سید احمد فاضلی

سید احمد فاضلی

مدرک تحصیلی: استادیار و مدیر گروه فلسفه اخلاق دانشکده الهیات دانشگاه قم

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۶ مورد از کل ۵۶ مورد.
۴۱.

الزامی بودن کمک به فقرا از منظر اخلاقی و اسلامی با توجه به بحران های زیست محیطی قرن اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: الزام بر کمک بحران افزایش جمعیت محیط زیست فایده گرایی اخلاقی اسلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
در بدو امر، «کمک کردن» به انسان ها، مخصوصاً به فقرا و گرسنگان، در نظر عموم امری بدیهی و مطلوب تلقی می شود. اما با نگاه دقیق تر به این موضوع، رفته رفته مسائل و پیچیدگی هایی به صحنه می آیند که پژوهشگران را در عرصه های مختلف، مجبور به مدّاقه بیشتر می کنند. یکی از آن موضوعات، مسئله افزایش جمعیت و تأثیر آن بر محیط زیست است. در این میان با توجه به اینکه عموماً فقیر ترین کشور ها از پرجمعیت ترین ها هستند، بار دیگر این سؤال مطرح می شود که با توجه به وضعیت فعلی کره زمین، آیا کمک کردن به آن ها و تضمین بقای تمام افراد در این کشور ها ضرورتی اخلاقی است (به این معنا که امداد آن ها مسئولیتی تخطی ناپذیر و به گردن فرد فرد انسان هاست)؟ ما در این مقاله، ضمن بررسی نظر مخالفان کمک، از دو منظر اخلاقی (با رویکردی فایده گرایانه) و اسلامی (با توجه به دیدگاه های اخلاقی اسلام و آراء فقهی شیعی) به این موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیدیم که اگرچه مسئله مطرح شده از مسائل مهم عصر ماست، اما امری که باید به آن توجه شود تغییر شیوه های پشتیبانی و استعانت است، نه پاک کردن صورت مسئله به معنای کمک نکردن به فقرا و رهاکردن آن ها در رنج و سختی.
۴۲.

فرایند تحقق برخی مؤلفه های مدرنیته در زمینه و زمانه رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسلمات کلیسا رنسانس انسان محوری اصالت عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۸۹
در نوشتار حاضر سعی بر این است که توضیح دهیم اگرچه رنسانس یک نوزایی و تحولی بود که مطلوب نظر کلیسا نبوده و نیست، اما مقدمات این تحول به صورت تدریجی دست کم از قرن سیزدهم میلادی در درون خود مجموعه کلیسا فراهم آمده است. در این میان مسلمات خود کلیسا از قبیل اعتقاد به تثلیث، عصمت پاپ، برداشت ارسطویی از دین، قرائت های گوناگون، که در رأس همه آن ها، ظهور مارتین لوتر، که منجر به تأسیس کلیسای پروتستان شد، ترجمه هایی که از فرهنگ اسلامی با محوریت ابن سینا و ابن رشد به زبان لاتین صورت گرفت و در خود مجموعه کلیسا نیز تدریس شد موردنظر است. پیامدهای این تحولات در قرون منتهی به رنسانس از قبیل انسان محوری، اصالت عقل، مناقشه در حقانیت کلیسا و سکولاریسم، دقیقاً در مقابل جهان بینی قرون وسطایی قرار می گیرند. آنچه در رنسانس در تقابل با سنت فلسفی_اسکولاستیکی قرار گرفت در خود الهی دانان و فلاسفه قرون وسطایی کاشته و پروریده شد و در رنسانس، در زمینه های مختلف که بعد فلسفی اش را در این نوشتار برجسته کرده ایم، به ثمر نشست. بسترسازی طبیعت گرایی در الهیات توسط کلیسای کاتولیک تنها یک نمونه از این موارد است. سایر موارد را سعی کرده ایم در مقاله حاضر به اختصار توضیح دهیم. در آخر ریشه برخی مؤلفه های مدرنیته را باید در خود همان مجموعه کاملاً درهم تنیده الهیاتی فلسفی در سنت مدرسی جست وجو نمود.
۴۳.

برساخت گرایی رالزی و لوازمl مترتب بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان رالز معرفت شناسی اخلاق عقلانیت معقولیت عینیت برساخت گرایی شهودگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
باتکیه بَر دوگانه یِ «عقلانیّت» و «معقولیّت» استدلال شده که رالز به دنبالِ باورهایِ اخلاقیِ عینی است؛ عینیّتی که رالز به دنبالِ آن است، عینیّتِ برساختی است. در فرایندِ برساختِ باورهایِ عینیْ باورهایِ عقلانی به باورهایِ معقول تبدیل می شوند. باورهایِ معقول باورهایی هستند که نسبت به آن ها توجیهِ عمومی پدید آمده است؛ برایِ دست یابی به توجیهِ عمومی، توجیه هایِ عقلانیِ فردی، به اشتراک گذاشته می شوند تا توسطِ داورانِ شایسته، نسبت به آن ها توافقِ عمومی پدید آید. داورانِ شایستهْ به میزانی از عقلانیّت آراسته اند که می توانند فهمی اطمینان آور از باورهایِ دیگران به دست آورند و دلایلِ لَه و علیهِ یک تصمیم را می شناسند. این افراد در موقعیتی قرار می گیرند که از تبعاتِ احتمالیِ تصمیم هایِ خود ناآگاه باشند تا از سوگیری هایِ معرفتی و تعصّبات پیراسته شوند. تفسیرِ برگزیده یِ ما، بدیلِ تفسیرِ شهودگروانه است که داوری هایِ اخلاقیِ عینی را بی واسطه برآمده از شهودهایِ اخلاقی می داند. برایِ نقدِ تفسیرِ شهودگروانه، افزون بَر اِقامه یِ استدلال به نفعِ برساخت گرایی، نقدهایِ رالز به شهودگرایی صورت بندی شده است تا جانبِ برساخت گراییْ تقویت شود. برایِ استدلال به سودِ برساخت گرایی، نظم و ترتّبِ منطقی بینِ مفاهیمِ تخصصیِ رالز برقرار شده است؛ به گونه ای که ازدلِ یک مفهوم، مفهومِ دیگر سربَرمی آورد و این سیر ادامه پیدا می کند تا به باورهایِ عینیِ برساختی دست پیدا کنیم؛ این عینیّتْ توسّطِ داورانِ شایسته به دست آمده است و ازاین جَهَت «عینیّتِ مدنی» نامیده شده است و بدیلِ «عینیّتِ فردی» است که شهودگرایان به آن باور دارند.
۴۴.

بازخوانی مفاهیم عدالت و اعتدال در فلسفه صدر المتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعتدال عدالت استهلاک جمعیت وحدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۳
اعتدال از مفاهیم محوری اخلاق است که پیشینه تفکر فلسفی در مورد آن به سقراط و افلاطون و ارسطو می رسد و فیلسوفان اسلامی در همان سنت ارسطویی یا فراتر از آن به بحث در این باره پرداخته اند و به دقایقی از این بحث دست یافته اند. ملاصدرا در زمینه عدالت و حد وسط و اعتدال قوای نفس انسان، نظریاتی مهم ارائه داده است. می توان این مراحل را برای آن برشمرد: 1. دیدگاه ارسطویی؛ 2. دیدگاهی که عنصری جدید و سلبی در عدالت را مطرح می کند؛ 3. دیدگاه نهایی با عنصری جدید و ایجابی را که در مقایسه با مراتب دیگر جنبه اصالی دارد، برای اعتدال و عدالت معرفی می کند که همان توحید است. هدف این نوشتار بازخوانی تحلیلیِ نظریه اعتدال و عدالت از منظر ملاصدراست که با توصیف و تحلیل مراحل یادشده، روشن می شود آنها غیرقابل جمع نبوده، بلکه مراحل طولیِ مختلف یک نظریه واحد است که متناظر با نوعی تدرّج در نظریات ناظر به اصلِ وجود طراحی شده است.
۴۵.

تبیین مفهوم احترامِ کانتی با توجه به مفهومِ صدا، نگاه و خیرگی در لکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احترام قانون اخلاقی نگاه صدا سوپرایگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
فیلسوفان همواره به دنبال نسبت انگیزه عمل با الزام اخلاقی بوده اند. به این منظور کانت احساس خاص احترام را مطرح می کند و تفسیری از آن ارائه می دهد که احترام مترادف با اخلاقمندی تعریف شود، درعینِ حال که این احساس از جنس سایر احساسات و، درنتیجه، تجربی نیست، بلکه با مفهوم اضطراب در عدمِ مشابهت با احساس تجربی نزد لکان شباهت دارد.احساس احترام زمانی ظاهر می شود که سوژه خود را در نزدیکی ابژه (قانون اخلاقی) می یابد. به علاوه، کانت در تبیین این مفهوم و ابژه قانون اخلاقی از تعابیری چون صدا و نگاه استفاده می کند که دارای سویه پاتولوژیک (وابسته به احساس) است. صدا و نگاه از یک سو عامل اخلاقی را متوجه قانون اخلاقی می کنند و ازسویِ دیگر از نامعقولی و سلطه سوپرایگو بر قانون اخلاقی، با تفکیک صدای فربه از اظهارِ ناب، جلوگیری می کنند. نگاه سوژه به قانون اخلاقی و خیرگیِ قانون اخلاقی به سوژه نزدیک ترین تفسیر به احساس احترام است که تن هر خطاکاری را می لرزاند. این تفسیری سراسر پاتولوژیک از اخلاقمندی و احساسِ خاص احترام است.
۴۶.

تبیین رابطه تأویل و هستی در مکتب ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هستی تجلی تأویل بطون ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
«تأویل» در اصطلاح عرفانی یعنی: رجوع به اصل و مبدأ شیء. محققان الهی از دیرباز برای همه پدیدارها همچون نفس انسانی و الفاظ، اصل (بطون و ذات) و مراتب متعدد و مدارج اعلای وجودی قائل بوده اند. در مکتب عرفانی ابن عربی، همه هستی دارای نطق و تکلم و مظاهر یک حقیقت وجودی به شمار می آیند و بینونیت حقیقی بین آنها نیست و همه تأویل پذیرند. چون بطون اشیا، الفاظ و انسان با یکدیگر مسانخت وجودی دارند، بلکه طبق قاعده «کل شیء فیه کل شیء»، همه موجودات و حتی عوالم غیرمتناظر و هم عرض نیز با هم مرتبطند؛ با کشف حقیقت هریک از آنها، تأویلی رخ می دهد که بقیه نیز (به صورت نسبی) کشف می شوند. این موضوع نوعی تأویل عرفانی است که در مکاتب غربی و اسلامی کمتر مدنظر قرار گرفته است. تبیین این تأویل و مبانی آن در این تحقیق پی جویی می شود. این مقاله همچنین رابطه هستی و تأویل در دو قوس نزولی و صعودی را بررسی می کند؛ به این معنی که در عملیات تأویل، باید فرایند معکوس قوس نزول (تنزل و بروز هستی) را در قالب اسماء وجودی تا مرحله وجود لفظی طی کرد و با پیرایش قیود موجودات، به همه بطونِ متداخل (طولی)، حتی متوازی (عرضی) رسید. یکی از نتایج این مقاله پذیرش خلاقیت و تکثر تأویل ها و خوانش ها از حقیقت است؛ اما در عین حال، هر نشئه دارای اصل های ثابتی است که بطون به آنها ارجاع می شوند که در نتیجه، نباید احکام هر سطح از معانی را به مرتبه دیگر داد.
۴۷.

در دفاع از عقلانیت نظریه ناظر آرمانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ناظر آرمانی رودریک فرث زبان شناسی اخلاق معرفت شناسی اخلاق مطلق گرایی اخلاقی شهودات عقلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۹
نظریه ناظر آرمانی نظریه ای است که تبیینی گرایشی از امور اخلاقی دارد. طبق تقریر های مختلف این نظریه برای تحلیل معنای قضایای اخلاقی، کسب معرفت اخلاقی و تبیین هستی شناختی اوصاف اخلاقی می توان به گرایش های ناظر آرمانی رجوع کرد. رودریک فرث شاخص ترین صورت بندی از این نظریه را ارائه داده است. او تقریری معناشناسانه از نظریه ناظر آرمانی ارائه می دهد و معتقد است عمده تلاش های فیلسوفان در باب تحلیل معنای خوبی با اشکال اساسی روبه رو است. فرث راه حل را رجوع به این نظریه مطلق گرای گرایشی می بیند. وی با برشمردن مؤلفه های محوری این نظریه و خصوصیات ناظر آرمانی می-کوشد راهکاری شهودی برای تحلیل معنای گزاره های اخلاقی فراهم کند. ویژگی هایی که فرث در مقاله خود به ناظر آرمانی نسبت می دهد متناسب با کارکرد معناشناسانه ای است که برای آن در نظر دارد. مؤلفه های اصلی و نیز خصوصیات ناظر آرمانی مورد نقد برخی فیلسوفان قرارگرفته است. در این مقاله ناظر آرمانی استعاره از عقل و گرایش های ناظر آرمانی همان گرایش های عقلانی در نظر گرفته شده است. بر مبنای همین پیش فرض با بررسی برخی نقدهای وارد شده به این نظریه کلیت تقریرهای معناشناسانه و معرفت شناسانه آن را عقلانی و قابل دفاع می یابیم. هرچند با اعمال برخی تغییرات در ویژگی های ناظر آرمانی می توان این نظریه را پذیرفتنی تر ساخت.
۴۸.

ارزیابیِ نقدهایِ ابنِ رشد بر روشِ متصوفه در الاهیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیاتِ متصوفه الهیاتِ ابنِ رشد روش شناسی در الهیات ابن رشد متصوفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۸۸
ابنِ رشد به هدفِ نقدِ روشی که «متصوّفه» در استنباط هایِ الاهیاتیِ خود برگزیده اند، دو ادعا به آنان نسبت می دهد: یک-متصوفه به روش هایِ نظری باور ندارند و، دو-به باورِ متصوفهْ معرفتْ تنها با پیراستنِ نفس از شهوت ، و القاء از جانبِ خداوند شکل می گیرد. او معتقد است، تنها دلیلِ صوفیان بر این دعاوی ظاهرِ آیاتی از قرآن است؛ امّا ظواهرِ آیاتِ یادشده برایِ اثباتِ مقصودشان بسنده نیست. یک روش برایِ آن که موجّه و مقبول افتد، باید هم زمان سه مؤلّفه یِ «عمومیّت»، «سازگاری با ظواهرِ قرآن»، و «سازگاری با چارچوبِ منطقِ ارسطویی» را برآورد. ازنظرِ اوْ روشِ «متصوّفه» هیچ یک از سه مؤلّفه یِ گفته شده را ندارد. ما فهمِ ابنِ رشد از متصوفه را مفروض می گیریم و در درستیِ آن چون وچرا نمی کنیم و؛ سپس استدلال می آوریم که: (1) می توان از مُدّعایِ نسبت داده شده به صوفیان، صورت بندیِ منطقی و نظری ارائه داد؛ صورت بندی ای که حتا با پیش فرض هایِ روش شناختیِ ابنِ رشد سازگار باشد. (2) ظواهرِ آیاتِ موردِنزاع، به یک سان می تواند هم مُدعایِ صوفیان را اثبات نماید و هم مُدعایِ ابنِ رشد را. (3) ابنِ رشد در ظهوریابیِ خود از آیاتِ قرآن به شکاکیّتِ معناشناختی دچار می شود، ازاین رو نمی تواند ازپسِ تبیینِ هیچ آیه ای برآید. (4) ابنِ رشد در معناشناسیِ خود، تأویل براساسِ مبانیِ فلسفه یِ ارسطویی را برگزیده است؛ این نحوه تأویل کردن نه عمومیّت دارد و نه با ظواهرِ قرآن سازگار است؛ ازاین رو ایرادی که ابنِ رشد به متصوفه وارد می کند، خودشکن است. (5) ابنِ رشد از یک سو حقِ تأویل را از متصوفه سلب می کند؛ اما خودْ فراوان با مفروضاتِ ارسطویی به تأویل مبادرت می ورزد. (6) ابنِ رشد بینِ «اطلاق» و «عمومیّت» خلط کرده است.
۴۹.

نقد لکان بر اخلاق کانتی از موضع سادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساد کانت میل لکان قانون اخلاقی امر پاتولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۸۲
از انتقادات رایج به نظریه اخلاقی کانت، توجه بیش از حد به عقل و مطلق بودگی آن در قانون اخلاقی است. به گونه ای که بی توجهی به سایر عناصر دخیل در حکم اخلاقی از جمله احساسات منجر به ناممکنی و ظهور سویه سادیستی مبانی اخلاقی کانت می شود و زمینه مناسبی برای بروز شر فراهم می آورد. مطابق این نگاه، شر ملازم با خیر تلقی می شود چرا که مراد از خیرِ اخلاقی عملِ مطابق با امر مطلق است فارغ از محتوای آن. همسو با ناممکنی امرمطلق، ساد مبانی اخلاقی کانت را جابه جا می کند و نام هر اراده مطلقی را با توجه به اصل عدم تناقض شر می انگارد. بنابراین می توان هر عمل شنیع اخلاقی را با توجه به گنجاندن در ماکسیم، مطابقِ قانون اخلاقی اراده کرد، بدون اینکه خللی به مبانی امر مطلق وارد شود. از نظر لکان وفاداری به میل، و ویژگی ارضا ناپذیری آن ملاک اخلاقمندی است که اگر اخلاق تهی از عناصر پاتولوژیک لحاظ شود تبدیل به ضد خود یعنی اخلاق سادی خواهد شد و اخلاقِ میل به جای آنکه از ابژه ای به ابژه دیگر حرکت کند در بستر ارضای سادی گرفتار خواهد آمد، در نتیجه در حرکت به سوی ورای لذت در غایی ترین آستانه واقعیت جا می ماند. کانت برای اجتناب از درافتادن در سویه سادیستی اخلاق خود از مفهوم خاص احترام به مثابه نماینده عنصر پاتولوژیک و رفع این شکاف برای اخلاق خود بهره می برد.
۵۰.

شرحی بر ایده های لکان درباره کانت و ساد با تمرکز بر رابطه قانون و میل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت ساد اخلاق قانون میل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
لکان در مقاله کانت با ساد و سمینار اخلاق روان کاوی این ایده را مطرح کرده است که اندیشه های ساد به ویژه در کتاب فلسفه در اتاق خواب نه تنها بسط دهنده و گسترش دهنده اندیشه های اخلاقی کانت در نقد عقل عملی است ، بلکه درواقع مکمل آن است. کانت در پی بنیان گذاری قانون اخلاقی نابی است که بر امیال پاتولوژیک یا بیمارگونه سوژه مهار بزند و، در نقطه مقابل او، ساد سر در پی میلی ناب دارد که از هر قانونی تخطی کند و آزاد باشد. لذا می توان ادعا کرد که ازنظرِ لکان کانت نماینده قانون و ساد نماینده میل است. اما نکته یا تز اصلی لکان این است که قانون برای وجودش به میل وابسته است و میل برای وجودش به قانون نیاز دارد. به عبارتِ دیگر، قانون و میل نوعی رابطه هم زیستانه و دوسویه دارند. رابطه ای که برسازنده یا قوام بخش حیات ذهنی سوژه انسانی است. این نوشتار با روشی توصیفی–تحلیلی در پی شرح و تبیین مواجهه یا «اتصالی» است که لکان میان این دو متفکر از چشم انداز رابطه قانون و میل برقرار کرده است.
۵۱.

تفسیر روان شناختی ارادۀ معطوف به قدرت در فلسفۀ نیچه: بررسی مبانی، پیامدها و نتایج آن برای اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده معطوف به قدرت تفسیر روان شناختی چشم انداز گرایی خودشکوفایی تأیید زندگی پیامدهای اخلاقی ابر انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۷
مفهوم «اراده معطوف به قدرت» در فلسفه نیچه جایگاهی محوری دارد، اما تفسیر آن همواره محل بحث وجدل بوده است. در میان تفاسیر گوناگون، تفسیر روان شناختی، استعاری و متافیزیکی هر یک دریچه ای متفاوت به سوی فهم این مفهوم پیچیده می گشایند. این مقاله با اذعان به عدم قطعیت کلی هرگونه تفسیری از ایده نیچه، بر آن است تا نشان دهد که در مجموع و به طور نسبی، تفسیر روان شناختی اراده معطوف به قدرت در مقایسه با سایر تفاسیر همخوانی بیشتری با فلسفه ورزی نیچه دارد. بر پایه این تفسیر، اراده معطوف به قدرت نه یک نیروی متافیزیکی و نه استعاره ای برای سلطه، بلکه گرایشی ذاتی در انسان برای خودشکوفایی، تأیید زندگی و غلبه بر محدودیت ها است. این تفسیر با ایده های نیچه در خصوص چشم انداز گرایی، نقد اخلاق سنتی و مفهوم ابر انسان همسو است. برخلاف تصور رایج، تفسیر روان شناختی اراده معطوف به قدرت نه تنها با جوهر اخلاق یعنی توجه به دیگری ناسازگار نیست بلکه از طریق تأکید بر مسئولیت فردی، تعالی جویی و خلق ارزش های نوین به تعمیق و تدقیق آن یاری می رساند. با وجود چالش هایی که در تفسیر ایده اراده معطوف به قدرت نیچه وجود دارد، تفسیر روان شناختی ایده مذکور دریچه ای متفاوت به سوی فهم دیدگاه های نیچه در خصوص اخلاق، انسان و معنای زندگی می گشاید. این تفسیر می تواند نشان دهد که فراخوان نیچه برای پرورش انسان هایی قوی، خلاق و مسئول که بر خویشتن خویش تسلط داشته باشند، نسبتی با سلطه بر دیگران ندارد و از این رو، ضرورت ظلم و خود کامگی علیه دیگران برای تحقق این آموزه یا به مثابه نتیجه ضروری آن عمیقاً مسئله برانگیز است.
۵۲.

مبنای زبان شناسی چهره در فلسفه اخلاق لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه دیگری چهره مبنای توجیه پیام های اخلاقی زبان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۵
ایمانوئل لویناس یکی از مهم ترین فیلسوفان عصر جدید به شمار می آید. اهمیت فلسفه او در اخلاق نمایان می شود. در فلسفه اخلاق لویناس، سوژه محوری از اولویت خارج می گردد و «دیگری» و «چهره» او در اولویت قرارمی گیرد، به نحوی که چهره دیگری بر پیام های اخلاقی دلالت می کند و سوژه با دریافت این پیام های اخلاقی، در خود احساس وظیفه می کند خود را در برابر دیگری پاسخ گو و مسئولیت پذیر بداند. اما پرسش این است که در فلسفه اخلاق لویناس مقصود از «چهره» در مواجهه با دیگری چیست؟ و وجه اخلاقی آن با چه مبنایی قابل توجیه است؟. در ساختارگرایی و نشانه شناسی فیلسوفانی هم چون فردینان دوسوسور، امورات بیرونی در عالم واقع، نشانه هستند و این نشانه ها در محدوده مفاهیم و مقولات ذهنی سوژه، معنا می گیرند. این معنا، در نهایت به موضوعات هستی شناسی تقلیل پیدا کند. اما فلسفه اخلاق لویناس نوعی ساختارشکنی و عصیان گری در مقابل ساختارگرایی و نشانه شناسی فیلسوفانی هم چون سوسور است. در فلسفه اخلاق لویناس، چهره دیگری به مثابه نشانه اخلاقی است که سوژه را به پذیرش پیام های اخلاقی و مسئولیت پذیری در برابر دیگری دعوت می کند. در چنین موقعیتی؛ پیام ها و فرامین اخلاقی به موضوعات هستی شناسی تقلیل پیدا نمی کنند. به نظر می رسد لویناس تلاش می کند وجه اخلاقی چهره را بر مبنای زبان شناسی توجیه نماید.
۵۳.

بررسی مفهوم «سلب سلب» نزد مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلبِ سلب واحد ذات الوهیت وحدت وجود عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۸۶
«سلبِ سلب» وصفی است که اکهارت برای «ذات خفی الوهیت» برمی گزیند. در این پژوهش، با تحلیل دقیق آثاری که در آن ها اکهارت به مفهوم «سلب سلب» می پردازد، روشن می گردد که اگرچه اکهارت گاهی وصف «احد» را –که برگرفته از نوافلاطونیان است- مترادف با «سلب سلب» قرار می دهد، اما «احد» نزد او تفاوت چشمگیری با «احد» نزد نوافلاطونیان دارد. «احد» در نزد اکهارت علاوه بر اینکه فوق «وجود» و موجودات است،  عیناً به مثابه «سلب سلب» در عالم سریان می یابد. درک درست از مفهوم «سلب سلب» می تواند کلید حل بسیاری از تعارضات ظاهری در آثار اکهارت یا تفاسیر متعارض از آثار او باشد. از جمله این تعارضات می توان به مسئله نسبت «وجود» به خداوند اشاره کرد. «سلب سلب» به ما می آموزد که «وجود» نزد اکهارت دو اعتبار دارد که به یک اعتبار اطلاق آن بر خداوند جایز –هرچند نه چندان مطلوب است- و به اعتبار دیگر اطلاق لفظ وجود بر خداوند جز گمراهی و دوری از حقیقت نیست.
۵۴.

تحلیل مبانی تحقق فضیلت اخلاقی در نفس انسان از منظر اخلاق عرفانی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حقیقت جمعی انسان نفس فضیلت اخلاقی عرفان اسلامی حکمت صدرایی حکمت مشاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۹
تکامل معنوی انسان که اتصاف به فضائل اخلاقی یکی از مهم ترین و برجسته ترین نمودهای آن است، فرایندی است شاخص و جامع که طی آن، همه تحولات وجودی، از حرکات جسمانی، در قالب اعمال و رفتار بدنی تا تغییرات و ترقیات روحانی، محقق و مشهود است. مکاتب معرفتی هر یک بر اساس مبانی و اصول هستی شناختی خود، به تبیین چیستی و چرایی تحولات هستی و به ویژه در موضوع پراهمیت کسب کمالات و فضائل در نسخه جامع آدمی پرداخته اند. این تبیین ها با تنگناها و چالش های دشواری روبه روست که حل آنها اندیشمندان را به تکاپو واداشته و توضیحات متفاوتی ارائه داده اند. در این میان، عرفان اسلامی نیز مدعی است با طرح آموزه ها و اصولی مانند وحدت اطلاقی وجود و غنای ذاتی آن، طلب کمال جلا و استجلا و حرکت دورانی ذاتی در قالب دو قوس صعود و نزول، همچنین با توضیح حقیقت جمعی انسان در مراتب هستی و سیر او در منازل فنا و بقا، منظری متفاوت گشوده و در دام آن معضلات گرفتار نیست. این نوشتار با روش تحلیلی توصفی با اشاره به مبانی و نظریات نحله های دیگر و بیان برخی از مشکلات آنها، به مقایسه و توضیح مدعای عارفان در این باب پرداخته است.
۵۵.

The Role of Religion in the Formation of Knowledge from the Perspective of Abul Hasan Ameri(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: religion science Knowledge religious knowledge true sciences wisdom Abul Hasan Ameri

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۰
Ameri believes that knowledge is formed through matter and form. This matter either originates from religion or does not. If the matter comes from a religious source, it constitutes religious sciences in the specific sense, including disciplines such as hadith studies and similar fields. However, since religion requires not only matter but also form, and since the general form of all sciences is shaped by the universal intellect that is the source of religion—namely, the intellect of the Prophet—while their details are discovered by ordinary human intellects, it can be said that the true form of all sciences is religion and knowledge takes shape under a form called religion. In this sense, all real sciences,inasmuch as they correspond to reality,are religious, and it is religion, through its teachings, that leads to the existence of real sciences. In other words, since the combination of religion and human intellect, which is called wisdom, forms the structure of real sciences, it can be said that the main paradigm for the formation of real sciences is wisdom.
۵۶.

الگوی اخلاقیِ آنتیگونه نزد لکان، براساسِ ساحت نمادین و واقع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لکان آنتیگونه امر واقع فراسوی اصل لذت میل رانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
مطابق نظریه ساحت های مختلف هستی شناسی در لکان، که متشکل از ساحت خیالی، ساخت واقعی و ساخت امر واقع است، ایگو و سوژه نسبتی با واقعیت پیدا می کنند که انتساب این نسبت به اخلاق الگوی اخلاقی متمایزی را پیش رو می نهد. اما لکان برای ارائه الگوی اخلاقی امر واقع به گذر از واقعیت نیاز دارد. عبور از واقعیت به واسطه آموزه فراسوی اصل لذت حاصل می شود. لکان تلاش می کند تا شکاف و فقدان روی واقعیت را به واسطه ناخودآگاه توضیح دهد تا نظریه میل محض را به حوزه اخلاق گسترش دهد. براین اساس، الگوی اخلاقی آنتیگونه یگانه الگویی است که، ازمنظرِ لکان، وفاداری به میل محض است و می تواند میل ناخودآگاه را توصیف کند. آنتیگونه به میل خود تا لحظه آخر وفادار است و وفاداری او ناشی از نادیده گرفتنِ ساحتِ نمادین و عبور از آن است. آنتیگونه نه تنها مطابق میلِ خود عمل می کند بلکه میل ورزی را تا انتها پیش می برد تا به رانه محض می رسد، رانه ای که اصرار بر ابژه میل تا پایان و بررویِ یک ابژه خاص ادامه دارد. ازنظرِ لکان، این الگو می تواند الگوی مناسبی برای اخلاقِ میلِ خودبنیاد و دربرابرِ هر نوع اخلاق واکنشی و دگرگرایانه ازجمله قانون سوپرایگو و امر ایدئولوژیک باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان