فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: Research on corrective feedback (CF) in L2 pragmatics instruction, especially in online teaching, is still in its infancy. To address this gap, this study sought to examine the types of CF provided by EFL teachers in online classes in response to the learners’ pragmalinguistically and sociopragmatically inappropriate production of the binary speech acts of request and refusal.Methods: Eighteen hours of online classroom interaction data were analyzed using conversation analysis and a taxonomy that classifies feedback into implicit and explicit input-providing and output-prompting CF.Results: The findings of the study showed that explicit output prompts were largely applied by teachers as the most frequent type of CF. The teachers tended to use prompting questions and metapragmatic clues to help learners better understand request and refusal speech acts, rather than directly offering input or reformulation. In addition, because of the face-threatening nature of speech acts of refusal and request, the teachers applied explicit output prompts as corrective feedback to reinforce the accuracy of learners’ production.Conclusions: It can be concluded that the online mode of instruction can impact the explicitness of pragmatic CF. This research is of great value for teachers to employ both implicit and explicit types of CF to develop learners’ competency in pragmatics in online instruction.
بررسی مبتداسازی در جمله های مرکب زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دستور واژی نقشی بر مبنای رویکرد برزنن و همکاران (2016) به کارگرفتن ابزار صرفی و یا ساختی برای نشان دادن نقش موضوع ها، سبب بازنمایی متفاوت نقش های گفتمانی دستوری شده در زبان ها می شود. علاوه برآن، در این نظریه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند که این امر نیز سبب بازنمایی متفاوت عناصر گفتمانی دستوری شده در جملات مرکب طی فرایند مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار می شود. ازاین رو، هدف از این پژوهش ضمن بررسی چگونگی تعیین نقش های فاعل و مفعول در زبان فارسی، بررسی مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار در جملات مرکب زبان فارسی در چارچوب مذکور با اتخاذ روشی توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند در ساخت نقشی گروه اسمی مفعولی مبتدای ضمیر گذار و گروه اسمی فاعلی مبتداسازی شده در بند بالاتر دارای نقش گفتمانی اند. در بند پایین تر ضمیر واژه بستی و وند تصریفی فعل (شناسه) نقش موضوعی را ایفا کرده و با نقش گفتمانی به صورت ارجاعی بر طبق شروط خوش ساختی مطابقه پیدا کرده اند. در ساخت سازه ای، شناسه به عنوان جزء صرفی بر خلاف ضمیر واژه بستی فعل فاقد گره ای مستقل است. در ساخت نقشی، مشخصه معنایی نقش مفعول «رایی» در ارزش نقش مبتدا در بند بالاتر قرار می گیرد و مبتدا توسط پس اضافه «را» دارای حالت مفعولی است. اما به دلیل آنکه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند، در ساخت سازه ای برای رعایت شروط خوش ساختی بر مبنای اصل اقتصاد، در جایگاه متعارف گروه اسمی بند پایین تر مقوله تهی به صورت برون مرکز ملزم شده است. مفعول بدون پس اضافه «را» نیز رفتاری مشابه دارد، با این تفاوت که فاقد ابزار صرفی برای تعیین نقش مفعول است. ازاین سو، در ساخت سازه ای به صورت درون مرکز مقوله تهی در گروه فعلی بند پایین تر درنظر گرفته شده است.
بررسی درستی استناد مناجات خمس عشر به امام سجاد (ع) براساس تکنیک های سبک سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
137 - 171
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت علم و تکنولوژی، دیگر وجود آثار با نویسنده مشکوک، پذیرفتنی نیست. سبک سنجی روشی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، نویسنده آثار ادبی را تعیین می کند. روش های انتساب نویسنده، عمدتاً متکی بر شناسایی نویسنده براساس سبک نوشتاری هستند؛ با این پیش فرض که سبک نوشتاری هر شخص، دارای ویژگی های منحصربه فردی است. تشخیص هوشمند نویسنده در زمینه هایی مانند: سرقت ادبی، جرم شناسی و تعیین نویسنده نامشخص، کاربرد دارد. به دلیل آنکه عوامل بسیاری در تشخیص نویسنده متون، دخیل هستند، تاکنون روشی با دقت 100 درصد ارائه نشده است و پژوهشگران همچنان در تلاش هستند روشی را ارائه کنند که خطای محاسباتی را به حداقل ممکن برسانند. یکی از روش هایی که ادعاشده از دقت خوبی برخودار است نظریه یول است. در جستار حاضر، نظریه یول و چهار نظریه دیگر در زمینه غنای واژگانی، ترکیب شده اند و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تبیین داده های آماری، مقایسه ای میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه انجام شده تا درستی انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) مورد بررسی قرار گیرد. نتایج تحقیق، بیانگر دقت بالای محاسبات انجام شده و نیز عدم وابستگی خروجی نظریه ها به طول متن است. همچنین به دلیل عدم وجود اختلاف قابل ملاحظه، میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه، انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) تأیید می شود.
Teaching Critically and Creatively: Fusing Environmental Education for Social and Language Development in English Language Teaching(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the dynamic landscape of English Language Teaching (ELT), the widespread reliance on commercially-produced textbooks has spurred a critical examination of their relevance to the diverse needs and interests of learners in global contexts. Typically originating from English-speaking countries, these textbooks predominantly feature neutral and non-controversial topics such as food, shopping, ceremonies, and travel, which may not align with the varied experiences of learners. This article, through a descriptive analytical approach, contends that the malleability of English language textbooks provides an opportunity for the application of Critical Pedagogy (CP) which can turn the classroom into a place where learners stop thinking about such topics. In such a situation, by integrating ‘Environmental Education’ (EE) - as a transformative process that allows individuals to explore environmental issues, engage in problem solving, and take action to improve the environment - it is believed that learners can develop critical thinking and problem-solving skills along with enhancing language proficiency. Showing the possibility of implementing the proposed framework, a sample lesson about ‘water crisis’ is provided and elaborated on. To highlight the broader educational backdrop, it is argued that this shift not only broadens the limited scope of language learning but also, by establishing clear personal relevance for learners in both their present and future lives, it can foster a critical and creative environment within English language teaching programs, contributing to the development of sustainable futures for the learners.
فرایند حذف در گویش رودباری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 143
حوزههای تخصصی:
فرایند حذف elision یا deletion یکی از فرایندهای واجی (phonological process) است که در خدمت اقتصاد زبان است و به منظور کم کوشی و آسان جویی در زبان ها و گویش ها صورت می گیرد. در این نوشتار حذف واج (اعم از واکه، همخوان و هجا) در سطح واژه یا در ترکیب واژگانی در گویش رودباری مورد بررسی قرار گرفته است. گویش رودباری از گویش های کرانه دریای خزر است که در شهرستان رودبار در جنوب استان گیلان به آن سخن می گویند. شواهدی که در این مقاله ارائه شده اند از واژه نامه های مختلف گویش رودباری و نیز از پژوهش میدانی در آبادی های مختلف شهرستان رودبار که به این گویش سخن می گویند به دست آمده است. این پژوهش نشان می دهد که در گویش رودباری از میان واکه ها، بیش از همه e/a/ǝ به عنوان واکه پایانی، و از میان همخوان ها r، x، f، q،n ، š، d، t،z ، s، k، b، v، y، ? و h بیشتر در معرض حذف قرار دارند؛ که در این میان به ویژه بسامد حذف d و r قابل توجه است. حذف همخوان ها عمدتاً پس از واکه و در جایگاه پایانی دیده می شود. به دلیل نزدیکی گویش رودباری با گیلکی، تاتی، تالشی و تبری، نتایج این پژوهش برای پژوهشگران این زبان ها سودمند و تا اندازه زیادی به این زبان ها قابل تعمیم است.
تاریخ و ویژگی های فرهنگ های فارسی به روسی و روسی به فارسی تدوین و تألیف شده در روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
209-224
حوزههای تخصصی:
کتاب های فرهنگ لغت، یکی از اسباب ارتباط زبان ها و ملت ها با یکدیگر است. همسایگی ایران و روسیه و ارتباط تاریخی این دو کشور باهم، مردم هریک را نیازمند آموختن زبان قوم آن دیگر کرده است. توسعه روایط دو کشور، لزوم توسعه فرهنگ نویسی اثبات کرده است و تلاش ها در این زمینه، هم در ایران و هم در روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با جدیت دنبال شده است. مطالعات نشان می دهد که پژوهشی دقیق دربارهٔ فرهنگ نویسی روسیه و اتحاد شوروی ( فرهنگ نویسی ای که شامل ده ها فرهنگ لغت فارسی به روسی و روسی به فارسی است) تا کنون انجام نشده است. این مقاله، کوششی است در شناخت و معرفی فرهنگ های لغت فارسی به روسی و روسی به فارسی که از 250 سال پیش تا به امروز در روسیه و اتحاد شوروی تألیف شده است، راه های توسعه این حوزه، مسائلِ آن و پیشنهاد در حل مشکلات آن است.
موضع گیری و مشارکت جویی در نظریه های داوری در دادگاه خانواده : جستاری در گفتمان کاوی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تشریح فرایند موضع گیری و مشارکت جویی در نظریه های داوری مربوط به دادگاه خانواده بر اساس چارچوب پیشنهادی هایلند (2008) می پردازد. در پرونده های مربوط به طلاق، قاضی از هر یک از طرف ها (زن و شوهر) می خواهد که یک داور معرفی نمایند. داور موظف است قضاوت و نتیجه بررسی های خود از وضعیت هر یک از طرف ها را در قالب یک نظریه به قاضی ارائه دهد. در جستار حاضر ۳۶ نظریه داوری برای بحث و بررسی انتخاب شد. ۱۸ نظریه مربوط به داورهای منتخب طرف ها است که نظریه های غیر تخصصی و ۱۸ نمونه مربوط به نظریه داورهای منتخب دادگاه است که نظریه های تخصصی نام می گیرند. پس از بررسی داده ها براساس رویکردهای کمی و کیفی چنین محرز شد که نشان گرهای موضع گیری و (به نسبت کمتری) مشارکت جویی نقش محوری در شکل گیری گفتمان نظریه داوری دارند، به میزانی که به ازای هر 26/59 واژه در پیکره یک نشان گر موضع گیری و مشارکت جویی وجود دارد. همچنین، مقایسه نظریه های تخصصی و غیرتخصصی نشان می دهد که نظریه های تخصصی دارای کفایت توصیفی و تبیینی بیشتری هستند.
گویش سنجی گونه های زبانی رایج در حدّ ِفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان: با استفاده از رویکرد فاصلۀ لونشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش سنجی، رویکردی رایانشی، کمّی و آماری است که در آن تفاوت های زبانی در گستره جغرافیایی معیّن، با استفاده از روش های مشخص بررسی می شود. در پژوهش پیشِ رو، فاصله زبانی گونه های رایج در حدِّفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان و نحوه توزیع منطقه ای آن ها با استفاده از رویکردی نوین در گویش سنجی بررسی شده است. این گونه های زبانی عمدتاً لکی و لری هستند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. بنابراین، برای انجام آن، فاصله زبانی معادل 100 واژه در 80 جایگاه با استفاده از فاصله لونشتاین در بسته نرم افزاری Rug/L04 سنجش و اندازه گیری شده است. بروندادهای حاصل از تحلیل فاصله های زبانی به صورت نقشه ها و نمودارهای قابلِ تفسیر و تحلیل های آماری ارائه می گردد. عمده ترین دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: 1. خوشه بندی گونه های زبانی؛ 2. نحوه توزیع زبانی- جغرافیایی آن ها در طول پیوستار زبانی. بررسی تفاوت های آوایی-واژگانی میان داده های زبانی گردآوری شده نیز ماهیت پیوستاری بودن این گونه های زبانی را تأیید می کند. از این رو، در یک سر پیوستار، گونه های زبانی لکی و لُری لرستانی و در سر دیگر آن گونه های زبانی لُری بختیاری واقع شده اند.
مروری نظام مند بر تاثیر مدل های هوش مصنوعی مولد(ChatGPT و Gemini)، در آموزش زبان انگلیسی(ELT): فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به طرق مختلفی در حوزه آموزش تاثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مدل های هوش مصنوعی مولد (ChatGPT و Gemini) در آموزش زبان انگلیسی(ELT)، به مرور نظام مند 41 مقاله چاپ شده، در مجلات معتبر که در سال های 2023 و 2024 منتشر شده بودند، پرداخته است و فرصت هایی که این چت ربات ها، برای مدرسان و زبان آموزان به ارمغان می آورند، به همراه چالش ها و محدودیت های آنها مورد بررسی قرار داده است. با رعایت معیارهای دقیق ورود و انتخاب مقالات و استانداردهای تحقیق از جمله پایایی بین ارزیاب (ضریب کاپا کوهن = 0.81)، منابع از پایگاه های معتبر علمی پژوهشی بین المللی جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مطالعات قبلی بر چهار موضوع اصلی متمرکز بودند: الف) تاثیرات و مزایای استفاده از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT، ب) چالش ها و محدودیت های استفاده از مدل های هوش مصنوعی در ELT، ج) نقش مدل های هوش مصنوعی در ارزیابی و ارتقای آموزشی در حوزه ELT و د) ضرورت آموزش و پشتیبانی برای استفاده موثر از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT؛ هم چنین نتایج بیانگر مزایای استفاده از چت ربات ها در آموزش زبان انگلیسی، چالش ها و محدودیت های استفاده از آنها بود. این مطالعه نظام مند می تواند، دیدگاه روشن و توصیه های عملی در زمینه ادغام هوش مصنوعی در آموزش زبان انگلیسی ارائه دهد و به سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی کمک کند تا تصمیمات آگاهانه تری در باره اثرات مدل های هوش مصنوعی مولد، در آموزش اتخاذ کنند؛ هم چنین، این پژوهش می تواند به طراحی ابزارها و روش های آموزشی جدید کمک کند که به طور خاص برای نیازهای یادگیرندگان زبان انگلیسی بهینه سازی شده باشند.
کاربرد تمثیل در قطعه ای تعلیمی به زبان ختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
3 - 17
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از سبک های مهم ادبی و از شاخه های پربار انواع ادبی محسوب می شود که با بیان هنرمندانه و با استفاده از ابزارهای کارآمد ادبی همچون تمثیل به طرح مباحث تعلیمی می پردازد و پیام خاص خود را به مخاطبش انتقال می دهد. آنچه در آثار ادبی تعلیمی می تواند پند و اندرزهای اخلاقی را پررنگ تر کند، کاربرد ابزارهای بلاغی برای ملموس کردن برخی مفاهیم انتزاعی و غیرحسی است. در این پژوهش به بررسی آرایه های ادبی در متنی به زبان ختنی می پردازیم. زبان ختنی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که در مقایسه با سایر زبان های ایرانی باستان و ایرانی میانه غربی کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، مقاله حاضر بر آن است که به بررسی آرایه های ادبی موجود در فصل دوم کتاب زمبسته بپردازد. کتاب زمبسته حاوی مطالب تعلیمی و آموزه های بودایی مکتب مهایانه است. بنابراین، می توان آن را در زمره آثار تعلیمی به شمار آورد و به کارگیری این ابزارها در این فصل از کتاب شاید بیانگر این است که نویسنده با استفاده از آنها سعی در تفهیم بهتر مطالب تعلیمی به مخاطبان خود داشته است. همچنین، این مطالعه نشان می دهد که زبان ختنی نیز مانند دیگر زبان ها از چنین ابزارهای بلاغی بی بهره نبوده است.
The Wax and Wane of the Authorial Stance in Applied Linguistics Articles over the Course of Two Decades(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Stance has been examined extensively in the past few decades. However, the majority of the studies have been synchronic, with the few exceptions being snapshot diachronic studies without trend-related inferential statistics. This study adopted a trend-related inferential statistical measure and a more continuous diachronic dataset to examine the changes in using stance in the research articles of English applied linguistics from 2000 to 2020. To this end, 416 articles were randomly selected from 10 applied linguistics journals indexed in the first quartile of Scopus and probed using LancsBox for normalized frequency of Hyland’s (2005b) list of stance markers. Results were then analyzed for trends using the Jonckheere-Terpstra test. The results showed significant decreases for the overall stance markers (J=37168, z= -2.85, d= -.28, p= .004)), hedges (J=37014, z= -2.96, d= -.293, p=0.003), boosters (J=36298, z= -3.47, d= -.345, p=.001), and attitude markers (J=36647, z= -3.22, d= -.32, p=0.001), while self-mention markers were found to have experienced a slight, non-significant increase (J=42527.5, z= .94, d= .096, p=0.349). The functional analysis of the selected excerpts showed that the quantitative decrease in the use of stance markers has been compensated for, with an increase in the modification range and strength of the used stance markers as the two ways we could discover. After discussing the findings, the paper ends with some suggestions for further research.
مؤلفه های معناشناختی مفهوم «نوستالژی» در فرهنگ کلامی ایرانیان و روس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی پدیده ای نو در زبان شناسی به حساب می آید و از همین روی بسیاری موارد معناشناختی و ساختار زبانی آن هنوز برای زبان شناسان ناشناخته و مبهم است. آنچه روشن است «نوستالژی» بر پایه بار معنایی عاطفی و احساسی انسان نسبت به گذشته شکل می گیرد و به سبب همین بار معناییِ احساسی آن را می توان در ادب فارسی در قالب عرفان و صوفی گری جستجو کرد. جایگاه نوستالژی در روح و جان، دل و قلب انسان است. برابرهای نوستالژی در هر دو زبان فارسی (حسرت و دلتنگی) و روسی (тоска) نمی توانند بطور یکسان مفهوم نوستالژی را منتقل کنند. بنابراین از ابزار تکمیلی بیشتری از طریق وابسته های زبانی و متن برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. به نظر می رسد برابرهای زبانی در زبان فارسی از تنوع واژگانی گسترده ای برخوردار است. در فرهنگ کلامی روسی، واژه тоска از دربرگیری گسترده تر معنایی نوستالژی نسبت به «حسرت» در فرهنگ کلامی ایرانیان برخوردار است. مفهوم «دلتنگی برای میهن» در زبان فارسی به کمک ترکیب های «غم غربت» و یا «غم دوری از وطن» بیان می شود. در زبان روسی از گسترنده های فرعی чужая страна (کشور غریب / غربت) و یا чужбина (غربت) برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق کتابخانه ای و زبان شناسی توصیفی مقایسه ای بهره گرفته شده است. نتیجه و نوآوری پژوهش حاضر از یک سو به مشخص کردن مؤلفه های معنایی دربرگیرنده نوستالژی مربوط می شود و از سوی دیگر، طبقه بندی فرمول های زبانی نوستالژی را در دو زبان مورد مقایسه مد نظر دارد.
وندهای زبان پشتو از منظر رویکرد صرف واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
167-188
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، فرایندهای اشتقاق و تصریف در زبان پشتو در قالب رویکرد «صرف و واج شناسی واژگانی» بررسی و تحلیل شده است. در این مقاله، ۱۳۱ وند زبان پشتو، از جمله ۴۰ وند تصریفی و ۹۱ وند اشتقاقی، را با توجه به رفتارشان نسبت به پایه های که به آن متصل می شوند در چارچوب رویکرد کیپارسکی (۱۹۸۲) در دو طبقه خنثی و غیرخنثی تقسیم و بررسی شده اند. این پژوهش نشان می دهد که بیشتر وندهای زبان پشتو یا تکیه برند یا اتصال آنها به پایه موجب تغییر جایگاه تکیه می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رویکرد کیپارسکی (۱۹۸۲) که به عنوان یک نظریه مطرح برای مطالعه ساختمان واژه های انگلیسی تدوین شده است، قابلیتِ تحلیل وندهای خنثی و غیرخنثی در زبان پشتو را نیز دارد. بر اساس این پژوهش، بیشتر وندهای زبان پشتو غیرخنثی هستند و در لایه اول قرار می گیرند. لازم به ذکر است که تعداد وندهای خنثی در مقایسه کمتر، ولی کاربرد آنها در زبان وسیع تر است. علاوه براین، همان طور که نظریه صرفِ واژگانی فرض می کند، پسوندهای خنثی و غیرخنثی بر اساس فرضیه ترتیب سطوح سازماندهی شده اند.
Multifaceted Challenges in English Language Education: Perspectives from Secondary School Teachers and Students in Baluchistan, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
English language education in Baluchistan, Iran, faces unique challenges due to the region's socio-economic conditions and limited access to resources. This study investigates the specific teaching and learning difficulties within secondary schools in this region. A mixed-methods approach was employed, gathering quantitative data from 80 teachers through a questionnaire and qualitative insights from 57 students via semi-structured interviews. The findings reveal that teachers encounter obstacles such as unclear course objectives, inadequate instructional methods, time constraints, and insufficient administrative support. Students, on the other hand, struggle with curriculum disengagement, a lack of authentic language practice opportunities, low motivation, and emotional barriers like anxiety and fear of judgment. Additionally, the limited integration of technological resources hampers effective language learning. These insights challenge the assumption that resource availability alone can improve language teaching, underscoring the importance of proper resource utilization and teacher training. The study advocates for a localized approach to curriculum design that aligns global language learning goals with Baluchistan’s socio-cultural context. Practical recommendations include modernizing teacher training, addressing emotional barriers, and creating a more supportive environment for teachers and students alike.
بار شناختی فراگیران زبانهای خارجی در کلاس های برخط: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
345 - 358
حوزههای تخصصی:
بار شناختی مقدار تلاشی است که ذهن برای پردازش اطلاعات انجام می دهد و زمانی که بار شناختی بالا یا اضافی باشد منجر به پیامدهایی همچون عدم تمایل به یادگیری، عدم توانایی در یادآوری اطلاعات از حافظه درازمدت و درک اطلاعات می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بار شناختی کلاس های آنلاین برای فراگیران زبان های خارجی با استفاده از یک مطالعه کیفی است. پژوهش حاضر از رویکرد کیفی با استفاده از تئوری گراندد (1967) تلاش کرده است به اهداف خود برسد. جامعه آماری پژوهش کلیه فراگیران زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز هستند که از بین آنها 16 فراگیر با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها، مؤلفه های بارشناختی فراگیران از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای ارزیابی روایی و پایایی مصاحبه ها از روش لینکولن و گوبا (1985) و ضریب کاپا (663/0) بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کل 27 کد به عنوان مؤلفه های بار شناختی در کلاس های آنلاین شناسایی شدند که تحت شش مؤلفه اصلی شامل فرایند یادگیری، انجام تکالیف، زمان کلاس، محیط، کیفیت نرم افزار و بار مطلوب دسته بندی شدند. این مؤلفه های اصلی نیز خود تحت سه مؤلفه انتخابی شامل بارشناختی درونی، بار شناختی بیرونی و بارشناختی مطلوب طبقه بندی شدند.
واکاوی مسائل و چالش های پیرامون زبان عربی در ایران با رویکردی آینده نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
445 - 461
حوزههای تخصصی:
داشتن رویکرد راهبردی به مسائل یکی از ضروریات مدیریت کلان نهادها و سازمان ها است. فهم مسئله اولین گام در هر نوع سیاست گذاری محسوب می شود. نخستین گام سیاست گذاری عمومی، شناخت مسئله و صورت بندی آن برای قرار دادن در دستور کار سیاست گذاری است که فرایندی مجزا در سیاست گذاری عمومی به شمار می آید. هدف از انجام «مطالعات نظام مسائل» به عنوان مطالعه راهبردی، تعیین خطوط کلی بینش و تجربه موجود درباره موضوعات اصلی و کلیدی در حوزه ای مشخص است. به منظور شناسایی، اولویت بندی و گزینش مسائل اولویت دار زبان عربی تحقیقی جامع، کل نگر و راهبردی نیاز است. پژوهش حاضر به واکاوی «نظام مسائل زبان عربی با رویکردی آینده نگرانه» پرداخته، این پژوهش در زمره پژوهش های کاربردی محسوب می شود، زیرا با واکاوی نظام مسائل زبان عربی به دنبال ایجاد مبنایی برای سیاست گذاری حل مسائل زبان عربی است. روش گردآوری اطلاعات احصای مسائل زبان عربی با رویکرد توصیفی اکتشافی برپایه تلفیقِ روش های کمّی و کیفی بوده و روش تحلیل اطلاعات، مبتنی بر تحلیل مضمون (به عنوان راهبرد پژوهش) است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی، انجام مصاحبه، اجرای پرسش نامه و برگزاری نشست تخصصی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد ابرچالش زبان عربی در ایران «خلاء گفتمان غالب در حوزه زبان عربی در ایران» است. خلاء گفتمانی که از«رهاشدگی زبان عربی در ایران» حکایت می کند؛ سه چالش کلیدی به عنوان اولویت دارترمسائل شامل ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، عدم ارتباط بین آموزش زبان عربی و مهارت های مورد نیاز بازارکار و دوگانگی آموزش زبان عربی با هدف فهم متون دینی و یا اهداف عمومی است. رویکرد آینده نگر به مسائل پیش روی زبان عربی و توجه به تغییرات جدید در سپهر فناوری و تأثیر آن بر بروز چالش های نوظهور و جدید از جمله ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، از نوآوری های این مقاله است و وجه تمایز این مقاله با پژوهش های پیشین است.
Levels of Equality and Gender Dispersal in Dyadic Collaborations: Does Asymmetry Work?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳, N. ۴ , ۲۰۲۴
71 - 100
حوزههای تخصصی:
Although dyadic collaborations (DC) are sensitive to individual differences, the role of levels of equality (LoE) and gender disparity as potential mediators are largely unexplored. To address the research gap, this case study investigated whether symmetrical (equal and gender-matched) and asymmetrical (unequal and gender-mixed) peer interactions differ in terms of efficacy for morpho-syntactic development and learners’ retrospective reflections. Forty-three young learners were randomly assigned into symmetrical (equal) and asymmetrical (unequal) pairs and into dyads of various gender dispersal (matched and mixed). The learners’ behaviors and perceptions during and following the paired tasks were recorded via observation, field notes, focused-group discussion, and member-checking meetings. The results of the Mann-Whitney U-test and Friedman Test were as follows: DC was more effective than non-collaborative learning for both short-term and long-term structure and vocabulary learning. It was helpful for expert-expert and gender-matched dyads in both domains alike and for experts and novices in unequal pairs in the structure area only. It was ineffective, however, for novice-novice and cross-gender dyads. Among the recurrent themes in observation and interviews were overall preference to pair up with female partners, consensus on the advantage of DC for grammar judgment (structure) over fill-in-the-blank (vocabulary) tasks, the realization of DC as effective for promoting rapport and responsibility, experts’ willingness to pair with novices or work alone, novices’ tendency to work with experts, and role of personality traits as a substantial mediator. Based on the findings, several implications for research and practice are offered.
A Symmetric Approach to Agreement in Kurmanji (Northern Kurdish) Direct Arguments(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Kurmanji uses two morphological forms of pronouns and R-expressions: direct and oblique. The direct form of first and second pronouns (local pronouns) is fully specified for person and number. In contrast, direct third-person pronouns and R-expressions are unmarked; however, these arguments still exhibit person and number agreement with verbs and number and gender agreement with Ezafe heads. There are two approaches to deal with direct unmarked arguments. In the asymmetric approach, these arguments are assumed to be fully specified for relevant φ-features, which are deleted at PF (Phonological Form) after agreement, whereas in the symmetric approach, they are merged as underspecified for relevant features and acquire their interpretation via agreement. Given the prevalence of unmarked arguments in Kurmanji, the symmetric approach is more economical and minimalistic, requiring fewer theoretical tools and computations. The present study shows that the key distinction between local pronouns and unmarked arguments lies in the specification of relevant φ-features. Direct unmarked arguments enter the derivation underspecified for these features, establishing a relation of ‘subset control’ in agreement and acquiring their interpretation by spreading features from the agreeing head at the LF (Logical Form) interface. This study also reveals that agreement in Ezafe constructions and pro-drop sentences also involve subset control and agreement is the only possible way to license φ-features, such as gender in inanimate arguments and person in R-expressions.
تعبیه گراف دانش به منظور بهبود سامانه های پرسش و پاسخ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
131-152
حوزههای تخصصی:
با ذخیره داده ها در گراف های دانش می توان علاوه بر روابط صریح، روابطی ضمنی را نیز حدس و بازیابی کرد. این ویژگی به سامانه های پرسش و پاسخ این امکان را می دهد که فراتر از آنچه از سه گانه های گراف دیده اند به چالش کشیده شوند. تعبیه گراف دانش یا نمایش گره ها و یال های گراف در قالب بردار های عددی، به همین منظور صورت می پذیرد. در این مقاله مسئله پاسخ به پرسش های فارسی با استفاده از تعبیه گراف دانش فارسی بررسی شده است. مدل های مختلفی برای تعبیه گراف دانش آموزش داده شده اند تا هویت پیدا و نهان گره ها را در قالب بردار بازنمایی کند. از سوی دیگر با استفاده از مدل های زبانی، پرسش های فارسی به گونه ای تعبیه می شوند که نمایانگر یال ضمنی و یا عینی بین هر پرسش و پاسخ مربوطه باشد. با این رویکرد می توان به پرسش هایی پاسخ داد که مستقیماً سه گانه مربوطه در گراف آورده نشده است و همچنین پا را فراتر گذاشته و به پرسش های پیچیده تر که نیازمند طی چندین یال است نیز، پاسخ مناسب داد. نتایج حاصل از مدل پیشنهادی مبتنی بر تعبیه گراف دانش فارسی فارس-ویکی-کی جی برای پاسخ گویی به پرسش های فارسی، نشان دهنده دقت ۸۵ درصد بر روی مجموعه داده پرسش و پاسخ ساده و پیچیده به زبان فارسی می باشد.با ذخیره داده ها در گراف های دانش می توان علاوه بر روابط صریح، روابطی ضمنی را نیز حدس و بازیابی کرد. این ویژگی به سامانه های پرسش و پاسخ این امکان را می دهد که فراتر از آنچه از سه گانه های گراف دیده اند به چالش کشیده شوند. تعبیه گراف دانش یا نمایش گره ها و یال های گراف در قالب بردار های عددی، به همین منظور صورت می پذیرد. در این مقاله مسئله پاسخ به پرسش های فارسی با استفاده از تعبیه گراف دانش فارسی بررسی شده است. مدل های مختلفی برای تعبیه گراف دانش آموزش داده شده اند تا هویت پیدا و نهان گره ها را در قالب بردار بازنمایی کند. از سوی دیگر با استفاده از مدل های زبانی، پرسش های فارسی به گونه ای تعبیه می شوند که نمایانگر یال ضمنی و یا عینی بین هر پرسش و پاسخ مربوطه باشد. با این رویکرد می توان به پرسش هایی پاسخ داد که مستقیماً سه گانه مربوطه در گراف آورده نشده است و همچنین پا را فراتر گذاشته و به پرسش های پیچیده تر که نیازمند طی چندین یال است نیز، پاسخ مناسب داد. نتایج حاصل از مدل پیشنهادی مبتنی بر تعبیه گراف دانش فارسی فارس-ویکی-کی جی برای پاسخ گویی به پرسش های فارسی، نشان دهنده دقت ۸۵ درصد بر روی مجموعه داده پرسش و پاسخ ساده و پیچیده به زبان فارسی می باشد.
EFL Teachers’ Perceptions and Practices of Learner Autonomy in Omani Secondary Schools
حوزههای تخصصی:
Autonomous learning is a study skill that may be challenging not only to learners with a dependent learning style but also to teachers used to teacher-oriented methodology. However, the considerable shift in the teaching and learning paradigm especially after the 2020 pandemic has made autonomous learning a must-gain skill. This research aimed to explore EFL teachers' perceptions of learner autonomy (LA), their actual practices, and the challenges of LA promotion at Omani secondary schools. It also investigated possible associations between teachers' beliefs about promoting LA and their academic level, gender, and years of experience. Within a convergent mixed-method parallel design, thirty Omani EFL school teachers were selected through convenience sampling to participate in the study. The instruments included teachers’ perceptions questionnaire, classroom observation data, and interviews with teachers. Frequency counts, ordinal regression analysis, and grounded theory were used to analyze the quantitative and qualitative data. The results revealed that although EFL teachers at Omani secondary schools practice some strategies that promote learner autonomy, these practices are not intentionally and exclusively implemented for LA purposes. Moreover, the results showed some discrepancies between teachers’ beliefs and their actual practices of LA due to some constraints and challenges such as the intensive English curriculum, teachers being overloaded with numerous school tasks besides teaching, learners' limited exposure to English outside the classroom, and teachers' inadequate professional background in the concept, principles, and practices of learner autonomy. No significant association was found between the teachers' general beliefs about LA and their particulars. It may be argued that the concept of autonomous learning and strategies to promote LA should be included as a core component of teacher training programs. By the same token, more self-study and self-assessment practices may be added to the English course materials in schools to help learners develop this essential skill for their higher education.