مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
استان فارس
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پهنه بندی لرزه خیزی استان فارس بر اساس تحلیل آماری زمین لرزه های ثبت شده در فاصله زمانی 110 سال از سال های 1900 تا 2010 میلادی و مقایسه نتایج آن با پهنه بندی های انجام شده، جهت آزمون کارآیی سیستم های اطلاعات جغرافیایی و بهره گیری از داده های لرزه ای دراز مدت است. بدین منظور از داده های لرزه ای بر گرفته از سایت USGS و نقشه های زمین شناسی جهت مشخص کردن خطوط گسلی استفاده و یافته ها مورد تحلیل قرار گرفته است، برای انجام تحلیل ها از نرم افزارهای اکسل و Arc GIS استفاده شده و نتایج نشان می دهد که در طی دوره مورد نظر 1636 زمین لرزه در محدوده مورد مطالعه رخ داده که بزرگای آنها بین 2.5 تا 6.9 ریشتر است. حدود 70 درصد از زمین لرزه ها بزرگایی کمتر از 4.5 داشته، بیشترین و کمترین تعداد زمین لرزه های رخ داده به ترتیب مربوط به شهرستان های لار و ارسنجان می باشد. پهنه بندی خطر لرزه ای بر اساس بزرگا نشان می دهد که 60 درصد از مساحت استان فارس و همچنین شهر شیراز در محدوده با خطر نسبی بالا قرار دارند. مقایسه پهنه بندی حاصل با کارهای مشابه قبلی نشان داد که در پهنه بندی حاضر، پهنه با خطر نسبی کم، مساحت بیشتری از استان را در بر گرفته است، در حالی که در کارهای قبلی پهنه با خطر کم اصلا یا وجود نداشت یا محدوده ی کمی را به خود اختصاص داده بود. بر اساس پهنه بندی حاضر بیشتر مراکز پر جمعیت (همچون شیراز، لار) و نیمه غربی استان فارس در محدوده با خطر نسبی زیاد بوده، در حالی که در کارهای قبلی نیمه شرقی نیز جزء محدوده پر خطر محسوب شده بود. همچنین پهنه بندی حاضر نسبت به کارهای مشابه قبلی از دقت بیشتری برخوردار است.
بهینه سازی الگوی بهره برداری از منابع آبی در جهت حداکثر کردن منافع اجتماعی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یا محدودیت کشت محصولات کشاورزی در مناطق مختلف باید با توجه به امکانات تولید و محدودیت منابع آبی صورت گیرد و این مسئله لزوم طراحی یک مدل فراگیر الگوی کشت محصولات زراعی را آشکار می کند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه میزان آب مصرفی، سطح زیرکشت و نیروی کار شاغل در دو الگوی کشت بهینه با اهداف متفاوت بیشینه نمودن منافع خصوصی و اجتماعی می باشد. برای این منظور تعداد 175 زارع با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسش نامه و اندازه گیری دبی آب چاه های این مزارع، آمار و اطلاعات لازم جمع آوری گردید. نتایج به دست آمده بیان گر این موضوع است که در شهرستان فسا محصولات گندم، ذرت دانه ای، گوجه فرنگی، پیاز، هندوانه، خربزه، خیار سبز و سبزیجات، دارای مزیت نسبی ولی محصولات جو و پنبه (وش)، فاقد مزیت نسبی در سال مورد مطالعه هستند. درالگوی کشت بهینه با هدف حداکثر نمودن منافع اجتماعی سطح زیرکشت به میزان 537 هکتار نسبت به الگوی کشت بهینه با هدف حداکثر نمودن منافع خصوصی یا بازاری (سود فردی کشاورزان) کاهش یافته است. میزان آب مصرفی در الگوی کشت بهینه با هدف حداکثر کردن منافع اجتماعی برابر با 4/337 میلیون مترمکعب می باشد که به میزان 8/8 میلیون مترمکعب از الگوی کشت بهینه با هدف حداکثر کردن بازده برنامه ای کمتر می باشد.
تحلیل اقتصاد مسائل بازاریابی مرکبات در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، با استفاده از اطلاعات به دست آمده از طریق تکمیل پرسش نامه و مصاحبه حضوری با گروهی از تولیدکنندگان مرکبات (پرتقال، نارنگی و لیموشیرین) درشهرستان های جهرم و داراب (استان فارس) و همچنین گروهی از خرده فروشان، عمده فروشان و میدان داران، مفاهیم و کلیات بازاریابی بررسی شد. مهم ترین خدمات بازاریابی شامل بسته بندی اولیه و حمل و نقل است. در دو مسیر بازاریابی برای پرتقال، سهم تولیدکننده از قیمت پرداختی مصرف کننده کمتر از یک سوم به دست آمد. این رقم برای نارنگی 20-30 درص د و ب رای لیم وشی رین نیز 43 درصد ب رآورد ش د. همچنی ن مش خص گردی د قیمت خرده فروشی در مقایسه با سایر عوامل در ایجاد حاشیه بازاریابی نقش بیشتری دارد. طبقه بندی JEL : M31، Q13
بررسی مزیت نسبی محصولات عمده زراعی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی در ایران پتانسیل های مناسبی جهت کسب درآمدهای ارزی دارد، اما جهت ورود به عرصه تجارت بین المللی نیازمند شرایط لازم جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) و رقابت پذیری محصولات زراعی است. بر همین اساس، این مطالعه به بررسی مزیت نسبی محصولات عمده زراعی استان فارس با استفاده از انواع شاخص های هزینه ای می پردازد. در این پژوهش به برآورد شاخص های هزینه منابع داخلی(DRC)، هزینه به منفعت اجتماعی(SCB) و سود خالص اجتماعی(NSP) از طریق بهره گیری از ماتریس تحلیل سیاستی(PAM) برای محصولات زراعی، که در سال زراعی 1387 -88 دارای بیشترین سطح زیر کشت در استان فارس بوده اند، پرداخته شد. در این مطالعه، علاوه بر نرخ ارز دلار، نتایج بر اساس نرخ های ارز یورو و تعادلی نیز تعیین شد و تحلیل حساسیت انجام گرفت. همچنین در مورد نهاده ماشین آلات نیز با توجه به اهمیت درصد وارداتی یا داخلی بودن آن، تحلیل حساسیت انجام گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که به ترتیب خیار آبی، گوجه فرنگی آبی و ذرت دانه ای آبی بالاترین مزیت نسبی را در بین محصولات مورد مطالعه دارند. همچنین گندم آبی، گندم دیم، جو آبی، جو دیم، لوبیا قرمز آبی، عدس دیم و پنبه آبی در هر سه نرخ ارز فاقد مزیت نسبی هستند. نتایج تحلیل حساسیت نهاده ماشین آلات نیز نشان داد که این تغییر اثر چشمگیری در رتبه بندی و همچنین وجود یا عدم وجود مزیت نسبی محصولات ندارد. طبقه بندی JEL :Q28 , Q18
ارزیابی سطح برخورداری توسعه خدمات و امکانات رفاهی گردشگری در مراکز شهرستان های استان فارس
حوزههای تخصصی:
وجود خدمات و امکانات گردشگری ی از پیش نیازهای مهم در برنامه ریزی گردشگری و توسعه این بخش به حساب می آید. پژوهش حاضر با هدف سطح بندی و تعیین میزان توسعه یافتگی امکانات گردشگری موجود و خدمات بین راهی در مراکز شهرستان های استان فارس صورت گرفته است. روش بررسی این پژوهش توصیفی تحلیلی است. برای تعیین شاخص ها و اهمیت وزنی از مدل دلفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است در ادامه ماتریس های IFEو EFE جهت برنامه ریزی راهبردی تدوین شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از کتاب ها، منابع آماری و پیمایش میدانی بهره گرفته شده است. به استناد یافته های تحقیق، ضریب پراکندگی به دست آمده حکایت از تفاوت و شدت نابرابری در میزان بهره مندی از زیر ساخت های گردشگری است. به گونه ای که شهر شیراز از نظر میزان برخورداری در طیف بسیار خوب قرار داشته و میزان برخورداری شهر لار در طیف متوسط واقع شده است. دو شهرستان مرودشت و فیروز آباد نیز از نظر میزان برخورداری از خدمات، امکانات و زیر ساخت های گردشگری در طیف ضعیف قرار داشته و 17 شهرستان باقی مانده استان نیز در طیف بسیار ضعیف قرار گرفته اند. همچنین بررسی ماتریس های IFE و EFEنشان میدهد که وضعت گردشگری شهرستان در محافظه کارانه است در این صورت باید جهت برنامه ریزی از استراتژی های WO که هدفش کاهش نقاط ضعف و افزایش فرصت ها می باشد، استفاده نماییم.
پتانسیل کاهش قیمت محصولات گندم و ذرت با بهره گیری از اقتصاد مقیاس: مطالعه موردی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب سیاستگزاران و برنامه ریزان بخش کشاورزی بر این باورند که کوچکی اندازه زمین موجب ناکارامدی این واحدها می شود و هزینه تولید در این واحد ها را بالا می برد. در واقع این باور وجود دارد که تکنولوژی تولید محصولات کشاورزی دارای خصوصیت بازده افزایشی به مقیاس می باشد که ز آن می توان برای کاهش قیمت تمام شده استفاده نمود. آزمون فرضیه وجود اقتصاد مقیاس در دو محصول عمده زراعی استان فارس شامل گندم و ذرت دانه ای هدف اصلی تحقیق حاضر است. برای این منظور از رهیافت تئوری دوگان و با استفاده از تابع هزینه وجود این خصوصیت ساختاری درتکنولوژی تولید این دو محصول بر اساس اطلاعات سال زراعی89-1388 به تفکیک برای سه گروه مزارع سنتی، تجاری و ترکیبی بررسی شده است. علاوه براین، برای اطمینان از صحت انتخاب الگوی هزینه، سه فرم تابعی لئونتیف تعمیم یافته، درجه دوم و ترانسلوگ مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که فرم تابعی ترانسلوک مناسبترین فرم برای بیان تکنولوژی تولید محصولات منتخب است.کشش مقیاس محاسبه شده بر اساس پارامترهای این تابع بیانگر وجود اقتصاد مقیاس در تولید محصولات گندم و ذرت دانه ای در هر سه گروه از مزارع یاد شده می باشد. براین اساس، امکان کاهش قیمت این محصولات با افزایش اندازه مزرعه متصور است. به علاوه، با توجه به بزرگتر بودن مقدار پارامتر اقتصاد مقیاس در تولید گندم نسبت به مقدار این پارامتر در تولید ذرت، پتانسیل بهره گیری از اقتصاد مقیاس در جهت کاهش قیمت تمام شده در مزارع گندم بیشتر از مزارع ذرت می باشد.
سنجش عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر اسکان عشایر در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی اسکانِ جامعه عشایری، مهم ترین بحثی است که در مورد این جامعه در کشور مطرح می باشد. عشایر ایران در اوایل سده ی اخیر، یک بار طعم تلخ اسکان اجباری را که توسط حکومت پهلوی اول بر آنان تحمیل گردید، تجربه نمودند. اما امروزه مقوله ی اسکان در قالب جدیدی جدای از اسکان اجباری و بر اساس دیدگاه گروهی از متولیان و برنامه ریزان امور عشایر کشور مطرح شده است. در این راستا استان فارس به دلیل پیشینه زندگی عشایری محل اجرای یکی از مهم ترین طرح های اسکان در کشور بوده است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر اسکان عشایر در استان فارس می باشد. برای بررسی این موضوع کانون های اسکان در استان را به عنوان نمونه انتخاب نموده و با نظرسنجی از طریق پرسشنامه، عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر اسکان خانوارهای عشایری در کانون های خود جوش و هدایتی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که: در بین تأثیرات شاخص های اجتماعی و اسکان عشایر در استان فارس رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین تأثیرات عوامل اقتصادی و اسکان عشایر در استان رابطه معناداری وجود ندارد. بنحوی که بین عوامل اجتماعی مؤثر بر اسکان عشایر در فارس با توجه به وضعیت تأهلِ جامعه آماری رابطه معنادار وجود ندارد، ولی بین عوامل اقتصادی مؤثر بر اسکان با توجه به وضعیت تأهل رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین بین عامل های اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر اسکان عشایر در استان با توجه به جنسیت افراد تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل سلسله مراتب شهری استان فارس طی 1390- 1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اتکا شهرهای استان فارس به پسکرانه کشاورزی خود هرگونه تغییرات شدید در نظام سلسله مراتب شهری را باید متاثر از بخش کشاورزی و تغییرات اقلیمی دانست، اما آنچه قابل ذکر است این که سلسله مراتب شهری در استان فارس تحت تاثیر عامل کشاورزی و اقلیمی قرار ندارد. عوامل سیاسی از جمله انتخاب شهرها به عنوان مرکز شهرستان (لامرد و نورآباد) و عوامل اقتصادی در تخصیص منابع به شهرها(به کارگیری قطب رشد) از جمله عوامل اصلی در گسیختگی و تحول در نظام سلسله مراتب شهری استان فارس است. در این پژوهش سعی بر این است تا با استفاده ازشاخص های نخست شهری، ضریب آنتروپی، منحنی لورنز و ضریب جینی و محاسبه شاخص هرفیندال و با به کارگیری نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن طی سال های 1345 تا 1390 سلسله مراتب و تحولات شبکه شهری استان فارس بررسی شود. نتایج حاکی از عدم تعادل و ناهمخوانی در سلسله مراتب شهری استان فارس است، عدم حضور هیچ شهری در طبقه دوم جمعیتی و کاهش فاصله شهر نخست با شهرهای پایین دست است.
ارزیابی پایداری کشاورزی استان فارس با استفاده از رهیافت برنامه ریزی توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه با استفاده از مدل پایداری کشاورزی و رهیافت برنامه ریزی توافقی، اقدام به ارزیابی پایداری کشاورزی شهرستان های منتخب استان فارس گردید. بدین منظور داده های مورد نیاز این مطالعه از منابع گوناگون از جمله سازمان جهاد کشاورزی و سازمان آب منطقه ای استان فارس در سال 1385 جمع آوری شده است. بر اساس نتایج حاصل از روش مذکور شهرستان های استان فارس به سه گروه پایدار(شهرستان های کازرون، لامرد، ممسنی و آباده)، نسبتاً پایدار(شهرستان های لار، اقلید، فیروزآباد، فسا، داراب و ارسنجان) و ناپایدار(شهرستان های مرودشت، استهبان، شیراز و جهرم) تقسیم گردیدند. با توجه به نتایج، گروه پایدار دارای ویژگی هایی از جمله پایین بودن بیلان آب زیرزمینی، تنوع بیشتر درگیاهان زراعی و نیز درصد کمتری از اراضی این شهرستان ها دارای ماده آلی کمتر از یک درصد می باشند. همچنین غلظت بالای نیترات در آب های زیرزمینی، منفی تر بودن بیلان آّب زیرزمینی، استفاده کمتر از سیستم های کارآمد آبیاری و مصرف بیش از حد سموم و کودهای شیمیایی بارزترین ویژگی های گروه ناپایدار هستند.
ارزیابی بلندمدت استراتژی های مدیریت دام در شرایط خشکسالی(مطالعه موردی: عشایر استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی و نوسانات آب و هوایی مهم ترین چالش های مدیریت دام- مرتع برای دامداران عشایری است که عمدتا به مراتع طبیعی وابسته هستند. بنابراین بررسی شیوه های مدیریتی تولیدکنندگان دام در طول دوره های خشکسالی بسیار حیاتی است. هدف این مقاله، ارزیابی استراتژی های مدیریت دام شامل نقدکردن(فروش) جزیی دام و خرید علوفه تکمیلی در شرایط خشکسالی برای دامداران عشایری است. بدین منظور از مدل برنامه ریزی ریاضی چند دوره ای با در نظر گرفتن روند پویای تعداد دام استفاده شد. داده های مورد استفاده با تکمیل پرسشنامه از عشایر با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و از اداره ی امور عشایر فارس جمع آوری شد. نتایج نشان داد که استراتژی خرید علوفه درآمد ناخالص بزرگتری نسبت به استراتژی نقد کردن دام دارد. اما این استراتژی نیازمند هزینه ی اضافی بالایی برای خرید علوفه است و در شرایطی که خشکسالی گسترده اتفاق می افتد، هزینه های اضافی منجر به کاهش سود خالص در همه ی سناریوها و ریسک بیشتر نسبت به سناریوهای استراتژی نقد کردن گله می شود. بهرحال، استراتژی خرید علوفه در خشکسالی های طولانی سود منفی نسبت به استراتژی فروش دام دارد و فشار تخریب مراتع را نیز شدت می بخشد. استراتژی نقد کردن دام گرایش به مخاطره و استرس های مالی کمتری به طور بالقوه نسبت به استراتژی خرید علوفه دارد و در طول خشکسالی طولانی بهترین بازده خالص را نسبت به استراتژی خرید علوفه برای غلبه بر محدودیت عرضه علوفه ایجاد می کند. بنابراین براساس نتایج، در بلندمدت استراتژی نقد کردن جزئی دام توصیه می شود.
اولویت بندی بخش های اقتصادی استان فارس با تأکید بر بخش کشاورزی بر اساس جدول داده- ستانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی حاضر سعی شده تا با استفاده از اطلاعات جدول داده- ستانده ی استان فارس(1386) و با اتکا به تلفیق شاخص های ارتباطات بین بخشی و اشتغال زایی، بخش ها ی دارای اولویت استان مشخص گردد. همچنین نقش بخش کشاورزی از لحاظ ارتباط با سایر بخش ها و اشتغال در میان دیگر بخش های اقتصاد استان تبیین می گردد. با بررسی روابط بین بخشی می توان گفت که برای جهش اقتصاد استان باید به ترتیب در بخش های ""عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها""، ""زراعت و باغداری"" و ""حمل و نقل""، رونق بیشتری ایجاد شود. همچنین بخش های ""رستوران""، ""ساخت پوشاک"" و ""محصولات غذایی"" قابلیت آن را دارند که تقاضا برای تولیدات واسطه ای سایر بخش ها را بیش از بخش های دیگر افزایش دهند و در مجموع بخش های ""عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها""، ""زراعت و باغداری"" و ""حمل و نقل جاده ای"" به لحاظ ارتباط با سایر بخش ها، از شدت بیشتری برخوردارند. پیوند پسین در بخش-های ""نفت""، ""آموزش"" و ""بهداشت و درمان"" و پیوند پیشین بخش های ""وسایل نقلیه""، ""آموزش"" و ""اداره امور عمومی و خدمات شهری"" از ارتباط بیشتری با سایر بخش های اقتصادی برخوردارند. بر اساس بررسی های مبتنی بر جدول داده- ستانده ی سال 1386 استان، بخش کشاورزی تأمین کننده ی کالاهای واسطه ای سایر بخش ها و وابستگی آن به تولیدات واسطه ای بخش های دیگر کمتر است و در ردیف بخش های تقریباً خودکفا طبقه بندی می شود. بخش کشاورزی، پس از بخش های ""ساختمان"" و ""اداره ی امور عمومی"" می تواند در ایجاد اشتغال جدید در استان بیشترین اثر را داشته باشدکه برای رفع تنگنای بیکاری می توان تقاضای نهایی این بخش را افزایش داد.
ارتقای روستا به شهر و تأثیر آن در تحول تعامل های روستایی- شهری مطالعه موردی: بخش بیضاء – شهرستان سپیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته ایجاد و نیز تقویت و بهبود تعامل های روستایی- شهری به عنوان یکی از ابزارهای توسعه هماهنگ و متعادل سکونتگاه های روستایی و شهری همواره مورد تأکید پژوهشگران و برنامه ریزان و سیاست گذاران بوده است. ایجاد و تقویت تعامل های روستایی- شهری مستلزم وجود شبکه شهری سازمان یافته مناسب و کارآمد و با رده های مختلف سلسله مراتبی در سطح سرزمین است. از این رو ایجاد و تقویت و توسعه شهرهای کوچک در عرصه های روستایی از راهکارهای مؤثر در این زمینه برشمرده شده است. در دو دهه گذشته ایجاد و شکل گیری شهرهای کوچک در نواحی روستایی کشور به دلیل تغییر در قوانین تقسیمات کشوری به شدت رو به افزایش بوده و عملاً موجب شکل گیری تعداد بسیار زیادی از شهرهای کوچک و روستا - شهرها در پهنه سرزمین شده است. در میان استان های کشور، فارس از جمله آنهایی است که با بیشترین تعداد این گونه تبدیل ها در دو دهه گذشته مواجه بوده است. حال پرسش اساسی این است که تبدیل روستاها به شهر تا چه حد به بهبود و تقویت و تحول در تعامل های روستایی- شهری انجامیده است؛ و این گونه شهرهای کوچک نوپا تا چه حد توانسته اند نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کنند. در این مقاله با رویکرد توصیفی و تحلیلی و با به کارگیری روش های اسنادی و میدانی به بررسی و مقایسه کمیت و کیفیت و نوع تعامل های شهر بیضاء (نمونه موردی) با روستاهای حوزه نفوذ آن در دو مقطع قبل و بعد از شهرشدن، و نیز دگرگونی های شکل گرفته در تعامل های روستایی- شهری بر اثر تبدیل شدن به شهر پرداخته شده است. یافته ها حاکی از آن اند که با تبدیل شدن بیضاء به شهر، پیوندهای عملکردی و انسجام روابط فضایی در محدوده مورد مطالعه افزایش یافته است
نقش فعالیت های اقتصادی خاص بر ساختارهای اجتماعی فرهنگی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: روستاهای کمباین دار استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد فن آوری های نوین و تنوّع بخشی به فعّالیّت های اقتصادی روستاها، علاوه بر آثار مثبت و منفی در ابعاد دیگر اقتصادی، کالبدی و فضایی، همواره دگرگونی هایی را بر ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن جامعه خواهد داشت. ورود کمباین به عرصه ی فعّالیّت کشاورزی، یکی از بارزترین این فن آوری هاست که منجر به شکل گیری و گسترش نوع خاصّی از مشاغل، ازجمله کمباین داری و فعّالیّت های مربوط به آن در برخی روستاهای کشور شده است. مقاله ی پیش رو که برگرفته از پژوهشی میدانی در روستاهای کمباین دار استان فارس است، در پی شناخت و تشریح آثار اجتماعی نهادی ایجاد شده، منتج از گسترش فعّالیّت کمباین داری و بازتاب آن در توسعه ی سکونتگاه های روستایی است. پژوهش پیش رو، از نوع توصیفی پیمایشی است که در آن برای گردآوری داده ها، از دو شیوه ی مطالعه ی اسنادی و بررسی های میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل 928 خانوار است که از میان آنها 101 خانوار به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش، نشان دهنده ی آن است که هرچند این فعّالیّت از نظر اقتصادی و درآمدزایی برای روستاییان فعّالیّتی به نسبت پُردرآمد محسوب می شود؛ اما، این امر مشروط به پذیرفتن بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی در درون و بیرون روستا، هم برای شاغلان و هم برای خانواده های آنهاست. با این همه می توان گفت، باوجود موانع و مشکلات پیش روی کمباین داران، این فعّالیّت در ارتقای شاخص های اجتماعی نهادی روستاهای مورد مطالعه، آثار مثبتی در پی داشته است.
سطح بندی فضایی محورهای گردشگری استان فارس بر مبنای خدمات و تسهیلات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات و زیرساخت های گردشگری، به دلیل رابطه مستقیم بین افزایش کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تعداد گردشگران اهمیت دارد. از مهم ترین ارکان توسعه مقاصد گردشگری، وجود سیستمی کارآمد از تسهیلات، خدمات و تأسیسات گردشگری است. کیفیت بالای خدمات گردشگری اثر مستقیمی بر افزایش درآمد منطقه گردشگری دارد، به افزایش مدت اقامت گردشگران و درنهایت افزایش رضایت آنان منجر می شود و بر انگیزه بازدید مجدد گردشگران از مقصد مد نظر می افزاید. گردشگری رابط میان گردشگر و جاذبه است و بازدید هر گردشگر از جاذبه ها، بسته به گذر از این محورهاست. بنابراین در پژوهش پیش رو به سطح بندی این محورها از لحاظ خدمات لازم برای گردشگران پرداخته شده است تا متناسب با ظرفیت هر محور گردشگری و مدیریت مناسب آن، سیستم خدمات رسانی بهتری برای گردشگران فراهم شود و پاسخگوی نیازهای آنان باشد. از سوی دیگر، پس از شناسایی محورهای دارای موانع و محدودیت های خدماتی، در رفع مشکلات این محورها تلاش خواهد کرد. روش پژوهش کاربردی است. ابتدا معیارهای پژوهش به کمک روش دلفی به دست آمدند و سپس با تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند. در مرحله بعد با مدل COPRAS که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، محورهای گردشگری استان فارس رتبه بندی شدند و در چهار سطح قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محورهای شمالی و جنوبی با توجه به اینکه درگاه بیشترین ورود گردشگران به این استان هستند، از خدمات کمتری برخوردارند و باید در اولویت توسعه خدمات و زیرساخت های گردشگری قرار گیرند.
شناسایی عوامل ایجاد کننده ضایعات مرکبات در استان فارس با الگوسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش ضایعات مواد غذایی یکی از مشکلات جدی در اکثر کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه است. هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی عوامل ایجاد کننده ضایعات مرکبات در استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و الگوسازی معادلات ساختاری است. اطلاعات مورد نیاز از طریق نمونه گیری تصادفی و تکمیل 221 پرسش نامه در بین باغداران استان فارس در سال 1392 جمع آوری شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، متغیرهای تأثیر گذار بر ضایعات مرکبات در استان فارس در قالب هفت عامل زیر دسته بندی شدند: ""زیرساخت های نامناسب""، "" آفات و شرایط اقلیمی""، "" مدیریت نامناسب مصرف نهاده های آب و سموم""، "" مدیریت نامناسب پس از برداشت""، "" انبارداری و حمل نامناسب محصول""، "" مدیریت برداشت و عرضه"" و "" مدیریت نامناسب مصرف نهاده های کود و رقم درختان"". بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی، تمام ضرایب متغیرهای لحاظ شده در الگو دارای ارزش آماری است. نتایج برآورد مدل نهایی تحقیق نشان داد که متغیرهای آفات و شرایط اقلیمی، زیرساخت های نامناسب، انبارداری و حمل نامناسب محصول و مدیریت نامناسب پس از برداشت متغیرهای تأثیر گذار بر ضایعات مرکبات در استان فارس اند. طبقه بندی JEL:C38
تحلیلی بر ویژگی های اجتماعی– اقتصادی ساکنان مسکن مهر، مطالعه موردی شهرهای شیراز، فیروزآباد، آباده، نورآباد و استهبان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
بر اساس قانون اساسی کشور، داشتن مسکن مناسب، حق هر فرد و خانوار ایرانی است و رسالت اقتصاد کشور، تأمین نیازهای اساسی مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم در جهت تشکیل خانواده برای همگان است. در این راستا، جهت تأمین مسکن اقشار کم درآمد و تنظیم بازار عرضه و تقاضای مسکن، احداث نوعی مسکن ویژه؛ با عنوان مسکن مهر از سال 1386 اجرایی شد که بازخوردهای گسترده ای در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به همراه داشته است. این طرح بر بازار عرضه و تقاضای مسکن و پوشش بخشی از نیاز مسکن گروه های کم درآمد شهری نقش موثری ایفاء نموده است؛ لیکن به دلایل مختلف، بهره برداری از پروژه ها با چالش های متعدد مواجه است این امر ضرورت تحقیق در این خصوص را آشکار می سازد. این تحقیق با هدف تحلیل بخش تقاضا و همچنین بررسی ویژگی های خانوارهای ساکن در مسکن مهر در سطح استان فارس و تحلیل بازتاب های اجتماعی ناشی از آن ارائه شده است. برای این منظور، تعداد 384 پرسشنامه در سطح پنج شهرستان منتخب شامل شیراز، فیروزآباد، آباده، نورآباد و استهبان به صورت تصادفی طبقه بندی شده تکمیل گردید و داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های استنباطی قیاسی تحلیل شد. نتایج نشان دهنده آن است که ساکنان مسکن مهر بیشتر از طبقه کارگری، فاقد تحصیلات عالیه و اقشار کمتر برخوردار جامعه بوده و عامل هزینه اسکان، مهمترین دلیل جابجایی برای سکونت در مسکن مهر بوده است. از سوی دیگر، تفاوت معنی دار در برخورداری از شاخص های اجتماعی شامل همبستگی اجتماعی، مشارکت در روند اجرای پروژه و رضایت کلی از محل سکونت در بین ساکنان شهرهای مختلف وجود دارد. نتایج همچنین نشان دهنده تفاوت الگوی مصرف در مناطق مختلف جغرافیایی و اقلیمی استان است. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های آتی مسکن اجتماعی در سطح کشور سودمند باشد.
تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با استفاده از مدلVIKOR
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار زمانی حاصل می شود که نابرابری های ناحیه ای کاهش یافته و عدالت اجتماعی برقرار شود لذا وجود نابرابری مانعی برای حصول این امر است. تحلیل نابرابری ها با معیار ها و شاخص های مختلف می تواند به شناخت نواحی کم توسعه یا در حال توسعه کمک نموده و الزامات لازم جهت تخصیص منابع به آنها را مهیا نماید. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با بهره گیری از 62 شاخص اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی، کالبدی و زیست محیطی، فرهنگی- مذهبی و حمل و نقل و ارتباطات پرداخته است، که در این راستا آمار و اطلاعات لازم از سالنامه آماری سال 1390 استان فارس گردآوری شده و داده ها با روش آنتروپی وزن دهی شده و بر اساس مدل ویکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آنست که نابرابری در سطوح شهرستانی مشهود بوده که شهرستان شیراز به عنوان مرکز استان در سطح کاملا برخوردار قرار گرفته و شهرستان های جهرم، کازرون و استهبان، برخوردار و شهرستان های مهر، داراب، آباده، لامرد، بوانات و نی ریز، نیمه برخوردار بوده و بقیه شهرستان ها محروم می باشند و الگوی حاکم برتوسعه فضایی این استان مرکز-پیرامون بوده است.
شناسایی پهنه های آب و هوای رویشی استان فارس با تأکید بر گسترش جنگل های بنه
حوزههای تخصصی:
منطقه ی رویشی زاگرس دومین رویشگاه جنگلی مهّم کشور (بعد از منطقه ی شمال) محسوب می شود. جهت بررسی تأثیر عناصر اقلیمی بر گسترش تیپ های مختلف بنه در استان فارس، با استفاده از داده های 32 ایستگاه همدید منطقه، 26 متغیر اقلیمی که از لحاظ شرایط بوم شناختی اهمّیّت بیشتری داشتند، انتخاب و با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی، عوامل مؤثر در پراکنش این تیپ ها بررسی شد. سه مؤلفه ی دمایی، بارشی و بادی با 9/85 درصد از پراش داده ها، مهم ترین عامل تعیین کننده ی رفتار اقلیمی در استان می باشند. نمرات عاملی و متوسط متغیرهای اوّلیه در هر یک از تیپ های کیکم- بنه، بادام- بنه، بنه غالب و بلوط- بنه برآورد شده و تأثیر عناصر دما، بارش، باد و نیز متغیرهای اوّلیه ی اقلیمی بر تیپ های مختلف بنه تعیین گردید. جهت بررسی تأثیر ارتفاع بر پراکنش تیپ های مزبور، نقشه ی رقومی ارتفاعی، تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهم ترین عنصر اقلیمی مؤثر در پراکنش تیپ بلوط- بنه عنصر بارش می باشد که بیشترین امتیاز عاملی مثبت را در قسمت های غربی استان با ارتفاع متوسط 1601 متر، کسب کرده است. امتیاز مؤلفه ی دما، در تیپ کیکم- بنه نسبت به بقیه ی تیپ ها کم ترین مقدار را نشان می دهد که مؤید این نکته است که تیپ کیکم- بنه به افزایش دما حساس است. عنصر دما یک عامل مثبت برای رشد و استقرار بنه غالب می باشد. به طورکلی، تیپ بادام- بنه مقاومت بهتری درمقابل تغییرات ارتفاع و تمام عناصر اقلیمی مورد مطالعه داشته که باعث حضور گسترده ی آن در بیشتر قسمت های استان و در نتیجه در اقلیم های مختلف، شده است.
طراحی الگوی سازمان پروژه محور مبتنی بر عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: جهاد دانشگاهی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگان اذعان دارند که در شرایط پرتنش و پررقابت فعلی، استفاده از شکل های سنتی سازمانی، اشتباهی نابخشودنی است. از این رو، نگاه به چهره های جدید سازمانی از دغدغه های مهم پژوهشگران است. لذا هدف این تحقیق، طراحی مدل سازمان پروژه محور (به عنوان یکی از چهره های سازمانی نوظهور) مبتنی بر عملکرد سازمانی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، ازنوع تحقیقات اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) می کوشد طراحی مدل چنین سازمانی را در مورد مطالعه (جهاد دانشگاهی استان فارس) به انجام رساند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که مدل نهایی تحقیق، متشکّل از متغیّر مدیریت پروژه با پنج بعد (الزامات دانشی، ریسک، فرایندی، منابع انسانی، حاکمیت و رهبری) و دو متغیّر میانجی طبیعت پروژه سازمان و فنّاوری پروژه های سازمان است. از بین ابعاد مدیریت پروژه، الزامات مدیریت ریسک دارای بالاترین اولویت در شکل گیری مدل سازمان پروژه محور است. همچنین مبتنی بر بارهای عاملی مدل نهایی تحقیق، به مدیران پیشنهاد می شود که توجه به ابعادانتقال فنّاوری به کار رفته در پروژه های سازمان، اندازه و نوع پروژه های سازمان، فشارهای وارد به پروژه های سازمان و الزامات مدیریت ریسک پروژه را در اولویت خود برای طراحی ساختار چنین سازمانی قرار دهند.
بررسی ساختار طبقات روستایی در استان فارس بعد از انقلاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ساختار طبقاتی روستایی در استان فارس بعد از انقلاب پرداخته است. برای این منظور تعداد 25 روستا در استان از طریق تحقیقات میدانی و پیمایشی مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های عینی برای بررسی طبقات و اقشار مختلف در نظر گرفته شد، لذا یافته ها نشان داده که روستاهای این استان دارای طبقات عمده تولیدکنندگان مستقل-روستایی، کارگران روستایی و زمین داران روستایی هستند. طبقات سنتی در روستاهای این استان هنوز وجود دارد و طبقه سرمایه داران روستایی بسیار کمرنگ است. چندپایگاهی در روستاهای این استان بسیار رواج دارد.