فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارزیابی نیازهای زبانی و شناسایی اولویت کاربرد مهارت های زبانی (خواندن، شنیداری، نوشتن و صحبت کردن) در موقعیت های مختلف(خصوصی، دانشگاهی و حرفه ای) است. روش پژوهش، توصیفی استنباطی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای متشکل از 49 گزینه است. جامعه آماری متشکل از 199 دانشجو ( 73 مرد و 126 زن) در مقاطع کارشناسی (69 نفر)، کارشناسی ارشد (67 نفر) و دکتری (63 نفر) مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران بود. پاسخ های شرکت کنندگان با استفاده از نرم افزار آماری علوم اجتماعی کدگذاری و تجزیه و تحلیل شد. به طور کلی، نتایج حاصل از مقایسه میانگین مهارت ها دلالت بر آن داشت که با افزایش سطح تحصیلات، نیازهای دانشجویان به کاربرد مهارت های زبانی به خصوص در موقعیت های دانشگاهی به طور پیوسته افزایش می یابد. همچنین مهارت های دریافتی (خواندن و شنیدن) کاربرد بیشتری نسبت به مهارت های تولیدی (صحبت کردن و نوشتن) در هر سه گروه دارد. نتایج تحلیل داده ها از طریق آزمون های غیرپارامتری نشان داد که تفاوت معنی داری در مهارت خواندن بین تمامی گروه ها، در مهارت نوشتن بین گروه دکتری با دو گروه کارشناسی و ارشد و در مهارت صحبت کردن بین گروه دکتری و کارشناسی وجود داشت. از نظر موقعیت کاربرد زبانی، درحالی که نیازهای شرکت کنندگان در مقطعِ کارشناسی به موقعیت های "
نقش پیشینه فرهنگی آموزشی در تمایل به برقراری ارتباط در کلاس های برخط زبان فارسی در کره با تکیه بر نظریه سیستم های پویای پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایل به برقراری ارتباط به زبان خارجی همواره یکی از مهم ترین اهداف یادگیری در کلاس های زبان بوده است. این تمایل مولفه ای پایدار و وابسته به یک عنصر خاص نیست، بلکه ماهیتی متغیر و پویا دارد که در هر لحظه در تعاملات کلاسی می تواند با توجه به تغییرات و واکنش لحظه ای مولفه های گوناگون فردی/عاطفی، محیطی/موقعیتی و فرهنگی، بصورتی نوظهور بروز پیدا کند. پژوهش پیش رو، با تکیه بر نظریه سیستم های پویای پیچیده دبات، به بررسی عوامل مهم در تمایل به برقراری ارتباط در کلاس های برخط زبان فارسی مقدماتی در دانشگاه کره، که متشکل از دانشجویانی از ملیت های مختلف است پرداخته، و درکنار بررسی متغیرهای موثر در تمایل زبان آموزان به برقراری ارتباط بصورت کلی، به بررسی نقش نمایه زبانی و پیشینه فرهنگ/آموزشی زبان آموزان در تمایل آن ها به برقراری ارتباط می پردازد. نتایج حاکی از آن است که بصورت کلی، نمایه زبانی و مولفه های فردی/عاطفی نقش مهمی در تمایل دانشجویان به برقراری ارتباط نداشتند، اما در مؤلفه های محیطی/موقعیتی، تفوت های قابل توجهی درمیان دانشجویان شرق آسیا و دانشجویان سایر ملیت ها، بخصوص در نوع تعامل (نوشتاری/گفتاری) و مخاطب (مدرس/همکلاسان) مشاهده شد. همچنین، دانشجویان شرق آسیا تمایل به برقراری ارتباط در موقعیت های چالش برانگیز (بدلیل عدم وجود مهارت های زبانی لازم و یا طرح موضوعات چالش برانگیز) نداشتند، درحالیکه دانشجویان سایر ملیت ها از این موقعیت ها استقبال کرده و آن را زمینه ای برای رشد مهارت های زبانی و ارتباطی خود عنوان کردند.
Anxiety Reduction and RALL Implementation in English Grammar Acquisition among EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study is a part of a larger study on the impact of Robot-Assisted Language Learning (RALL) on English grammar acquisition and retention of adolescent English as a Foreign Language (EFL) learners. More specifically, the primary aim of the paper at hand was to examine the impact of RALL on adolescent EFL learners’ anxiety levels. In this regard, three intact classes (N=45) in a private language institute in Tehran were evenly divided into two experimental groups of RALL and Game-based Language Learning (GBLL) and one control group. The participants were adolescent male EFL learners between 11 to 15 years old with a mean age of 13. While the teacher, the textbook, and the teaching materials were identical in all groups, a kid-sized humanoid social robot was exclusively used in the RALL group. The data were collected through questionnaires in the final session for each group, and the results of descriptive statistics and ANOVA indicated that lower anxiety rates were observed in the RALL group. Our findings could clearly be proof of the efficiency of socially assistive robots in the instruction of language skills in a more favorable teaching context.
Active Learning as an Approach to Fostering EFL Learners’ Speaking Skills and Willingness to Communicate: A Mixed-methods Inquiry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Emerging as a novel instructional approach, Active Learning (AL) is predicated on paving the way for students to actively explore knowledge and reflect on the learning processes. Despite its robust theoretical foundations, AL has rarely been implemented by English as a foreign language (EFL) teachers in the Iranian context. A lion’s share of this hesitation may be ascribed to the lack of strong empirical findings to underscore its advantages and disadvantages. To fill in this lacuna, this mixed-methods study inspected the effects of AL on fostering EFL learners’ speaking skills (SSs) and willingness to communicate (WTC) in the Iranian context. For this purpose, a total of 87 intermediate EFL learners, were selected using a convenience sampling method. They were homogenized through a Key English Test (KET) and randomly assigned to an experimental group (n = 26) and a control group (n = 25). Afterward, a pre-test, interventions (lasting 18 75-miniute sessions held twice a week), and a post-test were administered. Then, eight participants who actively participated in the interventions were invited to a focus group interview to express their perceptions of and experiences with AL. The results of the independent samples t-tests documented that AL substantially contributed to fostering the participants’ SSs and WTC on the post-test. Additionally, the qualitative findings of a thematic coding analysis yielded four overarching themes; facilitating knowledge construction, developing metacognitive awareness, promoting self-regulated learning, and fostering motivation. The findings provide a number of implications for pertinent stakeholders.
انواع جملات با اثر مسیر باغی در فارسی و دلایل بروز آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
95 - 122
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوشیده است به این پرسش ها پاسخ دهد که کدام ساخت ها در زبان فارسی بر تعریف مرسوم جملات با اثر مسیر باغی منطبق اند و با توجه به انگاره های مربوط به پردازش جملات، چگونه می توان دسته بندی مناسبی برای این ساخت ها در فارسی به دست داد. نخست، اصطلاح جملات مسیر باغی در انگلیسی و همچنین مفاهیم نظری و الگوهای مربوط به پردازش جملات معرفی شدند. سپس، با بررسی نمونه های فارسی مطرح در پژوهش های انجام شده بر روی ابهام و به ویژه ابهام ساختاری، مشخص شد زبان فارسی ساخت هایی دارد که با تعریف جملات مسیر باغی در انگلیسی منطبق هستند. همچنین، مشخص شد که ابهام ساختاری را می توان گونه ای از جملات با اثر مسیر باغی دانست و این جملات را می توان به دو دسته تقسیم کرد: ساخت هایی با یک خوانش دستوری و ساخت هایی که به دلایل نحوی و معنایی بیش از یک خوانش دارند. با توجه به انگاره های مطرح در زمینه پردازش جملات، به نظر می رسد عوامل مؤثر در بروز اثر مسیر باغی درجملات فارسی تقریباً شبیه عوامل بروز این اثر در ساخت های زبان انگلیسی باشند. در انتها، بر نقش نوای گفتار در حالت شنیداری و نکات سجاوندی در نوشتار، در رفع اثر جملات گمراه کننده تأکید شده است.
بررسی صوت شناختی و شنیداری واکه های ساده واجی گویش خوافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
301 - 326
حوزههای تخصصی:
خوافی یکی از گویش های زبان فارسی است که در شهر خواف (واقع در استان خراسان رضوی) رایج است. این گویش از لحاظ آوایی، واجی، واژگانی و صرفی با فارسی معیار تفاوت های بسیاری دارد. در مقاله پیشِ رو، واکه های ساده واجی گویش خوافی با ارائه جفت های کمینه و براساس نظریه واج شناسی زایشی، توصیف و طبقه بندی شده است. برای بررسی و مقایسه دقیق و کمّی این واکه ها، آزمایشی صوت شناختی با حضور هشت گویشور مرد در شهر خواف برگزار شد و در چارچوب نظریه منبع صافی، مشخصه های صوتی این واکه ها در هجای باز بی تکیه بررسی و اندازه گیری گردید. در این جستار، ابتدا میانگینِ بسامدِ سازه هایِ اول و دومِ (همبسته های صوت شناختی کیفیت) واکه هایِ ساده خوافی و فارسی معیار در مقیاس هرتز و میانگین دیرش این واکه ها برحسب هزارم ثانیه ارائه شده است؛ سپس میزانِ تفاوتِ مقادیرِ مشخصه هایِ صوتیِ واکه هایِ خوافی با واکه های فارسی معیار به درصد محاسبه شده و نتایج حاصل تحلیل گردیده است. در ادامه، فضای واکه ای صوت شناختی گویش خوافی در مقایسه با فارسی معیار ترسیم شده است. برای بررسی این واکه ها از منظر شنیداری، مقادیر سازه های اول و دوم از مقیاس هرتز به مقیاس شنیداری و غیرخطی بارک تبدیل و در جدولی ارائه شده و سپس براساس این ارقام و به منظور سنجش دقیق تر تفاوت ها و شباهت ها، فاصله اقلیدسی واکه های خوافی با واکه های فارسی معیار محاسبه گردیده است.
شناسایی تعداد و نوع وابسته های گروه اسمی در نوشتار کودکان فارسی زبان 10 تا 12 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
169-196
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی تعداد و نوع وابسته های گروه اسمی در متون مورد مطالعه دانش آموزان 10 12 ساله کلاس های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی منطقه 9 تهران است که این دانش آموزان با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این منطقه، 6 مدرسه به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، پیکره نوشتاری کودکان پایه های چهارم، پنجم و ششم این مدارس گردآوری شد. در مجموع، 9 کلاس چهارم، 10 کلاس پنجم و 9 کلاس ششم در این پژوهش شرکت داشتند و مجموع دانش آموزان 889 نفر بود. از این مجموعه، براساس جدول مورگان ۳0۰ متن انتخاب شدند و 2203 گروه اسمی در چارچوب دستور وابستگی بررسی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، دانش آموزان وابسته های پسین (62/6%) را بیشتر از وابسته های پیشین (45/2%) تولید کرده اند که این نشانگر آن است که تولید وابسته های پسین برای دانش آموزان این رده سنی آسان تر است. به ترتیب، موقعیت هشتم (وابسته اضافی) (با درصد میانگین 03/%4)، موقعیت هفتم (صفت بیانی) (با درصد میانگین 39/1%) و موقعیت سوم (خصوصاً اعداد ترتیبی و اصلی، صفت عالی) (با درصد میانگین 22/1%) بیشتر از دیگر موقعیت ها در نوشتار این دانش آموزان کاربرد داشته اند. موقعیت ششم (شاخص) با درصد میانگین 01/0% پایین ترین کاربرد را داشته است. همچنین، در تفکیک پایه ها، پایه ششم بالاترین میانگین کل (44/12%) را داشته است که این وضعیت نشان می دهد با بالاتر رفتن سن، گروه های اسمی پیچیده تر با وابسته های بیشتری تولید می شوند. یافته های پژوهش حاضر با شناسایی میزان پیچیدگی نحوی گروه اسمی کودکان 10 تا 12 ساله، نمایی از رشد زبانی آنها را نشان می دهد.
ارجاع متقابل و مطابقه: دو سازوکار متفاوت در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
213-234
حوزههای تخصصی:
در خصوص ارجاع متقابل در زبان فارسی، آراء مختلفی وجود دارد. برخی آن را مطابقه مفعولی در نظر گرفته اند (راسخ مهند 1384) و برخی از آن با عنوان نمایه سازی مفعول نام برده اند (بهرامی و رضایی1392). حتی در مطالعات صورت گرفته در سطح جهانی نیز مرز مشخصی میان مطابقه و ارجاع متقابل تعریف نشده است؛ برای مثال سیویرسکا (1999) هر دو را مطابقه و هسپلمث (2015) هر دو را نمایه سازی موضوع می نامد. طبق نظر مطرح در سیویرسکا (1999) در زبان های دارای مطابقه فاعلی و مفعولی، حتی نشانگرهای مطابقه فاعلی نیز مسیر دستوری شدگی خود را به طور کامل طی نمی کنند و واژه بست باقی می مانند. در این جا تلاش می شود تا با بررسی داده های فارسی نشان دهیم اولاً شناسه های فارسی وندند در نتیجه زبان فارسی دارای مطابقه فاعلی دستوری است و پی بست های ضمیری به کار ارجاع متقابل می آیند و ثانیاً ارجاع متقابل و مطابقه، دو سازوکار متفاوت در فارسی هستند؛ ارجاع متقابل، برخلاف مطابقه، اختیاری است و با انگیزه های گفتمانی صورت می گیرد و از اصول و محدودیت های نحوی ناظر بر مطابقه پیروی نمی کند. در مقابل، مطابقه رابطه ای است نحوی و تابع شرط نفوذناپذیری فاز (چامسکی، 2001). تأمین نشدن این محدودیت، موجب برهم خوردن رابطه مطابقه و بدساختی جمله می شود.
انگاره استعاری زمان در زبان فارسی: مطالعه ای پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «زمان» یکی از مهم ترین و اساسی ترین مفاهیم در ذهن و زندگی انسان است که طبق یافته های زبان شناسان شناختی، در زبان ها و فرهنگ های مختلف غالباً به صورت استعاری درک و بیان می شود. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی زمان در زبان فارسی می پردازد و هدف آن ارائه انگاره ای نظام مند از انواع استعاره های مفهومی است که سخنگویان زبان فارسی برای درک و بیان مفهوم زمان به کار می گیرند. این مطالعه براساس نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980، 1999، لیکاف، 1993) و نظریه طرحواره های تصوری (جانسون، 1987) انجام می گیرد و داده های آن عمدتاً از پیکره همشهری (نسخه دوم) استخراج شده اند که با داده های حاصل از جستجوی اینترنتی در جستجوگر گوگل تکمیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی مفهوم زمان براساس سه طرحواره تصوری حرکت، ظرف و شیء و از طریق استعاره های مفهومی «زمان، مکان است»، زمان شیء (متحرک یا ثابت) است»، «زمان انسان است» و «زمان ظرف است» درک و بیان می شود.
Markers of Prominence in Persian General Practitioners’ Books and Online Medical Journals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Giving certain elements more significance than others in the same context is called prominence. This study aims at identifying and comparing markers of focal and thematic prominence in Persian general practitioners’ books (GPBs) and Persian online medical journals (OMJs) based on Levinsohn’s model. The data were gathered from 100 texts from two written Persian GPBs and 100 texts from two Persian OMJs. SPSS software version 24 was used to evaluate the data. Results demonstrated “emphatic markers” such as fæqæt ‘just’ were used for focal prominence much more frequently in OMJs than in GPBs. In addition, significant differences were observed between GPBs and OMJs with regard to the markers of focal prominence and prominence in general, but not with regard to markers of thematic prominence. This may be related to the twofold effect of the different discourse types and different addressees of these texts.
فعل در گویش کتولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتولی شرقی ترین گویش زبان مازندرانی است که علاوه بر تفاوت در برخی واژگان، از نظر ساخت های فعلی نیز در پاره ای موارد همچون ساخت ماضی استمراری، پیشوند و شناسه های افعال ماضی و مضارع تفاوت هایی با زبان مازندرانی دارد. در پژوهش حاضر، به بررسی ماده ها، شناسه ها و ساخت های فعلی، مصدر، صفت فاعلی و مفعولی و همچنین شکل معلوم و مجهول فعل در گویش کتولی پرداخته شده است. در این گویش، فعل بر پایه دو ماده ماضی و مضارع ساخته می شود. فعل مضارع دارای سه ساخت اخباری، التزامی و مستمر، و فعل ماضی نیز دارای ساخت های ساده، استمراری، مستمر، نقلی، التزامی و بعید است. همچنین در گویش کتولی، شکل مجهول به صورتی که در زبان فارسی وجود دارد، معمول نیست و تمایل گویشوران بیشتر به استفاده از ساختار معلوم است. ویژگی های مهم دستگاه فعلی در گویش کتولی که در بررسی های زبانی حائز اهمیت است، عبارت اند از: نبود زمان ماضی نقلی به سیاق معمول در زبان فارسی و استفاده از ماضی ساده به جای آن، عدم استفاده از پیشوند در ساخت فعل مضارع اخباری، استفاده از ماده ماضی kœrd در ساخت ماضی استمراری و برخی ویژگی های دیگر که در این مقاله به آ نها پرداخته شده است.
واکاوی روش آموزشی فعالیت محور (TBLT) در فرایند یاددهی و یادگیری نظام آوایی زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
361-393
حوزههای تخصصی:
از چالش های اصلی در آموزش زبان عربی، آموزش نظام آوایی با روشی نظام مند است، زیرا زبان آموزان برای برقراری ارتباطی هدفمند و تعامل صحیح با اهل زبان، نیازمند فهم سطوح مختلف آوایی، از طریق آموزشی کاربردی هستند. در این صورت است که آنها می توانند علاوه بر تلفظ قابل قبول و قابل فهم، واکنش های کلامی و غیرکلامی صحیحی در مقابل کلام مسموع ارائه دهند. لذا پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی تطبیقی، اصول رویکرد آموزشی فعالیت محور در آموزش نظام آوایی زبان عربی را به مداقه بگذارد. نتایج حاکی از آن هستند که عمده تفاوت نظام آوایی زبان های فارسی و عربی در سطح چهارم دشواری [θ /ħ /ð /sˤ /dˤ /tˤ /ðˤ /ʕ /ɣ] و پس از آن در سطح سوم دشواری [k/ q/ w/ dʒ/ z/ s/ ʃ] برای عربی آموزان است. رویکرد فعالیت محور با مرحله پیش از فعالیت، ابتدا زبان آموز را به لحاظ شناختی نسبت بدین تفاوت ها وهمچنین سطح زبرزنجیری کلام آگاه و آمادگی های لازم را ایجاد می کند. سپس، حین فعالیت با تأکید بر تمام جنبه های زبان در سطوح زنجیری و زبرزنجیری کلام به صورت معنادار، از طریق درگیر ساختن در فعالیت های کاربردی بر اساس نیاز در موقعیت های ارتباطی، تأکید بر تعامل محوری و... زبان آموز را به لحاظ رفتاری تقویت می کند. این امر به گونه ای است که با استفاده از فعالیت های واقعی و در بافت متن شنیداری، زبان آموز را در موقعیت ارتباطی واقعی قرار می دهد. همچنین، چالش تغییر خصائص آواها در نتیجه همنشینی را مرتفع ساخته و با تثبیت بُعد شناختی و تکرار فعالیت ها در موقعیت های شبه واقعی در مرحله پس از فعالیت، سبب افزایش توانش ارتباطی زبان آموزان می شود. بنابراین، می توان گفت رویکرد فعالیت محور کاملاً برای آموزش نظام آوایی زبان عربی مناسب است.
Investigating the Translation of Genderism from Persian to English: A Case Study of I’ll Turn off the Lights(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۴, No. ۲, ۲۰۲۲
193 - 202
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the translation of genderism Persian-English. Genderism is an ideology that shows partiality based on biological sex and separates society into two groups in a way that one sex is subordinate to another sex and it is reflected in languages; thus, there are sexist concepts in each language; the concepts are usually culture-oriented. The main question was: How have the sexist concepts been translated from Persian to English? The corpus of this comparative and qualitative study was Zoya Pirzad’s novel (2001 ) Cheraghha-ra Man Khamush Mikonam (L.T. I’ll turn off the lights ) and its translation by Franklin Lewis (2012) Things We Left Unsaid . The framework of the evaluation was Vinay and Darbelnet’s (1995) model. The results revealed that translation of genderism is a challenging task, and the sexiest language of the SL was modified during the translation process; hence, the tone of sexist implications of the source text has been changed to more sexist concepts or anti-sexist concepts.
Developing an English Textbook for Iranian Senior High School Students.(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۳, ۲۰۲۲
119 - 136
حوزههای تخصصی:
Developing textbook material is a crucial component of any curriculum, which should be based on sound and systematic techniques. In a detailed view, considering the importance of knowing English not only as an international language but as the language of commerce, tech and science, English course needs to be programmed efficiently to provide a suitable circumstance of learning for learners. In this regard, the present study is to develop a new English textbook for Iranian Senior High Schools to provide an opportunity for high school students as well as teachers to be actively engaged in the text, questions, and images of the textbook based on William Rummy’s Technique to keep up with the developments of the field. The results of the study demonstrate demonstrates that the involvement index is appropriate enough to actively engage the learners in the newly developed English textbook. That is, the texts, questions, and images within the textbook are suitably developed to engage the students actively.
جهت میانه در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع « جهت میانه در زبان فارسی » با به کارگیری آرای موجود در رویکرد کمینه گرای بوورز (2010, 2018) شکل گرفته است . این رویکرد از تازه ترین تعدیل های شکل گرفته در چارچوب برنامه کمینه گراست که در آن کاستی های موجود در نظریات پیشین ازمیان رفته است و مهم ترین دستاورد آن ارائه ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که از منظر بوورز با کمک آن می توان فرایند ادغام نحوی در زبان های گوناگون را سامان دهی کرد. پیش تر بوورز (2002) در چارچوب برنامه کمینه گرا تحلیل ساخت های متعدی معلوم، میانه و مجهول را با استفاده از دو مقوله «اِسناد» و «گذرایی» ممکن می دانست. با حذف گره گذرایی از تحلیل های متأخر وی و نیز جایگزین شدن مقوله نقشی «جهت»، ویژگی های هسته این گروه عامل تمایز چنین ساخت هایی است. پژوهش حاضر ضمن پذیرش کارآمدی رویکرد بوورز، به مقایسه «جهت میانه» در زبان فارسی و ساخت های تک موضوعی نامفعولی و ناکُنایی پرداخته است. در این مقاله با استناد به بررسی های نحوی صورت گرفته بر روی داده های مستخرج از «پایگاه اینترنتی دادگان: پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی» نشان خواهیم داد که نه تنها در زبان فارسی امروز جهت فعل «میانه» کاربرد دارد، بلکه ترتیب جهانی مطرح شده توسط بوورز در فرایند ادغام ساخت های نحوی موسوم به «ترتیب جهانی ادغام» در زبان فارسی نیز رعایت می شود. مطابق با چنین ترتیبی جایگاه ادغام موضوع فعل با نقش معنایی کنش گر پایین ترین جایگاه در نمودارهای درختی خواهد بود و سایر موضوع های فعل پس از گروه کنش گر و با ترتیب ویژه ای ادغام می شوند. تحلیل شیوه ادغام موضوع های فعل در قالب گِره های نحوی و نیز بازنمایی شیوه ادغام نحوی سه ساخت تک موضوعی میانه، نامفعولی و ناکنایی در زبان فارسی دستاوردهای این پژوهش در چارچوب برنامه کمینه گراست.
Iranian EFL Teachers’ Perception of Teaching Reading Comprehension and Reading Comprehension Strategies across Gender and Experience(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۴, No. ۲, ۲۰۲۲
169 - 192
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to investigate Iranian English teachers’ perception of teaching reading comprehension and reading comprehension strategies and their use which can be influenced by individual factors such as gender and teachers’ teaching experience. To serve this purpose, 78 EFL teachers were selected in a stratified manner from West and East Azerbaijan’s language institutes and schools in the second semester of the academic year 2021. This sample included 54 females (=22 experienced, 17 developing, and 15 novices) and 24 males (=1 highly experienced, 6 developing, and 7 novice). To collect the research data, the first three sections of a five-point Likert scale standardized questionnaire was employed to tap teachers’ perception of reading comprehension and the importance of reading strategies. The obtained data were analyzed through Two-Way between Groups Analysis of Variance (ANOVA) to investigate the significant main and interaction effects of teachers’ gender and their teaching experience on their perception of teaching reading comprehension and reading strategies. The results showed that the gender and teaching experience had no significant main or interaction effect on their understanding of the way reading comprehension should be taught or the paramount of reading comprehension strategies. Moreover, the findings unraveled some uncertainties in teachers’ perceptions of reading comprehension skills and misconceptions regarding the significance of reading comprehension strategies. The findings are pedagogical significant and will be discussed in length.
Research into Iranian EFL Learners’ Perceptions of Culture Management: A Questionnaire Development and Validation Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at constructing a reliable and valid instrument that could explore EFL learners’ perceptions of culture management. A focus group was held with EFL university students familiar with culture-related concepts, and the themes were extracted from a detailed analysis of transcripts. An extensive literature review and interviews with applied linguistics experts were conducted to generate the CM Questionnaire items. Subsequently, the draft questionnaire was piloted with 251 Iranian undergraduate EFL students studying at two public universities in Iran. An exploratory and a confirmatory factor analysis were run, and the overall factor loading estimates illustrated a satisfactory level of convergent validity for the developed Instrument. The satisfactory levels of factor loading and construct validity test supported the convergent validity of CM factors and their related items. The explored factors included Cultural Communication, Cultural Leadership, Cultural Awareness, Cultural Performance, and Culturally Relevant Teaching, with Cultural Communication as the most meaningful factor. The findings demonstrated that CMQ could be a valid and reliable instrument for investigating culture management perceptions. The implications of the study for EFL teachers, learners, and other stakeholders are also discussed along with some recommendations
تحلیل هَیَجامَدی برخی از واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 120
حوزههای تخصصی:
تاکنون بر روی واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبان شناسی، رده شناسی و جامعه شناسی زبان مطالعاتی صورت گرفته است، امّا بررسی این واژگان از منظر روان شناسی زبان می تواند رویکرد تازه ای در خصوص واژه گزینی برای معادل های بیگانه ارائه دهد. مطالعه حاضر با به کارگیری الگوی «هَیَجامَد» (هیجان+ بسامد حواس)، به مقایسه کاربرد هفت واژه مصوّب فرهنگستان و معادل بیگانه آنها در میان عامه مردم می پردازد تا میزان استقبال آنها از واژگان مصوّب فرهنگستان و نیز نقش زبان مادری آنها درباره کاربرد واژگان را بررسی کند. بدین منظور، تعداد 223 شرکت کننده در مرحله کمّی بر اساس «نمونه گیری در دسترس» و 61 شرکت کننده در مرحله کیفی بر اساس «اشباع داده ها» از میان عامه مردم انتخاب شدند. روش پژوهش اتخاذ شده در این پژوهش، طرح تحقیق تلفیقی‑ترتیبی است که بر اساس آن، ابتدا داده های کمّی و سپس داده های کیفی جمع آوری شد. نتایج کمّی به دست آمده از «آزمون تی» نشان داد که از میان هفت جُفت واژه منتخب، بین شش جُفت آن تفاوت معناداری از حیث «هَیَجامَد» در میان عامه مردم وجود دارد. همچنین، نتایج کمّی به دست آمده از آزمون «انووا یک طرفه» نشان داد از بین هفت جُفت واژه مورد نظر، در سه واژه تفاوت معناداری با توجّه به زبان مادریِ سخنگویان شامل زبان های فارسی، کردی و ترکی از حیث «هَیَجامَد» وجود دارد. نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درون موضوعی داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، نشان داد 16 عامل همچون تداعی مثبت، خوش آهنگ بودن و بسامد بالا در پذیرش واژه های بیگانه و 8 عامل همچون تداعی منفی، تلفظ دشوار و بسامد پایین در عدم پذیرش واژه های مصوّب از سوی مردم نقش دارند . درواقع، فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای افزایش میزان استقبال و کاربرد یک «نوواژه» در مقایسه با همتای بیگانه آن، نه تنها مسائل زبان شناختی، بلکه مسائل روان شناسی زبان را هم باید لحاظ نماید.
بررسی ابعاد صرفی فرایندهای معادل گزینی مفاهیم علم جامعه شناسی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر با بررسی تعداد 200 واژه جامعه شناسی و 50 اسم از اسماء جامعه شناسان از میان 36 کتاب جامعه شناسی، سعی دارد نشان دهد که فرایند های معادل گزینی در علم جامعه شناسی در ایران با چه مشکلات و نارسایی هایی روبرو بوده است. عدم انسجام در ترجمه ها، تکثر کلمات و تر جمه و نگارش اسماء انگلیسی و فرانسوی نشان از غلبه رویکردهای سلیقه ای و عدم آشنایی با امکانات و محدودیت های صرفی زبان فارسی نزد مترجمان دارد. مسئله اصلی در ترجمه و نگارش این واژگان، واژه گرایی ضعیفِ حاکم بر آن است. این واژه گراییِ ضعیف به عدم شناخت جامع زبان فارسی، قابلیت های اشتقاقی و ترکیبی زبان فارسی نزد مترجمان برمی گردد. جستار حاضر با بررسی فرایندهای تغییر معنایی، وام گیری، ساخت سرواژه، چینش، وندافزایی، جعل و واژه سازی معکوس در این آثار سعی در تحلیل و ارزیابی گفتمان مذکور خواهد داشت، و نارسایی های صرفی و معنایی رویه واژه گرایی ضعیف را در این گفتمان تبیین خواهد کرد. نگارندگان نشان می دهند که مترجمان تنها با در نظر گرفتن دانش صرفی و معنایی زبان فارسی است که می توانند از تشتت، تکثر و ازهم گسیختگی در رویه های معادل گزینی در حوزه علم جامعه شناسی رهایی یابند.
Reflectivity in reflective practice: A case of EFL student teachers in practicum(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The epistemological tenets of sociocultural theory view teacher professional development as a continuous and reflective analysis of pedagogical practices and learner development. Accordingly, inquiry-based approaches to teacher professional development and specifically reflective journals can be an asset for teachers, in their endeavor for self-empowerment, by creating a mediational space in which they can exercise their agency and achieve more productive instructional practices. The purpose of this longitudinal study was to investigate the professional development of ten Iranian EFL student teachers through narrative inquiry, “which is conducted for and by the teacher” during one year of attending practicum. To this end, 100 reflective writings of 10 EFL student teachers, which were written during one year, were analyzed based on three functions of narratives as “externalization”, “verbalization” and “systematic examination” (Johnson & Golombek, 2011). The results indicated the importance of narrative inquiry in the development of the professional identity of student teachers. The results also implied the value of responsive mediation in L2 teacher education.