زهرا خالقی

زهرا خالقی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی تأثیر رفتار قربانی در دفاع نسبی «از دست دادن کنترل» در حقوق انگلستان و دفاع مشروع در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دفاع نسبی دفاع از دست دادن کنترل دفاع مشروع قتل عمد تحریک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۸۴
دفاع نسبی «از دست دادن کنترل» در حقوق انگلستان، در مواردی به کار گرفته می شود که متهم در اثر خشم و یا ترس ناشی از اقدامات تحریک آمیز قربانی،کنترل خود را از دست داده و دست به قتل وی می زند. با توجه به نقش کلیدی قربانی در این دفاع، به مطالعه تطبیقی آن با دفاع مشروع در حقوق ایران پرداخته شده و با تفکیک موقعیت هایی که به نظر می رسد دفاع مشروع با دفاع «از دست دادن کنترل» هم پوشانی پیدا کند، موقعیت هایی که صرفاً می توانند مشمول دفاع «از دست دادن کنترل» باشند تبیین شده است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و تحلیل قوانین نتیجه گرفته شده که این دو دفاع از حیث شرایط، قلمرو، ماهیت و اثرگذاری از یکدیگر متمایزند. در نهایت این مقاله تلاش نموده  تا ماده قانونی با عنوان دفاع از دست دادن کنترل، سازگار با مبانی نظام حقوقی ایران پیشنهاد دهد.
۲.

فقدان کنترل به عنوان دفاع نسبی در قتل در نظام حقوق کیفری ایران و حقوق انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دفاع نسبی از دست دادن کنترل مستی مسلوب الاختیاری قتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۶
دفاع نسبیِ «از دست دادن کنترل» به عنوان دفاعی مستقل در حقوق انگلستان در بزه قتل عمد به کار گرفته می شود. در راستای بررسی جایگاه این دفاع در نظام حقوق کیفری ایران به معرفی و سنجش مبانی و شرایط آن با دفاع مستی پرداختیم. چراکه اگر مبنای پذیرش دفاع «از دست دان کنترل» را فقدان کنترل بر رفتار در اثر برانگیختگی دانسته و قدرت تشخیصِ فردِ برافروخته را مخدوش بدانیم، ازنظر مبنایی می تواند به مستی نزدیک باشد. این نوع دفاع به لحاظ نسبی بودن صرفاً می تواند محکومیت متهم را از قتل عمد به قتل غیرعمد تنزل دهد و منجر به رفع مسئولیت تام نخواهد شد. از وجوه اشتراک دفاع مستی و دفاع «از دست دادن کنترل»، مفقود بودنِ توانایی تشخیص و انطباق رفتار با مقتضای عقل و قانون، موقتی بودنِ حالت عارض شده، نسبی بودنِ اثرِ آن ها و همچنین به کارگیری در قتل عمد است و از وجوه افتراق آن دو این است که شخص برافروخته در پیدایش موقعیت نقشی نداشته حال آنکه مستیِ رافع مسئولیت، می تواند به انتخابِ خود فرد ایجاد شده باشد. اما مهم ترینِ تفاوت این دو دفاع، یکسان نبودنِ درجهٔ فقدان کنترل است. بدین معنا که مسلوب الاختیاری نسبت به از دست دادن توانایی کنترل بر رفتار در اثر تحریک، مرحله ای شدیدتر و بالاتر محسوب می شود؛ بنابراین نمی توان وضعیت قصد و اختیار در حالت مستی و برافروختگی را یکسان انگاشت و با توسل به قیاس با دفاع مسلوب الاختیاری، دفاع «از دست دادن کنترل» را با مبانی نظام حقوق کیفری ایران سازگار دانست.
۳.

بررسی تأثیر جنسیت و سن بر کاربرد دشواژه ها در گفتار گویشوران فارسی ‌زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشواژه جنسیت سن زبان شناسی اجتماعی زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۹۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی  تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن»  بر کاربرد «دشواژه ها » در گفتار روزمره گویشوران زبان فارسی است. برای دست یابی به این هدف از پرسشنامه ای محقق ساخته بهره گرفتیم و آن را به صورت تصادفی میان 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (25-15 سال، 35-26 سال، 45-36 سال و بالای 45 سال) توزیع کردیم. این پژوهش از جنبه روش شناسی، میدانی و پیمایشی بوده و ماهیتاً  توصیفی-تحلیلی ست. داده های گردآمده از پرسشنامه برپایه تلفیقی از آرای باتیستلا (Batisttella, 2005)، جی (Jay, 2009) و وارداف (Wardhaugh, 2006) در پیوند با دسته بندی «دشواژه ها» تحلیل شدند. یافته های برآمده از تحلیل های آماری با بهره گیری از آزمون های تی، تحلیل واریانس و توکی نشان داد مردان در حالت عادی و نیز عصبانیت بیشتر از زنان از «دشواژه» استفاده می کنند و میانگین کاربرد دشواژه های رکیک تر در مردان بالاتر است. افزون براین، یافته ها نشان داد زنان و مردان فارسی زبان به طورکلی از شش دسته از دشواژه ها در گفتار روزمره خود بهره می گیرندکه فراوانی دشواژه های مربوط به دسته های «مسائل جنسی»، «دفعیات بدن» و «انگ ها» در مردان بالاتر است؛ درحالی که در گفتار زنان فراوانی دشواژه های مربوط به دسته «مرگ و بیماری (نفرین)» بیشتر است. همچنین، روشن شد تفاوت میزان به کارگیری دشواژه در بین گروه های سنی مختلف از جنبه آماری معنادار است: در بیشتر موارد و در هر دو حالت عادی و عصبانیت، شرکت کنندگان 25-15 ساله دشواژه های بیشتر و رکیک تری را نسبت به سه گروه سنی دیگر به کار می بردند؛ درحالی که در مورد افراد 45 سال به بالا این موضوع کاملاً برعکس است. 
۴.

بررسی تأثیر «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «تردیدنماها» در گفتار فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تردیدنما جنسیت سن الگوی هایلند (1996) زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۰۹
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و طبقه بندی «تردیدنماها» و بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد این مقوله زبانی در گفتار روزمره زنان و مردان فارسی زبان است. به منظور نیل به هدف مذکور، یک پرسشنامه محقق-ساخته طراحی و به صورت تصادفی بین 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (15-25 سال، 26-35 سال، 36-45 سال و بالای 45 سال) توزیع شد. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر میدانی و از نوع پیمایشی است و از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. پس از استخراج انواع تردیدنماها از گفتار گویشوران مذکور از طریق پرسشنامه، به دسته بندی و توصیف آن ها پرداخته شد و در ادامه، بر مبنای آرای هایلند (1996) و وارتالا (2001) و با بهره گیری از آزمون های آماری تی، توکی و آنووا به تحلیل تردیدنماها پرداختیم. یافته ها و نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از «افعال گواه نما» برای نشان دادن تردید استفاده می کنند و میزان کاربرد «افعال قضاوتی» در مردان بیشتر از زنان است. همچنین، نتایج نشان داد که به لحاظ آماری میان استفاده از انواع تردیدنماها، شامل «افعال قضاوتی»، «افعال وجهی» و «گواه نماها» در گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و گویشوران زبان فارسی فقط پنج دسته از انواع تردیدنماهای مورد نظر هایلند و وارتالا را در گفتار روزمره  خود به کار می گیرند.
۵.

بررسی تاثیر سبک رهبری خدمتگذار در ارتقای رفتار شهروندی کارکنان در گروه صنعتی گلرنگ

کلیدواژه‌ها: رهبری خدمتگذار رفتار شهروندی گروه صنعتی گلرنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۹۷
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر سبک رهبری خدمتگذار در ارتقای رفتار شهروندی کارکنان در گروه صنعتی گلرنگ می باشد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد رهبری خدمتگذار لیدن و همکاران (2005) و پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی استفاده شده است. این پژوهش از لحاظ اهداف پژوهشی، کاربردی و با شیوه توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان گروه صنعتی گلرنگ می باشد که تعداد آنها در مجموع 985 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 227 نفر به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شدند.متغیر مستقل در پژوهش فوق سبک رهبری خدمتگذار و مولفه های آن و متغیر وابسته رفتار شهروندی سازمان می باشد. جهت نرمال بودن توزیع داده از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف که سطح معناداری کمتر از 05/0 حاکی از عدم توزیع نرمال بود و می بایست از آزمون های ناپارامتریک اسپیرمن (جهت بررسی همبستگی میان مولفه های تحقیق)، آزمون فریدمن (جهت رتبه بندی ابعاد رهبری خدمتگزار)، آزمون دوجمله ای(برای بررسی سطوح متغیرها از آزمون) استفاده کرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان سبک رهبری خدمتگذار و مولفه های آن با رفتار شهروندی سازمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج نشاندهنده از تاثیر مثبت رهبری خدمتگزار بر رفتار شهروندی می باشد.
۶.

ارتباط نوع زایمان با افسردگی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: زایمان سزارین افسردگی پس از زایمان دوره ی بعد از زایمان مهبل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۱۳
مقدمه: افسردگی پس از زایمان شیوع بالایی داشته، طیف وسیعی از علل از جمله نوع زایمان در سبب­شناسی آن مطرح می­باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نوع زایمان با شیوع افسردگی پس از زایمان انجام شد. روش­کار: در این مطالعه­ی تحلیلی آینده­نگر در سال­های 86-1385، 420 زن مراجعه­کننده به مراکز بهداشتی­درمانی شهرستان آمل که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه­گیری غیر احتمالی انتخاب شدند و در سه ماه آخر بارداری، پرسش­نامه­ی افسردگی ادینبورگ را تکمیل نمودند. زنان با نمره­ی بالاتر از 12 از مطالعه خارج ­شدند. 300 نمونه در دو و هشت هفته بعد از زایمان پی­گیری و مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (EPDS) و فرم­های مصاحبه مربوط به اطلاعات جمعیت­شناسی، زایمان، بعد از زایمان و نوزاد را تکمیل نمودند. تحلیل آماری با نرم­افزار SPSS و آزمون­های مجذور خی، تی، من­ویتنی و مدل خطی عمومی انجام شد. یافته­ها: بین دو گروه از نظر تحصیلات، شغل، وضعیت اقتصادی، رضایت از حمایت همسر و خانواده و حاملگی خواسته و ناخواسته، اختلاف آماری معنی­داری وجود نداشت. شیوع افسردگی در دو هفته بعد از زایمان 3/10درصد و در هشت هفته بعد از زایمان 13 درصد بوده است و بین دو گروه از نظر شیوع و میانگین نمره­ی افسردگی در دو و هشت هفته بعد از زایمان، اختلاف آماری معنی­داری وجود نداشت. نتیجه­گیری: با توجه به شیوع بالای افسردگی پس از زایمان، غربالگری، شناسایی و ارزیابی این اختلال مهم است. آموزش زنان در دوران بارداری در رابطه با این اختلال توسط مراقبان بهداشتی باید مد نظر قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان