مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
کرونا
منبع:
حکمرانی متعالی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
129 - 161
حوزههای تخصصی:
در دوران مبارزه با کرونا جهان دچار تغییرات وسیعی شد. بررسی خصوصیات این زمان و دوره پساکرونا اقتضای سبک زندگی نوینی را دارد. به این منظور و با بهره گیری از گفتمان رهبرفرزانه انقلاب تحول و جهش در سبک زندگی حاضر پیشنهاد می گردد. این پژوهش از نوع توسعه ای و کاربردی است و هدف آن شناسایی سبک زندگی نوین در مواجهه با ویروس کرونا با تأسی به فرمایشات رهبری می باشد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی–تحلیلی و تجزیه تحلیل اطلاعات با روش تحلیل محتوای کیفی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. این تحقیق بابررسی مهم ترین تأثیرات ویروس کووید۱۹برسبک زندگی به ارائه الگویی نوین مبتنی بر شریعت و برگرفته از بیانات رهبری پرداخته است. نتایج اساسی شیوع کروناعبارتند از: بحران های فراگیر «ترس از مرگ»، «خودمحوری و غفلت از دیگران و کم رنگ شدن ارتباطات انسانی»،«افزایش نابرابری و سختی معیشت»، «تعطیلی تجمعات و مراکز مذهبی و فرهنگی دنیا»، «تسلط بیشتر فضای مجازی بر وقت، سرمایه و سبک زندگی». به منظور ترویج سبک زندگی نوین بایستی با مفاهیم اساسی چندی آشنا شویم که مهم ترین آن ها «تبیین درماندگی بشر و احساس نیاز به احیای الگوی منتظربودن در سبک زندگی نوین»، «مفهوم انتظار فرج برای آسایش و خوشبختی»، «هویت بخشی به مردم با توجه به جنبه عبادی زندگی»، «قوی شدن همه جانبه»، «تمرکز روی توانایی های داخلی بجای گم شدن در موقعیت و پناه به بیگانگان»، «گسترش فرهنگ مواسات و صبر». مهمترین نکته این است که در سبک زندگی نوین، انتظار همراه با امید به فرج، موجب تحرّک می گردد.
بررسی پیامد های ویروس کرونا بر اقتصاد ایران و جهان
منبع:
حکمرانی متعالی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
171 - 181
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا ویروس جدید کووید- 19 از انتهای سال 1۳98 و تداوم آن در سال 1۳99 ، اقتصاد ایران را در یک وضعیت رکود همراه با نااطمینانی قرار داده است. همه گیری ویروس کرونا قبل از هرچیز یک فاجعه انسانی بزرگ است و تا امروز میلیون ها نفرا در کره زمین نفر را تحت تاثیر قرار داده است و از سوی دیگر شیوع بیماری سبب تعطیلی بنگاه های اقتصادی در سراسر جهان شده و همه کشورها را در آستانه رکودی کمرشکن قرار داده است. بر اساس نتایج نحقیقات شیوع ویروس کرونا، در ایران در حوزه اشتغال هر دو سمت عرضه و تقاضای بازار کار را تحت تاثیر قرار داده است. همچنین تعطیلی و کاهش سطح فعالیت های اقتصادی منجر به تعدیل نیرو و کاهش تقاضای کار شده و عرضه کار نیز کاهش شده است ، زیرا برخی افراد که مستقیما با بیماری درگیر شده اند و برخی دیگر که غیرمستقیم با اقدامات خودمراقبتی و کاهش تعاملات، ساعات کاری خود را کاهش داده اند. بنابراین به نظر می رسد فعالیت کسب و کارهایی که مستقیما از بحران کرونا متاثر شده اند می تواند منجر به بحران بیکاری شده و رفاه خانوارهای زیادی را تحت تاثیر قرار دهد. در این میان بیشترین ضربه اقتصادی را کسانی متحمل خواهند شد که دارای شغل دائم نیستند، مانند دست فروشان و کارگران ساختمانی. هرچه فعالیت کسب وکارها کاهش یابد، درآمدهای مالیاتی دولت نیز کاهش می یابد. نتایج بررسیهای و مطالعات نشان میدهد تحت سناریوهای مختلف بین 5 / ۷ تا ۱۱ درصد از ستانده اقتصاد درنتیجه شیوع ویروس کرونا کاهش خواهد یافت. بنابراین با توجه به کاهش ظرفیت های مالیات ستانی از فعالیت های اقتصادی و کاهش قیمت نفت و اقدامات مورد نیاز برای حمایت از کسب وکارها و افراد آسیب دیده و همچنین افزایش مخارج دولت در حوزه بهداشت و درمان، کسری بودجه دولت تشدید خواهد شد در این مقاله سعی شده است به بررسی اقتصاد مردمی در دوران کرونا و پس از کرونا و ارایه راهکارها بپردازد.
