ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۹۴۱.

تجرد و جاودانگی نفس در اندیشه صدرالمتألهین و ارتباط آن با معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرد خلود نفس مرگ معناداری صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۳۵۴
پرسش از تجرد و خلود نفس انسانی و معنای زندگی، ازجمله دغدغه های اصلی است که از دیرباز ذهن اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. باور به حیات پس از مرگ، اصالت روح، تجرد و جاودانگی نفس انسانی در نوع تفسیر انسان از زندگی و در معناداری یا بی معنایی آن نقش مهم و اساسی دارد. صدرالمتألهین با نگاه توحیدی و براساس عناصری از نظام فلسفی خویش همچون نحوه تعلق نفس انسانی به بدن و ترکیب میان آن دو، حرکت جوهری، حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس و با ارائه تبیینی متفاوت از پدیده مرگ، ایده ای مطرح می کند که بر پیوند میان اعتقاد به تجرد و خلود نفس و معناداری زندگی صحه می گذارد. رویکردی که صدرا برای اثبات تجرد و جاودانگی نفس انسان پیش می گیرد، فلسفی بوده، ظهوراتش در مسئله معناداری زندگی قابل توجه است. با توجه به ابعاد تجرد و جاودانگی انسان و معناداری زندگی در نظر صدرالمتألهین، انسان ایمانی، انسان عقلانی و انسان اخلاقی ملازم یکدیگرند. در این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی در ابتدا برخی از مهم ترین مؤلفه های تجرد، خلود و معناداری زندگی را بررسی می کنیم و سپس با توجه به مبانی حکمت صدرایی، به نقش و جایگاه باور به جاودانگی نفس در معنای زندگی می پردازیم.
۱۹۴۲.

منابع معرفتی هنرمند در آفرینش محتوای اثر هنری با تکیه بر مبانی صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر اسلامی منابع معرفتی هنرمند خیال عقل اثر هنری ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۷۰
  در حکمت اسلامی علم مستقلِ مدونی که کل مباحث نظری هنر در آن طرح شود، به وجود نیامده است؛ اما می توان با عنایت به تعالیم حکمت اسلامی، در خصوص هنر اسلامی نظریه پردازی نمود. بی تردید این حکمت هنر تبیینی از آثار هنری اصیل اسلامی نیز به دست می دهد. مبانی معرفت شناختی و منابع معرفتی هنرمند در تولید و آفرینش محتوای اثر هنری، از جمله مباحث مهم در فلسفه هنر است. اثر هنری علاوه بر اینکه دارای یک قالب مادی زیباست، واجد یک محتوا و مضمون نیز هست که قالب در خدمت آشکارگی آن محتواست و پیامی به مخاطب القا می کند. با توجه به مبانی مختلف جهان شناختی و معرفت شناختی هنرمندان، منابع معرفتی محتوای اثر نیز متغیر است. هنرمند در آفرینش اثر هنری، علاوه بر ادراکات حسی، خیالی و عقلی، از پشتوانه معرفتی مبتنی بر شهود، فطرت، وحی و نقل بهره مند می گردد.  
۱۹۴۳.

نسبت وجود و آگاهی در پژوهش های منطقی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل پژوهش های منطقی حیث التفاتی محتوای التفاتی بازنمود عینیت معنا دلالت و ارجاع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۳۵۷
این مقاله تلاش می کند ضمن ارائه نگرش محتوامحور از نظریه حیثِ التفاتی و طرح نظریه ایده آلیته معنا، نظریه دلالت و ارجاع هوسرل را بررسی و از این طریق نسبت وجود و آگاهی را ذیل مقوله «عینیت»، در پژوهش های منطقی واکاوی کند؛ چراکه نسبت وجود و آگاهی را باید در نقطه تلاقی نظریه حیث التفاتی و عینیت جست. این نقطه تلاقی در مناط صدق عینیتِ معنا قابل طرح است که به عنوان نتیجه فیصله بخش نظریه دلالت و ارجاع هوسرل عمل می کند؛ به همین دلیل، این نوشته پس از ارائه نقد هوسرل از نظریه علِّی حیث التفاتی برنتانو، نوعی خوانش قیدی از نظریه حیث التفاتی مطرح می کند که نظریه خاص حیث التفاتی هوسرل در پژوهش های منطقی است. مطابق این نظریه، همواره سوژه از منظر خود به اُبژه التفات می کند و این همان منظر قایم به تلقی سوژه خوانده می شود که مشخصه ذاتی و حقیقی حیث التفاتی است. سپس نشان خواهیم داد که نظریه ایده آلیته معنا، از نتایج ساختار سه گانه حیث التفاتی هوسرل و نگرش محتوامحور حیث التفاتی است. برخلاف ادعای این نظریه که خصیصه حقیقی و ذاتی حیث التفاتی جنبه پدیدارشناسانه آن است، نظریه ارجاع و دلالت متناظر با آن، نمی تواند شرط عینیت معنا را برآورده کند؛ بنابراین، نظریه حیث التفاتی مبتنی بر نگرش محتوامحورِ نابسنده است.
۱۹۴۴.

The Power of Music for Farabi: A Case Study as to Gender(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Farabi music Gender emotions Women

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۲۹۸
Abu Nasr Farabi focuses on influence of the music on emotions and emotional problems including extreme emotions and moods. But how effective is music in changing a specific emotional issue? This essay reports what is probably the first scientific study of the effect of music on a precise extreme mood. Using a randomized experiment, we measure how a music affects sexism. More specifically, the experiment measures the extent to which a piece of music that we have created weakens the belief among some Muslims that women are not as suitable as men for positions of chairmanship. We find that the music reduces sexism by 22.48 percent, compared to a control treatment that presents the same argument and story verbally. Results, moreover, indicate that prejudice against women is not an inherent feature of Islam and is rather a function of the descriptive beliefs that prevail in some Islamic societies regarding women’s capabilities.
۱۹۴۵.

بررسی تطبیقی مسیحیت از منظر کانت و هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هگل مسیحیت دین طبیعی دین تعلیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۵۷
کانت و هگل هر دو معتقدند که مسیحیت از دل نظام اخلاقی یهودیت برخواسته است و هر دو سعی می کنند که اصول جزمی دین مسیحیت را به واسطه تعبیری عقلانی در فلسفه شان جای دهند. اما هگل با تمایز مستدلی که بین طرق اندیشه دینی و فلسفی قائل شده، فلسفه دینش در قیاس با کانت از عمق بیشتری برخوردار است. کانت دین مسیحیت را به عنوان یک دین وحیانی با دو لحاظ ممکن طرح می کند. یکی به عنوان دین طبیعی و دیگری به عنوان دین تعلیم شده. از طرف دیگر نگاهی که هگل در برن به مسیحیت دارد، همان دین تعلیم شده کانت است؛ به این معنا که اصول اعتقادی لوازمی دارند که با عقل قابل شناخت نیستند. تلقی هگل از مسیحیت در فرانکفورت را می توان با دین طبیعی کانت تطبیق داد، به شرط آنکه لفظ عشق را در آثار این دوره هگل تعبیر دیگری از مفهوم عقل در فلسفه کانت بدانیم؛ به این معنا که برای هر دو وجهی بنیادی قائل شویم که خود به خود موجه و پایه و اساس دیگر تعالیم هستند و هر دو محتوای اخلاق را از قالب شرع به درمی آورند و خودمحرک میشوند. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به این بررسی تطبیقی می-پردازد.
۱۹۴۶.

مفهوم پیدایش در فلسفه ارسطو و اهمیت تبیین آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیس پیدایش به وجود آمدن گردیدن تغییر یافتن شدن خلق شدن آفریده شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۲۸۰
در این نوشتار، مفهوم پیدایش (Genesis) در نوشته های ارسطو هم به لحاظ لغوی و اصطلاحی و هم به لحاظ فهم ارسطویی آن تبیین و بررسی شده و اهمیت تمایز آن با فهم وحیانی و ادیان ابراهیمی مورد توجه قرار گرفته است. با تبیین این مفهوم، اهمیت اصطلاحات و مفاهیمی همچون به وجود آمدن و پدید آمدن نیز بیشتر آشکار می شود و این پرسش مطرح می گردد که مطابق با فهم ارسطویی و یونانی، مفهوم به وجود آمدن که در زبان های مختلف نقش مهمی ایفا می کند، چه معنایی می تواند داشته باشد و آیا این مفهوم به تفکر ادیان وحیانی و بحث خلقت نزدیک تر نیست؟ لذا در این مقاله، اصطلاح پیدایش را در سه کتاب مهم ارسطو یعنی فیزیک، متافیزیک و رساله کون و فساد پی گرفته و تحلیل و بررسی کرده ایم تا تبیین بهتری نسبت به تمایز این مفهوم با فهم دینی عرفی مفاهیمی همچون به وجود آمدن و خلق شدن داشته باشیم. با دقت در نوشته های ارسطو در این باب درمی یابیم که هرچند ارسطو با تصور هیولای اولی به مفهوم خلقت از عدم ادیان وحیانی نزدیک شده است، اما این اختلاف فکری در باب مفهوم پیدایش میان تفکر ارسطویی و فلسفی با تفکر دینی همچنان برقرار است.
۱۹۴۷.

بررسی شناخت گرایی اخلاقی محقق طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محقق طوسی فلسفه اخلاق معرفت شناسی اخلاق شناخت گراییِ اخلاقی مطلق گرایی اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
شناخت گرایی اخلاقی یکی از مباحث فلسفه اخلاق و معرفت شناسی اخلاق محسوب می شود و محقق طوسی در زمره شناخت گرایان اخلاقی قرار می گیرد؛ زیرا وی اولاً به راه های گوناگون شناخت واقعیت هم چون عقل، شهرت، تجربه و وحی و الهام اشاره دارد؛ ثانیاً به حدوسط به عنوان معیار شناخت پرداخته است؛ ثالثاً برهان پذیری جملات اخلاقی عقلانی را می پذیرد و رابعاً به مطلق گرایی اخلاقی پای بند است؛ با توجه به شناخت گرا بودن محقق طوسی و این که تمام شناخت گرایان اخلاقی، وحدت گرای اخلاقی محسوب می شوند، محقق طوسی نیز در زمره وحدت گرایان اخلاقی قرار می گیرد. اما به نظر می رسد محقق طوسی در تبیین برهان پذیری جملات اخلاقی، رابطه حقیقی میان اعطای نعم الهی و وجوب شکر را برهانی نکرده است و با ادعایی به نتیجه رسیده است که می توان این رابطه را نتیجه رابطه علّی معلولی قلمداد کرد که میان فعل اخلاقی و نتیجه آن وجود دارد، یعنی هر فعل اخلاقی مانند شکرگزاری سبب سعادت بخشی و به کمال رسیدن انسان می شود و این وجوب شکرگزاری خدا مبین رابطه علی و معلولی میان شکر خدا و سعادت حاصل از آن برای شکرگزار خواهد بود؛ پس اگر پرسیده شود چرا شکر مُنعِم واجب است، پاسخ داده می شود برای کسب سعادت و کمال، این شکرگزاری واجب است.
۱۹۴۸.

سیاست در ساحت اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۲۲۴
مباحثه درباره اخلاق همیشه در جوامع جاری و ساری است؛ اما در برهه های خاص از تاریخ به دلایلی مفهوم اخلاق از حوزه دنج فلسفه خارج می شود و به عرصه اجتماع می آید.با رویکرد هرمنوتیک همروانه پل ریکور، در شرایط امروز پاسخ های بهتری را درباره چالش های اخلاقی می توانیم رصد کنیم.جامعه امروز ایران در دهه های اخیر درگیر چالش ها یا پارادوکس های بسیاری شده که گاها این چالش ها تا مرز تبدیل شدن به یک بحران فراگیر پیش رفته و جامعه را درگیر خویش کرده است؛ گسست ها و گسل هایی که بعضاً در برخی حوزه ها بسیار بنیادین محسوب می شوند و فقط محصول تحولات زمانه کنونی نیستند، بلکه در شرایط امروزین جامعه، مجدداً فعال شده اند.آیا ساختارها برای انسان ساخته شده اند یا اینکه انسان ها در خدمت نهادها و ساختارها درآمده اند؟ به نظر می رسد این نقطه ثقل اختلاف های اندیشه های گوناگون و مکاتب فکری مختلف پیرامون اخلاق است.جامعه ایران به لحاظ اخلاقی و در گستره حوزه عمومی جامعه نجیب و آرام است و حتی در بدترین شرایط در درخواست های خود نیز بسیار حداقلی و دچار خودبسندگی است. اما آنچه چالش اخلاقی در جامعه ما را پررنگ کرده، وجود بحران اخلاقی در ساخت های سیاسی و اقتصادی است.
۱۹۴۹.

خوانش فبکی داستان ماهی سیاه کوچولو، اثر صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان (فبک) غنای ادبی غنای فلسفی غنای روان شناختی داستان ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۳۸۴
فلسفه برای کودکان (فبک)، برنامه ای نوین در عرصه تعلیم و تربیت است که متیو لیپمن آمریکایی در اواخر دهه 1960 میلادی آن را پایه ریزی کرد. هدف این برنامه آموزش مهارت تفکر به کودکان است. در برنامه فلسفه برای کودکان، داستان، نقشی اساسی دارد و ابزار اصلی آموزش مفاهیم فلسفی و مهارت های فکری است. مبدعان و اندیشمندان این برنامه برای اجرا و گسترش برنامه خود، داستان هایی خاص و متفاوت با داستان های معمولی نوشته اند که دارای سه شاخصه غنای ادبی، فلسفی و روان شناختی است. برخی از منتقدان این برنامه بر این باورند که کارآیی داستان های فبک در کشورهای گوناگون، در گرو تناسب آن ها با معیارهای اخلاقی و ارزش های فرهنگی کشورهاست. در این جستار که با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت می گیرد، غنای ادبی، فلسفی و روان شناختی داستان ماهی سیاه کوچولو، نوشته صمد بهرنگی، بررسی شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که این داستان در هر سه شاخصه، غنای بالایی دارد؛ هر چند که ضعف هایی هم در آن دیده می شود. با اصلاح این ضعف ها، داستان ماهی سیاه کوچولو قابلیت خوانش و استفاده در برنامه فبک را پیدا خواهدکرد و سبب غنای متون این برنامه، جهت بومی سازی آن در کشور، خواهدشد.
۱۹۵۰.

ظهور و افول ایده «زبان ایدئال» در دو جریانِ فلسفه تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان ایدئال فلسفه تحلیلی کاربرد شباهت خانوادگی فرگه ویتگنشتاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۴۱۵
ایده زبان ایدئال از مباحث مهم و محوری در فلسفه تحلیلی است. عمده فیلسوفان جریان نخست فلسفه تحلیلی که از فرگه آغاز و در راسل و ویتگنشتاین متقدم و پوزیتیویست های منطقی بسط یافت نه تنها از این ایده استقبال می کنند، بلکه تحقق آن را همچون هدفی اصلی و محوری دنبال می کنند. اما ایده زبان ایدئال در جریان دوم فلسفه تحلیلی، که آن نیز ملهم از آثار و ایده-های فرگه است و در مور و ویتگنشتاین متاخر بسط می یابد، رو به افول نهاد. در اینجا سعی خواهیم کرد اولا تاثیرپذیری فیلسوفان جریان نخست را در طرح و بسط ایده زبان ایدئال از فلاسفه جدید (دکارت، لایب نیتس و تجربه گرایان کلاسیک) نشان دهیم، و در ثانی توضیح دهیم که چگونه هر دو جریان مذکور –اولی در در حمایت و دومی در رد ایده زبان ایدئال- متاثر از جنبه ای از اندیشه فرگه در باب معنا و نسبت آن با مصداق بودند، و آخر این که نقش پررنگ نگاه ویتگنشتاین متاخر به مساله معنا و نیز مفهوم «شباهت خانوادگی» او را در افول آرمانی به نام زبان ایدئال وضوح بخشیم.
۱۹۵۱.

مقایسه نظریه آشنایی راسل و نظریه علم حضوری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی راسل ملاصدرا علم حضوری نظریه آشنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۲۹
نظریه علم حضوری جایگاه ویژه ای را در نظام صدرایی به خود اختصاص داده است. علم حضوری هم یک نظریه در حوزه معرفت شناسی فلسفه صدرا است و هم نظریه ای است برای تبیین خودآگاهی. تأمل بر این نظریه مهم، بی درنگ ما را متوجه ماهیت پیچیده و رازآمیز آن خواهد کرد. نوشتار حاضر بر آن است تا در قالب نگرشی مقایسه ای بین این نظریه و یکی از مهم ترین نظریه های خودآگاهی در فلسفه تحلیلی، یعنی نظریه آشنایی، با زبانی روشن تر یک بازخوانی دقیق و شفاف از آن ارائه کند. نظریه آشنایی راسل در نگاه نخست یکی از شبیه ترین نظریه ها به نظریه صدرا است. ویژگی هایی هم چون شرط حضور، بی واسطگی، خطاناپذیری و از این قبیل، نمونه هایی از همسویی این دو نظریه اند. اما بحث اتحاد عالم و معلوم در نظریه صدرا نقطه جدایی این دو نظریه است و در حقیقت جایی است که ادعای قرابت میان این دو را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. در نهایت شاید با قدری تسامح بتوان گفت نظریه راسل تصویری ابتدایی و تکمیل نشده از نظریه صدرا است. ضمن این که باید توجه داشت که فهم این دو نظریه در بستر نظام فلسفی متفاوت این دو فیلسوف- یعنی اصالت وجود صدرا و مبناگرایی معرفتی راسل- ادعای قرابت عمیق بین این دو نظریه را مشکل تر می سازد.
۱۹۵۲.

موقعیت عدم شناسی در دانش مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود عدم حدوث امکان حرکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
 فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه بنیادی ترین دانش است. نیاز همه دانش ها به مابعدالطبیعه نه فقط در سلسله طولی دانش هاست، که مفاهیم آن نیز به دانش ها وارد شده است و آن ها را از درون به خود وابسته کرده است. اصلی ترین مفاهیم مابعدالطبیعه سه مفهوم است: وجود و عدم و ماهیت (= هستی و نیستی و چیستی= بود و نبود و نمود). نمی توان بحثی از مباحث مابعدالطبیعه را بدون حضور صریح یا ضمنی این سه مفهوم تصور یا تصدیق کرد. عموماً فلسفه ها وجود و ماهیت را بیشتر کانون توجه قرار داده اند، بی آنکه به عدم توجه نکرده باشند. ازاین رو، عدم و بحث های ناظر به آن بیشتر به صورتِ استطرادی در کتاب های فلسفی مطرح شده اند. در این نوشتار می کوشیم نشان دهیم که سهم عدم در به سامان رسیدن دانش مابعدالطبیعه و مباحث آن تا چه اندازه است. پس از نشان دادن موقعیت شناخت عدم در مباحث معرفت شناسی، خداشناسی و جهان شناسی، طرح یک مابعدالطبیعه درباره عدم پیشنهاد می شود که مابعدالطبیعه وجودی و ماهوی را کامل می کند. نتیجه این پژوهش ضرورت شناخت عدم و احکام آن به دلیلِ حضور وسیع آن در مباحث مابعدالطبیعه و به تبعِ آن در سایر علوم است.
۱۹۵۳.

" صنعت فرهنگ" آدورنو و نسبت آن با موسیقی معاصر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آدورنو هنر صنعت فرهنگ موسیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۳۷۸
ریشه تفکرات آدورنو را می توان در اعتقاد وی به نابودسازی آن دسته از ایده های فلسفی دانست که به دنبال ایجاد کلیات تغییرناپذیری در قالب نظام های فلسفی منجمد و متقن شده هستند. به عبارت دیگر، وی به دنبال نجات بخشی جزئیات دورمانده از ایده های مطلق و یکسان سازی است که خرد و کلان یا جزء و کل را به گونه ای مشابه، در خود می بلعند. آدورنو، رؤیای دست یازیدن به تفکری منظومه ای را در روش فلسفی خاص خود، تحت عنوان دیالکتیک منفی، جستجو می کند. در این روش، نااین همانی، دیگر در زیر چتر این همانی کاذب قرار نخواهد گرفت؛ چرا که سنتزسازی دیگر معنایی ندارد و حقیقت در لابه لای نفی و کشمکشی بی پایان، ردیابی می شود. لذا وی، هدف اثر هنری را در نوعی آشتی ناپذیری با هرکلیتی تعریف می کند. به باور آدورنو، این کلیت در عرصه فرهنگ و هنر با سویه ای پراگماتیک در پدیده ای تحت عنوان صنعت فرهنگ ظهور بیشتری می یابد؛ چراکه آثار هنری در مکانیزم بوروکراتیزه شده و یکسان سازی به واسطه نظام اقتصادی کالایی تولیدی، گرفتار می شوند که در آن سوژه فردی کمرنگ می شود. چنین خطری محصولات فرهنگی امروز جامعه ایرانی (به خصوص در حوزه موسیقی)، را بیش از پیش تهدید می کند؛ در این مقاله با توجه به نظریات انتقادی آدورنو و ساختار موسیقی کلاسیک ایرانی، این مسأله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۱۹۵۴.

ابر انسان، بازگشت جاودان همان و تکنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه هایدگر ابرانسان بازگشت جاودانِ همان اراده به قدرت تکنیک مصرف گشتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶ تعداد دانلود : ۴۳۴
 ابرانسان مشهورترین اندیشۀ نیچه است و شهرت آن محدود به فلسفه نیست. بااین حال و درست به همین دلیل، برداشت از ابرانسان در بیشتر موارد برداشتی نادرست است. این برداشت های نادرست تنها به فرهنگ عمومی محدود نمی شود و تاحدی از دشواری و پیچیدگی طرح خود این اندیشه ناشی شده است. در این مقاله با پیگیری نوشته های نیچه –هماهنگ با خوانش هایدگر از نیچه- نخست به پیوستگیِ عمیق میان ابرانسان و «آموزۀ بازگشتِ جاودانِ همان» پرداخته ایم. آنگاه، جایگاه یکتایِ ابرانسان را در به هم رسیدنِ دو اندیشۀ سترگ نیچه -«بازگشتِ جاودان» و «اراده به قدرت»- نشان داده ایم؛ ابرانسان و مطلقِ واقعیت برای نیچه این همان اند. پس از این، تفسیر هایدگر از این واقعیت و نسبت میان تکنیک و ابرانسان بیان شده است. بنابراین، با این تفسیر، ابرانسانِ نیچه و جهان تکنیکیِ هایدگر اندیشیدن به امری یگانه اند. در ادامه نشان داده ایم که چگونه «بازگشتِ جاودانِ همان» نیچه بیانِ متافیزیکیِ مصرف و بروزِ زمانمندیِ جهانِ تکنیکی است.
۱۹۵۵.

Creation, bugs, and emergence(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: emergent dualism Cartesian dualism animal consciousness materialism causal closure argument from reason unity-of-consciousness argument free will common sense.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
An argument is presented, based on a common-sense interpretation of an everyday experience, for emergent dualism as the best available account of the origin of the human mind/soul. Emergent dualism is superior to subjective idealism in that it honors the common-sense conviction that the things we encounter have a real, physical existence, separate from our mental perceptions of them. It is superior to materialism in that it allows for our mental states to have real, physical effects, distinct from the effects of the physical states that accompany the mental states. It is also superior to materialism in allowing for a real, unified self that is not merely a collection of physical particles. These features allow emergent dualism to provide a foundation for libertarian free will; belief in such free will is another deliverance of common sense that cannot readily be reconciled with materialism. Emergent dualism is superior to standard varieties of dualism in giving a plausible account of the minds of non-human animals. Perhaps surprisingly, emer gent dualism is superior both to traditional dualism and to standard varieties of materialism in combining readily with theories of biological evolution, in which natural selection promotes both the physical and mental development of complex organisms.
۱۹۵۶.

Libertarian Free Will, Naturalism, and Science(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Professor Philosophy and Religious Studies Ursinus college USA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
If we have libertarian free will, then it is plausible to believe that the occurrences of certain physical events have irreducible and ineliminable mental explanations. According to a strong version of (metaphysical) naturalism, everything in the physical world is in principle explicable in nonmental terms. Therefore, the truth of naturalism implies that libertarian choices cannot explain the occurrences of any physical events. In this paper, I example a methodological argument for the truth of naturalism and conclude that the argument fails. I then consider additional concerns raised against the reality of libertarian freedom. First, I examine the claim that if a physical event E is not causally determined to occur by another physical event, then there is no way to account for the difference between E’s occurring randomly and E’s being causally determined to occur by a mental event. Second, I consider the assertion that the affirmation of libertarianism is a mind-of-the-gaps version of the God-of-the-gaps objection to a divine explanation of a physical event. Third, I take up the question of whether the inability of libertarians (or anyone else) to pinpoint precisely where the initial physical effects of libertarian choices occur is a good reason for rejecting libertarianism. Fourth, I examine the claim that belief in the existence of the soul or immaterial mind is the result of an explanatory hypothesis to account for how libertarian free choices can causally produce physical effects. Fifth, I look at the traditional objection to substance dualism from the impossibility of causal interaction between a soul and its body.
۱۹۵۷.

علت اعدادی و نقش آن در پیدایش امور مادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علت اعدادی معد علت طبیعی طبیعت مادی امکان استعدادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۳ تعداد دانلود : ۳۳۸
علت اعدادی یا معد در فلسفۀ اسلامی به عنوان علت غیرحقیقی شناخته می شود که معلول هیچ وابستگی وجودی به آن ندارد، ولی زمینه ساز پیدایش معلول است. حقیقت و ویژگی های علت اعدادی کاملاً روشن نیست. فلاسفۀ اسلامی مباحث مجمل و پراکنده ای در مورد آن مطرح کرده اند؛ اما به طور منسجم و مفصل به آن نپرداخته اند. در این مقاله تلاش می شود با مراجعه به منابع اصیل فلسفۀ اسلامی ابعاد مختلف این موضوع در یک ساختار منسجم بیان و نقش معد در پیدایش امور مادی تبیین شود. طبق یافته های این پژوهش، معد بنا بر اصطلاح رایج، زمینه ساز پیدایش معلول است؛ به این صورت که ماده را برای دریافت صورت جدید آماده و استعداد صورت جدید را در آن ایجاد می کند. با اینکه علت اعدادی با علت حقیقی تفاوت هایی دارد، مانند اینکه معیت و سنخیت علی- معلولی در آن ضرورت ندارد، اما فرآیند اعداد برای حدوث هر امر طبیعی ضرورت دارد. بدون اعداد معد، هیچ شئ مادی برای تبدیل به شئ جدید ترجیحی ندارد و ایجاد بدون اعداد در عالم ماده مستلزم ترجیح بلامرجح است. با عنایت به اینکه حقیقت اعداد همان تحریک ماده برای برای نزدیک شدن به امکان استعدادی است، هر معدی ضرورتاً صرفاً مادی یا نفسی است که با ماده در ارتباط است.
۱۹۵۸.

دکارت، شکِّ متافیزیکی و بنیادگذاریِ روش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت شک متافیزیکی شک روشی روش اهریمن فریب کار استدلال رژیا من روانشناختی منِ متافیزیکی پیوند ضروری وجود و عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۳۹۲
شکّ روشیِ دکارت را هم آنان نقد می کنند که یک سره با شکّ میانه ای ندارند، هم دیگرانی که آن را برای آغازِ اندیشیدنِ روش مند، نابسنده می دانند. بااین حال، دست آوردهای شکّ روشیِ او در فلسفه های پس از وی، جذب شده و همواره درکار است. هدف این مقاله آن است تا نشان دهد که دکارت چگونه در راهِ پاسخ به پرسشی ناگزیر، از بنیادِ متافیزیکیِ روشِ علمی َش، توانست با به کاربستنِ شکِّ روشی به سانِ بسط گامِ نخست از همین روش، به مهم ترین کشفِ متافیزیکیِ خویش یعنی کشفِ پیوندِ ضروریِ وجود و عقل در این همانیِ «من» دست یابد. ازین رو، پس از طرحِ بنیادهای روش ریاضی کلّی و روشن ساختنِ ضرورتِ درونیِ طرحِ شکِّ روشی درنسبت با استوارساختنِ این بنیادها، با تمرکز بر گام سوم از شکّ روشی شکّ متافیزیکی گذارِ دکارت از سطح روان شناختیِ روش به سطحِ متافیزیکیِ آن صورت بندی می شود. روشن خواهد شد که شکِّ متافیزیکی به همراه ایده ی اهریمن فریب کار، گره گاهی است برای پیوندِ روشِ علمی و متافیزیک دکارتی؛ پلی برای گذر از «منِ» روان شناختی به «منِ» متافیزیکی؛ آستانه ای برای کشفِ پیوندِ ضروریِ وجود و عقل در این همانیِ «منِ» متافیزیکی؛ گذرگاهی برای کنارگذاشتنِ معیارِ شکّ ناپذیری برای حقیقت ازراهِ به کاربستنِ دوباره ی آن برخودش ودرنتیجه کشفِ معیارِ عقلانیِ وضوح و تمایز.
۱۹۵۹.

حمل شیء بر خود: حمل اولی، شایع یا اینهمانی منطق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمل حمل الشیء علی نفسه حمل اولی حمل شایع اینهمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۲۸۵
حمل از جمله ابزارهای اصلی در تحلیل های منطقی به حساب می آید. در میان اقسام حمل، حمل شیء بر خود در فلسفه اسلامی مورد نقد و نظرهای فراوانی قرار گرفته است. از جمله این نقد و نظرها چیزی است که می توان با ادبیاتی پساصدرایی آنرا حمل اولی انگاری و یا حمل شایع انگاری حمل شیء بر خود دانست و یا می توان با ادبیاتی مرتبط با منطق جدید آن را اینهمانی انگاری حمل شیء بر خود خواند. اما اگر در آراء پیشینیان به دقت توجه شود، آنگاه می توان دریافت که نمی توان به سادگی حمل شیء بر خود را ذیل هیچیک از عناوین حمل اولی، شایع و یا اینهمانی منطق جدید قرار داد. در مقاله حاضر سعی می شود تا نشان داده شود که چگونه هر یک از برداشته های مزبور از حمل شیء بر خود با مشکلاتی مواجه است. در تحلیل ها از تمایز دو مؤلفه «ما به الاتحاد» و «ما به التغایر» در حمل که معمولاً به عنوان محک و معیار در مباحث فلاسفه اسلامی در مورد حمل پذیرفته شده است، استفاده می شود.
۱۹۶۰.

پیشنهادهایی برای ترجمه سه گانه دیداکشِن/اینداکشِن/اَبداکشِن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قیاس استنتاج استقرا فرضیه ربایی باهمشماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۳۵
واژه های دیداکشن، اینداکشن، ابداکشن و مشتقات آن ها از کلیدواژه های مهم و پربسامد متون منطقی و فلسفیِ دوران معاصرند که مترجمان ایرانی، به ترتیب، معادل هایی چون «قیاس/استنتاج»، «استقرا» و «فرضیه ربایی» را برای آن ها پیش نهاده اند. در این نوشتار نشان خواهم داد که این معادل ها با نگاهی منفرد به صِرفِ واژه انتخاب شده اند، نه با توجّه به نقش واژه در بافتار متن؛ و از همین روی، این معادل ها (به ویژه اوّلی) دشواری هایی را در مقام ترجمه و در بافتار متن پدید می آورند. پس از گزارش این دشواری ها، پیشنهادهایی برای گشایش آن ها به دست داده می شوند که در آن ها (۱) بر ریشه شناسی تکیه می شود، (۲) واژه ها در بافتار متن نگریسته می شوند و (۳) از ظرفیت های فراموش شده زبان فارسی بهره گرفته می شود. بر این اساس، سه اصطلاح یادشده، به ترتیب، به «فروبُرد»، «اندربُرد»، و «فرابُرد» برگرداندنی خواهند بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان