مطالب مرتبط با کلیدواژه

نیچه


۴۱.

بررسی کتاب The Oxford Handbook of Nietzsche (راهنمای آکسفورد نیچه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۲۲
نیچه به عنوان یکی از محبوب ترین فلاسفه که از جایگاه نخبگان و اندیشه ورزان مؤثر در شکل دادن به اندیشه ی کنونی جهان برخوردار بوده، از ابعاد مختلفی مورد پژوهش قرار گرفته است. آثار بی شماری در زمینه ی زندگی، آثار و اندیشه ی او نگاشته شده و هنوز پژوهندگان بسیاری به دنبال کندوکاو در عمق تفکر او هستند. تعدد آثار و تفاوت آن ها در ارائه ی تصویر نیچه باعث بروز تردید و سردرگمی در تعیین جایگاه نیچه و درک اندیشه ی او شده است. پژوهش حاضر در راستای معرفی و ارزیابی آثار علمی و استاندارد در قلمرو نیچه، به یک اثر بزرگ، مهم و اخیر به نام راهنمای آکسفورد نیچه می پردازد. این کتاب دارای سی و دو مقاله از پژوهشگران مشهور جهانی است که در محورهای مختلفی سازمان یافته اند. این مقالات حاوی نکاتی بدیع و دقیق است که می تواند بر درک ما از فلسفه ی نیچه تأثیر بگذارد و آشنایی گسترده ای با عناصر اصلی فلسفه ی او چون ابرانسان، اراده ی قدرت و بازگشت جاودانه را نیز فراهم آورد. از این رو خلاصه ی محتوای هر مقاله نیز آمده است تا ضمن آشنایی، شوق به پیگیری مطلب و مطالعه ی کامل را در مخاطبان پدید آورد.
۴۲.

نظری به الهیات مجازی در فلسفه ی نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات مجازی دیونوسوس‌ نیچه هواخواهی عاطفی فرادهش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۳۳۸
ازنظر نیچه، روان آزاد برای رسیدن به مرحله ی آفرینش ارزش های نوین باید از دو گام حمل ارزش های فرادهش و نقد این ارزش ها عبور کند. اما در راه نیل به مرحله ی سوم، این مانع وجود دارد که روان آزاد هنوز در چارچوب ارزش نهیِ سنتی، به آفرینش ارزش ها مبادرت کند. ازدیگرسو، فلسفه ی نیچه که نام دیونوسوس را با خود یدک می کشد، گویی خود جلوه ای است از دل بستگی به ارزش های سنتی، چراکه دیونوسوس، ایزدی از ایزدان یونان است. باوجوداین، نیچه از دیونوسوس برای راندن خالصانه ی روان آزاد از گامه ی دوم به گامه ی سوم استفاده می کند. درواقع فلسفه ی دیونوسوسی با اهتمام به اساطیر، ذهن پژوهنده ای را که هنوز کاملاً از بند فرادهش نرسته است، برای ورود به مرحله ی آفرینش ارزش ها آماده می کند. نیچه به تلویح و تصریح، الهیات اپیکوری و هگلی را از آن نوع میانجی هایی برشمرده است که چنین گذاری را امکان پذیر ساخته اند. اما فلسفه ی دیونوسوسی وی، به صورت یک الهیات مجازی، با طرد بسیاری از عناصر فرادهش از خود، نمونه ای کامل تر و خالص تر به دست می دهد.
۴۳.

مرگ خدای نیچه: اعلامیه ای سرخوشانه یا مرثیه ای سوگوارانه؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ خدا نیچه نیست انگاری علمِ شادمانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۵۵
نظریه «مرگِ خدا» مشهورترین نظریه نیچه است. در این مقاله می کوشیم کارکردهای ایده مرگِ خدا نزد نیچه را در سه سطح تحلیل کنیم. سطح نخست (سطح باورمندی)، سطح ابتدایی بحث های هستی شناختی و اعتقادی درباره وجود یا عدم وجود خدا؛ سطح دوم (مواجهه ای اومانیستی با مرگِ خدا)، شادمانیِ الحادی از فقدان خدا؛ و سطح سوم (مواجهه ای انتقادی با جهان پس از خدا)، میراث قاتلان. در پایان نیز به این پرسش می پردازیم که آیا نیچه از مرگ خدا سرخوش است یا بر آن سوگواری می کند؟ با توجه به این که نیچه در آثار مختلفش رویکردهای مختلفی به مسئله «مرگِ خدا» اتخاذ کرده است، تلاش خواهد شد تا، بدون توجه به تقدم و تاخر این آثار، تفسیری از موضع نیچه در مقام «یک کل» ارائه شود که در آثار مختلف، به فراخور بحث، لایه های مختلفی از این ایده را مطرح کرده است. در این میان سه قطعه بسیار کلیدی از سه کتاب راه برنده تفسیر ما هستند: نخست انسانی زیاده انسانی، دوم چنین گفت زرتشت، و سوم علم شادمانه. در نهایت، از منظری انتقادی نشان داده می شود که نظریه ی «مرگ خدا»ی نیچه نه رویکردی هستی شناختی یا باوری اعتقادی بلکه بیانگر وضعیتی فرهنگی است.
۴۴.

حضور ابرانسان در شعر احمد شاملو و رفعت سلّام با تکیه بر مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی اومانیسم نیچه ابرانسان احمد شاملو رفعت سلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۳۰
امروزه انسان گرایی یکی از مهم ترین درون مایه های شعر جهان است. اومانیسم یا مکتب انسان گرایی، نگرش یا فلسفه ای است که اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد و انسان را حقیقتِ وجودی همه چیز می داند. طرّاح «ابرانسان»، فردریش نیچه مدّعی گذر از اومانیسم و پشت سرگذاشتن انسان به عنوان غایت هستی و دستیابی به مرحله ای بالاتر است. جستار حاضر، انسان گرایی و ابرانسان مبتنی بر اندیشه های نیچه را در شعر دو شاعر معاصر ایرانی و مصری، احمد شاملو و رفعت سلّام، به شیوه تحلیلی - توصیفی بررسی کرده است تا در حوزه ادبیّات تطبیقی، به نسبت میان اندیشه های این دو شاعر با یکدیگر و با طرّاح نظریه بپردازد. ازمیان مجموعه های شعری این دو شاعر، دو مجموعه مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن دست مایه پژوهش پیش رو قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که انسان شاملو در این مجموعه، از مرحله انسان مبارز فراتر رفته و انسان فرزانه جانشین او شده است، انسانی که دل از آسمان و تقدیر برکنده و اکنون با تکیه بر نیروهای زمینی خود و امید به آینده پیش می رود. در شعر رفعت سلام دو مؤلّفه «طبیعت گرایی» و «محوریت انسان» پس از تعبیر «مرگ خدا» نمایان تر از دیگر مؤلّفه هاست.
۴۵.

گسست معرفت شناختی و واسازی سوبژکتیویسم در فلسفه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه سوژه معرفت حقیقت زبان آگاهی تفسیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۵۳۵
خوانش نیچه از واسازی مفهوم سوبژکتیویسم، بر گسستِ معرفت شناختی از فهم های سنتی و مدرن در باب معرفت، حقیقت، زبان و آگاهی استوار است. او چهارچوبی جدید برای بازتفسیر موجود انسانی به عنوان موجودی دائماً متغیر در شبکه فرایندهای تن کردشناسانه ارایه می دهد و پدیده هایی چون معرفت، حقیقت، زبان و اندیشه را از نو تفسیر و ارزشیابی می کند. هدف نیچه کنارگذاشتن معرفت و خواست حقیقت مطلق به عنوان رانه اصلی آن، و طرح رانه دیگری است که شناخت را همچون ابزار به کار می گیرد. وی همچنین توهم کشف حقیقت در دوره مدرن را ناشی از تمرکز بر دو جزء جدایی ناپذیر سوژه یعنی زبان و اگاهی قلمداد می کند. نیچه به جای آرمان شناخت و به جای کشف حقیقت، مفاهیم تفسیر و ارزشیابی را می نشاند. تفسیر، معنای پدیده را که همیشه جزئی است، تعیین می کند و ارزشیابی، ارزشِ سلسله مراتب معانی را مشخص می سازد و به اجزاءا کلیت می بخشد، بی آنکه کثرت شان را از میان بردارد. پرسش اصلی مقاله این است که نیچه چگونه با گسست از وجوه معرفت شناختی سوژه مدرن به واسازی این مفهوم پرداخته است؟ مدعای اصلی مقاله این است که واسازی سوژه در نیچه تنها زمانی قابل فهم است که نقد وی از مفاهیمی چون حقیقت، معرفت، زبان و آگاهی را دریابیم.
۴۶.

نیچه؛ فیلسوفِ فرهنگ یا ضدفرهنگ؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ نیچه نیست انگاری فلسفه فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۸۵۶
عنوان مقاله حاضر به دقیق ترین شکل پروبلماتیک اصلی آن را بیان می کند. در همین راستا، این متن از کاربردهای مختلف فرهنگ (پرورش، فرهیختن، تمدن و غیره) نزد نیچه آغاز می کند. نیچه، از نخستین متون جدی اش، برای مثال، زایش تراژدی، تا پاره نوشت های جنون آمیزِ واپسین روزهای پیش از جنونش، و حتی تا آخرین نوشته های منتشرنشده اراده معطوف به قدرت، همواره با «فرهنگ» درگیر بوده است. این درگیری اما نه درگیری با مفهومی در کنار سایر مفاهیم، بلکه چیزی ورای آن، یعنی مواجهه با تراکمی از کل نیروهای در حال نبرد است که ذیل یک نام واحدِ فراگیر مجتمع شده اند. در این راستا، ابتدا به دو وجه معنایی ایجابی و منفی فرهنگ نزد نیچه پرداختیم، سپس به میانجی ارائه تفسیری رادیکال و درونی سازیِ هر دو وجه مذکور، به لایه هایی از مواجهه انتقادی نیچه با فرهنگ وارد خواهیم شد و در انتها، بحث نیچه از فرهنگ را سکویی قرار دادیم برای اشاره ای مختصر به آنچه نیچه برای جهان امروز پیش بینی کرده بود: نیست انگاریِ محتومِ عصر ما.
۴۷.

جایگاه سوبژکتیویسم اخلاقی در اندیشه نیچه و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه لویناس سوژه دیگری اخلاق قدرت رنج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۴۵۸
نیچه و لویناس از برجسته ترین فیلسوفان معاصر هستند که بر ضرورت گذر از سوبژکتیویسم عقلانی تأکید کرده اند. آن ها به دنبال تلاش برای اندیشه دوباره در باب معنای اخلاق در جهانی بودند که نه دین و نه فلسفه های اخلاقی دیگر نمی توانستند مراجع یقینی و محکمی را برای بحران انسان معاصر ایجاد کنند. لویناس و نیچه هر دو در تلاش برای معنای سوبژکتیویته، بینش های مختلفی ارائه کرده اند و تلاش آن ها در یافتن معنای سوبژکتیویته با ضرورت واسازی معنای اخلاق نیز همراه بوده است. بر همین اساس، با محور قرار دادن ابَرانسان (نیچه) و دیگری (لویناس) به جست وجوی باز ارزش گذاریِ ارزش ها (نیچه) و مسئولیت اخلاقی نامتقارن (لویناس) پرداخته و در این راستا، نگاه کاملاً متفاوتی با نگاه سنّتی به اخلاق اتخاذ کرده اند. برغم آن که این دو فیلسوفْ با نقطه نظرهای مشترکی آغاز می کنند ، اما روش ، تفسیر و نتایجشان با هم متفاوت است. نیچه با رویکردی تبارشناسانه ، ارادهٔ قدرت در سوژه فعّال و تولد ابَرانسان را به قصد پایان دادن به تاریخ بسط نیهیلیسمْ مطلوب و عملی شمرده و لویناس با رویکردی پدیدارشناسانه و با طرح مفهوم «مسئولیت نامتقارن» در سوژه منفعل ، پایان تاریخ غفلت از دیگری و سوبژکتیویسم عقلانی را مطرح کرده است. پیشنهاد نهایی این است که نگرش های نیچه درباره انسان ترکیبی از رویکرد طبیعی گرایانه و فراانسان گرایانه است و با تقدم خودگزینی ، نگاهی منفی به دیگری ابراز کرده است؛ در حالی که فلسفه لویناس انسان گرایانه و بیناذهنی است و اخلاق با بازشناسی تقدم دیگری آغاز می شود.
۴۸.

گذار از نیهیلیسم منفعل در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گذار نیهیلیستی اخوان نیچه متافیزیک تقدیرگرایی حقیقت استعاری صیرورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۱ تعداد دانلود : ۴۰۷
گذار نیهیلیستی در شعر اخوان مسئله اصلی این پژوهش است. شعر اخوان با داشتن جان مایه های فلسفیِ مدرن، دربردارنده معانی ژرفی است که آن را درخور تحلیل هایی فراتر از مرز معمول می کند. یکی از بارزترین این معانی دیالکتیک امید و ناامیدی است. آشنایی اخوان با اندیشه های جریان ساز عصر مدرن اروپا، ازجمله اندیشه های فلسفی فریدریش نیچه، نگارندگان را برآن داشت تا در تحلیل این دیالکتیک، گرایش های گذار نیهیلیستی شعر او را در رهیافت «گذر از نیهیلیسم منفعل به نیهیلیسم فعال» نیچه ای بررسی کنند. این واکاوی نشان می دهد اندیشه شعری اخوان در این مقوله به طرزی شگفت بازتاب شیوه هایی از رهیافت گذار نیهیلیسم نیچه ای، همچون انکار گرایش متافیزیکی و تکیه بر اراده انسانی، نگره های اخلاقی، صیرورت، عدم جزمیت و بازگشت جاودان است که راه آفرینش ابرانسان و تصدیق همه جانبه زندگی است. براساس یافته های پژوهش، شعر اخوان اگرچه ابتدا بازتاب گونه ای نیست انگاریِ منفعل به نظر می رسد، در تحلیلی ژرف تر معلوم می گردد که اشعار او از ویژگی های فرمی و معنایی خاصی برخوردارند که عاطفه یأس و اندیشه نیهیلیستی را از چشم اندازی منفعل به ساحتی فعال می کشاند تا مخاطب نکته سنج آن را از جریان گذاری نیهیلیستی درمقابل جمودِ یأسی ساکن آگاه سازد. روش تحقیق کیفی و رویکرد ناظر بر تحلیل ها رویکرد نقد فلسفی از گونه فلسفه غیرمفهومی و گاهی رویکرد توصیفی با تکیه بر گزاره های شاعرانه آن دو است.
۴۹.

تحلیل روانشناختی وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اروین یالوم رمان فروید نیچه نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۵۴۶
رمان و قتی نیچه گریست، اثر اروین یالوم، یکی از برجسته ترین رمان هایی است که به نیکی پیوند ادبیات و روان شناسی را نمایان ساخت و چنان مورد توجه قرار گرفت که اندکی بعد فیلمی با همین نام ، بر اساس آن ساخته شد و جوایز متعددی را از آن خود کرد . نویسنده این رمان ، در قالب یک رمان جذاب ، چگونگی درمان روان نژندی دو تن از نوابغ غرب ( فریدریش نیچه و یوزف برویر ، استاد فروید ) را به نمایش گذاشته است . در این جستار ، رمان یاد شده ، از منظر نقدی روان شناختی ، به ویژه با توجه به « نهاد ، من ، فرامن و لیبیدو » نقد و بررسی گرد ید و مشخص شد که این رمان ، در قالب دو بخش جدا گانه ، شکل گرفته که در ا ین مقاله به آن پر داخته می شود .
۵۱.

نیست انگاری در آثار نیچه و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیام نیچه نیست انگاری جهان شناختی معرفت شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۴۴
یکی ازمفاهیم و رویکردهای عمده در تمامی تاریخ اندیشه ، نیست انگاری بوده است. اما به طور تاریخی و خاص ، نیچه را فیلسوفی می دانند که بوجوه ایجابی و سلبی این رویکرد را مورد ملاحظه قرار داده است. در سنت ما نیز، رویکرد نیست انگاری بی سابقه نبوده، به گونه ای که می توان مدعی شد مفاهیم آن در رباعیات خیام بطورقابل تامل و منسجمی صورت بندی شده است. هم در رباعیات خیام و هم در آثار نیچه حوزه های نیست انگاری در ساحات هستی شناختی ، جهان شناختی، معرفت شناختی ، اخلاقی و اگزیستانسیالیستی ظهور پیدا کرده اند. این مقاله بر آنست تا قرابت اندیشه های این دو فیلسوف را در حوزه های یاد شده مورد بررسی قرار دهدو ناکید کند که خیام از این حیث حتی بر نیچه فضل تقدم داشته است.
۵۲.

تحلیل تطبیقی شعر فروغ فرخزاد و نیهیلیسم نیچه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه فروغ فرخزاد نیهیلیسم منفعل نیهیلیسم فعال گذار نیهیلیستی دگردیسی جان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۷ تعداد دانلود : ۴۸۱
نیچه پس از اعلام مرگ ارزشهای تعقّل مدارانه افلاطونی، ابتدا نیهیلیسم را به دو گونه اساسی منفعل و فعّال تقسیم و آنگاه راه آفرینش ابرانسان و تصدیق همه جانبه زندگی را گذر از نیهیلیسم منفعل به فعال میداند که در فلسفه او تقریباً معادل مراحل دگردیسیهای جان: شتر، شیر و کودک است. شعر فروغ، از سویی بازتاب احساس یا اندوه فلسفی اوست و از سوی دیگر، با داشتن ویژگی هایی چون: بازتاب ارزش و حیثیت حیاتِ عاطفی و حسّی انسان، آزاداندیشی و نبرد با شیوه های ادراک رایج، واقع گرایی، باور به پویایی و جاودانگی و داشتن سیری تحوّلی برای پذیرش کامل زندگی، گویای مقابله ی او با این جهان بینی نیهیلیستی و گذر پیروزمندانه از نوعی نیهیلیسم منفعل به فعال است. هدف از این جستار جستوجوی پیوندگاه های فلسفه شاعرانه نیچه از رهگذر نیهیلیستی با جهان بینی خاصّ فروغ از رهگذر سیر تحوّلی- تکاملی اندیشه و شعر اوست. روش تحقیق، کیفی و رویکرد غالب ناظر بر تحلیل ها، رویکرد نقد فلسفی از گونه ی فلسفه ی غیرمفهومی و گاهی رویکرد توصیفی با تکیه بر گزاره های شاعرانه ی آن دو است.
۵۳.

نقش «قدرت مدیریت» در توسعه اخلاقی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق سازمان قدرت نیچه مدیریت و تصمیم گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۹۶
توجه زیاد به ترویج اخلاق حرفه ای در دو دهه اخیر در ایران، حاصلی بیش از نگاه ابزاری و تزیینی سازمان ها و ادارات دولتی به اخلاق نداشته است. در این مقاله با روی آوردی میان رشته ای به بررسی چرایی این مسئله پرداخته ایم. تجربه اجتماعی و تاریخی نشان می دهد که غفلت از اهمیت و نقش قدرت مدیریت، مهم ترین عامل این ناکامی است. این امر ریشه در تعلیمات برخی عرفا و اخلاقیون در توجه افراطی به آفات فردی قدرت و غفلت از آثار مثبت و اجتماعی آن دارد. نگرش منفی مسیحیت به قدرت، زمینه ساز توجه افراطی «نیچه» به آن و انکار دین گردید. اسلام با واقع بینی به نقش ابزاری قدرت مدیریت در اصلاح سازمان ها و جوامع نگریسته و تکامل فردی و معنوی انسان را در متن زندگی اجتماعی او می داند. با این نگاه، تحصیل و حفظ جایگاه مدیریت برای افراد شایسته لازم و بخشی از فرایند تکاملی آنان است و انعطاف در برخی ارزش های فقهی و اخلاقی ابزاری، جایز و گاهی واجب است.
۵۴.

بازنمود نیهیلیسم نیچه  ای در هنر مدرن و نسبت آن با آثار نقاشی نوگرای نسل اول ایران با تأ کید بر آثار جلیل ضیاء پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته نیچه نیهیلیسم نقاشان مدرن نسل اول ایران جلیل ضیاپور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۵۶۰
مدرنیته و نیهیلیسم پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند. تبیین نیچه  ای از مفهوم نیهیلیسم و تأثیر هنر برای غلبه بر آن در شکل  گیری جنبش  های هنری قرن بیستم نقش اساسی داشته است. با اینکه نیهیلیسم در متن هنر مدرن جاری است اما آشکارا حضور آن را در جلوه  های آغازین هنر نوگرای ایران نمی  توان مشاهده نمود. مقاله حاضر پیرامون پرسش چرایی عدم انعکاس وجوه نیهیلیستی مدرنیسم در نقاشی نوگرای نسل اول ایران با تأکید بر آثار جلیل ضیاءپور شکل گرفته است. بر این اساس پژوهش کیفی پیش  رو با استناد به منابع معتبر می  کوشد تا ضمن تبیین نسبت مدرنیته و جنبش  های پیشرو هنری قرن بیستم مانند دادائیسم با نیهیلیسم نیچه  ای به تحلیل چگونگی ورود مدرنیسم هنری به ایران و تأثیر آن بر نقاشی نوگرای ایران بپردازد. این مقاله می  کوشد تا نشان دهد اگرچه ضیاءپور و دیگر نقاشان نوگرای نسل اول ایران تحت تأثیر مدرنیته و پیامدهای آن بوده  اند اما درعمل علاقه مند به دادن انعکاس مفاهیم هنر غرب نبودند و ضیاءپور از این مطلب که فرم در هنر مدرن وابسته به محتوی است غافل بوده و تلاش نموده تا فرم را از محتویی جدا وبومی سازی کند.او به اشتباه می  پنداشته است که با تقلید از فرم مدرن می  توان تفکر جدیدی نسبت به هنر ایجاد نمود.
۵۵.

بررسی مولفه ها و تحلیل دلایل نگره های خوش بینانه نیچه به اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیچه اسلام اراده معطوف به قدرت کثرت گرایی دینی منظرگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۹ تعداد دانلود : ۳۹۵
اندیشه اخلاقی نیچه که در اراده معطوف به قدرت و رسیدن به ابرمرد متمرکز است هر نوع نظام مبتنی بر ذلت و تحقیر انسان را بی ارزش می شمرد و مسیحیت را به دلیل ترویج اخلاق بردگی، اخلاق ضعیفان می داند که با تاکید بر گناه نخستین و آلودگی ذاتی انسان، روح اراده و قدرت و عزت نفس را در آدمیان می میراند. این پژوهش، تلاش کرده تا آموزه های اسلامی مورد توجه نیچه را بیابد و با روشی پدیدارشناختی چگونگی تلائم دستگاه فکری وی با آن آموزه ها را واکاود. از نظر او اسلام، دینی است که شور، اراده، گزینش گری و خود اصیل انسان را به رسمیت می شناسد و فهمی صادقانه از طبیعت انسان، و نگاهی مثبت و واقع گرایانه به دنیا دارد که در تلائم با فلسفه وی و خصوصا انگاره اراده معطوف به قدرت است. هم چنین نظریه تفسیری منظرگرایانه اش به فهم پلورالیستی از ادیان کمک کرده و سازواری پاره ای آموزه های اسلامی با قطعاتی از دستگاه فلسفی وی، نگره مثبتی از اسلام را برای او فراهم آورده است. توجه به ساحت دل و احساس در حکمت عرفانی اسلام نیز سازگار با مبانی اش در نقد عقل مدرن بوده است.
۵۶.

بررسی ریشه های معماری اکسپرسیونیسم

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیچه آلمان معماری اکسپرسیونیسم ویژگی های معماری اکسپرسیونیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۲۴
آغاز قرن بیستم، نهضت بزرگی بر ضد رئالیسم و امپرسیونیسم پا گرفت که آرام آرام مکتب"اکسپرسیونیسم" از دل آن بیرون آمد. این مکتب در معماری به ترکیب احجام و عناصر، به نحوی بدیع، به ارزش های مستتر در یک پدیده، اثر یا جامعه می پردازد. دوره شکل گیری این مکتب از حدود سال۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی است. معماری اکسپرسیونیسم نازی ها معماری مقتدر و باشکوه است و نمایانگر تفکرات شخص هیتلر است. شباهت معماری اکسپرسیونیسم نازی ها با معماری نئوکلاسیک در این است که در هر دو از ساختمانهای عظیم الجثه برای نشان دادن جلال و شکوه و ترساندن مردم استفاده می شده است. استفاده از عناصر یادبودی در معماری برای تأکید و تکریم ایدئولوژی خاص هم در معماری اکسپرسیونیسم نازی ها و هم در سبک نئوکلاسیک دیده می شود. معماری نئوکلاسیک آلمان تفاوت عمده ای با معماری نئوکلاسیک دیگر کشورهای پیشرفته دارد و آن این است که در آلمان حکومت استبدادی و دیکتاتور است که به معماری جهت می دهد. این مقاله در ابتدا سعی می کند زمینه های شکل گیری مکتب اکسپرسیونیسم را بررسی کند، تفکرات نیچه و شرایط اجتماعی- اقتصادی آلمان در این بازه ی زمانی از جمله این زمینه ها هستند. سپس چگونگی ورود اکسپرسیونیسم را به معماری بیان می کند و در جستجوی آثاری از شهرسازی و معماری آلمان در این بازه ی زمانی و تحت تاثیر این تفکر است، وِیژگی های این آثار را بررسی می کند، جایگاه سبک شناسی معماری اکسپرسیونیسم و ارتباط آن با سبک آر- نوو را بیان می کند یکی از دستاوردهای این پژوهش شناسایی ویژگی ها و بسترهای موثر در شکل گیری معماری اکسپرسیونیسم است و در ادامه گوشه ای از تاثیر معماری اکسپرسیونیسم آرمانگرایانه آلمان بر شهرسازی و معماری ایران را در دوره ی پهلوی اول بیان می کند. با توجه به بررسی های صورت گرفته بر روی نمونه های موردی سه ویژگی اصلی معماری و شهرسازی اکسپرسیونیسم نازی ها عبارتند از: تئاترگونگی، سمبلیک بودن و داشتن جنبه ی آموزشی. معماری برخواسته از آداب و رسوم، عادات و ایدئولوژی ملتی است که آن معماری را ساخته اند.
۵۷.

ابر انسان، بازگشت جاودان همان و تکنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه هایدگر ابرانسان بازگشت جاودانِ همان اراده به قدرت تکنیک مصرف گشتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۴۰۰
 ابرانسان مشهورترین اندیشۀ نیچه است و شهرت آن محدود به فلسفه نیست. بااین حال و درست به همین دلیل، برداشت از ابرانسان در بیشتر موارد برداشتی نادرست است. این برداشت های نادرست تنها به فرهنگ عمومی محدود نمی شود و تاحدی از دشواری و پیچیدگی طرح خود این اندیشه ناشی شده است. در این مقاله با پیگیری نوشته های نیچه –هماهنگ با خوانش هایدگر از نیچه- نخست به پیوستگیِ عمیق میان ابرانسان و «آموزۀ بازگشتِ جاودانِ همان» پرداخته ایم. آنگاه، جایگاه یکتایِ ابرانسان را در به هم رسیدنِ دو اندیشۀ سترگ نیچه -«بازگشتِ جاودان» و «اراده به قدرت»- نشان داده ایم؛ ابرانسان و مطلقِ واقعیت برای نیچه این همان اند. پس از این، تفسیر هایدگر از این واقعیت و نسبت میان تکنیک و ابرانسان بیان شده است. بنابراین، با این تفسیر، ابرانسانِ نیچه و جهان تکنیکیِ هایدگر اندیشیدن به امری یگانه اند. در ادامه نشان داده ایم که چگونه «بازگشتِ جاودانِ همان» نیچه بیانِ متافیزیکیِ مصرف و بروزِ زمانمندیِ جهانِ تکنیکی است.
۵۸.

نقد نظریه نیچه درباره ی حقیقت

کلیدواژه‌ها: نیچه حقیقت رابطه ی ذهن و عین علم فلسفه و متافیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۲ تعداد دانلود : ۲۴۶
مسأله ی حقیقت، که همواره از مهم ترین مسائل فلسفه در حوزه ی معرفت شناسی به شمار رفته، و در آراء نیچه از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. هر چند که نیچه معنای حقیقت را همچون بسیاری از فلاسفه مطابقت ذهن (سوژه) و عین (ابژه) دانسته، اما به جهت این که برای علم ماهیتی واژگانی قائل است و از طرفی دیگر رابطه ی ذهن و عین را نوعی استعاره معرفی کرده، هیچ ارزش علمی برای حقائق بشری قائل نیست و همه ی آن ها را توهمات ذهن انسان قلمداد کرده است. نیچه ارزش و فایده ی علوم را در دست یابی انسان به اهداف خود در زندگی، که همان خواست قدرت است، منحصر کرده و حقیقت را چشم انداز بشر معرفی می کند. فلسفه نیز در نگاه نیچه عاری از هر گونه عقلانیت است و باید از اصول و ارزش های زیباشناختی و هنری پیروی کند. اما با توجه به این ماهیت واژگانی معرفت هیچ گونه دلیلی برای اثبات ندارد و از طرفی دیگر شواهد بسیاری همچون ادراکات خیالی رد نظریه نیچه و فرایند ادراک در نگاه او را اثبات می کند.
۵۹.

گزین گویه های نیچه درباره زنان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیچه نیچه و زنان گزین گویه های نیچه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۲۹۱
آنچه در پی می آید تمامی گزین گویه هایی است که نیچه درباره زنان گفته است. ما این گُزین گویه ها را ازسراسر آثارش استخراج کرده و یکجا آورده ایم. درآغاز به آن بودم تا این گٌزین گویه ها را با مقاله ای درباره دیدگاه نیچه درباره زنان همراه کنم اما دریافتم که حجم مطلب بیش از حوصله خواننده خواهد شد، از این رو آن مقاله را حوالت به فرصتی دیگری می دهم و به باز گفت کلام نیچه بسنده می کنم؛ با دو توضیح: نخست آنکه ممکن است بسیاری از گٌزین گویه ها با همدیگر در تناقص به نظر آیند. این از چند روست یک اینکه نیچه استاد پارادوکس است و ذم شبه مدح ومدح شبه ذم را بار ها به کارمی گیرد به همین دلیل می باید مراقب کنایه های او باشیم. دیگر اینکه او با تناقض های خود تعمداً برآن است تا نسبی بودن حقایق را متذکر شود و سرانجام اینکه برخی از تناقض های نیچه نیز نه آگاهانه بلکه ناخودآگاهانه در اندیشه و شخصیت او سرشته است. و توضیح دوم اینکه رسم الخط و اصولاً شیوه سخن گفتن نیچه گاه نامه سوم و غریب است. من در ترجمه این غرابت را حفظ کرده ام. پس بسیاری از نقطه گذاری های غیر معمول و نثر و زبان پرپیچ و خم متن نه لغزش های ترجمه بلکه سبک و سیاق کلام نیچه است.
۶۰.

نگاهی به ریشه های فلسفه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه های معاصر کثرت و تفاوت کانت هگل نیچه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۴۲۱
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که فلسفه های معاصر و جریان های فلسفی اصلی آن ریشه در اندیشه های فیلسوفان شاخص مدرن دارد و نفوذ این فیلسوفان کماکان با فراز و نشیب هایی هنوز در قرن حاضر نیز قابل فهم است هرچند نقدهای کوبنده ای به فلسفه های مدرن از جانب فیلسوفان معاصر صورت گرفته است. در این نوشته به نقش اندیشه های فلسفی کانت، هگل، نیچه، مارکس، داروین در تکوین فلسفه های معاصر مثل پساختارگرایی، اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی و پراگماتیسم آمریکایی به طور خلاصه اشاره می کنیم. فهم مبانی فلسفی فلسفه های معاصر مستقیماً در ارتباط با مبانی فلسفی فیلسوفان مذکور قابل فهم است. می توانیم در سه محور نقش این فیلسوفان در فلسفه های معاصر را ارزیابی کنیم. نخست به می توان به جنبه های تاریخ گرایانه تفکر این فیلسوفان و استقبال معاصرین از چنین نگرشی اشاره کرد. تقریباً اکثر فیلسوفان تأثیرگذار بر فلسفه معاصر در این نوشتار در فلسفه های به نقش زمان و تاریخ اشاره کرده اند و در این میان هگل به عنوان شاخص ترین فیلسوف تاریخ گرا فضایی برای تفکر تاریخ گرایی در روزگار ما گشوده است. دوم این که این فیلسوفان بانفوذ مدرن مورد شماره ی مقاله: ۱۶