فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ساخت های دومفعولی و دومتعدی در زبان فارسی بر اساس آراء وود و مرنتز (2017) در چارچوب صرف توزیعی می پردازد و نشان می دهد چگونه می توان تناوب موضوعی را به ویژگی های نحوی معنایی یک هسته معرف موضوع با بر چسب i* فروکاست تا تحلیل واحدی برای هسته های معرف موضوع ارائه کرد. پدیده انتقال مالکیت در ساخت های دومفعولی و رابطه مکانی در ساخت های دومتعدی با این فرض تبیین می شود که توانایی فعل برای حضور در ساخت دومفعولی مستلزم گزینش یک گروه معرف مرکب به صورت D*P و توانایی فعل برای رخداد در ساخت دومتعدی مستلزم گزینش یک گروه حرف اضافه ای مرکب به صورت P * p مکانی است که از رهگذر ترکیب هسته i* با یک متمم DP و pP ، به ترتیب نقش تتایی مالک و پیکر به شاخص اعطا می شود. چگونگی تعبیر این نقش ها از یک قاعده تعبیری وابسته به بافت مایه می گیرد که در سایه ساخت های نحوی تعریف و بر اساس اصل خوانش معنا تحدید می شود. تعبیر موضوع های برونی در ساخت های یادشده از جایگاه ساختاری یک هسته نحوی و نقش مفهومی معنایی ریشه مایه می گیرد.
Listening Assessment Task Types, Time-on-Task, and the Use of Listening Strategies among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the relationship between listening assessment task types, time on task, and the use of listening strategy by Iranian EFL learners. For this purpose, a group of 44 Iranian EFL students (Males and Females; 14 to 25 years old) selected through convenience sampling from an English language institute in Sanandaj participated in this study. Then, they were randomly assigned into four experimental groups. In one group, note-taking was considered the listening assessment task, while in the second group oral reproduction was specified as the assessment task for assessing listening comprehension. After that, each group was further subdivided randomly into a shorter time-on-task group (20 minutes) and a longer time-on-task group (40 minutes). Next, all groups completed Vandergrift, Goh, Mareschal, and Tafaghodtari’s (2006) Meta-cognitive Awareness Listening Strategy Questionnaire. A two-way ANOVA was run to examine the effects of both listening assessment task type and time on task on listening strategy use among the four groups. The results revealed that the students in the oral reproduction task with high time on task group significantly showed higher preferences for choosing Planning-Evaluation, Mental Translation, and Problem-Solving strategies and those in the note-taking with low time on task group preferred the Directed-Attention strategy, while those in the note-taking with high time on task group preferred Person-Knowledge strategy.
دگردیسی پدیداری-گفتمانی در رابطه کلامی/بصری؛ با بررسی شعری دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی رابطه متن و تصویر در فضای پدیداری و گفتمانی در شعر دیداری «باز قطار حرکت کرد» از افشین شاهرودی می پردازد. نتایج پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده نشان می دهد در این متن، رابطه متن کلامی و تصویر ثابت نیست بلکه «طیفی» است و به تبع فرایندی بودن سطح محتوا، در سطح بیان، این رابطه پیوستاری را به شکل گسست-موازنه-همجوشی را نشان می دهد. سطوح نشانه نیز از نمایه ای به شمایلی و سپس نمادین استحاله می یابد. در سطح گفتمانی، نخست گفته پرداز ابزار پیشاگفتمانی را به صورت نمایه ای برای برانگیختن سوژه گفته یاب، جهت ورود به فضای گفتگو به کار می بندد، در سطح دوم تحول نشانه شناختی، نشانه شمایلی شکل می گیرد، بدین گونه که تکرار واج ها صدای قطار را بازنمایی می کند و در سومین سطح، نشانه نمادین «قطار» بر صورت متن پدیدار می شود. شکل گیری استعاره مفهومی «قطار زندگی»، تقطیع مجدد دو لایه کلامی و بصری را لازم می دارد. دیداری شدن استعاره مفهومی در فرایند استحاله سطوح نشانه، سبب شده همپای حرکت نشانه ها در بستر متن و گفتمان، در هر لحظه مرحله ای از عینیت مفهوم استعاری بر روی پیوستار متن کلامی-دیداری نمایان شود.
سببیت در زبان فارسی (تحلیلی بر اساس دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نقش و ارجاع در راستای تحلیل ساخت های مرکب چارچوبی ارائه می دهد که «سلسله مراتب روابط میان بندی» نام دارد و به عنوان قاعده ای کلی برای بررسی های بینازبانی به کار می رود. این سلسله مراتب خود متشکل از دو « پیوستار معنایی» و «پیوستار نحوی» است و بر اساس تصویرگونگی بنا نهاده شده است، به این معنی که ساخت هایی که دارای همبستگی زیاد معنایی هستند در قالب ساخت های نحوی مستحکم تری بیان می شوند و برعکس. در این سلسله مراتب، ساخت های سببی نیز جای دارند و محور مطالعه پژوهش حاضر قرار گرفتند. ساخت های سببی در مطالعه حاضر به سه نوع سببی نوع یک، سببی امری و سببی نوع دو تقسیم شدند. بر این اساس نخست به بررسی ابعاد نحوی، معنایی و تعامل این دو بعد در ساخت های سببی پرداختیم. در بعد نحوی نوع رابطه الحاق-پیوند و در بعد معنایی، سلسله مراتب معنایی مورد بحث بودند. یافته ها حاکی از آن است که سببی های نوع یک در رابطه هم وابستگی هسته ای و سببی های نوع دو و امری در رابطه هم وابستگی مرکزی به سر می برند. تعامل دو سطح نحو و معنا در ساخت های سببی نیز در قالب الگوریتم های پیوندی تبیین شدند. در نهایت چنین محرز شد که یافته های زبان فارسی در جهت تائید «سلسله مراتب میان بندی» عمل می کنند و از این رهگذر می توان بر کفایت تبیینی آن صحه گذارد.
بررسی وضعیت و چالش های تدریس زبان انگلیسی در دانشگاه ها در دوران پیش و پس از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
473 - 490
حوزههای تخصصی:
چهل و یک مدرس زبان انگلیسی از سرتا سر دانشگاه های ایران با پر کردن پرسشنامه آنلاین در مورد نگرش آن ها نسبت به یادگیری الکترونیکی در قبل و بعد از بحران کرونا در مرحله کمّی این مطالعه شرکت کردند. برای بخش کیفی این مطالعه، تعداد شانزده مدرس زبان انگلیسی داوطلبانه از طریق دعوت در این پژوهش شرکت کردند. از مدرسان خواسته شد تا در مورد شیوه های انتخابی خود در انجام آموزش آنلاین زبان و چالش هایی که با آنها روبرو بوده اند، گزارش کتبی نوشته و ارسال کنند. پنج نفر نیز که امکان ارتباط ویدئویی داشتند برای مصاحبه نیمه ساختار یافته بصورت جداگانه انتخاب شدند. کدگذاری داده ها انجام شد ونتایج لازم به دست آمد. برای اعتبارسنجی داده ها، کدنویسی داده ها بطور مستقل توسط پژوهشگران به همراه چندین چرخه بحث انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های کمّی افزایش معناداری در نگرش مثبت نسبت به یادگیری الکترونیکی از قبل به بعد از بحران کرونا را نشان داد. نتایج تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از آن بود که مدرسان، تدریس آنلاین را از طریق یک سری فعالیتها همچون کنترل حضور دانشجویان در کلاس مجازی و نمره دهی به تکالیف و پروژه بصورت همزمان یا ناهمزمان انجام می دادند. برنامه ها و سیستم های مختلفی مورد استفاده این مدرسان بوده است. با این حال، مشکلات زیادی در انجام این مهم برای دانشجویان و مدرسان پدید آمده است. بنابراین، یادگیری آنلاین از آنجا که فاقد زیرساختارهای لازم بوده با موفقیت به انجام نرسیده است. پیامدهای یادگیری آنلاین موفق نیز مورد بحث قرار گرفته است.
نحوه پذیرش واژگان مصوب فرهنگستان در جامعه و راه کارهایی جهت علمی کردن زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تلاش جهت پویایی و علمی کردن این زبان، اقدام به ترجمه واژگانِ حوزهای گوناگون دانش به زبان فارسی می کند. با این حال، حجم گسترده واژگان علمی خارجی در زبان فارسی و عدم استقبال مطلوب بخش هایی از جامعه ایران از برخی واژگان نوساخته، علمی شدن این زبان را در معرض تردیدهای فراوان قرار داده است. مقاله حاضر به منظور پی بردن به دلایل عدم استقبال مطلوب جامعه از واژگان مصوب فرهنگستان در تحقیقی کیفی از نوع تحلیل محتوا و با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر فرد ماهر به بررسی مصاحبه های ده تن از اساتید زبان و ادبیات فارسی با خبرگزاری ایسنا و مصاحبه های رییس فرهنگستان و معاون گروه واژه گزینی این نهاد پرداخته و با تحلیل محتوی این گفت وگوها با استفاده از نظریه تحلیل محتوا بران و کلارک (2006) نتیجه گرفته است که "دلایل سیاسی"، "توجه مردم به زبان فارسی"، و "ضعف فرهنگستان در واژه گزینی" از علل عدم استقبال از این واژگان است. سپس، با بهره گیری از مفاهیم نظری چون مدرنیت و روشنگری و با رویکردی تحلیلی- تطبیقی ضمن بررسی عوامل زمینه ساز رشد زبان های علمی اروپایی به مقایسه این زمینه ها با ترتیب فکری جامعه ایران در دوران تمدن اسلامی و دوران معاصر پرداخته و استدلال کرده است که علمی شدن زبان فارسی تنها با ترجمه اصطلاحات خارجی محقق نمی شود؛ بلکه، این امر منوط به تحقق شرایطی چون بسط گفتمان تولید علم در کشور و پرورش روحیه علمی است تا زبان فارسی بتواند در بطن آن رشد یابد و به زبانی علمی بدل گردد.
بررسی نقش ساخت اطلاع در بکار گیری بازنمایی موضوعی متعدد در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویشوران به طور معمول برای بیان یک گزاره مشخّص، در هر موقعیت ارتباطی می توانند از بین چندین صورت زبانی با معنای گزاره ای یکسان، یکی را بر گزینند. عوامل متفاوتی می توانند روی این گزینش تأثیر بگذارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش یکی از این عوامل، یعنی ساخت اطّلاع است. ساخت اطّلاع روی مقایسه جمله هایی متمرکز شده که از لحاظ معنایی برابر، امّا از نظر صوری و کاربردشناختی متفاوت هستند. نمونه ای از چنین جمله هایی، بازنمایی موضوعی متعدّد است که در آن فعلی با موضوع هایش در ساخت های زبانی متفاوتی با معنای گزاره ای یکسان تظاهر می یابد؛ از این رو، در این مقاله با هدف بررسی نقش ساخت اطّلاع در به کارگیری این نوع بازنمایی در زبان فارسی، نمونه هایی از آن بر اساس تعریف لِوین و رَپپورت هُواو (2005) و نیز نظریه لَمبرِکت (1994) مطالعه شدند. در ابتدا، نمونه ها به طور تصادفی از متون مطبوعاتیِ روزنامه های کثیرالانتشار داخل کشور استخراج شدند، سپس (150) جمله موجود در (50) نمونه با توجّه به روابط کاربردشناختی مبتدا - کانون و وضعیّت بازنمایی مصداق های کلام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان دادند که میزان تشخیص پذیری و فعّال بودن مصداق های مبتدایی و نوع ساخت کانونی در ایجاد بازنمایی موضوعی تأثیرگذارند؛ همچنین، تأثیر فرایندهایی همچون پیشایندسازی و ارتقاء مبتدا در این نوع بازنمایی مشاهده شد.
بررسی تطبیقی مطالعات سبک نوشتار زنانه و تأثیر جنسیت بر ترجمه و تألیف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیاری برای بررسی تأثیر جنسیت بر زبان صورت گرفته اند. گروهی در این زمینه مؤلفه هایی برای سبک زنانه و مردانه در نظر گرفته اند و گروهی نیز زبان را امری غیرجنسیتی دانسته اند. بحث از سبک نوشتار زنانه که با نظرات کسانی همچون لیکاف قوت گرفت، برپایه تفکرات فمینیستی و پست مدرن شکل گرفته است. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی مبانی مرتبط با زبان شناسی جنسیتی و طرح مختصر مؤلفه های لیکاف در مورد سبک نوشتار زنانه به مطالعه توصیفی تطبیقی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بر روی آثار ادبی تألیفی و ترجمه شده در ایران می پردازیم و در نهایت، 11 مقاله را واکاوی می کنیم تا به وضعیت کلی این پژوهش ها و نتایجشان دست یابیم. به طور کلی، کاستی های پژوهش های بررسی شده، چه در زمینه تألیف چه در زمینه ترجمه، در ایران عبارت اند از: میدانی بودن محض نتایج تحقیقات، نبود یا ضعف در تحلیل های مبتنی بر نظریات اجتماعی و روان شناختی و فرهنگی و نیز غیرقابل تعمیم بودن آن ها. در خصوص پژوهش های مربوط به تأثیر جنسیت بر ترجمه باید افزود که تعداد پژوهش ها زیاد نیست و به برخی نکته ها توجه نشده یا روش کار نامناسب بوده است.
اصول ساده سازی متن هایِ کهنِ ادبی: مطالعه موردی کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن های کلاسیک ادبی دارای اهمیت فرهنگی خاصی هستند، با وجودی که گویشوران فارسی زبان هنوز می توانند این متن های کهن را پس از صدها سال بخوانند و بفهمند (و این ویژگی خاص زبان فارسی است)، ولی این امر، به دلیل تغییرات واژگانی و تا حدی نحوی، برای نسل جوان و نوآموزان به سختی امکان پذیر است. از این رو، بسیاری از این متن ها برای کودکان و گاه بزرگ سالان ساده سازی شده است. در این پژوهش، کوشش شده است با بررسی داستانِ «موش آهن خور» از کلیله و دمنه با نمونه های ساده شده آن مقایسه شود تا ضمن بررسی چگونگی تغییرات متن ادبی در روند ساده سازی ها، روش های ساده سازی استخراج شود و در نهایت، الگویی کلی برای روند ساده سازی متن های کهن و کلاسیک ارائه شود. در نتیجه، چگونگی ساده سازی و شناسایی ابزارهای واژگانی دستوری مسئله ای این پژوهش بوده است. دلیل انتخاب کلیله و دمنه از یک سو این است که از نثرهای فنی و مصنوع فارسی به شمار می آید و از سوی دیگر، بارها ساده نویسی شده است. در این بررسی، تغییرها در چهار سطح صرفی، نحوی، واژگانی و متنی طبقه بندی شده است. با توجه به بررسیِ انجام گرفته، سه نوع رویکرد به سازوکار ساده سازی متن های ادبی کهن فارسی مشاهده می شود: 1. گرایش به وفاداری هم به محتوا و هم در صورت متن اصلی، 2. گرایش به وفاداری به محتوا و دست کاری در صورت متن اصلی و 3. گرایش به دست کاری هم در محتوا و هم در صورت متن اصلی. بنابراین، صورت همیشه دستکاری شده است. همچنین، دستکاری ها را می توان در چهار سطح واژگانی، صرفی، نحوی و متنی دسته بندی کرد.
زمان دستوری و تلویحات ایدئولوژیک آن در ترجمه با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
185 - 211
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با استفاده از مدل نقد ترجمه فرحزاد (Farahzad, 2012) که ترکیبی از تحلیل گفتمان انتقادی، راهکارهای ترجمه ای و بینامتنیت است، زمان دستوری فعل ها در پیکره ای مشتمل بر دو زندگی نامه سیاسی و ترجمه فارسی آن ها بررسی شد. هدفِ پژوهش، بررسیِ تغییرات زمان دستوری در ترجمه و امکان تلویح های ایدئولوژیک برآمده از این تغییرات از سوی مترجم است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقد ِمقابله ای پرداخته و با الگوگیری از مدل سه وجهی فرحزاد (همان) فقط در سطح متنی انجام شده است. هر جمله و بند از زبان پیشین (مبدأ) با معادل آن در زبان پسین (مقصد) یک به یک از جنبه زمان دستوری مقایسه شدند. در روندِ بررسی زمان دستوری از زندگی نامه سیاسی دو چهره سرشناس (نلسون ماندلا و مارگارت تاچر) بهره گرفته شد که هر کدام از منظر قدرت حاکم بر جامعه ایران، جایگاه اجتماعی سیاسی ویژه ای دارند؛ کاربرد زمان دستوری از سوی مترجم گاه بیانگر تلویح های ایدئولوژیک برای معرفی ماندلا به عنوان یک چهره سیاسی معتبر و اخلاقی است. در بررسی زندگی نامه تاچر مترجم وضعیت جدیدی در بازنمایی وقایع می یابد. پیشینه سیاسی تاچر نمایانگر موضع گیری های وی وتأثیر این موضع گیری ها در بازنمایی رویدادها و نمایش ایدئولوژیک آن در جامعه و تأثیرات آن بر ترجمه غیر قابلِ انکار است. یافته ها نشان می دهند که تغییرات زمان دستوری در دو کتاب زندگی نامه ماندلا و تاچرکه منجر به بروز تلویحات ایدئولوژیک شده اند، مانند هم نیست. اگر چه میزان تلویح های ایدئولوژیک به دست آمده از تغییر زمان دستوری، آمار چشمگیری را در این پژوهش نشان نمی دهد، اما نمی توان راهکار های گوناگون مترجم و تأثیرات قدرت و ایدئولوژی حاکم بر جامعه ایران را بر ترجمه نادیده گرفت. به باور نگارنده، تلویح های ایدئولوژیک برآمده از زمان دستوری در هر دو ترجمه در تلاش برای نشان دادن چهره خاصی از فرد است.
مطالعهه تطبیقی کنش گفتاری «تملق» در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش های گفتاری یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه زبان شناسی به شمار می رود و در سال های اخیر ابعاد مختلف این گونه کنش ها در زبان های مختلف مورد مطالعه و توجه پژوهش گران و زبان شناسان قرار گرفته است. از جمله ابعاد مورد توجه این گونه کنش ها ساختار زبانی و کاربردهای آنان در زبان های مختلف است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربردهای کنش گفتاری تملق در دو زبان فارسی و انگلیسی پرداخته است و بدین منظور کاربردهای این کنش گفتاری در مکالمات 120 فیلم (60 فیلم فارسی و 60 فیلم انگلیسی) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از استخراج تمامی مکالمات مربوط به این کنش گفتاری در مجموعه مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات موردنظر، مدل هایمز (1967) مبنای بررسی تطبیقی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تملق در هر دو فرهنگ فارسی و انگلیسی برای نفوذ مثبت در مخاطبین مورد استفاده قرار می گیرد و کاربردهای این کنش گفتاری در زبان فارسی به 19 مورد و در زبان انگلیسی به 11 مورد می رسد. علاوه بر این، در هر دو زبان مورد مطالعه، کنش گفتاری تملق در هر دو موقعیت رسمی و غیررسمی یافت می شود اما در زبان فارسی استفاده از آن در موقعیت های غیررسمی و خصوصی بسیار بیشتر از کاربرد آن ها در موقعیت های رسمی است. هم چنین، بر اساس نتایج به دست آمده، فراوانی و کاربرد تملق در زبان و فرهنگ فارسی به مراتب بیشتر از زبان و فرهنگ انگلیسی است.
بازنمایی خط ذهنی زمان در ساختار زبانی گویشوران فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، جهتِ خطِ ذهنیِ زمان را در ایماء و اشاره های غیر کلامی، چینش واژها و تصاویر زمانی تحت تأثیر استعاره های زبانی و جهت راه رفتن، جهت نوشتاری زبان فارسی، و جهت نوشتاری ریاضیات و اعداد از منظر استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون مورد بررسی قرار می دهد. استعاره های مفهومی به ما کمک می کنند تا مفاهیم انتزاعی را از طریق مفاهیم عینی دریابیم. برای نمونه، استعاره «زمان به مثابه فضا» بر این فرضیه استوار است که ما مفهوم انتزاعی چون زمان را از مفهوم عینی چون فضا الگوبرداری می کنیم و آن را در ذهن و زبان خود مفهوم سازی می نماییم. در این پژوهش، از سه نوع آزمون زبانی و غیر زبانی به روش تجربی بهره گرفته شده است. تعداد 137 دانشجوی زن و مرد با محدوه سنی 18 تا 30 سال از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمشهر و دانشگاه علوم پزشکی آبادان در این آزمون ها شرکت نمودند. درصد و میانگین فراوانی رخ داد نمونه های مورد نظر جستار حاضر نشان داد که محور های افقی جانبی راست به چپ برگرفته از جهت نوشتاری زبان فارسی، محور افقی سهمی پشتِ سر به روبه رو برگرفته از جهت راه رفتن و استعاره های زبانی، و جهت نگاه؛ و محور افقی جانبی چپ به راست برگرفته از جهت نوشتاری اعداد و ریاضیات مهمترین منابع اقتباسی مفاهیم انتزاعی زمان در زبان فارسی قلمداد می گردند. خط ذهنی زمان در گویشوران زبان فارسی تحت تأثیر تجربه های شناختی و ذهن بدنمند آن ها بسیار تحت تأثیر فرهنگ و زبان است. به گونه ای که این خط به میزان قابل توجهی تحت تأثیر جهت نوشتاری زبان فارسی، استعاره های زبانی و جهت راه رفتن و نگاه شکل می گیرد. همچنین نوع آزمایش تأثیر به سزایی در جهت مندی خط ذهنی زمان در مفاهیم مورد آزمایش نشان داد.
تاملی بر برنامه درسی کارشناسی آموزش زبان انگلیسی دانشگاه فرهنگیان از منظر دانش فن آوری، تربیتی، موضوعی و موضوعی-تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند یاددهی یادگیری در دوران همه گیری کرونا ثابت کرد که آموزش و پرورش نه تنها به معلمانی توانمند در حوزه دانش موضوعی و تربیتی نیازمند است بلکه شدیدا" نیازمند معلمانی است که در حوزه فن آوری نیز مسلط باشند و این مفهوم در تربیت معلم در قالب دانش فن آوری،تربیتی، موضوعی و تربیتی موضوعی تبیین می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت برنامه درسی دوره ی کارشناسی آموزش زبان انگلیسی ویژه دانشگاه فرهنگیان با توجه به الگوی دانش فن آوری، تربیتی، موضوعی و موضوعی تربیتی بود. به این منظور، 103 واحد درسی این رشته با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرارگرفت. اهداف، محتوا، ساختار، تکالیف، منابع آموزشی، و تمرینات ارزشیابی هر یک از دروس در تحلیل گنجانده شد. تجزیه و تحلیل کیفی داده ها حاکی از این بود که برنامه درسی جدید مصوب این رشته ازنظر دانش معلمی به طور عمده براساس الگوی قدیمی موضوعی تربیتی (الگوی شولمن) استوار است. در میان 58 واحد درسی به تقویت دانش موضوعی، 18 واحد به ارتقای دانش تربیتی و نیز 27 واحد به توسعه ی دانش تربیتی موضوعی اختصاص داده شد است و تنها 3 واحد کارگاهی سهم دانش تربیتی فناوری بود. کاستی بزرگ تر فقدان ایجاد فرصتی برای تقویت دانش فن آوری، و دانش فن آوری موضوعی و تلفیق سازه ها در قالب پرورش دانش فن آوری، تربیتی و موضوعی است. به طور اخص، نتایج تحلیل نشان داد که برای تقویت برنامه درسی حال حاضر رشته ی آموزش زبان انگلیسی دانشگاه فرهنگیان باید موضوعات مربوط به دانش فن آوری به عنوان یکی از انواع شایستگی ها به صورت واحدهای نظری و عملی ارائه شود و دانش فن آوری آنالوگ و دیجیتال، به همراه دانش فن آوری موضوعی و دانش فن آوری تربیتی به طور یکپارچه ارائه شود. علاوه براین، باید بر ابزارهای فن آورانه تدریس و ارزشیابی برخط تاکید شود.
آمادگی معلمان برای آموزش زبان بر خط: رویکرد بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
393 - 416
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه حاصل از یک روایت پژوهی درباره تجربه های زیسته معلمان زبان انگلیسی ایران است که در دوران کرونا از آموزش آنلاین استفاده کرده اند. داده های جمع آوری شده توسط پرسشنامه از 28 معلم زبان انگلیسی با هدف پاسخگویی به سوالات مورد تحلیل قرار گرفته است که معلمان زبان انگلیسی چه درکی از آمادگی خود برای آموزش آنلاین دارند، در طول این انتقال (از آموزش رودررو به آموزش آنلاین) با چه چالش هایی مواجه شدند و چگونه مهارت های آموزش آنلاین خود را در مواجهه با چالش ها ارتقا دادند. تحلیل داده ها نشان داد که معلمان زبان انگلیسی برای چنین انتقال عظیمی آمادگی نداشته اند و در این انتقال به آموزش آنلاین با چالش های متعددی مواجه شده اند. همچنین بیشتر رشد حرفه ای معلم ها به صورت خودآموزش و در نطام های خرد و میان نظام انجام شده است. یافته ها همچنین نشان می دهد یک انتقال موفق به آموزش آنلاین ممکن نیست، مگر زمانی که معلمان خود در جهت رشد گام بردارند که این رشد از چهار لایه خردنظام ، میان نظام ، برون نظام و کلان نظام متاثر است. این پژوهش علاوه بر اضافه کردن به ادبیات موجود در آموزش زبان به کمک فناوری ، بینش مناسبی برای تربیت معلم زبان برای آموزش با فناوری، متخصصان طراحی دوره های رشد حرفه ای آموزش زبان به کمک فناوری و تصمیم گیرندگان این حوزه، می دهد.
بازبینی ساخت دستوری جمله در نظریه های زبان شناسی معاصر بر اساس دستورهای نگارش یافته در زبان فارسی
منبع:
رخسار زبان سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
5-25
حوزههای تخصصی:
واکاوی نقش زبان اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ برای اهداف عمومی، تخصصی و تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داﻧﺸﺠﻮیﺎن ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺗﺨﺼﺼﯽ رشته خود را ﺻﺮﻓﺎً از ﻃﺮیﻖ ﺧﻮاﻧﺪن نمی آموزند. ﺗﺼﻮری ﮔﻤﺮاه ﮐﻨﻨﺪه دورهﻫﺎی اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ را اﺣﺎﻃﻪ ﮐﺮده اﺴﺖ ﮐﻪ بیان می کند ارائه ﻣﺘﻮن ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﻪ زبان آموزان ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰایﺶ داﻧﺶ زﺑﺎﻧﯽ آن ها می شود. ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﯿﺎﺑﺎن یک ﻄﺮﻓﻪ هستند ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺪرت مهارت دستوری و ارﺗﺒﺎﻃﯽ زبان آموزان را بهبود ﻣﯽﺑﺨﺸﻨﺪ. زبان آموزان اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ برای یﺎدﮔﯿﺮی زﺑﺎن و ﮐﺴﺐ ﺗﻮاﻧﺎیﯽ در اﺳﺘﻔﺎده از آن، ﻧﯿﺎز ﺑﻪ اﻧﻮاع ﻣﺘﻮن، ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ و ﺗﻤﺮیﻨﺎت ﻋﻤﻮﻣﯽ دارﻧﺪ. ﻣﻘﺎله ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ایﻦ موضوع می ﭙﺮدازد ﮐﻪ داﻧﺸﺠﻮیﺎن اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺗﻮاﻧﺎیﯽ ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ زﺑﺎن را از ﻃﺮیﻖ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻫﺴته ﻣﺸﺘﺮک و یﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ ﭼﻬﺎر ﻣﻬﺎرت زﺑﺎﻧﯽ ﮐﺴﺐ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. داده های این تحقیق از طریق رویکرد کیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهده کلاس و یادداشت های میدانی جمع آوری شدند. شرکت کنندگان شامل 60 دانشجو و 16 مدرس زبان بودند. تحلیل نتایج بر پایه پنج ساختار برنامه درسی ارائه شده توسط براون (1995, p. 20) : اهداف، تحلیل نیازها، تدریس، مطالب درسی و آزمون انجام گرفت. در ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﻌﯽ بر این بود که ﻧﮕﺎه ﺗﺎزه ای ﺑﻪ ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﻫﺪف و ﺑﺮﻧﺎمه اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ و ﺗﺨﺼﺼﯽ یﺎ آموزش ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺤﺘﻮا، ﻓﺮﺿیه ﻫﺴته ﻣﺸﺘﺮک، ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﯿﺎزﻫﺎ، دانشجویان، ﻣدرسان، ﻣﻄﺎﻟﺐ، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ و آﻣﻮزش اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ داشته باشیم. ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ همچنین کاربردهای ﻗﺎﺑﻞ تأملی ﺑﺮای ﻣدرسان اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺨﺼﺼﯽ و ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ، ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻼن، ﻃﺮاﺣﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ های درﺳﯽ، ﻧﻮیﺴﻧﺪﮔﺎن ﻣﻄﺎﻟﺐ درسی و ﻣﺤﻘﻘاﻦ در زﻣﯿنه اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺨﺼﺼﯽ دارد.
رویکردی ساخت بنیاد به وندواره ها در ترکیب های درون مرکز زبان فارسی: مطالعه موردی حیوان واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
71 - 98
حوزههای تخصصی:
وندواره اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار می برند که از برخی جنبه ها شبیه یک تکواژ آزاد است و از برخی جنبه ها شبیه به وند. در زبان فارسی، سازه هایی را که در مقام جزء آغازی یا پایانی برخی واژه های مرکب به کار می روند که معنای آنها در ترکیب با معنای شان در مقام واژ ه ای مستقل، اندکی تفاوت دارد و کلیت یافته را می توان وندواره به شمار آورد. پژوهش حاضر از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی ساخت های مرکب دوجزئی فاقد پایه فعلی درون مرکز در زبان فارسی می پردازد که یکی از سازه های این ساخت ها وندواره ای بوده و یکی از حیوان واژه های«خر»، «سگ» و «شیر» است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. سپس، واژه های مستخرج در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که با برچسب منسوخ و یا قدیمی مشخص شده بودند، کنار گذاشته شدند. بوی (۲۰۰۲) جریان تدریجی بودن روند شکل گیری وندواره ها و تبدیل آنها به وند را در پیوستار دستوری شدگی از جزء آزاد واژگانی تا وند دستوری مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند زمان تبدیل یک جزء آزاد واژگانی به یک وند کاملاًدستوری مشخص نیست. یافته های پژوهش گویای آن است که اسم های «خر»، «شیر» و «سگ» در برخی از ساخت های مرکب دوجزئی درون مرکز بدون پایه فعلی، نه در معنای اصلی خود، بلکه در هیئت وندواره با یک معنای دستوری عام و قابل پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، یک طرحواره ساختی ناظر بر ساخت هرکدام از این ترکیب ها بوده و معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره، نقش بسزایی در تعیین معنای این صفت های مرکب دارند.
مثل های گیلکیِ حوزۀ خوراکی ها و وابسته های آن در قاب طرح واره های تصوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مَثَل ها جمله واره هایی با ساختار ثابت هستند که واقعیات پذیرفته شده، الگوهای اجتماعی و ملاحظات اجتماعی یک قوم را بازمی تابانند. ازاین رو، واجد وجهی زبانی -فرهنگی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در موقعیت های متفاوتی از زندگی به کار می روند. نظر به اینکه بسیاری از مَثَل ها ماهیتی استعاری دارند و شماری از استعاره ها از تجربه های بدنمند نشأت می گیرند، مقاله پیش رو می کوشد با اتخاذِ نظریه طرح واره تصوری به مَثَل های گیلکی در حوزه خوراکی ها و وابسته های آن، دو هدف را دنبال کند: نخست، شناسایی طرح واره های تصوری موجود در مَثَل های گیلکی حوزه خوراکی ها و وابسته های آن؛ دوم، تعیین دامنه کاربردهای معنایی آنها. داده های این پژوهش کیفی به روش اسنادی گردآوری شده اند و تحلیل آنها به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به آرای جانسون (1987) انجام شده است. یافته های پژوهش ناظر به کاربرد انواع طرح وارها ی حرکتی، مهارشدگی و فضایی در این گویش است. همچنین مشخص شد در مَثَل های حوزه خوراکی های گیلان، مفاهیمِ فرهنگیِ پسندیده مهرورزی، مهمان نوازی و باورمندی در کنار ویژگی های نکوهیده تباهی، خیانت و ناسپاسی توأمان به کار می رود.
ساخت های نامعین کاربردی در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معناهای کاربردی «ساخت های نامعین» در زبان فارسی معاصر ازمنظر دستور ساختی است. در فارسی معاصر، ساخت نامعین [(če) (Ɂajab) … [X]NPi=i] معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ را رمزگذاری می کند. علاوه بر این ساخت، در این دوره از زبان فارسی ساخت های نامعین کاربردی [(ye) [X]seni]j با معنای ’تأکیدی‘، [(ye) [X]NPi] با معنای ’تحقیری‘،[ye/yak [X]NPi=i] با معنای ’تقدیری‘ و[yak [X]APi] با معنای ’'تأکیدی‘ وجود دارند. نشانه های نامعین (=ی (=i)، یه (ye) و یَک (yak)) در نقش های کاربردی تکیه براند؛ به این معنا که در رمزگذاری معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ دارای دیرش بیشتری نسبت به همتای دستوری خود هستند و همچنین ذکر این نکته لازم است که این نشانه ها در نقش های ’تأکیدی‘ و ’تقدیری‘ نسبت به نقش ’تحقیری‘ دیرش کم تری دارند و در رمزگذاری دو نقش اول افزایش شدت انرژی تولیدی تدریجی و در نقش بعدی کاهش انرژی تدریجی قابل مشاهده است. به منظور بررسی فارسی معاصر، بخشی از پیکره گفتاری برخط هم بام (HAMBAM)، متشکل از یک سخنرانی رسمی به مدت 31 دقیقه و چند مصاحبه غیررسمی به مدت 40 دقیقه و علاوه بر آن دو کتاب انتری که لوطیش مرده بود (چوبک، 1395) و حاجی آقا (هدایت، 1330)، به عنوان پیکره این پژوهش برگزیده شدند. تحلیل های آوایی نشانه های «نامعین» موجود در ساخت های نامعین کاربردی را در پیکره گفتاری با بهره گیری از نرم افزار پرَت (praat) 08/0/6 به دست داده ایم.
بررسی افراشتگی واکه در گویش سبزواری در چارچوب واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش انواع فرایند افراشتگی واکه در گویش سبزواری با توجه به بافت های مختلف آن در چارچوب واج شناسی زایشی تحلیل می شوند. مسأله اصلی نگارنده در این مقاله مطالعه انواع بافت های واجی ای است که فرایند افراشتگی واکه را در این گویش ایجاد می کند. داده های این پژوهش به دو روش گردآوری شده اند: منابع مکتوب درباره گویش سبزواری و ضبط گفتار چند گویشور سبزواری. در بررسی داده ها صورت های واجی و آوایی در گویش سبزواری با هم مقایسه و سپس تحلیل شده اند. در این پژوهش، داده های فارسی معیار به عنوان شاهد استفاده شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دو بافت واجی عمده وجود دارد که در آنها فرایند افراشتگی واکه رخ می دهد: در اثر هم نشینی واکه های افتاده یا میانی با همخوان های افراشته لثوی-کامی، کامی و نرمکامی و نیز در اثر هم نشینی واکه های افتاده یا میانی با همخوان های خیشومی. در مجموع نُه نمونه فرایند افراشتگی واکه در گویش سبزواری روی می دهد.