فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته زبان انگلیسی بر اساس اهداف پیشرفت، باورهای سودمندی- انگیزشی و نوع استفاده از تلفن همراه است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل پذیرش فناوری و پرسشنامه اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (1989) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای آماری رگرسیون سلسله مراتبی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد اهداف پیشرفت دانشجویان و باورهای آنان در مورد نقش تلفن همراه در یادگیری زبان انگلیسی پیش-بینی کننده های خوبی برای پیشرفت تحصیلی این دانشجویان است، در حالی که متغیرهای امکانات آموزشی موجود در تلفن همراه، نوع و میزان استفاده دانشجویان از تلفن همراه نتوانستند پیشرفت تحصیلی دانشجویان را پیش بینی کنند. همچنین مشاهده شد که بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر اهداف پیشرفت و باورهای سه گانه در مورد یادگیری از طریق تلفن همراه وجود دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که نگرش دانشجویان رشته زبان انگلیسی به استفاده از تلفن همراه جهت یادگیری زبان انگلیسی مثبت است.
بررسی ویژگی های واکه های زبان فارسی در حالت های واضح و وُکودشده و مقایسه مقدماتی آن با واکه های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک واکه ها به واسطه انتقال اطلاعات طیفی و زمانی صورت می گیرد. وجود اطلاعات طیفی برای درک واکه ها حائز اهمیت است، اما با تضعیف آن در سیگنال های ساختگی (مانند گفتار وُکودشده)، وجود اطلاعات زمانی در پوش، هنوز می تواند سیگنال را قابل فهم گرداند. هدف این مطالعه تعیین ویژگی های آکوستیکی واکه های واضح و وُکود شده در گویشوران فارسی زبان و مقایسه مقدماتی آن با واکه های گویشور انگلیسی زبان، برای نخستین بار بود. ده گویشور فارسی زبان (5 زن و 5 مرد) و یک گویشور مرد انگلیسی زبان، واکه های ساده زبان خود را سه بار تولید کردند. سپس واکه ها با استفاده از نرم افزار متلب (MATLAB) وُکود شدند. شکل موج، طیف نگاشت و نمودار LPC واکه های واضح و وُکودشده، توسط نرم افزارPraat اندازه گیری و سپس مقایسه و تحلیل شد. براساس نتایج این تحقیق، در گویشوران فارسی زبان F0 و F1 فضای واکه ای و دیرشِ واکه های واضح در زنان بیشتر از مردان بود،F2 و F3 تفاوتی نداشت، ولی شدت کمتر بود. همین طور، فرکانس سازه های اول تا سومِ فارسی با انگلیسی تفاوت داشت. فضای واکه ای فارسی از انگلیسی بزرگتر بود. دیرش واکه های انگلیسی از فارسی بیشتر، اما شدت آنها کمتر بود. در واکه های وُکودشده هردو زبان، F0 و فرکانس سازه ها قابل شناسایی نبوده است و نمودار LPC آنها برخلاف واکه های واضح، قله های گردشده با دامنه های کمتر داشتند. دیرش واکه های وُکودشده با واضح تفاوتی نداشت، اما شدت آنها در فارسی کاهش و در انگلیسی افزایش یافت.نتایج وُکودکردنِ واکه های زبان های فارسی و انگلیسی نشانگر تفاوت های طیفی واکه های وُکودشده نسبت به واکه های واضح بود
بررسی نگرش های زبانی در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش های زبانی، دلایل انتخاب یک زبان در یک موقعیّت یا وضعیّت را نشان می دهد. مطالعه نگرش های زبانی، در حفظ، مرمّت و بازسازی تخریب های زبانی و اجرای موفق توسعة برنامه ها و سیاست های گویش تالشی نقش و اهمیت اساسی دارد. به منظورِ مطالعه نگرش های زبانی، از هریک از دبیرستان های پسرانه و دخترانه منتخب در شهرهای ماسال و تالش و روستا های خاله سرا و کشلی، 30 دانش آموز به صورتِ تصادفی انتخاب شد و از آنها در قالب پرسش نامه نظرسنجی به عمل آمد. نگرش مثبت پاسخ دهنده ها در مورد فرهنگ و گویش تالشی، 70 درصد و درباره سایر گویشوران تالشی ، 42 درصد بوده است. درمورد برنامه های سواد تالشی، 36 درصد نگرش کاملاً مثبت و 34 درصد نگرش نسبتاً مثبت داشتند. نسبت به رسانه های توسعه دهندة زبان تالشی، 63 درصد از پاسخ گویان نگرش مثبت داشتند و تلویزیون و رادیو و روزنامه، به ترتیب، در ردیف اول و دوم و سوم اولویت آنها قرار داشت. در هریک از نگرش های زبانی، اختلاف معنی دار آماری در بین شهر و روستا وجود دارد ولی در بین پسر و دختر وجود ندارد.
خردگرایی و کلان نگری در ترجمه داستان: رهیافتی نقش گرا به تعادل سبکی
حوزههای تخصصی:
مترجم ادبیات داستانی در مسیر نیل به «کفایت سبکی» هر چه بیشتر، نیازمند انجام تحلیل سبک شناسی در دو سطح «خرد» و «کلان» است. در تحلیل سبکی کلان، تحلیلگر/ مترجم در پی کشف «چگونگی» یا «کیفیت» متن است و در تحلیل سبکی خرد به دنبال تبیین «چرایی» و «نحوه» تحقق آن کیفیت. تحلیل کلان معمولا با تفحص در «برونه» (سطح) داستان صورت می گیرد و نمایی کلی از راهبرد(های) سبکی «عام» منتهی به فرانقش اندیشگانی زبان بدست می دهد اما در تحلیل خرد، مترجم/ تحلیلگر علاوه بر سطح داستان ناگزیر از تعمق در «درونه» (عمق) اثر نیز خواهد بود و در این مسیر، از یک سو، متن را به مثابه یک «محصول» مد نظر قرار می دهد و از رهگذر شیوه های عموما مکانیستی «تحلیل متن»، مولفه های سبکی منتهی به کارکرد زیبایی شناختی زبان را در آن شناسایی می کند و از سوی دیگر، با اثر داستانی به منزله یک «فرایند» مواجه می شود و با توسل به روش شناسی معمول در «تحلیل گفتمان» و استفاده از ابزارهای «تاویل متن» و «تحلیل بینامتنی»، به بازشناسی مراحل «تولید»، «دریافت»، «درک» و «تاثیر» مولفه های متنی دست می یازد و مصادیق عینی راهبرد(های) سبکی کلان مورد نظر نویسنده را در فرانقش متنی زبان تعیین می نماید. آنچه در نهایت از این تحلیل دو جانبه حاصل می گردد، راهکارهای عملیاتی مترجم را در انتخاب «گزینه های هم نقش: با کارکرد سبکی مشابهی در متن مقصد رقم خواهد زد.
خطایابی به عنوان ابزاری در جهت تحلیل و بررسی زبان بینابینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" تحقیق با این فرضیه صورت گرفته است در صورتی که زبان آموزان قادر به تشخیص خطاهای موجود در یک آزمون ""تشخیص خطاهای دستوری نشوند"" این احتمال وجود دارد که آنها در تولید نیز به تکرار همان خطاها پرداخته و بعلاوه در برطرف نمودن آنها نیز از دشواری بیشتری برخوردار باشند. 103 دانشجوی رشته زبان ملزم به واکنش به یک آزمون ""تشخیص خطاهای زبانی"" شدند و بعد از تجزیه و تحلیل پاسخ ها مشخص شد که دانشجویان در شناسایی برخی از خطاها موفق عمل نموده ولی در شناسایی برخی دیگر ناتوان بوده اند. با عنایت به منبع این خطاها محقق به این نتیجه رسید که خطاهایی که منبع آنها دو زبانه محسوب می گردد، از دشواری بیشتری در تشخیص برخوردار بوده در حالی که خطاهای منسوب به یک منبع در مقیاس وسیعتری مورد تشخیص و شناسایی قرار گرفته اند. در نهایت ارتباطی بین تفاوت های ساختاری دو زبان، میزان و مفهوم دشواری در زبان آموزی، و در نهایت عدم ثبات قوانین دستوری زبان مقصد ایجاد شده است.
