مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
حدود
حوزههای تخصصی:
قاعده منع مجازات مضاعف پس از سال ها تبادل نظر، سرانجام در قانون مجازات اسلامی سال 1392 به قوانین کیفری ایران بازگشت. برخلاف قانون مجازات عمومی مصوب 1352، قاعده مزبور در قانون مجازات اسلامی، تنها در مجازات تعزیری غیرمنصوص شرعی پذیرفته شده است. محدود کردن حوزه اعمال این قاعده در قانون مزبور، از دیدگاه برخی فقها نشئت گرفته است، اما به نظر می رسد با استناد به بعضی استدلال ها بتوان قاعده منع مجازات مضاعف را در خصوص مجازات شرعی نیز اعمال کرد. به کارگیری قواعد فقهی لاضرر و نفی حرج، مداقه در ملاک برخی احکام اولیه، توجه به ویژگی خاص برخی مجازات ها مانند تراضی در قصاص و مبالغ موجود در میزان دیه و خسارات فاقد دیه مشخص (ارش) و نیز تزاحم مصالح در حدود، ازجمله استدلال های مورد اشاره است. در این نوشتار سعی شده است تا با روش توصیفی-تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای، شرایط اعمال قاعده منع مجازات مضاعف در مجازات شرعی بررسی شود.
بازشناسی معرفت حکمی در تربیت نفس معمار مسلمان (نظریه حکمت حضور در معماری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با واکاوی دو مؤلفه نظر و عمل در معرفت حکمی، به تبیین نقش نفس معماران برای دریافت حکمت پرداخته است. روش: پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی، از تحلیل محتوای کیفی به منظور تحلیل داده های استخراج شده از منابع اسلامی استفاده کرده است. یافته ها: اتحاد نظر و عمل با درک حضور و درک حدود معمار در مقام نظر و حفظ حضور و حفظ حدود در مقام عمل به دست می آید؛ به طوری که برای او وادی ایمنی را فراهم ساخته که منجر به تجلی حکمت در معماری اسلامی می شود. نتیجه گیری: تجلی حکمت در معماری، بدون تربیت معمار حکیم در آثار معماری امکان تجلی ندارد. رابطه بین نظر و عمل در حکمت و واسطه ای که این دو را به هم متصل می سازد، در دانش امروز معماری مغفول مانده است. در همین راستا به این مهم دست یافته که اتحاد نظر و عمل، منجر به کسب حکمت شده است.
بررسی جلوه های مقاصدالشریعه در آیات الاحکام جزایی بر پایه نظریه شاطبی
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱۲ شماره ۲۰
121 - 99
حوزههای تخصصی:
قرآن منبع اصلی احکام الاهی است و از دیگر سو، اصل هدف مندی احکام در فقه، مورد پذیرش علما است. بنابراین، آیات الاحکام جزایی قرآن که شالوده حقوق کیفری جوامع اسلامی است، دربردارنده مقاصد و مصالح خاصی هستند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه و بررسی رابطه هر کدام از آیات الاحکام جزایی با مقاصد پنج گانه ضروری شریعت است و بر این اساس، سوال اصلی تحقیق این طور صورت بندی شده است که هر کدام از آیات الاحکام جزایی قرآن کریم، مخاطبان خود را به طور دقیق، به کدام یک از مقاصد پنج گانه تعریف شده در نظریه مقاصدالشریعه شاطبی رهنمون می نماید. به این منظور، پژوهش کیفی حاضر با روش کتاب خانه ای به گردآوری مطالب و داده پرداخته است. نتیجه تأمل در دلالت های تفاسیر به کار رفته در پژوهش حاضر، مبیّن این معنا است که مقصد حفظ نسل در آیات مربوط به مساحقه، لواط، زنا و قذف؛ مقصد حفظ دین در آیات مربوط به زنا، قذف، محاربه و قصاص؛ مقصد حفظ مال در آیات مربوط به سرقت و محاربه؛ مقصد حفظ نفس در آیات مربوط به محاربه، حرمت قتل نفس و قصاص؛ مقصد حفظ عقل در آیات مربوط به محاربه قابل ردیابی است. با تطبیق تمام آیات الاحکام جزایی با مقاصد ضروری پنج گانه، اعتبار این مصالح کلان در حقوق کیفری قطعی است و ضروری به نظر می آید که در استنباط های مربوط به مسائل و موضوعات نوپدید در حوزه فقه کیفری که دلیل محرز و قطعی برای استخراج حکم آن ها وجود ندارد، این مقاصد پنج گانه در فرایند استنباط و اجتهاد بیش از پیش مورد توجه باشد.
امکان سنجی اعمال نهادهای ارفاقی در جرایم حدی
حوزههای تخصصی:
سیاست کیفری ایران نسبت به حدود بر پایه اصل تساوی بنا نهاده شده است. طبق این اصل همه مرتکبان جرایم حدی به صورت یکسان مجازات می شوند؛ بنابراین مجازات فردی که به صورت مکرر مرتکب یک جرم حدی شده و در زمره مجرمین حرفه ای قرار دارد با مجرم اتفاقی همسان است. دیدگاه مذکور برخلاف اصل فردی کردن مجازات ها و بدون درنظر گرفتن انواع متکثر مجرمین نسبت به همه مرتکبان جرایم حدی، پیشنهاد واحدی دارد.در حقوق کیفری اسلام نهاد عفو برای فردی کردن مجازات جرایم حدی وضع شده است. طبق این نهاد می توان مرتکب جرم حدی که شایسته بخشش است را عفو کرد و به او فرصت دوباره ای برای بازیابی اجتماعی خویش بدون اعمال مجازات داد؛ اما متاسفانه قانون گذار ایران با تعیین پروسه طولانی برای عفو مرتکبان جرایم حدی از کارآیی این نهاد کاسته است. در این نوشتار با توجه به ضروت فردی کردن مجازات ها، ضمن باور به پویایی فقه سنتی، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی، راهکارهایی منطبق با شرع اسلامی برای اعمال نهادهای ارفاقی در جرایم حدی ارایه می شود.این پژوهش با تمسک به جواز عفو مشروط و اعطا اختیار عفو مرتکبان جرایم حدی به قضات محاکم، بیان می دارد کاربست نهادهای ارفاقی همچون تعویق، تعلیق، مجازات های جایگزین، نیمه آزادی و آزادی مشروط در جرایم حدی منع شرعی ندارد وآثار مثبتی همچون پرهیز از برچسب زنی و کیفرزدایی به دنبال دارد.
عفو و مرور زمان درحدود و تعزیرات
حوزههای تخصصی:
اختیارات عمده حاکم اسلامی در احکام جزایی، مربوط به تعزیرات و احکام حکومتی است در نظام کیفری اسلام عفو و مرور زمان ازجمله عوامل سقوط یا تخفیف مجازات نسبت به محکومان است، در رابطه با عفو اختلافاتی بین فقها مطرح است؛ عامه در دیدگاهی کلی معتقدند که عفو فقط در حق الناس امکان پذیر است اما حق الله بعد از رفع الی السلطان قابل عفو نیست. و برخی از فقها امامیه قائلند عفو در حق الله جایز است، اما در حق الناس تنها توسط صاحب حق قابل اسقاط است و برخی دیگر عفو را مطلقا جایز می دانند. و اما در رابطه با مرور زمان در فقه عامه سابقه ای طولانی وجود دارد ولی در فقه شیعه نظر صریحی درباره آن اظهار نشده است، در فقه عامه مجازات های تعزیری به طور اجماعی مشمول مرور زمان است، اما در فقه شیعه هر چند تصریح به آن نشده ولی با توجه به اصول حاکم در فقه شیعه می توان به طورکلی مرور زمان را در تعزیرات پذیرفت، هر چند در حدود الهی با توجه به آیات و روایات قابل توجیه نیست و حتی اطلاق و عموم ادله و ... دلالت بر عدم پذیرش مرور زمان دارد ولی بر مبنای مصالح و منافع عمومی می توان آن را توجیه کرد، ویا مشروعیت آن را با اصول و قواعدی مانند قاعده اعراض، حکم حکومتی نیز می توان پذیرفت، از آنجا که بحث در مورد امور کیفری است پژوهش صورت گرفته سعی در رفع ابهامات و اجمالات موجود در این زمینه را دارد.
کشف حقیقت نهفته در حدود ؛هماهنگی با سیاست جنایی بین الملل و ظرفیت های فقه امامیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی در هر عصری به عنوان راهی برای مبارزه با جرم باتوجه به دگرگونی های اجتماعی، متغیر است. با توجه به موقعیت یافتن انسان در کانون توجهات و حفظ کرامت انسانی این سیاست دستخوش تحولات قابل توجهی گردیده است و منجر به طرح مباحث حقوق بشری گردیده و در اسناد بین المللی انعکاس ویژه ای یافته است به طوری که جامعه بین المللی را ملزم به رعایت و همسویی با این سیاست ها می نماید. قانون کیفری اسلام دارای زیرساخت ها و بنیادهای ویژه ای می باشد که در بعضی از نقاط با این تحول به نظر ناهمگون می رسد ظاهرا میان سیاست جنایی بین المللی و اسلام ناهماهنگی به نظر می رسد اما شباهت های بین دو این نظام بیشتر از آن چیزی است که در دنیای علم و سیاست بیان میشود.قانون اسلام براساس منطق منحصر به فردی عمل می کند که نمی تواند از طریق دسته بندی های ارائه شده توسط حقوق بین الملل کلاسیک ترسیم شود هدف از این پژوهش آن است تااستفاده از روش توصیفی تحلیلی , و با توجه به سیاست نوین جنایی و مبانی شرعی و ظرفیت های فقه اسلامی که بیشتر مبتنی بر ظرفیت ذاتی احکام اسلامی برای جهانی شدن می باشد به بیان نکات افتراق و تشابه پرداخته و سپس با ارائه راه حل هایی نظیر تحول و تغییر درمنابع اجتهاد ، اثبات طریقیت داشتن مجازات های اسلامی براساس ادله عقلی و نقلی، پذیرش امضایی بودن مجازات های بدنی بر اساس پذیرش حجیت سیره عقلا و عدم حجیت خبرواحد در امور مهمه، ، نکات افتراق را نیز به همسویی و همراهی تبدیل نماید
کارکردگرایی کیفر در نگرش فقهی امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
63-93
حوزههای تخصصی:
ازجمله مباحث مهم در نگرش فقهی به مجازات ها توجه به کارکردها، آثار و پیامدهای آن هاست. این مسئله که تا چه حد در تجویز یا عدم تجویز استفاده از یک کیفر می توان به امور یادشده تمسک نمود از مسایلی است که به ویژه از منظر فقه جزایی حکومتی جای بررسی دارد. مقاله حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع شرعی و با تمسک به گزاره های موجود در آثار فقیهان، نگرشی کلان به این مهم داشته باشد. یافته های تحقیق بیانگر این است که افزون بر صراحت یا ظهوری که در ادله شرعی نسبت به کارکردهای مجازات به طور عام وجود دارد، فقیهان اسلامی به صراحت در نقد و بررسی مجازات ها از تحلیل کارکردی بهره جسته اند. بااین وجود تلقی فقیهان نسبت به هدف از حدود و تعزیرات، توانسته است، کم وبیش، به کارکردگرایی در مجازات های تعزیری بیانجامد؛ اما تأثیر چندانی بر مجازات های حدی نداشته است. همچنین فقیهان به آثار جانبی منفی مجازات های حدی و تعزیری توجه شایانی داشته اند حتی گاهی به دلیل این آثار منفی بر فرد یا جامعه، فتوا به ممنوعیت اجرای حد یا تأخیر آن داده اند. درهرحال، فقه اسلامی ظرفیت های بسیاری برای توجه به کارکردگرایی کیفر دارد اما آن چنانکه بایسته است این مهم موردتوجه و پژوهش قرار نگرفته است.