مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
استعاره
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی ژرف ساخت استعاره دختر رز در اشعار شاعران فارسی زبان به ویژه اشعار حافظ به لحاظ اسطوره شناسی، تاریخی فرهنگی، روان شناسی و زیبایی شناسی است. برای نیل به این هدف، توجه به خاستگاه فرهنگی اجتماعی این استعاره در اعصار پیش از تاریخ، نقش اسطوره در شکل گیری آن، و پیوندها و شباهت هایی که بین شراب و عناصر زنانه وجود دارد، ضروری است. این مقاله در چهار بخش تنظیم شده است: بخش اسطوره شناسی، بخش تاریخی- فرهنگی، بخش روان شناسی، و بخش زیبایی شناسی. پژوهش ما نشان می دهد که شراب با عناصر مادینه پیوند هایی جدانشدنی دارد و خاستگاه اصلی این پیوندها به احتمال بسیار زیاد، فرهنگ و ادب ایران است.
بررسی تغییرات معنایی واژه در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر معنایی واژه ها، ضمن غنی سازی گنجینة لغات هر زبان، به شعرا و ادبا این امکان را می دهد که به کلمات جان ببخشند و ابداع و خلق هنرمندانه ای از خویش باقی گذارند. غنی سازی گنجینة لغات زبان ها و از جمله زبان های روسی و فارسی به شیوه های گوناگون انجام می پذیرد. بر این اساس، در این نوشتار سعی بر آن است که با روش تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که چه فرایندهایی در روند تغییر معنایی واژگان در مفهوم سازی و غنی سازی گنجینة لغات در زبان روسی و فارسی وجود دارد؟ بررسی نمونه های موجود مؤید آن است که، استفاده از ابزارها (پیشوند گذاری، پسوند گذاری، ترکیب ریشه ها و غیره) و عناصر گوناگون، یعنی تکواژ ها، بر اساس الگوهای مشخص در واژه سازی، یکی از مهم ترین شیوه ها در این روند است. افزون بر شیوة اصلی واژه سازی، کلماتِ موجود در زبان، در روند استفاده ، به غیر از مفهوم اولیة خود برای بیان مفاهیم دیگر نیز استفاده می شوند. گاه تغییراتی نیز، به دلیل هم نشینی و مجاورت تکواژ های زبان، در زمان واژه سازی سازی، در کلمات ایجاد می شود. در نتیجه مفهوم سازی و غنی سازی گنجینه لغات در زبان فقط معلول خلق واژه نیست بلکه، با کمک واژه های موجود در زبان، گویشو ر می تواند نیاز واژگانی خود را با تغییرات معنایی واژه های موجود برطرف کند.
مکانیسم زبان و عناصر روایی در بیان کرامات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین سازوکار زبان و عناصر روایی در بیان کرامات اولیا از مباحث مهم در سبک شناسی زبان عرفان است. کرامات اولیا از آن جا که متعلق به جهانی پیچیده و وصف ناپذیرند، راوی در زبانی متفاوت با زبان عادی می کوشد تا در قالب نقل روایاتی به بازسازی عالم لایُدرَک و لایُفهمِ کرامات بپردازد و این دیگر به هنر وی بستگی دارد که تا چه اندازه بتواند به صحنه رؤیت شده شکل ببخشد. نوشتار حاضر می کوشد تا ضمن بحثی در باب مرز میان کرامات و خرافات و تفاوت باور به مسأله کرامات با خرافه پرستی و پرهیز از خلط میان این دو، ابتدا با ذکر شواهدی از مقامات عرفانی، به تحلیل پاره ای از شگردهای روایی و تأثیر آن در حقیقت مانندی کرامات بپردازد و سپس گرایش زبان این گونه روایات را از تمثیل به استعاره بازنمایی کند. برآیند این پژوهش آن است که راوی به نسبت هنر روایتگری خویش، می کوشد با بهره گیری از انواع شگردهای روایی، کرامات شگفت آور را باورپذیر و حقیقت مانند جلوه دهد؛ ولیکن این کوشش در ادوار بعد به موازات انحطاط تصوف و آشفتگی های سیاسی-اجتماعی، به سستی و ابتذال در زبان و محتوا می گراید؛ چنانکه تدریجاً از زبان ساده و تمثیلی مقامات عرفانی در ادوار آغازین تصوف فاصله گرفته و به زبانی بیمارگون و استعاری در ادوار بعد بدل می گردد؛ اما نه استعاره های لفظی و زبان رمزی و نمادین که ناشی از نارسایی زبان در بیان تجارب عرفانی است؛ بلکه کاربرد استعاره های مفهومی در سطحی گسترده در جهت اهداف و منافع گوناگون.
نقش تشبیه در خلق فضای بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدایت در بوف کور، متاثر از مکتبهای آوانگارد دورهٔ خویش، به ویژه اکسپرسیونیسم و سوررئالیسم، برای بازنمایی درونیاتش، ژانری وهمناک و روایتی درونی و ساختی شبه شاعرانه را اتنخاب کرده است. در این ژانر، حس وههمناکی، ترس، خشونت و البته جذابیت، غالبا با فضا سازی ایجاد می شود و همهٔ عناصر به نوعی در خدمت ساختن فضا قرار دارند. ساخت فضا عمدتاً با توصیف انجام می گیرد، اما استفاده از شگردهای بلاغی مانند تشبیه و استعاره نیز می تواند نقش مهمی در خلق فضای تخیلی، رنگ آمیزی متن و وحدت تاثیر آن داشته باشد؛ زیرا تشبیه علاوه بر توصیف، تصاویری با دلالتهای معنایی جدید به متن اضافه می کند. به عقیدهٔ ما در بوف کور ، هدایت آگاهانه با استفاده از تشبیه و استعاره های متعدد در توصیفات خود فضا را آنگونه که خود می خواسته اغراق آمیز، وهمناک تیره و خشن، بی قواره و گروتسکی و نزار و بیمارگونه کرده است.
ارزیابی لایه بلاغی «شعر انتظار» در دوره معاصر، با تکیه بر عناصر بیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار، بررسی شعر انتظار در دوره معاصر از دیدگاه عناصر بلاغی است. در این راستا با توجه به گستردگی این عناصر، از میان صنایع متعدد بدیعی و بیانی، تنها به کارکرد آرایه های بیانی در این نوع ادبی پرداخته شده است تا از این رهگذر میزان حضور کمّی و کیفی چهار صنعت تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه در شعر انتظار ارزیابی شود. مسئله اصلی، چندی و چگونگی کارکرد این چهار عنصر بلاغی در نود قطعه شعر انتظار از بیست شاعر عصر انقلاب اسلامی است که نسبت به دیگر شاعران در این باره برجستگی بیشتری دارند. در بدنه اصلی نوشتار، هر کدام از آرایه های بیانی و زیرشاخه های آن ها در شواهدی از شعر شاعران یادشده، ارزیابی شده و در پایان، این نتیجه حاصل گردیده که در شعر آیینی به طور عام و در ادبیات انتظار به طور خاص، مانند دیگر انواع ادبی با وجود این که شبکه مفهومی بسیار غنی و ارجمند است، بخشی عمده از تأثیرگذاری اثر، مبتنی بر ادبیّت متن و به ویژه عناصر بلاغت آفرینِ آن است.
Метафора – универсальное средство для сохранения устойчивости системы Русского языка (استعاره به مثابه ابزار جامع برای حفظ ثبات نظام زبان روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و مطالعه یکی از مجازهای زبانی، یعنی استعاره می پردازد. استعاره نه تنها یکی از ابزارهای جامع در پژوهش های علمی به شمار می آید، بلکه عنصری است که قادر به حفظ بقای زبان روسی در نظام با ثبات سه سبک ساده، متوسط و متعالی نیز هست. در این مقاله برای نخستین بار در فیلولوژی روسیه، شیوه شکل گیری استعاره در نظام موضوعات جاندار و بی جان پیشنهاد گردیده و مشخص شده است که استعاره دقیقاً به جستجوی شباهت موضوع ها بر اساس نشانه های آنها از قبیل چسبندگی، سیالیت، استحکام و غیره می پردازد. استعاره انتزاع و تعمیم می بخشد، یعنی نشانه ای را از یک موضوع جدا می کند و با اطمینان این نشانه را به موضوعی دیگر نزدیک می سازد و «تصویر»ی را تشکیل می دهد که اوج اندیشه بشری است. تشکیل این «تصویر» یک نتیجه است یا ساده تر بگوییم، استنتاجی درباره شباهت دو (یا چند) موضوع از طریق یک نشانه مشترک برای آن ها است.
تحلیل انتقادی ترجمه ساخت ها و واژگان قرآنی در ارتباط بین زبان با دو سطح ادبیات و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
زبان در گذر زمان در حال تغییر و تحول است. این تغییرات وابسته به عوامل متعددی از جمله ادبیات و فرهنگ می باشند؛ زیرا ادبیات در سطح درونی و فرهنگ در سطح بیرونی باعث ایجاد تحول در زبان شده و چرخه علم زبانشناسی را تکامل می بخشند. این تحول در زبان عربی که قرآن کریم نیز بدان نازل شده، بسیار حساس بوده و شایسته است به دقت مورد مطالعه و کنکاش قرار گیرد. این مقاله درصدد است تا برخی ترجمه های صورت گرفته از واژگان قرآنی - به خصوص استعاره های قرآنی- را در دو سطح ادبیات و فرهنگ مورد مداقّه قرار داده و ضمن بیان انواع رابطه های موجود میان زبان و فرهنگ در ساخت تک واژها، تحول و تطوّر معنایی، برخی شاخص های شناخت تیرگی معنایی در خصوص واژگان قرآنی را نیز بیان نموده و با طرح مثال های متعدد، راهکار، روش و الگویی مناسب برای ترجمه استعاره های قرآنی ارائه دهد. پژوهش حاضر دو سطح مختلف و مهم ادبیات و فرهنگ در علم زبانشناسی را توأم با یکدیگر مدنظر قرار داده و وجوه مختلف این روابط را بازتعریف نموده، شاخص های شناخت تیرگی معنایی در استعاره را معرفی کرده و با رویکردی تاریخی، معانی نهفته در ورای برخی استعاره های قرآنی را بازشناسی نموده و با ذکر ترجمه های غلط صورت گرفته، ترجمه صحیح برخی واژگان قرآنی را بیان کرده است.
بررسی ساخت های طرح واره ای در غزلیات حافظ به منظور معرفی طرح واره های جدید (رویکردی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدیدترین مکتبی که در حوزة زبان شناسی معرفی شده، مکتب شناختی است و با وجود اینکه کتاب های پربار و مقالات درخور توجهی در این حوزه نوشته شده، به علت تازگی، هنوز جای کار بسیار دارد. در زمینة حافظ و دیوان نفیس او هم مطالب با ارزشی علی الخصوص در حوزة ادبیات و صنایع ادبی به رشتة تحریر درآمده، اما هنوز نکات بررسی نشدة اشعار او بسیار است که از آن جمله بررسی از منظر شناختی را می توان نام برد. در این مقاله نگارندگان سعی بر آن داشته اند به این مهم بپردازند؛ یعنی ساخت های طرح واره ای را در غزلیات حافظ بررسی کنند و از این رهگذر به نتایج جالب توجهی هم دست یافتند که عبارت است از اینکه طرح واره ها در زبان فارسی به تعداد اندکی که در کتاب جان سعید معرفی شده خلاصه نمی شود و به علت توانایی منحصر به فردی که دراین زبان وجود دارد، قابلیت استفاده از طرح واره در اشعار وجود دارد. این طرح واره ها چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت بسیار غنی تر از آن چیزی است که سعید معرفی کرده است. روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی تحلیلی است. بدین منظور ابتدا مطالعات فیلسوفان، اندیشمندان اسلامی، معنی شناسان و همین طور معنی شناسان شناختی توصیف و بررسی شد؛ سپس اشعار حافظ از منظر شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، طرح واره های جدید از آن استخراج شد. شاعر با توانایی خود از این قابلیت زبان فارسی استفاده کرده و علاوه بر سه طرح وارة حرکتی، قدرتی و حجمی - که سعید آن ها را معرفی کرده - برای رساندن مفهوم و مقصود خود از طرح واره های دیگری نیز بهره برده که عبارت اند از طرح وارة اعضای بدن، طرحوارة طبیعی، طرح وارة رنگ، طرح وارة زمان، طرح وارة لباس و طرح وارة مکان
نقش ابزارهای زبانی در نام گذاری فروشگاه ها و مراکزتجاری شهراصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درپی بررسی و تحلیل روند نام گذاری فروشگاه ی به این پرسش آیا می توان درمیان نام های فروشگاه ها و مراکز تجاری، ویژگی های آگهی های تجاری را مشاهده کرد یا خیر، و درصورت مثبت بودنِ پاسخ، ویژگی های مذکورکدامند. برای ایی متفاوت و متنوع به صورت اتفاقی در سطح شهر اصفهان جمع آوری گردیییی را ارائه می . سپس نام های تجاری آن ها براساس استفاده از ابزارهای زبانیِ تبلیغاتِ تجاریِ به بندی و تجزیه وتحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بعضی از ویژگی های آگهی های تجاری مانند استفاده از استعاره، مجاز، و زبان های خارجی درمیانِ داده های این پژوهش وجود داشته و علاوه برآن، مواردی از جناس، تکرار، تغییر در املا و تلفظ واژگان و نوواژه ها نیز مشاهده گردید (1982: 204) و گیس (1982: 6)، همانند یی تجاری بیشتر برای جلب توجه مخاطب مورد استفاده قرار گرفته اند.
طرح واره های تداعی شده تکواژ «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا: مطالعه ای در صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی بر آن است تا در چارچوب صرفِ شناختی، به ویژگی های معناییِ تکواژ زایای «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا پرداخته شود و امکاناتِ طرح واره های تصوری برای طبقه بندیِ صورت هایی که این تکواژ در آن به کار می رود، معرفی شود. این تحقیق نشان می دهد که فارسی زبان ها هنگام مواجهه با بسیاری از واژه های حاوی تکواژ «کار»، معنای استعاری آن را درک می کنند و طرح واره های تصوری آن را در ذهن خود می سازند. به این منظور، نخست رویکرد شناختی در مطالعه صرف آورده شده است و سپس مفهوم استعاره و طرح واره های تصوری از همین دیدگاه معرفی شده اند. لازم به ذکر است در این مطالعه پیکره زبانی از مجموعه دادگان زبان فارسی معیار، از جمله فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید و فرهنگ فارسی عامیانه ابوالحسن نجفی و دادگان زبان فارسی به کوشش پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگ واژه یاب آنلاین فارسی و نیازمندی های شغلی روزنامه، انتخاب شده است. سعی این مقاله بر آن است تا با بررسی همزمانی کارکردهای مختلفِ این تکواژ از منظر دیدگاه شناختی، طرح واره های متداعی با آن معرفی شوند. در نهایت می توان گفت، برای تبیین تکواژ «کار» می توان آن را در حالت پسوند، تکواژ آزاد در واژه مرکب و به صورت استعاری در اصطلاح های مختلف در نظر گرفت و در اکثر موارد، چندمعناییِ همزمانی دیده می شود.
نقد و تحلیل استعاره در شعر بدر چاچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدر چاچی شاعری است که در قرن هشتم هجری در هند از شهرت و آوازة زیادی برخوردار بوده است. براساس نوشتة تذکره ها دیوانش تا مدت ها در شبه قارّه رواج تمام داشته است. دربارة سبک شاعری وی بایدگفت که در میان صاحب نظران کلامش به پیچیدگی وابهام شهرت دارد. دلیل عمدة دشواری سخن بدر را باید کثرت استفادة وی از استعاره دانست. به گونه ای که گاه کلامش را به معما نزدیک می کند. علاقة وی به استعاره تا بدانجاست که، در برخی از تصاویرش استعاره را به استعاره و یا به عنصر دیگری تشبیه می کند. همچنین تمایل زیادی به آرایش استعاره با صنایع خیال انگیز دیگری همچون استخدام و ایهام دارد. بایدگفت با وجود شهرت بدر در سبک هندی، تا کنون دربارة طرز سخنوری وی پژوهش های بسیاراندکی انجام گرفته است. بنابراین ضرورت دارد تا استعاره به عنوان مهمترین واساسی ترین عنصرخیال انگیزی درشعر وی، به دقت بررسی وتحلیل گردد. ازاین رو این پژوهش ازطریق روش توصیفی تحلیلی،به نقد وتحلیل استعاره درشعر وی می پردازد.
بررسی استعارة مفهومی در سورة بقره(رویکرد زبان شناسیِ شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره به خاطر انتزاعی بودن حوزة مذهب، از فراوانی بالایی در قرآن کریم برخوردار است. تا چندی پیش و قبل از پیدایش زبان شناسی شناختی، استعاره بیشتر به عنوان رویکردی برای زیبایی آفرینی و روشی برای ابداعات هنری قلمداد می شد، امّا با طرح نظریة استعاره مفهومی، استعاره، ابزاری برای تفکّر و اندیشه به شمار رفت که در سراسر زندگی بشر جریان دارد و به کمک آن بسیاری از مفاهیم انتزاعی مفهوم سازی می شوند.
این پژوهش در صدد است تا نشان دهد قرآن کریم، مفاهیم انتزاعی و مجرّد را با چه ساز و کاری، مفهوم سازی می کند و قلمرو مبدأ استعاره های مفهومی تا چه اندازه با تجارب انسان سروکار دارد. این بررسی نشان می دهد که استعاره در سراسر گفتمان قرآن در سورة بقره حضور دارد و ابزاری است که به کمک آن مفاهیم انتزاعی چون زندگی، زمان، فهمیدن، انفاق و ... مفهوم سازی می شوند و معمولاً قلمرو های مبدأ از حوزه های ملموس و مرتبط با زندگی بشر انتخاب شده اند.
استعاره وجود به مثابه نور در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
لیکاف با نقد دیدگاه ارسطویی درباره استعاره، نظریه شناختی استعاره را پایه گذاری کرد. با فرض پذیرش نظریه شناختی استعاره، مفاهیم انتزاعی مطرح در فلسفه اسلامی نیز به واسطه استعاره های مفهومی قابل فهم می شوند. این استعاره ها اغلب به صورت ناخودآگاه از سوی فلاسفه مورد استفاده قرار گرفته اند. وجود به عنوان یکی از مهمترین پایه های فلسفه ملاصدرا به واسطه استعاره های متعددی مفهوم سازی می شود. استعاره «وجود نور است»، تجربه متعارف ما از پدیده محسوس نور را در قالب مجموعه ای از توصیفات وارد متافیزیک صدرایی کرده و جهت مفهوم سازی وجود به کار می گیرد. استعاره مذکور در متافیزیک و معرفت شناسی صدرایی نقش به سزایی دارد. تشکیک وجود مبتنی بر این استعاره قابل فهم می شود. همچنین بر اساس این استعاره، وجود متصف به ویژگی «ظاهر بذاته و مظهر لغیره» می شود.
مطالعه تأثیر روایت استعاری فردوسی بر شاهنامه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی برجسته ترین متن اسطوره ای ایران است که از قرن های آغازین سرایش آن مورد توجه محافل هنری مختلف بوده است. ایمان به جایگاه و نقش زبان در تثبیت فرهنگ و غنای زبان فردوسی، آن را از دیگر متن های مشابه ممتاز می کند. این نوشتار می کوشد چگونگی تأثیر روایت استعاری شاهنامه را بر جهان شاهنامه نگاری بررسی کند و برای این منظور از نظریه ادبی پل ریکور بهره می گیرد. بنا بر این نظریه؛ متن استعاری، منش چندمعنایی دارد که موجب تأویل توسط خواننده می گردد. برای نشان دادن اهمیت روایت استعاری و چندمعنایی فردوسی، رویداد «گذر سیاوش از آتش» انتخاب شده که در طول تاریخ نگارگری ایران بسیار مورد توجه هنرمندان در سبک های گوناگون بوده است. درابتدا، بنیان نظریه ادبی بیان شده، سپس متن شاهنامه و کنش داستانی «گذر سیاوش از آتش» بررسی می شود. آن گاه در ادامه، با انتخاب چندین نگاره از مکاتب هنری مختلف به تطبیق این نگاره ها با متن اصلی پرداخته و اهمیت تأویل نگارگر به عنوان خواننده نشان داده می شود. روش تحقیقِ به کارگرفته شده در مقاله پیش رو؛ تطبیقی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز کتابخانه ای بوده است.
با توجه به بررسی انجام شده می توان گفت، تفاوت قابل تأمل نگاره های بازمانده از داستان گذر سیاوش از آتش، بحث تأویل مخاطب را می گشاید که آن نیز، حاصل رویکرد استعاری فردوسی به داستان های کهن و اسطوره ای ایران است. از این رو، نگارگران شاهنامه، که مخاطبان شعر او هستند، به صورت مستقل تأویل های گوناگونی از شعر وی داشته و هر کدام نگاره ای متفاوت از دیگری نقش کرده است.
بررسی رابطه ی مفهوم نماد و استعاره در اندیشه ی ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار به تبیین مفهوم نماد و استعاره در اندیشه ی ریکور پرداخته، سپس تلاش می شود رابطه ی آن دو، در چشم انداز کلی فلسفه ی وی، به نحوی مورد بررسی قرار گیرد که بتواند پاسخگوی سؤالات زیر باشد: آیا مفهوم نماد و استعاره در ریکور به یک معنا به کار می روند یا در دو حوزه ی کاملا متفاوت معنا می شوند؟ نحوه ی رابطه ی این دو مفهوم در تفکر ریکور به چه صورت است، آیا ارتباط مفهومی یا کارکردی با یکدیگر دارند؟ ریکور چگونه از هریک از این مفاهیم برای بسط هرمنوتیک خود بهره می برد؟ ریکور ضمن تبیین این مفاهیم، تلاش می کند هر یک را از طریق دیگری معنا نماید و میان آن دو وجه اشتراکی قائل می شود که می تواند سرچشمه ی ارتباط و بسط معنای آن ها باشد. وی با اشاره به ویژگی زبانی بودن نماد و استعاره و از این رو تفسیرپذیر بودن آن ها، میان آن دو کارکرد مشترکی در حوزه های مربوط به معرفت شناسی و هستی شناسی لحاظ می نماید.. باتوجه به محوریت مبحث نماد و استعاره در هرمنوتیک ریکور، پژوهش حاضر می تواند در فهم کلی هرمنوتیک وی و درک تمایز آن با اندیشه ی فلاسفه ی هرمنوتیک دیگر، نقش بنیادینی داشته باشد.
بررسی نقش استعاره درگفتمان خبری رسانه ای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره در زبان شناسی شناختی، تعریفی کاملاً متفاوت از تعریف ادبی آن دارد و به نوعی، تار و پود تفکر و شناخت انسان را می سازد. در این تحقیق به ضرورت بررسی استعاره های به کار گرفته شده در گفتمان های خبری پرداخته شده است. تحقیق بر مبنای ارائه و توضیح مثال هایی از استعاره های مورد استفاده در گفتمان های بین المللی است که منجر به ایجاد فضای ذهنی از پیش طراحی شده ای در ذهن افراد می شود. مسئلة اصلی این پژوهش، بررسی نقش استعاره در گفتمان خبری رسانه های بین المللی است و اینکه استفاده از استعاره چگونه به انسجام گفتمانی کمک می کند و مخفیگاه ایدئولوژی می شود. پس از روشن شدن این بعد از کارکرد استعاره، در مرحلة بعد به بررسی راهکارهای عملی پرداخته خواهد شد که می توان از آنها در تولید متون خبری بهره گرفت. از تفکر استعاری نمی توان اجتناب کرد، به خصوص در موضوعات پیچیده و انتزاعی نظیر سیاست خارجی. از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که توجه به استعاره ها در خدمت کشف واقعیت خواهد بود.
بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
معرفی ام آی پی : روشی برای شناسایی استعاره در گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور زبان شناسی شناختی در سال های اخیر به عنوان رویکردی جدید که هم به زبان و هم به ذهن توجه دارد سبب گردیده استعاره به عنوان ابزاری برای فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصورات ملموس تر مورد توجه خاص قرار بگیرد. برای هر گونه بررسی پیرامون استعاره، توصیف نظام آن، نقش هایی که در جمله برعهده می گیرد، نگاشت های زیرساختی ، تاثیر استعاره در پردازش، و غیره لازم است در ابتدا استعاره به طور موثق و نظام مند در گفتمان شناسایی شود، تا پایه های محکمی برای تحلیل و بررسی فراهم آید. این مقاله در نظر دارد شیوه ای صریح در اختیار خوانندگان قرار دهد که از طریق آن بتوان با اطمینان، واژه های استعاری را در گفتمان شناسایی کرد. در این راستا ابتدا روش ام آی پی معرفی خواهد شد و سپس با ذکر مثال چگونگی به کارگیری این روش برای شناسایی واژه هایی که در آن به طور استعاری به کار رفته اند، نشان داده خواهد شد و در نهایت چارچوبی برای گزارش نتیجه ام آی پی پیشنهاد خواهد شد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که اگر چه به کارگیری این روش، در شناسایی استعاره به هیچوجه کار سریع و آسانی نیست، اما در حال حاضر تنها روش نظام مند، معتبر، علمی و عملی برای شناسایی استعاره در متون به شمار می آید.
روایات بندهشی، زمینة گفتمانی استعاره های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن گاه که بخش های پهلوانی و اساطیری شاهنامه، با برخی واقعیّت های تاریخی و همچنین با حوادث ازلی و بندهشی مقایسه شود، تطابقی معنادار آشکار می شود. یکی از مواردی که در بررسی های مربوط به شاهنامه مغفول مانده، تحلیل چگونگی انطباق میان رویدادهای ازلی و مینویِ توصیف شده در کتاب بندهش با حوادث پهلوانی و چگونگی تأثّر فردوسی از آن بن مایه های اسطوره ای و تبلور آن در زبان استعاری یا مجازی شاهنامه است. بنا بر ادّعای این جستار، این انطباق خود یک استعاره بزرگ است که به زمینه گفتمانی ظهور و بروز استعاره نظر دارد. مقالة حاضر به شیوة توصیفی- تحلیلی و الهام از نظریّة گفتمانی دریدا تلاش کرده است به بازخوانی جایگاه استعاره در شاهنامه بپردازد. بنابر نتیجة این پژوهش، علاوه بر استعارات بلاغی و عاطفی، استعاره هایی در شاهنامه دیده می شود که نه تنها با قدرت و هنر بیانی فردوسی آمیخته گشته است، متأثّر از بنیان های اساطیری و بازنمایی باورهای بندهشنی است که می توان از آن با عنوان استعارات ارجاعی و فرهنگی یاد کرد. لذا در بازشناسی و بازخوانی روایات اساطیری و پهلوانی شاهنامه باید به زیرساخت گفتمانی استعاره های ارجاعی و فرهنگی بیش از پیش توجّه کرد.
جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی تصاویر شعری از عوامل مهمّ ایجاد زیبایی، گیرایی و تأثیرگذاری، کلام به ویژه در شعرند که سخن را بلاغت و تازگی می بخشند. این نوع زیبایی ها نظیر تشبیه، استعاره، کنایه و نماد در رباعیات مولانا به شیوه ای طبیعی و متناسب با نیاز سخن و نیز به دور از نگرش های صرفاً شاعرانه و صنعت گرایانه به کار رفته اند. با توجه به بعد معنی گرایی شعر مولانا و گرایش او به ساده سازی و پرهیز از ابهام در سخن در رباعی های او تشبیه و استعاره نسبت به کنایه و نماد از بسامد بیشتری برخوردارند. زیرا قدرت این دو تصویر در تبیین مفاهیم مجرّد و غیرمحسوس بیش از تصاویر دیگر است. در این جستار ضمن بررسی و تحلیل رباعیات مولانا بر مبنای جنبه های تصویری و بلاغی، میزان بهره گیری شاعر از هریک از انواع تصویرهای شعری در قالب جدول های آماری بررسی و تبیین شده است. همچنین سعی گردیده که تا حدّ امکان دلایل میزان کاربرد هریک از تصاویر با توجّه به ابعاد شخصیتی مولانا مورد تحلیل و نقد و بررسی قرار گیرد.