ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۳۶۶۱.

بررسی دیدگاه ملاصدرا درباره استمرار اشیاءِ درزمان در پرتو اکنون گرایی اولویّتی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: امتدادگرایی دوام گرایی اکنون گرایی اولوی تی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۶۵۸
در متافیزیک تحلیلی معاصر دو نظریّه رقیب در مسأله چگونگیِ استمرار اشیاء در زمان موجود است، دوام گرایی (endurantism) و امتدادگرایی (Perdurantism). براساس دوام گرایی اشیاء سه بعدی اند و از طریق حضور تام در هر لحظه از زمان موجودند و براساس امتدادگرایی اشیاء چهاربعدی اند و علاوه بر اجزاء مکانی، دارای اجزاء زمانی نیز هستند. اوّلی اکنون گرایی و دوّمی سرمدی گرایی درباب زمان را پیش فرض می گیرند. اکنون گرایی این ایده است که تنها «اکنون» و محتویات آن موجودند و گذشته/آینده واقعیت ندارند. براساسِ سرمدی گرایی تمامیِ مواضعِ زمان یعنی گذشته/اکنون/آینده به نحو مساوی موجود و واقعی هستند. از ترکیب نظریات زمان و استمرار چهار ترکیب بوجود می آیند: 1. امتدادگرایی/سرمدی گرایی، 2. دوام گرایی/سرمدی گرایی، 3. دوام گرایی/اکنون گرایی و، 4. امتدادگرایی/اکنون گرایی. دیدگاه صدرا درباره استمرارِ در زمان، با (1) و (4) شباهت دارد امّا، بدلیل ناسازگاریِ درونی(4) و ناسازگاری اش با (1)، دیدگاه صدرا این دو هم نیست و بلکه، ایده پنجمی می تواند باشد که می توان آن را امتدادگرایی/اکنون گرایی اولویّتی نام نهاد که بر اساس آن هویّات اکنون به صورت بنیادینِ درزمانی موجودند و گذشته/آینده موجودند امّا، بر اکنون مُبتَنی هستند.
۳۶۶۲.

بررسی ومقایسه دید گاه علامه طباطبائی ودکتر یدالله سحابی در مسئله خلقت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان تکامل فیکسیسم ترانسفورمیسم علامه طباطبایی یدالله سحابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۳ تعداد دانلود : ۸۲۰
مسئله خلقت وآفرینش نظام هستی به نحو عام وخلقت انسان به طریق خاص در ادیان وبه ویژه در ادیان ابراهیمی از جایگاه رفیع وبلندی بر خوردار است،زیراکه اعتقاد به آن به معنا ومفهوم قبول توحید در خالقیت پروردگار ونفی وانکار ازلی بودن عالم است.هنگامی که داروین نظریه«تکامل تدریجی» را مطرح کرد،برای برخی از متکلمان وشریعتمداران این تصور پدید آمد که قبول واعتقاد به این نظریه با ظواهر کتب مقدس در تعارض است،چه به باور آنها کتب مقدس مدافع «خلقت دفعی»است.بتدریج این نزاع به یکی از مسائل تعارض علم ودین افزوده شد،نخست متکلمان مسیحی،سپس متکلمن سایر ادیان با آن مخالفت نمودند.این مشاجره به غلط نمادی برای تقابل علم ودین گردید.اختلاف نظرعلامه طباطبائی ودکتر سحابی را نیز می توان در همین راستا تلقی کرد.در این مقاله ضمن بررسی دیدگاه این دو متفکر -که یکی از موضع کلامی ودیگری از جایگاه علم تجربی به مسئله خلقت انسان پرداخته است- با روش تحلیلی در مقام مقایسه وداوری برآمده ووجوه اشتراک وافتراق دیگاه آنها را بیان کرده ایم؛نوآوری این مقاله و مزیت آن بر نوشته های دیگر در این زمینه نیز همین است.نویسندگان بر این باورند که اختلاف درکیفیت خلقت انسان که به نحو تدریجی ویا دفعی است،تأثیری منفی دراعتقاد مؤمنان به خدا ندارد،زیرا آنچه برای یک خدا باور اهمیت دارد،این است که باور داشته باشد ،خداخالق او و خالق جهان است وتدریجی ویا دفعی بودن خلقت مربوط به کیفیت خلقت است ونه اصل خلقت.
۳۶۶۳.

بررسی فاعل و قابل بودن ذات خداوند نسبت به صورت های علمی موجودات از دیدگاه ابن سینا با تأملی در قاعده وحدت جهت فعل و قبول در بسائط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم پیشین خداوند به موجودات لوازم خداوند وحدت فاعل و قابل ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۳۳۲
ابن سینا ذات خداوند را فاعل و قابل صورت های علمی موجودات دانسته و آن را از مصادیق وحدت جهت فعل و قبول در موجودات بسیط نسبت به لوازمشان برمی شمارد. در این مقاله، نخست قاعده وحدت جهت فعل و قبول را در بسائط توضیح داده ایم و سپس، با تطبیق آن بر تفسیرهای سه گانه نسبت ذات خداوند با صورت های علمی موجودات، نشان داده ایم که در هر یک از این تفسیرها معنایی خاص از فاعل و قابل بودن خداوند باید اراده شود. قبول صورت های علمی از ناحیه ذات در تفسیر شیخ اشراق به معنای قبول انفعالی، و در تفسیر ملاصدرا به معنای اتصاف، و در تفسیری دیگر به معنای عدم انفکاک از ذات تلقی شده است. وحدت فعل و قبول در هر یک از تفسیرهای سه گانه اشکالات و لوازمی دارد که به آنها اشاره شده است. تفسیر نخست مستلزم اجتماع دو جهت فعل و قبول در ذات است؛ تفسیر دوم تنها با وحدت و عینت صورت های علمی و ذات و اتحاد عقل و عاقل و معقول قابل توجیه است؛ و مطابق تفسیر سوم تعبیر از ذات به قابل صورت های علمی وجهی ندارد.
۳۶۶۴.

بخت، اتفاق و علیت عرضی در دیدگاه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخت اتفاق علت بالعرض غایتمندی فراوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۶۳۳
بخت، خود علت فاعلی است اما گویی به طریقی علتی غایی دارد. ارتباط تفسیر بخت و قلمرو عاملیت و تقابل رویداد های سودمندی که غایت آن ها غایب و نامعلوم است با رویداد های سودمندی که در آن ها غایت حاضر و معلوم است، ابزار ورود به تحلیل بخت در قلمرو عمل خواهند بود. ارسطو اتفاق را نحوه وقوع رویدادهایی می داند که غایتی خاص دارند و تحقق این غایت به سبب طبیعت یا در پی فکر نبوده است. او در متافیزیک نیز به این اشاره دارد که همچنانکه موجود را بالذات یا بالعرض می نامند ، علت نیز همین سان است. از آن جا که مولفه اصلی بخت، بی ربطی غایت با نتیجه است، لذا بخت علت بالعرض است برای واقعه ای که علی القاعده از روی انتخاب مبتنی بر فکر و برای مقصودی روی می دهد. استدلال ارسطو بر تقدم علیت بالذات غایی و متعاقبا عدم امکان علیت اتفاقی بالعرض مستقل از آن، هسته اصلی روایت وی از بخت را تشکیل می دهد. بررسی رابطه بخت و فراوانی وقوع یک رویداد، تردیدهای بسیاری در هم مصداقی ندرت وقوع رویداد با اتفاقی بودن آن، می افکند. بنابراین برای تحلیل بخت، فهم نسبت میان تحلیل بر مبنای طبقه بندی سه گانه ارسطو از رویدادها به صورت ضروری یا دائمی، اکثری و اتفاقی (تحلیل فراوانی) و تحلیل بر اساس تحقق علیت غایی با التفات به تضاد میان علیت ذاتی و عرضی، لازم است.
۳۶۶۵.

بهره مندی در فلسفه توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره مندی توماس آکوئیناس وجود ماهیت تمثیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۶ تعداد دانلود : ۶۰۲
یکی از مفاهیم کلیدی که در متافیزیک توماس نقش اساسی دارد، مفهوم بهره مندی است، که بر اساس آن، بین خالق و مخلوق ارتباط برقرار می کند. بهره مندی پیشینه ای در فلسفه افلاطون و بوئثیوس دارد و در عبارات توماس عبارت است از چیزی که به نحوی جزئی، آنچه را که به دیگری به نحو کامل تعلق دارد، دریافت می کند. از آنجا که متافیزیک وی براساس توجه خاص به «وجود» بنا شده است و وجود نیز هم به خالق و هم به مخلوق نسبت داده می شود و موجودات از وجود برخوردار هستند، بنابراین باید نوع ارتباط بین خالق و مخلوق مورد مطالعه قرار گیرد و معلوم گردد هرکدام به چه نحو در وجود سهیم اند. همچنین در رابطه بین وجود و ماهیت، بهره مندی چه نقشی دارد. این مقاله در نظر دارد با مطالعه آثار توماس آکوئیناس و شارحین و محقیقن به شیوه تحلیلی و پژوهشی مسأله بهره مندی را بررسی نماید تا منظور از بهره مندی، انواع بهره مندی و موارد استعمال مفهوم بهره مندی در فلسفه توماس مشخص گردد. وی سه نوع بهره مندی را تشخیص می دهد که تنهایکی از آنها قابل استناد به خدا و موجودات است. وی با نظریه بهره مندی رابطه خالق و مخلوق، رابطه ماهیت و وجود، رابطه کثیر با واحد را توجیه می کند.
۳۶۶۶.

علم و تکنولوژی در پساپدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پسا-پدیدارشناسی پدیدارشناسی علم و ابزار واقع گرایی ابزاری سنت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۶۰
پسا-پدیدارشناسی را می توان نسخۀ پراگماتیستی سنت پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر دانست. اندیشمندان این جریان سعی خود را در جهت تطبیق روش پدیدارشناسی در قلمرو مطالعات انضمامی علم و تکنولوژی متمرکز ساخته اند تا تصویری از نحوۀ درآمیختگی انسان و جهان با علم و تکنولوژی را به نمایش گذارند. درین مسیر، نقش تکنولوژی به مثابه مصنوعات و ابزارها در شکل گیری چارچوب معرفتی انسان معاصر در قالب علم تجربی، مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین تقوّم علم پسا-گالیله ای به مصنوعات تکنیکی و نیز تأمین واقعگرایی آن از رهگذر حضور ابزار در متن کنش آزمایشگاهی از موضوعات مطرح شده در پساپدیدارشناسی است. از آنجا که پسا-پدیدارشناسی در عین استفاده از فلسفه ورزی متقدم و متأخر هایدگر درباب نسبت علم و تکنولوژی، نقد عمل گرایانۀ رویکرد متأخر وی را نیز هدف قرار داده، باید پرسید که تا چه میزان این چرخش عمل گرایانه ظرفیت حل معضلات نظری و رفع مشکلات عملی علم و تکنولوژی در جهان معاصر را داراست
۳۶۶۷.

بررسی تطبیقی پیوند فضیلت، معرفت و خیر در اندیشه ی افلاطون و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فضیلت حکمت معرفت خیر سعادت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۵۳۳
رابطه ی فضیلت، معرفت و خیر با یکدیگر یکی از محورهای اساسی در فلسفه ی اخلاق محسوب می گردد و نوع نگاه به این رابطه طبیعتا پیامد هایی در رابطه با اصالت علم یا اصالت عمل و یا دیدگاه سومی را به دنبال دارد.در این زمینه افلاطون- فیلسوف بزرگ یونان باستان- و ملاصدرا-اندیشمند بزرگ فلسفه ی اسلامی- هر دو در مسئله فضیلت نگاه منحصر به فردی دارند که مؤید ارتباط تنگاتنگ اخلاق، معرفت شناسی و هستی شناسی است.این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی- توصیفی، ضمن بررسی مبانی فلسفی افلاطون (از جمله نظریه ی ایده) و ملاصدرا (از جمله مراتب تشکیکی وجود و نیز نگاه ویژه به نفس و حرکت استکمالی آن)، تشابهات و تناظر آراء آن دو را بیان کند و تفاوت ها و افتراقات موجود در این زمینه را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد.با تشریح مسئله فضیلت و تحلیل ساختاری آراء و نیز توجه به مبانی فلسفی متفاوت آن دو اندیشمند، این همانیِ وجودی معرفت، فضیلت و خیر را می توان دریافت. یگانگی سه مقوله ی مذکور با تکیه بر محوریت معرفت، و احاطه ی مفهومی آن بر فضیلت و خیر می باشد؛آنچنانکه تحقق معرفت، به معنای حصول فضیلت و نیز پیدایش خیر است.
۳۶۶۸.

جایگاه انسانی زن از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زن ملاصدرا انسان شناسی حرکت جوهری ملاک برتری انسان ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸۲ تعداد دانلود : ۹۵۸
ملاصدرا چه نگاهی به زن دارد؟ هرچند تفسیر ماهیت زن و تبیین راز تفاوت های او با مرد به صورت مستقل مسئله ملاصدرا نبوده است اما می توان از خلال مبانی هستی شناسی و انسان شناسی او پاسخ به این پرسش را استنباط کرد. از منظر حکمت صدرایی انسان بودن در تفسیر مشهور مشایی، تمام حقیقت افراد انسان نیست و آنچه موجب تمییز انسان از سایر موجودات می شود نه نطق به معنای «ادراک کلیات» بلکه نطق به معنای «نفس ناطقه قدسیه» است. تمام حقیقت انسان ها در سایه حرکت جوهری اشتدادی این نفس ناطقه به سمت اعلی مراتب وجود تعین پیدا می کند به گونه ای که هر یک از زن و مرد تبدیل به واحد مستمری می شوند که از کمترین مراتب وجود تا مرز بی نهایت امکان حرکت دارند. ملاک برتری در این حرکت، بهره مندی از مراتب علم و عمل است. بر همین اساس تمایزات جنسی و جنسیتی به خودی خود، عامل برتری یکی از زن یا مرد بر دیگری نیست بلکه بهره مندی از مراتب متفاوت وجود، در سایه فعلیت مراتب علم و عمل است که مرتبه سعادت و کمال هر فرد از انسان را می نمایاند. در انتهای مقاله عبارتی چالش برانگیز از ملاصدرا در خصوص زن، و توجیهاتی که برای آن آورده شده است نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
۳۶۶۹.

واکاوی اصطلاح ولایت تکوینی در ادبیات معاصر شیعی (از نخستین کاربرد تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ولایت ولایت تکوینی ولایت تشریعی کلام شیعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۴۳۷
ولایت تکوینی، امری نوظهور در تاریخ کلام شیعه است که تحت تأثیر عوامل مختلف شکل گرفته و دست خوش تغییر و تطور مفهومی شده است. برای نیل به تصویری روشن از سیر شکل گیری و تطور این ایده در طول تاریخ، بازخوانی آموزه ولایت تکوینی و بررسی تاریخ شکل گیری و تحولات آن ضروری می نماید. با مراجعه و واکاوی متون معاصر، در می یابیم که اولین کاربرد این اصطلاح به قرن 13 باز می گردد و پس از آن شاهد رواج و گسترش این ایده در میان متفکرین معاصر شیعه هستیم. از آراء و نظریات موجود می توان نوعی نگاه طیفی به اندیشه ولایت تکوینی را یافت. در این نگاه، یک سر طیف افرادی هستند که اندیشه ولایت تکوینی را به «معنای کامل و جامع» آن پذیرفته اند (رویکرد حداکثری به ولایت تکوینی) و در سر دیگر طیف افرادی هستند که به «انکار» ولایت تکوینی می پردازند (رویکرد انکاری) و اما در این بین افراد زیادی هستند که ولایت تکوینی را با «حدود مشخص و با قیود خاصی» می پذیرند (رویکرد میانه به ولایت تکوینی) قدر مشترک همه تعاریف ولایت تکوینی بین منکرین و مویدین آن، البته با چشم پوشی از وسعت دایره این قدرت و نیز چشم پوشی از وجود اراده اصیل نزد صاحب ولایت و یا واسطه بودن وی برای اراده الهی، قدرت تکوینی بر تصرف است. اختلافات حول این مفهوم نیز به دلایلی چون، عدم وجود مفهوم شناسی دقیق از این واژه؛ نا مشخص بودن حدود تعریفی که از ولایت تکوینی ارائه می دهند و نامشخص بودن این مسئله که آیا اثبات امکان ولایت تکوینی دلیلی بر ثبوت آن می تواند باشد یا خیر؛ باز می گردد.
۳۶۷۰.

نوخاستگی نفس و بدن (مغز/ ذهن) از دیدگاه ملاصدرا و مایکل گزنیگا، بنیان گذار علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوخاستگی تعامل ذهن و بدن ملاصدرا گزنیگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۷۴۱
انسان همواره در طول تاریخ زوایای وجودی خود را از ابعاد و طرق مختلف بررسی و کاوش کرده است. مسئله تعامل نفس و بدن از جمله مسائلی است که با پیشرفت علوم مختلفی چون علوم شناختی از حوزه فلسفه وارد علوم تجربی شده است. ملاصدرا این موضوع را به صورت ابتکاری با طرح مسئله حدوث جسمانی نفس بر مبنای اصول تشکیک وجود و حرکت جوهری پاسخ داده است. مایکل گزنیگا نیز به عنوان متخصص علوم اعصاب شناختی (Cognitive neuroscience) در صدد است با مطالعه مغز و ساختار آن در قالب دیدگاه نوخاسته گرایی به سؤال چگونگی تعامل مغز/ ذهن پاسخ دهد. در این نوشتار ابتدا دیدگاه نوخاسته گرایی بیان شده سپس سعی شده خوانشی از دیدگاه ملاصدرا در قالب نظریه نوخاسته گرایی ارائه شود و با دیدگاه نوخاسته گرایانه گزنیگا مقایسه گردد و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل به ارزیابی دیدگاه آنان می پردازد.
۳۶۷۱.

پژوهشی پیرامون هنر از حیث اعتباری بودن براساس نظریه اعتباریات علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات علامه سیدمحمدحسین طباطبایی هنر هنرمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۲ تعداد دانلود : ۵۸۹
در مقاله حاضر نشان داده شده که اگر احکام «شیء الف اثر هنری است.» و «صاحب اثر/ زید هنرمند است.» احکامی اعتباری و مفاهیم «هنر» و «هنرمند» نیز مفاهیم و معانی اعتباری دانسته شوند، به چه نتایجی می توان رسید. تبیین مبانی معرفت شناسانه هنر، رابطه هنر با حقیقت، هنر به مثابه وسیله رساندن آدمی به کمال حقیقی، ارتباط هنر با زندگی فردی و اجتماعی، هنر به عنوان اعتباری قراردادی و این که نمی توان از مفهوم هنر تعریف به حدتام ارائه داد از مهمترین نتایج این نوشتار است. همچنین تقسیم اعتباریات به اعتباریات قراردادی و غیر قراردادی از نوآوری های این مقاله است.
۳۶۷۲.

مبانی معرفت شناختی عشق ازدیدگاه افلاطون و مولوی با تکیه بر محاورات ضیافت، فایدروس، ثئای تتوس و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون مولوی عشق معرفت دیالکتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۷۵۶
عشق از مباحث مشترک میان عرفان و فلسفه است. طبق دیدگاه افلاطون و ملاحظات عاشقانه مولوی ، عشق به عنوان یک منبع عقل االهی، مدرِک کل شمرده می شود. در مقاله پیش رو به شباهت های این دو دیدگاه فلسفی و عرفانی در باب عشق می پردازیم. درتبارشناسی اندیشه و تجربه زیسته مولوی در ساحت عشق و نوع  فهم کلی حاکم بر صورت بندی او از مفاهیم عاشقانه، نقب به بنیاد تاریخی، فلسفی  این نوع نگرش، ضروری می نماید. در این مسیر، سایه اندیشه افلاطونی به عنوان خاستگاه و مرجعیت ارزش گذار فضیلت محور در عرصه عشق، مطرح می شود. در این رویکرد تطبیقی فلسفه و عرفان در پدیده عشق، جهت تعیین نقش معرفت حسی، عقلی و شهودی، با روش دیالکتیک افلاطون مواجه هستیم که در نُه محاوره مختلف از جمله فایدروس، ضیافت، جمهوری و ثئای تتوس  بدان پرداخته است. با تکیه براین مباحث، ما درآثار مولوی به ویژه دیوان شمس، ضمن طرحواره هایی در غزل،  با لایه های برهانی معرفت شناسانه ای روبرو می شویم که با نگاه افلاطون در باب معرفت و عشق هم پوشانی دارد و نشانگر تأثیر پذیری مولوی از نوع نگرش هستی شناسانه و فضیلت محور افلاطون است.
۳۶۷۳.

واژه های برساخته از ریشه ی «میم μιμ-» در متون پیشاافلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر واژه های برساخته از ریشه ی «میم» میمسیس تقلید اجرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۹ تعداد دانلود : ۴۵۷
میمسیس از کلیدی ترین و بحث برانگیزترین واژه ها در حوزه ی هنر است. افلاطون و ارسطو که در زمره ی نخستین نظریه پردازان در باب هنرند، هر یک بر اساس جهان بینی و دغدغه ی فلسفی خویش تعبیری خاص از میمسیس را برگزیدند؛ و این اختلاف نگاه یکی از عوامل مهم در تعیین جایگاه ارزشی هنر در طول تاریخ زیبایی شناسی شد. این مقاله می کوشد ابتدا با ارایه شرحی از خاستگاه اصطلاح میمسیس و تأمل در مشتقات آن در برخی از متون یونانی، تصویری نسبتاً جامع از این مفهوم به ویژه در آراء و آثار پیشاافلاطونی ترسیم کند، تا شاید سرچشمه ی دو رویکرد متفاوت افلاطون و ارسطو را در قبال هنر نشان دهد. نتایج بررسی های پژوهش حاضر نشان می دهد که واژه های برساخته از ریشه ی «میم » در متون پیش از افلاطون دلالت بر «اجرای نقش» داشته اند. خاستگاه اصلی چنین معنایی را از حرکات و رفتار انسانی یا حیوانی استنتاج کرده اند؛ در این میان، مراد از حرکات، به ویژه رقص بوده و، سپس، این معنا به گستره های دیگر هنر تسری یافت. وجه اشتراک معنایی همه ی مشتقات این ریشه، همانا ایده ی «مطابقت» یا «برابری» است. به سخنی، کردار، یا افعال و اجراهایی که این واژه ها بر آنها دلالت می کنند، برابر یا معادلی در جهان عینی را به عنوان الگوی تقلید اختیار کرده اند. اما چنین مطابقتی تنها نسخه برداری محض نبوده و گاه الگوی مفروض فاقد موجودیتی عینی است.
۳۶۷۴.

ساحت های اخلاق در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر رویکرد حکومت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق اخلاق دینمدار تحدید قدرت زمامداری قانون اساسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۸ تعداد دانلود : ۶۶۲
جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نظریه ای دینی شکل گرفت و قانون اساسی آن نیز بر پایه های مفاهیمی دینی مانند توحید، عدالت، امامت و معاد تدوین شد. از سوی دیگر قانون اساسی بستر تنظیم نهادهای بنیادین و ارزش های اولین و تضمین کننده آزادی های شهروندان است. هرچند در نگاه اول قانون اساسی سندی حقوقی محسوب می شود و دارای کارکردهایی از جنس هنجارهای قانونی است، شاهد حضور و بروز آموزه های اخلاقی (که اغلب از جنس آموزه های اخلاقی در دین هستند) در این سند برتر هستیم. این آموزه ها هم به عنوان شروطی برای زمامداران تلقی و هم تحدیدی بر صلاحیت آنان محسوب می شود و هم معیاری برای ارزیابی زمامداری. در این مقاله برآنیم تا با رویکردی اخلاقی، هم به اصل فلسفه وجودی قانون اساسی و هم به اصول مندرج در آن نگاهی بیفکنیم و نشان دهیم که آموزه های اخلاقی هم به طور صریح و هم غیرصریح در قانون اساسی جاری بوده و به عنوان پشتوانه ای در درون آن ساری است و حتی می توان تفسیری اخلاقی از نهادهایی مانند قانون اساسی و تفکیک قوا بیان کرد.
۳۶۷۵.

نجات قاعده ملازمه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاعده ملازمه احکام عقلی / عقلانی احکام شرع عقلانیت عقل آلوده / شیطانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۳ تعداد دانلود : ۷۱۹
در این مقاله تلاش می کنم ربط و نسبتی که قاعده   ملازمه میان عقل و شرع برقرار می کند را تحلیل کنم. برای این هدف ، سه سؤال محوری طرح و به ترتیب تحلیل می شود: نخست ، آیا «هر آن چه عقل بدان حکم کند ، شرع نیز بدان حکم می کند»؟ دوم ، چنانچه در موضوعی حکم شرع و حکم عقل متغایر یا متعارض از آب در آیند، چه باید کرد؟ سوم ، چگونه تشخیص یا تمییز بدهیم که احکام صادرشده عقلِ مورد بحث، آلوده / نفسانی / شیطانی است؟ برخی از نتایج مقاله عبارت اند از: 1) از آنجا که عقل های ما بدون استثناء همگی دسترس ناپذیرند، ناگزیریم برای تمییز چگونگی عقل ها ، همواره به ارزیابی احکام صادرشده عقل ها بپردازیم؛ 2). این که برای عقل اوصافی پسندیده یا نکوهیده در نظر بگیریم و تصور کنیم با این کار تکلیف تمام احکام صادرشده همه عقل های عالَم را برای همیشه تعیین کرده ایم، شیوه بی حاصلی است و به نتایجی هم منتهی نمی شود؛ 3)  برای نجات قاعده   ملازمه از معضله اش هیچ اقدام یکپارچه و خلل ناپذیری بدون نفی استقلال عقل نمی توانیم، صورت بخشیم.
۳۶۷۶.

Aristotle's Rationalism :A Reply to Barnes(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Aristotle Rationalism intuition nous Posterior Analytics. Barnes

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۴۰۸
Aristotle is more concerned with sensory perception and experience than philosophers before him, treating it as a kind of knowledge. It seems that the role he assigns to senses in knowledge acquisition does not qualify him as an Empiricist, although it does for some commentators. Now we should see if there is sufficient ground for the attribution of Rationalism to him. Now can we attribute Rationalism to him? And if yes, then in what sense and to what extent is he a Rationalist? To answer the question, I begin by considering components of Rationalism (and those of Empiricism, for that matter), that is, innate ideas and intuition, and then discuss Aristotle’s position regarding these components given his various works, particularly the last chapter of his Posterior Analytics and with the focus on nous. Since there have been different interpretations of this chapter of Posterior Analytics, I deal with exegeses by commentators such as Jonathan Barnes and their claims as they concern my claim in this paper.
۳۶۷۷.

درباره تاریخ مشهور مسئله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود ابن سینا سهروردی میرداماد صدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۲ تعداد دانلود : ۵۳۱
در میان معاصران، روایت تاریخی مشهوری برای مسئله اصالت وجود مفروض دانسته شده است که طبق آن نقش های اصلی از آنِ ابن سینا، سهروردی و صدرا است و میرداماد نقش مکمل روایت را به عهده دارد: ابن سینا، در تقابل با متکلمان اشعری، قائل به زیادت وجود بر ماهیت در ذهن می شود؛ سهروردی این تمایز را در خارج انکار می کند؛ میرداماد این مسئله را به شکل مسئله دَوَران اصالت میان وجود و ماهیت تنظیم می کند؛ و در نهایت، صدرا نظریه اصالت وجود را پدید می آورد. استدلال خواهد شد که این روایت تاریخی در همه بخش هایش دچار نقص ها و اشتباهات تاریخی است. اولاً به لحاظ تاریخی محل نزاع بوده و هست که آیا ابن سینا مدعی زیادت وجود و ماهیت در ذهن بوده است یا در خارج. ثانیاً، نزاع تاریخی بر سر زیادت خارجی یا ذهنی وجود در میان شارحان و مفسران ابن سینا دامنه وسیعی داشته است. ثالثاً، سهروردی تنها یکی از فیلسوفانی است که در این نزاع وارد شده و علیه تابعان مشائیان استدلال کرده است. رابعاً، تنها متنی که بر اساس آن طرح مسئله اصالت وجود به میرداماد منسوب شده است، منحول است؛ و خامساً، میرداماد و صدرا در همین نزاع کهن وارد شده و  بر سر حل آن اختلاف نظر داشته اند.
۳۶۷۸.

بررسی نقش نظام مفاهیم سهروردی در مسئله ارتباط میان ذات و صفات نورالانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی ذات صفات عینیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۳۵۹
این نوشتار به دنبال بررسی جایگاه و نقش نظام مفاهیم سهروردی، یعنی تقسیمات معقول اولی و ثانی در باب مسئله ارتباط ذات و صفات نورالانوار است تا از این رهگذر، دیدگاه فلسفی وی را بر اساس شالوده و محکمات تفکرش تبیین نماید. عبارات سهروردی در این باره به صورت های مختلفی بیان و تفسیر شده، برخی دالّ بر اثبات عینیت ذات با صفات نورالانوار و برخی دیگر منکر آن است. عدم تفکیک مفاهیم و معقولات ثانی منطقی و فلسفی در فلسفه سهروردی و معیارهایی که در مورد اعتبار مفاهیم ارائه می کند، اعتقاد به عینیت ذات و صفات نورالانوار را با خدشه ای جدی مواجه می سازد.
۳۶۷۹.

مبانی زیبایی شناسی از منظر علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی نبوغ حیات معقول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۸ تعداد دانلود : ۹۷۲
علامه جعفری فیلسوف شهیر معاصر اسلامی است که نظراتش در باب زیبایی و هنر نسبت به سایر فلاسفه معاصر اسلامی با زیبایی شناسی معاصر تشابهات بیشتری دارد. نظرات علامه به دو جهت متمایل به زیبایی شناسی در غرب است؛ اول به جهت توجه به قطب ذهنی سوبژه در زیبایی شناسی و دوم انحصار هنر در هنرهای زیبا. علامه در نحوه و معیار داوری استحسانی از نحوه تعقل کلیات در حکمت متعالیه بهره گرفته است؛ اما به نظر می رسد این معیار صرفاً برای زیبایی های معقول کارآمد باشد و ازاین رو در این تحقیق معیار داوری مطمح نظر علامه در زیبایی های صوری، خیالی و فوق عقلی بر اساس مبانی حکمت متعالیه و به خصوص آرای امام خمینیw محک زده شده است. از دیگر مباحث این تحقیق، اقسام هنر از دیدگاه علامه است که از مسائل نو در زیبایی شناسی اسلامی است که چه بسا سابقه آن را میان فیلسوفان و محققان اسلامی ماقبل نمی توان یافت.
۳۶۸۰.

فرجام نفوس ناقصه از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی معاد نفوس ناقصه معاد کودکان معاد دیوانگان معاد ابلهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۵۹۶
آراء فارابی در باب معاد و سرنوشت نفوس انسانی پس از مرگ جزء ساختارشکنانه ترین دیدگاه ها در میان فیلسوفان مسلمان است تا جایی که حتی برخی انکار اصل معاد نوع بشر را به او نسبت می دهند اما بررسی های ما در این مقاله نشان می دهد که فارابی منکر اصل معاد نبوده بلکه معاد نفوس ناقصه (یعنی نفوس کودکان، ابلهان و دیوانگان) را نفی می کند. هدف این مقاله بررسی دیدگاه فارابی در مورد سرنوشت نفوس ناقصه است. بحث در باب سرنوشت نفوس ناقصه معمولا از منظر علم کلام و نسبت آن با دو صفت عدل و حکمت الهی بررسی می شود. اما فارابی به این بحث صرفا از منظر فلسفی می پردازد و حتی در مورد آیات و روایاتی که به ظاهر دلالت بر معاد همگانی دارند،  موضع گیری و ورودی نمی کند. فارابی بنا بر مبانی انسان شناسی اش و نگاه خاصی که در مورد کیفیت و نحوه معاد دارد، به این نتیجه می رسد که نفوس ناقصه همچون سایر حیوانات پس از مرگ معدوم می شوند. در متن مقاله تصریحات و اشارات فارابی در این باب و مبانی انسان شناسی که وی را به این نظریه سوق می دهد مورد بررس قرار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان