مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
خوزستان
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۸۷-۶۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و شناسایی راهبردها و موانع تأثیرگذار بر تعامل دانشگاه شهید چمران اهواز با محیط پیرامونی خود انجامشده است. روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روششناسی، کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز است که از بین آنها هشت نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند برای مصاحبههای عمیق انتخاب شدند. دادههای گردآوریشده از طریق این مصاحبهها با استفاده از چرخه تجزیهوتحلیل اطلاعات کرسول تحلیل شدند. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که وضعیت کنونی دانشگاه شهید چمران اهواز در ارتباط با تعامل با محیط پیرامونی خود در دو مضمون اصلی «اعضای هیئتعلمی و دانشجویان» و «موفق نبودن دانشگاه در حوزه پژوهش» قابلبررسی است. همچنین، عوامل آسیبزا در زمینه تعامل دانشگاه با محیط پیرامونی در شش مضمون شامل «نگاه تبعیضگونه مرکزنشینان به استان خوزستان»، «جابهجایی جمعیتی بعد از جنگ»، «ناامیدی مردم نسبت به بهبود امور استان»، «عزل و نصبهای نادرست در نظام مدیریتی دانشگاه»، «سیاستگذاری سازمان سنجش در جذب منطقهای و بومی دانشجویان» و «عدم وجود ترکیبی داخلی و خارجی در جذب هیئتعلمی» شناسایی شدند. در مقابل، عوامل فرصت ساز در دو مضمون «وضعیت استراتژیک استان خوزستان» و «برند دانشگاه جندیشاپور» استخراج شد. در نتیجهگیری حاصل از یافتهها، راهبردهای مؤثر در زمینه تعامل دانشگاه شهید چمران اهواز با محیط پیرامون خود در چهار دسته راهبرد عمومی، منطقهای، علمی و بینالمللی و درون دانشگاهی طبقهبندی شد. نتیجهگیری: دانشگاه شهید چمران اهواز با پتانسیلهای موجود، میتواند نقش مؤثرتری در توسعه منطقه ایفا کند. برای تحقق این هدف، پیشنهاد میشود شورای دانشگاه کمیتهای تخصصی تشکیل دهد تا راهکارهای پیشنهادی را پیگیری و ارزیابی کند. این کمیته با مشارکت نمایندگان هیئتعلمی، دانشجویان، کارکنان اداری و نمایندگانی از صنایع و سازمانهای دولتی استان، میتواند بهعنوان یکنهاد هماهنگکننده عمل کند.
مناسبات نفتی انگلیسی ها با سران حکومت گر بختیاری (1322-1354ق / 1935- 1905م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مظفرالدین شاه قاجار در سال 1319ق/ 1901م. امتیاز نفت را به «ویلیام ناکس دارسی» تبعه کشور بریتانیا به مدت شصت سال و به صورت انحصاری واگذار کرد. امتیازنامه مزبور در 18 ماده تنظیم و به استناد ماده هشتم آن، عملیات حفاری در جنوب غرب کرمانشاه امروزی (نفت شهر) در حاشیه مرز با عثمانی آغاز شد. پس از دو سال کاوش، روشن شد که میادین یادشده نفت کافی و تجاری نداشتند. با توصیه کارشناسان و داده های علمی، ادامه حفاری به خوزستان و مناطقی که تحت نظر ایل بختیاری بودند، منتقل شد. کارگزاران سیاسی انگلیسی با آگاهی از شرایط منطقه، ضعف و ناتوانی دولت مرکزی ایران برای تأمین عملیات اکتشاف و استخراج، دانستند که باید با خان های بختیاری وارد مذاکره شوند. در سال 1323ق/ 1905م. پس از چند دوره مذاکره، سرانجام قراردادی در شش ماده تنظیم و مورد موافقت انگلیسی ها و بختیاری ها قرار گرفت. در سال 1326ق/ 1908م. با کشف نفت تجاری و تغییر شرایط بین المللی، روابط انگلیسی ها با خوانین بختیاری دستخوش تغییر و دچار چالش شد. در پی آن و با روی کار آمدن رضاشاه، سرانجام در سال 1930م. به امتیازات بختیاری ها خاتمه داده شد. این پژوهش با روش پژوهش کیفی و با اخذ رویکردی توصیفی-تحلیلی به ارزیابی موضوع فوق می پردازد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست دولتمردان انگلیسی با خوانین حکومتگر بختیاری در حوزه عملیات نفت چگونه بوده است؟ جهت پاسخ گویی به پرسش فوق، این فرضیه اتخاذ شد که کارگزاران سیاسی بریتانیا با آگاهی از اوضاع بین المللی و منطقه ای پس از کسب امتیاز نفت، برای ایجاد امنیت جهت اکتشاف و استخراج، با خوانین بختیاری ارتباط برقرار کردند و پس از تغییر شرایط و روی کار آمدن رضاشاه، از پشتیبانی بختیاری ها رویگردان شده و ضمن حمایت از رضاشاه، به امتیازهای سابق بختیاری ها خاتمه دادند.
تحلیل دیداری خط کوفی و تزئینات کتیبه محرابی شکل عسکر مُکرم خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
125 - 140
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی باستانی عسکر مُکرم خوزستان که بر اساس منابع مختلف از قرن سوم تا نهم هجری شهری آباد بوده، درمحدوده تلاقی دوشاخه از رودکارون و نزدیک به روستای بندقیر درمیانه جاده اهواز به شوشتر واقع شده است. بازمانده های این شهر تاریخی که وصف آن در ادامه خواهد آمد به شکل تپه های متعدد در دوسوی رودخانه ی گرگر خودنمایی می کند. اخیراً در محل این شهر کتیبه ای با خط کوفی تزئین دار به دست آمده که مبین وجهی دیگر از فرهنگ بصری ایرانی است. بر همین اساس، مسئله این پژوهش چیستی ساختار خط و تزئینات و عناصر نشانه ای حاکم بر این کتیبه نویافته و جستجوی شواهدی برای زمان حدودی ساخت آن با توجه به دیگر کتیبه های محرابی ایران است. هدف: این پژوهش شناخت فرهنگ بصری ایرانی و بازنمایی سویه های دیگر این فرهنگ غنی است. روش این پژوهش کیفی است که با تحلیل محتوی عناصر بصری، اثر مورد بحث، نتیجه آن ارائه می شود. داده های این مقاله از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. با در نظرگیری تقسیم بندی های چندگانه خط کوفی و با اتکاء به تقسیم بندی دوگانه، سهل خوان و سخت خوان،کتیبه های نوشتاری، براساس یافته های این مقاله، خط این کتیبه از نوع کوفی سخت خوان با دنباله های تزئینی از نقوش در حروف و زمینه اثر است. در این اثر حروف الفبا وابستگی چندانی به نقوش تزئینی اطراف ندارد. در قسمت های مختلف این کتیبه نقوش در فضاهای موجود و ممکن در پیوند بصری با خط ترسیم شده و خط آن در مرز میان خط کوفی مورق (برگ دار) و مزهر (گل و شکوفه دار) ارزیابی می شود. در بالای این کتیبه که به احتمال زیاد، کتیبه محرابی مزاری است؛ متمایز با سایرکتیبه های محرابی شکل، نوشتار بر عکس نوشته شده و اسماء جلاله نسبت به سایر حروف با تزئین بیشتری همراه بوده است. تمام شواهد بصری در خصوص مقطع زمانی شکل گیری این کتیبه،گواهی دهنده تعلق آن به زمانی نزدیک به قرون سوم تا ششم (ه.ق) است و نشانه تصویری چلیپای این کتیبه به سنت دیگر کتیبه های نوشتاری ایران به معنای وحدت تلقی می شود.
مردم نگاری زیورآلات یکصد سال اخیر شوشتر با رویکرد چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیورآلات مجموعهٔ عظیمی از اشیاء فرهنگی هستند که کاربرد تزئینی، تجملی و بعضاً کارکرد بلاگردان دارند. فارغ از وجه مادی و سرمایه ای، برخی از انواع آن ها کارکردی روزمره و آیینی داشته و بازنمای هویت فرهنگی، اندیشه ها و باورهای جوامع بوده و مهارت و ادراک زیباشناسانهٔ زیورسازان هر دوره را نشان می دهند. در این میان شهر شوشتر که روزگاری مرکز استان خوزستان بوده است، یکی از مراکز ساخت زیورآلات بوده که با توجه به تنوع فرهنگی مردم این منطقه، رویکرد چندفرهنگی در زیورآلات آنان دیده می شود. بر این اساس مسئله پژوهش حاضر، چگونگی شکل گیری رویکرد چندفرهنگی در صنایع دستی این شهر و چیستی زیورآلات ساخته شده در این بستر است. شناخت تزئینات و معناهای مشترک فرهنگیِ جامعهٔ ایرانیِ نهفته در زیورآلات به ویژه آثار منطقهٔ خوزستان و شهر شوشتر و اطراف آن در محدودهٔ یک صد سال گذشته هدف این پژوهش است. رویکرد این پژوهش کیفی، مردم نگارانه است که در آن به طور عمده با بهره گرفتن از منابع میدانی و سپس کتابخانه ای و شیوهٔ تحلیل نشانه شناسانه به بررسی موضوع پرداخته شده است. منابع میدانی پژوهش حاضر، افراد آگاه به موضوع و هم چنین مردم محلی و مجموعه داران شخصی بوده اند. بر اساس یافته های پژوهش، بافت چندفرهنگی شوشتر و وجود تقاضاهای مختلف، سبب شده تا زیورسازان این شهر اقلام مختلف تزئینی، ملزومات زندگی و نیز اشیاء دوگانهٔ تزئینی و بلاگردان یا دفع شر را بر اساس سلیقه های مختلف ساکنانی که جمعیت بیش تری در این شهر دارند، به تولید برسانند. وجود تزئین یا نقش اندازی بر اشیاء و ارزش آفرینی اشیائی نه چندان پراهمیت (به زعم افکار امروزی) چون سنگ پا و قطعه فلز پایین و بالای بادبزن، نشان از تداوم سنت تزئین گرایی در هنر ایرانی است که در بطن شهری با ویژگی هم گرایی فرهنگی، همواره برای آن تقاضا وجود داشته است.
تبیین جایگاه تعاملات اجتماعی در مراکز تجمع و بافت روستایی خوزستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بازشناسی بافت روستا از حیث مفاهیم پایدار و موثر در حیات آن، موضوعی است که در فرآیند تصمیم گیری، طراحی و عملیات اجرایی نقش موثری خواهد داشت. طی سالیان اخیر، رویکردهای نوین بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و پرداختن به بافت با ارزش روستایی، مقوله ی مشارکت جمعی ساکنین در فعالیتهای اجرایی را مورد توجه قرار داده است. مقاله حاضر بر مبنای مشاهدات میدانی نگارنده و مطالعات کتابخانه ای و به عنوان بخشی از هسته اولیه شکل گیری رویکردهای نوین در حوزه معاونت عمران روستایی خوزستان به مقوله آیین های جمعی و تعاملات اجتماعی روستاهای خوزستان پرداخته و با اشاره به مغفول ماندن آیین های جمعی، بارزه های آن را در چهار عنوان "مشابهت سازی با عناصر شهری"، "نگرش سرمایه ای در مقابل نگرش معیشتی"، "عدم تعلق خاطر به بافت" و "وابستگی فعالیتهای جمعی به شهر" مطرح نموده است. مقاله با مطالعه روستاهای خوزستان، بافت روستاها را در مواجهه با تعاملات اجتماعی در چهار سطح دسته بندی می نماید و این نکته را مطرح می سازد که این تعاملات در کلیه ی سطوح بافت تاثیرگذار بوده و اگر چه هر یک دارای حوزه ی نفوذ هستند اما گستره و دامنه ی تکرار تعاملات، بر اهمیت و تاثیرگذاری هر سطح موثر خواهد بود.
رویارویی نظامی مشعشعیان و شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشعشعیان شیعی مذهب، با تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در نیمه قرن نهم توانستند یک حکومت محلی در هورهای جنوب غربی ایران تشکیل دهند. اما شاه اسمعیل که دولت صفوی را در ابتدای قرن دهم پایه گذاشت، داعیه دار حکومتی در سطح ملی بود. بدیهی است که این امر، جدال آنها را در پی داشت. این مقاله با رویکرد توصیفی – تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش است که شاه اسماعیل صفوی چرا و چگونه بر مشعشعیان تاخت و قلمروی آنها را زیر فرمان گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاه اسماعیل در اواخر رجب 914ق، از بغداد به هویزه تاخت. او با استفاده از اختلافات داخلی مشعشعیان، آنها را در یک نبرد یک روزه درهم شکست. او با قتل سران حکومت مشعشعی، انتصاب یکی از امرای قزلباش در هویزه و برکشیدن خاندان رعناشی در شمال خوزستان، به سلطه مشعشعیان پایان داد؛ اما به واسطه شورش اعراب منطقه و اخراج شحنه ی قزلباش از هویزه، شاه اسماعیل ناچار شد با در نظر گرفتن شرایطی چون آب و هوای منطقه، موقعیت جغرافیایی و پیوند عمیق میان مشعشعیان و اعراب منطقه، با انتصاب فلاح بن محسن به عنوان نخستین والیِ صفوی در غرب خوزستان، خاندان مشعشعی را ابقاء کند.