"
برخی موانع فرهنگی در تدریس نقد ادبی به دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی یکی از چالش انگیزترین درس ها، در مجموعه دروس رشته های ادبیات در دانشگاه های ایران است. بنا به سرفصلی که برای «نقد ادبی» نوشته شده است، هدف این درس عبارت است آشناسازی دانشجویان با طیفی از رویکردهای نقادانه. همچنین استاد می بایست نظریه هایی را تدریس کند که غالبا یا یکدیگر را نفی می کنند و یا این که به مفهومی دیالکتیکی مکمل یکدیگر هستند. هر یک از این نظریه ها، امکانات بالقوه ای را برای نقد متن، در اختیار منتقد قرار می دهد، اما همچنین هر یک واجد محدودیت هایی نیز هست. در این مقاله استدلال می شود که در دانشگاه های ایران، نظریه و نقد ادبی را معمولا نمی توان آن گونه که در سر فصل این درس معین شده است به دانشجویان تدریس کرد و دلیل اصلی عدم توفیق استادان در این زمینه آن است که دانشجویان از درک این نکته ناتوان اند که قرائت نقادانه متون، کنشی است برحسب گفتمان های متفاوت و متناقضی که می تواند صورت بگیرد. مخاطبان درس نقد ادبی در دانشگاه ها غالبا به دنبال نقدهای قطعی و «حرف آخر» در نقد ادبی هستند. به سخن دیگر، آنان مایل اند رویکردی را بیاموزند که روش راهبردی بی نقصی را برای رمزگشایی از همه جوانب متون ادبی در اختیارشان قرار دهد. حتی زمانی که رویکردی کاملا کاربردی و نسبتا آسان برای نقد ادبی به دانشجویان آموخته می شود، آنان غالبا شور و شوقی برای درگیر شدن در عمل نقد از خود نشان نمی دهند و بیشتر ترجیح می دهند که استاد «رمز و راز» متن یا «پیام» آن را خود شخصا بیان کند. در این مقاله استدلال می شود که دشواری تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ایران از ذهنیتی ناشی می شود که صدای استاد را یگانه مرجع اقتدار در کلاس تلقی می کند و لذا دانشجویان نمی توانند تکثرگرایی ذاتی نقد ادبی را دریابند. در نتیجه، تغییر وضعیت تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ما، منوط به تغییر ذهنیت دانشجویان و استادان درباره ماهیت نقد و تکثر فرهنگی است.
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
افعال ترکیبی در گروه واژه های آلمانی
حوزههای تخصصی:
بررسی معنایی سه حرف اضافه wæl، tɑ و ærɑ در کردی گورانی ازدیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، سه حرف اضافه مکانی wæl، tɑ و ærɑ از گویش کردی گورانی را ازدیدگاه معناشناسی شناختی بررسی می کنیم. یکی از تازه ترین الگوهای مطرح شده در بررسی معنایی حروف اضافه، الگوی چندمعنایی سامان مند (تایلر و ایوانز، 2001، 2003؛ ایوانز و تایلر، a2004، b2004؛ ایوانز، 2004، 2005، 2006) است که معیارهای کاربردی و روشنی را برای شناسایی معنا های مجزا و معنای اولیه حروف اضافه پیشنهاد می دهد. هدف ما این است که با بهره گیری از این الگو، سه حرف اضافه نام برده را واکاوی معنایی کنیم و پس از شناسایی معناهای مجزا و معنای اولیه هریک از آن ها، شبکه معنایی آن را رسم نماییم. یافته های پژوهش نشان می دهند که معنای اولیه wæl «همراهی» است و در شبکه معنایی آن نه معنای مجزا و دو خوشه معنایی وجود دارد، معنای اولیه tɑ «پایان» است و در شبکه معنایی آن چهار معنای مجزا دیده می شود و معنای اولیه ærɑ «برای و به خاطر» است و شبکه معنایی آن دارای چهار معنای مجزا و یک خوشه معنایی است.
کند و کاو در مشکلات متون ادبی (نکاتی درباره بعضی از ترکیبات در زبان فارسی)
حوزههای تخصصی:
بعضی از کلماتی که از عربی به فارسی منتقل می شود، گاهی مفهومی جز آنچه گه از زبان اصلی از آنها مستفاد می شود، دارد. این گونه کلمات، در کاربرد متون فارسی، گاهی معنی شعر اصلی یا عبارت را دچار مشکل می کند، زیرا که در زمانی خاص، آن کلمه، به مفهومی خاص رایج شده و شاعر یا نویسنده، آن را به همان مفهوم به کاربرده است .از طرف دیگر، بعضی از فرهنگ نویسان معنی و مفهوم ترکیبی را بر اساس قیاس و گمان و با برداشت ذهنی از بیت یا عبارت، در کتاب خود، می آورند، که آن معنی یا کلا، اشتباه است و یا در حول و حوش معنی اصلی دور می زند. این گونه ترکیبات، نیاز به کند و کاوی دقیقتر و علمی تر دارد، که می تواند راه گشای دیگران در رسیدن به مفهوم اصلی و دقیق آن ترکیب باشد ...
تخفیف تک واژهای اشتقاقی و صرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان همچون دیگر پدیده های اجتماعی و طبیعی پیوسته در تغییر و دگرگونی است؛ این تغییر در ابعاد مختلف زبان صورت می گیرد؛ یکی از مباحث زبانی درحوزه تحول-های واژگان و واک هاست؛ گاهی در معنا و گاهی در تغییر مقوله ها و زمانی نیز در ابدال و قلب و تخفیف و دیگر گونه های آن؛ این مقاله می کوشد فقط مبحث کاهش تک واژهای اشتقاقی و صرفی در واژگان زبان فارسی را بررسی نماید و سهم تخفیف این تک واژها در میان تخفیف های صامت و مصوت و هجاها را بازنماید و با برشمردن تخفیف های رایج در این مبحث آنها را با توجه به نوع مقوله های زبانی تنظیم کند؛ مباحثی که کاملاً تازگی دارد و کتاب های دستور زبان بدان نپرداخته اند و تحقیقی در این باره ارایه نشده است.
وابستگی و خویشاوندی: بررسی خانواده-ملت در دو رمان آیوانهو و آن اهل گیرستین اثر والتر اسکات (Affiliation and Filiation: The Nation-Family in Scott’s Ivanhoe and Anne of Geierstein)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کاربرد استعارة خانواده -به عنوان- ملت در دو رمان آیوانهو و آن گیرستین اثر سر والتر اسکات را مورد مطالعه قرار می دهد. با مطالعه دقیق متون در بافت تاریخی آنها و مقایسه با متون ادموند برک و ماریا اجوورث اهمیت این استعاره مشخص می شود. در نتیجه، می توان او را بین برک و اجوورث مشاهده کرد. و همچنین اصل نظراتش را در قومیت او که یک بریتانیایی غیرانگلیسی بود جستجو کرد. استفادة او از زوجهای پدر-پسر و پدر (نقش پدری)- دختر به او اجازه می دهد تا به بررسی موجودیت قومیت های چندوجهی بپردازد و همچنین وابستگیش را به دیدگاهی پدرسالارانه از تبار و خویشاوندی بیان کند. این درحالی است که او دورگه بودن از طریق ازدواج با زنان بیگانه را اجازه می دهد. با مقایسة روش استفاده او از استعاره در دو رمان خود، دیده می شود که نظر او از اجازه دادن به مردان تا دورگه باشند، به محدود کردن آن به زنان تغییر می کند. بنابراین اسکات خویشاوندی را به مردان و زنان نسبت می دهد، ولی فرزندخواندگی را به زنان محدود می کند.
زبان انگلیسی بدون گروه فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تحلیلی مسطح (غیرمطبق) از ساختار جملهواره (بند) در زبان انگلیسی که فاقد سازه VP باشد، ارائه میگردد. طی فرایند اشتقاق هر جمله، هر کجا واحدی ظاهر شود که بهطور خاص با VP مشابهت داشته باشد، ادعا خواهیم نمود که بند مذکور یا در زمره بندهای بدون فاعل قرار دارد (مانند ساختهای همپایه VP) و یا واحد مذکور در سطح صورت منطقی ظاهر گردیده است (مانند موارد حذف VP). شکلگیری صورتهای منطقی طی دو مرحله شکل میگیرد: نخست هر قاعده نحوی با یک قاعده انتقالی همراه میگردد که ترکیب آن دو با یکدیگر یک صورت منطقی را بهدست میدهد. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با دستور واژ ـ نقشی و به ویژه با معناشناسی GLUE (دالریمپل 2001) و دستور ترکیبی مقولهای (استیدمان 1996) دارد، هرچند که در این دو چارچوب ساختاری مسطح برای بندها در نظر گرفته نمیشود. صورتهای منطقی که بهاینترتیب شکل میگیرند ممکن است خود درونداد مرحلهای دیگر در سطحی بالاتر واقع شوند. شکلگیری صورتهای منطقی از راههای گوناگونی انجام میشود. شکلگیری بخشهایی که نیازمند ساختار اطلاعی میباشند نمونهای از این موارد است. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با در نظر گرفتن ساختار مسطح برای جمله واژههای زبان انگلیسی در دستور نقش و ارجاع (ون ولین 2005) دارد.
بررسی تطبیقی نمایشنامة نبرد هرمان اثر کلایست با منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مقایسه محتوای نمایشنامه نبرد هرمان اثر کلایست، با منابع تاریخی، تاریخ نگاران بزرگی همچون تاسیتوس و هم چنین مقایسه آن با نمایشنامه تاریخی نبرد هرمان اثر کلوپشتوک این سؤال مطرح می شود که آیا کلایست محتوای وقایع نمایشنامه تاریخی اش را از آثار مورخانی همچون تاسیتوس اقتباس کرده است و یا این اثر تقلیدی از اثر کلوپشتوک است. با بررسی و مقایسه اجمالی روشن می شود که واقعیات تاریخی ترسیم شده در اثر کلایست در موارد بسیاری با منابع تاریخی تاسیتوس و هم چنین با اثر نبرد هرمان کلوپشتوک مطابقت ندارد. از آنجایی که هدف اصلی کلایست در این نمایشنامه مقایسه تجاوزات نظامی رومی ها به سرزمین ژرمن ها، با لشگرکشی های ناپلئون در اوایل قرن نوزدهم میلادی در اروپاست، همخوانی کامل اثرش با وقایع تاریخی برای او چندان مهم نبود. بنابراین او کوشید که وقایع تاریخی را طوری ترسیم کند که باعث قیام آلمان ها و اطریشی ها بر علیه تجاوزات ناپلئون شود و اثرش نشانگر ایده های سیاسی نویسنده باشد.
توزیع رسایی در خوشة دوهمخوانیِ مرز هجا در زبان فارسی- افشین رحیمی، محرم اسلامی،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، توزیع رسایی درخوشه های دوهمخوانی مرز دو هجای CVC-CVC در واژه های زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. محدودیت رسایی در مرز هجا بیانگر تمایل جهانی در جهت تغییر افتان رسایی همخوان ها در مرز هجا است. در این بررسی، تعداد 4202 واژه از واژه های زایای زبان فارسی که دارای ساختار هجایی CVC.CVC بودند، مطالعه شده اند. همخوان های زبان فارسی از نظر رسایی به 5 طبقة مختلف تقسیم شده و ارتباط شیب رسایی در مرز هجا و بسامد در واژگان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که بی نشانی یک ساختار باعث افزایش بسامد آن به صورت هم زمانی و در زمانی می گردد، می توان میزان بی نشانی یک ساختار را از بسامد آن دریافت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که افتان بودن شیب رسایی در خوشه های دوهمخوانی در مرز هجاهای CVC در زبان فارسی به صورت مقوله ای عمل نکرده و ساختارها را به دو طبقة خوش ساخت و غیرخوش ساخت تقسیم نمی کند. هم چنین، در سطح واژه ها، بسامد خوشه های دوهمخوانی با کاهش شیب رسایی (از +۴ به -۴) افزایش می یابد. دلیل افزایش بسامد تمایل بیشتر همخوان های با رسایی پایین، مانند انفجاری ها و انسایشی ها، به حضور در جایگاه آغازه و عدم تمایل آنها به حضور در جایگاه پایانه می باشد. هم چنین، همخوان های رساتر، مانند سایشی ها، خیشومی ها و روان ها، تمایل بیشتری به حضور در جایگاه پایانه نسبت به جایگاه آغازه دارند. بسامد واحد (بسامد در پیکره) ساختارهایی که از همخوان های نارسای انفجاری استفاده می کنند در مقایسه با ساختارهایی که از سایر همخوان ها استفاده می کنند به شدت کاهش می یابد. استفاده از بسامد نرمال (معیار اطلاعات مشترک نقطه ای) نشان می دهد که تمایل به هم رخدادی در خوشه های با شیب رسایی افتان بیشتر از خوشه هایی با شیب رسایی خیزان نبوده و حضور گروه های مختلف رسایی در پایانه و آغازه در مرز هجا مستقل از یکدیگر صورت می گیرد. با توجه به تمایل همخوان های نارسا به حضور در جایگاه آغازه و تمایل همخوان های رسا به حضور در جایگاه پایانه و نقش مهم این تمایل در شکل گیری الگوهای مرز هجا، به نظر می رسد توصیف مبتنی بر آواشناسی ادراکی این پدیدة واج شناختی (نظریة جواز ادراکی) قابل قبول تر از توصیف این پدیده با استفاده از محدودیت های واج شناختی باشد.
بررسی وضعیت آموزش تلفظ و جایگاه آن در کتاﺏهای زبان انگلیسی دورﺓ دبیرستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع جنگ جهانی دوم، آموزش زبان خارجی وارد مرحله جدیدی از تاریخ پرتلاطم خود شد. هدف بیشتر مدارس و موسسات آموزش زبان در این دوره و ساﻝهای بعد از آن، توانایی برقراری از طریق زبان دوم بود و در قلب این مهارت، تلفظ صحیح حروف و کلمات گنجانده شدﻩ بود. از آن زمان به بعد نظریات مختلفی از محققان و صاﺣﺐنظران دربارﺓ ماهیت آموزش تلفظ زبان دوم اراﺋﻪ شد که هر کدام به گستره قلمروی این حوزﻩ کمک کردند. برای پرداختن به این موضوع که سهم مدارس ایران از این کشمکش ایدﻩها و عقاید چه بوده و اینکه تا چه اندازﻩای آموزش تلفظ زبان دوم در ایران ﺗﺤﺖ تاثیر این ﭘﺴﺘیوبلندیها قرار گرفته، نیاز به تحقیقات جامع و گستردﻩتر است. در این نوشتار تلاش شده است که جایگاه و روش آموزش تلفظ در کتاﺏهای انگلیسی دورﺓ دبیرستان بازبینی شود تا بتوان به این موضوع که کیفیت آموزش و اراﺋﺔ اطلاعات مربوط به مهارت تلفظ در این کتاﺏها به چه نحوی است پی برد.