فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
shakespear''s language زبان شکسپیر
حوزههای تخصصی:
تحلیل بهینگی خودمانی سازی نام های خاص در فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، در چهارچوب نظریه بهینگی، فرایند خودمانی سازی نام های خاص در فارسی معیار را به لحاظ واج شناختی تحلیل کرده ایم؛ اما صرفاً در این سطح، متوقف نمانده و ضمن تلفیق تحلیل واجی با تحلیل اجتماعی- کاربرد شناختی، نظریه بهینگی را در سطح رابط واج شناسی، زبان شناسی اجتماعی و کاربرد شناسی زبان به کار گرفته ایم. برخلاف نظریه بهینگی کلاسیک که امکان ظهور تنها یک گزینه بهینه را در برون داد فرایند پیش بینی می کند، یافته های این تحقیق، احتمال اشتقاق بیش از یک گزینه از درون دادی واحد را تأیید می کنند؛ البته تحلیل این مسئله در قلمرو نظریه بهینگی متعارف، میسر نیست؛ از این روی، در مقاله حاضر، با تعریف محدودیت های اجتماعی- کاربرد شناختی ای ویژه که یا استفاده از صورت های خودمانی نام های خاص را به رعایت سبک زبانی مقید می کنند و یا اساساً عمل کرد فرایند خودمانی سازی را به رعایت الگو های ادب در زبان و فرهنگ فارسی موکول می کنند، بر اهمیت و کارکرد بافت موقعیتی در فرایند خودمانی سازی تأکید کرده و به تبع آن، سطح پوشش تحلیل بهینگی را تا حوزه هایی فراتر از دیدگاه های واج شناختی صِرف تعمیم داده ایم.
کند و کاو در مشکلات متون ادبی (نکاتی درباره بعضی از ترکیبات در زبان فارسی)
حوزههای تخصصی:
بعضی از کلماتی که از عربی به فارسی منتقل می شود، گاهی مفهومی جز آنچه گه از زبان اصلی از آنها مستفاد می شود، دارد. این گونه کلمات، در کاربرد متون فارسی، گاهی معنی شعر اصلی یا عبارت را دچار مشکل می کند، زیرا که در زمانی خاص، آن کلمه، به مفهومی خاص رایج شده و شاعر یا نویسنده، آن را به همان مفهوم به کاربرده است .از طرف دیگر، بعضی از فرهنگ نویسان معنی و مفهوم ترکیبی را بر اساس قیاس و گمان و با برداشت ذهنی از بیت یا عبارت، در کتاب خود، می آورند، که آن معنی یا کلا، اشتباه است و یا در حول و حوش معنی اصلی دور می زند. این گونه ترکیبات، نیاز به کند و کاوی دقیقتر و علمی تر دارد، که می تواند راه گشای دیگران در رسیدن به مفهوم اصلی و دقیق آن ترکیب باشد ...
بررسی تطبیقی نمایشنامة نبرد هرمان اثر کلایست با منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مقایسه محتوای نمایشنامه نبرد هرمان اثر کلایست، با منابع تاریخی، تاریخ نگاران بزرگی همچون تاسیتوس و هم چنین مقایسه آن با نمایشنامه تاریخی نبرد هرمان اثر کلوپشتوک این سؤال مطرح می شود که آیا کلایست محتوای وقایع نمایشنامه تاریخی اش را از آثار مورخانی همچون تاسیتوس اقتباس کرده است و یا این اثر تقلیدی از اثر کلوپشتوک است. با بررسی و مقایسه اجمالی روشن می شود که واقعیات تاریخی ترسیم شده در اثر کلایست در موارد بسیاری با منابع تاریخی تاسیتوس و هم چنین با اثر نبرد هرمان کلوپشتوک مطابقت ندارد. از آنجایی که هدف اصلی کلایست در این نمایشنامه مقایسه تجاوزات نظامی رومی ها به سرزمین ژرمن ها، با لشگرکشی های ناپلئون در اوایل قرن نوزدهم میلادی در اروپاست، همخوانی کامل اثرش با وقایع تاریخی برای او چندان مهم نبود. بنابراین او کوشید که وقایع تاریخی را طوری ترسیم کند که باعث قیام آلمان ها و اطریشی ها بر علیه تجاوزات ناپلئون شود و اثرش نشانگر ایده های سیاسی نویسنده باشد.
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
توزیع رسایی در خوشة دوهمخوانیِ مرز هجا در زبان فارسی- افشین رحیمی، محرم اسلامی،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، توزیع رسایی درخوشه های دوهمخوانی مرز دو هجای CVC-CVC در واژه های زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. محدودیت رسایی در مرز هجا بیانگر تمایل جهانی در جهت تغییر افتان رسایی همخوان ها در مرز هجا است. در این بررسی، تعداد 4202 واژه از واژه های زایای زبان فارسی که دارای ساختار هجایی CVC.CVC بودند، مطالعه شده اند. همخوان های زبان فارسی از نظر رسایی به 5 طبقة مختلف تقسیم شده و ارتباط شیب رسایی در مرز هجا و بسامد در واژگان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که بی نشانی یک ساختار باعث افزایش بسامد آن به صورت هم زمانی و در زمانی می گردد، می توان میزان بی نشانی یک ساختار را از بسامد آن دریافت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که افتان بودن شیب رسایی در خوشه های دوهمخوانی در مرز هجاهای CVC در زبان فارسی به صورت مقوله ای عمل نکرده و ساختارها را به دو طبقة خوش ساخت و غیرخوش ساخت تقسیم نمی کند. هم چنین، در سطح واژه ها، بسامد خوشه های دوهمخوانی با کاهش شیب رسایی (از +۴ به -۴) افزایش می یابد. دلیل افزایش بسامد تمایل بیشتر همخوان های با رسایی پایین، مانند انفجاری ها و انسایشی ها، به حضور در جایگاه آغازه و عدم تمایل آنها به حضور در جایگاه پایانه می باشد. هم چنین، همخوان های رساتر، مانند سایشی ها، خیشومی ها و روان ها، تمایل بیشتری به حضور در جایگاه پایانه نسبت به جایگاه آغازه دارند. بسامد واحد (بسامد در پیکره) ساختارهایی که از همخوان های نارسای انفجاری استفاده می کنند در مقایسه با ساختارهایی که از سایر همخوان ها استفاده می کنند به شدت کاهش می یابد. استفاده از بسامد نرمال (معیار اطلاعات مشترک نقطه ای) نشان می دهد که تمایل به هم رخدادی در خوشه های با شیب رسایی افتان بیشتر از خوشه هایی با شیب رسایی خیزان نبوده و حضور گروه های مختلف رسایی در پایانه و آغازه در مرز هجا مستقل از یکدیگر صورت می گیرد. با توجه به تمایل همخوان های نارسا به حضور در جایگاه آغازه و تمایل همخوان های رسا به حضور در جایگاه پایانه و نقش مهم این تمایل در شکل گیری الگوهای مرز هجا، به نظر می رسد توصیف مبتنی بر آواشناسی ادراکی این پدیدة واج شناختی (نظریة جواز ادراکی) قابل قبول تر از توصیف این پدیده با استفاده از محدودیت های واج شناختی باشد.
خردگرایی و کلان نگری در ترجمه داستان: رهیافتی نقش گرا به تعادل سبکی
حوزههای تخصصی:
مترجم ادبیات داستانی در مسیر نیل به «کفایت سبکی» هر چه بیشتر، نیازمند انجام تحلیل سبک شناسی در دو سطح «خرد» و «کلان» است. در تحلیل سبکی کلان، تحلیلگر/ مترجم در پی کشف «چگونگی» یا «کیفیت» متن است و در تحلیل سبکی خرد به دنبال تبیین «چرایی» و «نحوه» تحقق آن کیفیت. تحلیل کلان معمولا با تفحص در «برونه» (سطح) داستان صورت می گیرد و نمایی کلی از راهبرد(های) سبکی «عام» منتهی به فرانقش اندیشگانی زبان بدست می دهد اما در تحلیل خرد، مترجم/ تحلیلگر علاوه بر سطح داستان ناگزیر از تعمق در «درونه» (عمق) اثر نیز خواهد بود و در این مسیر، از یک سو، متن را به مثابه یک «محصول» مد نظر قرار می دهد و از رهگذر شیوه های عموما مکانیستی «تحلیل متن»، مولفه های سبکی منتهی به کارکرد زیبایی شناختی زبان را در آن شناسایی می کند و از سوی دیگر، با اثر داستانی به منزله یک «فرایند» مواجه می شود و با توسل به روش شناسی معمول در «تحلیل گفتمان» و استفاده از ابزارهای «تاویل متن» و «تحلیل بینامتنی»، به بازشناسی مراحل «تولید»، «دریافت»، «درک» و «تاثیر» مولفه های متنی دست می یازد و مصادیق عینی راهبرد(های) سبکی کلان مورد نظر نویسنده را در فرانقش متنی زبان تعیین می نماید. آنچه در نهایت از این تحلیل دو جانبه حاصل می گردد، راهکارهای عملیاتی مترجم را در انتخاب «گزینه های هم نقش: با کارکرد سبکی مشابهی در متن مقصد رقم خواهد زد.
اهمیت کاربرد متون ادبی در آموزش زبانخارجی برای دانشپژوهان جوان و بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون ادبی در کنار معنای ظاهری، مفهوم عمیقی را نیز در بردارند که باید توسط خواننده شناخته شود. از آنجا که متون ادبی یک نوعی لذت را در حین خواندن ایجاد میکنند و از طریق این شعف تاثیر عمیق خود را آشکار میسازند، بهاینترتیب نقش مهمی را برای کاربرد در امر آموزش زبان ایفا میکنند و در نهایت موجب استقلال و علاقه در امر یادگیری میگردند. به علت چند جانبه بودن متون ادبی، نه تنها موجب بالا بردن توانایی افراد در درک و تحلیل متون میشوند بلکه راهی برای گسترش گنجینه لغات، آشنایی با قواعد دستوری، ایجاد موضوع جهت بحث و گفتگو و کمک به خواننده جهت آفرینش آثار خویش عمل میکنند. بهاینترتیب کاربرد متون ادبی در آموزش زبانخارجی نه تنها موجب افزایش آگاهی دانشپژوهان شده بلکه به عنوان یک وسیله جهت آشنایی با کاربرد زبان و افزایش توانایی در برقراری ارتباط میباشد.
برخی موانع فرهنگی در تدریس نقد ادبی به دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی یکی از چالش انگیزترین درس ها، در مجموعه دروس رشته های ادبیات در دانشگاه های ایران است. بنا به سرفصلی که برای «نقد ادبی» نوشته شده است، هدف این درس عبارت است آشناسازی دانشجویان با طیفی از رویکردهای نقادانه. همچنین استاد می بایست نظریه هایی را تدریس کند که غالبا یا یکدیگر را نفی می کنند و یا این که به مفهومی دیالکتیکی مکمل یکدیگر هستند. هر یک از این نظریه ها، امکانات بالقوه ای را برای نقد متن، در اختیار منتقد قرار می دهد، اما همچنین هر یک واجد محدودیت هایی نیز هست. در این مقاله استدلال می شود که در دانشگاه های ایران، نظریه و نقد ادبی را معمولا نمی توان آن گونه که در سر فصل این درس معین شده است به دانشجویان تدریس کرد و دلیل اصلی عدم توفیق استادان در این زمینه آن است که دانشجویان از درک این نکته ناتوان اند که قرائت نقادانه متون، کنشی است برحسب گفتمان های متفاوت و متناقضی که می تواند صورت بگیرد. مخاطبان درس نقد ادبی در دانشگاه ها غالبا به دنبال نقدهای قطعی و «حرف آخر» در نقد ادبی هستند. به سخن دیگر، آنان مایل اند رویکردی را بیاموزند که روش راهبردی بی نقصی را برای رمزگشایی از همه جوانب متون ادبی در اختیارشان قرار دهد. حتی زمانی که رویکردی کاملا کاربردی و نسبتا آسان برای نقد ادبی به دانشجویان آموخته می شود، آنان غالبا شور و شوقی برای درگیر شدن در عمل نقد از خود نشان نمی دهند و بیشتر ترجیح می دهند که استاد «رمز و راز» متن یا «پیام» آن را خود شخصا بیان کند. در این مقاله استدلال می شود که دشواری تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ایران از ذهنیتی ناشی می شود که صدای استاد را یگانه مرجع اقتدار در کلاس تلقی می کند و لذا دانشجویان نمی توانند تکثرگرایی ذاتی نقد ادبی را دریابند. در نتیجه، تغییر وضعیت تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ما، منوط به تغییر ذهنیت دانشجویان و استادان درباره ماهیت نقد و تکثر فرهنگی است.
بررسی وضعیت آموزش تلفظ و جایگاه آن در کتاﺏهای زبان انگلیسی دورﺓ دبیرستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع جنگ جهانی دوم، آموزش زبان خارجی وارد مرحله جدیدی از تاریخ پرتلاطم خود شد. هدف بیشتر مدارس و موسسات آموزش زبان در این دوره و ساﻝهای بعد از آن، توانایی برقراری از طریق زبان دوم بود و در قلب این مهارت، تلفظ صحیح حروف و کلمات گنجانده شدﻩ بود. از آن زمان به بعد نظریات مختلفی از محققان و صاﺣﺐنظران دربارﺓ ماهیت آموزش تلفظ زبان دوم اراﺋﻪ شد که هر کدام به گستره قلمروی این حوزﻩ کمک کردند. برای پرداختن به این موضوع که سهم مدارس ایران از این کشمکش ایدﻩها و عقاید چه بوده و اینکه تا چه اندازﻩای آموزش تلفظ زبان دوم در ایران ﺗﺤﺖ تاثیر این ﭘﺴﺘیوبلندیها قرار گرفته، نیاز به تحقیقات جامع و گستردﻩتر است. در این نوشتار تلاش شده است که جایگاه و روش آموزش تلفظ در کتاﺏهای انگلیسی دورﺓ دبیرستان بازبینی شود تا بتوان به این موضوع که کیفیت آموزش و اراﺋﺔ اطلاعات مربوط به مهارت تلفظ در این کتاﺏها به چه نحوی است پی برد.
Planning Time: A Mediating Technique between Fluency and Accuracy in Task-based Teaching(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مروری بر پژوهش های زبان شناسی جنسیت
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی جنسیت یکی از شاخه های موردتوجه در حوزه جامعه شناسی زبان است که به مطالعه تأثیر متغیر جنسیت بر ایجاد گوناگونی های زبانی می پردازد. از آنجا که بیشتر مفاهیم اجتماعی فرهنگی و ازجمله مفهوم جنسیت، مفاهیمی چندبعدی هستند، برداشت های تک بعدی و مطلق از این مفاهیم منجر به نوعی سطحی نگری به ویژه در حوزه های پژوهشی می شود. در این مقاله ابتدا به بیان نظریات دو چهره برجسته در این حوزه می پردازیم (رابین لیکاف 197۵ و دبورا تانن 1990) و سپس می کوشیم با کنکاشی در جدیدترین پژوهش های صورت گرفته (2008تا201۶) وضعیت این رشته مطالعاتی را روشن نماییم. نتیجه این بررسی نشانگر این امر است که پژوهشگران حوزه زبان شناسی کاربردی بیش از دیگران علاقه مند به بررسی تأثیر و نقش جنسیت در زبان بوده اند و این تأثیر را به ویژه درزمینه آموزش زبان دوم موردتوجه قرار داده اند؛ اما این حوزه مطالعاتی نقیصه های متعددی دارد که مهم ترین آن ها نادیده انگاشتن نظریه های جنسیتی مطرح است..
خطایابی به عنوان ابزاری در جهت تحلیل و بررسی زبان بینابینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" تحقیق با این فرضیه صورت گرفته است در صورتی که زبان آموزان قادر به تشخیص خطاهای موجود در یک آزمون ""تشخیص خطاهای دستوری نشوند"" این احتمال وجود دارد که آنها در تولید نیز به تکرار همان خطاها پرداخته و بعلاوه در برطرف نمودن آنها نیز از دشواری بیشتری برخوردار باشند. 103 دانشجوی رشته زبان ملزم به واکنش به یک آزمون ""تشخیص خطاهای زبانی"" شدند و بعد از تجزیه و تحلیل پاسخ ها مشخص شد که دانشجویان در شناسایی برخی از خطاها موفق عمل نموده ولی در شناسایی برخی دیگر ناتوان بوده اند. با عنایت به منبع این خطاها محقق به این نتیجه رسید که خطاهایی که منبع آنها دو زبانه محسوب می گردد، از دشواری بیشتری در تشخیص برخوردار بوده در حالی که خطاهای منسوب به یک منبع در مقیاس وسیعتری مورد تشخیص و شناسایی قرار گرفته اند. در نهایت ارتباطی بین تفاوت های ساختاری دو زبان، میزان و مفهوم دشواری در زبان آموزی، و در نهایت عدم ثبات قوانین دستوری زبان مقصد ایجاد شده است.
"
درجستجوی هویت خویش در جویندة طلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران هویت و جستجوی خویشتن خویش موضوعی است که از قرن شانزدهم یعنی از دورانی که اومانیسم انسان را از ماهیت خویش آگاه ساخت‘ مورد توجه نویسندگان فرانسوی قرار گرفته است. مسئله جستجوی هویت همواره با اسطوره "عصر طلایی" در هم آمیخته: این عصر بیانگر بهشت زمینی‘ دست نیافتنی و آرمانی است‘ جزیره ایست که نیک بختان در آن به دور از رنج کارها و پیکارها به سر می برند. ادبیات پایانی قرن بیستم نیز به نحوی مسئله جستجوی هویت را مورد توجه قرار داده: هر نویسنده به سبک خویش به آن پرداخته است. در میان سایر آثار داستانی این قرن‘ اثر ژان- ماری گوستاو لوکلزیو نیز به طرح موضوع جستجوی هویت در قهرمان داستان خویش که شباهت های فراوانی با نویسنده دارد پرداخته و نشان داده که این تلاش به کشف مهمی می انجامد: کشف عصر طلایی‘ یعنی تنها گنجی که می تواند تعامل و توازن میان انسان و طبیعت را به ارمغان آورد و بیگانگی او با جهان پیرامونش را از میان بردارد. بنابراین نویسنده مقاله تلاش می نماید تا نشان دهد که چگونه قهرمان اصلی داستان‘ به مانند سالکی‘ پس از پیمودهن سیر آیینی خود‘ به واسطه شناخت هویت خویش به جهانی آرمانی دست می یابد. به این ترتیب جوینده طلا ‘ در سیر کیمیایی خود‘ دگرگون و شیفته گنجی دیگر می شود: گنجی که تنها به واسطه دستیابی به عصر طلایی از طریق دستیابی به هویت خویش میسر میشود.
On the Use of Diary Study to Investigate Avoidance Strategy in Spoken English Courses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present study, an attempt is made to investigate the frequency and motives of using avoidance strategies by a group of Iranian intermediate language learners through their own journal writing. The effect of gender on the use of avoidance strategies is to be investigated as well. Thirty nine female and twenty three male learners enrolled in an English language spoken course in a private English institute served as the subjects. They were to write freely about their reactions, questions, and their feelings on their endeavor to speak English at the end of each session. One questionnaire was also included to survey the learners overall learning preferences and motivation. Examination and the analysis of the learners’ diaries revealed that using avoidance strategies was due, in turn, to the lack of knowledge, effect of fellow students, stress, lack of confidence, the effect of the teacher, score, and fatigue. Analysis also revealed that females used strategies more frequently than male supporting a number of research done previously on the same area.
L2 Writing: A LUXURY(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
Oral Pushed Output: the Route to Long-term Grammatical Accuracy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the impact of oral pushed output on the learning and retention of English perfect tenses. During the study, a pre-test was administered to 22 freshmen majoring in English translation. The participants were randomly assigned to two groups. Then, for six sessions both groups received explicit instructions on English perfect tenses. Every session, the experimental group recorded their oral performances on some picture description and translation tasks whose completion entailed the use of the instructed language form, while the control group merely did some conventional multiple choice tests covering the instructed structures. Following the treatment sessions, a post-test was run. Four weeks later, a delayed post-test was also administrated. Analysis of the data through repeated measures Analysis of Variance (ANOVA) supported the facilitative effects of oral pushed output on the learning and retention of English perfect tenses. The finding of the study can have some implications for English Language Teaching (ELT) materials developers and practitioners.