بررسی توسعه منطقه ای- زمانی شهرستان های استان خوزستان با رویکرد تاکسونومی عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۲
242 - 272
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری سطح توسعه اقتصادی در شهرهای استان خوزستان به دلیل اهمیت فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی آن، امری ضروری برای سیاست گذاران، محققان و جوامع محلی است. این ارزیابی به تصمیم گیری های آگاهانه در سیاست ها و مدیریت منابع و شناسایی علل اختلافات اقتصادی و افزایش انعطاف و پایداری اقتصاد منطقه کمک می کند. اندازه گیری توسعه اقتصادی به شناسایی بخش های نیازمند حمایت و تدوین سیاست های هدفمند برای تحقق اقتصاد متنوع تر و مقاوم تر کمک می کند. این تحقیق به سنجش و مقایسه تطبیقی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان در سال های 1396 و 1399 با تکیه بر مؤلفه های اقتصاد شهری می پردازد. در سال 1396، آبادان، اهواز و شوشتر توسعه یافته ترین شهرستان ها بودند درحالی که اندیکا، شادگان و هفتکل کم ترین رتبه ها را داشتند. در سال 1399، اهواز و آبادان از نظر اقتصادی پیشرو بودند. بهبهان و دزفول در زمینه آموزشی، ماهشهر در صنعت و دزفول در کشاورزی رتبه اول را داشتند و آبادان از نظر بهداشتی برتر بود. این نتایج نشان می دهد که برخی شهرستان ها پیشرفت کرده اند و برخی نیاز به توجه بیشتری دارند.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر آمایش سرزمین با تأکید بر رویکرد آینده پژوهی(نمونه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
203 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه آمایش سرزمین، به عنوان یک راهکار، به مناسب ترین بستر برای برنامه ریزی و توسعه در کشورها تبدیل شده است. در همین راستا، یکی از اهداف اصلی آن، مدیریت خردمندانه در راستای استفاده بهینه از ظرفیت های سرزمین در جهت ارتقای سطح رفاه و توسعه است؛ از این رو با نظر به اهداف آمایش سرزمین، توجه به مناطق محروم که دارای پتانسیل های بالقوه ای هستند، اهمیت می یابد. در پژوهش حاضر تلاش شده است با مشارکت مدیران و مسؤلان و خبرگان دانشگاهی، پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر توسعه استان خوزستان شناسایی و در نهایت سناریوهای مؤثر بر توسعه آتی استان تدوین شود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، جمعی از خبرگان و متخصصان صاحب نظر در حوزه برنامه ریزی شهری، منطقه ای، به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده، از تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار «Micmac» استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که فناوری، بهای جهانی نفت، سیاست خارجی و الگوی تعاملات بین المللی به عنوان عوامل کلیدی، با اهمیت و عدم قطعیت بالا شناسایی شده اند و 8 سناریو که نشان دهنده وضعیت توسعه آتی استان می باشند، برمبنای این عوامل تدوین شده است.
بررسی چالش های امنیتی خشک سالی و بحران آبی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدکننده اصلی امنیت آب در جهان به شمار می رود. صلح و امنیت آینده جهان در ارتباطی تنگاتنگ با مسأله تغییرات آب و هوایی و اقلیمی می باشد. بحران کم آبی، بحرانی است که هم ایران و هم جامعه بین المللی به نوعی با شدت کم وزیاد با آن روبروست. با توجه به قرار گرفتن استان خوزستان در مناطق خشک و نیمه خشک غرب کشور و همچنین خشک سالی های پی درپی، از لحاظ منابع آبی و تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعتی به نوعی با بحران روبرو شده است. همین امر لزوم بررسی و تبیین پیامدهای امنیتی خشک سالی و تنش های آبی حاصل از آن در استان خوزستان را ضروری ساخته است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی- کاربردی و به لحاظ داده از نوع تحقیقات کمی و کیفی (آمیخته) محسوب می شود که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و برای گردآوری داده ها از روش تحقیق اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه، مصاحبه) استفاده گردیده است. در این پژوهش در بخش اول با استفاده از آزمون های آماری میزان تأثیرگذاری پدیده خشک سالی و تنش های آبی بر امنیت در استان خوزستان پرداخته شد سپس با استفاده از روش S.W.O.T به منظور تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، تهدیدها و فرصت های استان خوزستان در مواجهه با اثرات و پیامدهای خشک سالی پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است، در زمینه ی میزان تأثیر خشک سالی و تنش های آبی حاصل از آن بر امنیت استان خوزستان باید گفت؛ بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری اراضی با میانگین 3/70 و کاهش میزان سرمایه گذاری در استان با میانگین 3/41 و کمترین تأثیر را بر تشدید فقر مالی و منابع درآمدی، کاهش کیفیت منابع آبی استان به ترتیب با میانگین های 2/47 و 2/96 داشته است. با توجه به امتیازبندی گویه های موجود حاصل از مدل سوات در مجموع امتیاز عوامل داخلی 1/66 (قوت ها 0/632 و ضعف ها 1/33) و عوامل خارجی 1/90 (فرصت ها 0/776 و تهدیدها 1/13) بدست آمده است؛ افزایش قیمت نهاده ها، کاهش سطح زیر کشت محصولات زراعی، افزایش استرس و فشار روانی، ناامنی و کاهش قدرت خرید، کاهش کیفیت منابع آبی تأثیرپذیری بیشتری از خشک سالی و تنش آبی در منطقه داشته است این عوامل از امتیاز و اولویت بالایی برخوردار بودند. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران آب در این استان می تواند تنش های قومی، محلی، ملی و منطقه ای، افرایش مهاجرت، افزایش میزان جرم و جنایت، بی اعتمادی به حکومت مرکزی و ... را به دنبال داشته باشد. یافته های پژوهش بیانگر آن است، در زمینه ی میزان تأثیر خشک سالی و تنشهای آبی حاصل از آن بر امنیت استان خوزستان باید گفت؛ بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری اراضی با میانگین 3/70 و کاهش میزان سرمایه گذاری در استان با میانگین 3/41 و کمترین تأثیر را بر تشدید فقر مالی و منابع درآمدی، کاهش کیفیت منابع آبی استان به ترتیب با میانگینهای 2/47 و 2/96 داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران آب در این استان می تواند تنشهای قومی، محلی، ملی و منطقهای، افرایش مهاجرت، افزایش میزان جرم و جنایت، بی اعتمادی به حکومت مرکزی و ... را به دنبال داشته باشد.
پراکندگی سکونتگاه های دوره هخامنشی در میانه دشت رامهرمز، خوزستان، جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۲۶۱-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
میانه دشت رامهرمز در سال ۱۳۹۸ه .ش. به منظور شناسایی محوطه های دوره هخامنشی بررسی شد که درنتیجه آن، در 36 سکونتگاه آثار فرهنگی از دوره هخامنشی شناسایی و ثبت شدند. در طی شناسایی محوطه های این دوره در دشت رامهرمز، به سفال های محلی دوره هخامنشی نیز برخورد شد که این موضوع در تپه داروغه مشخص تر است. در نتیجه بررسی های انجام شده در سال 1398ه .ش. که توسط یکی از نگارندگان (لیلا افشاری) انجام شد، براساس یافته های باستان شناسی جدید، ویژگی های سکونتگاه های هخامنشی در دشت رامهرمز در جنوب غربی ایران مورد بازنگری و تحلیل مجدد قرار گرفت. در این بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی مانند وجود رودخانه های بزرگ و اراضی حاصل خیز بر شکل گیری و رونق سکونتگاه ها مورد ارزیابی قرار گرفت؛ یافته های سطحی معماری نشان از روابط بین جوامع ساکن روستایی و عشایری می دهد. درنتیجه بررسی های انجام شده مشخص شد که نزدیکی به جاده های شاهی باستانی و دسترسی به منابع آبی و مراتع از عوامل تعیین کننده در مدل توزیع سکونتگاه های هخامنشی در دشت رامهرمز بوده است. پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که، عوامل طبیعی چه تأثیری در شکل گیری استقرارهای هخامنشی دشت رامهرمز داشته است؟ مراتع غنی برای عشایر، قابلیت کشاورزی آبی برای ساکنان، و هم چنین دسترسی به مسیرهای ارتباطی، مزایایی را برای هر دو سبک زندگی فراهم نموده بود؛ بنابراین به نظر می رسد که الگوی استقرار بیشتر با جاده های تجاری-فرهنگی مرتبط بوده است. فراوانی استقرارها بر سر راه جاده شاهی شوش-تخت جمشید بیشتر از مناطق دور از جاده است. سکونتگاه ها در مسیر جاده در فواصل کوتاهی از یک دیگر قرار دارند که نشان می دهد جاده به دلیل مزیت های اقتصادی-اجتماعی، عامل تعیین کننده ای بر تشکیل سکونتگاه های منطقه بوده است. در دوره هخامنشی سکونتگاه ها عمدتاً در بخش شمال غربی و جنوب شرقی دشت متمرکز بوده اند.