ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۸۲۱.

سکوت فارابی: جایگاه منزل در مدینه فاضله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی تدبیر منزل جنسیت زن ستیزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۷۲
فارابی جدی ترین فیلسوف سیاسی در عالم اسلام و واضع ایده مدینه فاضله است، با این حال در آثار او اشارات محدودی به بحث از تدبیر منزل وجود دارد که در همان اشارات محدود هم شاهد گفتار منسجمی درباره زنان، جنسیت و جایگاه منزل در مدینه فاضله نیستیم. از سویی، برخی اشارات فارابی و کاربست مفاهیم جنسیتی شده نزد او باعث می شود بتوان فارابی را در زمره متفکران زن ستیز قرار داد. از سوی دیگر او صراحتاً قائل به برابری زن و مرد در حس و تخیل و عقل است. برخی کم گویی او درباره منزل و جایگاه زن را ناشی از بدیهی دانستن حکمت منزلی با توجه به ساختار کلی اندیشه فارابی در باب مدینه فاضله دانسته اند و عده ای سکوت فارابی را ناشی از احتیاط و حزم فیلسوف یا بی اعتنایی ناشی از روی کرد فراجنسیتی او می دانند. در این نوشتار با تکیه بر آثار سیاسی فارابی این نظر پیش کشیده شده است که کم گویی فارابی درباره تدبیر منزل، نه به دلیل بی اهمیت دانستن آن که به دلیل مسئله زا بودن این موضوع در ساختار اندیشه این منطق دان بزرگ است..
۱۸۲۲.

تأثیر الهیات عملی اسکاندیناوی بر ملت سازی و دولت سازی رفاه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسکاندیناوی نوردیک دولت-ملت دولت سازی رفاه الهیات عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۷۱
دولت، ملت و رفاه در سوئد، نروژ، فنلاند و دانمارک، اگرچه وام دار جنبش قانونی اساسی، جنبش حقوق مدنی، جنبش شهروندی و... بوده است، با این حال شدیداً با سنت های اجتماعی گره خورده است، که از جمله آنها جنس خاصی از هویت دینی است. الهیّات عملی اسکاندیناوی به سبب این که توانسته بود، بر خلاف فرانسه و انگلستان و اروپای قاره ای، مانع از منازعهٔ دولت-کلیسا شود، سنت های اجتماعی متعددی را تبدیل به الگوهای سیاسی کرد. به سبب درهم تنیدگی دولت-کلیسا و سایر نیروهای اجتماعی که در حد واسط این رابطه قرار می گرفتند (از جمله دهقانان آزاد و کارگران)، ایدهٔ دولت رفاه یا (حتی با تسامح) کلیسای رفاه در اسکاندیناوی شکل گرفت، ایده ای که سبب صورت بندی دولت نیز شد. بنابراین می توان گفت دولت-ملت سازی و علاوه بر این دولت سازی رفاه در اسکاندیناوی به واقع دولت-ملت و دولت سازی با پیکربندی دولت-کلیسا به عنوان یکی از جلوه های دولت، در کنار دولت-دهقانان و دولت-کارگران بوده است. بنابراین شکل خاصی از همبستگی بین نیروهای سیاسی و اجتماعی در جامعه اسکاندیناوی شکل گرفت که بازتاب همه این نیروها در دولت نوردیک تبدیل به مدل خاص همبستگی و حکمرانی در این جامعه شد. از این رو ناسیونالیسم اسکاندیناوی مدل منحصربه فردی از ناسیونالیسم را ارائه می دهد. سؤالی که اینجا شکل می گیرد این است که الهیات عملی اسکاندیناوی چه تأثیری بر شکل گیری دولت رفاه در سوئد، نروژ و دانمارک داشته است؟ الهیات عملی لوتری به واسطه تأثیرش بر تعریف ملت به عنوان منبعی برای هویت ملی، از یک سو، و به واسطه خوانش هایی شبیه به رسالت کار، رسالت بهره وری و رسالت تولید، از سوی دیگر، منبعی برای دولت سازی رفاه در منطقه اسکاندیناوی بوده است.
۱۸۲۳.

چالش های اخلاقی اصلاح نژاد لیبرال بر اساس اصل عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاح نژاد اصلاح نژاد قدیم اصلاح نژاد لیبرال اصل عدالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۲۱۳
از دیرباز بشر در آرزوی بهسازی ترکیب ژنتیکی نسل خود و پاک سازی آن از برخی معلولیت ها و نقص ها بوده و همواره در عصرهای مختلف این دغدغه به سبک های مختلف پیگیری شده است. وجود سیاست های اقتدارگرا و نژادپرستانه و روش های تبعیض آمیز در اصلاح نژاد قدیم، حکم به غیراخلاقی بودن آن را آسان می نمود، اما قضاوت درباره اصلاح نژاد لیبرال و جدید قدری دشوار است. زیرا گروهی با استناد به زمینه های علمی و بسترهای اجتماعی ناشی از پیشرفت های علم ژنتیک و ارزش های جوامع لیبرالی حکم به اخلاقی شدن آن می کنند و در مقابل گروه دیگر با وجود این زمینه ها، چالش های اخلاقی مربوط را همچنان باقی می دانند. یکی از این چالش های مهم، نقض اصل عدالت، البته به گونه ای متفاوت با گذشته، است. بی عدالتی در اصلاح نژاد قدیم به سبب تحمیل برنامه اصلاح نژاد به صورت تبعیض آمیز بر طبقه خاصی بود و نمود بی عدالتی در شیوه جدید اصلاح نژاد این است که مزایایش در صورت تجویز در دسترس اقشار خاصی قرار می گیرد و امکان بهره برداری همگانی از آن نیست. تجویز بی قید و شرط اصلاح نژاد بدون بررسی برخی ملاحظات اخلاقی، پیامدها و چالش های اخلاقی دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت. چالش های اخلاقی متنوعی همچنان در برنامه اصلاح نژاد لیبرال و جدید با محوریت اصل عدالت وجود دارد. نوشتار حاضر در پی شناسایی، بررسی و تحلیل اخلاقی آنها است.
۱۸۲۴.

روش شناسی و کارآمدی الهیات توماس آکوئیناس و کلام خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: آکوئیناس خواجه طوسی روش عقلی نقلی جامع الهیات تجرید الإعتقاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۲۱۷
استفاده از روش فلسفی و کارآمدی آن در کلام و الهیات همواره میان متکلمان مسلمان و مسیحی محل بحث ونظر بوده است. توماس آکویناس و خواجه طوسی، متکلمان هم عصری هستند که با اثرپذیری از فلسفه ابن سینا و با کاربرد برهان در تبیین و دفاعیات کلامی دین، مشرب و روشی مشابه یافته اند که می توان آن را کلام عقلی نقلی نامید. این پژوهش تطبیقی به روش شناسیِ تعلیمی آن ها اشاره می کند. توماس آکویناس با قائل شدن به دو نظام معرفتی مبتنی بر وحی و عقل، دو نوع الهیات به نام الهیات وحیانی و الهیات طبیعی را مطرح کرد. وی در کتاب جامع الهیاتِ برخلاف کتب پیشینیانش که تنها جنبه رهبانی و درون متنی داشتند، افزون بر استناد به متون مقدس و آثار آبای کلیسا به تحلیل فلسفی در مباحث الهیاتی همت گماشت. خواجه طوسی نیز در کتاب تجرید الإعتقاد به تلفیق روش عقلی و نقلی پرداخت. این جستار، ضمن اشاره به روش کلامی پیش از این دو متفکر، با نگاهی توصیفی تحلیلی، وجوه اشتراک و افتراق روشیِ توماس و خواجه را بیان می کند. اتخاذ روش اعتدالی از وجوه اشتراک آنان است. آکویناس در میانه رأی تفریطی تِرتولیان و دیدگاه افراطیِ ابن رشدیان لاتینی قرار دارد و خواجه نیز با عبور از نص گرایانی چون شیخ صدوق، از آسیب های افراطی برخی معتزله و برداشت های غلوآمیزی چون فرقه شیخیه به دور است. نتیجه روش اعتدالی هردو، استفاده حداکثری از برهآن های عقلی و عبور از «نص بسندی» به «نص پسندی» است. روش دانش کلام اساساً انحصاری نیست، اما نویسنده از رهگذر این مقایسه و توجه به ملاک تشابهات روشی، بر آن است که روش اعتدالی آن دو، کارآیی و سودمندی و پاسخ گویی بیشتری نسبت به روش های نص گرا دارد.
۱۸۲۵.

تجانس حق و خلق از منظر فلاسفه و عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه و عرفان عرفا و فلاسفه ذات حق حق و خلق تجانس موجودات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۲۶۴
در مسئلۀ نسبت بین حق و خلق عموم فلاسفه به تجانس موجودیت حق و خلق قایل اند؛ یعنی حق و خلق، هر دو را موجود حقیقی می دانند، گرچه درباره معیار موجودیت بین آنها اختلاف هست. مشائیان موجودات را حقایقی بسیط و کاملاً  متباین می دانند و اشراقیان موجودات را از سنخ ماهیات قرار می دهند و فیلسوفات حکمت متعالی معتقدند موجودات از سنخ وجود مستقل یا رابط اند و نظر عرفا در این مسئله نفی هر تجانسی بین حق و خلق است. آنها حق را موجود حقیقی و خلق را موجودنما یا شیء مجازی می دانند و از منظر آیات و روایات دینی تجانس بین حق و خلق باطل است. به نظر می رسد دیدگاه عرفا مؤید به براهین عقلی و نقلی است و دیدگاه فلاسفه در هر سه مکتب مشایی، اشراقی و متعالی با اشکالات عقلی فراوانی مواجه است که پذیرش آنها را ناممکن می سازد؛ از ین رو دیدگاه عدم تجانس بین حق و خلق به این صورت که حق موجود حقیقی و بالذات و مخلوقات موجود بالعرض و مجازی است، دیدگاهی است که برهان عقل و نقلی دارد و باید آن را پذیرفت.
۱۸۲۶.

هم سنجی قاعده بسیط الحقیقه و عبارت عرفانی «إن مسمی الله احدی بالذات کلٌ بالأسماء»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسیط الحقیقه وحدت احدیت ملاصدرا ابن عربی عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۴۱
قاعده بسیط الحقیقه، بیان کننده نسبت مصداق حقیقی آن یعنی خدا با عالم است. همسویی این نسبت در حکمت متعالیه و عرفان، همچنین تصریح ملاصدرا به دریافت شهودی عارفان از درون مایه این قاعده، اندیشه را به جستجوی نظائر آن در عرفان وا می دارد. نزدیک ترین تعبیر عرفانی به مضمون قاعده یاد شده این سخن ابن عربی است که «إن مسمّی الله احدی بالذات، کلٌ بالأسماء»، تا جایی که می توان آن را با اصلاحاتی، همتای قاعده بسیط الحقیقه، در عرفان به حساب آورد. معنای این عبارت، نفی کثرت بواسطه احدیت ذاتی خدا و توجیه کثرت ها بواسطه صدور عالم از اسماء الهی است. این باور عارفانه، نتایجی چون؛ انتساب تمامی احکام ایجابی و سلبی به خدا، وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت، و درستی همزمان تشبیه و تنزیه را در پی دارد. بررسی تحلیلی این موارد نشان می دهد محتوای ایجابی قاعده بسیط الحقیقه در «کل الأشیاء» دانستن حق تعالی همان عبارت عرفانی است که جمع وجود خدا با موجودیت سایرین را برنمی تابد، به این معنا که وجود حق تعالی به عنوان ظاهر غیر از عالم به عنوان ظهورات اوست.
۱۸۲۷.

بررسی تفاوت دیدگاه شیخ اشراق و میرداماد درباره اصالت ماهیت(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود اصالت ماهیت شیخ اشراق میرداماد ماهیت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۹۹
شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق و میرمحمدباقر استرآبادی، مشهور به میرداماد، دو تن از فیلسوفان بزرگی هستند که در نظام فلسفی خود به اصالت ماهیت قائل شده و دیگر مسائل نظام فلسفی خود را براساس آن سامان داده اند. در نگاه اول به نظر می رسد این دو فیلسوف در اصل مسئله اصالت ماهیت و فروعاتی که بر آن بنا می شود هم داستان هستند؛ اما با تدقیق در آثار این دو فیلسوف، تفاوت ها و اختلافاتی به دست می آید که هریک تأثیر خاصی بر نظام فلسفی آن ها گذاشته و نتایج کاملاً متفاوتی را به دست داده است. این مقاله با گردآوری کتابخانه ای داده ها، درپی پاسخ به این مسئله است که چه تفاوت ها و اختلافاتی میان شیخ اشراق و میرداماد درباره اصالت ماهیت وجود دارد. ازاین رو با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه این دو فیلسوف دریاره کیفیت اصالت ماهیت بیان می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد هرچند هر دو فیلسوف قائل به اصالت ماهیت هستند، در تقریر آن و فروعاتی که بر این مبنا استوار می شود اختلاف دارند.
۱۸۲۸.

تحلیل معناشناختی از مفاهیم متافیزیکی: مطالعه موردی ترکیب «امکان خاص» از دو «امکان عام» در پرتو نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان عام امکان خاص آمیختگی مفهومی معنای نوظهور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۸۰
ترکیب امکان خاص از دو امکان عام از مواضع مشکل در فلسفه اسلامی تلقی شده است. جنبه نخست، تبیین چگونگی ساخت مفهوم امکان خاص و مشکله دوم نتایج حاصل از تبیین های ارائه شده است. اشکال اول آنکه اگر امکان خاص از دو امکان عام حاصل شود، قضایای امکانیه به دو قضیه تحلیل می شوند. اشکال دوم اینکه اگر امکان خاص از امکان عام حاصل شود، به تبع امکان عام، نسبتش با موضوع خود مجازی می شود درحالیکه نسبت امکان خاص به ماهیت، نسبتی حقیقی است. همچنین سلبی بودن معنای امکان خاص سبب می گردد تا کاربست امکان در قضایای ممکنه ایجابی با ایراد روبرو گردد. در این مقاله با مطالعه ای بین رشته ای و با استفاده از نظریه آمیختگی مفهومی روشن گردید که در ساخت امکان خاص، برخی از مؤلفه های معنایی امکان عام به فضای امکان خاص منتقل می شود و برخی از مؤلفه ها و لوازم به فضای آمیخته فرا افکنده نمی شوند. از یکسو آمیختگی مفهومی با ادغام سلوب، آن ها را به سلب واحد تبدیل می کند. از دیگرسو به دلیل کارکرد خاص آمیختگی مفهومی، مجازی بودن نسبت در امکان عام، به امکان خاص منتقل نمی شود و بدین ترتیب نسبت امکان خاص به موضوع خویش حقیقی است. با ایجاد معنایی ایجابی در فضای آمیخته امکان خاص، اشکال دیگر مبنی بر سلبی بودن امکان خاص – نیزمرتفع می گردد.
۱۸۲۹.

معرفت شناسی واقع گرای دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی معرفت شناسی واقع گرایی دینی علم دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۴۳
«نظریه معرفت شناسی واقع گرای دینی» که مؤلف مقاله آن را ارائه کرده است، بر مقدمات و مقوِّمات چندی استوار است. این مقدمات و مقومات را در قالب اصول و انگاره های هشت گانه در این مقاله تبیین شده است. خلاصه نظریه عبارت است از: 1. «معرفت» برایند فرایندهایی است که با عناصر شش گانه زیر در پیوند است: یک) فاعل معرفت (شناخت بخش) که حق تعالی است؛ دو) وسایط و وسایل معرفت (شناخت افزارها)؛ سه) معِدّات معرفت (شناخت یارها)؛ چهار) موانع معرفت (شناخت شکن ها)؛ پنج) قابل معرفت (شناختگر/ شناسنده) که انسان است؛ شش) متعلق معرفت (شناخته) که موجودات اند. 2. تکون معرفت برایند دو فرایند «طولی- عمودی» و «عرضی- افقی» ای است که در ترابط با اطراف شش گانه پیش گفته صورت می بندد. 3. فرایند «طولی- عمودی» تکوّن معرفت، از «سپهر ربوبی» آغاز و با طی فرایند خاص و مناسب با هر یک از وسایط و وسایل معرفت، به «ساحت انسانی» تنزل می کند. 4. فرایند «عرضی- افقی» نیز- که با چهار ضلع/ عنصر مرتبط است- در ساحت بشری و متناسب با مقتضیات نشئه ناسوت و در تعامل میان عناصر چهارگانه این فرایند (عناصر دوم، سوم، چهارم، و ششم) صورت می بندد. 5. برای دستیابی به آگاهی قدسی که معرفت صائب است، باید عوامل دخیل در تکون معرفت به درستی مدیریت شوند. 6. تولید علم دینی نیز از فرایند و سازکارهای مذکور در تبیین نظریه معرفت شناسی واقع گرای دینی تبعیت می کند.
۱۸۳۰.

اخلاق و چشم انداز سیاست

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۵۹۱
الگوهای اخلاقی اموری تغییرپذیر و در واقع تاریخی هستند و به طور خاص در عصر تجدد که گفته اند «هر آنچه ثابت و پایدار است، دود خواهد شد و به هوا خواهد رفت»، این تحول اجتناب ناپذیر است.برخلاف تصور اولیه، اخلاق پدیده ای پیچیده است و همان قدر که درگیر مسائل اجتماعی و تاریخی است، به همان میزان هم با مسائل فلسفه و سیاست ارتباط دارد.کلیت نظام اخلاقی در تمدن های بزرگ تقریبا ثابت و دست نخورده باقی مانده و آنچه دستخوش تحولات بزرگ شده، مصادیق اخلاقی بوده که بیش از هر چیز، دریافت های بشر در قرون جدید از مفهوم آزادی، آن را تحت تأثیر قرار داده است. افزوده شدن آزادی به الگوی اجتماعی اخلاق، به ما کمک کرده است تا اشکال گوناگون و پیچیده تبعیض را شناسایی و برای امحای آن ها تلاش کنیم و این به معنی بسط مفهوم عدالت نیز بوده است.آنچه ما تحت عنوان اخلاق می شناسیم به معنای دقیق کلمه شاید در برخی از ذهن ها و گروه های انسانی «پیشا تاریخی» وجود نداشته باشد و به همین جهت هنگامی که برخی رفتارهای عمومی آن ها ازجمله بی اعتنایی به «حرمت نفس» را در آن ها می بینیم، آن را زندگی اجتماعی غیراخلاقی نام می گذاریم؛ ولی اغلب توجه نداریم که در چنان اجتماعاتی اصولا مفهوم اخلاق به شکلی که ما می فهمیم بلاموضوع و بنیان ها و الگوهای زندگی جمعی متفاوت بوده است.
۱۸۳۱.

نقد و بررسی أدله نفی ماهیت از واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت اصالت وجود اصالت ماهیت واجب ممکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۸۱۹
در این مقاله به نقد و بررسی دلایل عمده فیلسوفان مسلمان برای نفی ماهیت از واجب الوجود پرداخته می شود. ابتدا با تفکیک معانی سه گانه ماهیت و سه تفسیر مختلف از اصالت وجود، تلاش میشود تا تصویر روشنی از محلّ نزاع به دست دهیم. سپس مهم ترین أدله نفی ماهیت از واجب را ذکر کرده و نشان داده می شودکه اکثر این أدله یا مبتنی بر اصالت ماهیت بوده و یا مبتنی بر فهم خاصی از اصالت وجود هستند که قابل مناقشه می باشند. در نهایت نشان داده می شود که بنابر تفسیر صحیح از اصالت وجود، ماهیت تعین وجود است و وجود بدون تعین معنا ندارد؛ لذا هر وجودی دارای ماهیت است؛ چه محدود و چه نامحدود. با این حال چون وجود واجب نامحدود است، ماهیت او هم که به عین وجود او تحقق دارد، نامحدود خواهد بود. بر این اساس هیچ دلیل قاطعی برای نفی ماهیت از واجب الوجود وجود نداشته؛ بلکه برهان بر ماهیت داشتن واجب قائم است و واجب و ممکن به معنایی یکسان دارای ماهیت هستند؛ اگرچه مصداق ماهیت در آنها متفاوت است.
۱۸۳۲.

نقد قاعده الواحد با تکیه بر آراء ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا قاعده الواحد صدور وحدت کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۳۰۸
قاعده الواحد یکی از قواعدی است که از دیرباز موردتوجه فلاسفه بوده به نحوی که می توان اشاراتی از مفادّ این قاعده را در آثار فلوطین یافت، ولی به نظر می رسد ابن سینا نخستین فردی است که در صدد اثبات منطقی قاعده الواحد برآمده است. اگرچه به نظر می رسد، نظریات او در آثار مختلفش برای توجیه صدور کثرت از وحدت، دچار اختلافاتی است، در مجموع وی را می توان جزء مدافعین این قاعده با مفادّی که مورد نظر فلاسفه است، برشمرد. هدف نگارندگان جستار پیش رو آن است که با مراجعه به آثار ابن سینا، ضمن استخراج موارد اختلاف در بیان او درباره صدور کثیر از واحد، به نقد ادله ای که در تأیید قاعده الواحد اقامه نموده، بپردازیم. هرچند تا به حال نقدهایی بر آراء ابن سینا (درباره این موضوع) نگاشته شده و عده ای نیز درصدد پاسخ برآمده اند، ما در این مقاله با تحلیل و بررسی خودِ کلام ابن سینا به مواردی دست یافته ایم که بیشتر آنها جزء موارد مطرح شده از جانب ناقدان نبوده و ازاین رو تحلیلی جدید به حساب می آید. از جمله می توان گفت اولاً اثبات قاعده الواحد به لحاظ منطقی موجبِ دور است و ثانیاً دیگر مبانی پذیرفته شده از جانب ابن سینا، نشان می دهد صدور کثیر از واحد بسیط امکان پذیر است و موجب ترکّب در ذات، نخواهد شد.
۱۸۳۳.

مقایسۀ گفتمان اشاعرۀ معاصر جهان اسلام(عرب زبان) با اشاعرۀ کردستان ایران در رابطه با فلسفه ورزی (مطالعه ای تاریخی- تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشاعره معاصر عرب زبان اشاعره معاصر کردستان فلسفه ورزی متکلمان اشعری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۲
هدف پژوهش حاضر، تبیین و تحلیل تاریخی و مقایسه ای گفتمان اشاعره معاصر اسلام(جهان عرب) با آراء اندیشمندان معاصر اشاعره مسلک استان کردستان ایران می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش های اسنادی - کتابخآن های و توصیفی - تحلیلی، تاریخی و تطبیقی، بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که نگرش برخی از متکلمان معاصر جهان اسلام مانند طه عبدالرحمن، ابوزید، آرکون، جابری و شیخ عبده به دلیل تعصب در عربیّت، با فلسفه ارسطویی مخالف و به فلسفه ای با ریشه ای برگرفته از متون دینی موافق اند. البته اشاعره عرب زبان جهان معاصر اسلام، به دلیل تعامل فکری با جهان غرب در شرایط کنونی با فلسفه و فلسفه ورزی ارتباط بهتری داشته و مخالفت های اشاعره سنتی با فلسفه را نمی پذیرند. امّا در میان اشاعره معاصر کردستان، جدای از خاندان تختی مردوخی - که به واسطه اقتدار خاندانی خود به فلسفه ورزی علاقه نشان داده و بحث های فلسفی را تدریس می نمودند - سایر متکلمان مانند مصنف چوری، محمود مدرس و باقر بالک، تمایلی به فلسفه ورزی نشان نداده و دلیل آن، شرایط حاکم بر حوزه های سنتی و تعامل ضعیف با دانشگاهیان به نسبت اشاعره معاصر عرب زبان جهان اسلام و همچنین به واسطه شرایط سنتی حاکم برحوزه های علمیه در کردستان می باشد و تنها تعدادی از حوزویان امروزی که تحصیلات دانشگاهی دارند، به فلسفه تمایل داشته ولی همچنان علاقه ای به طرح دیدگاه خود در جامعه، ندارند.
۱۸۳۴.

تحلیل و بررسی خداشناسی سهروردی در بوته نقدهای صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شیخ اشراق ملاصدرا اثبات واجب الوجود علم خدا نفی صفات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۳۳۹
موضوع فلسفه مطلق وجود است که سایر مراتب، از حقّ تعالی تا آخرین مراتب وجود، را در بر می گیرد. مرکز هستی و سرسلسله موجودات، که غالباً از او به واجب الوجود تعبیر می کنند، در فلسفه اشراق با عنوان «نور الأنوار» شناخته می شود. سهروردی در نظام اشراقی خویش، پس از اثبات نور الأنوار و وحدت او، به نفی صفات زائده از آن ساحت می پردازد. درباره علم و فعل او نیز دیدگاه بدیعی ارائه داده است. ملاصدرا با اینکه برهان صدیقین خود بر اثبات واجب تعالی را با برهان سهروردی قریب مأخذ می داند، لکن با توجه به اعتباری بودن وجود در فلسفه سهروردی، شبهه ابن کمونه را بر طریقه او در اثبات واجب، وارد دانسته است. در مورد علم و سایر صفات خدا نیز، یا گفتار سهروردی را نقد کرده و یا در پاره ای جزئیات، آرای متفاوتی با او اتخاذ کرده است. در نوشتار حاضر ضمن بیان دیدگاه های سهروردی در این باره، به اختلافات و انتقادات ملاصدرا بر او پرداخته شده است.
۱۸۳۵.

تبیین نحوه تأثیر نفس بر بدن با رویکرد فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا ارتباط نفس و بدن مقام توصیف و تعلیل تأثیر نفس بر بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۲۶۹
مسئله ارتباط نفس مجرد با بدن مادی همواره مسئله ای غامض و مورد اختلاف فلاسفه اسلامی و غربی بوده است. ملاصدرا با تکیه بر مبانی فلسفی خود ارتباط نفس و بدن را متفاوت از فلاسفه پیشین و به شیوه بدیعی بیان کرده است. اندیشمندان پساملاصدرا تبیین های متعددی از دیدگاه وی در باب ارتباط نفس و بدن ارائه داده اند. هدف در نوشتار حاضر این است که تبیین دیدگاه ملاصدرا از منظر جدیدی پردازش و توضیح داده شود تا در روشن تر شدن و فهم بهتر آن مؤثر واقع شود. بدین منظور تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که آیا از طریق تبیین چگونگی تأثیر نفس بر بدن می توان فهم بهتر و روشن تری از تبیین ملاصدرا نسبت به  تعامل و ارتباط نفس و بدن یافت؟ نتایج تحقیق گواه بر این است که از نظر صدرا بدن همان نفس است و نفس، بدون هیچ مشکلی، می تواند بدن را تدبیر کند و بدن از آن متأثر شود، زیرا انسان از نشئات مختلف حسی، خیالی و عقلی برخوردار است و برای هر نشئه بدن متناسب با آن وجود دارد که از مراتب تشکیکی نفس هستند و نفس با هر یک از آن ها جوهر واحد محسوب می شوند. از این رو، صدرا در مسئله نفس و بدن یگانه انگار تلقی می شود. باور ملاصدرا به واسطه شدن بدن مثالی، روح بخاری و قوای نفس، به عنوان حدود میانی، باعث نزدیک شدن نفس و بدن و سنخیت بین آن ها می شود و برای نفس امکان ارتباط با بدن طبیعی مهیا می گردد. این نوشتار، به جهت وضوح بیشتر تبیین دیدگاه ملاصدرا در باب ارتباط نفس با بدن و همچنین در مواجهه ما در عصر حاضر با انکارکنندگان نفس و ارتباط آن با بدن، می تواند راهگشا و مفید واقع شود.
۱۸۳۶.

علم و سنت: به سمت یک جامعه علمی کثرت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استنتاج به قصد بهترین تبیین سنت های غیرغربی انحصارگرایی علمی کثرت گرایی علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
ون فراسن با مطرح کردن استدلال گروه بد، نقدی مهم به استنتاج به قصد بهترین تبیین وارد کرده و واقع گرایی علمی را با چالش مواجه ساخته است. گذشته از واقع گرایی علمی و با توجه به اتکای روش های علمی امروز به استنتاج به قصد بهترین تبیین، این نقد در سطحی عمیق تر تهدیدی جدی برای اعتبار کاوش علمی ایجاد می کند. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا با توجه به ساختار جامعه علمی، راهی برای مقابله با این تهدید ارائه دهیم. برخی ویژگی های ساختاری جامعه علمی معاصر باعث محدود شدن کاوش علمی به علمِ برآمده از سنت غربی و محرومیت آن از امکانات نظری موجود در سنت های گوناگون شده است. ادعای اصلی مقاله این است که برای توسعه علم، توجه به سنت های گوناگون می تواند راه مناسبی جهت گسترش کاوش علمی و مقابله با تهدید مذکور در پیش روی جامعه علمی قرار دهد. در بخش اول نشان خواهیم داد که استدلال گروه بد از چه رهگذری اعتبار کاوش علمی را مورد تهدید قرار می دهد. در بخش دوم درخصوص ارتباط تنگاتنگ میان علم و سنت بحث می کنیم و سپس وضعیت این ارتباط را در جامعه علمی معاصر مورد بررسی قرار می دهیم. بخش نهایی به مطرح کردن ایده کثرت گرایی درخصوص بهره مندی از امکانات نظری سنت های گوناگون در کاوش علمی، به عنوان راه حل پیشنهادی برای مقابله با این تهدید اختصاص یافته است.
۱۸۳۷.

همه گیری، قرنطینه و قدرت سیاسی پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همه گیری قرنطینه میاسما طاعون مراقبت فوکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۶۵۳
شیوع بیماری کووید 19 در اوایل سال 2020 که بسرعت به همه گیری جهانی تبدیل شد مناسبات گوناگون بشری را بشدت تغییر داد. بکارگیری تکنیک قرنطینه برای جلوگیری از شیوع این بیماری، مناقشات فراوانی را در حوزه های بهداشت عمومی و کنترل اجتماعی مطرح کرد. لازمه وقوف بر این تغییرات گسترده و مناقشات حاصل از آن، شناخت تاریخ همه گیری و تاثیرات آن در حوزه سلامت و بهداشت عمومی و تبعات آن در تغییر الگوی سیاسی و کنترل اجتماعی است. در این مقاله می کوشیم ابتدا بطور اجمال تاریخی از تطور مفهوم همه گیری از یونان تا قرون وسطی را بیان کنیم و نشان می دهیم که شیوه غالب برای کنترل همه گیری ها تکنیک جداسازی بود. سپس نشان می دهیم که چگونه در قرن چهاردهم با گسترش همه گیری طاعون و تاثیر آن بر کاهش جمعیت و به خطر افتادن بقای حکومت های اروپایی؛ تکنیک قرنطینه برای مهار و کنترل همه گیری ها ابداع شد. نهایتا در قرن هیجدهم و نوزدهم سلامت ، بهداشت عمومی، جمعیت و کنترل آن خود ابژه جدیدی برای پیدایش دانش های جدیدی همچون آمار و کنترل اجتماعی شدند. در واقع پزشکی شهری در قرن هیجدهم ادامه و توسعه نهاد پزشکی-سیاسی قرنطینه در اواخر قرون وسطی بود که متضمن مطالعه مکان هایی بود که پدیده های همه گیری را تکثیر می کردند وگسترش می دادند. به عبارت دیگر برنامه بهداشت عمومی به عنوان رژیمی از سلامت برای جمعیت مطرح شد که مستلزم دخالت ها و کنترل های پزشکی اقتدارگرا شد.
۱۸۳۸.

رویکرد معرفتی به انواع طبیعی زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انواع طبیعی گونه های زیستی ذات گرایی استقرا معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۳۴۲
از مقومات مفهومی انواع طبیعی، بویژه در نسبت با موجودات زنده، ایده ذات گرایی بوده است. نظریه تکامل اما با طرح تلقی تازه ای از گونه های زیستی ذات گرایی را در دامنه زیست شناسی عمیقا به چالش کشید. در این مقاله با هدف تحلیل نسبت انواع طبیعی و ذات گرایی به سراغ ریشه های رجوع فیلسوفان به ایده انواع طبیعی خواهم رفت و نشان خواهم داد خاستگاه طرح این ایده اساسا خاستگاهی معرفتی، یعنی حل مشکلات استقرا، بوده است. در این تحلیل، ذات گرایی در شکل قوی آن شرطی اضافی برای انواع طبیعی خواهد بود، زیرا برای اینکه یک استقرا معتبر باشد نیازی به درونی بودن ویژگیهای پایه استقرا نیست. با این حال ذات گرایی در معنایی ضعیفتر همچنان لازم است، یعنی باید ویژگیهای پایه استقرا در تمام افراد نوع مشترک باشند تا تعمیم استقرایی را تضمین کنند. ثمره تضعیف ذات گرایی امکان به دست دادن مفهومی یکپارچه از انواع طبیعی برای علوم مختلف -زیستی و غیر زیستی- است.
۱۸۳۹.

معرفت دوگانه از ترابط علم کلام با سایر علوم (با تأکید بر علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه مضاف فلسفه علم کلام علم کلام علوم انسانی علوم تجربی رابطه مبنایی رابطه دیالوگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۲۷۲
از مهم ترین مسائل فلسفه علم کلام -که معرفت درجه دو از دانش کلام را ارائه می کند- واکاوی «نسبت و تأثیر و تأثر دانش کلام اسلامی با سایر علوم و رشته های علمی خصوصا علوم انسانی» است. نوشتار حاضر تلاش کرده است دو گونه از این معرفت را در اختیار پژوهشگران قرار دهد؛ از سویی به انواع روابط بپردازد و از سوی دیگر این حوزه معرفتی را با نگاهی متاخر از نگاه پیشین مورد واکاوی قرار دهد. در محور اول ضمن تصویر دو نقش تعارضی و تعاضدی، سه نوع رابطۀ تعاضدی کلان  (روشی، گزاره ای و مبدائی) بر اساس مؤلفه ها و عناصر علم ارائه شد که در درون خود گونه هایی از روابط را جای داده اند که اقسام سه گانۀ رابطه زیر از این دست می باشد: الف) تولیدی و مصرفی؛ ب) دیالوگی؛ ج) انسجامی، تصحیحی و تعمیقی در ترابط گزاره ای. در محور دوم با امعان نظر در این حوزه معرفتی، اموری مانند اهمیت و ضرورت پژوهش، پرسش های اصلی و فرعی،  قلمرو، پیشینه و جایگاه و درنهایت ساختار منطقی در راستای انجام طرح های پژوهشی ارائه شد و تأسیس رشته ای با عنوان «فلسفه علم کلام» پیشنهاد گردید.
۱۸۴۰.

ادراکات اعتباری؛ گامی در جهت حل نزاع معرفتی کلیفورد و جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراکات اعتباری قرینه ناکافی صدق اقتضائات عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۲۶۵
کلیفورد، فیلسوف عقل گرای حداکثری، باور بدون قرینه ی کافی را ناموجه و اعتقاد به آن را خطای معرفتی و اخلاقی بشمار می آورد. جیمز در نزاعی بنیادین با کلیفورد و با فروکاستن معانی صدق و حقیقت به کارآمدی و سودمندی، بر آن است که قطعی ترین قرینه را می توان در آثار به جای مانده از باور یافت. علامه طباطبایی همدلانه با جیمز و در جهت حفظ مصالح عملی، ادراکات اعتباری عملی را معرفی می کند؛ اما در مخالفت با جیمز و هم رأی با کلیفورد، برای آن ها ارزش صدق و حکایتگری قائل نیست. مقاله حاضر  با توسع در مفهوم اعتباری به «تلقی به قبول کردن» به گونه ای که آثار متوقع از باور برآن مترتب گردد، درصدد است، با به کارگیری ادراکات اعتباری (معنای مطرح شده در مقاله) در معرفت نظری ضمن رهایی از موضع ناصحیح و سخت گیرانه  کلیفورد و بدون ارتکاب به خطای سهل گیرانه جیمز در فروکاهشی معنای صدق و حقیقت، نیازهای اساسی انسان را در حوزه ی عقل نظری و با اعتبار ادراکات ضروری مورد نیاز پاسخ در خور برای چالش معرفتی اخلاقی مذکور فراهم آورد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان