه نشان داد که هرچند بسط جهان های فرعیِ اشاره ای و نگرشی در داستان «وداع» بسیار محدود بود، ولی جهان های فرعیِ معرفت شناختی که لایه های معنایی عمیق تر ی را نشان می دهند، در این داستان به طورِ گسترده ای قابل شناسایی اند. این نتیجه نشان دهنده آن بود که داستان «وداع» متضمن لایه های عمیق معناست که به وسیله نشانه های مشخصِ متنی قابل دستیابی اند.
بررسی تطبیقی شعر و اندیشة تی. اس. الیوت و احمد شاملو بر اساس مؤلفه های مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از مهم ترین گونه های ادبی است که ما را در یافتن وجوه مشترک اندیشه های بزرگان جهان- که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر فاصله دارند- یاری می رساند و به نقاط وحدت اندیشة بشری پی میبرد که چگونه اندیشهای در نقطهای از جهان توسط اندیشمندی، ادیبی و یا شاعری مطرح می شود و در نقطة دیگر همان اندیشه به گونهای دیگر مجال بروز مییابد.
مقالة حاضر نگاهی است تطبیقی به شعر، اندیشه، زمینه و زمانة دو شاعر بلندآوازه از دو فرهنگ و تمدن متفاوت: تی. اس. الیوت (1888- 1965م) انگلیسی و احمد شاملو (1305-1379ش) ایرانی. زمانة زندگی این دو شاعر از دیدگاه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همسانی هایی داشته که در نهایت، به تولید آثار و اندیشه های مشابهی منجر شده است. شاملو در ایران به عنوان شاعری اجتماعی شناخته شده که مانند الیوت در برهه ای حساس و پرآشوب زیسته است. الیوت تحت تأثیر جنگ جهانی و دوران مدرنیسم بوده و شاعر ایرانی هم کودتای 28 مرداد و جنگ جهانی دوم و دوران گذار از جامعة سنتی به مدرن را تجربه کرده است.
در این مقاله، ابتدا مختصری دربارة واژة مدرن و مدرنیته در اروپا و ایران بحث میشود، سپس با بهرهگیری از شیوة نقد تطبیقی و با تکیه بر مؤلفه های مدرنیته و مدرنیسم ادبی، بین مضامین مشترک در آثار الیوت و شاملو مقایسه ای صورت می گیرد. همانندی های زیادی بین شاملو و الیوت برای مطالعة تطبیقی می توان یافت و با توجه به همسانیهای فراوان ذهنی و زبانی بین دو شاعر و با عنایت به همانندیهای بسیار در تجربههای زیستة مشترک بین ایشان، میتوان نتیجه گرفت شرایط زیستی مشابه همواره میتواند آثار ادبی همگونی پدید آورد.
فرایند واجی همگونی همخوان با همخوان در زبان فارسی: بررسی صوت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، فرایند واجی همگونی [3] همخوان با همخوان را در گفتار فارسی زبانان، به لحاظ صوت شناختی [4] بررسی کرده ایم. در این راستا، تحلیل صوت شناختی در حوزه های شدت [5] صوت، دیرش [6] ، سازه اول [7] ( F1 )، سازه دوم [8] ( F2 ) و سازه سوم [9] ( F3 ) آواهای هم جواری انجام شده است که در آن ها، فرایند همگونی اِعمال می شود. درباره همخوان های سایشی بدون سازه، بسامدهایی از نوفه همخوان سایشی اندازه گیری شده و بدین منظور، چهار گفته ضبط شده، به لحاظ صوت شناختی تجزیه و تحلیل شده است. این بررسی در آغاز، شامل تحلیل ویژگی های صوت شناختی هریک از آواهای مورد نظر در بافت غیرهمگون در مواضع آغازین [10] ، میان دو واکه [11] و نیز پایانی [12] است و سپس ویژگی های به دست آمده از آواهای مورد نظر، با ویژگی های صوت شناختی همان آواها در بافت همگونی مقایسه می شود. در این حالت، در مواردی که ارزش میانگین هر یک از مشخصه های صوت شناختی آوای همگون شده، به مشخصه های صوت شناختی آوای اثر گذار بر فرایند همگونی در بافت همگون نزدیک شود، آن متغیر خاص، در فرایند مورد نظر، نوعی همگونی ایجاد کرده است. نتایج تحلیل های این تحقیق نشان می دهد که در زیربنای فرایند واجی همگونی همخوان با همخوان در فارسی محاوره، نوعی همگونی صوت شناختی در متغیرهای فیزیکی شدت، دیرش، سازه اول، دوم، و سوم وجود دارد.
نقد و بررسی داستان آخرین درس آلفونس دوده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آواشناسی و واج شناسی همخوان های چاکنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رفتار واجی همخوان های چاکنایی را در جایگاه های واجی مختلف در چارچوب واج شناسی آزمایشگاهی از طریق مشاهده الگوی تغییرات شدت انرژی طیف فرکانسی مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که همخوان های چاکنایی در جایگاه آغاز کلمه و میان کلمه بعد از همخوان به صورت سخت تولید می شوند؛ در جایگاه میان کلمه بین دو واکه از میزان فعالیت چاکنای برای تولید /Ɂ/ و /h/کاسته می شود ولی این همخوان ها به کلی از زنجیره گفتار حذف نمی شوند؛ و در پایانه هجا از میزان فعالیت الگوهای بست و سایش چاکنایی کاسته می شود ولی اثر این الگوها در پایانه هجا همچنان باقی می ماند. بر این اساس هر قدر میزان فعالیت الگوهای بست و سایش چاکنایی کاهش یابد، بر میزان ارتعاش تارآواها افزوده شده و به این ترتیب شباهت این همخوان ها با واکه قبل بیشتر می شود که این مسئله باعث می شود واکه قبل کشیده تر درک شود.
