مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
جهان
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 89
حوزههای تخصصی:
در عرفان هنریِ حکیم خیام نیشابوری-که تجربه های هنرمندانه او در فروغ آموزه های عرفانی است- گاه با واژگانی روبرو می شویم که وی به دفعات دراشعار خود تکرار کرده است؛ تکراری که شاید گونه ای تذکارباشد. از جمله این واژگان خاک، گِل، کوزه، کوزه گری ومواردی از این دست است که تبیین آن می تواند به وسعتِ فهم ما از بُن مایه هایِ ارزشی هنر ایرانی اسلامی منجر شود. خیام؛ پیش و بیش از همه اهل حکمت است و شاعری او در ذیلِ اتصاف او به حکمت معنی می یابد. لذا به نظر می رسد که او شعر را - بیانی مخیل و تبیینی می داند- ومَرکبی برای مقصدی خاص برمی شمارد. اما آنچه او انجام می دهد محصول اراده ای هنرمندانه در قالب رباعی-به عنوان ظرفیتی برای بیان موجز، مستحکم و کامل است. او از ظرفیت های نمادین خاک و کوزه برای نهادینه سازی مقصد حِکمی خود نهایت استفاده را می کند. این مقاله بانگاهی پساساختارگرایانه ، به روش مطالعات توصیفی تحلیلی و با هدف تبیینِ عرفانی نمادهایی چون خاک و کوزه دراشعار وی به رشته تحریر درآمده و نگارنده کوشیده تا با رویکردی کیفی به گردآوری شواهد مکتوب آن بپردازد و بکوشد تا از منظر اندیشه ورزی حکمی به تبیین عنصر خاک در رباعیات خیام نیشابوری بپردازد.
جایگاه پایتخت در استراتژی مدیریت سیاسی فضای کشورهای جهان، با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1263 - 1280
حوزههای تخصصی:
پایتخت ها، جدا از نقش های گوناگون فرهنگی، جغرافیایی، اقتصادی، ارتباطی و به ویژه سیاسی، جاذب جمعیت نیز هستند. برای سنجش وزن ژئوپلیتیکی و تأثیرگذاری پایتخت در فضای ملی، شمارِ جمعیت، مهم ترین و در دسترس ترین شاخص اندازه گیری است. با استفاده از شاخص جمعیت، پرسش اصلی پژوهش آن است که کشورها طی نیم قرن اخیر، چه استراتژی هایی در مدیریت سیاسی پایتخت خود داشته اند؟ این مهم بامطالعه روند تحولات جمعیتی نیم قرن اخیر پایتخت ها به دست خواهد آمد که هدف کلی مقاله است. روند تحولات، نمی تواند حاصل یک اتفاق یا برنامه ریزی کوتاه مدت باشد، بلکه روشنگر بنیاد فکری و استراتژیک کشورها در مواجه با جایگاه پایتخت در مدیریت سیاسی فضای ملی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای است. نتایج نشان می دهد، بسیاری از کشورها، تلاش کرده اند تا علاوه بر اینکه پایتخت کانون سیاسی و مقر فرمانروایی فضای ملی باشد، به لحاظ جمعیتی نیز نسبت به دیگر نقاط و شهرهای کشور قدرتمندتر باشد. کشورها هفت استراتژی اساسی در مدیریت سیاسی پایتخت را در پیش گرفته اند که شامل: 1) افزایش فاصله جمعیتی پایتخت و شهر دوم، 2) جابه جایی پایتخت، 3) ایجاد چند پایتخت، 4) حفظ قدرتمندی پایتخت، 5) رقابت میان پایتخت و شهر دوم، 6) استراتژی پایتخت کوچک و 7) کاهش فاصله جمعیتی میان پایتخت و شهر دوم است. درنهایت با استفاده از رتبه بندی زیست محیطی شهرهای جهان، موفقیت هر یک از این استراتژی ها موردسنجش قرار گرفت و مطلوب ترین استراتژی ها: حفظ اهمیت پایتخت ملی؛ حفظ و یا ایجاد فاصله مطلوب بین پایتخت و شهر دوم؛ مدیریت بهینه پایتخت و تلاش برای زیست پذیری آن هاست.
بررسی تجربیات سیاست های تأمین مسکن در ایران و جهان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
9 - 39
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان مهم ترین بخش توسعه در هر جامعه ای شناخته می شود. از این رو تامین مسکن مناسب از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی کشورهای جهان برای دستیابی به توسعه پایدار محسوب می شود و تقریبا همه ی کشورهای جهان در این زمینه با معضلات جدی مواجه هستند. تولید مسکن در همه کشورها نه تنها نیازهای روانشناختی و اجتماعی افراد جامعه را برآورده می کند بلکه از مظاهر رشد اقتصادی هر کشور به شمار رفته و در تحرک و تسریع حرکت چرخه های اقتصادی تاثیر به سزایی دارد. شاید بتوان گفت مشکل مسکن در همه جای دنیا وجود دارد اما در کشورهای درحال توسعه به دلیل رشد سریع جمعیت و شهرنشینی، مهاجرت های داخلی، فقدان منابع مالی کافی، مشکلات مربوط به عرضه زمین، تامین مصالح ساختمانی وکمبود نیروی انسانی متخصص، مهم تر از همه نبودن خط مشی، سیاستگذاری و برنامه های مناسب در خصوص زمین و مسکن این مشکل به صورت حاد و بحرانی درآمده است. فلذا این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و به کارگیری از منابع داخلی و خارجی جدید در تلاش است سیاست های تامین مسکن در ایران و جهان را مورد بررسی اجمالی قرار دهد تا با استفاده از این تجربیات بتوان در آینده در جهت پیشبرد اهداف تامین مسکن استفاده جست.
عصر تصویر جهان و راززدایی از جهان هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
عصر تصویر جهان گویای عصری است که انسان با اعتماد به عقل خودبنیاد، دلبسته آبادانی زندگی دنیاست و به توانمندی علوم تجربی امید فراوانی دارد. براین اساس او جهان جدیدی می سازد که مبتنی بر فهم، خواست و نیازهای دنیوی جدیدش اشت. راززدایی از جهان و زندگی انسان، از اوصاف اصلی چنین عصری است به این معنا که انسان تمایلی به اندیشیدن درباره رازهای مابعدالطبیعی زندگی خود، مانند راز خدا، مرگ، و جاودانگی (حیات اخروری) و نظایر آنها ندارد، بلکه تمرکز اندیشه او بر آبادانی حیات دنیوی است. به همین دلیل اوصافی چون انسان محوری، نسبی گرایی و انسانی شدن اخلاق، انسانی شدن حقیقت، غلبه کمیت نگری، دنیاگرایی و مادی گرایی، فراموشی مرگ، و نهایتاً الحاد یا ندانم انگاری از مشخصه های بارز جهان انسان عصر تصویر جهان است. چنین انسانی به واسطه کنار گذاشتن رازهای مابعدالطبیعی دچار بحران ها و چالش های مهمی شده است که از جمله آنها می توان به بی معنای زندگی، ناامیدی و پوچی، بی خانمانی و عدم امنیت، عسرت و تنهایی، عدم اصالت، نفی دیگری و توسل به خشونت و بی هویتی اشاره داشت. راه کار نجات چنین انسانی دعوت به بصریت درباره لزوم تأمل و زیستن با رازهای مابعدالطبیعی و تفکیک آنها از مسائل علمی زندگی رزمره و توجه به ناتوانی عقل خودبنیاد و گفتمان علوم تجربی برای فهم ماهیت رازهاست.
چشم انداز جهانی عرضه و تقاضای نفت و گاز و جایگاه ژئواستراتژیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
245 - 280
انرژی به عنوان یک متغیر ژئواستراتژیک، جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر باز کرده و دسترسی به منابع انرژی برای تمامی سطوح سلسله مراتبی قدرت جهان، اهمیتی استراتژیک پیدا کرده است. از این روی، هر یک از بازیگران نظام جهانی به دنبال تعریفی معقول از جایگاه انرژی خود در جهان می باشند. لذا ایران در پرتو توانمندی های چشمگیرش در حوزه انرژی، یک کانون تولید و مصرف و توزیع انرژی به شمار می آید. در این میان ایران با واقع شدن در مرکز بیضی استراتژیک انرژی جهان و با در دست داشتن دومین منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان، از جایگاه مهمی در زمینه تحولات انرژی جهانی برخوردار است. این پژوهش بر آن است که با روشی توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر داده های آمارهای منتشر شده معتبر جهان به پرسش اصلی مقاله بر این موضوع تاکید دارد که: «در چشم انداز جهانی عرضه و تقاضای نفت و گاز، جایگاه انرژی ایران بر مبنای آمارهای ارائه شده از سوی مراکز مختلف چگونه ارزیابی می شود؟» فرضیه مقاله معطوف به گزاره امری است که بر مبنای آمار ارائه شده از سوی مراکز مختلف، چشم انداز جهانی عرضه و تقاضای نفت و گاز را بر اساس تشدید رقابت بر سر منابع انرژی و جایگاه ایران را نیز علیرغم تحریم های اعمال شده از سوی کشورهای غربی، همچون گذشته حائز اهمیت بسزایی در میزان ذخایر، تولید و انتقال انرژی جهان قلمداد می نماید.
Role of sea in world geopolitics determining ,the case maritime Silk Road and its heart, Persian Gulf
هستی شناسی آب پدیده ای ارتباطی است و این تحقیق به ماهیت ارتباط آبی بین شرق و غرب جهان پرداخته است به گونه ای که ثبات و هژمونی جهان باستان و قرون وسطی در گرو وجود آن ارتباط ابی بوده است و به بررسی کاربرد آن در عصر جدید پرداخته است. یکی از مسیرهای راهبردی جهان که در دل تاریخ دریانوردی جهان قرار دارد، جاده ابریشم دریایی است که باید آن را دریای زنده جهان نامید که در گستره وسیعی از تاریخ شرق و غرب جهان را به هم متصل کرده است. جاده ابریشم دریایی نقطه مشترک تاریخ از دوران باستان تا قرون وسطی و تا دوره مدرن است. این جاده راهبردی جاده های باستانی بخور و ادویه است. برای اولین بار توسط ابن بطوطه مغربی از بندر طنجه زادگاه او به کانتون چین در قرون وسطی سفر کرد. این موضوع اصلی تحقیقات شرقی است. خاورشناسان آمریکایی راه ابن بطوطه را در عملیات بدیع در قرن بیستم پیمودند و بازنگری کردند. تحقیق توسعه نگارش مقاله و ارائه نویسنده در کنگره بین المللی جاده ابریشم دریایی به مناسبت هفتصدمین سالگرد تولد ابن بطوطه (1377) در شهر غوان زو استان فوجیان شهری با نام عربی زیتون و پایتخت سنتی چین کانتون است. این جاده نقش فیزیکی در تعیین ژئوپلتیک، اقتصادی، فرهنگی و نظامی جهان دارد. دور جدید تاریخ جهان با تقسیم جهان توسط اروپا به رهبری پرتغال، با تصرف و کنترل جاده ابریشم توسط پرتغال و سایر کشورهای اروپایی آغاز شد. این اتفاق به شرح زیر است: درگیری بین المللی و رقابت برای تسلط بر میانه راه ابریشم. در عصر مدرن، تسلط بر جاده ابریشم دریایی و دسترسی به آب های گرم از همان ابتدا موضوع درگیری قدرت های استعماری بوده است. این درگیری توسط امپراتوری های تازه تاسیس پرتغال، اسپانیا، مسکو، لندن و هلند انجام شد. فرانسه نیز به دنبال آن بود و در نهایت آمریکا نیز به آنها پیوست. در این میان، اکتشافات دریایی جدید و پادشاهی پرتغال و اسپانیا که پس از سقوط و فروپاشی حکومت مسلمانان در اندلس پدیدار شد. دستیابی به این راه ارتباطی ضربه سنگینی به فروپاشی اقتصاد جهان اسلام وارد کرد که ثروت آنها بود زیرا هنوز در قرن بیست و یکم مشاهده می شود که همه قدرت های جهانی می خواهند در قلب ابریشم دریایی بازی کنند.
طبیعی گرایی مک داولی و نوپدیدیِ قوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
175 - 188
طبیعی گرایی متافیزیکی از میانه قرن بیستم شاخه ای غالب بوده است (برای نمونه بنگرید به Quine, 1981)، هرچند فرمالیسم دقیق آنْ مناقشات پرحرارتی را ایجاد کرده است (Papineau, 2007/2020). این آموزه اغلب با خویشاوندان خود، فیزیکالیسم و ماتریالیسم، به بحث گذاشته شده است، با اینکه این اصطلاحات دلالت ها و لوازم نظری متفاوتی دارند (Stoljar, 2010). در سال های اخیر، به نظر می رسد عقیده ای در سنت انگلوساکسون نسبتاً محل توافق بوده است: اینکه طبیعی گرایی متافیزیکی را باید در فرم نسخه خاصی از فیزیکالیسم نگریست و نیز، فارغ از جزئیات بحث، فرمی از فیزیکالیسم می باید درست باشد (Kim, 2011). یک استثناء مهم بر این قاعده نسخه جان مک داول است: او استدلال هایی را در اثر برجسته خود، ذهن و جهان (1996a) به سود نسخه ای گشاده دستانه از طبیعی گرایی گردآوری کرده است، نسخه ای که منکر فیزیکالیسم است (1996b؛ برای بحثی دراین باره، مثلاً بنگرید به Fink, 2006؛ Toner, 2008). در متون تخصصی مربوط به طبیعی گرایی این نسخه جدی گرفته نشده است؛ تاحدی به این دلیل که سبک نوشتاری مک داول غیرمتعارف است و آثار او شامل عناصری برگرفته از فلسفه قاره ای است، خصوصاً ایدئالیسم آلمانی و هرمنوتیک (برای نمونه، 1996a, 2003). این مقاله دو هدف را در جهت جبران این مشکل دنبال می کند. نخست، توضیح می دهم چرا تمایزی که هنس گئورگ گادامر میان محیط و جهان قائل می شود (1960/2004) برای درک طبیعی گراییِ گشاده دستانه مک داول حیاتی است؛ دوم، توضیح می دهم چطور می توان درجهت حصول بخشی حیاتی اما مفقود در نوشته های مک داول، یعنی نوپدیدیِ قوی (O’Conner, 2020; Wilson, 2021)، از متافیزیکِ تحلیلی معاصر کمک گرفت.
نه فردها و نه روابط؟ نقدی بر واقع گراییِ ساختاری انتیک از موضعی طبیعی گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
189 - 204
من در این مقاله استدلال می کنم محتوای متافیزیکیِ ایجابی واقع گرایی ساختاریِ انتیک یعنی این ادعا که ساختار از نظر هستی شناختی بنیادین است از منظری طبیعی گرایانه قابل دفاع نیست. راهبر من این است که نشان دهم شواهد و استدلالاتی که مدافعان واقع گرایی ساختاری انتیک برای اقناع آموزه ایجابی شان طرح کرده اند، انتخاب میان این آموزه و آموزه دیگری را که با آن در تناقض قرار دارد ناقص متعین می کنند. استدلال می کنم بدون اختیارکردن رویکردی غیرطبیعی گرایانه به ذهن انسان، هیچ راه آشکاری برای رفع این تعین ناقص وجود ندارد. با این حال، محتوای متافیزیکی سلبی واقع گرایی ساختاری انتیک یعنی حذف فردهای بنیادینی که دارای طبیعت درونی اند از گزند این نقد مصون است و چه بسا بتوان مستقلاً از آن دفاع کرد.
نقد مفهوم ”طبیعت محض“(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
225 - 238
چنانکه از افلاطون و ارسطو آموخته ایم، ”طبیعی“ به معنای ”مادی“ نیست. برای افلاطون و ارسطو بسیاری هویات طبیعیْ روحانی (یعنی غیرمادی) بودند. بنابراین، ’طبیعی گرایی‘ مترادف ’ماده انگاری‘ نیست و، برخلاف ماده انگاری، متضاد ’روح باوری‘ نیست. در حقیقت، تنها تضاد منطقی ای که در سنت هزاران ساله سه دینِ ابراهیمی یافت می شود، تضاد میان ’طبیعی گرایی‘ و ’فراطبیعی گرایی‘ است. طبیعت مختص مخلوقات است و فراطبیعت مختص خداوند خالق. فلسفه طبیعی گرایانه تصور می کند این عالم خودبنیان است و فارغ از علل طبیعی هیچ چیز دیگری وجود ندارد. از سوی دیگر، فلسفه هایی همچون فلسفه آکویناس، ابن سینا یا این میمون بر آنند که عالم وضع هستی شناختی عالم همچون مخلوقی است که نیازمند وجود یک خالق است، یعنی چیزی ’برتر از امر طبیعی‘. هنری د لوباک، الاهیدان قرن بیستم، استدلال می کند در نظر متفکران قرون میانه فقط و فقط یک ترتیبِ انضمامی برای تاریخ وجود داشت، ترتیبی که در آن خداوند انسان را برای خویش آفرید و طبیعت انسان به این ترتیب فقط برای سرنوشتی یگانه، که فراطبیعی است، خلق شد. اما در رنسانس، برخی الاهیدانان این ایده را پیش کشیدند که طبیعت انسان ”یک کل بسته و بسنده“ است و این نظامِ ’طبیعت محض‘ گرایش عمده در قرن بیستم شده است. اما برخلاف این عقیده هنری د لوباک به این ایده بنیادین معتقد است که چنین نیست که دو واقعیت در توازی هم، یعنی امر ’طبیعی‘ و امر ’فراطبیعی‘ وجود داشته باشد. یک مسیحی یا یهودی یا مسلمان ممکن است بگوید هرچیزی طبیعی است (رحمت الهی به کلی عبارت است از رویدادهای بیرونی و درونیِ جهان تاریخی)، و همینطور می تواند بگوید هرچیزی فراطبیعی است (هر عنصر فضازمانیِ جهان مخلوق است، یعنی از حیث وجود بواسطه خداوند دوام دارد).
جهان-محلی شدن موسیقی مردم پسند: مضامین دینی در رپ ایرانی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیرپذیری فرهنگ های مردم پسند نقاط مختلف دنیا از یکدیگر در دهه های اخیر در قالب مفهوم جهانی شدن مطالعه شده است. در این دیدگاه اغلب از تاثیرپذیری و گاه تحت سلطه بودن فرهنگ های بومی از جانب فرهنگ غالب جهانی سخن گفته می شود. دیدگاه جهان-محلی شدن به عنوان کامل کننده یا جایگزینی برای جهانی شدن، در کنار عناصر جهانی به عناصر بومی نیز توجه دارد و امر جهانی را فی نفسه نقطه ی مقابل امر محلی نمی داند. از جمله عرصه هایی که در آن می توان پروژه های جهان-محلی شدن را مشاهده و مطالعه کرد موسیقی مردم پسند است. در این مقاله ما با نگاه جهان-محلی شدن، مضامین دینی در موسیقی رپ ایرانی-فارسی را مطالعه کردیم. موسیقی رپ ایرانی-فارسی، از سویی تاثیرگرفته از فرهنگ رپ جهانی (غربی) و از سوی دیگر تحت تاثیر فرهنگ بومی (ایرانی-اسلامی) است و مصداق فرآیند جهان-محلی شدن است. برای نشان دادن این وضعیت، مضامین دینی در این موسیقی با استفاده از الگوی دین داری گلاک و استارک مطالعه شده است. در این الگو ادیان جهان شامل ابعاد اعتقادی، مناسکی، فکری، تجربی و پیامدی دانسته شده اند. باید توجه داشت که این مقاله به دنبال تایید شرعی این نوع موسیقی نیست و تنها درصدد مطالعه نوع پرداختن آن به مضامین دینی است. در این مقاله با استفاده از این ابعاد دین داری، به سراغ تحلیل محتوای کیفی متن قطعه های موسیقی رپ ایرانی-فارسی رفتیم. نتایج نشان داد مفاهیم دینی به عنوان جنبه ای بومی در موسیقی رپ ایرانی-فارسی مشاهده می شوند.
تجربه زیسته زنان کارگر خانگی در بستر جهان های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
329 - 355
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهان های متکثر و متفاوت می پردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیسته این زنان به منزله گروهی خاموش و در حاشیه به دلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است. رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربه سوژه بدن مند در جهان است که ادراکش براساس وضعیت او در نسبت با دیگران و جهان تعین می یابد. جامعه آماری شامل زنان کارگر خانگی 25 تا 55 ساله در تهران است که به روش گلوله برفی و نمونه گیری وابسته به معیار انتخاب شدند. نتایج مطالعه نشان می دهد سطوح برجسته ادراکی در میان این دست از زنان، حاصل وضعیت بی قدرتی، ابهام و درآسایش نبودن است که به طور مشخصی منتج از غلبه روابط غیررسمی، به دور از نظارت قانونی و آمیخته با اعمال فرهنگی قشربندی شده است که ساختاری از سلسله مراتب قدرت در سطح روزمره را بازتولید می کند. چنین زمینه ای نیت یا انگیزه و اعمال روزمره هردو سوی را دچار امکان چندخوانشی بودن می کند؛ امری که تا حد بسیار زیادی مولود زمینه های فرهنگی و باورهای اجتماعی در خصوص نظام های اخلاقی، اصول منزلتی و نیز علل جایگیری افراد درون قشربندی های اجتماعی سلسله مراتبی است. ما به طور مداوم در حال عمل براساس ادراک و آگاهی متأثر از چنین درهم تنیدگی هایی هستیم و بازتولید منظومه هایی معرفتی را میسر می سازیم که لزوماً اشرافی بر تبعات یا نتایج آن نداریم.
بررسی مقایسه ای جهان بینی قدرت ستیزانه ناصرخسرو و سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
603 - 624
حوزههای تخصصی:
در شعر شاعران، کلماتی وجود دارند که میدان و عرصه شعر شاعر را به خود اختصاص می دهند. یکی از این کلمات و پربسامدترین آنان در شعر دو شاعر پرآوازه ایرانی، ناصرخسرو قبادیانی و سنایی غزنوی ، کلمه «جهان» است. این واژه در هر فرهنگ و تمدنی به گونه ای خاص ترسیم شده است. ولی در غالب اشعار و آثار ایرانی از مفهومی یکسان برخوردار است. لذا در این مقاله، ما در پی آن هستیم تا تصویری از جهان که همان دنیا و گیتی و مافیهای آن می باشد، را از خلال اشعار این دو شاعر نشان داده و در حقیقت جهان بینی آنان را نشان دهیم و در پی آن ایم نشان دهیم چرا این واژه تا این حدّ و اندازه ذهن شاعران بلندآوازه ایرانی، یعنی ناصرخسرو و غزنوی را به خود مشغول ساخته است؟
بررسی تطبیقی مؤلفه های هستی شناسی در شعر حلاج و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
309 - 334
حوزههای تخصصی:
بحث اصلی عرفان اسلامی، بحث درباره هستی و هستی شناسی است که در طول قرن ها نسل به نسل ادامه یافته است، هستی شناسی یک اصطلاح امروزی است و با این عنوان در ادب عرفانی مطرح نبوده و اغلب با عنوان معرفت شناسی، انسان شناسی و شناخت جهان توأمان شده است، عرفا با نگاهی متفاوت از فلاسفه به هستی شناسی نگریسته اند و در تبیین مباحث آن طبق طریقت عرفانی سخن گفته اند و آفرینش جهان را با نظریه تجلی و وحدت وجود حل کرده و به انسان نگاهی فراتر از جسمیت مادی داشته و معتقدند، انسان با فنا در همین دنیا می تواند به بقای معبود برسد. در این پژوهش اشعار حسین بن منصور حلاج و عطار نیشابوری دو تن از سرآمدان شعر عرفانی در ادب عربی و فارسی، به لحاظ نمودهای هستی شناسانه دو شاعر، با رویکرد تحلیلی- تطبیقی بررسی شده است، هستی شناسی موضوع اصلی عرفان دو شاعر است که در محورهای، خدا، جهان و انسان قابل تقسیم است.
بررسی تطبیقی گیاه تباری در اساطیر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
531 - 550
حوزههای تخصصی:
از اسطوره آفرینش تا مرگ، گیاهان همواره جایگاه ویژه ای در اندیشه های بشر نخستین داشته اند. اهمیت گیاهان در تغذیه انسان، جان بخشی به طبیعت، ارتباط با ماورا و میل به کشف رازهای دنیای مادی از دلایل ارتباط بشر با طبیعت است. گیاه تباری و خداگیاهی از نشانه های قبایل توتمیزم است که افراد به دنبال درگیری های ذهنی درباره پیدایش خلقت و جهان پس از مرگ، نسل خود را به حیوان و یا گیاهی نسبت می دادند. نگرش به چرخه طبیعت، مرگ و زایش دوباره گیاهان و رویش آنان در کنار جسدی که به خاک سپرده می شد، اساطیر خلقت از گیاه و خدا گیاهان را در ذهن بارورتر می نمود. هدف از این جستار بررسی خداگیاهی و گیاه تباری در اساطیر ملل و همچنین علت همسانی برخی از این اساطیر است زیرا پژوهش در اسطوره های بدوی به سبب ماهیت یکسان آن ها باعث کشف اشتراکات فرهنگی در میان جوامع می گردد. روش پژوهش در این تحقیق تحلیلی- توصیفی است.
جهان بینی ایمانوئل سودنبرگ، متفکر و عارف پروتستان قرن هجدهم
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیش زمینه خانوادگی، علمی و شهودی ، به نظر می رسد جهان بینی ایمانوئل سودنبرگ (1688-1772م.)، عارف و دانشمند سوئدی پروتستان، بیشتر متأثر از شهودات او پس از تحول روحیش باشد. اگرچه که ردّ پای سوابق علمی و مطالعات آناتومیکی و ریاضی وی هم در این جهان بینی به خوبی آشکار است، از جمله: تناظر میان دنیای مادّی و معنوی، تناظر بین انسان به عنوان عالم صغیر با عالم کبیر و تناظر میان انسان مخلوق با انسان جهانی که از نظر او همان پروردگار یا بهشت است. این عارف پروتستان متأثر از دوره و زمانه خود هم هست، چرا که انسان گرایی حاکم بر قرن هجدهم را هم می توان در آثار او مشاهده نمود. وجه مشخصه و ویژگی برتر نظریات او در گذر از دنیای مادّی و سیر در دنیای معنوی است. در این مختصر، سعی بر این بوده است تا جهان بینی او را از آثارش به دست آوریم.
بررسی فهم رابطه الهیاتی خدا انسان و جهان در عهد جدید
حوزههای تخصصی:
در ادیان الهی، منطق رابطه خدا با انسان و جهان نقش تاثیر گذاری بر تدوین الهیات آن دین دارد، به گونه ای که در ادوار تاریخی، هندسه الهیاتی ادیان دستخوش تغییر بوده است. در این میان مسیحیت نیز از این قاعده مستثی نبوده تا آنجا که منطق الهیاتی آن از فراباشندگی خدا نسبت به انسان و جهان در دوره آباء و قرون وسطی به فروباشندگی آن در دوره معاصر دستخوش تغییر شده است. این تحقیق به دنبال بررسی این مسأله در عهد جدید است تا با احصاء فقرات عهد جدید و با روش تحلیلی انتقادی، به ارزیابی این ارتباط بپردازد. از مهمترین یافته های این تحقیق می توان به خالقیت همه جانبه خداوند، ارتباط خداوند با انسان ها از طریق انبیاء و مسیح، ستایش و عبادت خدا به عنوان پل ارتباطی مابین انسان ها و خداوند، شأن والای جهان خلقت و ارتباط همیشگی خداوند با آن، بهره وری و ارتباط همه جانبه انسان از جهان طبیعت با هدف خودشناسی، خداشناسی و درک تنعمات ملکوت الهی اشاره نمود..
قرآن و پرسش های بنیادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
163 - 189
حوزههای تخصصی:
قرآن، انسان و جهان را به عنوان مخلوقات الهی معرفی می کند که آن ها مطابق فاعلیت الهی و تحت قوانین و حاکمیت الهی قرار دارند. در قرآن، معنای زندگی انسان، تنها بر اساس نگرش خداباوری تعریف می شود که در پرتو آن تحمل شرور و ارزانی شدن خیرات نیز دارای فلسفه الهی خاص خود هستند. نهایتاً اینکه، قرآن غایت زندگی انسان را جهان آخرتی معرفی می کند که آدمی، ماهیت زندگی اش را در آن بر اساس عملکرد این جهانی اش می سازد. در این مقاله، پاسخ های جهانشمول و کلی قرآن به پرسش های بنیادی انسان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد، تا جامعیت قرآن اثبات گردد.
آموزش جغرافیا برمبنای شاخص های جهانی پایداری در کتب درسی جغرافیا ( نمونه موردی: پایه های تحصیلی مدارس ایران)
حوزههای تخصصی:
آموزش جغرافیا در مدارس جهان جایگاه ویژه ای برای نظام برنامه ریزی و همچنین برنامه ریزان درسی دارد، از این رو مطابق برنامه های جهانی برنامه های آموزش جغرافیا هم در مدارس ایران مدنظر برنامه ریزان قرارگرفته و بر این اساس کتب جغرافیا در پایه ها و دوره های تحصیلی مختلف برای دانش آموزان تدوین شده است. با بررسی اهمیت جایگاه جهانی پایداری بر اساس شاخص های مختلف در این کتب درسی ،کیفیت و کمیت این امر در مدارس ایران و در قالب مقاله فوق تبیین شده است. در این مقاله سعی شده است با بررسی تک تک دروس جغرافیای همه پایه های تحصیلی مدارس ایران این جایگاه مشخص و نقاط قوت و ضعف آن ها برای اولین بار مورد تدقیق قرار گیرند. بر این اساس 12 پایه و همچنین سه دوره تحصیلی در قالب 11 کتاب مجزای آموزش جغرافیا بررسی شده اند که یافته ها حاکی از ضعف کمی و کیفی کلی کتاب ها و مباحث درسی جغرافیا در این حیطه می باشند. بررسی ها نشان داده اند که کتب جغرافیای ایران با استانداردهای بین المللی در حیطه آموزش جغرافیا براساس شاخص های پایداری فاصله زیادی دارند که باید توسط برنامه ریزان درسی مورد بازنگری قرار گیرند.
تحلیل و بررسی خلاقیت به مثابه اصل غایی در فلسفه وایتهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
532 - 552
حوزههای تخصصی:
آلفرد نورث وایتهد (1861-1947) بر این باور است که در هر نظام فلسفی یک امر غایی وجود دارد که اساس آن به شمار می آید. در فلسفه ارگانیسم او، که اصالت را به صیرورت و پویش می دهد، این امر غایی عبارت است از خلاقیت. اما وقتی در این زمینه به سراغ آثارش می رویم درمی یابیم که به رغم اهمیت این موضوع، او مقصود خویش را به روشنی بیان نکرده است. نوشتار حاضر با نظر به اهمیت این موضوع، تلاشی است در جهت: یکم، توصیف و تحلیل خلاقیت به مثابه اصل غایی و روشن ساختن عمده مشخصه های آن. دوم، نقد تفسیرهای کثرت گرایانه و وحدت گرایانه از خلاقیت و ارائه تفسیری دیگر از خلاقیت که مبتنی بر وحدت در عین کثرت باشد. سوم، بررسی رابطه خلاقیت با خدا در آثار وایتهد و نشان دادن اینکه قرائت وایتهد از وجود خدا در چهارچوب نظام پویشی اش (به خصوص در پویش و واقعیت)، ایجاب می کند خدا و خلاقیت متمایز از هم باشند اما در عین حال به هم وابسته. چهارم، استخراج پاره ای از پیامدهای مهم الهیاتی خلاقیت به مثابه امر غایی و نقد دیدگاه وایتهد بر اساس تمایز بین خلاقیت جهان شناسانه و خلاقیت هستی شناسانه که حاکی از این است که خلاقیت مورد نظر وایتهد عمدتاً از سنخ خلاقیت جهان شناسانه است و قابلیت تبیین آن در محدوده طبیعت می گنجد.
اصل علیت و مسأله خلقت در نگرش ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
۲۴۸-۲۲۳
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ابن سینا تحت تاثیر منابع دینی به خلق و ایجاد قائل است و علت ها را علت های ایجادی و وجودی اشیاء می داند؛ بنابراین بحث از علت ایجادی، مختص ابن سیناست و در رتبه نخست مسائل مهم فلسفی و عقلی قرار دارد. ابن سینا نیز، به عنوان فیلسوف عقل گرا به ابتکارات جدیدی از جمله اینکه علیت بر مدار وجود است، پرداخته است. در همین راستا، وی با اثبات تمایز وجود از ماهیت، مدل جدیدی از رابطه خدا و جهان را مطرح ساخته است. او معتقد است از طریق کشف رابطه علیت می توان ارتباط خالق و مخلوق را مطرح نمود. وی، از میان علل، علت فاعلی را که کارش هست کردن از نیستی است، برتر از علل چهارگانه معرفی نموده است. ابن سینا در تبیین رابطه خدا و جهان معتقد است، خداوند به عنوان علت العلل بر جهان هستی حاکم است. به طوری که هستی به عنوان معلول و ممکن، هم در وجود و هم در عدم، نیازمند به یک مرجح بیرونی است که علل العلل نام دارد. ابن سینا بر این باور است که در جهان هستی واجب الوجود بالذات، ضروری الوجود است. او نه تنها مناط احتیاج معلول به علت را وجوب بالغیر یا همان امکان وجودی در تعبیر صدرا می داند، بلکه به ارتباط وجودی علت با معلول تاکید ورزیده است، به طوری که علاوه بر فیلسوفان مسلمان، فیلسوفان غرب نظیر آکویناس نیز، معتقد به وجود فاعل ایجادی هستند، که از طریق اصل علیت با جهان ارتباط دارد.