مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
موقعیت
حوزههای تخصصی:
کلید واژه: مولانا, کهن الگو, شخصیت, موقعیت, نماد,
تبیین موقعیت تجاری بغداد در دوره اول خلافت عباسی (232-132 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
403 - 421
حوزههای تخصصی:
با ظهور حاکمیت عباسیان در بین النهرین و بنای بغداد به عنوان دارالخلافه، اهمیت سیاسی و اقتصادی آن منطقه به طور محسوسی رشد یافت. این شهر از اواسط سده دوم ق به یکی از مراکز عمده تحولات اقتصادی جهان اسلام تبدیل شد و با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص (مرز اتصال بین دو جهان شرق و غرب) جایگاه ممتازی در عرصه تجارت و بازرگانی کسب کرد. سؤال اصلی پژوهش این است که چه دلایل و زمینه هایی سبب گسترش و رشد تجارت بغداد در دوره اول خلافت عباسی شد؟ این تحقیق به روش تاریخی، در تحلیل و تبیین چگونگی برآمدن بغداد به عنوان یکی از کانون های مهم تجارت در این دوره می پردازد. یافته های پژوهش حاکی است که نقش موقعیت جغرافیایی و سیاسی بغداد و عبور راه های تجاری (خشکی و دریایی) شرق و غرب جهان اسلام از بین النهرین با مرکزیت آن و ایجاد امنیت و تأسیسات رفاهی سبب رشد و شکوفایی تجاری آن شهر شد. با توجه به کارکرد تجاری بازرگانی بغداد، این شهر نقش مهمی در گستره تمدن دوره اسلامی در عرصه های کشاورزی، صنعت، آموزش و علوم ایفا کرد.
بررسی گفتمان موقعیتِ تسلیم و امید به خدا در سوره کهف بر اساس نظام نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
88 - 108
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی نقش گرا معنای بافتی متون، محصول پیوند متن و موقعیتی است که در آن تولید می شود. مهم ترین کارکرد این نوع از نگاه در قرآن کریم آشکارسازی زوایای پنهان معنا در آن است. ضرورت این نوع از نگاه در بیان و اثبات این فرضیه است که بافت موقعیت مطرح شده در نظام نقش گرا، به واسطه تعیین دقیق معنا به عنوان یک قرینه اساسی در فهم، می تواند به طور مستقیم بر معنای آیات قرآن کریم اثر داشته باشد. برای مثال موقعیت تسلیم و امید به خداوند در سوره کهف، آشکارکننده ابعاد مختلف تسلیم از جنبه فردی، اجتماعی و اعتقادی است. در این پژوهش سعی شده است با در پیش گرفتن روش توصیفی - تحلیلی با بررسی آیاتی از سوره کهف که تسلیم و امید به خداوند را مطرح کرده اند به تبیین ارتباط گفتمان موقعیت این مقوله ها با متن و ارتباط لایه های سه گانه بافت موقعیتی(گستره، منش و شیوه سخن) با لایه های معنایی زبان (فرانقش اندیشگانی و بینافردی و متنی) پرداخته شود. از جمله رهیافت های حاصل شده آن است که آغازگر های مرکب (متنی- ساختاری) در موقعیت تسلیم بیشترین بسامد را دارا هستند که نشان از ارتباط حروف ربط با موقعیت دارد. تکرار در بافت موقعیتی تسلیم و امید به چندین شکل نمود می یابد همچنین استعمال «رب» با ضمیر متصل «نا» و «ی» در هر سه رویداد یعنی (داستان جوانمردان، واقعه تحدی و داستان صاحبان باغ) مشاهده نمود. عنصر معنایی این ترکیب اضافی همان امید به رحمت خداوند است که بافت موقعیت در شکل دادن آن نقش اساسی ایفا می کند.
سرگذشت سیمین دانشور در میدان ادبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش خط سیر موقعیت های سیمین دانشور، اولین رمان نویس زن در ادبیات ایران، را با تکیه بر جامعه شناسی تولیدکنندگان آثار ادبی پیر بوردیو ترسیم می نماید. در طرح بوردیو اثر هنری با ویژگی های تولیدکننده تبیین می شود. او در این راستا روش ساختارگرایی تکوینی را پیشنهاد می دهد. در ساختارگرایی تکوینی ساختار به لحاظ تاریخی مورد مطالعه قرار می گیرد. این روش تکوین ساخت اجتماعی میدان ادبی و شکل گیری منش کنش گران ادبی را با هم بررسی می کند. در این پژوهش نیز منش سیمین دانشور و خط سیر مواضع او در میدان ادبیات با توجه به سه رمان سووشون (1348) جزیره سرگردانی (1372) و ساربان سرگردان (1380) با استفاده از این روش بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که دانشور با تکیه بر سرمایه های ادبی خود در «سووشون» توانست در قطب مستقل میدان ادبیات دهه چهل قرار بگیرد. اما او نتوانست موقعیت بی همتای خود را با نوشتن رمان های بعدی اش حفظ کند. این تغییر وضعیت هم به منش نویسنده و هم به شرایط میدان ادبی ایران در سال های پس از انتشار «سووشون» باز می گردد.
بازشناسی مفهوم «موقعیت» در رویکردهای تربیت ارزشی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
موقعیت یک مفهوم حیاتی برای هر نظریه و مکتب تربیتی است و موفقیت تربیت ارزشی در گرو یک تلقی صحیح از موقعیت مندی است. در این پژوهش سه جریان مهم و اثرگذار معاصر که توجه خاصی به موقعیت در تربیت ارزشی نشان داده اند، انتخاب شده و انگاره ی موقعیت نزد آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. این کار بر اساس «روش تحلیل زبانی و مفهومی» در زبان فنی و رسمی صورت گرفته است. بر این اساس «موقعیت به مثابه کل» در رویکرد پراگمایستیم دیویی؛ «موقعیت به مثابه شرایط عمل»، در رویکرد نوارسطوگرایی، و «موقعیت به مثابه محرک های محیط» در رویکرد ضد ارسطوگرایی احصاء شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه به موقعیت در تقابل با رویکردهای اقتدارگرا در طیف های مختلف تربیت ارزشی مشترک است. رویکردهای سه گانه علی رغم اشتراکاتی اشتراکاتشان، دامنه ی متفاوتی برای موقعیت در نظر می گیرند؛ به گونه ای که از سه لایه، غایات، تطبیق مصادیق، و رفتار، پراگماتیسیم دیویی هر سه را، نو ارسطویی تطبیق مصادیق و رفتار را، و ضد ارسطوگرایی صرفا رفتار را وابسته به موقعیت قلمداد می کند.
مرگ، موقعیت و موقعیت های مرزی در شعر معاصر ایران؛ مطالعۀ موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
۱۴۱-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم از گرایش های فلسفی مهم معاصر است که به طور گسترده در ادبیات نیز بازتاب یافته است و موقعیت، وضعیت های مرزی و مرگ از مفاهیم عمده اگزیستانسیالیستی هستند. در این مقاله بازتاب این سه مفهوم اگزیستانسیالیستی در اشعار شمس لنگرودی بررسی شده است. نتایج و شواهدِ مثالِ متعدد حاکی از آن است که اولاً، هر سه مفهوم عمده وجودی بازتاب زیادی در اشعار این شاعر داشته اند؛ ثانیاً، انعکاس این مفاهیم از مجرای منطق هنری و تمهیدات شعری بوده است؛ و ثالثاً، رویکردهایی در این میان پررنگ تر بوده اند. چهار زیرشاخه را در بین اشعارِ منعکس کننده مرگ می توان بازشناخت که به ترتیبِ بسامد بیشتر عبارت اند از: ۱. مرگ فروپاشنده، پایان دهنده و نابودگر؛ ۲. مرگ، یک واقع بودگی و یک وضعیت مرزی؛ ۳. مرگ و دل شوره آن؛ ۴. مرگ و بیهودگی و یأس. در میان وضعیت های مرزی، وضعیتِ رنج بردن حضوری قابل توجه در اشعار دارد. شاعر در بازتاب این مفاهیم وجودی، دیدگاه های متنوعی در نظر داشته است و بنابراین رویکرد اگزیستانسیالیستی اشعار انطباق کامل با متفکری خاص ندارد.
بررسی ویژگی های طنز مجموعۀ پویانمای «دیرین دیرین» با استفاده از نظریۀ عمومی طنز کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه پویانمای «دیرین دیرین» یکی از موفق ترین مجموعه های پویانمای طنز بزرگسال است که به موضوعات مختلف جامعه نگاهی انتقادی دارد و مخاطبان فراوانی جذب کرده است. در این مقاله، نگارندگان در پی تحلیل عوامل طنزآفرین در این پویانما بوده اند. تحلیل حاضر با استفاده از نظریه عمومی طنز کلامی انجام شده است. این نظریه طنز را با استفاده از شش منبع: دانش تقابل انگاره ها، شگرد منطقی، هدف، موقعیت، شیوه روایت، و زبان بررسی می کند. به این منظور، 65 قسمت از این مجموعه به صورت گزینشی انتخاب و براساس نظریه عمومی طنز کلامی تحلیل شده است. براساس نتایج به دست آمده در قسمت های بررسی شده، منابع تقابل انگاره (میانگین 27/2%)، شگرد منطقی (میانگین 61/2%)، شیوه روایت، و زبان در تمام قسمت ها یافت شد و در بخش موقعیت 75 درصد از قسمت های تحلیل شده دارای موقعیتی بودند که خود خالق طنز بوده است. در بخش منبع دانش، 23 قسمت دارای هدف انتقادی و 43 قسمت دارای هدف آموزشی برآورد شد. براساس یافته های این تحقیق، منابع دانش تقابل انگاره ها، شگرد منطقی، و زبان مهم ترین عوامل خلق طنز در این مجموعه محسوب می شوند.
بررسی جایگاه زبان شناختی بافت در سوره مبارکه کهف از دیدگاه جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت را می توان مطمئن ترین و مهم ترین ابزار مفسّر برای ورود به تحلیل متون به ویژه سوره های قرآن دانست. تعابیری چون: زمینه، بافت، بافت موقعیتی و بافتار و اصطلاحاتی چون مقام، شأن نزول و اسباب نزول در سنت تفسیر قرآن مواردی هستند که در ذیل معنایی سیاق یا بافت قرار می گیرند. «جرجانی» (471ق) از جمله افرادی است که بیش از هزار سال پیش، نظریاتی در عرصه بافت شناسی متن ارائه داد؛ که دانشمندان غربی متاخر از او بدان دست یافتند و در زبان شناسی همان نظریات را به مثابه نظریه علمی جدید ارائه دادند. این مقاله می کوشد تا با شیوه توصیفی – تحلیلی به معرفی برخی از نظریات جرجانی در باره مقوله بافت بپردازد و با تطبیق آن با سوره مبارکه کهف به راستی آزمایی نظریات وی بپردازد. از رهآورده های این پژوهش آن است که در سوره کهف به کارگیری الفاظ و ارتباطات معنایی آن با سایر اجزاء جمله، ترکیب-های نحوی و دلالی، تقدیم و تاخیر و همچنین حذف از جمله موارد بافت ساز این سوره اند، بافت هایی که با موقعیت های اجتماعی و رخدادهای تاریخی و ویژگی های روحی و روانی شخصیتهای سوره کهف همسو هستند و با اهداف اصلی این سوره یعنی طرح گفتمان توحید و معاد همردیف شده اند. همچنین «اقتضای حال و مقام » -که در نظریه بافت شناسی معاصر به بافت موقعیت متن اشتهار دارد- با مقوله وصل و فصل مورد نظر جرجانی همسان است.
طرحواره ساختی موقعیت در ساخت های مرحله ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی ساخت هایی وجود دارند که بیانگر مفهوم تغییر مرحله در درون یک رویداد اصلی هستند. این ساخت ها به جهت معنایی یک «رویداد واحد» محسوب می شوند و به جهت ساختاری نیز دارای ترکیب قالب «فعل-فعل» هستند. در پژوهش حاضر چگونگی مفهومی سازی این ساخت ها مورد نظر است، چرا که معنی حاصل فرایند مفهومی سازی است. جهت نیل به این مقصود از چارچوب پیشنهادی نولان (۲۰۱۷) به نام «موقعیت» بهره برده می شود. موقعیت به عنوان یک چارچوب شناختی، دربردارنده تمام اطلاعات ساخت واژی-نحوی و معنایی یک ساخت است. همچنین در مطالعه حاضر جهت تحلیل داده ها به طور عمده از نظریه های «ساختار لایه ای بند» و «روابط الحاق-پیوند» در دستور نقش و ارجاع استفاده شد. تحلیل داده ها مؤید آن است که در زبان فارسی می توان قائل به وجود دو نوع ساخت مرحله ای ساده و مرکب بود. ساخت های مرحله ای مرکب نیز دارای سه گونه اضافی، صریح و غیر صریح هستند که در قالب انواع الحاق هسته ای ارائه می شوند. نگارندگان در نهایت طرحواره ساختی موقعیت در ساخت های مرحله ای زبان فارسی را ارائه می دهند.
نگاه تطبیقی به موقعیت مداری در تعلیم و تربیت از منظر جان دیویی و مبانی نظری سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
191 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نگاه تطبیقی به موقعیت مداری در تعلیم و تربیت است که از منظر جان دیویی و مبانی نظری سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار گرفته است. از میان روش های مطالعه تطبیقی روش جرج بردی که شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است استفاده شده است. منبع اولیه گردآوری اطلاعات تألیفات جان دیویی و مبانی نظری سند تحول بنیادین است و منابع ثانویه که به تبیین و بررسی این موضوع پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است؛ پیشایندهای فلسفی موقعیت محوری در تعلیم و تربیت بر مبنای دیدگاه جان دیوئی مبتنی بر طرد هر گونه مبنا و قاعده از پیش تعیین شده است، موقعیت دلالت بر امر کلی و فراگیر دارد که از جنس درک شهودی است و قابل تبیین استدلالی نیست اما موقعیت در مبانی نظری سند تحول، تابع معیار است و در فرایند و نتایج مبتنی بر قواعد از پیش تعیین شده نیست و در واقع یک بینش وحدت گرا و توحیدی را در فرایندی متکثر مبتنی بر موقعیت، برای تعلیم و تربیت ترسیم می کند، همچنین پیوستگی و چرخش بین مراحل موقعیت پذیری، موقعیت یابی و موقعیت سازی وجود دارد. نکاتی که به عنوان نقطه مشترک در دیدگاه دیویی و مبانی نظری سند تحول واجد بررسی هستند عبارتند از طرد هرگونه پیش فرض و قواعد پیش بینی شده، همچنین توجه به نگاه کل گرایانه در مفهوم موقعیت است اما آنچه به عنوان نقطه تمایز و تفاوت میتوان به آن اشاره کرد مبانی نظری سند تحول بیشتر رویکرد فراموقعیتی و وحدتگرا و توحیدی دارد همچنین موقعیت در مبانی تابع معیار است اما دیدگاه جان دیویی فاقد نگاه فرا موقعیتی است و در رویکرد تجربه گرایی محصور شده است.
خوانش اگزیستانسیالیستی نمایشنامه «افول» اثر اکبر رادی با تمرکز بر آرای اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
59 - 74
حوزههای تخصصی:
الگوی روان تحلیلی وجودی، به دغدغه ها و مسائل وجودی خصوصاً مسئله تقابلی وجود/عدم وجود با تأکید بر مسئله مرگ می پردازد که درواقع نحوه پاسخ به این مسائل وجودی، کنش ها، روابط، روایت ها، جریانات و طرح واره های زندگی آدمی را تعیین می کند. روایت ها، عناصر نمایشی و الگوهای داستانی از ظرفیت ها و مفاهیم وجودی ریشه می گیرند که در بستر خوانش روان تحلیلی وجودی واجد بررسی هستند. به نظر می رسد نمایشنامه افول در تمامی سطوح روایتی و عناصر داستانی خود، اساساً درامی اگزیستانسیالیستی است. این مقاله سعی دارد تا با توجه به نظریات فلسفه وجودی خصوصاً نظریات روان تحلیلی وجودی و رویکرد اگزیستانسیالیستی اروین یالوم، در اصل روابط اشخاص نمایش، طرح، رویدادها و رخداد اصلی نمایشنامه، کنش ها و واکنش های شخصیت ها را مورد واکاوی قرار دهد. سؤال اساسی پژوهشی این است که در نمایشنامه افول اثر اکبر رادی، تعارض های بنیادین وجودی و مسئله وجود / عدم وجود به عنوان یک ابرروایت، رخداد اصلی و امر واقع، چگونه روابط بین اشخاص داستان، کنش ها و واکنش های آنها، کشمکش درام و طرح و سایر عناصر درام را تحت تأثیر قرار می دهد؟ در مسیر پژوهشی مقاله، فرض این است که تظاهرات وجودی و نحوه واکنش به مسائل و بحران های وجود، اساسی ترین روایت در نمایشنامه های اکبر رادی به عنوان پدر نمایشنامه نویسی نوین ایران است که این الگوی روایتی در محور نتایج در موقعیت های داستانی، وضعیت های نمایشی، روابط شخصیت ها، کنش ها و واکنش های جامعه نمایشی و کشمکش های اصلی نمایشنامه افول قابل ردیابی است. ازاین رو این مقاله مبتنی بر منابع کتابخانه ای، نخست کارکرد مباحث اگزیستانسیالیستی و اصول و زوایای دید و روایتی وجودی را در روابط، کنش ها، واکنش ها، کشمکش ها و بحران های اساسی زیسته آدمی مطرح می کند، سپس با روش توصیفی _ تحلیلی به خوانش وجودی از نمایشنامه افول می پردازد.