بررسی جایگاه حقوقی سازمان بهداشت جهانی در شیوع بیماری های واگیردار
حوزههای تخصصی:
حقِ بهره مندی ازعالی ترین استاندارد قابل حصول سلامتی به عنوان حقی بنیادین توصیف می شود که برای تحقق و بهره مندی از سایر حق ها و آزادی ها از اهمیت بسیاری برخوردار است. حق بر سلامتی، طیف وسیعی از حق ها را گِردِ هم آورده است که هر کدام نقشی انکارناپذیر در تحقق آن ایفا می کنند. سازمان جهانی بهداشت به عنوان سازمان ارتقاء دهنده سطح بهداشت همه ملل جهان به بالاترین استاندارد تأمین کننده این حق می باشد. یکی از اهداف عالی این سازمان، تحریک و تلاش درزمینه پیشبرد فعالیت های ریشه کنی بیماری های واگیردار، همه گیر و بومی و نیز کمک به دولت های متقاضی در تقویت خدمات بهداشتی به آنها می باشد. همه گیری بیماری کرونا به عنوان یک بیماری فراگیر و خطرناک موجب گردید که تمامی نهادها و سازمان های مرتبط با یک اقدام همگانی و مشترک سعی در قطع زنجیره کرونا و اقدام همه جانبه در جهت کشف واکسن و دارو برای این بیماری و تلاش در جهت درمان و ریشه کن کردن این بیماری نمایند. در این میان، سازمان جهانی بهداشت نقش اساسی خود را در جهت پیشگیری، درمان و ریشه کن کردن این بیماری ایفا می نماید. در این مقاله به بررسی نقش سازمان جهانی بهداشت و جایگاه آن در شیوع بیماری های واگیردار می پردازیم.
رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری نظام آموزشی در دوران پسا کرونا
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی از مهمترین ارکان یک جامعه است و سیاست گذاری آموزشی نیز از مهمترین فرآیندهای بنیادی در سیاست گذاری دولت است. نظام آموزشی همانند سازمان های دیگر همواره با چالش های مختلفی در طول زمان روبه-رو می شود که باید با ابزارها و رویکردها وسیاست گذاری های مناسب بتواند از آنان گذر کند. سیاست گذاری مطلوب و کارا سیاستگذاری منوط بر واقعیات و شرایط حاکم بر جامعه است. اما وجود عدم اطمینان در آینده و رخ دادن پیشامد های غیر قابل پیشبینی، پیش روی نظام آموزشی است که یکی از این پیشامد ها همه گیری ویروس کرونا در سراسر دنیا است و بحران های جدیدی را علی الخصوص در حوزه آموزش ایجاد کرده است. درنتیجه نیاز به آینده-پژوهی در فرآیند سیاستگذاری احساس می شود. چرا که آینده پژوهی در آموزش با ابزار های خود امکان این را می دهد که تحولات را پیش بینی کرده و برای مواجهه با آن استراتژی های مختلفی را طراحی و اجرا شود. واکنش ما به آینده و تحولات آن باید فعالانه باشد نه به صورت عکس العمل باشد. در نتیجه به منظور اهمیت رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری آموزشی در دوران پساکرونا و آمادگی نظام آموزشی برای تحولات آینده، در این پژوهش به معرفی مفاهیم آینده پژوهی، ابزارهای آن و مرور آینده پژوهی و اهمیت آن در فرآیند و نحوه سیاست گذاری آموزشی پرداخته شده است.
تلفیق فناوری و برنامه ی درسی در دوران پسا کرونایی از واجبات نظام آموزش و پرورش ایران
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش ها و مشکلات ایجاد شده درآموزش های مجازی به دلیل شیوع ویروس کرونا، درپژوهش حاضر ضرورت تلفیق فناوری و برنامه ی درسی مورد مطالعه قرار گرفته است. و با مطالعه مقالات مرتبط در این زمینه سعی شده است تا با ارائه ی پیشنهاد راهکاری برای برون رفت از چالش ها و مشکلات ایجاد شده در موقعیت های مشابه وضعیت کنونی، ارائه گردد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر علائم وسواس و اضطراب در بیماران مبتلا به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
135 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در بهبود علائم وسواس و اضطراب در بیماران مبتلا به کرونا در شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون_پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامع آماری پژوهش کلیه مبتلایان به بیماری کرونا در شهر خرم آباد بودند. نمونه مورد نظر شامل 30 نفر از بهبود یافتگان مبتلا به کرونا بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. گروه آزمایش، درمان متمرکز بر هیجان را به مدت هشت جلسه گروهی دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه وسواسی_اجباری ییل براون (Y-BOCS) و مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، و برای تحلیل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد درمان متمرکز بر هیجان موجب بهبود علائم وسواس و کاهش اضطراب در افراد گروه آزمایش شد؛ و در نهایت درمان متمرکز بر هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در بهبود علائم روانشناختی بیماران مبتلا به کرونا دارد.
نقش ویروس کرونا در آموزش مجازی، با تأکید بر فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان درباره فرصت ها و چالش های ویروس کرونا برای آموزش مجازی در مدارس با بهره گیری از روش تحقیق آمیخته متوالی ناهمزمان اکتشافی (کیفی - کمی)، انجام گرفته است. از طریق مصاحبه با 10 معلم با تجربه و توزیع پرسش نامه بین 120 نفر از معلمان مقطع ابتدایی اطلاعات و داده های کیفی و کمی جمع آوری گردید. شیوه جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش کدگذاری اشتروس و کوربین، شامل سه مرحله (باز، محوری و انتخابی) انجام شد. در بخش کمی نیز پس از گردآوری داده ها با پرسش نامه محقق ساخته که از طریق نتایج مصاحبه اولیه، ساخته و روایی محتوایی و پایایی آن به تأیید رسیده بود، با روش آمار توصیفی (درصد و فراوانی) تحلیل داده ها انجام شد. طبق نتایج، چالش ها و فرصت ها در سه سطح کلان، میانی و خرد مطرح و طبقه بندی شد. در سطح کلان چالش های، نداشتن تفکر راهبردی مدیران و برنامه ریزان؛ سیاست گذاری نامطلوب، ضعف فناوری آموزشی و مدیریت ناکارآمد؛ در سطح میانی چالش ضعف فناوری های معرفی شده، نداشتن استقلال و آزادی عمل و برهم خوردن بودجه بندی مطرح شده و در سطح خرد حاصل گردید. همچنین از نظر مشارکت کنندگان، شیوع کرونا فرصت هایی را در سطح کلان (فراهم کردن زمینه تغییر، توجه به داشتن برنامه ریزی راهبردی و توجه به آموزش های برخط و مجازی، سطح میانی (خلق فرصت آموزشی برابر و خلق نوآوری آموزشی جدید) و سطح خرد به دنبال داشته است.
اقدامی جهت کاهش استرس و افزایش پیشرفت تحصیلی در دانش آمورانی که فاقد تجهیزات آموزش مجازی : دیدگاهی پساکرونایی(نمونه موردی)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اشاره به آموزش حضوری از اولویت های آموزش و پرورش به شمار می رود و مزایای بسیار فراوان نیز به ارمغان می آورد ، این پژوهش توصیفی – پیمایشی و موردی و جامعه تشکیل شده از دانش آموزان مقطع ابتدایی مدرسه روستایی ایمر ملاساری از توابع گنبد کاووس تشکل داده است ، ابزار گرد آوری مصاحبه و مشاهده صورت گرفته است و تحلیل محتوا بر مبنای واژگان و واحد تحلیل از واژگان اساسی استتخراج شده است.در موقعیت خاص دوران شیوع کرونا ما از حضور سبز دانش آموزان محروم شدیم و آموزش ها از طریق برنامه شاد پیگیری شد؛ بسیاری از دانش آموزان دارای تجهیزات مناسب برای استفاده از این امکان را نداشتند و تهیه این وسایل نیاز به هزینه بالایی است نیاز بود، که از توان مدرسه خارج بود ، ما بر آن شدیم تا با اقدامی موثر با استفاده از ابزاری که در مدرسه توسط مدیریت تهیه شده بود ،فرصتی محیا کنیم،و آن دسته از دانش آموزانی که از تجهیزات برخوردار نبودند ترغیب به آموزش حضوری با رعایت جوانب بهداشتی و پیشگیری اولیه نماییم؛که پژوهش با استقبال والدین و دانش آموزان واقع شد و مساله استرس در حین آموزش و حتی پسا کرونا با رعایت نکات بهداشتی که این اقدام پژوهی نو ، مسیری برای شکوفایی آموزش که محدودیت را به فرصت تبدیل کند پرداخته شده است و در آخر پیشنهاداتی توسط پژوهشگر در این اقدام پژوهی ارایه نمودم.
بررسی چالش تعطیلات دوران کرونا و افت تحصیلی فراگیران نظام تعلیم و تربیت: ارائه راهکاری های متناسب
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
16 - 21
حوزههای تخصصی:
کرونا ویروس با تغییر به پاندمی جهانی در سال 2020 مشکلات و چالش های بسیاری بر جهان تحمیل نمود که جهت جلوگیری و پیشرفت مرگ و میر بسیاری از سازمان های دولتی به خصوص نظام تعلیم و تربیت وارد عصر جدید از آموزش مجازی شد ، تعطیلات برای بسیاری از دانش آموزان تهدید میتواند محسوب شود آن دسته از دانش آموزان شرایط مساعد مالی در خرید تجهیرات مجازی ندارند و والدین سواد کافی در هدایت تحصیلی این دسته از دانش آموزان نیست،متعاقبا باعث ترک تحصیلی و افت تحصیلی خواهیم بود باتوجه به این مساله و چالش این پژوهش توصیفی با روش تحلیل محتوا از اسناد و مقالات معتبر به اکتشاف و بررسی عنوان تحقیق پرداخت و راهکار ها و مسایل مثبت و مفی این چالش جهانی مورد تحلیل و بحث قرار داد در پایان بهترین روش برای دانش آموزان جهت عملکرد مناسب ارایه شد، به تقضیل بیان گردید .
انگاره های بازنمایی شده از کشور چین: کاریکاتورهای حوزه گفتمانی غرب پس از شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
227 - 259
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه چگونگی بازنمایی چین و نحوه ی دیگری سازی از این کشور در کاریکاتورهای منتشر شده از سوی حوزه گفتمانی غرب در دوران بحران کرونا است. در این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی، 45 کاریکاتور انتخاب شده و با توجه به سه فرانقشِ بازنمودی، تعاملی و ترکیبیِ کرس و ون لیوون مورد ارزیابی قرار گرفته اند. برای تحلیل نتایج تحقیق از نظریات برچسب زدن ادگار و سج ویک، بازنمایی استوارت هال و نظریه ی طرحواره های فرهنگی استفاده شده است. با ارزیابی کاریکاتورهای مرتبط با نقش چین در شیوع کرونا می توان سیاست های بازنمایی در این کاریکاتورها را در دو مقوله ی کلیِ «دیگریِ پست؛ بازنمایی خطر زرد» و «دیگریِ قدرت طلب؛ بازنمایی تهدید قرمز» قرار داد. در کاریکاتورهایی که ذیل مقوله ی اول قرار گرفتند، چین به عنوان دشمنی بالقوه و دیگریِ پست شناسانده شده است که نیاز به آموزش و دنباله روی از غرب دارد. در مقابل، در کاریکاتورهایی که ذیل مقوله ی دوم گنجانده شدند، چین به عنوان عامل تهدیدکننده ی جهان بازنمایی شده است که در این نوع کاریکاتورها نیز ضرورت سیاست های کنترلی در رابطه با چین و حفظ هژمونی غرب القا می شود. براین مبنا می توان گفت رسانه ها (در اینجا کاریکاتورهای منتشر شده) با بازتولید کلیشه های از پیش ساخته نسبت به چین و با هم ارز قرار دادن این کشور با خطر و تهدید، زمینه را برای باور مردم در جهت گیری منفی نسبت به مسائل پیرامون چین فراهم می کنند. این جهت گیری دیگری هراسانه می تواند به صورت کنش های نژادپرستانه در روابط بین فرهنگی نفوذ کرده و حتی زمینه را برای تقابل های نظامی احتمالی فراهم کند.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه سالمندان 60 تا 90 ساله شیرازی از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
36 - 58
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس ناشناخته کووید19 بسیار سریع به پاندمیک تبدیل شد و فراتر از جسم آدمی، زندگی جمعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به چالش کشید و به مهم ترین مسئله پزشکی اجتماعی مبدل گشت. با توجه به نوظهوری ویروس، پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است. پزشکان گروه اصلیِ در معرض خطر را سالمندان معرفی کرده اند، و شناخت تجربه آنان از کرونا بسیار اهمیت دارد. پژوهش حاضر برای توصیف تجربه سالمندان شیرازی، از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده، و بر اساس طرح عملی کلایزی انجام شده است، 15 نفر مشارکت کننده را با نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و تحت مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار داده است.مقولات اصلی شناسایی شده از تجربه زیسته توصیف شده توسط سالمندان عبارتند از : تغییر جریان عادی زندگی؛ آشفتگی روحی؛ آشفتگی خانوادگی؛ لذت و فرصت؛ استیگما؛ بازتعریف مفاهیم؛ تقدیرگرایی؛ تدبیرگرایی؛ تقدیرگرایی همراه با تدبیرگرایی؛ تاب آوری
کرونا و تعطیلی زیارت: گزینش و باز تفسیر در مواجهه با قطع دسترسی به مکان مقدس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
با شیوع کووید-19 در اواخر سال 1398، برای جلوگیری از شیوع بیماری، اماکن مقدس و مناسک جمعی در اکثر نقاط دنیا، و نیز ایران، برای مدتی نامعلوم تعطیل شد. از جمله مقاصد زیارتی همچون مشهد که از محبوبترین زیارتگاههای ایرانیان بودند دسترسناپذیر شدند. این وضعیت تجربهای را برای زائران ایرانی ایجاد کرد که پیشتر در حافظۀ جمعی و دین زیستۀ ایرانیان معاصر بیسابقه بود. این شرایط، مرزهای امر قدسی و عرفی، و محدودۀ عاملیت امر قدسی و عرفی را بهشدت مسئلهمند کرد. با توجه به اینکه چنین رخداد و تجربهای در مطالعات جامعهشناسی دین در ایران تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته، در پژوهش حاضر، ضمن تحلیل 14 مصاحبۀ نیمهساختیافته، تجربۀ زائران مستمر از امر قدسیِ تجسدیافته در مکان مقدس در زمانی واکاوی شد که مکان مقدس به دلیل شیوع بلای طبیعی تهدیدکنندۀ بقا به مدت نامعلومی رسماً از دسترس خارج شده بود. در این پژوهش سه موضع متفاوت در برابر تعطیلی حرم در بین مشارکتکنندگان شناسایی شد: موافقان، مخالفان، و مخالفان محافظهکار. بررسی تجربۀ عاطفی مشارکتکنندگان حاکی است آنها عواطف متناقضی را تجربه کردند. در بررسی مواجهۀ شناختی مشارکتکنندگانمشخص شدموافقان تعطیلی حرم در برخورد با ناهماهنگی شناختی و تهدید هویت دیندارانهشان راهبردهایی را اتخاذ کردند که عمدتاً بر بازتعریف، بازتفسیر، گزینش، و برجستهسازی بعضی خوانشهای الهیاتی و فقهی در مقابل برخی دیگر از خوانشها و فهمها بود به طوری که بتوانند چالشهای فوق برای دینداریشان را حل و فصل و تعدیل کنند. اقلیت مخالفان، با تفسیری تقدیرگرایانه، حکومت و موافقان تعطیلی را به اصیل و صادق نبودن در ارادت به امام و محافظهکاری / مصلحتاندیشی سیاسی متهم میکردند. معدود مخالفان محافظهکار نیز به دلیل اهمیت و جهۀ جهانی و سیاسی حکومت شیعی، به رغم نارضایتی، این مصلحتاندیشی را درک میکردند. در نهایت، مواجهۀ عملی زائران با این ممنوعیت توصیف شده است.
تحلیل داده بنیاد رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی(مطالعه شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا اگرچه در ابتدا پیامدهای زیست محیطی مثبتی به همراه داشت، اما پس از مدتی، افزایش چشمگیر پسماندهای کرونایی، به تهدیدی جدی برای محیط زیست تبدیل گشت. بر همین اساس تحقیق حاضر به روش کیفی گرانددتئوری به تحلیل رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی در میان شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد پرداخته است. تعداد نمونه، 26 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها، نظریه مبنایی بوده است که در طی سه مرحله کدگذاری متن مصاحبه ها، در نهایت مدل پارادایم گرانددتئوری استخراج شده است. همچنین به منظور اعتباریابی تحقیق از روش «اعتبار اعضا» و برای سنجش پایایی از روش «توافق درون موضوعی» استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که دو عامل «مکانیزم های پیشگیری» و «مکانیزم های درمان» سبب بروز پدیده «پسماندزایی کرونایی» شده و کنشگران در اثر وقوع آن، «رفتار زیست محیطی» را در یکی از انواع: 1)محیط دوستانه (مسئولانه)، 2)محیط نبینانه (لاقیدانه) و 3)محیط ستیزانه (وندالیستی) به عنوان راهبرد اتخاذ نموده اند که تحت تأثیر بستر حاکم و شرایط مداخله گر صورت گرفته است. بستر حاکم عبارت بودند از: 1)ویژگی های جمعیت شناختی فرد، 2)زیرساخت های بهداشتی-مراقبتی-درمانی، 3)زیرساخت های آموزشی، 4)نرخ شیوع بیماری کرونا. شرایط مداخله گر نیز عبارت بودند از: 1)ویژگی های شخصیتی فرد(تعهد و حساسیت زیست محیطی)، 2)ویژگی های اجتماعی فرد(بینش و نگرش زیست محیطی)، 3)جامعه پذیری(دانش و آگاهی زیست محیطی)، 4)فرهنگ سازی (هنجار و ارزش زیست محیطی)، 5)سیاست های دولت(اعتماد و تعلق زیست محیطی). در نهایت رفتار زیست محیطی کنشگران دو گونه پیامد را به دنبال داشته است: 1)مثبت: پالایش محیط زیست و 2)منفی: آلایش محیط زیست.
ارزیابی تأثیرات ویروس کرونا در به تعویق افتادن المپیک توکیو
حوزههای تخصصی:
به تعویق افتادن المپیک، با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا، جهان ورزش را با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی تأثیرات ویروس کرونا در به تعویق افتادن المپیک توکیو است. این تحقیق، از نوع تحقیقات ثانویه است که با استفاده از روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است. منابع بر اساس ارتباط مفهومی با موضوع، جمعآوری شدهاند. مطالعات نشان می دهد که بیشترین ضرر و آسیب به تعویق افتادن المپیک توکیو برای ورزشکاران بوده است. با توجه به عدم اطمینان از برگزاری مسابقات در تقویم جدید المپیک، تمامی ذی نفعان نیز با شرایطی غیر قابل پیش بینی مواجه شده اند. در این میان استفاده بهینه از فناوری و مقابله با دوپینگ بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از این رو پیشنهاد می گردد، سازمان های ذی نفع با برنامه ریزی انعطاف پذیر، زمینه ای فراهم آورند تا ورزشکاران در شرایطی بهتر به فعالیت بپردازند و آمادگی خود را برای رقابت در بازی های المپیک، به دست آورند.
راهکارهای حقوقی اعمال شیوه نامه های بهداشتی و مجازات افراد مخل قوانین مرتبط در مهار شیوع بیماری کرونا در حقوق بین الملل
حوزههای تخصصی:
رعایت شیوه نامه های بهداشتی به عنوان یکی از اصول اساسی پیشگیری و مقابله با کرونا توسط دانشمندان و محققین مطرح شده است. به عنوان یک اصل حقوقی، اصل «حق بر سلامت» یکی از اصول اساسی حقوق بشر است که باید توسط دولت تأمین گردد و از بعد بین الملل تمامی دولت ها باید بصورت مشترک اقدام به تأمین سلامت افراد جامعه نمایند. قوانین سخت گیرانه جهت مجازات افراد مختل کننده شیوه نامه های بهداشتی می تواند گامی مهم در مهار این بیماری داشته باشد. از آنجایی که وجود ضرر و فعل زیانبار و رابطه سببیت و انتساب آن به دولت در معنای اعم حقوق عمومی آن مستلزم توجه به تعریف دولت و شناخت از انواع اعمال دولت و درنهایت مسئولیت حقوقی و کیفری دولت از منظر حقوق بین الملل راجع به از بیماری فرامرزی است، باید مختصراً به بررسی آن پرداخت و موضوع مسئولیت دولت ها در پیشگیری و جبران خسارات ناشی از امراض فرامرزی را شرح داد.
اتخاذ روش آموزش مطلوب در دوران همه گیری کرونا
پژوهش پیش رو تلاشی است به شیوه توصیفی درجهت یافتن شیوه ای مناسب در راستای امر تعلیم و تربیت در مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاه ها در دوران همه گیری کرونا (COV 19) به همین منظور پس از بررسی فرصت ها و چالش های تدریس فضای سایبر در ایام شیوع ویروس کرونا و وجود ریسک بالای ابتلا به این ویروس در شرایط صرف حضوری؛ به نظر می رسد که آموزش ترکیبی «آموزه ای از آموزش حضوری و آموزش در فضای مجازی» در شرایط خاص کرونایی، اتخاذ یادگیری ترکیبی با داشتن مزیت های هر دو رویکرد آموزش (سنتی و الکترونیکی) یک رویکرد مؤثر برای افزایش اثربخشی یادگیری، سهولت دسترسی به مواد آموزشی باشد. همچنین به دلیل ارائه فرصت های مختلف به منظور یادگیری، موجب آن می شود که در کنار افزایش جذابیت آموزش، به تفاوت های فردی فراگیران نیز به طور مناسبی توجه شود، زیرا همه افراد به یک شیوه یاد نمی گیرند و به همین دلیل استفاده از روش های مختلف برای آموزش ضروری به نظر می رسد.
تشدید تحریم های یکجانبه امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در زمان شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
تحریم در حالت طبیعی وقتی اتخاذ می شود که از قوانین بین المللی تجاوز و از معیارهای اخلاقی مقبول تخطی شده باشد. هدف از اعمال این تحریم ها آن است که نهاد یا کشور تحریم شونده مجبور به تغییر رفتار گردد. خروج دولت ترامپ از برجام و اعمال تحریم های یک جانبه علیه ایران، نقض منشور سازمان ملل متحد محسوب می گردد. افزون بر این شیوع بیماری کووید-19 در جهان و نیاز به همکاری جامعه جهانی برای مهار این بحران، باعث گردید تا دولت ایران و دیگر منتقدین تحریم های یک جانبه آمریکا درخواست لغو تحریم ها را نمایند. سؤال مطرح در این پژوهش این است که چرا در زمان بحران جهانی ناشی از کرونا، تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران نه تنها برچیده و یا تعلیق نگردیدند بلکه بر شدت آنها افزوده شد؟ در پاسخ به این سؤال فرضیه ای که مطرح می گردد این است: دولت ترامپ با افزایش تحریم ها به دنبال ایجاد نارضایتی بیشتر در بین توده مردم بود تا از این طریق تغییر نظام سیاسی ایران را رقم زند و یا حداقل رفتار ایران را در خاورمیانه تغییر دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه کارآمدی تحریم ها در مورد ایران مؤثر واقع نشده و روش پژوهش با توجه به ماهیت آن توصیفی تحلیلی می باشد.
تدوین الگوی ساختاری تفسیری حکمرانی مطلوب شهری در زمان شیوع اپیدمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۸۵-۱۰۰
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی و تصمیم گیری در حوزه مدیریت شهری، یکی از وظایف و ابزارهای مهم حکمرانی مطلوب است که براساس آن، روش های دستیابی به هدف ها اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... شناسایی می شود. هدف از این تحقیق، تدوین الگوی ساختاری تفسیری حکمرانی مطلوب شهری در زمان شیوع اپیدمی کرونا می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش، از نوع کیفی است. در این پژوهش، از الگوی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه مدیریت شهری استفاده شده است که از طریق نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده تمامی مدیران متخصص و باتجربه در حوزه مدیریت شهری بوده است و نمونه گیری تا حصول کفایت نظری و ۱۵ مصاحبه ادامه یافت. تمامی این افراد، تجربه و علم کافی در ارتباط با مدیریت شهری داشتند و نمونه های علمی دارای مدرک بالای کارشناسی ارشد و تحصیلات مرتبط با مدیریت شهری بودند. نمونه های تجربی نیز حداقل پنج سال سابقه فعالیت و مدیریت در حوزه خدمات شهری را داشتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات، به روش داده بنیاد مبتنی بر روش چارمز انجام شد. نتایج نشان دادند که شاخص های مؤثر بر حکمرانی مطلوب شهری در زمان شیوع اپیدمی کرونا عبارتند از: آگاهی بخشی، آموزش مستمر شهروندان، صداقت رسانه ای، راهبردهای نوین بهداشتی، همکاری فرابخشی سازمان ها، مسئولیت پذیری شهروندی، شفافیت، پاسخگویی و عدالت محوری. توجه به شاخص های حکمرانی مطلوب شهری می تواند الگوی مناسبی برای مدیریت شهری در هنگام بروز بحران های مشابه باشد
نقش میانجی ناگویی هیجانی و اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین تاب آوری با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
143 - 159
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن، قرار گرفتن افراد در شرایط قرنطینه، تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی زیادی در پی داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ناگویی هیجانی و اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین تاب آوری با تعارضات زناشویی در دوران قرنطینه انجام شد. طرح پژوهش حاضر، همبستگی از نوع الگویابی تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش، همه زوجین دانشجوی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین در سال 1399 بود. در این پژوهش 100 زوج به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی (ثنایی ذاکر)، پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو، مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علی پور و همکاران) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون جمع آوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد ناگویی هیجانی و اضطراب ناشی از کرونا بین تعارضات زناشویی زوجین و تاب آوری نقش میانجی دارد؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت با ارتقاء تاب آوری، توانایی مقابله در برابر عوامل اضطراب زا و تنظیم هیجان افزایش می یابد و به دنبال آن مشکلاتی همچون تعارضات زناشویی کاهش می یابد. از این یافته می توان استفاده از آموزش برنامه های ارتقای تاب آوری در مقابله با اضطراب و مشکلات وابسته را پیشنهاد کرد.
تزاحم رفتارهای دینی با الزامات بهداشتی در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیدایش و گسترش سریع بیماری کرونا و مقابله با انتقال آن، مستلزم رعایت محدودیتهای بهداشتی، به ویژه خودداری از حضور در اجتماع است. از سوی دیگر، وجوب حضور در نمازهای جماعت و مناسک جمعی از امور مورد اتفاق میان همه مذاهب اسلامی است. حال این سوال مطرح است که آیا شیوع گسترده و سریع بیماری کرونا با توجه به شیوه های مختلف انتقال آن، می تواند عذر شرعی در ترک عبادات و مناسک جمعی باشد؟ مواد و روش ها: پژوهش حاضر با تکیه بر توصیف و تحلیل گزاره های فقه مذاهب اسلامی و روش کتابخا نه ای به بررسی موضوع حاضر پرداخته است. نتیجه گیری: بیماری های واگیردار در طول تاریخ بشر وجود داشته و لزوم رعایت سلامت و بهداشت از امور مورد تأکید شریعت است. با این وصف، در باب پذیرش بیماری های واگیردار در میان صاحب نظران اختلاف وجود دارد. از نگاه شرعی رخصت های عام یا خاص وجود دارند که مدار آنها بر رفع حرج و عسر است. بر این اساس، ثبوت رخصت شرعی برای شخص مبتلا به کرونا ثابت است اما در خصوص پذیرش احتمال ابتلاء به بیماری به عنوان رخصت، می توان این بیماری را به عنوان رخصت خاص پذیرفت و با قواعد فقهی همچون: لزوم رفع مشقت و حرج، یا ازاله ضرر و نیزبا تأکید بر لزوم حفظ جان به عنوان یکی از ضروریات از نگاه مقاصد شریعت، وجود بیماری های مسری را تا زمان کشف دارو به عنوان رخصت خاص پذیرفت.