زهرا سادات سعیده زرآبادی

زهرا سادات سعیده زرآبادی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲۲ مورد.
۱۰۱.

سنجش و مقایسه سرمایه اجتماعی در گونه های متفاوت محلات شهری (نمونه موردی: محله سلطان میر احمد و فین کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محلات شهری سرمایه اجتماعی روابط اجتماعی اعتماد اجتماعی توسعه یافتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۳
اجتماع محلّی، مناسب ترین بستر برای دستیابی به غنای اجتماعی است، به گونه ای که ارزش بافت های محلات شهری با الگوهای اجتماعی قابل سنجش است. در جریان گذر از مفهوم سنتی برنامه ریزی شهری، مفاهیم جدیدی شکل گرفته که ماهیتاً از تبار علومی چون جامعه شناسی نشایت گرفته و تبیین مشکلات مربوط به نقصان هویت و دلبستگی به محلات از سیر پالایش مفاهیمی چون سرمایه اجتماعی می گذرد. هدف پژوهش جاری، بررسی میزان و مقایسه ابعاد سرمایه اجتماعی در محلات، بخصوص در گونه های متفاوت نظیر دو محله سلطان میر احمد و فین کاشان است که بعد از نتیجه گیری بتوان به عنوان چارچوب سیاست گذاری برای توسعه شهری مورد استفاده قلمداد کرد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر چندمرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت پرسشنامه بوده که اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. فرضیات به روش آزمون تفاوت میانگین دو نمونه مستقل (آزمون t) و آزمون کا اسکوئر (chi-square) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که تفاوت معنی داری در اندازه شبکه روابط اجتماعی در دو گونه محله وجود داشته که روابط گروهی بیشترین نقش را داشته و میزان اعتماد اجتماعی با توجه به ناهمگونی جمعیتی در گونه محله قدیمی در سطح پایین تری قرار داشته است. در چارچوب سیاست گذاری می توان از سازوکار کیفی روابط، اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در محلات، با تأکید بر روابط و اعتماد اجتماعی بهره جست.
۱۰۲.

Studying The Role of Social Capital in Cohesion of urban areas and its impact on reducing social Harm (Case study: Pardis New Town)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Social capital social capital components social problems social harms Social Network Pardis new town

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
Today, with the development of urbanization and increased abnormal behaviors, particularly urban crimes, prevention of social harms is of great importance. Social Sciences and Urban Development can prevent crime in urban areas by understanding cultural and social traits alongside other actions, in a way that the wrongdoer finds less opportunity for acting a criminal behavior in urban areas. The theory of social capital is intrinsically simple and affecting many other components. The core idea of social capital can be found and summed up in the word "relationship". Members of the community can cooperate and work together through making contacts with each other sustaining this relation. And thus they learn things that cannot be easily achieved alone or is hard-won. Humans are linked through a series of interconnected networks and tend to have values in common with other members of the network. And by expanding networks constitute an asset that can be considered as a form of capital. Obviously, the more people get to know each other and the more common outlook is found within them, we'll have a richer social capital. On this basis, this research will examine social capital in two dimensions, cultural (types of the trust) and structural (social participation and emotional and material support of network). And tries to study the relationship between social capital and social problems in the Pardis new city after explaining the concept of social capital; This research was conducted with survey method using a questionnaire technique. The statistical populations of the study are residents of Pardis new town, who have been selected though a random cluster sampling method. The sample size was determined as 400 people using Cochran Formula and finally data analysis was done with SPSS Software. The results show that increasing social capital components (cooperation, solidarity and social relations), social problems in new towns is reduced.
۱۰۳.

ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد سیمائو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری پایدار متاسوات رقابت پذیری مقصد گردشگری استان کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۶
زمینه و هدف: هدف این مقاله ارائه یک رویکرد راهبردی است که می تواند در کنار تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، پایداری آن ها را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. روش شناسی: جهت ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد توسعه پایدار ابتدا با استفاده از داده های موجود در سازمان میراث فرهنگی و سایر نهادهای استانی اطلاعات جامعی از منابع و توان های استان به دست آمد. سپس با استفاده از نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها، تحلیل متاسوات برای ارزیابی توانمندی های گردشگری و رقابت پذیری پایدار استان کرمان اجرا و نتایج موردنظر از آن استخراج گردید.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان کرمان ارزشمندترین منابع و قابلیت های گردشگری این مقصد می باشند. باوجود پایداری نسبی جاذبه های گردشگری، این توان ها به خوبی سازمان دهی نشده اند. در کنار جاذبه ها و فعالیت های گردشگری، تسهیلات و خدمات گردشگری استان از تناسب استراتژیک بسیار بالایی برخوردار هستند.نتیجه گیری و پیشنهادات: جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان تناسب راهبردی بسیار قوی ای با عوامل اقتصادی، اکولوژیکی و فناورانه و تناسب قوی ای با عوامل قانونی، سیاسی و اجتماعی - فرهنگی دارند. از سوی دیگر عوامل قانونی و سیاسی در کنار عوامل اکولوژیکی بیشترین اهمیت را در میان سایر عوامل خارجی داشته و از بالاترین درجه فوریت برخوردارند.نوآوری و اصالت: این تحقیق از ترکیب رویکردهای مبتنی بر منبع و توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل متاسوات جهت تعمیم دیدگاه مبتنی بر منبع به پایداری مقصدهای گردشگری استفاده نموده است.
۱۰۴.

تحلیل ارتباط ساختار فضایی محور گردشگری جلفا و حرکت طبیعی گردشگران در آن با تأکید بر نظریۀ چیدمان فضا و بهره گیری از نرم افزار اگراف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محور گردشگری جلفا ساختار فضایی حرکت طبیعی چیدمان فضا اگراف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
بدون تردید، صنعت گردشگری از مهم ترین منابع کسب درآمد در هر کشوری است. در عین حال، توجه به «حرکت» و «جابه جایی» گردشگران به عنوان یکی از ارکان نظام گردشگری، نقش انکار ناپذیری در توسعه این صنعت دارد؛ زیرا گردشگری با هر هدف و در هر مقیاسی که صورت گیرد، می توان مسیری را برای حرکت گردشگر ترسیم کرد؛ بنابراین توجه به چگونگی حرکت گردشگران در تعیین و طراحی مسیرهای گردشگری بسیار حائز اهمیت است و بدیهی است که کیفیت این مسیرها در ارتقا گردشگری تأثیر چشمگیری دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی حرکت گردشگران و تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی این مسیرها و حرکت طبیعی در آن است. بدین منظور، محورگردشگری جلفا واقع در بافت تاریخی منطقه 5 شهرداری اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب و سپس با بهره گیری از نظریه چیدمان فضا و مفاهیم مرتبط با آن، گراف توجیهی و نقشه محوری این مسیرها ترسیم و با استفاده از نرم افزار اگراف و شاخص های آن که عبارت است از: عمق کلی، عمق میانه، نداشتن تقارن نسبی، ارزش هم پیوندی و مقدار کنترلی، حرکت گردشگران در این مسیرها تحلیل و مقایسه شده است. روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر حسب نوع اقدام محقق، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات و داده ها نیز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. یافته ها بیانگر این است که خیابان خاقانی، کوچه کلیسا و کوچه خواجه عابد با مقادیر شاخص هم پیوندی 67/20، 95/14 و 78/13 و عمق کلی 72، 85 و 89 به ترتیب بیشترین ارزش هم پیوندی و کمترین عمق کلی را دارند؛ بنابراین به صورت طبیعی، پتانسیل حرکت، حضور گردشگران و عابران پیاده در این مسیرها درمقایسه با سایر قسمت های محور گردشگری جلفا بیشتر است. کوچه جلفا نیز با اینکه از نظر ساختار فضایی به نسبت سایر فضاهای این محور، نفوذپذیری و دسترسی کمتری دارد، به دلیل وجود کلیسای وانک، میدان جلفا و سایر جاذبه های گردشگری، روزانه پذیرای گردشگران و عابران زیادی است. پس می توان نتیجه گرفت علاوه بر شاخص های بررسی شده در نرم افزار اگراف، عوامل دیگری نیز در جذب و حرکت عابران پیاده مؤثر هستند.
۱۰۵.

تحلیلی بر توان های بالقوّه برندسازی بندرانزلی، با تأکید بر مؤلفه های کالبدی و فضایی، از منظر تصاویر ذهنی سهامداران برند مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
در دو دهه اخیر، برندسازی شهری، به عنوان راهبردی کلان جهت مدیریت حُسن شهرت شهری و اصلاح تصاویر مکانی، در راستای نیل به ارتقاء جوانب متنوع رقابت پذیری شهری، از سوی مدیران و سیاست گذاران شهری مورد توجه قرار گرفته است. لیکن بنا به دلایل متعدد، این رویکرد کمتر در مدیرت شهرهای ایران تجلّی یافته است. تحقیق پیش رو، در روش توصیفی - تحلیلی، همراه با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، کوششی جهت سنجش ظرفیت های بالقوه برندسازی شهر بندرانزلی از منظر مخاطبان بیرونی برند احتمالی مکانی می باشد. در اثبات فرضیه اصلی و پرسش نخست این تحقیق، مبتنی بر آزمون فریدمن با مقدار آماره X 2 محاسبه شده (435/73) و درجه آزادی 4، با 95 درصد اطمینان، نتایج نشان از آن داشت که ظرفیت ها و توان های بندرانزلی، از منظر تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی، قابلیت مبدل شدن به یک فرایند برندسازی شهری را دارد. در پاسخ به پرسش دوم این تحقیق نیز، این نتیجه حاصل شد که عناصر کالبدی و فضایی بندرانزلی، از منظر میزان یادآورسازی نام بندرانزلی، در تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی دارای اثرات همسان نیستند. لذا تأثیرات آن ها نیز در فرایند برندسازی بندرانزلی یکسان نخواهد بود. پاسخ به پرسش دوم با روش تاپسیس، نشان از آن داشت که عناصر طبیعی یا مصنوع مرتبط با سواحل دریا و تالاب از مهمترین مؤلفه های کالبدی و فضایی می باشند که تصاویر ذهنی مخاطبان بالقوّه برند بندرانزلی را از نام این شهر، شکل داده اند. همچنین هویت رقابتی برند بندرانزلی منطبق بر سه فعالیت کلان اقتصادی با اولویت های "بازرگانی و حمل ونقل دریایی"، "گردشگری" و "صید و صنعت شیلات" است که امکان رقابت با سایر برندهای شهری را می یابد.
۱۰۶.

گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب وکارهای نوپا (مورد پژوهشی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری خلاق بافت های تاریخی کسب وکارهای نوپا پیشران های توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۵۱
رقابت میان شهرها، به عنوان مقاصد گردشگری، شهرها را ناگزیر به یافتن راهکارهایی خلاقانه برای متمایز شدن از سایر مقاصد کرده است. از سوی دیگر، میراث کالبدی، تنوع فرهنگی و غنای آثار هنری و صنایع دستی بهترین پشتوانه برای توسعهٔ گردشگری خلاق در شهرها هستند، اما متأسفانه در ایران به صورت عملی به مفهوم گردشگری خلاق خصوصاً در بافت های تاریخی پرداخته نشده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش طراحی الگوی پیشران های توسعهٔ گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب وکارهای نوپا (مورد پژوهشی: شهر رشت) است. پژوهش حاضر، از لحاظ روش، پژوهشی آمیخته است. در بخش کیفی پژوهش، از روش نظریهٔ داده بنیاد و در بخش کمّی، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. همچنین، برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از ابزار مصاحبهٔ عمیق و در بخش کمّی از پرسش نامهٔ نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل مدیران سه سطح شرکت های دانش بنیان و پارک های علم و و متخصصان حوزهٔ صنایع خلاق و شهرسازی و گردشگری هستند. نمونه گیری در بخش کیفی از نوع نمونه گیری طبقه ای است و در بخش کمّی نیز نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران انجام شده است. یافته های پژوهش در قالب مدلی با دو بُعد اصلی پیشران های کسب وکارهای نوپا (با ضریب ۴۵۹/۰ = β) و پیشران های گردشگری خلاق در بافت های تاریخی (با ضریب ۵۹۰/۰ = β) ارائه شده است. نتایج نشان داد که ایجاد بستر و زمینهٔ مساعد برای کسب وکارهای نوپا می تواند به توسعهٔ گردشگری خلاق توسط این کسب وکارها بینجامد.
۱۰۷.

تبیین راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک نمونه موردی: پارک قلمستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهنمای طراحی شهری فضاهای شهری امن نقشه جغرافیای ناامنی ارزش املاک پارک قلمستان تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
امنیت فضاهای شهری از مهمترین کیفیت های موثر بر ارزش املاک است. امنیت از جنبه عینی، در ارتباط با انواع بزهکاری و قابل سنجش با میزان جرم و از جنبه ذهنی، شامل احساس ناامنی ساکنین از فضا و دارای رابطه مستقیم با تصویر ذهنی آنها از فضاهای شهری و غیر ملموس است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و با روش تحلیلی- توصیفی صورت میگیرد. هدف از این پژوهش خوانش تصویر ذهنی ساکنین از امنیت فضاهای شهری و ارایه راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک است. بدین منظور تصاویر پارک قلمستان، واقع در منطقه 1 شهر تهران به عنوان نمونه موردی، در اختیار ساکنین اطراف پارک قرار داده شد؛ تا فضاهایی را که در آن احساس ناامنی دارند، بر روی تصاویر مشخص نموده و بر اساس آن به یک نقشه جغرافیای ناامنی دست یافت. نتایج نشان میدهد ضمن هم پوشانی مولفه های مستخرج از تصویر ذهنی مردم با ادبیات موضوع، مولفه های کالبدی- فضایی موثر بر ارتقاء امنیت فضاهای شهری شامل فرم فضا، نفوذپذیری، فعالیت، آسایش محیطی و بصری و مدیریت شهری میباشند.
۱۰۸.

دستیابی به شهر دانش با رویکرد توسعه شهری دانش بنیان (مورد پژوهی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه شهری دانش بنیان شهر دانش مدل متاسوات شهر قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
همزمان با محبوب شدن توسعه شهری دانش بنیان به عنوان محصول اجتماعی پست مدرن در میان محققین حوزه شهری، این مفهوم به نقطه اتصال برنامه ریزان، اقتصاددانان، جغرافیدانان، و دیگر محققین حوزه اجتماعی مبدل شد. شهر قزوین یکی از شهرهایی است که در چشم انداز توسعه ای خود، دستیابی به شهردانش بنیان را هدف خود قرار داده است. با این وجود تاکنون راهبردهای شهر دانش بنیان در این شهر احصا نشده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای برنامه ریزی توسعه شهری دانش بنیان با تکیه بر منابع و قابلیت های دانش بنیان قزوین است، تا با کمک آن بتواند در تبدیل به یک شهر دانش بنیان موفق عمل کند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و رویکرد آن ترکیبی می باشد و در دو مرحله اصلی خلاصه می شود. در مرحله نخست پایه های نظری توسعه شهری دانش بنیان مبتنی بر تعاریف و ابعاد آن پیشنهاد شده است و در مرحله دوم بر پایه روش متاسوات، منابع و قابلیت های شهر قزوین و جایگاه رقابتی این شهر در میان رقبا برای ارائه راهبردهای دستیابی به شهر دانش-بنیان شناسایی شده است. بدین ترتیب با تعیین اهداف شهر قزوین، در چهار بعد نهادی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و محیطی به عنوان ابعاد اصلی پژوهش، نقشه جایگاه رقابتی و راهبردی شهر قزوین در میان رقبا در دو بعد محیطی-نهادی و اجتماعی-اقتصادی نشان داده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخورداری از پژوهشگران و حضور دانشگاه های مطرح در سطح کشور بیشترین میزان تناسب راهبردی و درجه اضطرار را داشتند، و تحریم و رکوداقتصادی و ضعف در سازوکار حمایت از جریان های علمی در کشور موانع اصلی و کلان تحقق اهداف بوده اند. از این رو توجه به راهبردهای دستیابی به توسعه شهری دانش بنیان در ابعاد نهادی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و محیطی در شهر قزوین برای تقویت قوت ها و برطرف کردن تهدیدها به عنوان پیش نیاز لازم توسعه شهری دانش بنیان، در شهر قزوین می باشد.
۱۰۹.

خوانش الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه های مسکونی شهر تهران، پژوهش موردی: فاز یک شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن فضاهای بینابین بیوفیلیک مسکونی شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۰
مطالعه حاضر کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، الزامات مؤثر بر طراحی معماری بیوفیلیک فضاهای بینابین شهری در فاز یک شهرک اکباتان تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. نمونه های آماری 20 نفر از خبرگان و متخصصان شهری بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. 55 پیشران اولیه در 6 دسته احصاء و شناسایی شده با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شد. طبق نتایج الگوی کلی پراکندگی الزامات مورد مطالعه، از نظر تحلیل اثرات متقابل بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است که در آن الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک از نظر اثرگذاری و اثرپذیری، حالت پیچیده و بینابین دارد و تمرکز الزامات بیش تر در خوشه عوامل مستقل است. الگوهای کلی، ترکیب اجزا و زیستگاه و اکوسیستم ها به ترتیب با کسب میزان تأثیرگذاری مستقیم 311، 296 و 278 در جایگاه اول تا سوم قرار گرفته اند و به عنوان کلیدی ترین الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران انتخاب شدند. الگوهای کلی، ترکیب اجزا، زیستگاه ها و اکوسیستم ها، الهام از طبیعت، اتصال جغرافیایی به محل، اتصال اکولوژیکی به محل، فرم ساختمان، فضا به عنوان شکل و فرم، عامل هماهنگی شکل و فرم فضایی، نور طبیعی، تعریف کننده فضاهای داخلی و خارج، نور و سایه و رشد و اثربخشی به عنوان 13 الزام کلیدی برای طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموع مسکونی فاز 1 اکباتان انتخاب شدند. نیروهای کلیدی از نظر عملکرد سیستمی در محیط سیستم طراحی، نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، به عنوان الزامات باثبات، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند؛ الزامات کلیدی اثرگذار ورودی سیستم طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران محسوب می شوند.
۱۱۰.

واکاوی مؤلفه های ریخت شناسی شهری تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی با بهره گیری از روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Urban morphology social damage physical vulnerability meta-analysis ریخت شناسی شهری آسیب اجتماعی آسیب پذیری کالبدی فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
اهداف: توسعه مبتنی بر ریخت شناسی شهری با توجه به چالش های اجتماعی همچون مهاجرت و تغییر بافت انسانی شهرها و ایجاد سکونت گاه های حاشیه ای غیررسمی، ناامن و ناایمن، تأثیر بسزایی بر آسیب پذیری اجتماعی جوامع شهری دارد. این امر در کشور ما که امواج توسعه را با بازه زمانی قابل توجهی نسبت به کشورهای توسعه یافته، تجربه می کند، مسائل پیچیده تری را ایجاد می کند. از این رو، درونی سازی یا بومی سازی عاملیت توسعه براساس مشخصه های منحصربه فرد تمدنی- فرهنگی یکی از دغدغه ها و چالش های پیش روی برنامه ریزان شهری در سیاست گذاری های در ایران است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج و واکاوی آن دسته از عوامل ریخت شناسی شهری در مطالعات بومی است که بر آسیب پذیری اجتماعی مؤثر ارزیابی شده اند تا بتوان به تعریف روشنی از ابعاد، مؤلفه ها و عناصر هر یک از آن ها رسید.  روش ها: این پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد کمی، به روش فراتحلیل، به استخراج معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار ریخت شناسی شهری بر آسیب پذیری اجتماعی پرداخته شده است تا بتوان از این فرآیند، به خط مشی دقیق تر به برنامه ریزی شهری نائل شد.  یافته ها: تحلیل یافته ها می رساند که ریخت شناسی شهری متأثر از چهار گانه اقتصاد شهری، مدیریت حمل ونقل و آماد شهری، سیاست های کلان توسعه افقی و عمودی شهر و پارادایم شهرنشینی است و آسیب اجتماعی ناشی از ریخت شهری متأثر از مدیریت کاربری اراضی، هندسه معابر، نوع بافت از حیث فرسودگی، هندسه توده پر و خالی و ایجاد لامکان ها، شفافیت و خوانایی بافت شهری، سرزندگی، حضورپذیری و نورپردازی معابر در شب، میزان تحقق عدالت فضایی برای همه اقشار جامعه و ایمنی در فضای شهری به هنگام مخاطرات طبیعی مانند سیل و زلزله است. نتیجه گیری: عمده ترین رویکردها به مطالعات ابعاد و مؤلفه های ریخت شناسی شهری عبارت از رویکردهای کالبدی- فیزیکی، بومی- اقلیمی، ادراک محیط و علوم رفتاری، تاریخی و جغرافیایی، اقتصادی- سیاسی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و زمینه ای- فرهنگی است. ابعاد ریخت شناسی شهری در دو بعد بافت و توده و حرکت میان ساختمان ها یعنی معابر دسته بندی می شود. ذیل بعد بافت و توده می توان شاخصه هایی اعم از گونه های ساختمانی، بلوک ها و چیدمان توده ها و ذیل بعد حرکت میان ساختمان ها می توان شاخصه های هندسه و ساختار معابر و پراکنش دسترسی ها را بازشناسی کرد.
۱۱۱.

تحلیل علیت لایه ای در واکاوی مفهوم پیاده مداری با تاکید بر مدلPESTEL (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیاده مداری چارچوب مفهومی و نظری تحلیل علیت لایه ای مدل PESTEL

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
اگرچه تبعات منفی رویکرد خودرومحور در برنامه ریزی و توسعه شهری مانند مصرف بی رویه منابع و امکانات، آلودگی هوا و کاهش زیست پذیری شهری، پرواضح و روشن است، لیکن تلاش های متولیان و گردانندگان در توجه به رویکردهای پایداری و مواجهه با مسئله با چالش های جدی مواجه است. در سالیان اخیر، یکی از رویکردهای موثر جهت برون رفت از معضلات مذکور، پیاده مداری بوده که در آن، توجه به پیاده روی در فضاهای شهری نه تنها ریشه در محیط انسان ساخت دارد، بلکه بصورت ماهیتی و ساختاری دلایل اجتماعی، اقتصادی، فناوری، سیاسی و قانونی نیز دارد. در این مقاله تلاش گردیده ضمن بررسی فرآیند تحول پیاده مداری طی سه دهه اخیر و تعریف جامع از آن، از بستر مدل PESTEL جهت تبیین ابعاد و عوامل آن استفاده شود. با توجه به پیچیدگی امکان شناسایی و درهم تنیدگی عوامل موثر بر پیاده مداری و ضرورت دسته بندی زمینه های شکل گیری و اثرگذار آن، از تحلیل علیت لایه ای استفاده شده است. در ادامه، با بهره گیری از روش دلفی دومرحله ای و آماری، پس از نظرخواهی از خبرگان، پنج محله از شهر تهران مورد مصاحبه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی تحلیل عاملی تاییدی و پایایی متغیرهای تحقیق بیانگر معناداری 6 بعد، 12 عامل، 28 مولفه و 37 شاخص پیاده مداری در سطح معناداری (0.01 >p) و بار عاملی بیشتر از 0.5 است. در نهایت، به جهت پیش بینی مقادیر متغیرهای تبیین کننده در ابعاد شش گانه پیاده مداری، از آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده و امتیاز اکتسابی پیاده مداری از دیدگاه شهروندان در محلات مورد مطالعه محاسبه گردیده است.
۱۱۲.

Theoretical Modeling of Effective Components on Biophilic Design of Spaces between Residential Complexes(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Intervening space Biophilic residential complexes Biophilic Design Structural-Interpretive Modeling

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۲
The construction of biophilic residential complexes is one of the new approaches to increasing the nature of the residents of residential complexes whose benefits will lead to better people's life. In recent years, in the field of architecture, biophilic residential architecture has been paid special attention and tries to consider the link between architecture and nature further. This study aims to investigate the theoretical modeling of the components affecting the biophilic design of the intervening spaces of residential complexes and the design of the relationships of these factors. The research method is descriptive-analytical in terms of applied results. A qualitative research approach was used through systematic review and purposive sampling to identify the studied components. In the section on interpretive structural modeling, expert academic opinions in architecture and Urbanism have been used through the Delphi method. Data collection tools are interviews and a two-way questionnaire, and a face validity criterion was used to assess the validity of the questionnaire. The relationships between the components affecting the biophilic design of the spaces between residential complexes have been determined using a new analytical methodology called interpretive structural modeling (ISM) and analyzed seamlessly. The findings showed that the relationship with natural systems with nine penetration power is the most effective and the strongest motivator of the biophilic design of the spaces between residential complexes and acts as the underlying stone of the model. Also, the order and complexity component with the penetration power of 4 has the least effect.
۱۱۳.

تبیین رویکرد برنامه ریزی کاربری زمین شهری در شهر هوشمند با استفاده از روش پرامتی (مطالعه موردی : منطقه 22 شهرداری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی کاربری زمین شهری شهر هوشمند فضای جریان ها مدل پرامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۹
پیشرفت سریع فنآوری اطلاعات و ارتباطات شهرها را به لحاظ فعالیتی و کالبدی و کیفیت زندگی ساکنان شهرها تحت تاثیر قرار داده است. علاوه بر این، تراکم رو به رشد جمعیت در شهرها، برنامه ریزان شهری را با چالش تامین سرانه کاربری زمین شهری که از منابع محدود تلقی میشود مواجه نموده است. در این میان، مفهوم شهرهوشمند به عنوان استراتژی برندهی شهری برای افزایش کیفیت زندگی در شهر مطرح شده است. هدف مقاله ی حاضر تحلیل وضعیت کاربری زمین شهری از طریق ابعاد شهرهوشمند و در نظر گرفتن قابلیت های جدیدی است که فضای مجازی در اختیار قرار میدهد تا رویکرد نوین برنامه ریزی کاربری زمین شهری ارایه گردد که مناسب ترین بهره برداری از ظرفیت های شهر ایجاد شود. مقاله ی حاضر از نوع هدف کاربردی و از نظر روش پردازش اطلاعات توصیفی – تحلیلی است. اولویت بندی های برنامه ریزی محدوده مطالعه با روش رتبه بندی پرامتی و تحلیل گایا انجام شده است. یافته ها نشان میدهد که بر اساس شش بعد اصلی شهرهوشمند که هر کدام بر اساس فعالیت با کاربری های متناظر خود معادل سازی شده اند، برنامه ریزی کاربری زمین شهری دارای اولویت بندی متفاوتی نسبت به روش های سنتی میباشد. بدین ترتیب که نواحی 3 و 2 در محدوده مطالعه دارای وضعیت مناسب و نواحی 4 و1 نیازمند بازنگری در برنامه ریزی کاربری ها با اولویت کاربری تجاری – مسکونی ، تجاری – اداری ، شبکه دسترسی ها، حمل ونقل، تاسیسات و تجهیزات و پارکینگ، آموزشی و فرهنگی میباشد. بر اساس نتایج این مقاله رویکرد نوین در اولویت بندی تخصیص زمین به کاربری ها و در کنار آن معرفی فضای جریان ها به عنوان مکمل فضای مکان ها به عنوان ظرفیتی نو برای برنامه ریزی کاربری زمین شهری ارایه شده است.
۱۱۴.

خوانشی بر گردشگری میراثی در الگوی بازآفرینی بافت تاریخی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد (مورد پژوهی: شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: گردشگری میراثی نظریه داده بنیاد شیراز بازآفرینی بافت تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
بارزترین شاخصه بافت های تاریخی شهرها، میراث شهری ملموس و ناملموس ارزشمند و ظرفیت های قابل عرضه و واجد اهمیت است که مورد کم توجهی تصمیم سازان و تصمیم گیران قرار می گیرد. گردشگری میراثی به دلیل نقشی که در ایجاد مزیت های رقابتی در مقیاس ملی و محلی دارد یکی از ابزارهای مهم بازآفرینی بافت های تاریخی شهرها محسوب می شود، این نقش توجه توأمان به حفاظت و توسعه بافت های تاریخی را مدنظر قرار می دهد. استفاده از گردشگری میراثی در مناطق تاریخی می تواند به بازآفرینی شهری موفق این بافت ها کمک نماید. پژوهش حاضر درصدد آن است تا دارایی ها و ظرفیت های موجود در حوزه گردشگری میراثی را شناسایی نماید و خوانشی بر الگوی گردشگری میراثی در بازآفرین بافت تاریخی شیراز داشته باشد. این پژوهش برگرفته از پارادایم تفسیرگرایی است، رویکرد آن استقرایی، نوع پژوهش کاربردی - توسعه ای و ماهیت آن توصیفی - تحلیلی است و در زمره رویکردهای کیفی قرار می گیرد، روش گردآوری داده ها اسنادی، پیمایشی و روش نمونه گیری هدفمند است و تجزیه و تحلیل داده های آن نیز بر اساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی است برای تبیین الگو از راهبردهای نظریه داده بنیاد استفاده گردیده است. در این پژوهش جهت دستیابی به اهداف آن با 12 نفر از افراد متخصص که شامل بهره وران و استفاده کنندگان، ذی نفوذان و ذی مدخلان بافت بودند مصاحبه های عمیق نیمه ساختار انجام گردید. بر اساس نظریه داده بنیاد، اسناد گردآوری شده در 175 کد باز، 131 مفهوم، 49 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی تحلیل شدند. نتیجه خوانش بیانگر این است که الگوی گردشگری میراثی در بازآفرینی بافت تاریخی شیراز، باید آموزش و پرورش، گردشگری فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، گردشگری کالبدی، رویدادمحوری، ارزش های سنتی، میراث معنوی و انسجام اجتماعی را مدنظر قرار دهد، همزمان با آن ظرفیت سازی، الگوسازی، ترویج و تشویق، تعامل، همکاری و کنش گری در بستر تدوین و بازبینی قوانین ملی و محلی، تسهیلگری و میانجیگری، تسهیل کردن و اختیار دادن زمینه بروز خلاقیت کالبدی، مشارکت مردمی و سرزندگی اجتماعی فراهم شود و منتج به تقویت هویت کالبدی، فرهنگی و اجتماعی گردد.
۱۱۵.

بازخوانی کارآمدی نظریه های رشد هوشمند در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن شهری با روش فراتحلیل و مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه فضای شهری رانت زمین و مسکن فراتحلیل مرور نظام مند نظریه های رشد هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه: غلبه ارزش مبادلاتی به ارزش مصرفی زمین [1] و همچنین ناکارآمدی در آماده سازی و تخصیص منبع غیر قابل جایگزین زمین به شکل خام و توسعه نیافته (Undeveloped land)، موجب تشدید بورس بازی، نیت ها و رفتار های سوداگرانه نسبت به آن شده است. این روند، رانت جویی بازتوزیعی را در پی داشته و به توسعه فضای شهری متناسب با آن دامن زده است [2]. از این رو، طی دهه های گذشته توسعه نامتعارف فضا، سبب گسست در ساختار فضایی پیوسته شهرها شده است، به طوری که در 30 سال آینده با دو برابر شدن جمعیت شهری در کشورهای درحال توسعه، مساحت زمین های ساخته شده به سه برابر مساحت کنونی خواهد رسید [4]. بنابراین در آینده ای نه چندان دور (تا 2030 ) با جهانی عمدتاً شهرنشین مواجه خواهیم شد که برای برآورده سازی نیازهایشان، زمین را بیش از توان اکولوژیکی اش مورد بهره کشی قرار خواهند داد [5]. در این راستا می توان گفت که با وجود مدل ها و رویکردهای گوناگون، نه تنها زمینه های رانت زمین و مسکن فروکش نکرده، بلکه رشد سوداگری، حوزه های اقتصاد، عمران، قوانین و مقررات، رفاه و کیفیت زندگی، برابری در دسترسی به خدمات و شفافیت در امور را تحت تأثیر خود قرار داده است [7]. از این رو با توجه به پیشینه و نتایج تحقیقات انجام شده در قالب مدل ها، رویکردهای ترکیبی، شبکه ای و نیز راهبرد رشد هوشمند شهری، ارائه و تبیین «راهبردی نظام مند و هوشمند به منظور کنترل زمینه های رانت در زمین و مسکن شهری» ضرورت دارد. بنابراین در راستای هدف اصلی پژوهش، آنچه راهبرد کنترل زمینه های رانت در زمین و مسکن شهری را نظام مند و هوشمند می سازد، بازتعریف دقیق تری از ابعاد مفهومی، الگوها و مطالعاتی در حوزه رشد هوشمند است که در نتایج خود دارای اندازه اثر نسبت به کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن هستند. پژوهش حاضر به منظور ارائه بازتعریفی از مفهوم «کارآمدی نظریه های رشد هوشمند شهری در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن شهری» انجام گرفته است. مواد و روش هادر این پژوهش با توجه به عنوان و ماهیت پژوهش، از نسخه سوم روش فراتحلیل برای تحلیل داده ها استفاده شده است. از این رو، ادبیات موجود در حوزه مفاهیم کارآمدی نظریه های رشد هوشمند در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن شهری براساس دستورالعمل، چک لیست و نمودار جریان 4 فازی تحلیل سیستماتیک و متاآنالیز (PRISMA) مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع، براساس ملاک های ورود مطالعات، به تعداد 391 مطالعه نظام مند عمدتاً به زبان انگلیسی در بازه زمانی 1970 2024 به دست آمد. سپس، در مرحله غربالگری با قرار دادن مطالعات در پروتکل اختصاصی (اعمال ملاک های ورود و خروج داده ها)، در نهایت تعداد 204 نمونه مطالعه در زمینه «کارآمدی رشد هوشمند در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن شهری» با روش فراتحلیل واکاوی شدند. همچنین، طبق بررسی و تحلیل اندازه اثر متغیرها براساس معیار کوهن (1988)، اندازه اثر مفاهیم نه گانه پژوهش به عنوان عوامل کمک کننده در تبیین واگرایی و همگرایی نتایج مطالعات نسبت به وضعیت رانت زمین و مسکن شهری به ترتیب ثبت شد. در ادامه، کد ارتباطی هر نظریه «رشد هوشمند شهری» با متغیر پژوهش براساس جدول wh question پدیدار شد. در نهایت، داده های هر مطالعه که پیش تر در فرمت اکسل تنظیم شده است، با «Ctrl-V» وارد صفحه گسترده CMA شدند. در مرحله پایانی، برای دسته بندی مطالب هر مطالعه، موارد زیر در دستور کار قرار گرفت: 1. آیا کارآمدی رشد هوشمند برای کنترل رانت زمین و مسکن بررسی شده است؟ 2. آیا مطابق با ابعاد نه گانه مفاهیم کارآمدی رشد هوشمند است؟یافته هابراساس تحلیل ناهمگنی (Hetrogenity Analysis) و آزمون کوکران (Cochran's test) Q و با توجه به سطح معناداری 0/05 فرض H0 پژوهش که اندازه اثر یکسان مطالعات است رد می شود و ترجیحاً برای تحلیل پژوهش از مدل تصادفی با 0/000 = P-value و 0/747 = ES استفاده شده است. همچنین، نتایج مجذور 99/810 = I_Squared است. مقدار به 100 نزدیک تر است و بیانگر ناهمگنی بیشتر اندازه اثر پژوهش های اولیه است. بررسی آزمون همبستگی رتبه ای بگ ومزومدر و آزمون ایگر، نشان می دهد پراکندگی اندازه اثر مطالعات منفرد متقارن نیست و به میزان 43 مطالعه کوچک نمودار فونل (Funnel plot)، تحقیق دچار تورش شده است. برای رفع تهیگی در CMA، مسیر Duval and Tweedie’s trim and fill اجرا شد و این خلأ مطالعاتی به طور فرضی ترمیم و به تجزیه و تحلیل اضافه شد. در تحلیل آماره شاخص امن از تخریب، مقدار این آماره حاکی از آن است که پس از ورود 2270 مطالعه غیر معنا دار به فرایند تحلیل، اندازه اثر محاسبه شده غیر معنا دار خواهد شد و در نتایج نهایی محاسبات و تحلیل ها، خطایی رخ خواهد داد. این وضعیت بیانگر دقت و صحت بالای اطلاعات و نتایج این پژوهش است. از این رو اندازه اثر کلی قابل اعتماد است و سوگیری انتشار، نتایج را تهدید نمی کند. با توجه به نتایج آزمون ها و نیز بررسی رگرسیون ابعاد مفهومی پژوهش و وضعیت برهم کنش مؤلفه های اساسی کارآمدی رشد هوشمند در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن شهری، می توان گفت که توجه غیرنظام مند و نامتوازن مطالعات به ابعاد مفهومی نه گانه پژوهش مشهود است، به طوری که ابعاد مفهومی «حکمروایی هوشمند»، «شهروند هوشمند»، «پویایی هوشمند»، «برابری اجتماعی در دسترسی به خدمات»، به ترتیب بیشترین اثر و مداخله نسبت به کاهش رانت زمین و مسکن را داشته اند و ابعاد مفهومی «توسعه متعارف فضای شهری»، «شفافیت»، «اصلاح قوانین و قراردادهای فسادزا»، «اقتصاد هوشمند» و «زندگی هوشمند» به ترتیب کمترین اثر و مداخله نسبت به کاهش رانت زمین و مسکن داشته اند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج آزمون ها و نیز بررسی رگرسیون ابعاد مفهومی پژوهش و وضعیت برهم کنش مؤلفه های اساسی کارآمدی رشد هوشمند در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن شهری، به طور کلی می توان گفت که پژوهش های فاقد اندازه اثر، دیدگاه فردی پژوهشگران و غفلت از نظام مندی ابعاد مفهومی مؤثر بر کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن، شکاف های روش شناسانه، تحلیل های کمتر نظام مند، محدودنگری تئوریکی و نیز ساز وکار ناکافی برای کاربرد نتایج تحقیقات، از دلایل عمده ناکارآمدی نتایج هر مطالعه در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن و در نتیجه، استمرار و تشدید در گسترش آن بوده است. در این راستا پژوهش حاضر با دیدگاهی فرانگر، مدلی جامع که تمامی مفاهیم مؤثر (حکمروایی هوشمند، شهروند هوشمند، پویایی هوشمند، برابری اجتماعی در دسترسی به خدمات، توسعه متعارف فضای شهری، شفافیت، اصلاح قوانین و قراردادهای فسادزا، اقتصاد هوشمند و زندگی هوشمند) را به طور نظام مند و به دور از بخشی نگری در بر داشته باشد، به عنوان گونه متفاوتی از «کارآمدی نظریه ها ی رشد هوشمند در کنترل زمینه های رانت زمین و مسکن شهری» ارائه کرده است. از این رو توجه پژوهشگران به کلیه ابعاد مفهومی نه گانه پژوهش می تواند در قالب یک راهبرد نظام مند و هوشمند، نظارت و کنترل بر زمینه های رانت زمین و مسکن را در پی داشته و به عنوان مدلی هوشمند و یکپارچه تری از مدیریت و کنترل نظام مند رانت زمین و مسکن شهرها باشد.
۱۱۶.

جایگاه اصل «هویت» در تبیین مفهوم «محله اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر اسلامی محله اسلامی هویت مکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
تبیین ویژگی های محل سکونت مطلوب برای مسلمانان از مهم ترین موضوعات حوزه مطالعات «شهر اسلامی» است. کمبود منابع مکتوب و نیاز به توسعه مبانی نظری در این حوزه، همچنان انجام چنین پژوهش هایی را ضروری می سازد. این پژوهش ازنظر هدف، جزو پژوهش های بنیادی است. ابزار مطالعه اسنادی برای بررسی متون و تدقیق محتوای مطالب، و روش تجزیه وتحلیل کیفی با استفاده از استنتاج عقلی، جهت دستیابی به نتایج تحقیق مورداستفاده قرارگرفته است. در بخش چارچوب نظری، پس از بررسی مباحث «هویت»، ارتباط «جهان بینی» و «فرهنگ» با هویت و «هویت دینی»، «محله اسلامی» به مثابه «مکان» ایجادکننده «هویت اسلامی» و اثرپذیر از آن تعریف می گردد. در بخش یافته های تحقیق، اصول «محله اسلامی» با استفاده از چارچوب مفهوم «مکان» که شامل بخش های «فرم، فعالیت و معنی» و ابعاد «کالبدی، عملکردی و ادراکی-شناختی» است، تبیین می شود. مبنا قرار دادن مفهوم «هویت»، اصول «عبودیت، معنویت گرایی، کمال گرایی» (سطح معنا)، اصول «حرمت گرایی، اصالت گرایی، اجتماع گرایی، محبت محوری، خدمت گرایی، همسایه گرایی» (سطح عملکرد)، و اصول «زمینه گرایی، آبادانی، پاکیزگی و طهارت» (سطح فرم)، و صفات و تجلیات ناشی از آن ها را برای «محله اسلامی» تعریف می نماید. در بخش نتیجه گیری، روابط میان مفاهیم زمینه ساز شکل گیری «محله اسلامی»، جایگاه اصل «هویت» و نحوه تأثیرگذاری آن در استنتاج «اصول و صفات محله اسلامی» تعریف شده است.اهداف پژوهش:تعریف مفهوم «محله اسلامی» به مثابه«مکان» ایجادکننده «هویت اسلامی» و اثرپذیر از آن.تبیین جایگاه اصل «هویت» و نحوه اثرگذاری آن بر تبیین اصول و صفات «محله اسلامی».سؤالات پژوهش:بر مبنای «جهان بینی توحیدی»، اصل «هویت» چگونه قابل تعریف خواهد بود؟هویت اسلامی چه جایگاهی در تعریف مفهوم «محله اسلامی» دارد؟
۱۱۷.

تبیین مولفه های عدالت فضایی – کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش – قدرت، نمونه موردی: مناطق پنج گانه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی قدرت - دانش مشارکت انضباط رشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۳
بیان مسئله: امروزه جستجو برای عدالت و مبارزه با بی عدالتی به دلیل وجود نابرابری های عظیم اجتماعی و اقتصادی، به یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی تبدیل شده است که در این راستا شناسایی نقش قدرت ها و تاثیر آن بر خلق فضاهای عدالت محور شهری، موجب افزایش کیفیت زندگی می گردد.هدف: . هدف اصلی این پژوهش، تبیین بررسی و مقایسه مولفه های دستیابی به عدالت فضایی کالبدی در مناطق 5 گانه شهر رشت با تاکید بر نظریه دانش-قدرت فوکو است.روش: این پژوهش تحقیقی از نوع کاربردی- توسعه ای است و نوع نظریه در این پژوهش اثباتی-محتویی است. راهبرد کلی این تحقیق، راهبردی ترکیبی است و با استفاده از رویکرد کیفی به تبیین مفاهیم نظری می پردازد. بر اساس چهارچوب مفهومی پژوهش، شاخص های بدست آمده شامل دانش فضایی، هدایت -کنترل و مشارکت و همچنین جامعه آماری شامل شهروندان شهر رشت می باشد که نمونه گیری از جامعه آماری شهروندان بصورت تصادفی انجام شد ه است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و حجم نمونه معادل 384 نفر بدست آمده است. نتایج آماری در دو مبحث یافته های توصیفی و یافته های استنباطی بیان شده است. در مبحث توصیفی با استفاده از آماره های فراوانی، میانگین، انحراف معیار و درصد فراوانی، به توضیح و تفسیر متغیرهای اصلی پرداخته شد و در مبحث استنباطی، با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری، مدل پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: در بررسی مفاهیم شهر عدالت محور مشخص گردید برای حرکت اصولی برنامه ریزی ، شناسایی نقش قدرت ها و نیروهای اثر گذار در جامعه ضروری است. در واقع شهر عدالت محور با فراهم کردن یک چهارچوب قدرت دهنده برای بازیگران شهری، کیفیت زندگی را در شهرها بهبود می بخشد. بنابراین درک ساختار قدرت مسلط و ایجاد یک نظام کنترل و نظارت با استفاده از دانش فنی و مشارکت مردمی می تواند منجر به دستیابی به شهر عدالت محور بر مبنای نظریه دانش – قدرت گردد.   نتیجه گیری: با بررسی و تحلیل مولفه ها و شاخص های فضایی-کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش –قدرت در مناطق پنج گانه شهر رشت، مشخص گردید که تقریبا تمامی این مولفه ها و شاخص ها در تمامی مناطق این شهر کمتر از میانگین متوسط است. هرچند دانش فضایی یا همان عقلانیت فنی تا حدی توانسته است نسبت به دو مولفه دیگر یعنی هدایت-کنترل و مشارکت، میانگین بالاتری را در سطح شهر به خود اختصاص دهد. بنابراین نتایج این پژوهش بیانگر آن است که با ارتقاء این مولفه ها و شاخص ها یعنی از طریق ارتقاء دانش فضایی (عقلانیت فنی)، هدایت و کنترل (انضباط) و مشارکت شهروندی و با گام برداشتن به سمت شکل های کامل تر تصمیم سازی، می توان از شدت بی عدالتی در شهرکاست.
۱۱۸.

بررسی میزان انطباق دریاچه شهدای خلیج فارس تهران با الگوی مکان بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریاچه شهدای خلیج فارس مکان شهری بوم شناسی سیمای سرزمین مکان بوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
با توجه به وخامت شرایط محیط زیستی در سطح جهان و اهمیت یافتن آن در مباحث مکان شهری، هدف این پژوهش ارائه الگویی جهت توسعه مبانی نظری مکان شهری با استفاده از رویکردهای بوم شناسی سیمای سرزمین است. داده های پژوهش به روش اسنادی، پیمایشی و با پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر تعیین شده و گزاره های پرسشنامه با کمک طیف لیکرت امتیازبندی شده اند. میزان همبستگی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ عدد 979/0 می باشد. میزان انطباق نمونه موردی با الگو به وسیله فرآیند تحلیل شبکه ای بررسی شده و نتایج نشانگر انطباق زیاد آن با الگو است. ادامه روند موجود از میزان این انطباق خواهد کاست، بنابراین راهکارهایی جهت بهبود شرایط ارائه شده است.
۱۱۹.

خوانشی نو از سرزندگی شهری؛ جُستاری انتقادی به خوانش های معاصر سرزندگی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی شهری استعاره کوه یخ فرامفهوم نگرش انتقادی تحلیل محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۸
سرزندگی شهری، مفهومی دشوار و چندوجهی است که تبیین و خوانش آن به سادگی تجربه اش نیست. اگرچه این مفهوم طی شش دهه که از حیات آن در عرصه شهرسازی دنیا می گذرد مورد توجه نگره پردازان و حرفه مندان قرار گرفته اما تاکنون به گونه ای مناسب «مفهوم سازی» نشده است. ضمن آنکه در ادبیات موضوعی اش با فقدان انسجام نظری روبرو است. ابعاد این مسئله، در عرصه پژوهش های داخلی، گستردگی بیشتری پیدا کرده که برآمده از برداشت ها و خوانش های ناصحیح و آمیختگی های لفظی و معنایی با مفهوم «زیست پذیری» است. این مقوله به شکل گیری ابهامات و آشفتگی هایی در رابطه با سرزندگی شهری انجامیده که تا به امروز، پژوهشی نسبت به آن، رویکردی انتقادی نداشته و در جهت اصلاح آن گامی مؤثر برنداشته است. بنابراین، شفاف سازی پیرامون اشتباهات پرتکرار پژوهش های داخلی پیشین و همچنین ارائه خوانشی نو مطابق با ماهیت و اهمیت این مفهوم، ضروری است. بر این اساس، پژوهش پیش رو، در سطح اول با استفاده از روش تحلیل محتوای متون به بررسی خوانش های سرزندگی شهری در پژوهش های خارجی پرداخته و در سطح دوم، 48 مقاله داخلی منتخب(بر اساس معیارهای ترجیحی دستورالعمل پریزما) انتشار یافته در بازه زمانی (1386-1400) را با رویکردی تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار می دهد. در سطح سوم نیز، خوانشی نو از سرزندگی شهری ارائه می نماید. بر اساس نتایج پژوهش پیش رو، سرزندگی شهری، یک «فرامفهوم» یا «اَبَرمفهوم» است که خوانش یا بازخوانی آن نیازمند «رویکردی کل نگر» است، به گونه ای که می توان آن را با استفاده از استعاره کوه یخ، مدل سازی کرد. در پژوهش حاضر، این فرامفهوم، «چشم انداز آرمانی طراحی شهریِ خوب» خوانده شده و در قالب کوه یخی دارای یک لایه بیرونیِ قابل مشاهده با عنوان «پرسونای سرزندگی» و چهار لایه زیرینِ پنهان مشتمل بر «کیفیت زندگی»، «کیفیت محیطی»، «مدیریت سرزندگی» و «نیروهای هدایتگر سرزندگی» مفهوم سازی گردیده است . سرزندگی شهری، مفهومی دشوار و چندوجهی است که تبیین و خوانش آن به سادگی تجربه اش نیست. اگرچه این مفهوم طی شش دهه که از حیات آن در عرصه شهرسازی دنیا می گذرد مورد توجه نگره پردازان و حرفه مندان قرار گرفته اما تاکنون به گونه ای مناسب «مفهوم سازی» نشده است. ضمن آنکه در ادبیات موضوعی اش با فقدان انسجام نظری روبرو است. ابعاد این مسئله، در عرصه پژوهش های داخلی، گستردگی بیشتری پیدا کرده که برآمده از برداشت ها و خوانش های ناصحیح و آمیختگی های لفظی و معنایی با مفهوم «زیست پذیری» است. این مقوله به شکل گیری ابهامات و آشفتگی هایی در رابطه با سرزندگی شهری انجامیده که تا به امروز، پژوهشی نسبت به آن، رویکردی انتقادی نداشته و در جهت اصلاح آن گامی مؤثر برنداشته است. بنابراین، شفاف سازی پیرامون اشتباهات پرتکرار پژوهش های داخلی پیشین و همچنین ارائه خوانشی نو مطابق با ماهیت و اهمیت این مفهوم، ضروری است. بر این اساس، پژوهش پیش رو، در سطح اول با استفاده از روش تحلیل محتوای متون به بررسی خوانش های سرزندگی شهری در پژوهش های خارجی پرداخته و در سطح دوم، 48 مقاله داخلی منتخب(بر اساس معیارهای ترجیحی دستورالعمل پریزما) انتشار یافته در بازه زمانی (1386-1400) را با رویکردی تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار می دهد. در سطح سوم نیز، خوانشی نو از سرزندگی شهری ارائه می نماید. بر اساس نتایج پژوهش پیش رو، سرزندگی شهری، یک «فرامفهوم» یا «اَبَرمفهوم» است که خوانش یا بازخوانی آن نیازمند «رویکردی کل نگر» است، به گونه ای که می توان آن را با استفاده از استعاره کوه یخ، مدل سازی کرد. در پژوهش حاضر، این فرامفهوم، «چشم انداز آرمانی طراحی شهریِ خوب» خوانده شده و در قالب کوه یخی دارای یک لایه بیرونیِ قابل مشاهده با عنوان «پرسونای سرزندگی» و چهار لایه زیرینِ پنهان مشتمل بر «کیفیت زندگی»، «کیفیت محیطی»، «مدیریت سرزندگی» و «نیروهای هدایتگر سرزندگی» مفهوم سازی گردیده است .
۱۲۰.

مقایسه و اولویت بندی تأثیر اجزاء نما در اغتشاش بصری تک نما و جداره های شهری (نمونه موردی: منطقه 4، 14 و 15 شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تک نما اغتشاش بصری جداره شهری اجزاء معماری نما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۳
امروزه یکی از عوامل ایجاد اغتشاش و بی نظمی بصری، وجود نماهای شهری با ظاهری ناهنجار است. این ناهمگونی در نمای شهرهای ایران، به خصوص شهر تهران و در مجاورت خیابان های اصلی محلی، بیش ازپیش خودنمایی می کند. پرداختن به این موضوع که چه اجزایی از نما سبب ایجاد اغتشاش بصری گردیده است و احصاء مؤثرترین جزء بصری نما در این زمینه، از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه اجزاء معماری نما و تأثیر آنها در ایجاد اغتشاش بصری و مقایسه تأثیرات در جداره و تک نماصورت گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع نمونه موردی، پیمایشی و کدگذاری می باشد. برای حصول به اهداف پژوهش تأثیر الحاقات، مصالح، پنجره، فرم و حجم، سبک و تزیینات، خطوط و درب در ایجاد اغتشاش بصری جداره و نما بررسی شد. به منظور شناسایی و مقایسه تأثیرات اجزاء از پرسشنامه و مطالعات میدانی و به منظور تحلیل و رتبه بندی از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن استفاده شده است. روش طی شده در این پژوهش در زمینه آسیب شناسی، نوآوری داشته و الگویی جهت مطالعات آسیب شناسی نما ارائه می دهد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تأثیر معیارها در ایجاد اغتشاش بصری جداره و تک نما متفاوت است و شاخص های متفاوتی از اجزاء تک نما و جداره، در ایجاد اغتشاش بصری تأثیرگذارند. با تحلیل نتایج توسط آزمون فریدمن مشخص گردید که خطوط در جداره با امتیاز 28/5 و الحاقات در تک نما با امتیاز 20/5. بیشترین میزان تأثیر را در ایجاد اغتشاش بصری دارند. همچنین در جداره و تک نما درب کم ترین تأثیر در ایجاد اغتشاش بصری را دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان