مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
شهر هوشمند
همه گیری کووید 19، شهرها را با چالش های گسترده ای مواجه کرده بود. سیاست شهر هوشمند یکی از راهکار های مؤثر در مقابله با این چالش ها در راستای توسعه پایدار شهری بوده و از این رو هدف این پژوهش، تحلیل محتوای مطالعات «شهرهای هوشمند و کووید 19» است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که در آن از روش تحلیل محتوا و فنون علم سنجی استفاده شد. جامعه این پژوهش را 203 مطالعه مرتبط با «شهرهای هوشمند و کووید 19» در بازه زمانی 2019 - 2021 در پایگاه وب آو ساینس تشکیل می دهد. تحلیل داده ها با نرم افزارهای هیست سایت، بایب اکسل و اکسل؛ و ترسیم نقشه ها با نرم افزارهای وی او اس ویوئر و سایت اسپیس انجام شده است. از نظر میزان تولیدات علمی، هر چند کالج دانشگاهی لندن دارای جایگاه اول است، اما ایالات متحده، کشور برتر و حوزه پژوهشی مهندسی و اتحادیه اروپا، به ترتیب حوزه پژوهشی و حامی مالی برتر بودند. براساس فراوانی، «همه گیری، فناوری های اطلاعاتی و پایداری شهرها» و براساس استناد، «برنامه ریزی شهری، تغییرات آب و هوایی و حریم خصوصی» مهم ترین موضوعات بودند. در مجموع 8 خوشه موضوعی (صلاحیت دیجیتال خود ادراک شده؛ جابجایی شهری؛ پایداری شهری؛ فناوری های نوظهور؛ احیای سبز؛ مدیریت بحران؛ چشم انداز پساکرونا؛ اقتصادهای شهری جدید) حاصل از مطالعات کشورهای مختلف شناسایی شد. مقابله با پیامدهای گسترده همه گیری کووید 19 در شهرها نیاز به آماده سازی زیرساخت ها و تدوین الگوهای پژوهش محور در عرصه سیاست گذاری شهری دارد. در این راستا توجه به مطالعات جهانی به منظور شناسایی کنشگران برتر، ابعاد و موضوعات مهم، فناوری ها و ابزارهای مؤثر ضروری است.
تدوین راهبردهای شهرهای هوشمند در ایران (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها در جهان امروز با چالش هایی مواجه اندکه ناشی از دگرگونی های حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیازهای جدید سازمانی و اجتماعی می باشد. در این ارتباط یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است. از این رو هدف پژوهش حاضر، تدوین راهبردهای شهرهای هوشمند در ایران با تاکید بر شهر ارومیه می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی بوده و جامعه آماری این تحقیق 32 نفر از اساتید، متخصصان و کارشناسان در حوزه برنامه ریزی شهری می باشند. روش گردآوری داده ها برای بررسی مولفه های شهر هوشمند به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده و برای برای تجریه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه ای و متاسوات استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که معیار های مردم هوشمند و اقتصاد هوشمند به ترتیب با امتیاز 1 و 77/0 بیشترین و معیارهای محیط هوشمند و زندگی هوشمند به ترتیب با امتیاز با 5/0 و 35/0کمترین اهمیت و تاثیر را در حرکت شهر ارومیه به سمت یک شهر هوشمند را دارند. نتایج همچنین نشان می دهدکه تدوین برنامه ها بلندمدت برای جذب مشارکتهای اقتصادی و نیروهای انسانی متخصص (استفاده از قابلیت های انسانی)و اجرای برنامه های متنوع تکنولوژیکی از یک سو و سرمایه گذاری در زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل های صنعتی و تجاری، ظرفیت های بازرگانی خارجی، جذابیت توریستی، دانشگاهی و پژوهشی و ... از سوی دیگر، مهمترین راهبردها در هوشمندسازی شهر ارومیه می باشد
تحلیل شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند شهری است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا می شود تا در آن ارائه خدمات به شهروندان به بهترین نحو بهبود یابد. هدف این پژوهش تحلیل شاخص های شهر هوشمند در سطح مناطق شهر زاهدان است. پژوهش به لحاظ ماهیت، کاربردی بوده و روشی توصیفی تحلیلی دارد. گردآوری اطلاعات در آن به روش کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه آماری متشکل از 384 نفر از ساکنان مناطق مطالعاتی بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه و به کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته و ترسیم نقشه ها با استفاده از قابلیت های ARCGIS انجام شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص مردم هوشمند با رقم ۹۶/۲ و شاخص حکمروایی هوشمند با رقم ۵۶/۲ به ترتیب بالاترین و پایین ترین سطح هوشمندی را داشته اند و هر دو در سطحی پایین تر از سطح میانگین قرار دارند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز دلالت بر این داشته که جز در مورد شاخص محیط زیست، بین شاخص های شهر هوشمند در مناطق پنج گانه شهر زاهدان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که میان شاخص های شهر هوشمند و میزان تحقق پذیری شهر هوشمند رابطه معنا داری وجود دارد. در این زمینه، شاخص جابه جایی هوشمند با مقدار بتای ۲۳۶/۰ بیشترین تأثیر و شاخص مردم هوشمند با مقدار بتای ۲۰۹/۰ کمترین تأثیر را بر میزان تحقق پذیری شهر هوشمند در شهر زاهدان داشته اند.
تحلیل دل بستگی مکانی در شهر تبریز با به کارگیری مقیاس شهرهای هوشمند در دوران بیماری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری های جدید در شهر هوشمند بالأخص در فضاهای شهری روزبه روز بیشتر می شود؛ بااینکه بیشتر این فناوری ها به عنوان نشانه ای از پیشرفت در زندگی و روشی برای راحتی زندگی در شهرها موردپذیرش و ستایش قرارگرفته اند، بااین حال، برخی چنین تصور می کنند که فناوری ها، اختلالاتی در شهر محل سکونت آن ها ایجاد نموده است. بنابراین در پیاده سازی شهر هوشمند باید نظرات شهروندان و دغدغه های آن ها در نظر گرفته شود. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از ابزارهای پیمایشی در دستیابی به هدف توسعه دل بستگی به مکان های شهری، در پی پاسخ به این سؤال است که چه ارتباطی میان دل بستگی عاطفی- مکانی که در دو بعد سنتی و فعال مطرح می گردد، با پذیرش فناوری های هوشمند بالأخص در نمونه موردی پژوهش و جو دارد؟ برای جامعه آماری جمعیت شهر تبریز که برابر ۱۵۹۳۳۷۳ نفر می باشد، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برابر 384 نفر به دست آمد. پایایی سؤالات با آلفای کرونباخ برابر 88/0 شد. برای تحلیل از نرم افزارهای آماری استفاده شده است. یافته ها نشان داد ابعاد فناوری های نظارتی روزانه، فناوری های توانمند ساز، فناوری های نظارت بر Covid-19 و دل بستگی فعال با ضریب تأثیر 412/0، 385/0، 316/0 و 301/0 بیشترین اثرات را بر دل بستگی مکانی با فناوری های شهر هوشمند داشته است و کمترین تأثیرگذاری مربوط به دل بستگی مکانی سنتی با ارزش 191/0- می باشد. در نتیجه هرچقدر کیفیت فناوری های نظارتی (سلامتی) و توانمندسازی، فناوری نظارت بر Covid-19 ارتقا داده شود، به همان نسبت نیز میزان دل بستگی در شهر تبریز بهبود خواهد یافت.
بسط مفهومی آزمایشگاه زنده شهری براساس روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
92 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه با رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحقق هوشمندی در شهرها نیازمند رویکردی جامع و سیستماتیک است تا شهرها در آینده قابل زندگی تر و پایدارتر شوند. هنر ایجاد مشارکت، ابزاری کارا در تبدیل شهرها به محیط های نوآوری برای فرایندهای نوین برنامه ریزی شهری است. در محیط های شهری، مشارکت شهروندان، کسب وکارها، دانشگاه ها و دولت های محلی می تواند شرایط خوبی برای هم آفرینی و ایجاد دانش فراهم کند و در نتیجه، به شهروندان فرصتی برای همکاری با سایر ذی نفعان در شکل دادن به محیط های شهری خود و رفع چالش فناوری در حوزه اجتماعی می دهد. یکی از راه های برون رفت از چالش های مربوط به بعد اجتماعی فناوری این است که هنگام راه اندازی پروژه های هوشمند، آزمایشی اتفاق بیفتد تا شهروندان تأثیر آن را بر زندگی خود تجربه کنند. این امر به واسطه ماهیت شهرهای هوشمند به عنوان سیستمی پیچیده، موجب افزایش ابتکارات و ظهور آزمایشگاه های زنده شهری شد. این استراتژی تا حدی با چارچوب نوآوری باز همسو است و باعث می شود شهرها الگوی غالب توسعه و اجرای نوآوری از بالا به پایین را زیر سؤال ببرند و فرایندهای نوآوری را به همراه شهروندان آزمایش کنند. نظریه پردازان، آزمایشگاه های زنده شهری را وسیله ای برای تزریق ایده ها و انگیزه های تازه با روش های تعاملی که با مردم اجرا می کنند، می دانند. این رویکرد، شیوه های به ارث رسیده از یادگیری فعال و مشارکت شهروندی را مدرن و به روز می کند. به طور معمول همکاری در یک آزمایشگاه زنده شهری با هم آفرینانی با تخصص، سلیقه ها، فرهنگ و جایگاه اجتماعی متفاوت شکل می گیرد. با این حال، این تنوع همچنین می تواند مانعی بر سر راه همکاری «طبیعی» بین هم آفرینانی باشد که زبان ها، اهداف و ارزش های آن ها ممکن است به طور گسترده ای متفاوت باشد. این دقیقاً اهمیت و نقش آزمایشگاه های زنده در اجرا و ارزیابی این شکل جدید از همکاری است. به بیان دیگر، آزمایشگاه های زنده شهری در سراسر جهان بیشتر به منظور ایجاد نوآوری در درون و متناسب با مشکلات و زمینه های زندگی واقعی و چالش های زندگی شهری اجرا می شود. از این رو هدف این پژوهش، واضح سازی مفهوم آزمایشگاه زنده شهری با مرور نظام مند ادبیات نظری مرتبط با این مفهوم است.
مواد و روش در این پژوهش نظام گردآوری داده ها در نسبت با موضوع های مورد بررسی به شیوه اسنادی است که در محیط یا بستر وب بوده و به گردآوری داده های نوشتاری (متنی) در بانک های اطلاعاتی و پایگاه های علمی الکترونیکی اتکا دارد. نوع داده های مورد گردآوری در این سطح، تابعی از موضوع های بررسی شده (ویژگی ها، پیشایندها، پیامدها و ارجاع های مفهوم آزمایشگاه زنده شهری) است. نظام گردآوری داده ها مبتنی بر یک فرایند چرخه ای است که در دو مرحله 1- گردآوری داده ها قبل از آغاز مرحله اصلی تحلیل مفهوم و 2- گردآوری داده ها هم زمان با تحلیل مفهوم انجام شده است و شناسایی، غربال گری و انتخاب منابع شایسته ارجاع بر حسب دو معیار ارتباط و بیشترین ارجاع، سه فعالیت عمده اصلی در هر مرحله را تشکیل می دهد. به این ترتیب، نتیجه اولیه جست وجو 103 منبع بود که با رعایت معیارهای ورود به 93 منبع کاهش یافت. سپس عنوان و چکیده مقاله ها مطالعه شد که 81 منبع مرتبط که دارای کلیدواژه های مورد بررسی بودند، وارد مطالعه شدند و سایر مقاله ها حذف شدند. پس از حذف مقالات دارای مطالب تکراری، 40 مقاله باقی ماند. به این ترتیب، در مجموع 40 مقاله به دقت مورد مرور و ارزیابی قرار گرفت و جمع آوری و تحلیل داده ها بر اساس روش راجرز انجام شد و اطلاعات مربوط به پیشایندها، ویژگی ها، پیامدها، ارجاع های مفهوم و مفاهیم مرتبط استخراج، خلاصه برداری و کدبندی شد.
یافته ها یافته ها مبین آن است که چهار پیشایند: عوامل فردی و اجتماعی، عوامل مدیریتی، عوامل اقتصادی و عوامل فنی و اجرایی، شرایط پیشینی برای عینیت یافتن دو ویژگی عملکردی (هم آفرینی، نوآوری باز و ...) و ساختاری (زمینه سازی، طرح ریزی و ...) مفهوم آزمایشگاه زنده شهری هستند. یافته ها نشان می دهد بر اثر عینیت یافتن این ویژگی ها علاوه بر پیامدهای مثبت مانند تحقق ساختار اجتماعی فناوری، تجاری سازی فناوری، گذار به سمت هوشمندی جوامع شهری و ...؛ پیامدهای منفی نیز با احتمال مغایرت و تفاوت در نتایج وجود دارد. همچنین، ارجاع های مفهوم به واضح سازی بیشتر ویژگی های آزمایشگاه های زنده شهری کمک کرده و از ویژگی ها حمایت می کند. مفاهیم مرتبطی مانند آزمایشگاه زنده و آزمایشگاه زندگی نیز به فهم شباهت ها، تفاوت ها، توصیف مفهوم و توضیح معانی کمک کرده است.
نتیجه گیری نتایج استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز به تعریف و کاربرد دقیق تری از مفهوم آزمایشگاه زنده شهری به عنوان راهکاری ابزارمند، پیوسته و پردازشگر منجر شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که آزمایشگاه های زنده شهری می توانند به صورت یک روش، یک محیط، یک سیستم و یا یک رویکرد حاکمیتی در شهرهای هوشمند و با هدف مقابله با چالش های سیاست گذاری در بعد اجتماعی فناوری مورد استفاده قرار گیرند و به عنوان نمونه خوبی از روش شناسی مبتنی بر هم آفرینی می تواند راه حل های مختلف در آن آزموده شود، راهکارهای اثربخش پیاده سازی شود و سیاست های مناسب برای پیشبرد و توسعه خدمات شهری در تمام سطوح در آن تدوین شود. به بیانی یک آزمایشگاه زنده شهری دارای ذی نفعان متنوعی از جمله شهرداری ها گرفته تا شرکت های ارائه دهنده راه حل و خود شهروندان است که می توان در آن محیطی واقعی، نه فضایی ساختگی و در عین حال پویا برای شبیه سازی مدل های مختلف مدیریت شهری ایجاد کرد. در چنین محیطی می توان راه حل ها و بازخورد متقابل و چندجانبه ذی نفعان را مورد بررسی، ارزیابی و تحلیل قرارداد و داده های منتج از آن را برای افزایش راندمان و بهره وری ابعاد مختلف زندگی شهری در شهرهای دیگر نیز بسط و گسترش داد. این امر باعث می شود تا منابع انسانی که به طور عمده هم آفرینان در این نوآوری ها هستند، بتوانند تمامی جنبه های تعامل با یک محصول تعاملی را، اعم از اینکه چگونه درک، آموخته و استفاده می شوند، بیاموزند. علاوه بر این، بازخورد تجربه کاربر می تواند سبب بهبود ایجاد ارزش در نوآوری ها شود و به علت استفاده از این تجربیات از قبل طراحی شده و همچنین، تعامل کاربر و محیط، احتمال شکست پروژه ها کمتر شود. شرط موفقیت یک آزمایشگاه زنده شهری در انتقال دانش میان ذی نفعان متعدد در این بستر است. این امر از آن جهت اهمیت دارد که یادگیری در یک بخش و انتقال داده ها و نتایج به بخش های دیگر می تواند فضایی تعاملی فراهم آورد که در آن نهادها بتوانند به طور مؤثر با یکدیگر به تبادل نظر بپردازند و در قالب این فرایند، هم افزایی میان رشته ای به وجود آید. براساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر می توان تعریف ذیل را برای آزمایشگاه های زنده شهری ارائه کرد: «آزمایشگاه های زنده شهری به عنوان یکی از ابتکارات جدید در شهرهای هوشمند و به عنوان شکل جدیدی از رابطه با مردم در جهت حل چالش مربوط به بعد اجتماعی فناوری (به عنوان اصلی ترین معضل کنونی در شهرهای هوشمند) و با هدف ایجاد مشارکت عمیق و نظام مند مردم با سایر ذی نفعان دولتی و خصوصی و با تمرکز بر گفت وگو و هم آفرینی ایجاد شده است».
تبیین محرک های کلیدی مؤثر بر استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیا (مورد مطالعه: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
232 - 248
حوزههای تخصصی:
مقدمه افزایش جمعیت در مراکز شهری مستلزم ارائه خدمات و زیرساخت های کافی برای پاسخ گویی به نیازهای ساکنان شهر است. همچنین، این ازدحام شهرهای پرجمعیت را از نظر حکمرانی، رشد اقتصادی، پایداری محیط زیست، کیفیت زندگی، حمل ونقل، برق، مصرف آب و سایر مسائل با مشکلاتی مواجه می کند. شهرهای هوشمند معمولاً با تکیه بر زیرساخت های پیشرفته و فناوری های اطلاعات و ارتباطات مدرن ایجاد می شوند و اینترنت اشیا با اتصال دستگاه های هوشمند و استفاده از تجزیه وتحلیل داده های بزرگ راه حل های هوشمندی را برای شهرهای آینده ارائه می دهد، به گونه ای که مدیریت شهر و شهروندان به انبوهی از اطلاعات در زمان واقعی در مورد محیط شهری دسترسی پیدا می کنند و بر اساس آن تصمیمات، اقدامات و برنامه های آینده را رقم می زنند. شهر مشهد با توجه به موقعیت و توان جذب جمعیت حال و آینده آن، نیازمند همگام و همسو شدن با تحولات مدرن به منظور استفاده بهینه از منابع و امکانات و همچنین، ایجاد بسترهای لازم به منظور پاسخ گویی به نیاز آیندگان است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا بتواند با شناسایی عوامل و پیشران های کلیدی به منظور دستیابی شهر مشهد به الگوی شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در آینده گام بردارد. بنابراین، سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: محرک های کلیدی اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلان شهر مشهد در آینده (افق1412) کدام است؟ مواد و روش در مطالعه حاضر روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، آمیخته ای از توصیفی تحلیلی و در تبیین ساختار به صورت رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته و بر این اساس، مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد مورد بررسی قرارگرفته است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (منابع کتابخانه ای، مجله های علمی) و میدانی (با استفاده از ابزار پرسشنامه) بوده است. در این تحقیق، جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل 25 نفر از کارشناسان، خبرگان و صاحب نظران شهری در دسترس متشکل از مدیران شهری (شهرداران مناطق، معاونان، رؤسای سازمان ها و مدیران حوزه های شهری و به ویژه فاوای شهرداری)، اعضای شورای اسلامی شهر (به ویژه مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر مشهد)، کارشناسان عمرانی در فرمانداری شهرستان مشهد و دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان رضوی، اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، اساتید دانشگاه های فردوسی مشهد، آزاد اسلامی واحد مشهد، پیام نور و مؤسسه های آموزش عالی غیرانتفاعی واقع در مشهد و متخصصان حوزه شهری هستند. در پژوهش حاضر ابتدا برای شناسایی عوامل کلیدی مصاحبه های ساختاریافته با تعدادی از صاحب نظران حوزه های برنامه ریزی و فناوری اطلاعات شهری با استفاده از روش دلفی به عمل آمد و سپس، در ادامه با تجمیع عوامل حاصل از مصاحبه و اسناد مورد مطالعه در پیشینه تحقیق روایی و پایایی متغیرها توسط متخصصان امر تأیید شد و درنهایت، عوامل در قالب پرسشنامه آینده پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای، مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد شناسایی شد و در ادامه، با استفاده از روش کمی آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار Micmac به میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری عوامل شناسایی شده اقدام شد. بنابراین، یافته های تحقیق نشان می دهد از بین عوامل کلیدی 26 گانه اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، پس از بررسی شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار (مستقیم و غیرمستقیم)، 7 پیشران کلیدی سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات، ارتقای سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان، سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات، بسترسازی برای ارتقای مشارکت شهروندان در توسعه شهری، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی، ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند و استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) دارای بیشترین اثرگذاری را بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد داشته اند. نتیجه گیری در یک جمع بندی از نتایج پژوهش می توان اشاره کرد سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات می تواند اثرات قابل توجهی در زمینه استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیاء در افق برنامه ریزی کوتاه مدت ده ساله داشته باشد. علاوه بر این ارتقاء سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان هم می تواند بستری مناسب جهت این امر در شهر مشهد فراهم کند، چراکه بهره مندی از دانش و اطلاعات مرتبط از زمینه های اصلی به کارگیری علم و روندی جدید در یک جامعه است. همچنین سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با تمرکز هرچه بیشتر سرمایه در این حوزه زمینه شکل گیری هرچه بیشتر و بهتر شهر هوشمند با در نظر داشتن فناوری اینترنت اشیا فراهم خواهد شد. باید توجه داشت استفاده از یک پدیده جدید نیازمند آگاهی است. بنابراین، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی حائز اهمیت است. به علاوه باید توجه داشت با ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند می توان در راستای تحقق آن گام برداشت تا درنهایت با استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به اهداف غایی دست یافت.
مقایسه تطبیقی وضعیت خدمات شهری هوشمند کیش و دبی با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر های کیش و دبی تحت تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی، شاهد روند رو به رشدی جمعیتی هستند؛ به گونه ای که به بستر مناسبی برای رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری تبدیل شده اند. متعاقب آن، بهره برداری از منابع طبیعی و اقتصادی و... موجبات گسترش افقی شهرها و تهدیدی برای توسعه پایدار شهری شده است. در نتیجه رویکرد های گوناگونی از جمله رویکرد هوشمندسازی شهری به دنبال ارائه خدمات شهری هوشمند و ارائه راهبرد ها و سیاست هایی به منظور منطبق نمودن آثار منفی ناشی از گسترش فعالیت های انسانی در این شهرها است. این پژوهش وضعیت خدمات شهری هوشمند کیش و دبی را با رویکرد توسعه پایدار بررسی و مقایسه می کند. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل F-ARAS استفاده شد. نتایج پژوهش مبین آن است تفاوت معناداری بین دو شهر کیش و دبی در رابطه با وضعیت شاخص های (قابلیت دسترسی و مشارکت اینترنتی با مقدار من ویتنی (342/2)، شرایط بهداشتی و سلامت الکترونیک با مقدار من ویتنی (351/4)، حفاظت از محیط زیست با مقدار من ویتنی (654/4)، افزایش امکانات لازم در خصوص آلودگی با مقدار من ویتنی431/4، حکمرانی شایسته با مقدار من ویتنی (675/3) و در سطح معناداری (000/0)، وجود دارد، به عبارتی وضعیت این شاخص ها در شهر دبی مطلوب تر از کیش ارزیابی شد، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد، بین وضعیت خدمات شهری هوشمند و توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی - محیطی شهرهای کیش و دبی، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در نهایت، نتایج اولویت بندی خدمات شهری هوشمند در شهرهای کیش و دبی با استفاده از مدل اراس فازی نشان داد در کیش شاخص حکمرانی شایسته با وزن (564/0) و در دبی نیز همین شاخص با وزن (465/0،)، در اولویت قرار دارند.
ارائه پیشران های کلیدی آینده حکمروایی شهری هوشمند (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مستمر جمعیت شهری و نیازهای رو به افزایش آنها، شهرنشینی گسترده در کشورهای در حال توسعه، تغییرات جمعیت شناختی، چالش های محیط زیستی، معضلات اقتصادی، معضلات حمل و نقل شهری، پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و بوروکراسی، فرمولاسیون شهر هوشمند و حکمروایی شهری هوشمند را ضروری ساخته است. در خصوص شهر رشت می توان بیان نمود که شهر رشت نتوانسته آینده های پیشروی توسعه را متصور شود و پیشرفتی در زمینه حکمروایی شهری هوشمند داشته باشد. لذا هدف این پژوهش واکاوی پیشران های کلیدی حکمروایی شهری هوشمند با رویکرد آینده پژوهی است. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی - تحلیلی و اکتشافی است. گردآوری داده ها به روش اسنادی و نیز به صورت پیمایشی مبتنی بر تکنیک دلفی می باشد. جامعه آماری کلیه متخصصان شهری شهر رشت در زمینه تحقیق می باشند. حجم نمونه با استفاده از قوانین راسکو، 45 نفر تعیین شد و شیوه نمون ه گیری به صورت گلوله برفی می باشد. 8 مؤلفه و 20 پیشران در خصوص حکمروایی شهری هوشمند تدوین شد و پرسشنامه ماتریس اثرات متقابل (وزن 0 تا 3) در اختیار متخصصان قرار گرفت و در نهایت با استفاده از نرم افزار میک مک پیشران های کلیدی استخراج شدند. نتایج حاصل از تحلیل حاکی از آن است که آموزش شهروندی و آگاهی رسانی، مشارکت شهروندان و تعهد مسئولان جزء 3 پیشران اول حکمروایی شهری هوشمند شهر رشت محسوب می شوند.
ارزیابی تحقق پذیری شهر هوشمند اهواز با توجه به شرایط کنونی مولفه های کلیدی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
685 - 705
حوزههای تخصصی:
در اثر مشکلات فراوان ناشی از رشد شهرنشینی از یکسو؛ و سلطه پارادایم ارتقاء کیفیت زندگی و نیز پیشرفت های شگرف فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندی های قابل توجه آن، امروزه شهرهای هوشمند به عنوان راهبردی کارآمد در جهت حل معضلات و چالش های ناشی از شهرنشینی سریع مورد توجه می باشد. شهر اهواز نیز در سالیان اخیر به شدت با رشد شهرنشینی سریع مواجه بوده است؛ با مشکلات عدیده بسیاری مواجه می باشد. اما مسئله این است، این کلانشهر، اکنون، هوشمند نبوده و در آغاز راه است؛ پس سوال این است که وضعیت مولفه های تحقق شهر هوشمند در شرایط کنونی اهواز چگونه است؟ لذا این پژوهش به دنبال سنجش وضعیت مولفه های کلیدی تحقق شهر هوشمند و رتبه بندی این مولفه ها در کلانشهر اهواز است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی- توسعه ای محسوب می گردد. سوال محور بوده و به صورت اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است؛ که در سنجش وضعیت مولفه ها، از نظرکارشناسان شاغل اجرایی در نهادها و سازمان های اهواز، درگیر در فرآیند هوشمند شدن شهر استفاده گردیده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج درجه ای لیکرت می باشد؛ که در جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری میانگین، t تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نمونه آماری این پژوهش، 380 نمونه است که با روش نمونه گیری گلوله برفی و شبکه ای نظارت شده انتخاب گردیدند. بر اساس یافته های تحقیق، وضعیت مولفه های کلیدی تحقق شهر هوشمند در کلانشهر اهواز به غیر از مردم هوشمند، دارای وضعیت نامناسبی ارزیابی نمود؛ ضمن آن که محیط هوشمند و سپس حکمروایی هوشمند در نازل ترین وضعیت قرار دارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی مؤثر در شهر هوشمند بر مبنای رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 128
حوزههای تخصصی:
جهان امروز با چالش هایی مواجه است که ناشی از دگرگونی های حاصل از پیشرفت علم و فناوری و طرح نیازهای جدید می باشد. در این راستا الگوی شهر هوشمند راهکار جدیدی است که متناسب با پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات و رفع نیازهای جدید شهروندان در زندگی شهری آنان، برنامه ریزان شهری را به بازنگری و بازاندیشی در اقدامات خود وا می دارد که این امر می تواند با شناسایی عوامل کلیدی موثر در شهر هوشمند میسر شود. از این رو در مطالعه حاضر که در زمینه شناسایی عوامل اصلی و کلیدی در آینده شهر هوشمند در کلانشهر تبریز می باشد، تلاش شده است تا بر مبنای اهداف موجود در شهرهای هوشمند، متغیرهای کلیدی و اثرگذار در آینده هوشمند شدن کلانشهر تبریز و مطابقت آن با اهداف برنامه ریزی شده هوشمندی در افق 1420 شناسایی شود. براین اساس در ابتدا شاخص های شهر هوشمند با استفاده از مرور منابع استخراج و سپس براساس نظرات خبرگان این حوزه 55 شاخص و عامل اولیه هوشمندی برای کلانشهر تبریز بومی سازی شده و با کمک نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شدند. در ادامه، 16 عامل کلیدی با استفاده از ماتریس اثرات متقاطع معرفی شد. یافته های تجربی نشان می دهد بعد اقتصاد هوشمند و تحرک هوشمند بیشترین سهم را به عنوان متغیرهای اصلی در این مجموعه داشته و تأثیر بیشتری بر آینده هوشمند کلانشهر تبریز خواهند داشت. براساس نتایج بدست آمده از تحقیق باید خاطر نشان کرد دست یابی به شهری هوشمند در کلانشهر تبریز نیازمند تدوین سند راهبردی شهر هوشمند به همراه برنامه ریزی فرابخشی، یکپارچه و کارشناسی شده است. شایان ذکر است برای ایجاد و تحقق یک شهر هوشمند باید شالوده و زیرساخت مناسب در جامعه پایه ریزی شود، لذا لازم است مسئولین کلانشهر تبریز برای هوشمند شدن بسترها و شرایط فرامحلی اقدامات مقتضی را انجام دهند.
تبیین الگوی رشد درون زا مبتنی بر شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 114
حوزههای تخصصی:
سیاست های شهر هوشمند در سال های اخیر توجه خاصی را به خود جلب کرده است؛ بنابراین، توسعه سیستم های نوآوری برای رشد و توسعه شهری ضروری است؛ زیرا عواملی مانند شهر هوشمند بر مفهوم نوآوری برای ترویج یک پیشرفت هوشمندانه در مناطق شهری بنا شده اند. نوآوری شهر هوشمند می تواند زمینه هوشمندی شهرها و مناطق را فراهم کند و به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی آنها شناخته شود. متغیر شهر هوشمند که مؤلفه های زیادی را در خود گنجانده است، می تواند به عنوان متغیر مؤثر بر پیشرفت فنی تلقی شود. در این پژوهش برای بررسی تأثیر میزان هوشمندی شهرها بر رشد اقتصادی، تابع تولیدی پیشنهاد شده است تا رشد اقتصادی مناطق شهری را تحلیل و ارزیابی کند؛ ازاین رو، نخست با به کارگیری الگوهای مناسب تصمیم گیری چندمعیاره و ترکیب زیرشاخص های شهر هوشمند، یک شاخص عددی حاصل می شود که معرف میزان هوشمندی شهر است. به دنبال آن، در چارچوب مدل های رشد، جایگاه شاخص شهر هوشمند در تابع تولید مشخص شده است و تأثیر شاخص شهر هوشمند در کنار سرمایه فیزیکی و نیروی کار بر رشد اقتصادی شهری و منطقه ای تحلیل و بررسی می شود. تحلیل های نظری و تئوری در این پژوهش حاکی از آن است که رشد اقتصادی شهری و منطقه ای در وضعیت پایا متناسب با مجموع نرخ رشد جمعیت و نرخ رشد شاخص شهر هوشمند افزایش می یابد. براساس این، اگر نرخ رشد جمعیت، صفر و نرخ رشد شاخص شهر هوشمند مثبت باشد، نرخ رشد اقتصادی شهری و منطقه ای برحسب سطح تولید فقط معادل نرخ رشد شاخص شهر هوشمند خواهد بود و اگر نرخ رشد جمعیت، مثبت و نرخ رشد شاخص شهر هوشمند صفر باشد، رشد اقتصادی شهری و منطقه ای برحسب سطح تولید فقط معادل نرخ رشد جمعیت خواهد بود.
طراحی الگوی حکمرانی شهری هوشمند با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
400 - 438
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مفاهیمی که در راستای نهادینه سازی جامعه مدنی طی سال های اخیر مطرح شده است، مفهوم حکمرانی هوشمند است. در این بین، شناسایی عوامل مؤثر بر حکمرانی هوشمند، می تواند چراغی فراروی راهبری طرح های دولت هوشمند باشد. اصول حکمرانی هوشمند، به رضایتمندی همه عناصر حاضر در یک جامعه منجر می شود و رشد روزافزون جمعیت و به دنبال آن، بحران های متعدد، رهبران و دولت مردان را در مسیر هوشمندسازی تمام ابعاد و ارکان جوامع سوق داده است؛ بنابراین تلاش برای تحقق حکمرانی هوشمند شهری، در جهت جلوگیری و کاهش چالش ها و مسائل شهرداری ضروری است. در کنار رسیدن به زبان مشترک، پژوهش هایی که تاکنون انجام شده، گام های اولیه برای حرکت به سمت تحقق شهر هوشمند و حکمرانی هوشمند بوده است. همچنین در حکمرانی سنتی، اطلاعات و داده ها به اندازه کافی در دسترس نیست و این در حالی است که اکنون این اطلاعات و داده ها وجود دارد و باید چگونگی استفاده و بهره مندی از آن فراگرفته شود؛ از این رو این امر نیازمند پژوهش هایی گسترده تر است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است. برای اجرای پژوهش، از روش هفت مرحلهای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. پژوهش جاری با مراجعه به کلیه منابع مرتبط با حکمرانی هوشمند و عوامل ضروری وابسته به آن، مشتمل بر ۱۴۷۰ مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی منتشرشده در پایگاه اطلاعات علمی، در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی و ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی صورت گرفت.
یافته ها: بررسی ادبیات موجود در زمینه حکمرانی شهری هوشمند نشان می دهد که برخلاف اینکه تاکنون پژوهش های متعددی در این زمینه صورت پذیرفته است؛ اما تنها به بخشی از ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند پرداخته شده است و در هیچ یک از پژوهش های انجام شده، ابعاد و مقوله های حکمرانی شهری هوشمند یک جا بررسی نشده است. در این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند، کلیه پژوهش های صورت گرفته داخلی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ و پژوهش های خارجی در این زمینه از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی، به صورت نظام مند مطالعه و به طور یکپارچه مؤلفه های مؤثر در حکمرانی شهری هوشمند شناسایی شد. با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش، منابع اولیه غربال شد و تعداد ۱۰۶ منبع انتخاب و کدگذاری روی مفاهیم مستخرج از آن ها انجام شد. در مجموع، بر اساس نتایج مرور نظام مند با رویکرد فراترکیب، چهار کد انتخابی (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی) و ۱۰ کد محوری (مدیریت خدمات، بهره وری، مدیریت و سازمان دهی، رهبری، قانون گذاری، پشتیبانی و حمایت، کیفیت حکمرانی، مشارکت، آموزش و زیرساخت های فناوری اطلاعات) استخراج شد.
نتیجه گیری: بیشترین تعداد مطالعات مربوط به مدیریت خدمات الکترونیک، زیرساخت های فناوری اطلاعات و قانون گذاری الکترونیک و کمترین تعداد در خصوص کیفیت در حکمرانی الکترونیک است. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شد. مقدار شاخص کاپا برای عوامل حکمرانی هوشمند محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفت. بررسی پیشرفت اقدام های دستگاه های اجرایی و زیرمجموعه های وابسته به دولت در جهت استقرار حکمرانی هوشمند، نیازمند مؤلفه ها و زیرمؤلفه هایی به منظور ارزیابی است. با ارائه مدل ارزیابی حکمرانی هوشمند، شامل ابعاد و مقوله ها، بخش های وابسته به دولت و حکومت قادرند از اثربخشی اقدام های انجام شده، اطمینان حاصل کنند و از حوزه های بهبودپذیر دستگاه های خود آگاه شوند. با ارائه یک مدل یکپارچه حکمرانی هوشمند به روش فراترکیب، دولت ها قادر خواهند بود که ضمن اطمینان از روند رو به پیشرفت استقرار حکمرانی هوشمند، به ارزیابی عملکرد بخش های وابسته به خود اقدام کنند.
واکاوی جایگاه کنشگران در تحقق پذیری مفهوم هارمونی در شهر هوشمند، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
1 - 19
حوزههای تخصصی:
تحقق پذیری شهرهای هوشمند مبتنی بر فرآیندهای پیچیده ای است که در آن، مجموعه ای از کنشگران و تصمیم سازان اقدام به سیاست گذاری و اجرای آن میکنند. از سویی دیگر هارمونی به عنوان هدفی برای شهرهای هوشمند و ایجاد هماهنگی و تعادل در پیچیدگی های شهرهای هوشمند مطرح است. این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل شبکه کنشگران شهر هوشمند در تهران و سنجش میزان اثرگذاری هریک از کنشگران شهر هوشمند، تلاش داشته است تا چارچوبی هنجاری برای تحقق هارمونی با استفاده از نظریه شبکه کنشگران، برای شهر هوشمند در تهران ارائه کند. در همین راستا از روش شناسی آمیخته و چارچوب نظری شبکه کنشگران به عنوان ساختار فکری و چارچوب تحلیلی استفاده کرده است. استفاده از این روش شناسی به منظور شناسایی روابط و تعاملات در بین کنشگران شهر هوشمند در تهران که لازمه شناسایی پیچیدگی های موجود در شبکه کنشگران شهر هوشمند است انجام شده است. این پژوهش در قدم اول با استفاده از پرسشنامه به شناسایی کنشگران اصلی، اهداف و میزان اهمیت و هم پیوندی آن ها در شبکه با سایر کنشگران پرداخته است. سپس با استفاده از نرم افزار ucinet6 شاخص های هم پیوندی کنشگران اصلی در تحقق پذیری شهر هوشمند در تهران را مورد کنکاش قرار داده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش سه سطح از کنشگران بر اساس میزان اثرگذاری تعریف شده که شامل کنشگران کلیدی، کنشگران وابسته، کنشگران نادیده گرفته شده می باشد. همچنین به منظور ارتقاء هارمونی و هماهنگی با تعمیم فرآیند ترجمه شبکه کنشگران، چارچوب تحقق پذیری هارمونی برای شهر هوشمند در تهران ارائه شده است. این چارچوب مشتمل بر چهار بخش اصلی مسئله سازی، علاقه مندسازی، به-عضویت درآوردن و بسیج منابع می باشد که با ارائه اصول تحقق هارمونی بخشی به شبکه کنشگران شهر هوشمند در شهر تهران بتوان موقعیت هریک از این کنشگران را در برنامه ریزی و سیاست گذاری های آتی تثبیت، ارتقاء و یا بازتعریف کرد.
ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های شهر هوشمند در تناسب بافت معاصر شهرهای ایران، مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
71 - 90
حوزههای تخصصی:
ارزیابی بافت کالبدی شهر بابل با توجه به ویژگی های محلی و ساختار فضایی شهر و دلایل نیازمندی آن به بازساخت فضایی از منظر رویکرد شهر هوشمند ضروری است، چراکه مدیریت شهری می تواند حوزه های تعریف شده ای برای مناطق شهر در نظر بگیرد که باید همراه با استانداردهای تکنولوژیک و سیاست های متناسب باززنده سازی اقتصادی و اجتماعی روز در قالب توسعه فناورانه به مدد شهر هوشمند باشد. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی است که با روش تحلیلی و رویکرد کمی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دو بخش خبرگان، که تعداد 20 نفر بر اساس نمونه گیری در دسترس و ساکنان شهر بابل مبتنی بر فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی می باشد. برای داده ها از دو روش سوارا، تعیین میزان اهمیت شاخص ها، و واسپاس، رتبه بندی مناطق شهری بهره گرفته شد. همچنین از آزمون های تی، تحلیل واریانس (ANOVA)، همبستگی، رگرسیون و آزمون تعقیبی شفه در نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. مطابق نتایج، شاخص های اقتصاد هوشمند، دولت هوشمند، زندگی هوشمند، شهروند هوشمند، محیط زیست هوشمند و جابه جایی هوشمند، به ترتیب، در تحقق شهر هوشمند دارای اهمیت هستند. همچنین بر اساس نتایج واسپاس، منطقه یک شهر بابل از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. لذا ضروری است تا متولیان امر توجه ویژه و برنامه ای کاربردی برای منطقه 2 و به طورکلی بافت شهر بابل در راستای هوشمند سازی و تحقق توسعه پایدار داشته باشند
مدل سازی عوامل فنی مؤثر بر پیاده سازی طرح های شهر هوشمند با استفاده از رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
192 - 208
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرهای هوشمند، آینده شهرها را تشکیل می دهند و عصر انقلاب اطلاعات دیر یا زود شهرها را به سمت هوشمند شدن سوق خواهد داد. شهر هوشمند در دنیای تکنولوژیکی امروز اهمیت بسیاری یافته و در کشورهای پیشرفته به عنوان یک الگوی مهم دنبال می شود، اما برای تحقق شهر هوشمند الزامات و ضروریات و همچنین، مؤلفه هایی لازم است که شناسایی آن ها جهت تحقق این مهم اجتناب ناپذیر است. بنابراین شهرها باید آمادگی فنی لازم را برای هوشمند شدن داشته باشند یا بستر لازم برای آن را فراهم کنند. بنابراین، دو پرسش مطرح می شود که عوامل فنی که برای اجرای طرح های هوشمندسازی شهری مؤثرند کدام اند و چه ارتباطی بین این عوامل وجود دارد.مواد و روش هاتحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری اطلاعات توصیفی است. نوع تحقیق از نوع آمیخته کیفی و کمی است. جمع آوری اطلاعات در دو سطح میدانی و کتابخانه ای انجام می شود. به منظور بررسی شکاف تحقیقاتی و کشف نوآوری از روش کتابخانه ای استفاده می شود ضمن اینکه با استفاده از این روش مبانی نظری و پیشینه تحقیق استخراج می شود، اما به منظور شناسایی عوامل فنی مؤثر بر پیاده سازی شهر هوشمند از مصاحبه با خبرگان استفاده می شود، ضمن اینکه به منظور استخراج داده ها، از پایگاه های داده های حاکمیتی و آرشیوی استفاده خواهد شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر شامل یک مصاحبه و یک پرسشنامه دلفی در مقیاس 20 است که هر یک از عوامل استخراجی در مرحله قبل به عنوان یک گویه در این پرسش وارد می شوند. روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی می شود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارشناسان و فعالان در حوزه شهر هوشمند هستند که باید حداقل 10 سال در حوزه مربوطه مشغول فعالیت باشند و روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی است. در مرحله دلفی و دسته بندی از نرم افزار اکسل و در بخش انتخاب ویژگی از نرم افزار متلب استفاده شد.یافته هابا استفاده از تکنیک تحلیل محتوا عوامل مؤثر بر شهر هوشمند استخراج می شوند. این عوامل با استفاده از مصاحبه با خبرگان استخراج شده اند. پس از تعیین عوامل، در مرحله دلفی عوامل فنی استخراجی مورد بازبینی و پالایش قرار گرفت و عواملی که در هر سه مرحله اول اتفاق نظری در خصوص آن ها وجود نداشته باشد حذف می شوند. از 22 عامل فنی 4 عامل به دلیل نبود اتفاق نظر و همچنین، وجود مغایرت در سه مرحله دلفی حذف شد. آماره آزمون آلفای کرونباخ برای تمامی متغیرها بالاتر از 6/0 است که نشان می دهد تمامی متغیرها در سطح قابلیت اطمینان یا پایایی مطلوب قرار داشته و لذا پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار می گیرد. سپس با استفاده از تکنیک الگوریتم فراابتکاری ژنتیک که یکی از روش های انتخاب ویژگی است، غربال نهایی متغیرهای ورودی صورت گرفت. مرحله دسته بندی به عنوان مرحله نهایی تحلیل حاضر تلقی می شود. در مراحل قبلی شناسایی و غربال و پالایش متغیرها صورت گرفت. اما در این مرحله با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به سطح بندی معیارهای برآمده از روش های دلفی و انتخاب ویژگی بر اساس تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پرداخته می شود که بر اساس مدل نهایی تحقیق، سطح ششم یعنی معیار زیر ساخت دیجیتال، تأثیرگذارترین معیار است که به صورت مستقیم روی معیار سطح پنجم یعنی توسعه زیرساخت اینترنت تأثیر می گذارد. سطح اول که شامل معیار سیستم های هوشمند کمک به راننده و سیستم های هشدار ساختمان است تأثیرپذیرترین معیارها هستند.نتیجه گیریشهر هوشمند در آینده نزدیک به عنوان یک پارادایم مهم در عرصه مدیریت شهری و شهرسازی مطرح خواهد شد ضمن اینکه در جهان توسعه یافته این مفهوم نسبت به جهان رو به توسعه بیشتر نهادینه شده است. لذا تحقیق در این زمینه و شناسایی عوامل اثرگذار بر آن یک ضرورت اجتناب ناپذیر تلقی می شود. مدل نهایی عوامل فنی شامل شش سطح است. سطح ششم یعنی معیار زیرساخت دیجیتال تأثیرگذارترین معیار است که به صورت مستقیم روی معیار سطح پنجم یعنی توسعه زیرساخت اینترنت تأثیر می گذارد. همچنین عوامل فنی از لحاظ قدرت نفوذ و وابستگی بررسی شد که بر این اساس، معیارهای زیرساخت دیجیتال و توسعه زیرساخت اینترنت از نوع مستقل هستند. این متغیرها دارای وابستگی کم و هدایت بالا هستند. به بیانی دیگر، تأثیرگذاری زیاد و تأثیرپذیری کم از ویژگی های این متغیرها است. معیارهای سیستم های هوشمند کمک به راننده و سیستم های هشدار ساختمان نیز از نوع وابسته هستند که وابستگی قوی و هدایت ضعیف دارند. این متغیرها تأثیرپذیری بالا و تأثیرگذاری کمی روی سیستم دارند. باقی معیارها از نوع رابط هستند این متغیرها از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند. به بیانی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این معیارها بسیار زیاد است و هر تغییر کوچکی روی این متغیرها باعث تغییرات اساسی در سیستم می شود. بنابراین نتایج این پژوهش نشان می دهد زیرساخت دیجیتال اثرگذارترین عامل فنی در پیاده سازی طرح های شهر هوشمند است و سرمایه گذاری در این بخش در توسعه طرح های شهر هوشمند اهمیت زیادی دارد که در زندگی شهروندان و اقتصاد شهری نیز تأثیر به سزایی خواهد داشت.
نوآوری و فناوری های بام سبز، با تأکید بر منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
175 - 192
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی شهری خدمات ارزشمند اکوسیستم را به شهرها و ساکنان آنها عرضه می کند. با روشن تر شدن اهمیت این خدمات چند وجهی، بهبود شبکه فضای سبز متناسب با ویژگی های محیطی و آب وهوایی هر شهر با روندی افزایشی در سطح جهان دنبال می شود. بام های سبز نیز به عنوان عنصری مهم در تقویت پوشش گیاهی و فضای سبز مورد توجه قرار گرفته اند. کاربرد بام سبز در کلان شهر تهران می تواند به کاهش مصرف انرژی ساختمان ها و کاهش پیامدهای مخاطراتی مانند آلودگی هوا، آلودگی صوتی و جزایر گرمایی کمک کند و در بهبود تنوع زیستی شهری مفید باشد. در شرایطی که انتشار گازهای گلخانه ای در حال افزایش است و پیامدهای تغییر آب وهوا بر زندگی شهری اثر می گذارد، کاربرد بام سبز می تواند گامی در جهت افزایش تاب آوری باشد. لازم است اجزای بام سبز در راستای رویکرد ساختمان سبز، هوشمند و پایدار، بهینه سازی و هوشمندسازی شوند.
شناسایی ارتباط مؤلفه های اکوسیستم کارآفرینی در توسعه و ارتقاء فعالیت های استارتاپی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های اکوسیستم کارآفرینی مناسب برای رشد استارتاپ ها در حوزه شهر هوشمند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف یا مخاطب کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد. برای شناسایی عوامل کلیدی در فرایند توسعه رشد استارتاپ ها در حوزه شهر هوشمند از روش کتابخانه ای یعنی بررسی مقالات و متون علمی استفاده می شود. و از مطالعه میدانی جهت توزیع پرسشنامه به منظور اولویت بندی این عوامل با استفاده از روش بهترین بدترین استفاده خواهد شد. و در نهایت از یک فرمول برای محاسبه نرخ ناسازگاری در راستای بررسی اعتبار مقایسات مربوطه استفاده می گردد. جامعه آماری این پژوهش خبرگان و متخصصین کسب وکار و مدیران شرکت های دانش بنیان دانشگاهی سراسر کشور می باشد و برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران محدود استفاده شده است. از تعداد 215 نفر از متخصصان با روش دلفی فازی و سپس شرکت های دانش بنیان که تعداد آن 138 نفر می باشد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک های تحقیق در عملیات استفاده شده است. برای تعیین اولویت معیارها و شاخص های تحقیق از مدل های تصمیم گیری چند معیاره فازی ANP و DEMATEL استفاده شده است. جهت انجام محاسبات مربوط به تکنیک DEMATEL از محیط نرم افزار Excel استفاده شده است و تکنیک ANP نیز با استفاده از نرم افزارSuper Decision انجام شده است. مؤلفه های پژوهش حاضر از چهار جنبه بررسی شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که، در رتبه اول (ترکیب بهینه پرتفولیو)، رتبه دوم (بهره گیری از نظرات کارشناسان)، رتبه سوم (تخصیص و اعطای وام)، رتبه چهارم (هدایت وام ها و تسهیلات به سمت تولید)، رتبه پنجم (معوقات بانکی)، رتبه ششم (مدیریت منابع انسانی)، رتبه هفتم (بازار سرمایه اکوسیستم کارآفرینی استارتاپ ها) و رتبه هشتم (ایجاد نقدینگی) قرار دارد.
تدوین شاخص های مؤثر شهر هوشمند در توسعه میان افزای منطقه 8 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
125 - 144
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر گسترش بی رویه فضایی شهرها در کنار بی برنامگی طرح های توسعه به خصوص در شهرهای بزرگ نظیر تبریز، باعث ایجاد بافت های نوشهری و درنتیجه جابجایی ساکنان و کاربری ها به مناطق جدید شده است. درنتیجه، بافت های تاریخی و قدیمی این شهرها، کارکرد خود را تغییر داده و به مناطق فرسوده شهری و از دست دادن حیات شهری و رکود و فرسودگی گرایش پیداکرده اند. بدین منظور ابتدا بامطالعه اسناد فرادست، تمامی عوامل دخیل در توسعه هوشمند و میان افزای بافت فرسوده شهری موردمطالعه قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی تعداد 53 متغیر در حوضه یادشده استخراج شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل/ساختاری به وسیله نرم افزار FL Micmac استفاده شده است. همچنین جهت تدوین سناریوها از نرم افزار سناریویزارد استفاده گردید. نتایج تحقیق، بیانگر ناپایداری سیستم در کلان شهر تبریز است که بر این اساس، پنج دسته عوامل تأثیرگذار، دووجهی، تأثیرپذیر، مستقل و ریسک قابل شناسایی هستند که پس از شناسایی 14 عامل کلیدی از طریق متغیرهای ریسک و تأثیرگذار، درنتیجه 8 مؤلفه کلیدی نهایی انتخاب شدند و این عوامل وارد نرم افزار سناریویزارد شدند و بر اساس نظرات کارشناسان دوباره وزن دهی و 6 سناریوی بسیار قوی از 260 سناریوی محتمل انتخاب شد که سناریوی اول به صورت مطلوب، 4 سناریو خنثی و یک سناریوی بحرانی مطرح شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، گسترش دسترسی محلی از تقویت شبکه های فیزیکی و دیجیتالی در منطقه، ایجاد سازوکار جهت استفاده از پتانسیل های عظیم موجود اقشار اجتماعی در بافت، هماهنگی بین بخشی بین دستگاه های مسئول در راستای توسعه پایدار، برنامه ریزی جامع و اصولی جهت پیروی از اصول کاربری اراضی و رعایت سرانه ها و ... به عنوان بهینه ترین و مطلوب ترین سناریوی ممکن انتخاب شد.
ارزیابی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی هوشمند شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
177 - 192
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر با ظهور تکنولوژی های نوین و هوشمند در حوزه فن آوری اطلاعات در کلان شهر تهران، تغییرات بسیاری در زندگی شهرنشینان رخ داده است و این توجه اندیشمندان را به مفهوم "کیفیت زندگی هوشمند" جلب کرده که نتیجه آن بازنگری و ارائه ابعاد و شاخص های موثر در سنجش آن در کلان شهر تهران است. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی در نظام برنامه ریزی، توجه به مفهوم هوشمندی و گسترش تأثیر آن در عامل مذکور بیش ازپیش مطرح می گردد. هدف از این پژوهش دستیابی به یک مدل ساختاری، ترتیب اهمیت و ضریب تأثیر ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی هوشمند شهری از طریق معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) در کلان شهر تهران می باشد. مناطق یک، شش و نوزده شهرداری تهران به عنوان جامعه آماری و حجم جامعه آماری نیز چهارصد نفر می باشد. بر اساس نتایج حاصله تمامی ابعاد هفتگانه پژوهش ارتباط معناداری با عامل کیفیت زندگی هوشمند شهری جهت سنجش و ارزیابی آن دارند. همچنین در راستای بیان میزان اهمیت این ابعاد در مناطق مختلف، عامل انسجام و مشارکت اجتماعی در منطقه یک، آموزش عمومی در منطقه شش و عامل مصرف منابع و محیط زیست در منطقه نوزده تهران بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. لذا می توان گفت که توسعه شهرها تحت تأثیر توسعه روزافزون فن آوری اطلاعات و ارتباطات در نقاط مختلف دنیا است اما این موضوع نباید باعث نادیده گرفتن تفاوت ها و خواسته های مردم مختلف گردد.
ارزیابی و رتبه بندی محلات شهری براساس شاخص های امنیتی شهر هوشمند، مطالعه موردی: محلات شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای جهان به دلیل افزایش جمعیت و پیچیده تر شدن، دشواری های بیشتری در راه تحقق امنیت دارند. هدف از این پژوهش لزوم توجه به نظریه شهر هوشمند به عنوان یک راه حل به منظور ارتقاء امنیت در شهرها و ارائه راهکارهای هوشمندانه بوده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است. از 30 شاخص در قالب 6 معیار اصلی، برای سنجش، رتبه بندی و تحلیل محلات 57 گانه شهرزنجان استفاده شده است. با استفاده از روش کوکران نمونه گیری به تعداد 400 نمونه انجام شده است. از روش ضریب پراکندگی (CV) و مدل ویکور(VIKOR) در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای تجزیه و تحلیل و رتبه بندی محلات استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع شاخص ها، از تعداد 57 محله شهر زنجان، 11 محله دارای وضعیت کاملاً نامطلوب، 24 محله دارای وضعیت نامطلوب، 17 محله در وضعیت تا حدی مطلوب و 5 محله در وضعیت مطلوب از نظر شاخص های امنیتی قرار دارند. و به صورت کلی 54 درصد محلات شهر دارای وضعیت نامطلوب از نظر معیارهای امنیتی هوشمند شهر هستند.