وام واژه های روسی در زبان فارسی و فرهنگ بزرگ سخن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ بزرگ سخن پژوهشی به نسبت جدید در زمینة فرهنگ نویسی زبان فارسی به شمار می آید که ضمن بهره گیری از دستاوردهای فرهنگ های پیشین، دارای نوآوری های برجسته ای است. این فرهنگ ضمن استفاده از پیکرة زبانی در انتخاب واژه ها، به آوانویسی، ترکیبات واژه ها و ارائة مثال ها و شواهد مناسب پرداخته است. یکی از ویژ گی های این فرهنگ، ریشه یابی واژه ها به ویژه واژه های دخیل در زبان فارسی است که در میان آن ها نَود واژة روسی نیز دیده می شود. اما با بررسی دقیق، در شناسایی ریشة این واژه ها کاستی هایی مشاهده کردیم که در مقالة حاضر به آن می پردازیم. هم زمان با بررسی این گونه واژ ها در فرهنگ بزرگ سخن، موارد دیگری را نیز تحلیل می کنیم. در بعضی از وام واژه های روسی تغییرات معنایی و یا حوزة معنایی، در برخی از آن ها گاه تغییرات آوایی و در گروهی دیگر نیز تغییرات دستوری پدیده آمده است. وام واژه هایی نیز روسی انگاشته شده اند؛ ولی پس از بررسی مشخص شدند که آن ها واژ ه های اصیل فارسی بوده اند که به زبان روسی وارد شده و سپس با تغییرات آوایی به زبان فارسی بازگشته اند.
دریدا و نظریه معنا در هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی نقد دریدا بر نظریه معنا نزد هوسرل است. از میان سه جزو زبان در تقسیم بندی کلاسیک آن(دستور زبان، منطق، فن سخنوری) هوسرل معنا را در جزو دوم یعنی منطق استوار می سازد. او معنای منطقی را از جنس" بیان" می داند اما میان بیان و بروز خارجی آن در "نشانه ها" و در ارتباط میان انسانها پیوندی ذاتی مشاهده نمی کند. از نظر هوسرل ارتباط و نشانه اقشاری خارجی نسبت به بیان اند و بنابراین، می توان بیان(معنا) را مستقل از ارتباط نشانه ای تصور کرد. شکل خالص بیان که در دیالوگ آلوده نشده است سخن بدون مخاطب خارجی یا "تنهاگویی" یا حضور بی واسطه معناست. اما به عقیده دریدا میان معنا(بیان) و نشانه های آن نوعی درهم تنیدگی ذاتی وجود دارد. معنا هرگز نمی تواند مجرد از بافت زبان شناختی، نشانه شناختی و تاریخی اش در نظر گرفته شود. هر یک از این بافتها نظامی از ارجاع است که به فراسوی خود - حضوری معنا اشاره دارد. دریدا می کوشد با نشان دادن پیوند ذاتی نشانه و معنا، کل برنامه پدیده شناسی هوسرل را مورد سوال قرار دهد.
بررسی جایگاه زبان آرامی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال شکل گیری امپراتوری هخامنشی توسط کوروش کبیر و گسترش آن توسط داریوش اول که از رود سند در هند تا رود نیل در مصر امتداد داشت، استفاده از یک زبان واحد و بین المللی برای ایجاد ارتباط با ایالات مختلف با نژادها و زبانهای متفاوت ضرورت یافت تا شاهان هخامنشی بتوانند پیامها و فرمانهای خود را به ملل تابعه منتقل و ابلاغ کنند. هر چند داریوش اول پس از غلبه بر مخالفان و شورشگران دستور نوشتن کتیبه بیستون را به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی برای معرفی اقدامات خود صادر کرد، با توجه به اینکه تنها ایالات محدودی از امپراتوری، یعنی سرزمین پارس و قوم آریا، در مرکز و غرب ایران، عیلامیان در جنوب غربی ایران و بابلیان در جنوب بین النهرین با این زبانها آشنا بودند، لذا، داریوش دستور ترجمه این پیام را به زبان آرامی که در بخش وسیعی از امپراتوری به آن تکلم می شد و قابل فهم بود، صادر و نسخه هایی را به سراسر امپراتوری ارسال کرد و پس از آن نیز بسیاری از فرمانهای سلطنتی و اداری به زبان آرامی تهیه و به ایالات ارسال می گردید. در این مقاله کوشش بر این است با استناد به بخشی از این اسناد باقیمانده از دوره هخامنشی ابتدا به تاریخ زبان آرامی و گستره و نفوذ آن در غرب امپراتوری، پیش از تشکیل امپراتوری هخامنشی، و بعد، با استناد به نوشته های باقیمانده در اقصی نقاط امپراتوری، به جایگاه و نقش آن به عنوان یک زبان رسمی در دوره هخامنشی پرداخته شود.