مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
قلب
حوزههای تخصصی:
مراد از مکتب تدبّر، سامانه ای فکری برخوردار از مبانی، اصول و روش است که با دریافت چینش حکیمانة آیات و کشف غرض واحد سوره، در برابر آنچه قرآن را مجموعه ای از عبارات پراکنده و ناهماهنگ می نمایاند، آن را مجموعه ای هماهنگ و منسجم دانسته، بر رفع موانع برقراری ارتباط با آیات اهتمام دارد. رویکرد و محتوای مهمّ مکتب تدبّر، ضرورت تحقیق و معرّفی آن را به طور تخصّصی و روشمندانه ضروری می سازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف تبیین جایگاه و اهمیّت مکتب تدبّر در فهم قرآن نوشته شده است و در آن کوشش می شود مبانی، اصول و روش جریان های معاصر تدبّری بررسی گردد. بر اساس نتایج تحقیق پیش رو، تدبّر غیر از تفکّر، تعقّل و تذکّر است و با دانش تفسیر که از دیدگاه سنّتی، شرح معانی و بیان مدلول نص است، تفاوت دارد. مکتب تدبّر، برخلاف مکاتب تفسیری که در پی دریافت معارف عمقی آیات و توجّه به چگونگی الفاظ و بیان ویژگی های عبارات آن بوده اند، به عنوان امری اندیشه ای قلبی با نگرش جامع درصدد دریافت جنبه های هدایتی سُوَر، ضمن کشف ارتباط میانِ آیات و فهم روشمند و هماهنگ الفاظ قرآن است، به گونه ای که با حرکتی عرضی در سطح آیات، متعلَّقاتِ فهم از آیه به سیاق و سوره بسط می یابد تا جایی که می توان به مدد اندیشة عقلی و طهارت قلبی، غرض واحد هدایتی هر سوره را دریافت و با آن ارتباط برقرار نمود. روش فهم در مکتب تدبّر، تعبیری از فهم قرآن به قرآن است.
بررسی ارتباط «طور ورای عقل» ملاصدرا و «سپهر دین» کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
آیا حوزه ای فراتر از عقل که منطق ناپذیر و احکامش ضد عقل باشد، وجود دارد؟ این پرسش همواره عرفان را به رویارویی در برابر فلسفه فراخوانده است. ازاین رو دو حوزه «عقل» و «طور ماورای عقل» و نسبت بین این دو همیشه موردتوجه عرفا، عرفان شناسان و دین پژوهان در غرب مسیحی و شرق اسلامی بوده است. ملاصدرا و کی یرکگور می پذیرند که عقل منبع معرفتی کامل برای درک حقایق نیست. کی یرکگور در مواجه با پارادوکس موجود در سپهر دین حکم به توقف عقل می دهد. ملاصدرا قلمروهای ادراکی و حوزه های معرفتی را در هر دو حوزه عقل و طور ورای آن، دارای هماهنگی و انسجام می داند. کی یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. از دیدگاه ملاصدرا و کی یرکگور سپهر دین و طور ورای عقل دارای هویتی رازآلود و تمثیلی است؛ تمثیلی که زبان شعری و ساخت های ادبی نیست بلکه یک طرز خاص از تفکر و یک روش خاص برای نیل به معرفت است. در این مقاله به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست (سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو پرداخته شده است.
ویژگی های سرّ در کشف المحجوب و مطابقت آن با متون منثور صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سِرّ» از مصطلحات رایج صوفیه است که آن را جایگاه مشاهده و یکی از برترین لطایف وجودی انسان دانسته اند؛ علاوه بر توصیف های مختلف از سِرّ و تبیین ویژگی های آن در ضمن عبارات مختلف، در متون منثور عرفانی گاه سِرّ را در معنا با «دل»، «قلب» و «روح» یکی دانسته و در تعاریف مختلف، آن را با همین کلمه در معنایِ «راز» یکسان شمرده اند، در صورتی که سرّ مرتبه ای ورای روح و جان است. مقاله حاضر بر اساس متن کشف المحجوب حدود تعاریف سرّ را مشخص و تفاوت آن را با دیگر لطایف بررسی می کند، و آراءِ نویسندگان متون منثور عرفانی از آغاز تا قرن هشتم هجری را در تعریف و استعمال این واژه ها معرفی می کند و سرانجام به بیان ویژگی های سرّ از خلال متن کشف المحجوب و تطابق آن با سایر آثار عرفانی منثور می پردازد.
معناشناسی «فؤاد» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
واژه «فؤاد» یکی از مهم ترین مفاهیم قرآنی است که نظر و تدبّر هر اندیشمند قرآنی را به خود جلب می کند. این واژه تاکنون به رغم تلاش های برخی لغویون، مفسرین و علما، با رویکرد معناشناسانه بررسی نشده است. کاربرد این واژه در قرآن کریم 16 مرتبه در 15 آیه هست. این پژوهش با روش معناشناسی که نگاه تحلیلی و دقیق به متن است، به تبیین معنای «فؤاد» و استخراج مؤلّفه های معنایی آن از قرآن کریم پرداخته است. بررسی آیاتی که واژه «فؤاد» در آن به کار رفته است این گونه نشان داد که این کلمه در کاربرد قرآنی بر محور جانشینی و تا حدودی تقابل، با مفهوم قلب و بر محور هم نشینی با مفاهیمی مثل تثبیت، هوی، ربط و... در یک حوزه معنایی قرار می گیرد. کشف مؤلّفه های معنایی «فؤاد» سبب تجلّی بیشتر معارف ناب قرآنی برای روشنی راه عبد خداوند متعال و نشان دادن جهان بینی خاص و نظام مند قرآن کریم است.
علم و معرفت در نظر غزالى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، آراء و نظرات امام محمد غزالى در باب علم و معرفت بررسى مى شود. با اینکه دو مفهوم «علم» و «معرفت» از یکدیگر متمایزند، با تسامح مترادف به کار برده شده اند تا چشم اندازى از دیدگاه غزالى در باب معرفت یقینى و حقیقت علم به دست آید؛ همان گونه که غزالى در برخى از کتب خود مانند «احیاءالعلوم» و «میزان العمل»، این دو واژه را مترادف و ملازم هم به کار مى بندد و در برخى مواضع بین این دو کلمه تمیز قایل مى شود. در این زمینه، به بررسى سیر معرفت شناختى غزالى پرداخته مى شود. غزالى با نگرش صوفیانه، معارف قلبى و اقرار به ارزش و حدود برهان فلسفى، نفوذ ویژه اى در تصوف نهاد که خود اسباب مؤثر در تفسیر و معنى تازه اى از علم و معرفت بین مسلمانان گردید. غزالى با تأمل در دو طریق عمده کسب معرفت و علم، یعنى طریق قلبى و عقلى، سعى در شناخت ارزش و مقاصد علوم نموده است. در نهایت، در تلقى غزالى، طریق قلب یگانه طریق مطمئن براى نیل به مقصد نهایى یعنى سعادت است که مقصود تمام عارفان است.
دلالت های تربیتی معناشناسی «قلب» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
عناصر تربیت اعم از اهداف، اصول، روش ها، عوامل و موانع تربیت به چیستی انسان، بازگشت دارد. شرط اولیه و اساس در اتقان یافته ها پیرامون چیستی انسان و ساختار وجودی او، بهره مندی از منابع علمی موثق است. در میان منابع موجود، اتکای به قرآن به عنوان منبع اصیل، قطعی الدلاله و قطعی الصدور، انکارناپذیر است. به ویژه آنکه این متن مقدس، رسالت خود و رسول را هدایت و تربیت بشر معرفی کرده است. این مقاله در راستای شناخت انسان با استفاده از روش تحلیل متن در علم «معناشناسی» با رویکرد «هم زمانی» و متمرکز بر مفهوم «قلب» به کشف معنای قلب به عنوان یکی از کلیدی ترین واژه های حوزه انسان شناسی قرآن کریم پرداخته است. این بررسی، بیشتر بر افعال و صفات هم نشین قلب تمرکز دارد. در ادامه براساس فهم هویت قلب، دلالت های ناظر بر تربیت انسان، ارائه شده است؛ «یگانگی منشأ ادراکات، انفعالات و رفتار انسان»، «تأثیر رفتارها بر کارکرد قوای ادراکی»، «ذات خیرطلب انسان»، «هویت یکپارچه خیر او»، «لاینفک بودن تربیت مطلوب از علم، اندیشه و عمل» و «وابستگی درک و فهم انسان به امور عینی و حسی» از آن جمله اند.
کارکردهای معرفتی قلب از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
قلب به عنوان یکی از محوری ترین کلمات در قرآن کریم برای معرفت و رسیدن به ایمان معرفی شده است. علامه طباطبایی قلب در قرآن را در جهت جسمی آن و به معنای قلب صنوبری که در درون سینه می تپد، در نظر نگرفته است، بلکه به اعتقاد وی قلب در قرآن همان نفس یا روح انسان است. علامه طباطبایی معتقد است، قرآن قلب را در معناهایی مانند عقل، نفس و روح بیان کرده است و عباراتی مانند فؤاد، صدر و نفس در قرآن به معنای قلب استفاده شده اند. تفاوت در تعابیر قرآنی به اعتقاد علامه هرگز به معنای تفاوت هستی شناختی نیست. با این بیان قلب دارای جایگاه ها و کارکردهای متفاوتی می باشد. پژوهش حاضر در صدد بیان نظریات تفسیری علامه طباطبایی درباره کارکردهای معرفتی قلب است. برای این منظور ابتدا معنای قلب ازنگاه لغویون مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس کارکردهای معرفتی که عبارت اند از عقل، سمع، علم، وحی، ذکر، فقه، از تفسیر المیزان استخراج شده و ارتباط قلب با هر کدام جداگانه مورد تحلیل قرار گرفته است. هر کدام از این کارکردها ضمن فرایندی به افزایش ادراک قلب منجر می شوند که فرایندها در این نوشتار بیان شده است.
دیدگاه جاناتان ادواردز و فیض کاشانی درباب رابطه عقل و ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در این مقاله دیدگاه جاناتان ادواردز و فیض کاشانی درباب رابطه عقل و ایمان، به روش توصیفی-تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج بر آمده نشان می دهد که جاناتان ادواردز و فیض فیض کاشانی به عنوان دو الهیدان تأثیر گذار اسلام و مسیحیت در چهار چوب الهیاتی تأکید خویش را بر کارکرد قلب معطوف داشته اند، اما علی رغم موقوف دانستن عملکرد مومنین بر رؤیت قلبی، هیچ گاه منکر معرفت عقلانی نگشته و آنرا حذف و یا تقبیح ننموده اند.تعبیر این دو متأله در باب عقل در نظر ابتدایی یکسان به نظر می رسد اما نتایج این تحقیق نشان می دهد که ادواردز با وجود قبول معرفت عقلانی، این نوع معرفت را در ساختار عملی ایمان مومنین بی تأثیر می شمارد، در حالیکه فیض عقل را بسترساز معرفت عملی قلب و دارای نقش ایجابی می شمارد.در این راستا فیض نه تنها بر خلاف نظر ادواردز عقل را در جریان ایمان عملی خنثی نمی شمارد بلکه برعکس معتقد است که درجات ایمان بسته به درجات عملی و عقلی مومنین متغیر خواهد بود. گرچه از نظر فیض هم مانند ادواردز علم هیچ گاه به تنهایی تعیین کننده نیست و علم همراه با تصدیق قلبی که مورد افاضه ی الهی واقع می شود.
نقش معرفت شهودی در ظهور و پیروزی حضرت حجه (عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم به علومی اشاره شده که صاحب آن مسجود ملائک، شاهد بر رسالت، قادر به انجام امور خارق العاده، و تعلیم آن به عموم انسان ها، هدف رسالت نبی اکرم(ص) می باشد. ماهیت، ابزار، آثار، و تفاوت این علوم با سایر معارف بشری چیست؟ آیا یاران حضرت حجت(عج) از این علوم بهره مند و از توانمندی های حاصله، در ظهور استفاده می کنند؟ معرفت شهودی، مشاهده حضوری بلاواسطه حقایق در عالمِ علمِ ربوبی است که صاحبان آن، باطن اشیاء و حقایق عالم را بی واسطه صورت علمی شهود می نمایند. معارف شهودی اعم است از وحیِ نبوت که مختص به انبیا است، و وحی غیر نبوت که شامل: الهام، مکاشفه، رؤیای صادقه، علم به اسماء و کتاب است. در این مقاله با رویکرد معرفت شناسیِ اسلامی ،پس از تبیین علم، اقسام ، ابزار روش های معرفتی و تفاوت آن ها با یکدیگر، به اقسام معارف شهودی و مواهب آن پرداخته ایم. عدم انحصار آن به معصومین(س) را اثبات و با ذکر نمونه ای از روایاتِ ظهور مدعی شده ایم که صلحاء با تسلط بر برخی از مراتب معرفت شهودی و قدرت های حاصله، در ظهور و پیروزی حضرت حجه(عج) نقش آفرینی و تحت ولایت امام، زمین را به ارث می برند. «ان الارض یرثها عبادی الصالحون»
فرایندهای واجی در گویش کردی سنقر کلیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به توصیف و تحلیل فرایندهای واجی حذف، تضعیف، قلب، کشش جبرانی، درج و تبدیل همخوان /R/ به همخوان /ɫ/ در گویش کردی رایج در شهرستان سنقر کلیایی، بر اساس «چارچوب واج شناسی زایشی» می پردازد. بدین منظور، از ده گویشور بومی، مصاحبه به عمل آمد؛ همچنین، از شمّ زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی منابع مکتوب در جمع آوری داده ها استفاده شده است. آوانویسی داده ها بر مبنای الفبای آوانگار بین الملل (IPA) صورت گرفته است. نتیجه این پژوهش نشان داد که در برخی واژه های این گویش، هم زمان چند فرایند واجی رخ داده است؛ قواعد حذف و تضعیف، پربسامدترین فرایندها و قلب نیز کم بسامدترین آنها در این گویش است؛ خوشه های آغازی متشکّل از دو همخوان در این گویش رایج است که نیم واکه /w/ یا /j/ به عنوان همخوان دوّم در این واژه ها به کار می رود؛ و سرانجام، ساخت هجاییِ CVCCC نیز در گویش کردی سنقر کلیایی وجود دارد.
رویکرد باطنی شهید ثانی به شریعت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
31 - 50
حوزههای تخصصی:
فهم باطنی از شریعت در میان عالمان شیعی با فراز و فرودهایی در طول تاریخ همراه بوده است. اگرچه کمتر عالم شیعی می توان یافت که منکر باطن برای دین باشد، نبود توجه کافی به باطن شریعت نوعی ظاهرگرایی افراطی و خشک ضد عرفانی را در میان عالمان شیعی می نمایاند. در این میان، نگاه باطنی شهید ثانی هم سو با رویکرد رایج در میان عارفان مسلمان است. از نگاه وی، اصالت دادن به باطن و تبعی دانستن ظاهر بر اهمیت بُعد باطنی دین می افزاید. بنابر این رویکرد، عالمان رسمی محتاج عالمان حقیقی ای هستند که بر علوم حقیقی اشراف دارند و جایگاه ایشان بسیار برتر از عالمان ظاهری است. به باور شهید ثانی، در میان اعضا و اعمال انسان نیز، قلب و اعمال مربوط به آن اصل و مقصد دین است. وی در مقام فقیهی بنام افزون بر توجه به علوم ظاهری همچون فقه و انجام دادن عبادت ها و فهم قرآن، بدون انکار ظواهر و کاستن از اهمیت آن، همواره جانب باطنِ حقیقت را به عنوان امر اصیل رعایت کرده است. از رهگذر توجه به رویکرد باطنی عالمان و فقیهان بنام امامیه، می توان از خطر ظاهر گرایی که در میان برخی از عالمان اهل سنت و حتی عالمان شیعی درحال رواج است دور ماند.
اثر هشت هفته تمرین تناوبی سرعتی بر ظرفیت اکسایشی و ضداکسایشی قلب، کبد و عضله اسکلتی موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
123 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی سرعتی بر سطوح آنزیم آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز ( GPX ) و شاخص استرس اکسایشی مالون دی آلدئید ( MDA )، در بافت های قلب، کبد و عضله دوقلوی موش های صحرایی نر ویستار بود. سیزده سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 68/18 ± 88/225 و سن هشت هفته) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (تعداد = شش) و تمرین تناوبی سرعتی (تعداد = هفت) تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی سرعتی با سرعت 30 الی 45 متر در دقیقه دویدن روی نوارگردان مخصوص جوندگان، به مدت 10 وهله یک دقیقه ای با دو دقیقه استراحت فعال بین وهله ها در هفته اول شروع شد و در پایان هفته پنجم، به سرعت 75 الی 80 متر در دقیقه به مدت یک دقیقه با هفت تکرار و سه دقیقه استراحت فعال رسید و این شدت تا پایان دوره ثابت باقی ماند. نتایج تجزیه وتحلیل آزمون تی مستقل نشان داد که تمرین های تناوبی سرعتی منجر به کاهش معنادار سطوح آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در بافت قلب (P=0.001) ، کبد ( P=0.002 ) و عضله دوقلو ( P=0.006 ) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین، سطوح مالون دی آلدئید بافت قلب در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت ( P=0.001 )، براساس یافته های پژوهش حاضر، بافت های مختلف پاسخ های اکسایشی متفاوتی نسبت به فعالیت ورزشی مشابه از خود نشان می دهند و تمرین های تناوبی سرعتی بافت قلب را بیش از بافت های کبد و عضله دوقلو تحت فشار اکسایشی قرار می دهند.
مبانی معرفت شناختی خیال در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
7 - 30
حوزههای تخصصی:
خیال در اندیشه ابن عربی در افقی فراتر از افق عقل نشسته است، هم خیال متصل به عنوان ابزار معرفتی مهم می تواند به حقایقی وقوف یابد که عقل از دست یابی به آنها ناتوان است، و هم خیال منفصل حوزه وسیعتری از عالم را به خود اختصاص داده وتمام ماسوی الله را در بر می گیرد. ادراک خیالی همراه ترین معرفت با کل هستی است، در شناخت خداوند بدون خیال نمی توان از وجوه تشبیهی کلام او آگاهی یافت. انسان باید هر دو چشم خود را به سوی حقیقت بگشاید که یکی عقل ودیگری خیال است، و در شناخت کل عالم خیال موثرترین ابزار ادراکی است، چون خیال مذبذب بین وجود و عدم است، با جهانی که خود عین خیال است، می تواند همراهی نماید و به درک عمیق آن نائل شود. عقل از اصول ایستا و ثابتی برخوردار است و تنها قادر به درک جنبه تنزیهی خداوند است، در حالی که خیال همانند خود عالم، دائما در تحول و گشودگی است، معرفت خیالی همانند خود جهان و زندگی گشوده وسیال است و هیچگاه به دیدگاه ونظر منتهی نمی شود. خیال ابن عربی در فلسفه اسلامی تا حد قابل توجهی مغفول مانده، که احیاء مجدد آن، تحولات عمیقی را به وجود خواهد آورد.
نقش ابزارهای معرفتی (حس، عقل، قلب) در معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
135-156
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روشی کتابخانه ای - تحلیلی، معلوم شده که حس ابزاری غیر مستقل و مقدمه ساز حکم عقل است. گاهی به دلایلی مانند ندیدن یا نشنیدن، نبود یا تقطیع روایات، نقل به مضمون آن ها و نرسیدن قراین ، مقدمات لازم حکم درست عقل، فراهم نمی شود. عقل در اموری چون مبنا سازی فلسفی و اصول فقهی، پایه های اصلی دین، کشف از حکم شرعی(نه انشای حکم مولوی)، لحاظ همه ابعاد وجهات مسائل، در تولید، تغییر و تکامل معرفت دینی نقش آفرین است. قلب، ابزاری بسیار نیرومند با تهذیب، در مرحله عالی، وحی الهی و در مراتب پایین تر الهامات و اشراقات را در می یابد. هیچ کس توان درک کنه علم حضوری وحی، این سلطان علوم، مکمل عقل و مغایر با سنخ تجربه دینی را، ندارد. قلب ادراکات عقل در قالب مفهومی را به صورت موجودی شخصی و خارجی می یابد و می تواند بسیاری از مجهولات دست نیافتی عقل را، با علم حضوری دریافت کند. معیار درستی یا نادرستی شهودات قلبی، عقل و نظر معصوم است.
ارزیابی انتقادی تفسیر قلب به عقل در شارحان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایده ی قلب در آثار ابن عربی از مهمترین و محوری ترین آراء اوست که تمام اندیشه های معرفت شناختی وی در نسبت با آن قابل فهم هستند. این ایده که از سوی اکثر شارحان ابن عربی با ارجاع به دیدگاه حکمای مسلمان نسبت به عقل مورد فهم قرار گرفته اغلب به صورت عبارت اخرای عقل مستفاد در تلقی فیلسوفان اسلامی درک شده است. تفسیری که با توجه به اهمیت ایده ی قلب در آراء و افکار ابن عربی باید مورد ارزیابی قرار گرفته و استواری آن با توجه به اندیشه های ابن عربی در متن آثارش به طور دقیق سنجیده شود. در این مقاله تلاش میشود تا ضمن ارزیابی انتقادی این تفسیر، فهم ایده ی قلب به مثابه ی عقل قابل و همچنین به مثابه ی عقل در معنای فهم عرفی و عمومی از این کلمه نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
تأثیر تمرینات تناوبی فزاینده بر آپوپتوز قلب رت های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
49 - 61
حوزههای تخصصی:
تمرینات تناوبی ممکن است آثار حفاظتی قلب در برابر مرگ سلولی را با چالش مواجه کند، با این حال نقش حفاظتی تمرینات ورزشی در پیشگیری از آپوپتوز ناشناخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی فزاینده بر آپوپتوز بافت قلب رت های جوان بود.30 سر موش صحرایی نر ویستار جوان به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 6 هفته تمرین تناوبی به مدت 6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 25 تا 70 متر بر دقیقه با 10 تکرار 1 دقیقه ای و استراحت فعال دودقیقه ای بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه برداری از قلب انجام گرفت. برای مطالعه آپوپتوزی ساختار بافت قلب، در محلول فیکساتیو فرمالین 10 درصد قرار داده شد. برای تشخیص سلول های آپوپتوزی، از روش غیر رادیواکتیو نشاندار و تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بن فرونی در سطح معنا داری (005/0P≤) انجام گرفت.نتایج ایمونوهیستوشیمی نشان داد 6 هفته تمرین تناوبی فزاینده موجب افزایش 200و 320 درصدی معنا دار (001/0P≤) آپوپتوز گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شش هفته و گروه پایه شد. با توجه به ترسیم بدیع برهم کنش وابسته به سن در این مطالعه که به فعال سازی مسیر آپوپتوزیس در پی تمرینات تناوبی فزاینده منجر شد، بروز چنین واکنشی در کودکان و نوجوانان روشن نیست و نیازمند مطالعات آینده است، بنابراین توجه به ملاحظات تمرینی در طراحی تمرینات تناوبی برای آنان ضروری است.
بررسی تطبیقی واژگان قرآنی و اوستایی درباره ساحت غیرمادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین زرتشت مانند اسلام، به دو ساحتی بودن انسان باور داشته، معتقد است: انسان علاوه بر ساحت جسمانی و بدن ظاهری، که قابل مشاهده است، دارای ساحت غیرمادی است. این پژوهش به توصیف و بررسی تطبیقی واژگان قرآنی و اوستایی درباره بُعد غیرمادی انسان می پردازد. در قرآن، از پنج واژه «روح»، «نفس»، «قلب»، «فؤاد» و «صدر» یاد شده است که اشاره به بعد مجرد انسانی دارند. در اوستا نیز پنج واژه «اَهو»، «دَئِنا»، «بَئوذَ»، «اوروان» و «فرَوَشی» واژگانی هستند که به ساحت غیرمادی انسان دلالت دارند. این مقاله با روش توصیفی تطبیقی و با تأکید بر قرآن و اوستا به ویژه گاهان زرتشت، نخست به توصیف این واژگان پرداخته، شباهت ها و تفاوت های این واژگان را برجسته کرده، سپس، تحلیلی نو در این زمینه ارائه می کند. افزون بر شباهت هایی که میان واژگان قرآنی و اوستایی وجود دارد، تفاوت های اساسی نیز به چشم می خورد، از مهم ترین آنها، می توان به تبیین و تحلیل عقلی صحیح از واژگان قرآنی و فقدان تحلیل محتوایی صحیح از تعدد واژگان اوستایی و منافات آن با بداهت عقلی دربارة وحدت حقیقی انسان اشاره کرد.
تحلیل واژگانی روح، نفس، قلب، فؤاد و صدر در قرآن و بررسی چندگانه یا متحد بودن آنها با تأکید بر دیدگاه های علامه طباطبایی، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واژه های روح، نفس، قلب، فؤاد و صدر در قرآن به ساحت دوم انسان اشاره دارند. نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی چندگانه یا یکی بودن مشارٌالیه آنها می پردازد و با بررسی نظرات مفسران به ویژه علامه طباطبایی، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی، معیاری نو برای تمییز مشارٌالیه آنها ارائه می دهد. حاصل اینکه امر مجرد، پیش از تعلق به بدن، روح و پس از آن نفس نامیده می شود. میان این دو و سه واژه قلب، فؤاد و صدر نیز تمایزی احساس می شود. این سه در کاربرد مطلق، همان معنای نفس یا روح را می رسانند؛ ولی قرین با اوصاف، به مرتبه ای از مراتب روح یا نفس انسانی اشاره دارند؛ یا اینکه روح و نفس همانند اسامی هستند که به تمام حقیقت انسان اشاره دارند، ولی قلب و فؤاد و صدر همانند اوصافی هستند که هرچند با نفس و روح متحدند، به تمام حقیقت انسان اشاره نمی کنند.
تأثیر نقش نماهای گفتمانی «واو» و «فاء» در تحلیل معنی آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیق در نقش نماهای گفتمانی یکی از حوزه های مطالعاتی بکر در زمینه دانش زبان شناسی است. این واحدها عمدتاً ارزشی کاربردشناختی و فرادستوری دارند؛ یعنی در ساحت متنی و بینافردی نقش هایی را به عهده می گیرند. <strong>هدف</strong> از نوشتار حاضر بررسی نقش های به کار رفته در آیاتی از قرآن کریم است که به نحوی به سه حوزه نفس، قلب و روح اختصاص دارد تا از خلال آن روشن شود که نخست، میان موضوع آیات و روابط گفتمانی به کار رفته در آنها چه پیوندی برقرار است و دوم، هریک از این نقش نماها چگونه به بروز نقش و کارکردی آیاتیاری می کنند.<strong> روش:</strong> این مقاله با رویکرد کاربرد شناختی و با اتکا به روش تحلیل گفتمان صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد رابطه مستقیمی میان معنی آیه و برداشت مخاطب از آن بر پایه ادات گفتمانی به کار رفته در آیه وجود دارد. «فاء» در آیات نفس، هم جنبه استنباطی و هم جهت وجدانی دارد. بدین ترتیب که برای استنباط معنی آیه مخاطب را ناگزیر به استدلال و استنباط می کند. «واو» نیز در ساختاردهی و حفظ انسجام معنایی و صوری متن بیشترین تأثیر را دارد. <strong>حاصل</strong> تحقیق نشان می دهد معناشناسی قرآن از گونه معناشناسی پویا است که با استفاده نقش نماها به ایجاد حرکت در رویدادهای داستان و نوسازی اطلاعات مخاطب یاری می رساند.
طور ورای عقل از دیدگاه ابن عربی
حوزههای تخصصی:
عقل قوه ای از قوای نفس ناطقه است. عقل از آن نظر که قوه فکر را به کار می گیرد و از طریق آن علم و معرفت کسب می کند، محدود است؛ اما عقل از آن نظر که دارای خاصیت قبول است، حدی ندارد و از این حیث، هیچ امری ورای طور عقل محسوب نمی شود. دو احتمال در تفسیر طور ورای عقل قابل طرح است: «ما یحیله العقل» و «ما لایناله العقل»، که هر دوی آنها دارای نقص است. ابن عربی عنصر اساسی در علوم فوق طور عقل را به لحاظ روش، یافت شهودی و قلبی آنها دانسته است که با افاضه و تجلی حق تعالی صورت می گیرد؛ اما به لحاظ محتوا، ممکن است برخی از انواع آن توسط عقل از راه استدلال فکری هم قابل حصول باشد.