فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۸۱ تا ۵٬۴۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازشناسی ده فرمان در تورات و قرآن پس از قرون وسطا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی ماهیت ده فرمان و تبیین ارزش آن از نظر محققانی همچون ابن تیمیه، ابن خلدون، سید قطب، ابو عبدالله قرطبی و فخررازی است. به گفته دانشمندان یهود، تورات مشتمل بر 613 حکم است. در میان این احکام، ده حکم اهمیتى ویژه دارند. این فرمان ها محور شریعت یهودند و همة احکام شریعت یهود در همین فرامین ریشه دارد. در واقع، قوم اسرائیل با پذیرفتنِ این فرمان ها با خدا هم پیمان شده است. تعبیر قرآن کریم از «الواح»، اشاره به دو لوح شامل ده فرمان از کتاب مقدس است که در آیه 145 سوره اعراف به آنها اشاره شده است. نظر به اهمیتی که ده فرمان در نزد عالمان یهود یافت و اشارات دقیق و لطیفی که قرآن کریم به آن دارد، پس از قرون وسطا، حکما و متکلمان و محققانی همچون سید قطب، خطیب تبریزی، ابن تیمیه، ابن خلدون و دیگران با دیدگاه های متفاوت، به نقد و بررسی در این باره پرداختند که تفصیل این بحث در این مقاله مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
بررسی و نقد چند تعریف از مفهوم فراساختنی بودگی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی می کنیم تا چهار شیوة تعریف مفهوم فراساختنی بودگی (conceivability) را بررسی، تحلیل، و نقد کنیم. در این بررسی نسبتاً تاریخی، جایگاه خاصی را برای دکارت، به عنوان نمایندة اصلی تعریف های شامل فهمیدن، قائل شده ایم. سپس، به تعریف های شامل باور پرداخته و با مطرح کردن و نقد یکایک آن ها، به تعریف های شامل اَنگارش (imagining) یک موقعیت (situation) پرداخته ایم و در انتها، تعریف های شامل احراز (verification) در جهان های ممکن سازگار و منسجم را بیان کرده ایم.
غزالى و تولستوى در جست وجوى معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معناى زندگى از سه جنبه هدف دارى, ارزش مندى و کارکرد زندگى یکى از مهم ترین پرسش هاى بشر و به گفته برخى فیلسوفان, مهم ترین پرسش بشر است. در واقع, نحوه درگیرى انسان با این مسئله مهم و تلاش هایى که براى پاسخ به آن انجام مى دهد, تعیین کننده مسیر اصلى زندگى و نیز سرنوشت سعادت آمیز یا فلاکت بار اوست. از این رو, مطالعه زندگى انسان هاى بزرگى که با این مسئله مهم دست به گریبان شده اند, به ما کمک خواهد کرد که در برخورد با مسائل مربوط به زندگى, باآغوش باز به استقبال آنها برویم و فرصت هاى مُغتنم اندیشیدن را از خود نستانیم و سرمایه هاى وجودى خویش را باز یابیم.
مقاله حاضر با چنین هدفى به بررسى و مقایسه روند تحوّل و انقلاب درونى دو انسان بزرگ, یعنى امام محمّد غزالى, دانشمند مشهور جهان اسلام (405 ـ 505 هـ) و لئو تولستوی1, نویسنده نامدار روسى(1828 ـ 1910 م) و بر اساس اعترافاتى که خود در کتاب هاى المنقذ من الضلال و کتاب اعتراف و سرشمارى در مسکو, با لحنى بسیار صادقانه و صمیمى به رشته تحریر درآورده اند, مى پردازد. پرسش از معناى زندگى این دو دانشمند را به گونه اى تحت تأثیر قرار داد که سراسر زندگى شان را وقف یافتن پاسخ مناسب و معقول این مسئله کردند. گفتنى است براى دقت و سهولت, روند بررسى و مقایسه سیر تحوّل و انقلاب درونى این دو در چارچوب (مؤلفه هاى دوران نامطلوب زندگى, عامل یا عوامل تحوّل, مؤلفه هاى دوران مطلوب زندگى و میزان تأثیرپذیرى از دین شخصى) انجام خواهد شد.
تحلیل مبانی معرفت دینی غزالی، با نگاهی به استدلال شرطیه ی پاسکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
علم از نظر معرفت شناسان عبارت است از باور صادق موجه. درباره ی صدق سه نظریه ی اصلی وجود دارد که عبارت است از: نظریه ی مطابقت؛ نظریه ی سازگاری؛ نظریه ی عمل گرا. نظریه های در باب توجیه را می توان به دو دسته ی درون گرایی و برون گرایی تقسیم کرد. نظریه های عمده ی درون گرایی عبارت اند از: نظریه ی مبناگرایی؛ نظریه ی انسجام گرایی. در نظریه های توجیه برون گرایی، باورکننده ملزم به داشتن بینه نیست و توجیه، به عوامل بیرون از باورکننده مربوط است؛ مانند نظریه های اعتمادگرایی و احتمال گرایی. استدلال شرطیه ی غزالی که استدلالی است در باب پذیرش باور به وجود خدا و معاد، در مقام صدق، نظریه ای عمل گراست و در مقام توجیه، از نظری مبناگراست؛ چراکه معرفت یقینی در این استدلال، همان معرفت خود موجه و پایه است. از نظری، برون گراست؛ زیراکه به عوامل بیرون از فاعل شناسا برای توجیه باور، مثل فرآیند حصول باور، ساحت ارادی عاطفی و وضعیت عقلانی باور توجه دارد.
بررسی تطبیقی نظریات کانت،آدامز و استاد مصباح در باب نسبت دین و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نسبت دین و اخلاق و این که آیا احکام اخلاقی از دین اخذ شده اند یا زیربنایی مستقل از دین دارند در طول تاریخ یکی از دغدغه های جدّی اندیشمندان محسوب شده و ثمرات قابل توجّهی بر آن مترتّب گردیده است، این مختصر در جهت تبیین رابطه بین دین و اخلاق از دیدگاه اسلام، نظریات اندیشمندانی چون سقراط، آدامز و کانت از عالم غرب و نظریّه ی عدلیه و استاد مصباح در عالم اسلام را بررسی نموده، و ضمن نقد نظریّه ی سقراط، آدامز و کانت، به تبیین نظریّه ی استاد مصباح به عنوان جامع ترین نظریّه در این باب پرداخته و آن را مطابق با مبانی اسلام دانسته است. هم چنین نظریّه ی اخلاق سکولار نیز به طور مختصر تبیین شده و مورد نقد قرار گرفته است
رابطه هنر و اخلاق در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۵ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
75 - 93
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ارسطو، در هر دو زمینه اخلاق و هنر دارای رسالاتی مستقل است، لذا مطالعه آن دو و توجه به رویکرد اخلاقی در هنر از مباحثی است که غالب شارحان فلسفه ارسطو به نحوی از انحا به آن پرداخته اند. اما نظریات ایشان دارای اختلافات و بعضاً تناقضات آشکار با یکدیگر، و گاه حتی در تقابل با آرای ارسطو است. این نکته را می توان از یکسو ناشی از مفقود شدن بخشی از رساله فن شعر و دیگر آثار ارسطو و از سوی دیگر، به دلیل اختلاط دو نوع حکمت عملی و ابداعی دانست؛ از آنجا که در رسالات ارسطو پیوند حکمت عملی و اخلاق بدیهی است؛ لذا این ارتباط به حکمت ابداعی و اخلاق نیز تسرّی یافته است. همچنین در تبیین مفهوم کاتارسیس، ارسطو دو نوع هدف اخلاقی و آموزشی در هنر را از یکدیگر تفکیک نموده و کاتارسیس را صرفاً مربوط به گونه پر شور و شوق و برانگیزاننده هنر دانسته است و نه گونه اخلاقی آن. نوشتار حاضر پس از بیان کلیات آرای ارسطو در باب هنر و اخلاق، روشن می کند که بر خلاف آنچه غالب شارحان ارسطو در ادوار مختلف تاریخی عنوان داشته اند، نگاه ارسطو به هنر نگاهی مستقل از فواید مادی و اخلاقی است.
فلسفه سیاسی مصطلح و چالش های جدید
حوزههای تخصصی:
معمولاً چنین تصور می شود که پاره ای از معارف بنیادین و باورهای فلسفی و معرفت شناختی دارای آثار و نتایج سیاسی خاصی هستند که از نگاه یک نظریه پرداز سیاسی، زمانی که به تنقیح و تبیین ایدئولوژی سیاسی خویش می پردازد، نباید پنهان بماند. بنابراین هر نظریه و دکترین سیاسی بر فلسفه سیاسی متناسب با خویش تکیه زده است و یا سلسله مباحثی که در سرشت خود از سنخ مباحث فلسفی و بنیادین است درگیر می شود. در اندیشه سیاسی متأخر شاهد ظهور نگرش هایی هستیم که در ضرورت و اهمیت وجود فلسفه سیاسی به دیده انکار می نگرد و حقانیت و اعتبار یک نظریه سیاسی را در پیوند منطقی با استواری و صحت بنیان های نظری و فلسفی آن نمی داند و برخی از آنان در رویکردی ضد مبناگرایانه از اساس منکر ابتناء و تکیه دکترین سیاسی بر فلسفه سیاسی می شوند.
مقاله حاضر سه دیدگاهی که تلقی مرسوم و متداول از فلسفه سیاسی را به چالش کشیده است بررسی و تحلیل می نماید.
امکان معجزه از دیدگاه قاضی عبدالجبارمعتزلی و فیلسوفان دین معاصر مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث فلسفی معاصر درباره معجزه، بحث امکان معجزه است. درباره امکان وقوع معجزه دوگونه سؤال مطرح است: اول این که آیا معجزه مفهومی خود متناقض است؟ دوم این که آیا معجزه با قوانین علمی و فلسفی ای مثل اصل علیت، سنخیت علت و معلول و قوانین فیزیکی حاکم بر جهان راست می آید؟ در سؤال اول پاسخ ایجابی به معنای استحاله معجزه است و در سؤال دوم پاسخ سلبی وقوع معجزات را مردود می کند. در این مقاله، ما به سؤال نخست خواهیم پرداخت و پس از بیان دیدگاه های موافق و مخالف در این مساله، نشان خواهیم داد که عدم انسجام مفهوم معجزه، تنها در تعریف خاص «نقض قانون طبیعت» صادق بوده، تعریف قاضی عبدالجبار از معجزه؛ یعنی «ناقض عادت» می تواند مشکل عدم انسجام مفهومی معجزه را رفع نماید.
رویکردها به تکثر ادیان
حوزههای تخصصی:
پیکره بندی موضوعات، عناوین و حوزه های معرفتی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث معرفتی، تبویب و شاخه بندی علوم، بحث بسیار مهم و کارسازی است؛ تبویبی که نخستین بار با تقسیم علم به علوم نظری و عملی آغاز شد و در سیر تطور و تحول معانی و علوم، تقسیمات گسترده تری را نیز پذیرا شد. جهان هنر نیز به دور و بی بهره از این تبویب و تدوین نبود. تبویبی که همچون علوم دیگر با ارسطو آغاز شد؛ زیرا او افزون بر وجه نظر و عمل، وجه دیگری نیز برای انسان قائل شد: وجه ابداع. فن الشعر یا بوطیقای او محصول چنین تبویبی بود. برای ارائه پیکره بندی مباحث نظری می توان سه ساحت را از یکدیگر متمایز کرد: مباحث مربوط به فلسفه هنر و زیبایی شناسی؛ ساحت درک، نقد و شناخت آثار هنری؛ حوزه تاریخ هنر و فلسفه تاریخ هنر.
بررسى و نقد هستى و وجود از منظر هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستى یکى از زیربنایى ترین مفاهیم فلسفه هگل است که نقطه شروع منطق او نیز شمرده مى شود. در این مجال، به بررسى مقوله هستى در منظومه فکرى هگل مى پردازیم. یگانگى هستى با شناسایى و اینکه هستى در نظر هگل داراى تجرّد است و این تجرّد ناشى از قواعدى است که او براى سه پایه هاى خود وضع مىکند، از جمله مباحث ماست. از دیگر نقاط مهمّ بررسى هستى، یافتن دلایل هگل در نخستین بودن این مقوله است؛ و اینکه او با چه توجیهى دیگر مقولات متکثّر خود را بر این پایه مى نهد؟ هگل همچنین براى هستى تقسیماتى قائل شده که ذکر آن آمده است. نکته قابل توجه دیگر تفاوتى است که او میان «وجود» و «هستى» مى نهد، این دو را با ظرافت از هم جدا مىکند و هریک را در جایگاه خاصّ خود قرار مى دهد. در کنار این مباحث، سنجش نظریات هگل به محک نقد، از دیگر محورهاى اصلى ماست که کوشیده ایم به نحو منصفانه آن را بررسیم.
تصادف یا ضرورت؟
حوزههای تخصصی:
رسالت نسل حاضر و راه ناتمام استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزههای تخصصی:
پلورالیسم دینی، نقد، راه حل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی: