عقیل مددی

عقیل مددی

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۴ مورد.
۱.

ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان نیر با استفاده از مدل های کوبالیکوا، فیولت و زروس

کلیدواژه‌ها: ارزیابی ژئوتوریسم مدل کوبالیکوا زروس فیولت شهرستان نیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
زمینه و هدف: ژئوتوریسم، گردشگری مبتنی بر عوارض زمین شناسی است. با گذشت زمان، به عنوان نوعی متفاوت از گردشگری توصیف شده است که جهت گیری زمین شناسی یا جغرافیایی دارد. در حالی که دیدگاه اولیه بر این فرض استوار بود که ژئوتوریسم نوعی از گردشگری است که شبیه به اکوتوریسم می باشد، هدف از این پژوهش ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان نیر با استفاده از مدل های کوبالیکوا، فیولت و زروس است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای میباشد. در این پژوهش از سه مدل ژئوتوریستی کوبالیکوا، فیولت و زروس استفاده شده است. این پژوهش در تابستان سال 1403 انجام شد. جامعه آماری گردشگران و کارشناسان صنعت گردشگری بود. مدل های مذکور دارای شاخص های متعددی بوده که علاوه بر جنبه های زمین شناسی- ژئومورفولوژی، فاکتورهای دیگری مانند آثار فرهنگی- تاریخی، دسترسی ها، مدیریت و آسیب پذیری را نیز مورد توجه قرار می دهند. یافته ها و نتایج: نتایج حاصله از ارزیابی مدل ژئوتوریستی کوبالیکوا نشان داد که منطقه ژئوتوریستی بولاغلار با کسب حداکثر امتیاز با مقدار عددی 10 از مطلوب ترین نقاط در شهرستان نیر است که قابلیت زیادی جهت جذب توریسم دارد. در رتبه های بعدی محور صائین و سقزچی قرار دارند. نتایج مدل فیولت نیز نشان داد که از نظر نرخ مدیریتی و نرخ گردشگری منطقه بولاغلار با کسب امتیاز 2.5 بیشترین توانمندی ژئوتوریستی را دارد.نتایج مدل زروس نیز نشان داد که منطقه ژئوتوریستی بولاغلار با امتیاز 79 رتبه اول قرار دارد و در رتبه های بعدی به ترتیب محور صائین و سقزچی با امتیازات 72 و 52 قرار دارند. ارزیابی محورهای ژئوتوریستی با استفاده از مدل های مذکور نشان داد که منطقه بولاغلار به دلایل متعدد از توان های ژئوتوریستی بالاتری برخوردار می باشد. در این زمینه می توان به تنوع ژئومورفولوژیکی (ژئودایورسیتی)، وجود چشمه های آبگرم متعدد، طبیعت زیبا و سرسبز، مجاورت با رودخانه نیرچای و بالیخلوچای، نزدیکی به شهر نیر، دسترسی راحت تر، وجود آثار فرهنگی- تاریخی، نمایش سنت های محلی به واسطه برگزاری جشنواره های متعدد، دسترسی مطلوب به دامنه های سبلان و موارد مشابه اشاره نمود. بنابراین نتیجه گیری می گردد که منطقه ژئوتوریستی بولاغلار توانمندی مناسبی جهت جذب گردشگر در سطح شهرستان نیر دارا است. این در حالی است که نگاه چندبعدی به صنعت ژئوتوریسم با رویکرد حفاظتی در کنار توسعه زیرساخت ها و امکانات زیربنایی می تواند باعث توسعه چشمگیر صنعت گردشگری و دگرگون شدن اقتصاد منطقه شود. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی از هوش مصنوعی جهت ارزیابی مناطق مورد مطالعه استفاده گردد.
۲.

مدل سازی تغییرات مکانی مؤلفه های کیفی آب با استفاده از متغیرهای ژئومورفومتری (مطالعه موردی: حوضه های آبخیز تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت آب رودخانه ژئومورفومتری مدل سازی پیش بینی حوضه های تالش تحلیل رگرسیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
آگاهی از تغییرات مکانی کیفیت آب رودخانه ها و عوامل موثر بر آن به جهت نیاز مبرم مصارف مختلف انسانی به آب سالم اهمیت اساسی دارد. تحقیق حاضر با در پیش گرفتن رویکرد سیستمی و با هدف مدل سازی روابط کمی بین خصوصیات هندسی حوضه آبخیز و تغییرات مکانی مولفه های کیفی آب در حوضه های آبخیز تالش انجام گرفت. ابزار تحقیق شامل نقشه های زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، و داده های کیفی آب در 12 ایستگاه هیدرومتری بود. به منظور تشخیص و تعیین روابط کمی از تحلیل های همبستگی و رگرسیونی بین متغیرهای ژئومورفومتری (15 متغیر) و متغیرهای کیفی کل جامدات محلول (TDS) و قابلیت هدایت الکتریکی (EC) کمک گرفته شد. دست یابی به مدل کلی رگرسیونی از طریق روش های جبری و گام به گام میسر شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که روابط همبسته معنی داری بین 8 متغیر مساحت حوضه، متوسط ارتفاع، متوسط شیب، طول رودخانه اصلی، طول آبراهه ها، نسبت انشعاب، تراکم زهکشی، ضریب گراویلیوس، زمان تمرکز، شاخص ناهمواری و دو متغیر کیفی آب وجود دارد. ضرایب همبستگی از 6/0 تا 88/0 متغیر بود. به علاوه، با افزایش میزان متغیرهای مستقل فوق، میزان TDS و EC  افزایش یافته و درنتیجه کیفیت آب کاهش یافت. در مدل های رگرسیونی حاصل از اعمال روش جبری، نزدیک به 98 درصد واریانس متغیرهای کیفی TDS و EC  قابل توضیح بود. در مدل های رگرسیونی حاصل از اعمال روش گام به گام با استفاده از دو متغیر طول رودخانه اصلی و شیب حوضه به ترتیب 78 و 88 درصد واریانس متغیرهای کیفی TDS و EC  قابل توضیح بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با تکیه بر داده های رقومی ارتفاعی و مدل های آماری رگرسیونی می توان به راحتی و با دقت کافی به مدل های کارا و مفید جهت پیش بینی تغییرات مکانی TDS و EC  در رودخانه های تالش دست یافت که برای برنامه ریزان و طراحان منابع آب مفید می باشد.
۳.

تجزیه و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان نیر در استان اردبیل (مطالعه موردی: محورهای بولاغلار و صائین)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی پتانسیل لرزه ای حوزه آبخیز لرزه نگاری گسل ها شهرستان نیر استان اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۶۴
زمینه و هدف: در این پژوهش به ارزیابی توان ها و پتانسیل های ژئوتوریستی شهرستان نیر واقع در استان اردبیل پرداخته شد. این شهرستان به دلیل قرارگیری در دامنه های سبلان و بزقوش از توان های ژئوتوریستی بالایی برخوردار است. توسعه صنعت ژئوتوریسم در سطح این شهرستان می تواند محرک توسعه پایدار اقتصادی منطقه باشد. هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان نیر در استان اردبیل است.روش شناسی: در سطح شهرستان نیر دو محور ژئوتوریستی بولاغلار، صائین است. در پژوهش حاضر توان های ژئوتوریستی محورهای مذکور با استفاده از دو مدل کوبالیکوا، فیولت مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل های مذکور دارای شاخص های متعددی بوده که علاوه بر جنبه های زمین شناسی- ژئومورفولوژی، فاکتورهای دیگری مانند آثار فرهنگی- تاریخی، دسترسی ها، مدیریت و آسیب پذیری را نیز مورد توجه قرار می دهند. یافته ها و نتایج: ارزیابی محورهای ژئوتوریستی با استفاده از مدل های مذکور نشان داد که منطقه بولاغلار به دلایل متعدد از توان های ژئوتوریستی بالاتری برخوردار می باشد. در این زمینه می توان به تنوع ژئومورفولوژیکی (ژئودایورسیتی)، وجود چشمه های آبگرم متعدد، طبیعت زیبا و سرسبز، مجاورت با رودخانه نیرچای و بالیخلوچای، نزدیکی به شهر نیر، دسترسی راحت تر، وجود آثار فرهنگی- تاریخی، نمایش سنت های محلی به واسطه برگزاری جشنواره های متعدد، دسترسی مطلوب به دامنه های سبلان و موارد مشابه اشاره نمود. به همین دلیل در رابطه با اکثر شاخص های مدل های مورد استفاده، منطقه بولاغلار امتیازهای بالاتری را کسب نمود. با توجه به نتایج مدل ها می توان گفت که دو چالش اساسی شامل فقدان اقدامات حفاظتی و محدود بودن زیرساخت ها و امکانات خدماتی- رفاهی جزو مهم ترین موانع توسعه صنعت زمین گردشگری در سطح شهرستان نیر می باشند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که توسعه گردشگری و زمین گردشگری شهرستان نیر عموما تک بعدی بوده و جنبه های متعدد ژئوتوریسم مانند ارزش های علمی، تنوع ژئومورفولوژیکی، حفاظت ژئومورفولوژیکی و توسعه پایدار مورد غفلت واقع شده است. این در حالی است که نگاه چندبعدی به صنعت ژئوتوریسم با رویکرد حفاظتی در کنار توسعه زیرساخت ها و امکانات زیربنایی می تواند باعث توسعه چشمگیر صنعت گردشگری و دگرگون شدن اقتصاد منطقه شود.
۴.

بررسی نقش لندفرم ها در میزان فرسایش خاک با مدل RUSLE و سامانه GEE ، مطالعه موردی: حوضه های دامنه جنوبی توده کوهستان سهند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه بندی اشکال زمین فرسایش خاک معادله بازنگری شده جهانی فرسایش خاک (RUSLE) گوگل ارث انجین (GEE) مدیریت حوضه آبخیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
این پژوهش با هدف بررسی نقش لندفرم ها در میزان فرسایش خاک در حوضه های دامنه جنوبی توده کوهستان سهند انجام شد. با استفاده از مدل اصلاح شده جهانی فرسایش خاک (RUSLE) و سامانه گوگل ارث انجین (Google Earth Engine)، عوامل مؤثر بر فرسایش شامل فرسایندگی بارش (R)، فرسایش پذیری خاک (K)، طول و شدت شیب (LS)، مدیریت پوشش گیاهی (C) و عملیات حفاظتی خاک (P) مورد ارزیابی قرار گرفت و طبقه بندی لندفرم ها نیز در این سامانه انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مناطق با فرسایش خیلی زیاد و زیاد با مساحتی حدود 45/0 درصد معادل 33/17 کیلومترمربع را شامل می شود. این مناطق در بالادست حوضه که دارای ارتفاع بالا، میانگین بارندگی بیشتر و دارای پوشش گیاهی کمتری بوده رخ داده است. مناطق با فرسایش خیلی کم و کم مساحتی حدود 54/95 درصد معادل 11/3623 کیلومترمربع بوده است که در مناطق دارای پوشش گیاهی پر تراکم، بارندگی کم تر و در مناطق دشت ها و مسطح بوده است. علاوه بر این، تحلیل لندفرم های منطقه نشان داد که بیش ترین میزان فرسایش در لندفرم های آبراهه ها، پرتگاه ها و دره های باریک مشاهده می شود. در حالی که لندفرم های مسطح تر نظیر دشت ها و تراس های آبرفتی از فرسایش کمتری برخوردارند. استفاده از سامانه GEE در این پژوهش قابلیت بالای آن را در ترکیب و تحلیل داده های جغرافیایی مقیاس پذیر نشان داد و روشی مؤثر برای مدیریت پایدار اراضی و کاهش فرسایش خاک فراهم آورده شد. این یافته ها می توانند در برنامه ریزی های مدیریتی و اجرای عملیات حفاظتی در حوضه های آبخیز مشابه، توسط مسئولین و محققین مورد استفاده قرار گیرند.
۵.

تحلیل مورفولوژیکی مجرای رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل رزگن (محدوده مورد مطالعه: از سد عمارت تا تلاقی رودخانه ارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل رزگن مورفولوژی رودخانه رودخانه دره ائورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
مورفولوژی کانال های رودخانه ها از مباحث کلیدی و مورد توجه در ژئومورفولوژی، مهندسی و مدیریت رودخانه است. بخش های حاشیه ای رودخانه ها به دلیل بهره برداری از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، همواره مورد دست اندازی انسان به بستر و حریم رودخانه قرارگرفته اند. رودخانه دره ائورت یکی از رودخانه ای دائمی استان اردبیل می باشد که در طی سال های اخیر همواره با رخداد سیلاب و تغییرات مورفولوژی مجرا مواجه بوده است. در این پژوهش مجرای رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل رزگن در سطح یک و دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل رودخانه در سطح 1 و 2 مدل سلسه مراتبی رزگن از داده های نقشه برداری زمینی 1:2000،تصاویر ماهواره ای سنتینل 2و بازدید میدانی استفاده گردید و رودخانه دره ائورت به 4 بازه تقسیم بندی شد و سپس بر روی مجرای رودخانه 146 مقطع عرضی ترسیم گردید. جهت استخراج دقیق تر شاخص های اصلی مدل رزگن از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS نیز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر بخش های رودخانه دره ائورت دارای تیپ C6c با بستر آبرفتی است و سایر تیپ های غالب مشاهده شده در بازه های چهارگانه مورد بررسی، شامل تیپ های B6c-E6b-F6-D می باشد. همچنین نتایج بازدید های میدانی نشان دهنده تغییر نوع تیپ رودخانه دره ائورت در بازه 4 از تیپ C به تیپ F است که با توجه به این که بازسازی و احیا رودخانه در تیپ F دشوار می باشد، پیشنهاد می گردد با اعمال محدودیت هایی از تبدیل رودخانه به تیپ F جلوگیری به عمل آید.
۶.

ارزیابی پتانسیل سیل خیزی در زیرحوضه های آبخیز کوزه توپراقی با استفاده از مدل توسعه یافته سیلاب ناگهانی

کلیدواژه‌ها: MFFPI پوشش گیاهی کاربری اراضی زیرحوضه های کوزه توپراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
زمینه و هدف: در سال های اخیر، با افزایش فراوانی و شدت سیلاب های ناگهانی، پهنه بندی خطر وقوع این پدیده به امری ضروری تبدیل شده است. مدل توسعه یافته سیلاب ناگهانی (MFFPI) یکی از روش های نوین و مؤثر برای ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب ناگهانی در حوضه های آبخیز است. هدف از این پژوهش ارزیابی پتانسیل سیل خیزی در زیرحوضه های آبخیز کوزه توپراقی با استفاده از مدل توسعه یافته سیلاب ناگهانی می باشد. روش شناسی: در همین راستا ابتدا لایه های اطلاعاتی شامل شیب، تجمع جریان، کاربری اراضی، نفوذپذیری سنگ، انحنا دامنه و بافت خاک در محیط GIS و با استفاده از نقشه های پایه استخراج و در گام بعد با استفاده از ابزار Raster Calculator همه این پارامترها وزن دهی و نقشه های وزنی تولید شدند. سپس با همپوشانی این لایه ها، نقشه پتانسیل سیلاب ناگهانی برای حوضه آبخیز کوزه توپراقی در پنج دسته خطر خیلی کم (55 کیلومترمربع)، کم (10/126 کیلومترمربع)، متوسط (15/266 کیلومترمربع)، زیاد (50/219 کیلومترمربع)، و خیلی زیاد (03/138 کیلومترمربع) تقسیم بندی و استخراج گردید. نتایج و یافته ها: نتایج نشان می دهد که بخش های شمالی و مرکزی حوضه عمدتاً در محدوده خطر کم تا متوسط قرار دارند، در حالی که نواحی جنوبی و غربی بیش ترین میزان خطر سیلاب را تجربه می کنند. الگوی توزیع این پهنه ها می تواند متأثر از پارامترهای ژئومورفولوژیکی نظیر شیب، ارتفاع، و تراکم زهکشی، همچنین ویژگی های هیدرولوژیکی و کاربری اراضی باشد. به ویژه، مناطق با شیب های تند، نفوذپذیری کم و کاربری های حساس به رواناب، مستعد وقوع سیلاب های ناگهانی هستند. از سوی دیگر، مناطق با شیب کم که عمدتاً در نواحی میانی قرار دارند، به دلیل انباشت رواناب ورودی از نواحی بالادست، می توانند به نقاط بحرانی در توسعه سیلاب تبدیل شوند. همچنین نتایج نشان داد که زیرحوضه های 2 و 3 با مساحت 02/0 و 15/0 کیلومترمربع و در مقابل زیرحوضه های 14 و 17 با مساحت 27/29 و 98/14 کیلومترمربع به ترتیب در پهنه های خطر وقوع سیلاب خیلی کم و خیلی زیاد قرار دارند. نتیجه گیری: در نتیجه، مدیریت سیلاب در این حوضه نیازمند اتخاذ راهکارهای متناسب با شرایط توپوگرافی است. در نواحی شیب دار، اجرای عملیات آبخیزداری مانند احداث بندهای رسوب گیر و توسعه پوشش گیاهی می تواند به کاهش سرعت رواناب و افزایش نفوذپذیری کمک کند. همچنین، در مناطق کم شیب، ایجاد مخازن کنترل سیلاب و زهکشی مناسب می تواند نقش مؤثری در کاهش خطرات سیلاب ایفا کند.
۷.

بررسی تغییرات پوشش جنگلی حوضل آبخیز قلعه رودخان فومن و اثرات آن بر فرسایش حوضه با استفاده از طبقه بندی شی گرا و الگوریتم چند معیاره ماباک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک تغییرات کاربری ماباک روش شی گرا قلعه رودخان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
فرسایش خاک یک خطر جهانی است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات اراضی و به ویژه تخریب و تغییرجنگل ها، از عوامل مهّم دخیل در افزایش پتانسیل رخداد آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی اثر تغییرات پوشش جنگلی، بر فرسایش خاک در حوضه قلعه رودخان فومن، واقع در استان گیلان می باشد. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 1371 و 1402، تهیه شد. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر دخیل در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. در نهایت؛ تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره ماباک انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه حاکی از این امر هست که بیشترین مساحت کاربری در سال 1371 مربوط به پوشش جنگلی با وسعت 17/222 کیلومترمربع می باشد که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. به علاوه نتایج نشان داد، کاربری مناطق مسکونی بیشترین تغییر را در 30 سال گذشته داشته است، مساحت این کاربری در سال 1371، حدود 01/33 کیلومترمربع بوده که در سال 1402 به مقدار 18/60 کیلومترمربع افزایش پیدا کرده است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 92/98 و 19/118 کیلومترمربع در سال 1371 به 39/132 و 94/119 کیلومترمربع در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. می توان اذعان داشت، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق کشاورزی، مراتع و اراضی مسکونی و همچنین، تجاوز به حریم و بستر رودخانه به صورت تغییرات کاربری رودخانه به کشاورزی و مسکونی، در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه بیشترین نقش را داشته است.
۸.

مقایسه دقت انواع روش های طبقه بندی برای تهیه نقشه کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهر رضوانشهر)

کلیدواژه‌ها: ماشین بردار پشتیبان ضریب کاپا نظارت شده طبقه بندی رضوانشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۹۱
با توسعه روش های گوناگون در زمینه طبقه بندی تصاویر ماهواره ای و آشکارسازی تغییرات به ویژه در دهه های اخیر انتخاب بهترین و صحیح ترین روش برای تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی در مناطق مختلف رشد روزافزونی داشته است. هدف اصلی این پژوهش مقایسه دقت انواع روش های طبقه بندی برای تهیه نقشه کاربری اراضی در شهر رضوانشهر می باشد. بدین منظور هفت کلاس کاربری اراضی در شهر رضوانشهر (شامل مراتع، مناطق مسکونی، جاده، زمین های زراعی، رودخانه، مناطق ساحلی و جنگل) با استفاده از تصاویر ماهواره ای تعیین شدند. سپس نمونه های آموزشی از سطح منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای، تصاویر گوگل ارث و بازدید میدانی جمع آوری شد. در مرحله بعد با استفاده از ویژگی های تصاویر کلاس های کاربری اراضی در محدوده مورد مطالعه تعیین و پس از مشخص نمودن میزان تفکیک پذیری کلاس ها طبقه بندی به صورت حداکثراحتمال (MLC)، ماشین بردار پشتیبان(SVM)، حداقل میانگین فاصله (MD) انجام شد. نتایج ارزیابی این سه روش نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان نسبت به روش های دیگر از دقت بیش تری (صحت کلی 60/92 ضریب کاپا 87/0 برای سال 2000 و صحت کلی 16/97 و ضریب کاپای 93/0 برای سال 2022) برخوردار است. بنابراین از نتایج این پژوهش می توان برای تهیه نقشه کاربری اراضی با دقت بالاتر با استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان در کارهای ارزیابی محیط زیست و منابع طبیعی در مناطق با شرایط مشابه استفاده نمود.
۹.

ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین با استفاده از مدل کوبالیکوا

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم مدل کوبالیکوا شهرستان هشتجین ژئوسایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
زمینه و هدف: گردشگری یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف است و با تأثیرگذاری بر انتقال سرمایه و گردش مالی، نقشی کلیدی در رشد اقتصاد جهانی ایفا می کند. ایران با دارا بودن ظرفیت های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی منحصربه فرد، پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم دارد؛ اما این حوزه همچنان در مراحل ابتدایی رشد قرار دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین در جنوب استان اردبیل انجام شد. روش شناسی: در این پژوهش، پس از انتخاب پنج ژئوسایت در این شهرستان برای تحلیل و ارزیابی، از ابزارهایی مانند پرسشنامه، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، و نرم افزار ArcGIS استفاده شد. در نهایت، با بهره گیری از مدل کوبالیکوا، توانمندی این ژئوسایت ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که رودخانه قزل اوزن با امتیاز ۲۵/۱۱ و کوه آق داغ با امتیاز ۱۵/۱۰، بالاترین رتبه ها را کسب کرده و در فصول گردشگری، بیشترین جذب گردشگر را دارند. در مقابل، ژئوسایت های آبشار دیز (۵/۶)، آبشار نوده (۱۵/۵) و آبگرم زاویه جعفرآباد (۸۵/۴)، رتبه های پایین تری را به خود اختصاص دادند. تحلیل معیارها حاکی از آن است که ارزش افزوده با ۳۱ درصد، بیشترین اهمیت و ارزش اقتصادی با ۷ درصد، کمترین اهمیت را داشته است. با این حال، وضعیت اقتصادی ژئوسایت ها چندان مطلوب ارزیابی نمی شود. کاستی هایی مانند کمبود زیرساخت ها و توزیع نامناسب امکانات، مانع دستیابی این شهرستان به رتبه های بالای توانمندی ژئوتوریستی شده است. تقویت نقاط قوت، رفع نقاط ضعف زیرساختی، آموزش و آگاهی بخشی به جوامع محلی، و ایجاد برنامه های تبلیغاتی می تواند بهبود چشمگیری در وضعیت ژئوتوریسم منطقه ایجاد کند. همچنین، همکاری میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی در سرمایه گذاری های گردشگری می تواند نقش مؤثری در بهره برداری بهینه از ظرفیت های طبیعی و تاریخی این شهرستان ایفا نماید.
۱۰.

ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین با استفاده از مدل دینامیکی

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم مدل دینامیکی شهرستان هشتجین ژئوسایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
زمینه و هدف: گردشگری، به ویژه ژئوتوریسم، به عنوان شاخه ای نوین با تمرکز بر پدیده های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی، نقش مهمی در توسعه پایدار، حفاظت محیطی و ارتقای اقتصادی مناطق ایفا می کند. ایران با تنوع بالای منابع طبیعی، ظرفیت بالایی در این زمینه دارد. شهرستان هشتجین در جنوب اردبیل با ویژگی های شاخص طبیعی، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم است که تاکنون به طور جامع ارزیابی نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی ژئوسایت های منطقه و تحلیل شاخص های ارزیابی ژئوتوریسم در چارچوب مدل دینامیکی انجام گرفته است. روش شناسی: در این پژوهش، ابتدا پنج ژئوسایت منتخب در شهرستان هشتجین جهت تحلیل و ارزیابی انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان حوزه جغرافیای طبیعی و گردشگران بازدیدکننده از منطقه است که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، ۱۵ کارشناس و ۳۰ گردشگر (در مجموع ۴۵ نفر) برای پاسخ گویی به پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، و نرم افزار ArcGIS  بود. تحلیل داده ها بر اساس مدل دینامیکی هادزیک و از طریق محاسبه سه شاخص اصلی شامل ارزش علمی، ارزش های مازاد و میزان آسیب پذیری ژئوسایت ها انجام گرفت. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که توان ژئوتوریستی کوه آق داغ و رودخانه قزل اوزن به ترتیب با امتیاز 0076/73 و 303/64 توانمندی ژئوتوریستی بالایی نسبت به سایر ژئوسایت ها در این شهرستان دارند. هم چنین آبشار دیز با امتیاز 9839/38  ، آبگرم زاویه جعفرآباد 1518/38 و آبشار نوده با امتیاز 014/33 به ترتیب در رده های سوم تا پنجم قرار گرفته اند. کوه آق داغ از نظر ارزیابی کیفی در دسته "خیلی خوب" و رودخانه قزل اوزن در دسته "خوب" و سه ژئوسایت دیگر در دسته "متوسط" قرار گرفته اند. هم چنین بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که میزان آسیب پذیری رودخانه قزل اوزن با امتیاز 5/5 بیشتر از سایر ژئوسایت ها است، درحالی که کوه آق داغ با امتیاز 10 کمترین آسیب پذیری را نسبت به سایر ژئوسایت ها دارد. نتایج پژوهش نشان داد که ژئوسایت های هشتجین، به ویژه کوه آق داغ و رودخانه قزل اوزن، از پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم برخوردارند. با وجود مزایای ارزیابی به روش مدل دینامیکی، چالش هایی مانند ضعف زیرساخت ها و آسیب پذیری بالا در برخی مناطق نیازمند مدیریت هدفمند است. در همین راستا، راهکارهایی نظیر معرفی رسمی منطقه به عنوان یک ژئوسایت، مستندسازی دقیق، و طراحی مدل های بومی سازی شده پیشنهاد می شود.
۱۱.

بررسی روابط کمی بین پوشش جنگلی و متغیرهای هیدروژئومورفیک در حوضه های آبخیز تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگل دبی آب دبی رسوب همبستگی تالش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
پژوهش حاضر با هدف شناخت روابط پوشش جنگلی با متغیرهای دبی جریان و دبی رسوب در حوضه های منطقه تالش انجام گرفت. این پژوهش در سه مرحله انجام گرفت: الف تحلیل آمار توصیفی متغیرها ب- کشف تغییرات مکانی پوشش جنگلی ج- تحلیل آماری روابط پوشش جنگلی با دبی اب و رسوب. نتایج اولیه نشان داد که بیشترین آبدهی و رسوبدهی در حوضه های بزرگ رخ داده است. همچنین، میزان پوشش جنگلی حوضه های کوچک شمالی بیشتر از حوضه های بزرگ جنوبی است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که روابط معنی داری بین درصد پوشش جنگلی و دبی جریان حوضه ها وجود داشت. ضرایب همبستگی به ترتیب برای دبی های متوسط، بیشینه و کمینه برابر با 57/0-، 58/0-، 46/0- بوده و حکایت از نقش مشخص و مثبت جنگل در جلوگیری از رواناب های سریع و فرساینده داشت. در مقابل، روابط میان درصد پوشش جنگلی و رسوبدهی در حوضه های مورد مطالعه معنی داری نبوده و ضرایب همبستگی حاصل برای رسوبدهی متوسط، بیشینه و کمینه به ترتیب برابر با 07/0-، 05/0-، 06/0- حاصل شد که نشانگر رابطه ضعیف همبستگی میان این دو متغیر بود. با این حال، عمل تفکیک حوضه ها به صورت حوضه های بزرگ (مساحت بالای 100 کیلومترمربع) و کوچک (مساحت کمتر از 100 کیلومترمربع) باعث شد تا روابط همبستگی میان پوشش جنگلی و رسوبدهی حوضه ها علی-رغم غیرمعنی دار بودن، بهبود یابد، به طوری که ضرایب همبستگی در حوضه های کوچک برای رسوبدهی متوسط، بیشینه و کمینه به ترتیب برابر با 656/0-، 606/0-، 339/0 حاصل شد. با توجه به روابط معنی-دار حاصل، امکان ارائه معادلات رگرسیونی پیش بین از دبی متوسط و دبی بیشینه ماهانه حوضه ها بر اساس درصد پوشش جنگلی آن ها میسر شد. به علاوه چنین نتیجه گرفته شد که حوضه های کوچک، انعکاس ملموس تر و سریع تری از فرایندهای تولید و انتقال رسوب در داخل حوضه های آبخیز به دست داده و نمایانگر بهتری از روابط بین پوشش گیاهی و رسوبدهی هستند.
۱۲.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در گردنه صائین (محور ارتباطی شهر اردبیل- سراب)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش مدل ANP GIS گردنه صائین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
زمین لغزش از مهم ترین فرآیندهای مخاطره آمیز ژئومورفولوژیکی دامنه ای نقش به سزایی در تحول دامنه ها ایفا می نماید، گردنه صائین، در محور ارتباطی اردبیل – سراب به دلیل ویژگی های خاص زمین شناسی، اقلیمی، ژئومورفولوژیکی و فعالیت های انسانی از دیرباز تحت تأثیر رانش زمین بوده است.در راستای پهنه بندی زمین لغزش گردنه صائین در محور ارتباطی نیر- سراب از 9 متغیر مهم موثر بر وقوع زمین لغزش شامل: ارتفاع، شیب، جهت شیب، سازندهای زمین شناسی، فاصله از گسل، بارش و فاصله از آبراهه ،کاربری اراضی و فاصله از راه ارتباطی استفاده شد. وزن دهی عوامل مورد بررسی با استفاده از روش ANP و در محیط نرم افزار Super Decision انجام شد. در نهایت، لایه های موضوعی مؤثر بر رویداد زمین لغزش با توجه به وزن یا ضریب آن ها (حاصل از مدل ANP) در محیط نرم افزار ArcGIS با استفاده از روش ترکیب وزنی، با یکدیگر ترکیب و نقشه نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محور ارتباطی نیر- سراب به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده، فاکتورهای شیب، ارتفاع ،لیتولوژی و فاصله از گسل، به ترتیب با مقدار 209/0، 139/0، 132/0 و 124/0 بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. حاصل از این مطالعه، بیانگر ریسک بالای محدوده مورد مطالعه، از لحاظ وقوع زمین لغزش می باشد. مناطق پرخطر عمدتاً در شیب 10-40 درصد، در مناطق با بارندگی 300-450 میلی متر و در فواصل نزدیک از جاده ارتباطی، رودخانه و گسل قرار دارند. همچنین، سازندهای بسیار نامقاوم، نامقاوم و نیمه مقاوم و کاربری های کشاورزی و مرتعی، شیب هایی با جهت شمال، غرب و شمال غرب، نسبت به وقوع زمین لغزش حساسیت بالاتری دارند.
۱۳.

بررسی تغییرات کاربری اراضی با تأکید بر پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک با استفاده از طبقه بندی شی گرا و تکنیک چندمعیاره مارکوس مطالعه موردی: حوضه آبریز قلعه رودخان فومن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک تغییرات کاربری تحلیل چندمعیاره سنجش از دور قلعه رودخان شمال ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضه آبریز قلعه رودخان می باشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربری های صورت گرفته بین سال های 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقه بندی شی گرا استخراج شد و به کلاس های (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقه بندی شدند. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی، وزن دهی معیارها با استفاده از روش کرتیک و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره مارکوس انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه نشان می دهد که پوشش جنگلی در سال 1371، با وسعت 17/222 کیلومترمربع ، بیشترین مساحت را در بین کاربری ها داشته که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. همچنین با نظر به نتایج حاصله؛ کاربری مسکونی با افزایش 17/27 کیلومترمربعی، بیشترین تغییر را در طول بازه زمانی 30 ساله مورد مطالعه داشته است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 04/18 و 05/31 درصد در سال 1371 به 52/22 و 34/32 درصد در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی و مراتع، همچنین؛ تبدیل اراضی کشاورزی به مناطق مسکونی و افزایش کاربری مسکونی و زراعی در حریم و بستر رودخانه ها، را مهّم ترین عوامل دخیل در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه، دانست.
۱۴.

بررسی زمین لغزش حوضه آبخیز زیارت با مدل ahp

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش AHP حوضه زیارت پهنه بندی لیتولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۵۷
ارزیابی زمین به منظور شناخت و پهنه بندی عرصه های حساس به حرکات دامنه ای به ویژه زمین لغزش از پژوهش های مربوط به جغرافیدانان طبیعی به ویژه ژئومورفولوژیست ها است. مطالعه و بررسی پدیده زمین لغزش در مناطق شمالی کشور به خصوص نواحی کوهستانی شیبدار، به دلیل بارش های فراوان، کاربری های ناصحیح و سازندهای حساس به فرسایش، دارای اهمیت زیادی می باشد. شناسایی و تعیین مناطق حساس و مستعد لغزش می تواند ضمن جلوگیری از بروز خسارت ها، زمینه را برای اجرای طرح های پایدار سازی دامنه ها فراهم آورد. در این پژوهش به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبخیز زیارت از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شد، متغیر های مورد استفاده در این پژوهش شامل شیب، جهت شیب، زمین شناسی،کاربری اراضی، فاصله از جاده ، فاصله از آبراهه و نقاط هم باران می باشد همچنین به منظور شناخت بهتر زمین لغزش های منطقه ارتباط آنها با عامل فاصله از گسل مورد بررسی قرار گرفت که نشان داد این عامل تاثیر زیادی در زمین لغزش های منطقه نداشته است . عوامل طبیعی منطقه مهم ترین تاثیر را در رخداد زمین لغزش حوضه داشتند. به ترتیب اهمیت این عوامل، شامل فاصله از آبراهه، کاربری زمین که اکثر لغزش ها در اراضی جنگلی اتفاق افتاده اند و عامل زمین شناسی حوضه می باشد که در بین سازندهای مختلف، سازند جیرود بخاطر شرایط لیتولوژی آن دارای بیش ترین زمین لغزش بوده است. در بررسی ارتباط زمین لغزش ها با عوامل طبیعی دریافتیم که بیشتر لغزش های صورت گرفته در ارتفاع 500 تا 1000 متری در طبقه شیب 15 تا 30 درجه و همچنین در جهت های شرق و غرب حوضه اتفاق افتاده است و بیشتر مساحت حوضه آبخیز زیارت (حدود 34 درصد) در محدوده با خطر زیاد قرار گرفت .
۱۵.

پهنه بندی پتانسیل فرسایش خاک با استفاده از روش MABAC ، مطالعه موردی: حوضه آبریز گیوی چای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک MABAC گیوی چای استان اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
فرسایش خاک یکی از معضلات مهم در حوضه های آبریز کشور ایران می باشد که هر ساله موجب هدر رفتن هزاران تن خاک می شود. هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر فرسایش خاک در حوضه ی آبریز گیوی چای (شمال غرب ایران)، می باشد. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت فرسایش در منطقه شناسایی شدند و سپس لایه های اطلاعاتی هر معیار، در GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، انجام شد. با توجه به نتایج مطالعه، به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی، خاک و لیتولوژی بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. همچنین، نتایج مطالعه نشان داد؛ به ترتیب 89/283 و 93/414 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، دارای پتانسیل خطر بسیار زیاد و زیاد، می باشد و مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در سازندهایی نامقاوم و فرسایش پذیر، کاربری های زراعی و باغات و شیب های 40-15 درصد قرار دارند. می توان گفت که نتایج حاصل از این مطالعه، حاکی از توان بالای حوضه ی مطالعاتی از لحاظ رخداد فرسایش می باشد و لازم است کنترل فرسایش و اقدامات حفاظتی در دستور کار متخصصین و مدیران اراضی قرار گیرد. به علاوه، نتایج حاصل از صحت سنجی نتایج، نشان داد که استفاده از روش MABAC، از دقت نسبی بالایی جهت مطالعه ی خطر فرسایش خاک برخوردار است.
۱۶.

بازسازی برف مرز آخرین دوره یخچالی کواترنر بر اساس شواهد ژئومورفولوژیکی و اقلیمی (مطالعه موردی: دامنه های شمالی سبلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برف مرز سبلان سیرک کواترنر یخچال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۴۴
ارزیابی مداوم وضعیت یخچال های طبیعی از لحاظ گرمایش جهانی و نیز تامین آب مناطق پایین دست، دارای اهمیت زیادی هستند. تحول و تنوع اشکال ژئومورفیک سطح زمین متاثر از فرایند های مورفوژنز مختلفی است که در گذر زمان فعال بوده و چشم انداز های منحصری به فردی را ایجاد کرده اند. در این مطالعه جهت بازسازی برف مرز آخرین دوره یخچالی کواترنر در دامنه شمالی توده سبلان از روش های رایت و پورتر (ارتفاع کف سیرک و نسبت های ارتفاعی) استفاده شده و بر اساس شواهد ژئومورفولوژیکی و از طریق داده های اقلیمی (دما و بارش) کنونی، شرایط مورفوکلیماتیک گذشته تخمین زده شد. جهت تشخیص و شناسایی بهتر اشکال یخچالی، از تلفیق نقشه توپوگرافی، مشاهدات میدانی و تصاویر دریافتی از گوگل ارث استفاده گردید. با شناسایی تعداد 25 سیرک در ارتفاعات مختلف و بر اساس روش های ذکر شده، خط برف مرز دائمی منطقه مورد مطالعه در آخرین دوره یخچالی کواترنر تعیین شد. بر اساس روش رایت ارتفاع خط برف دائمی در آخرین دوره یخچالی، 3869 متر و بر اساس روش های پورتر (ارتفاع کف سیرک و نسبت های ارتفاعی) به ترتیب 5/3749 و 5/4017 متر تخمین زده شد. بازسازی شرایط دمایی منطقه مورد مطالعه، در آخرین دوره یخچالی کواترنر، میانگین دما را نسبت به زمان حال حدود 68/3 درجه سردتر برآورد می نماید. هم چنین تجزیه و تحلیل شرایط اقلیمی و بازسازی شرایط پالئوکلیماتیک منطقه میزان بارش در دوره گذشته نسبت به زمان حال را نزدیک به 26 میلی متر بیش تر نشان می دهد.
۱۷.

بررسی تغییرات رژیم جریان هیدرولوژیکی و مؤلفه جریان محیط زیستی EFCs در رودخانه خیاوچای در یک دوره 30 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منحنی تداوم جریان تغییر رژیم جریان جریان های کمینه آستانه تغییر رودخانه خیاوچای مشگین شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
رودخانه ها دارای اهمیت بسیار بالا از نظر استفاده های انسانی و کارکردهای اکولوژیک هستند. در تحیق حاضر مولفه های جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای در دوره های متوالی 5 ساله تعیین شده است. در این راستا تغییرات مولفه های جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای با استفاده از نرم افزار IHA مشخص شد. بر اساس نتایج، مقادیر جریان های کمینه در دوره اول (1367 تا 1396) بالا بوده است ولی در دوره اخیر (1391 تا 1398) کاهش پیدا کرده است. هم چنین کاهش مقادیر دبی شاخص های جریان های حداکثر و افزایش تعداد روزهای دبی صفر به تعداد 174 روز نیز ناشی از کاهش آبدهی رودخانه بوده است. مقدار مولفه های نرخ اوج گیری و نرخ فروکش در دوره های اخیر افزایش پیدا کرده است. مقادیر شاخص های تداوم جریان کمینه، و فراوانی جریان کمینه در رودخانه خیاوچای افزایش داشته است. بر اساس تغییر مقادیر شاخص پراکندگی جریان، وقوع جریان های شدید و یا بسیار کم در رودخانه به دلیل کاهش جریانهای کمینه و افزایش دبی های سیلابی تشدید شده است. بدر دوره های ابتدایی رژیم جریان رودخانه طبیعی بوده و در ایام سال با دبی بالاتر از 01/0 مترمکعب درثانیه جریان داشته است، درحالی که، در دوره 7 ساله اخیر کاهش پیدا کرده و به میزان 001/0 مترمکعب درثانیه رسیده است. براساس تغییرات تداوم جریان در دوره های اخیر تداوم رودخانه به 50 الی 60 درصد ایام سال با دبی بسیار کم تغییر پیدا نموده است. در مجموع می توان گفت که تغییر مولفه های محیط زیستی جریان در راستای کاهش دبی و افزایش روزهایی با دبی صفر بوده است که می تواند ناشی از کاهش بارندگی و وقوع خشکسالی ها باشد.
۱۸.

پیش بینی تغییرات مورفولوژی رودخانه سفید رود با استفاده از Arc GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زنجیره مارکف سفیدرود مدل سلول های اتوماتیک مطالعات سنجش از دور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۴۴
با توجه به رویدادهای سیل به ویژه برای سکونتگاه ها پیرامون رودخانه ها، عدم اطلاع صحیح از تغییرات متوالی بستر رودخانه و جابجایی آن در سال های آتی یکی از مسایل مهم علمی آبخیزداری می باشد از این رو به دلیل اطلاعات ناکافی از رفتار رودخانه ها، سکونتگاه های حاشیه رودخانه های مناطق ساحلی دائماً دچار آسیب هستند. محدوده مورد بررسی این تتحقیق از مرز کنیک کوهستان تا جلگه می باشد. هدف از این پژوهش پیش بینی تغییرات مورفولوژی رودخانه (عرض کانال و اندازه گیری پیچانرودی و ضریب خمیدگی رودخانه) در مناطق ساحلی شمال کشور از طریق روش های تلفیقی سنجش از دور با مدل سلول های اتوماتیک وزنجیره مارکوف است. سفیدرود به عنوان بزرگترین و مهم ترین رودخانه سواحل جنوب دریای خزر نقش مهمی در زندگی، فعالیت ها و سرمایه های انسانی منطقه دارد. عوامل مورفولوژیک رودخانه و محیط های پیرامون آن و پیش بینی شرایط آینده می تواند در برنامه ریزی و آمایش دشت های ساحلی موثر و ضروری واقع شود. در این پژوهش از تصاویر ماهواره ای لندست 5، 7 و 8 سال های، 2002،1987 و 2018، همراه با داده های تغییرات تراز دریای خزر و دبی سفیدرود، بررسی های میدانی و نرم افزارهای Envi 5.3، ArcGIS 10.4.1 و Idrisi TerrSet به عنوان ابزار تحقیق بهره گرفته شد. ابتدا مقادیر احتمال تبدیل کاربری اراضی در سال 2018 بر مبنای مدل تلفیقی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار به دست آمد. نتایج نشان داد که مدل تلفیقی، دارای دقت و صحت بالایی جهت پیش بینی الگوی آینده است. سپس با توجه به دقت و صحت خروجی مدل، نقشه پیش بینی کاربری اراضی و مورفولوژی رودخانه برای سال 2030 تهیه شد. با برازش دو نقشه سال 2018 و پیش بینی 2030 تغییرات محتمل در محیط رودخانه به دست آمد و در چهار محدوده مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت با استفاده از داده های تغییرات تراز دریای خزر و دبی سالانه رودخانه سفیدرود، روند تغییرات و پیش بینی مدل، مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین احتمال تغییرات بر اثر تاسیسات ساخت انسان می باشد. فرایندهای فرسایشی، تغییر پیچانرودی و سیل گیری در حد فاصل سد سنگر تا روستای لومان بصورت جابجایی جانبی کانال و تشدید پیچانرودی، روستای کیسم و شهر آستانه اشرفیه و آزادسرا تا لیچاه بصورت سیل گیری تاسیسات انسانی و در محدوده کیاشهر، تالاب بوجاق و دلتای سفیدرود بصورت تغییر موقعیت مصب و جابجایی به غرب کانال رودخانه می باشد، با توجه به نتایج بررسی مقطع عرضی کانال رودخانه در سه دوره 1987، 2002 و 2018، روند کاهشی عرض کانال رخ داده است.
۱۹.

پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه بالادست سد یامچی استان اردبیل، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیارهMARCOS و CODAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت دامنه ای مخاطره AUC GIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۹۱
زمین لغزش در زمره پرخطر ترین و زیان بار ترین مخاطرات محیطی است که در دهه های اخیر شتاب فزاینده ای یافته است. لذا، با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه بالادست سد یامچی استان اردبیل، با استفاده از الگوریتم های تصمیم گیری چند معیاره MARCOS و CODAS صورت گرفته است. در این راستا، ده لایه ی موضوعی شامل؛ پارامتر های ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، خاک، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و بارش به عنوان متغیر های تأثیر گذار، بررسی شدند. ابتدا، لایه های اطلاعاتی معیار ها، در GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیارهMARCOS و CODAS صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد، به ترتیب؛ عوامل شیب، کاربری اراضی و لیتولوژی، به ترتیب با ضریب وزنی 14/0، 13/0 و 12/0، در وقوع زمین لغزش حوضه، بیشترین وزن و اهمیت را دارند. با توجه به خروجی حاصل از روش CODAS، به ترتیب؛ 46/139 و 17/58 کیلومتر مربع از مساحت حوضه و طبق نتایج حاصل از به کارگیری روش MARCOS ، 01/114 و 07/54 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه ی پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد. طبق نتایج به دست آمده از صحت سنجی با استفاده از روش منحنی ROC ، دقت روش CODAS، با مساحت زیر منحنی 72/0، خیلی خوب است و دقت روشMARCOS ، با مساحت زیر منحنی 81/0، عالی می باشد.
۲۰.

تعیین تغییرات بلندمدت رژیم جریان رودخانه کوهستانی خیاوچای با استفاده از رویکرد محدوده تغییرپذیری (RVA)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص دبی پایه جریان کمینه آبدهی جریان تغییر شاخص هیدرولوژیک فروکش جریان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
هدف از این مطالعه تعیین تغییرات در شاخص های هیدرولوژیک جریان در رودخانه خیاوچای است که در این راستا، از آمار بلندمدت دبی جریان و رویکرد محدوده تغییرپذیری (RVA) استفاده شده است. تغییرات در آمار دبی سالانه در دوره از 1348 تا 1398 ارزیابی شد و سپس بر اساس نرم افزار CPA، دوره های مورد مطالعه مشخص شدند. مقادیر شاخص های تغییر هیدرولوژیک با استفاده از نرم افزار IHA محاسبه و در دوره های مختلف مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سری زمانی رواناب سالانه در دو سال دچار تغییر شده است. مقادیر تغییرات مقادیر دبی میانه در ماه های مختلف در هر دو دوره مورد مطالعه سال کاهشی بوده است و میزان شاخص تغییر هیدرولوژیکی در مقایسه با دوره های قبلی منفی بوده است. نتایج نشان داد که مقادیر دبی های کمینه 1، 3، 7، 30 و 90 روزه کاهش پیدا کرده و این کاهش در دوره سوم نسبت به دوره دوم، از مقدار 01/0 به مقدار صفر کاهش رسیده است. تعییرات میانه شاخص جریان پایه نیز حاکی از کاهش از 02/0 به مقدار صفر بوده است. روند افزایشی نرخ ضربان های کم جریان و فروکش جریان نیز به سمت کاهش دبی است. در مجموع، الگوی تغییرات شاخص های جریان رودخانه ای بر اساس رویکرد دامنه تغییرپذیری در هر دو دوره مطالعاتی دارای روند مشابهی بوده است که نشان از تداوم عوامل موثر بر تغییر رژیم جریان رودخانه بوده است و این تغییرات در اثر برداشت و انحراف آب اتفاق افتاده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان