فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
شعر به علت برخورداری از زبان ضمنی، وزن، قافیه و آمیختگی عناصر تشکیل دهنده آن با احساسات شاعرانه از سخن عادی فراتر است و ازهمین رو، ترجمه آن نیز دشوار و گاهی ناشدنی است. دغدغه اصلی مترجم شعر آن است که مشخصه های ویژه متن اصلی را تا حد امکان توضیح دهد و متنی شعری را در زبان مقصد بیافریند که تأثیری مشابه متن اصلی بر خوانندگان ترجمه داشته باشد. ازآنجاکه واژگان و عناصر دو زبان کاملاً معادل هم نیستند، به ناچار در ترجمه شعر، افت معنی رخ می دهد و مترجم باید به نوعی این افت را جبران کند. این مقاله درصدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه های افت معنی و مکانیسم های جبران آن در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی بپردازد. به این منظور با بررسی آرای گروهی از صاحب نظران حوزه ترجمه درباره افت معنی در ترجمه و راهکارهای جبران آن، به جایگاه های افت معنی در ترجمه شعر عربی به فارسی، در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی می پردازد. برای نمونه ترجمه تعدادی از اشعار معاصر عربی از کتاب شعر معاصر عرب شفیعی کدکنی انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است مترجم که خود، شاعر و ناقد است، در رویارویی با افت معنی در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی کوشیده است با استفاده از راهکار جبران، لحن کلی متن اصلی را حفظ کند و در این راستا از جبران در محل و جبران در نوع بهره گرفته است.
گستاخی نشاندار در نمایشنامه پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی بررسی نمود رفتارهای زبانی تهدید کننده یا سازنده وجهه در نمایشنامه پلکان اثر اکبر رادی براساس نظریه ترکورافی ( 2008 ) است که براساس آن رفتارهای زبانی به پنج دسته ادب بی نشان، ادب نشاندار، بی ادبی، گستاخی بی نشان و گستاخی نشاندار تقسیم می شود. تعیین الگوی رفتار زبانی با بیشترین فراوانی در کل نمایشنامه، شناسایی الگوهای زبانی شخصیت های فرادست و فرودست، تشخیص الگوی رفتار کلامی شخصیت های نمایش با شخصیت اصلی در موقعیت فرودستی او و همچنین بررسی نحوه تغییر الگوی کلامی شخصیت اصلی در عبور از پله فرودستی تا پله های فرادستی از اهداف این پژوهش است. براساس نتایج، در میان الگوهای کلامی، گستاخی نشاندار دارای بیشترین فراوانی در پلکان است و در الگوی کلامی شخصیت های فرادست تمایلی برای حفظ و ساخت وجهه فرودستان وجود ندارد؛ وجهه فرودستان از روی عمد و با بیشترین استفاده از گستاخی نشاندار از سوی شخصیت های فرادست تهدید می شود. الگوی کلامی شخصیت های فرودست از تنوع بیشتری برخوردار است و آنان از گستاخی بی نشان بیشتر از سایر الگوهای کلامی استفاده می کنند. به علاوه، الگوی کلامی شخصیت اصلی داستان درگذر از موقعیت فرودستی به موقعیت فرادستی از بی ادبی به گستاخی نشاندار تغیر می کند و هرچه از پلکان موقعیت و جایگاه بالاتر می رود، از گستاخی نشاندار بیشتری استفاده می کند.
بررسی زاویه دید در رمان پلنگ های کوهستان بر اساس الگوی روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی موضوعی است که دردهه های گذشته مورد مطالعه کسانی چون تزوتان تودوروف، نورمن فریدمن، ژاپ لینولت، ژرالدپرس، اشتانسل و ژرارژنت بوده است . نزدیک چهل دهه است این مقوله، به عنوان علمی مستقل در غرب، جای خود را باز کرده است و از دیدگاه ساختار گرایان به مطالعه ی طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. ژرارژنت فرانسوی، به گفته ی بسیاری از محققان ، کامل ترین نظریات را در باب این حوزه مطرح کرده است. زاویه دید یا کانون روایت مبحثی است که نویسنده یا راوی برای نگریستن به داستان خود بر می گزیند. نظرات دقیق و آراء منسجم وی درباره ی کانون روایت چنان ظرفیتی دارد که می توان با کمک الگوی روایت شناسی او، متون مختلف ادبی را بررسی کرد و دید تازه ای را به روی آن ها گشود. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، شگردهای روایی را در رمان پلنگ-های کوهستان امین فقیری بر اساس نظریه کانون روایت ِژرارژنت مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
واژه بست های ضمیری کردی موکری: تحلیلی نوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست ها به طور کلّی ماهیتی بیناحوزه ای دارند و رابط حوزه های واج شناسی، ساخت واژه و نحو هستند. این عناصر ازلحاظ آوایی فاقد استقلال آوایی هستند و به منظور بازنمایی به میزبانی با استقلال آوایی نیاز دارند. توزیع واژه بست ها تابع حوزه های پیش گفته است. واژه بست های ضمیری کردی موکری در نقش های متعدّدی ازجمله مطابقه، مفعول (مستقیم و غیر مستقیم)، مالکیت اسم و ... ظاهر می شوند و از قابلیت حرکت بالایی برخوردار هستند. از این رو عناصر مختلفی متعلّق به مقوله های مختلف، می توانند نقش میزبانی آن ها را بپذیرند. در نوشتار پیش رو با بهره گیری از نظریه واج شناسی نوایی (سلکرک، 1995؛ تراکنبرات، 1999 و آندرسن، 2005) و سلسله مراتب سطوح هفت گانه آن، به مثابه یکی از حوزه های واج شناسی زایشی، جایگاه واژه بست های ضمیری کردی موکری بررسی می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و میدانی انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها نگارنده از شمّ زبانی خود (به منزله گویشور کردی موکری (گویش موکریانی، اُشنویه)) و نیز گویشوران اصیل این زبان به همراه فیش برداری از کتاب ها، مجلاّت و نوشتارهای سایت ها و ضبط حدود پانزده ساعت صدای گویشوران گویش مورد نظر یاری می جوید. مطالعه و بررسی داده های کردی موکری نشان داد که واژه بست های ضمیری به طور نظام مند پس از اوّلین گروه واجی (کلمه نوایی) در درون حوزه فعلی خود واقع می شوند.
بررسی ساخت های دومفعولی و دومتعدی در زبان فارسی در چارچوب صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ساخت های دومفعولی و دومتعدی در زبان فارسی بر اساس آراء وود و مرنتز (2017) در چارچوب صرف توزیعی می پردازد و نشان می دهد چگونه می توان تناوب موضوعی را به ویژگی های نحوی معنایی یک هسته معرف موضوع با بر چسب i* فروکاست تا تحلیل واحدی برای هسته های معرف موضوع ارائه کرد. پدیده انتقال مالکیت در ساخت های دومفعولی و رابطه مکانی در ساخت های دومتعدی با این فرض تبیین می شود که توانایی فعل برای حضور در ساخت دومفعولی مستلزم گزینش یک گروه معرف مرکب به صورت D*P و توانایی فعل برای رخداد در ساخت دومتعدی مستلزم گزینش یک گروه حرف اضافه ای مرکب به صورت P * p مکانی است که از رهگذر ترکیب هسته i* با یک متمم DP و pP ، به ترتیب نقش تتایی مالک و پیکر به شاخص اعطا می شود. چگونگی تعبیر این نقش ها از یک قاعده تعبیری وابسته به بافت مایه می گیرد که در سایه ساخت های نحوی تعریف و بر اساس اصل خوانش معنا تحدید می شود. تعبیر موضوع های برونی در ساخت های یادشده از جایگاه ساختاری یک هسته نحوی و نقش مفهومی معنایی ریشه مایه می گیرد.
A Corpus-based Analysis of Lexical Richness in EAP Texts Written by Iranian TEFL Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The literature on second/foreign language (L2/FL) discourse is replete with corpus-based studies into the use of various features representing lexical proficiency. Nonetheless, the lexical construct of English for academic purposes (EAP) texts developed by postgraduates majoring in teaching English as a foreign language (TEFL) still sounds like a relatively unexplored domain that merits further multi-dimensional investigation. To narrow the gap, the authors in the current study set out to evaluate the lexical richness of a corpus containing doctoral dissertations written by Iranian TEFL students in terms of lexical density, diversity, and sophistication. Taking advantage of the computational tool Coh-Metrix to analyze the lexical features, the corpus was analyzed in comparison with a first language (L1) baseline containing doctoral dissertations written by English native speakers. The comparative analysis of the L1 and L2 corpora revealed that the texts written by Iranian TEFL learners were lexically less diverse but more sophisticated. Additionally, the lexical density of the L2 corpus exceeded that of the L1 one in terms of nouns and adjectives. Based on the results drawn from a discriminant function analysis (DFA), the features representing lexical sophistication and density were found to be the best predictors of lexical richness since they could significantly discriminate between the two sub-corpora. The findings may provide new insights into the ways of evaluating and enhancing the lexical richness of FL/L2 written discourse.
بررسی ارتباط میان نوع شخصیت فارسی آموزان عرب با سبک ها و راهبردهای یادگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دست آوردن شناخت درباره نوع شخصیت، سبک ها و راهبردهای یادگیری فارسی آموزان کشورهای عربی زبان، از آن جهت اهمیت دارد که می تواند به افزایش کیفیت آموزش زبان فارسی منجر شود. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان نوع شخصیت، سبک ها و راهبردهای یادگیری زبان فارسی در میان فارسی آموزان عربی زبان است. برای سنجش نوع شخصیت یادگیرندگان، از پرسشنامه شخصیت مایرز بریگز (فرم ا.وی) و برای اندازه گیری سبک های یادگیری از پرسشنامه کلب (1984) و برای اندازه گیری راهبردهای یادگیری زبان از پرسشنامه آکسفورد (1990) استفاده شد. نتایج این پژوهش با نمونهای تصادفی شامل 50 فارسی آموز نشان داد که فارسی آموزان عربی زبان با نوع شخصیت درون گرا سبک یادگیری همگرا را بیش از افراد برون گرا به کارمی گیرند. علاوه بر آن، فارسی آموزان دارای نوع شخصیت حسی و ادراکی به طور معنا داری بیشتر از افراد شهودی و قضاوتی از سبک یادگیری جذب کننده استفاده می کنند. هم چنین یافتهها نشان می دهد که فارسی آموزان عربی زبان از هر چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، انطباق دهنده و جذب کننده) به یک اندازه استفاده میکنند، اما راهبردهای شناختی و فراشناختی را بیشتر از راهبردهای دیگر به کار می برند. دستاوردهای این پژوهش به مدرسان کمک می کند تا بتوانند روش های تدریس خود را متناسب با نوع شخصیت و سبک ها و راهبردهای یادگیرندگان انتخاب و کیفیت آموزش را در کلاس های زبان فارسی افزایش دهند.
کاربردراهبردهای کنش گفتار درخواست توسط دوزبانه های ترکی-فارسی براساس دو متغیر جنسیت و سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث ادب زبانی در حوزه جامعه شناسی زبان، همواره مورد توجه زبان شناسان و جامعه شناسان بوده است و به ویژه فرهنگ ویژه بودن این بحث و تأثیر رعایت ادب زبانی بر روابط اجتماعی، بر اهمیت این حوزه می افزاید. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و طی یک پژوهش میدانی، به شناسایی و تحلیل الگوهای پربسامد درخواستبه زبان ترکی،به عنوان یکی از نشانگرهای ادب زبانی، توسط دوزبانه های ترکی- فارسی ساکن شهر اردبیل در بافت غیررسمی می پردازد. گردآوری داده به دو شیوه مشاهده مشارکتی و استفاده از پرسش نامه ای محقق ساخته مبتنی بر مقیاس لیکرت صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 250 زن و مرد دوزبانه ترکی-فارسی ساکن شهر اردبیل، در سه گروه سنی30-18، 40-31 و 41+ می باشند و به این ترتیب، سن و جنسیت متغیرهای مستقل پژوهشند. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارSPSSنسخه 21 انجام شده است. نتایج نشان می دهند که، صرف نظر از سن مخاطب و نوع درخواست، راهبردهایدرخواست غیرمستقیم متعارفودرخواست غیرمستقیم غیرمتعارف به ترتیب بالاترین و پایین ترین بسامد کاربردی را در میان زنان و مردان و نیز سه گروه سنی دارا می باشند.همچنین با استفاده از دو آزمون کروسکال والیس و یومن ویتنی دیده شد که تفاوت میان گروه زنان و مردان در انتخاب الگوها معنادار نبوده ولی در گروه های سنی این تفاوت معنادار است.
Software Technology and Writing Skills Improvement of Intermediate EFL Learners
حوزههای تخصصی:
The presented study examined the effect of applying software technology, (i.e., WhiteSmoke Writing Software (TM 2020), on the improvement of EFL learners' writing skills. To do so, 55 EFL learners ranged in age from 20 to 22 who were studying English as a Foreign Language in Bahar Institute of Higher Education, Iran were invited to participate in the research. During the study, the participants who were already studying Passages coursebook were informed that for 7 weeks the class orientation and focus will change to writing instruction, which was most welcome by them. One class was considered as an experimental group of 26 students, while the other one was a control group of 29 students. Based on the prior completion of the course, all were considered intermediate. Control group students worked conventionally on the book and received feedback on their performance from the teacher while the learners in the experimental group worked with WhiteSmoke Writing Software which is the most comprehensive grammar checker. At the end of the study, the comparison of the pretest and posttest demonstrated that the participants in the experimental group outperformed the control group subjects at a 0.05 significant level. The outcomes of the current study approved that the application of software technology in the classroom context was treasured. Also, the utilization of software made the learners be in charge of their own learning process, which can be a great advantage on the part of online teaching and learning.
Application of Polysystem Theory to English to Persian Translations of Rowling’s Harry Potter and the Chamber of Secrets
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the acceptability of two Persian translations of Rowling's Harry Potter and the Chamber of Secrets by finding the position of each Persian translation in the literary polysystem of Iran. It also aimed to identify the most/least used translation strategies applied by each Persian translator, Morteza Madaninejad (2000) and Hamideh Ashkannezhand (2004), for translating culture-specific items (CSIs) from English into Persian. To do so, CSIs were extracted from the novel and classified based on Espindola and Vasconcellos's (2006) classification of cultural items. Then, Pederson's (2005) taxonomy of translation strategies was used to analyze the two Persian translations. The results indicated that Madaninejad preferred to use source oriented strategies. Thus, the translation he produced occupied the primary position in the literary polysystem. By contrast, Ashkannezhand had an interest in the use of target -oriented strategies. The findings have implications for translators of literary texts.
رویکردی ساخت بنیاد به وندواره ها در ترکیب های درون مرکز زبان فارسی: مطالعه موردی حیوان واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
71 - 98
حوزههای تخصصی:
وندواره اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار می برند که از برخی جنبه ها شبیه یک تکواژ آزاد است و از برخی جنبه ها شبیه به وند. در زبان فارسی، سازه هایی را که در مقام جزء آغازی یا پایانی برخی واژه های مرکب به کار می روند که معنای آنها در ترکیب با معنای شان در مقام واژ ه ای مستقل، اندکی تفاوت دارد و کلیت یافته را می توان وندواره به شمار آورد. پژوهش حاضر از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی ساخت های مرکب دوجزئی فاقد پایه فعلی درون مرکز در زبان فارسی می پردازد که یکی از سازه های این ساخت ها وندواره ای بوده و یکی از حیوان واژه های«خر»، «سگ» و «شیر» است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. سپس، واژه های مستخرج در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که با برچسب منسوخ و یا قدیمی مشخص شده بودند، کنار گذاشته شدند. بوی (۲۰۰۲) جریان تدریجی بودن روند شکل گیری وندواره ها و تبدیل آنها به وند را در پیوستار دستوری شدگی از جزء آزاد واژگانی تا وند دستوری مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند زمان تبدیل یک جزء آزاد واژگانی به یک وند کاملاًدستوری مشخص نیست. یافته های پژوهش گویای آن است که اسم های «خر»، «شیر» و «سگ» در برخی از ساخت های مرکب دوجزئی درون مرکز بدون پایه فعلی، نه در معنای اصلی خود، بلکه در هیئت وندواره با یک معنای دستوری عام و قابل پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، یک طرحواره ساختی ناظر بر ساخت هرکدام از این ترکیب ها بوده و معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره، نقش بسزایی در تعیین معنای این صفت های مرکب دارند.
مثل های گیلکیِ حوزۀ خوراکی ها و وابسته های آن در قاب طرح واره های تصوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مَثَل ها جمله واره هایی با ساختار ثابت هستند که واقعیات پذیرفته شده، الگوهای اجتماعی و ملاحظات اجتماعی یک قوم را بازمی تابانند. ازاین رو، واجد وجهی زبانی -فرهنگی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در موقعیت های متفاوتی از زندگی به کار می روند. نظر به اینکه بسیاری از مَثَل ها ماهیتی استعاری دارند و شماری از استعاره ها از تجربه های بدنمند نشأت می گیرند، مقاله پیش رو می کوشد با اتخاذِ نظریه طرح واره تصوری به مَثَل های گیلکی در حوزه خوراکی ها و وابسته های آن، دو هدف را دنبال کند: نخست، شناسایی طرح واره های تصوری موجود در مَثَل های گیلکی حوزه خوراکی ها و وابسته های آن؛ دوم، تعیین دامنه کاربردهای معنایی آنها. داده های این پژوهش کیفی به روش اسنادی گردآوری شده اند و تحلیل آنها به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به آرای جانسون (1987) انجام شده است. یافته های پژوهش ناظر به کاربرد انواع طرح وارها ی حرکتی، مهارشدگی و فضایی در این گویش است. همچنین مشخص شد در مَثَل های حوزه خوراکی های گیلان، مفاهیمِ فرهنگیِ پسندیده مهرورزی، مهمان نوازی و باورمندی در کنار ویژگی های نکوهیده تباهی، خیانت و ناسپاسی توأمان به کار می رود.
Historiography of Translation of Novels of Resistance Literature from English to Persian
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۲, Spring ۲۰۲۱
57 - 70
حوزههای تخصصی:
Resistance literature deals with concepts such as subjugation and deliverance. Translation of this type of literature has played an important role in transferring such concepts to other countries. The purpose of this study is to present a quantitative-analytical study of the novels of resistance literature translated from English to Persian during the four administrations which were in power in Iran between 1978 and 2005. To this end, historiography approach proposed by Pym (2014) was applied. Primarily, the themes of the novels were classified based on Harlow (1987) and DeShazer’s (1994) model of classification of resistance literature. The themes include race discrimination, class conflict, war, colonialism, post-colonialism, and totalitarianism. Then, the translated novels of each administration were examined to see which ones covered the above themes. The results indicated that only 6% of the published translations of the period under study was allocated to resistance novels. It can be concluded that translation of resistance novels was marginalized, and Iranians were basically reading novels covering themes other than resistance literature.
سببیت در زبان فارسی (تحلیلی بر اساس دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نقش و ارجاع در راستای تحلیل ساخت های مرکب چارچوبی ارائه می دهد که «سلسله مراتب روابط میان بندی» نام دارد و به عنوان قاعده ای کلی برای بررسی های بینازبانی به کار می رود. این سلسله مراتب خود متشکل از دو « پیوستار معنایی» و «پیوستار نحوی» است و بر اساس تصویرگونگی بنا نهاده شده است، به این معنی که ساخت هایی که دارای همبستگی زیاد معنایی هستند در قالب ساخت های نحوی مستحکم تری بیان می شوند و برعکس. در این سلسله مراتب، ساخت های سببی نیز جای دارند و محور مطالعه پژوهش حاضر قرار گرفتند. ساخت های سببی در مطالعه حاضر به سه نوع سببی نوع یک، سببی امری و سببی نوع دو تقسیم شدند. بر این اساس نخست به بررسی ابعاد نحوی، معنایی و تعامل این دو بعد در ساخت های سببی پرداختیم. در بعد نحوی نوع رابطه الحاق-پیوند و در بعد معنایی، سلسله مراتب معنایی مورد بحث بودند. یافته ها حاکی از آن است که سببی های نوع یک در رابطه هم وابستگی هسته ای و سببی های نوع دو و امری در رابطه هم وابستگی مرکزی به سر می برند. تعامل دو سطح نحو و معنا در ساخت های سببی نیز در قالب الگوریتم های پیوندی تبیین شدند. در نهایت چنین محرز شد که یافته های زبان فارسی در جهت تائید «سلسله مراتب میان بندی» عمل می کنند و از این رهگذر می توان بر کفایت تبیینی آن صحه گذارد.
اصطلاحات زبانی: گفتمانه هایی خلاق، برآینده از گسست ریزوماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد تا از منظر نشانه شناسی اجتماعی و به طور مشخص رویکرد نشانه شناختی ون لیوون به گفتمان و کردار اجتماعی، گفتمان برساخته ای از کردار اجتماعی، فرآیند شکل گیری اصطلاحات زبانی را بررسی کرده، مسیر پیموده شده در این فرآیند را توصیف کند و با هدف معرفی این ساخت های زبانی به عنوان ساخت هایی گستره آفرین و قدرت آفرین، به این سؤالات پاسخ بدهد که اولاً، براساس رویکرد ون لیوون ارتباط میان اصطلاحات زبانی و واقعیت های اجتماعی چگونه رابطه ای است؟ ثانیاً، از دیدگاه نشانه-معناشناسی، اصطلاحات زبانی برخاسته از چه گفتمان هایی هستند؟ و ثالثاً، بر اساس رویکرد ژیل دلوز، در تعامل میان اصطلاحات زبانی و متن کلامی معنامندی چگونه حاصل می شود؟ فرضیه های نگارندگان از این قرارند که: 1- به نظر می رسد اصطلاحات زبانی گفتمان هایی برساخته از واقعیت های اجتماعی باشند. 2- از سوی دیگر، با توجه به اینکه کردارهای اجتماعی غالباً به صورت کنش هایی توسط کنشگرانی اجتماعی رخ می دهند پس این گفتمان ها غالباً کنش محورند و 3- معنامندی از طریق ارزش زدایی و ارزش گذاری، تغییر شناخت و ایجاد عمق و حجم معنایی حاصل می شود. مسئله اصلی پژوهش بررسی این امر است که چگونه ساختِ خلاقانه اصطلاحات زبانی از فضایی واقعیت- محور، شناخته شده و معمول خلق می شود. برای بررسی موارد فوق تعداد ده اصطلاح زبانی، از میان اصطلاحات پرکاربرد امروزی، از جلد اول کتاب «ریشه های تاریخی امثال و حِکم» تألیف مهدی پرتوی آملی (1391) انتخاب شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. از جمله دستاوردهای اصلی این تحقیق معرفی اصطلاحات زبانی به عنوان گفتمانه هایی است که از گفتمان های برساخته از کردارهای اجتماعی نشأت می گیرند و دارای سه کارکرد ریزومی، شبکه ای و پازلی هستند.
بررسی حوزه مفهومی فعل «شنیدن» در زبان فارسی در چارچوب نظریه معناشناسی قالب و اتخاذ اصول شبکه فریم نت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
195 - 223
حوزههای تخصصی:
تمایزات واژگانی میان زبان ها، بیانگر تفاوت در فرهنگ های مرتبط با هر زبان است. واژه های چندمعنا در هر فرهنگ، می تواند نمودی از این قبیل تمایزات واژگانی در یک زبان باشد. در معناشناسی شناختی، رویکردهای مختلفی به پدیده چندمعنایی در زبان وجود دارد؛ نظریه معناشناسی قالبی یکی از این رویکردها در معناشناسی شناختی است که به مسئله چندمعنایی، از منظر قالب های معنایی نگریسته است. صورت تکامل یافته این نظریه، در شبکه معنایی فریم نت، تحقق پیدا کرده است. قالب های معنایی بسته هایی معنایی هستند و هرکدام از قالب ها از برخی مؤلفه های معنایی تشکیل شده اند. روابط معنایی در این شبکه، به صورت روابط میان قالبی ارائه شده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا تحلیلی معنایی و پیکره بنیاد از چندمعنایی افعال «شنیدن» و «گوش دادن» در زبان فارسی، بر مبنای اصول شبکه فریم نت در زبان انگلیسی، ارائه شود. براین اساس، دو کلیدواژه مذکور، در پیکره های موجود در پایگاه داده زبان فارسی، بررسی شدند و از میان مفاهیم موجود در جملات شاهد، هفت قالب معنایی «حس فعال»، «ادراک حسی»، «جستجو»، «آگاهی»، «فهمیدن»، «اطاعت» و «توجه» و سه رابطه میان قالبی «توارث» میان قالب والد «ادراک» و فرزند «حس فعال» و قالب والد «ادراک» و فرزند «ادراک حسی» و قالب والد «آگاهی» و فرزند «فهمیدن»، یک رابطه میان قالبی «کاربرد» میان قالب والد «توجه» و فرزند «حس فعال» و یک رابطه میان قالبی «بیشتر» میان قالب های «حس فعال» و «ادراک حسی» استخراج شد. نتایج تحلیل های انجام شده نشان می دهد که رویکرد حاضر به پدیده چندمعنایی، رویکردی کارآمد برای بررسی چندمعنایی افعال «شنیدن» و «گوش دادن» در زبان فارسی است.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان عربی برپایه مولفه های درایر (1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 89
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی، زبان ها بر اساس مولفه های صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص رده بندی و طبقه بندی می شوند. مجموع این رده بندی و طبقه بندی ها به زبان شناسان کمک می کند تا جهانی های زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت رده شناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شده ای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عرب زبانان، استفاده می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه رده شناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبان های آفریقا، زبان های آروپا-آسیا و زبان های جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفه های زبان های فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبان های فعل میانی (قوی) دارد.
بررسی مؤلفه های ترتیب واژه در زبان لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
151 - 174
حوزههای تخصصی:
چکیده زبان لری خرم آبادی از زبان های جنوب غربی ایران به شمار می رود و مانند دیگر زبان ها دارای ویژگی ها ی دستوری و رده شناختی خاص خود است. . امروزه تأثیر و نفوذ فارسی روی گونه لری موجب شده که به تدریج این زبان به عنوان زبانی در خطر به فراموشی سپرده شود و همین امر ضرورت مطالعه زبان شناختی این گونه محلی را با هدفِ ثبت و تدوینِ قواعد دستوری حاکم بر آن ایجاد می کند. از این رو در مقاله حاضر به مؤلفه های ترتیب واژه در این زبان پرداخته شده است. روش کار در این پژوهش به ترتیب شامل تهیه پرسش نامه، مصاحبه با گویشوران اصیل لر خرم آبادی، آوانویسی داده ها و تحلیل رده شناختی این زبان است. به منظور تحلیل داده ها، ترتیب و توالی واژه ها بر اساس مؤلفه های ترتیب واژه درایر با ارائه نمونه های گویشی محک زده شد. بررسی ها نشان داد که در این زبان برای نمونه، حرف اضافه به صورت پیش اضافه و بند موصولی، مضاف الیه، فعل اسنادی، فعل و فعل اصلی به ترتیب پس از هسته اسمی، مضاف، گزاره (مسند)، قید حالت و فعل کمکی می آیند. در نتیجه این زبان گرایش به سمت فعل میانی قوی دارد. هم چنین، این زبان به لحاظ مؤلفه ترتیب واژه مانند فارسی عمل می کند.
Pre-service L2 Teachers’ Professional Knowledge, Academic Self-Concept and Instructional Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher professional development rests on the provision of knowledge, development of skills, and change of attitudes of teacher candidates and in-service teachers. Teachers’ professional knowledge, perceptions and teaching practice contribute greatly to student learning. This study sets out to investigate the relationships and inter-relationships among professional knowledge, academic self-concept and self-reported instructional practice which was found as a research gap in the literature. Using a sample of 92 pre-service TEFL teachers in Iran, a significant positive correlation was found between professional knowledge and academic self-concept. The findings also revealed that different domains of professional knowledge are not related to each other for TEFL. Finally, the obtained results indicated that academic self-concept affected instructional practice in total and at the level of sub-dimensions while professional knowledge had an effect on the two dimensions of instructional practice, namely cognitive activation and student learning support but not on the dimension of classroom management .
A Pragmalinguistic and Sociopolitical Analysis of Vague Language in Two Iranian Presidents’ International Interviews(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Standard political discourse is replete with ambiguity and vagueness. Politicians frequently use vague language to hide their inadequate knowledge, show their low interest in the issue, and/or evoke emotion. This study reports on a qualitative content analysis of vagueness in two Iranian presidents' political interviews within a pragmalinguistic and sociopolitical paradigm. The data consisted of nine question-answer exchanges extracted from seven internationally live broadcast interviews. A total of 57 instances of vague language use were analyzed in terms of 21 pragmalinguistic vagueness strategies. Implications are that vagueness in political discourse is motivated by a multiplicity of factors such as face management, sociopolitical and situational adaptation, conflict avoidance, and personal characteristics of the interviewers and the respondents. Vagueness was also found to be a sign of diplomatic prudence or wisdom.