فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگر به دسته بندی بی نظیر گزارة موجهة خونجی در کتاب کشف الأسرار، مراجعه کنیم با مجموعه ای 34 عضوی مواجه خواهیم شد. 15 گزاره از این مجموعه توسط منطق دانان پیش از خونجی بیان شده، اما 19 گزارة دیگر را او افزوده است. پیگیری چگونگی صورت بندی این گزاره ها توسط خونجی این گونه می نماید که وی در صورت بندی خود 2 گزاره را از قلم انداخته و 32 گزارة دیگر را که به دو دستة اصلی(دارای 13 عضو) و فرعی ( دارای 19 عضو) دسته بندی می شوند، صورت-بندی کرده است. در بخش نخست این مقاله، به شرح و توضیح این گزاره ها پرداخته شده است.
منطق دانان جدید پس از مواجهه با گزارة موجهه، سعی کردند جهت گزاره را به صورت نمادین نمایش دهند. از جمله تلاش های صورت گرفته در این راستا، مساعی نیکولاس رشر است. اینکه می گوییم ""تقریباً موفق بوده"" به دلیل وجود کاستی هایی است که در این صورت بندی و دیگر صورت بندی ها وجود دارد؛ زیرا در گزارة موجهه علاوه بر ""جهت""، قید دیگری نیز وجود دارد ( در این مقاله آن را ""قید زمانی"" نامیده ایم) که این صورت بندی ها در نمایش آن ناموفق بوده اند. در این مقاله طرحی نو درانداخته و با نظر به اینکه "" زمان در قیود زمانی متغیر است، پس از تعریف متغیر""t"" ، صورت بندی ای به مراتب گویاتر از دیگران ارائه کرده ایم.
مبانی و مراحل تفسیر عرفانی قرآن کریم (با رویکردی به آرای علامه جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه رخداد
تزاحم های اخلاقی از دیدگاه دیوید راس و بررسی و نقد آن با تکیه بر متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و نقادی راه حل های تزاحم اخلاقی از دیدگاه دیوید راس (W.D.Ross) پرداخته است. از نگاه او تزاحم در وظایف فعلی امکان وقوع دارد، و فاعل اخلاقی وظیفه دارد آن دسته افعالی را که واجد الزام آوری بیشتری هستند، مقدم بدارد. او مبنای وظایف اخلاقی را «روابط خاص» می داند که از این طریق می توان اولویت و میزان الزام آوری را استکشاف نمود. براساس دیدگاه برخی از ناقدان راس، همانند: پالمر، مک ناوتن، گنسلر، و هولمز و دیگران، و نیز مقایسه این دیدگاه، با متون دینی، دیدگاه راس ناقص و وجود مفاهیمی چون مصلحت و مفسده نفس الامری افعال در متون دینی و همچنین نقش انگیزه فاعل، و توجه به نتیجه افعال و لحاظ کردن اولویت موجود در نتایج حاصل که میزان ارزشمندی افعال را معین می کند، و بالاترین درجه آن قرب الهی است، پاسخی جامع تر و غنی تر را در این زمینه فراهم می نماید، و دیدگاه راس به دلیل نقص در تبیین سلسله وظایف و غیرمنطقی بودن ترتیب آن و عدم ارائه معیاری فراگیر برای ترجیح افعال متزاحم، در واقع راه حل مناسبی برای حلّ این مسئله نیست.
تشکیک فازی/ نقد و بررسی گذار از تشکیک گسسته به پیوسته و از پیوسته به متداخل
حوزههای تخصصی:
نظریه دو بعدی بازنمایی علمی: تثبیت و انطباق ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله فراهم آوردن نظریه ای ترکیبی از بازنمایی علمی است که نقاط ضعف نظریه های شناختی و غیرشناختی را نداشته باشد. برای این منظور، استدلال خواهد شد که اگرچه فرآیند بازنمایی نیازمند به کارگیری حیث التفاتی است، اما این حیث التفاتی برخلاف نظر مدافعان دیدگاه شناختی، صرفاً در لباسی ساختاری بروز می دهد. بنابراین، نظریه پیشنهادی با وجود محترم شمردن حیث التفاتی، بازنمایی ساختاری را کافی می داند و حضور خصلت های زبانی مثل تعبیر یا دلالت را لازم نمی داند. بخش دوم مقاله، نظریه های بازنمایی را به صورت اجمالی معرفی می کند. بخش سوم به نقد نظریه ساختاری بازنمایی می پردازد. در بخش چهارم نشان داده می شود که فرآیند بازنمایی، متشکل از دو بخش یا دو بعد است: تثبیت و انطباق ساختاری. سرانجام در بخش آخر نشان داده می شود که علی رغم آنکه تثبیت، معطوف به ملاحظات التفاتی است، انطباق ساختاری رابطه ای عینی و غیرالتفاتی است.
اصل بیان پذیری
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل ارتباط زبانی به لحاظ طبیعی و فیزیکی کار چندان دشوار و پیچیده ای نیست؛اما به لحاظ فلسفی و معنا شناختی امری بسیار پیچیده و دشوار است. ما به وسیله اصوات،علایم و نشانه ها کارهای عجیب و خارق العاده ای انجام می دهیم،مثلا امر می کنیم ،نهی می کنیم ،بامعنا و بی معنا سخت می گوئیم : صادق یا کاذب اخبار می کنیم و مانند اینها.تجزیه و تحلیل چنین امور معنا شناختی ای که در این مقاله از آنها به افعال گفتاری تعبیر می شود نیازمند نظرورزی و تاسیس اصولی است که بوسیله آنها بتوان به طور منسجم و معقول چنین پدیده های معرفت شناختی و معنا شناختی مهمی را توضیخ داد.اصل بیان پذیری که در این مقاله مفاد آن شرح و به بعضی از نتایج و لوازم آن اشاره می شود،نخستین بار توسط جان سرل فیلسوف زبان و ذهن معاصر،تنسیق و تشریح شد.این اصل یکی از مبادی تصدیقیه نظریه افعال گفتاری است.توجه به این اصل و تحلیل مفاد آن می تواند به داوری در باب دو نظر گاهی که به لحاظ تاریخی به صورت معارض ظهور کرده اند،یعنی نظر گاه پیروان اصالت سیاق(ویتگشنتاین دوم،آستین و استراسن و ...)و نظرگاه قائلین به تعیین شرایط صدق جمله به وسیله معنای جمله(ویتگنشتاین اول ،اعضای حلقه وین،کواین،دیویدسن)کمک کند.
مکتب فرانکفورت و دین
واکاوی مبانی فلسفی غرب در هندسه معرفتی رضا داوری اردکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات ظهور پست مدرنیسم در غرب و فروپاشی آرمان های مدرنیته و عصر روشنگری، متفکران ایرانی نیز در این خصوص نظریه پردازی کردند. یکی از این متفکران تأثیرگذار رضا داوری اردکانی است که با توشه گیری از آرای هایدگر و منابع اسلامی- شیعی به جنگ مدرنیته و تجدد می رود. او با پیروی از سنت پدیدارشناسی، غرب را به مثابه کل یکپارچه معرفی می کند و در این مسیر نقد خود را متوجه کسانی می بیند که حساب علم و تکنیک و ادب غرب را از قهر و سیاست استکباری جدا می کنند. محور نقد داوری نسبت به مدرنیته، انسان محوری یا اومانیسم است ودر ذیل چنین نقدی، شالوده دیگر بنیان های مدرنیته یعنی عقلانیت و علم را درهم می ریزد. داوری بر این نکته تأکید می ورزد که پست مدرنیسم نه دوران پس از مدرنیته بلکه مرحله پایانی و بحران آن است. به همین اعتبار، از نظر او تنها راه خلاصی از تفکر غربی و اومانیستی، تبری جستن از ایدئولوژی های غربی و وانهادن سوبژکتیویسم است. این جستار درپی این است اندیشه های رضا داوری درباره غرب را با نگاهی فلسفی، بازخوانی و واکاوی کند.
اسطوره سیزیف
ابن¬رشد، فعل الهی و قاعدة الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعدة «الواحد»، یکی از مهمترین قواعد فلسفی به شمار میآید، که البته میتوان بنیاد آن را نظریهای نوافلاطونی دانست. ابنرشد، در کتابهای مختلف خود به قاعدة «الواحد» و در پی آن، به تبیین نحوة فاعلیّت خداوند و «صدور» پرداخته است. در آثار او، به صراحت میتوان دو رویکرد کاملاً متفاوت به قاعدة الواحد را مشاهده کرد؛ چنانکه میتوان گفت دیدگاه او نسبت به این قاعده، در آثار اولیّهاش مدافعانه بوده اما در آثار نهاییاش منکرانه است. او، در آثاری مانند «تلخیص مابعدالطبیعه»، همانند فلاسفة مشائی مسلمان، به سلسلة ترتیبی عقول معتقد میباشد که بر اساس آن، فعل خداوند به صورت آفرینش نظام طولی عقول در عالم ظهور مییابد. با این حال، در آثاری مانند «تهافت التهافت» و «تفسیر مابعدالطبیعه»، او این قاعده را ردّ کرده و به صدور نظام طولی و ترتیبی عقول مفارق از مبدأ اوّل معتقد نیست.
قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سویی حکما، قاعده «الواحد» (از یکی جز یکی صادر نگردد) را بدیهی میدانند و از سوی دیگر معتقداند خداوند یکتا، قادر مطلق است.
لازمه قدرت مطلق خداوند، صدور کثیر از خدای یکتاست، آیا این، با قاعده الواحد متعارض است؟ چگونه میتوان همزمان، قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند را پذیرفت؟
در این مسئله میگوییم:
در پذیرش این قاعده، وفاق حکیمان، عارفان و متکلمان ادعا شده است که اساسی نداشته، پشتوانه قاعده الواحد، سنخیت علّی و معلولی است. به مقتضای قاعده «سنخیت»، عقل نمیپذیرد از علت دارنده یک کمال، بیش از یک معلول پدید آید؛ اما اگر علتی، چند کمال داشته باشد، پیدایش چند معلول از آن محال نیست؛ ازاین رو، قاعده مزبور درباره خدا جاری نمیگردد؛ زیرا خداوند بسیط الوجود است و بسیط الوجود کلّ الاشیا؛ و صدور کثرات از او نافی قانون سنخیت نیست.
بنابراین، قاعده مزبور، تضادی با قدرت مطلق خداوند ندارد.
عقلانیت دینى
حوزههای تخصصی:
چکیده
یکى از مسائل مهم تاریخ بشرى، مسئله عقلگرایى و دینگرایى است. عدهاى به بهانه عقلگرایى به دین روى خوش نشان نداده و آن را در حاشیه زندگى قرار دادهاند عدهاى نیز به بهانه دیندارى و مصون ماندن از خطرات عقلگرایى به دستاوردهاى عقل بىمهرى نشان دادهاند.
گروهى نیز راه سوم را برگزیده، معتقد شدند که عقل و دین دو گوهر وزیناند که انسان به هر دو محتاج است.
این مقاله ضمن توضیح انواع عقل، به بیان ویژگىهاى دینى عقل کلى مىپردازد.