مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
عدم تحمل بلاتکلیفی
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
191 - 199
تاثیرات ناشی از همه گیری کووید-19 در جهان تهدیدی جدی برای سلامت روان افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی ایجاد کرده است. هدف پژوهش جاری بررسی اثر آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی در مبتلایان به وسواس فکری عملی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی و شامل دو گروه آزمایش، یک گروه کنترل، پیش آزمون و پس آزمون بود. گروه نمونه شامل 42 نفر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی مراجعه کننده به کلینیک های هیمان و فولادی شهر مشهد در سال 1400 بود که به روش در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 14 نفری جای گرفتند. پرسشنامه های انعطاف پذیری روانشناختی دنیس-وندورال و عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون به عنوان پیش آزمون اجرا شدند. سپس آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه اول و آموزش حافظه کاری خنثی برای گروه دوم، هر کدام به مدت 20 جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. سپس پس آزمون شامل پرسشنامه های پیش آزمون اجرا گردید. نتایج آزمون مانکوا حاکی از اثربخشی معنادار آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر متغیرهای انعطاف پذیری روانشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی می باشد (01/0>P). همچنین آموزش حافظه کاری هیجانی نسبت به آموزش حافظه کاری خنثی به طور معنادار اثربخشی بیشتری بر بهبودی عدم تحمل بلاتکلیفی داشت (01/0>P) و اثربخشی این دو مداخله بر متغیر انعطاف پذیری شناختی یکسان بود. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که پردازش های هیجانی حافظه کاری نقش تعیین کننده ای در متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی داشته و به نظر می رسد پردازش های خنثی حافظه کاری زیربنای کارکرد شناختی انعطاف پذیری شناختی را تشکیل می دهند.
اثربخشی فراشناخت درمانی بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
211 - 236
هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه و دوره پیگیری می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در ماه های بهمن و اسفند سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران بین ماه های بهمن تا اسفند سال 1400 بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس اجباری ییل براون (1989)، پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2011)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و پرسشنامه باورهای فراشناختی مثبت ولز و کارت رایت-هاتون (2004) به دست آمد. در این پژوهش جهت انجام درمان فراشناختی از پروتکل ولز (2000) استفاده شد که به صورت هفته ای یک بار به مدت زمان 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای (53/13=F، 001/0>P)، عدم تحمل بلاتکلیفی (25/65=F، 001/0>P)، و باورهای فراشناختی مثبت (86/75=F، 001/0>P) در زنان مبتلا به اختلال وسواس موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس اثربخش بود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات بیماران مبتلا به وسواس استفاده کرد.
نقش واسطه ای پرخاشگری ارتباطی پنهان در رابطه بین عدم تحمل بلاتکلیفی با روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
309 - 325
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای پرخاشگری ارتباطی پنهان در رابطه بین عدم تحمل بلاتکلیفی با روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی از نوع پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را زوج های مراجعه کننده برای مشاوره زناشویی به مراکز مشاوره استان البرز در سال 1398 تشکیل می دادند. نمونه ی پژوهش به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. حجم نمونه مورد نیاز در این پژوهش بر اساس روش کوکران 260 نفر به دست آمد که با احتساب ریزش نمونه ها 254 نمونه (شامل 127 مرد و 127 زن) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی ویتلی (2008)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) بودند. در این پژوهش جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با رعایت پیش فرض های مربوط به آن استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار داشتند. عدم تحمل بلاتکلیفی به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با در نظر گرفتن نقش واسطه ی پرخاشگری ارتباطی پنهان) بر روابط فرازناشویی اثر می گذارد (p<0.05). همچنین پرخاشگری پنهان بر روابط فرازناشویی به صورت مستقیم اثر می گذارد (p<0.05). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت اصلاح عدم تحمل بلاتکلیفی و پرخاشگری پنهان به عنوان پیشایندهای روابط فرازناشویی، باعث می شود کیفیت زندگی زناشویی زوجین بهبود یابد، و تأثیر معنادار در پیش گیری از بروز روابط فرازناشویی دارد.
مدل یابی روابط ساختاری عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی با میانجی گری تفکر ارجاعی، باورهای فراشناختی و کمال گرایی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
هدف از پژوهش حاضر، مدل یابی روابط ساختاری عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی با میانجی گری تفکر ارجاعی، باورهای فراشناختی و کمال گرایی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مراکز درمانی شهر ساری تشکیل دادند که برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 10 برای هر متغیر مشاهده شده (20 متغیر مشاهده شده در مدل)، و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 220 نفر به عنوان حجم نمونه به روش هدفمند (با توجه به دارا بودن ملاک اختلال اضطراب فراگیر) انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها براساس پنج پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران(1994)، نگرانی پنسیلوانیا (1990)، تفکر ارجاعی ارینگ(2010)، باورهای فراشناختی ولز(1997)، اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران(2006) و کمال گرایی هیل(2004) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزارهای spss22 و Amos23 در دو بخش توصیفی و استنباطی(همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری رگرسیونی) انجام پذیرفت. نتایج تحلیل داده نشان داد که مدل پژوهش برازش شد و در مجموع اثرات مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم حاکی بود عدم تحمل بلاتکلیفی، تفکر ارجاعی، باورهای فراشناختی و کمال گرایی بر نگرانی اثر معنادار داشته و86 در صد از متغیر نگرانی در بین مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر، توسط متغیرهای مستقل فوق قابل تبیین می باشد، و 14 درصد از این متغیر درون زا توسط دیگر متغیرهای خارج از پژوهش تبیین می گردد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری و عملی به عنوان یکی از حالات روانی ناتوان کننده و جدی محسوب می شود. هدف این پژوهش، اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه و دوره پیگیری می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در ماه های بهمن و اسفند سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران بین ماه های بهمن تا اسفند سال 1400 بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس اجباری ییل براون (1989)، پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2011)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و پرسشنامه باورهای فراشناختی مثبت ولز و کارت رایت-هاتون (2004) به دست آمد. در این پژوهش جهت انجام درمان پذیرش و تعهد از پروتکل ولز (2000) استفاده شد که به صورت هفته ای یک بار به مدت زمان 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای (53/13= F ، 001/0> P )، عدم تحمل بلاتکلیفی (25/65= F ، 001/0> P )، و باورهای فراشناختی مثبت (86/75= F ، 001/0> P ) در زنان مبتلا به اختلال وسواس موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس اثربخش بود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات بیماران مبتلا به وسواس استفاده کرد.
مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان
زمینه و هدف : هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل ساختاری اضطراب سلامت بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی با میانجیگری نشخوار فکری در دانشجویان بوده است. روش پژوهش : طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . این پژوهش با حضور 454 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سال تحصیلی 1401-1400 به روش آنلاین انجام شد . برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه کوتاه اضطراب سلامتی سالکوسکیس و همکاران(2002)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران(1994)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و همکاران(1986) و مقیاس پاسخ نشخوار فکری نولن-هوکسما و مارو( 1991 ) استفاده شد . داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عدم تحمل بلاتکلیفی، حساسیت اضطرابی و نشخوار فکری با اضطراب سلامت رابطه معناداری وجود دارد (01/0> P ). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم عدم تحمل بلاتکلیفی و حساسیت اضطرابی از طریق نقش میانجی نشخوار فکری بر اضطراب سلامت معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (051/0= RMSEA و 05/0> P-value ) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اضطراب سلامت دانشجویان است.
نقش میانجیگری تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین نظریه های ضمنی هوش و رفتارهای خودشکن تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
247-270
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق پیش رو آزمون مدل معادلات ساختاری پیش بینی رفتارهای خودشکن تحصیلی بر اساس باورهای ضمنی هوش با میانجیگری تحمل ناپذیری بلاتکلیفی بود. این پژوهش بنیادین و کمی و نوع توصیفی _ همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی استان قم بودند که درسال تحصیلی 400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه 420 نفر از دانشجویان بودند که به شیوه دردسترس و از طریق شبکه های اجتماعی واتساپ، اینستاگرام، ایمیل، سروش و آی گپ با توجه به شرایط پاندمی کووید 19در پژوهش شرکت کردند. ابزار مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994)، مقیاس باورهای ضمنی هوش (ITIS) عبدالفتاح و ییتس (2006)، مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (SDBCs) کانیگهام (2007) بود. از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار 25 spss و 3smart pls برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص های مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار هستند. مسیر باورهای ضمنی هوش به رفتارهای خود شکن تحصیلی (000/0p = , 648/0 = β )، مسیر باور های ضمنی هوش به تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (000/0p = , 566/0 = β )، مسیر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی به رفتارهای خود شکن تحصیلی (000/0p = , 354/0 = β ) گزارش می شود.
رابطه شفقت خود با تنظیم هیجان به واسطه اجتناب از تجربه و عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
412 - 427
حوزههای تخصصی:
براساس رویکرد فراتشخیصی متغیرهای گوناگونی معرفی و یافته شده اند که ارتباط و اثر آنها بریکدیگر هنوز مورد سئوال است. چهار متغیر مهم و مؤثر فراتشخیصیِ معرفی شده در پژوهش ها عبارتند از تنظیم هیجان، اجتناب از تجربه، عدم-تحمل بلاتکلیفی و شفقت خود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اجتناب از تجربه و عدم تحمل بلاتکلیفی در ارتباط بین شفقت خود و مشکلات تنظیم هیجان در دانشجویان بود. این پژوهش در قالب مدل یابی از انواع روش های همبستگی بود. به این منظور 405 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در نیمسال دوم 98-97 به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان مقیاس شفقت خود (فرم کوتاه)، پرسشنامه پذیرش و عمل(II)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان را تکمیل کردند. تحلیل داه ها به وسیله مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. مدل تحلیل مسیر نشان داد که شفقت خود هم به صورت مستقیم و هم با واسطه عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب از تجربه قادر به پیش بینی تنظیم هیجان بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت شفقت خود، این توانمندی را در افراد ایجاد می کند که با توسل به متغیرهای رویارویی با تجربه و افزایش تحمل بلاتکلیفی به مدیریت هیجان های خود بپردازند. براین اساس توجه به تغییرات این دو متغیر در مداخلات مبتنی بر شفقت خود برای تنظیم ومدیریت هیجانات حائز اهمیت است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عدم تحمل بلاتکلیفی زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عدم تحمل بلاتکلیفی زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر که از ابتدای مهر تا اواسط آذرماه 1401 به مراکز مشاوره خانواده شهر کرج مراجعه کردند تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی 8 جلسه تحت تأثیر درمان مبتنی برپذیرش و تعهد (ACT) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) قرار داده شدند. ابزار پژوهش مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS، فریستون و همکاران، 1994) بود. یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد، تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد (0001/0P<). هر دو روش مداخله موجب کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی شده اند و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر بوده است. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (0001/0P<). بطور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد هر دو روش مداخله بر عدم تحمل بلاتکلیفی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مؤثر بودند.
اثربخشی درمان خاطره پردازی انسجامی بر فرانگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی رزمندگان جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
111 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خاطره پردازی انسجامی بر فرانگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی رزمندگان با حداقل 30 ماه سابقه جبهه در استان مازندران انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه رزمندگان استان مازندران با حداقل 30 ماه سابقه ی حضور در 8 سال دفاع مقدس هستند. انتخاب نمونه ها ابتدا از طریق روش نمونه گیری از نوع غیرتصادفی در دسترس انجام شده است. سپس در ادامه ی کار برای تقسیم نمونه ها در گروه های مختلف از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده کردیم. بدین صورت که ابتدا 24 رزمنده به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله به صورت هفتگی در 9 جلسه ی 90 دقیقه ای با موضوعات خاص هر جلسه برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (کوواریانس و آزمون تی با نمونه های مستقل) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در هر دو متغیر، تفاوت بین دو گروه معنادار بوده و درمان خاطره پردازی انسجامی به طور معناداری منجر به کاهش فرانگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی رزمندگان مورد نظر شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد مداخله های خاص خاطره پردازی می تواند مؤثر باشد و به عنوان درمان کمکی در کنار درمان های دیگر استفاده شود.
پیش بینی سازگاری روان شناختی با بیماری بر اساس نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
115 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان در شهر مشهد انجام شد، پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلابه سرطان که در نیمه ی دوم سال 1400 و نیمه ی اول سال 1401 به بیمارستان ها و کلینیک های شیمی درمانی سطح شهر مشهد مراجعه کردند، بود. نمونه ی پژوهش شامل 206 نفر از بیماران واجد شرایط جهت ورود به مطالعه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه ی سازگاری روانی – اجتماعی با بیماری دروگاتیس (1986 )، نشخوار فکری نالن، هوکسما و مارو (1991) و عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994 ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 26 انجام شد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که ترکیب خطی نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی قادر به پیش بینی سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان نبود. ضرایب رگرسیون نشان داد که عدم تحمل بلاتکلیفی قادر به پیش بینی سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان بود، اما نشخوار فکری نتوانست میزان سازگاری روان شناختی با بیماری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج پژوهش، ارائه ی آموزش های مناسب جهت کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی جهت افزایش سازگاری در بیماران مبتلابه سرطان ضروری به نظر می رسد. واژگان کلیدی: سازگاری روان شناختی، نشخوار فکری، عدم تحمل بلاتکلیفی، سرطان.
نقش میانجی گر عوامل فراتشخیصی تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد آسیب های برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
187 - 223
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلالات عصبی-تحولی حائز اهمیت است که همواره با سایر اختلالات روان پزشکی همبودی بالایی دارد. یکی از راه های بررسی این همبودی، شناسایی مکانیسم های زیربنایی دخیل در آن می باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گر تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد اختلالات برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در محدوده سنی 8 تا 18 سال از مدارس استثنایی و مراکز اوتیسم و انجمن های اوتیسم در شهرهای تهران، تبریز و میانه بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 117 نفر کودک و نوجوان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش حاضر به صورت آنلاین از والدین جمع آوری شدند. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر توسط نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که علائم اوتیسم به صورت مستقیم و معناداری ایجاد آسیب های طیف برون نمود را در کودکان مبتلا به طیف اوتیسم تبیین می کند. همچنین تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی به عنوان عوامل میانجی گر، شدت آسیب های طیف برون نمود را در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم تبیین می نمایند. با توجه به این یافته های می توان نتیجه گیری کرد که متغیرهای تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی به عنوان عوامل فراتشخیصیِ آسیب زا احتمالاً نقش واسطه ای مهمی در تشدید علائم آسیب های برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا می کنند.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت به همسر و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت به همسر و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین نابارور متقاضی طلاق بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در نیمه دوم سال 1401 به کلینیک های روان شناسی و مراکز تخصصی ازدواج (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 24 زوج بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 12 زوج در گروه گواه و 12 زوج در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله زوج درمانی هیجان مدار را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس احساس مثبت به همسر الری و همکاران (PEQ، 1983) و پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون و همکاران (IUS، 1994) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر احساس مثبت به همسر تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0<p، 91/7-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 74/5-= d) معنادار است. همچنین در متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p، 01/8-=d) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>p، 4/12- =d) معنادار است. نتیجه گیری می شود زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور متقاضی طلاق موثر است.
نقش میانجی نشخوار خشم در رابطه بین باورهای فراشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی با شدت درد ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۳۰-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نشخوار خشم در رابطه بین باورهای فراشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی با شدت درد ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت ابوالفضل (ع) تهران در سال 1401 بودند که توسط پزشکان و یا فلوشیپ تخصصی درد برای آنها تشخیص درد مزمن داده شده بودند و از بین آنها به روش هدفمند تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.. ابزارهای پژوهش شامل شدت درد ادراک شده (PNMS، ون کورف، 1990)، باورهای فراشناختی (QMB، ولز و کارت رایت- هاتون، 2004)، عدم تحمل بلاتکلیفی (UIQ، فریستون و همکاران، 1994) و نشخوار خشم (ARQ، ساخودولسکی و همکاران، 2001) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. باورهای فراشناختی، عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار خشم بر شدت درد ادراک شده اثر مستقیم و معنادار داشتند (01/0>P). همچنین باورهای فراشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجی گری نشخوار خشم بر شدت درد ادراک شده بیماران اثر غیرمستقیم و معناداری داشت (01/0>P). از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که توجه به باورهای فراشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی باعث افزایش نشخوار خشم شده و میزان شدت درد ادراک شده در بیماران را افزایش می دهد.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس تاب آوری تحصیلی، عدم تحمل بلاتکلیفی، کمال گرایی مثبت و منفی: نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
67 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس تاب آوری تحصیلی، عدم تحمل بلاتکلیفی، کمال گرایی مثبت و منفی با نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای بود. روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور اصفهان تشکیل دادند که در نیمسال اول تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند. گروه نمونه شامل 200 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومن و راثبلوم (1984)، پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (۲۰۰۴)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریتسون و همکاران (۱۹۹۴)، مقیاس کمال گرایی تری شورت و همکاران (۱۹۹۵) و پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند (۲۰۰۷) را تکمیل کردند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-20 و جهت تائید مدل تحقیق، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد تاب آوری و کمال گرایی مثبت ارتباط معنادار و معکوس با اهمال کاری تحصیلی و عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی منفی ارتباط معنادار و مثبت با اهمال کاری تحصیلی داشته است (01/0>P). همچنین نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای بر رابطه بین عدم تحمل بلاتکلیفی و کمال گرائی مثبت و منفی با اهمال کاری تحصیلی مورد تائید قرار گرفت؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان و جلوگیری از تأثیر آسیب آن در عملکرد تحصیلی، زمینه ارتقاء تاب آوری تحصیلی، کمال گرایی مثبت و کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی، کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای فراهم گردد.
رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
171 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان با نقش واسطه ای ذهن آگاهی بود. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی1400- 1399 بودند(12000N=) که از بین آنها 249 نفر که نمره 14و بالاتر را در پرسشنامه افسردگی بک داشتند به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ویراست دوم مقیاس افسردگی بک(1966)، سیاهه اضطراب حالت -صفت اشپیل برگر(1970)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون(1994) و مقیاس ذهن آگاهی رایان و براون(2003)بود . برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSSV19و نرم افزار lisrelV15 استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده(032/0RMSEA=، 985/0CFI=) و بین اضطراب صفت(421/0= β، 05/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(271/0= β، 05/0p<) با نشانه های افسردگی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد و علاوه بر این اضطراب صفت(088/0= β، 01/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(077/0= β، 01/0p<) با میانجیگری ذهن آگاهی نیز اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری بر نشانه های افسردگی در دانشجویان داشتند. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در تایید فرضیات پژوهش اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم نشانه های افسردگی در دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهند و نقش پویایی در نشانه های افسردگی ایفا می کنند.
رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه: نقش میانجی خلاقیت هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر ایجاد فرصت های شغلی و رشد اقتصادی به شمار می رود. خودکارآمدی کارآفرینانه به معنای باور به توانایی خود برای انجام کارهای نوآورانه و اثربخشی مهارت ها در راستای راه اندازی کسب و کار یکی از مهم ترین ابعاد مؤثر در رفتار کارآفرینانه است. نظر به اهمیت این امر، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه با نقش میانجی خلاقیت هیجانی انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را هنرجویان هنرستان های شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994) و پرسش نامه خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه منفی و معنی دار، بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خلاقیت هیجانی رابطه منفی و معنی دار و بین خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل تحلیل مسیر، خلاقیت هیجانی توانسته است نقش میانجی معنی داری برای عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه ایفا کند. درواقع یافته ها حاکی از آن بود که عدم تحمل بلاتکلیفی اثر مستقیمی بر خودکارآمدی کارآفرینانه نداشته و تنها اثر غیرمستقیم بر آن دارد؛ به این صورت که عدم تحمل بلاتکلیفی با تأثیرگذاری بر خلاقیت هیجانی منجر به افزایش خودکارآمدی کارآفرینانه می شود. به عبارتی افراد با خلاقیت هیجانی بالاتر، باور خودکارآمدی بیشتری دارند و این امر موجب می شود فرد نسبت به چالش هایی که به ویژه ممکن است در مراحل اولیه توسعه کسب و کار با آن ها روبه رو شود، به طور مؤثرتری واکنش نشان دهد.
پیش بینی صفت روان رنجورخویی بر اساس انواع سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی با میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1205 - 1224
حوزههای تخصصی:
زمینه: روان رنجوری به عنوان یکی از خصیصه های مهم در حوزه روانشناسی برای پیش بینی رفتار افراد مطرح است که پایه و اساس آن را تجارب و هیجانات منفی و نامطلوب تشکیل می دهد. پژوهش های متعددی در زمینه مدل های پیش بینی موجود برای آن بر اساس سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی انجام گردیده است، اما نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی بر این فرآیند مورد بررسی قرار نگرفته است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی صفات روان رنجورخویی بر اساس انواع سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی با میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان بود.
روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 398 نفر بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و به صورت مقطعی در فروردین و اردیبهشت ماه سال 1402 از بین تمامی دانشجویان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل چهار پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (هازان و شیور، 1987)، فرم کوتاه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، فرم کوتاه شخصیت نئو NEO- FFI (کاستا و مک کری، 1994) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994) بود. فرضیات تحقیق با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای PLS ورژن 4 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد بین متغیر بهزیستی روانشناختی و سبک دلبستگی ایمن با متغیر روان رنجورخویی همبستگی منفی و معنی دار و بین متغیر سبک دلبستگی دوسوگرا با متغیر روان رنجورخویی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (0/01P<). همچنین تحلیل مسیر حاکی از معنی داری اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا از طریق متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی بر روان رنجورخویی می باشد
(0/01P<) و با توجه به شاخص شمول واریانس متغیرهای عدم تحمل بلاتکلیفی به عنوان متغیرهای میانجی در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با روان رنجورخویی مورد تأیید قرار گرفتند (0/20VAF>).
نتیجه گیری: یافته های به دست آمده کاربردهای عملی متعددی در حوزه های مشاوره دانشجویی، برنامه ریزی آموزشی و توسعه شخصیتی ارائه می دهند. دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی می توانند برنامه های مداخله ای را جهت تقویت بهزیستی روانشناختی و تشویق سبک های دلبستگی ایمن برای دانشجویان طراحی کنند، که هر دو به کاهش روان رنجورخویی کمک می کنند.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر استرس تحصیلی و کیفیت خواب دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استرس تحصیلی و کیفیت خواب از پیامدهای اضطراب اجتماعی است، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان تاثیر آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر استرس دوره تحصیلی و کیفیت خواب دانشجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی است. روش ها: . روش این پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در تابستان و پاییز سال 1399- 1398 بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، ابتدا 60 دانشجوی دارای نمره بالا در اختلال اضطراب اجتماعی و عدم تحمل بلاتکلفی شناسایی شدند و سپس بعد از انجام مصاحبه تشخیصی، و بر اساس ملاک های ورود، به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 نفر) آموزش شناختی رفتاری متمرکز بر عدم تحمل بلاتکلفی، آموزش تنظیم هیجان (هر کدام 10 جلسه گروهی) و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اضطراب فراگیر، اجتماعی، کیفیت خواب و استرس دانشجویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با اس تفاده از ن رم اف زار SPSS نسخه 25 و ب ه روش تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در هر دو گروه مداخله، نمرات استرس تحصیلی و کیفیت پایین خواب در دوره پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر کاهش استرس تحصیلی و کیفیت خواب بود، بنابراین به مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت توصیه می شود که برای کاهش استرس و بهبود کیفیت خواب دانشجویان مضطرب از آموزش های شناختی رفتاری و تنظیم هیجان استفاده کنند.
مدل یابی روابط ساختاری کنش های اجرایی با درگیری تحصیلی بامیانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانش آموزان دخترمتوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
299 - 309
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مدل یابی روابط ساختاری کنش های اجرایی با درگیری تحصیلی با میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانش آموزان متوسطه اول شهرستان ساری بود.روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول در پایه نهم شهرستان ساری در سال 1398 بودند.280 دانش آموز به عنوان حجم نمونه بدین صورت که ابتدا از بین تمامی12 مدسه شامل دولتی 8 مدرسه به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و در مرحله دوم 10 کلاس (30 نفر) به صورت تصادفی از بین تمامی کلاس ها با توجه به معیارهای ورودی و رعایت ملاحظات اخلاقی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری شامل پرسشنامه های درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه کنش های اجرایی نجاتی (2013)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS-18 و Amos-23 و روش های آماری توصیفی وآمار استنباطی در سطح معناداری 99/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کنش های اجرایی با درگیری تحصیلی با میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی ارتباط داشت (987/0=AGFI، =042/0RSMEA). از طرفی رابطه مستقیم معناداری بین عدم تحمل بلاتکلیفی و کنش های اجرایی(34/0- r= ،01/0>p) و درگیری تحصیلی (31/0- r= ،01/0>p) مشاهده شد. همچنین بین کنش های شناختی و درگیری تحصیلی همبستگی مستقیم معناداری(34/0 r= ،01/0>p) وجود داشت. به طور کلی مدل برازش شده نشان داد اثرات مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم 83 درصد از متغیر درگیری تحصیلی توسط عدم تحمل بلاتکلیفی و کنش های اجرایی قابل تبیین می باشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، کنش های شناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی با درگیری تحصیلی دانش آموزان در مقطع متوسطه اول در ارتباط بود.