مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
رسانه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
توسعه رسانه های نوین به ویژه شبکه های اجتماعی تعاملی را می توان یکی از پدیده های ارتباطی دهه های اخیر در ایران و جهان دانست؛ رسانه هایی که با پررنگ نمودن نقش کاربران در روابط اجتماعی توانسته تغییرات محسوسی در حوزه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنان ایجاد نماید. اما اینکه در کنار پررنگ شدن نقش کاربران، این شبکه ها در مناطق کمتر برخوردار که با شکاف های اجتماعی زیادی مواجهند می توانند بر انسجام اجتماعی نیز تاثیرگذار باشند مسئله ای است که پژوهش حاضر با هدف پاسخ به آن انجام شده است. با گردآوری نظرات جوانان کاربر واتساپ در مناطق کمتر برخوردار شهر تهران به روش گلوله برفی و تحلیل آماری داده ها با آزمون آماری پیرسون این نتیجه حاصل شد که استفاده از واتساپ با هر دو مولفه انسجام اجتماعی (پایبندی اجتماعی و برابری اجتماعی) رابطه مثبت و معناداری دارد و می تواند بر آنها اثرگذار باشد. البته در این بین در مولفه احساس برابری بیشتری رابطه را با احساس مشارکت و در مولفه پایبندی اجتماعی بیشترین رابطه را با احساس پذیرش دارد و نتوانسته بر احساس هم سطحی در این مناطق نیز تاثیری بگذارد. بنابراین در کنار تقویت نقش آفرینی فردی لازم است آثار انسجام بخشی این شبکه نیز در سیاستگذاری های عمومی مورد توجه قرار گرفته و از این ظرفیت برای کاهش هزینه اجرای سیاست های فرهنگی- اجتماعی بهره لازم برده شود.
طراحی مدل تحول رسانه های اجتماعی در منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳۵
197-239
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی نو به طراحی یک مدل کاربردی در حوزه رسانه های اجتماعی با تمرکز بر نقطه تحول در منابع انسانی نگارش شده است. رویکرد پژوهش استفاده از یک مدل ترکیبی و تایید آن در طراحی مدل است. پژوهش در سه فاز انجام شده است. رویکرد فراترکیب در شناسایی شاخص های تحول رسانه های اجتماعی در منابع انسانی به شناسایی 98 پژوهش مرتبط با موضوع از سال 1975 تا 2021 و 34 شاخص انجامیده است. در فاز غربالگری محقق با رویکرد دلفی فازی و نظرات خبرگان تعداد 9 شاخص را در طراحی مدل تحول رسانه های اجتماعی در منابع انسانی ضروری دانستند. در همین فاز محقق با استفاده از رویکرد مدلیابی ساختاری- تفسیری، مدل پژوهش را طراحی کرده است. شاخص های حریم خصوصی، رسانه های تعاملی و اعتماد سازی بعنوان سنگ بنای مدل و تاثیرگذارترین شاخص ها شناسایی شدند. همچنین شاخص های تحول دیجیتال، مشارکت اجتماعی و ارتباطات نسلی در تحلیل MICMAC در ناحیه رابط قرار گرفته اند. نهایتا در فاز سوم محقق با استفاده از رویکرد اهمیت- عملکرد شکاف عمیقی را بین وضعیت موجود و مطلوب شناسایی کرده است. همچنین نتایج پژوهش به شناسایی چهار دوره مجزا در تحول رسانه های اجتماعی در منابع انسانی انجامیده است.
امکان سنجی انتشار پیام های تنش زُدا در توییتر بررسی میزان استفاده از مولفه های صلح در انعکاس درگیری غیزانیه اهواز توسط کاربران و خبرنگاران در توییتر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
11 - 49
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی، این امکان را برای خبرنگاران فراهم می آوردند تا فارغ از برخی محدودیت های سازمانی بتوانند به انعکاس درگیری ها بپردازند. دغدغه اصلی این مقاله آن است که وقتی اعتراض به بی آبی و درگیری در غیزانیه اهواز شکل می گیرد، روزنامه نگاران چه قدر در انتشار اخبار آن نقش دارند و آیا از مولفه های حرفه ای روزنامه نگاری صلح برای تنش زدایی استفاده می کنند یا نه؟برای پاسخ به این پرسش ها از روش ترکیبی تحلیل شبکه و تحلیل مضمونی استفاده کردیم. یعنی پس از استخراج 51 هزار 169 توییت با موضوع غیزانیه در بازه ای 6 ماهه، بر اساس پارامترهای مرکزیت شبکه کاربران موثر در انتشار پیام ها مشخص شد. همچنین بر اساس شاخص ماژولاریتی سه خوشه ای که بیشترین درصد را داشتند استخراج کردیم. سپس با کمک روش تحلیل مضمونی گرایش ها و همچنین نوع اعمال خشونت این پیام ها را سنجیدیم تا مشخص کنیم آیا با معیارهای روزنامه نگاری صلح تطابق دارند یا نه.نتایج نشان می دهد، روزنامه نگاران جزو کاربران موثر در انتشار پیام ها داخل این شبکه نیستند و در عوض تمامی کاربران موثر با هویتی غیرواقعی توییت نوشته اند. توییت های با بیشترین مشاهده پذیری (Reach) از آن رسانه های فارسی زبان در اروپا و آمریکا بوده است.از طرف دیگر، گرچه کاربران در زمان بروز درگیری (سوم خرداد) بیشترین فعالیت را داشته اند اما توییت ها رویکردی کاملاً رویدادمحور دارند که در عمل سازنده دو قطبی های دولت روحانی- سپاه پاسداران و حکومت- مردم هستند.همچنین بررسی ویژه روی توییت های روزنامه نگاران نشان می دهد این افراد نسبت به کاربران عادی رویکردی تحلیلی تر دارند و به جای دامن زدن به احساس گرایی، اطلاعات زمینه ای بیشتری به کاربران بدهند.
عوامل مؤثر در قصد خرید کاربران در بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی ناشی از ویژگی های شخصیتی (مورد مطالعه: کاربران رسانه اجتماعی اینستاگرام در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
393 - 349
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه های اجتماعی به بستر مناسبی برای تاثیرگذاری گسترده بر کاربران این رسانه ها تبدیل شده است. اینستاگرام به عنوان یکی از این رسانه ها به بستری برای اینفلوئنسرهای ایرانی تبدیل شده است که به صورت مداوم در حال تبلیغات و تاثیرگذاری بر قصد خرید دنبال کنندگان خود می باشند. از طرفی برای اجرای استراتژی بازاریابی اینفلوئنسر در رسانه های اجتماعی، تشخیص اینکه کدام ویژگی های اینفلوئنسر سبب تاثیرگذاری بر قصد خرید مخاطبان می شود از اهمیت به سزایی برخوردار است. در پژوهش حاضر ویژگی های اینلوئنسرها (نگرش همسوگرا، جذابیت فیزیکی، جذابیت اجتماعی، اعتبار اینفلوئنسر، آشنایی، تطابق، قابلیت اعتماد، تخصص درک شده، روابط فرا اجتماعی، نگرش به برند، نگرش به تبلیغ و نگرش لذت گرایانه) را به عنوان مقدمات قصد خرید در نظر گرفتیم. جامعه آماری این پژوهش کاربران رسانه اجتماعی اینستاگرام در ایران در سال 1401می باشد که تعداد آنها غیر قابل شمارش است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که 400 پرسشنامه در بین کاربران در دسترس توزیع گردید. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری بر مبنای روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ویژگی های اینفلوئنسرها در قصد خرید کاربران تاثیر معناداری دارد و استراتژی های بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی باید بر اساس ویژگی های انواع اینفلوئنسرها تنظیم شوند. این پژوهش در نهایت تاثیر و رابطه بین انواع ویژگی های شخصیتی اینفلوئنسرها و نوع اینفلوئنسرها در بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی را مشخص کرده و در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه داد.
تحلیل داده های حذف شده کاربران منتسب به ایران توئیتر در بازه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
11 - 44
حوزههای تخصصی:
توییتر از مهر ۱۳۹۷ به حذف محتوای هزاران کاربر منتسب به ایران، روسیه، چین، ونزوئلا، بنگلادش، کاتالونیا، عربستان سعودی، اکوادور، امارات متحده عربی، مصر و اسپانیا پرداخته است. در آخرین مرتبه توییتر در فوریه ۲۰۲۱ داده های حذف شده ۲۳۸ کاربر منتسب به ایران را در تاریخ دسامبر ۲۰۲۰ منتشر کرده است. هدف از حذف این داده ها جلوگیری از تلاش ایران برای اثرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بیان شده بود.در این مقاله پس از بررسی ادبیات موجود درباره چگونگی تولید و نشر اخبار جعلی توسط انسانها و ماشینها، به شیوه های تشخیص ماشینی این محتوا می پردازیم. سپس با استفاده از داده های منتشر شده از ۲۳۸ کاربر حذف شده منتسب به ایران توییتر در بازه دسامبر ۲۰۲۰، بررسی می کنیم که توییتر چه معیارهایی را برای تشخیص و حذف این داده ها به کار برده است؟ آیا میان نام و محتوای این کاربران اشتراک سبکی وجود دارد؟ شبکه روابط کاربران حذف شده چگونه بوده است؟ چه میزان از توییتهای منتسب به ایران فارسی است؟ چه میزان از آنها غیر فارسی و با هدف اثرگذاری بر مخاطب غیر ایرانی است؟ نتیجه نشان داد که شبکه روابط مشخصی میان کاربران حذف شده وجود دارد. همچنین تعدادی از این کاربران ادعای
الزامات طراحی شبکه اجتماعی مختص کودکان ویژه مخاطبان کانال تلویزیونی نهال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف معرفی و شناساندن الزامات طراحی شبکه اجتماعی مختص کودکان مبتنی بر شبکه گسترده مخاطبان کانال تلویزیونی نهال، برای نگهداشت و افزایش مخاطبان این شبکه و عمق بخشی به تعامل و نیز ایجاد تنوع ابعاد ارتباطی در فضای پر از رقابت و همگرای رسانه ای حال حاضر و فضای پرآسیب فضای مجازی و رسانه های اجتماعی برای کودکان نگاشته شده است.روش تحقیق به کار رفته، روش دلفی در سه راند، بوده که طی آن، الزامات طراحی یک شبکه اجتماعی مختص کودکان که مکمل شبکه تلویزیونی نهال نیز باشد، ارائه شده است؛ در راند اول، طی مصاحبه با 20 نفر از خبرگان، 87 گویه پایه برای طراحی نظام مدیریت پیام و مدیریت ارتباطات شبکه اجتماعی اختصاصی کودک به دست آمد که این گویه ها، در انتهای اجرای روش دلفی، گویه ها، به سه رویکرد الف) صیانت از کودک، ب) جذاب سازی شبکه برای کودک و ج) مفید بودن شبکه برای کودک تقسیم شدند؛ ذیل هر رویکرد، مراحل 5 گانه مدیریت پیام یعنی 1) تعیین و طراحی پیام، 2) تولید پیام، 3) توزیع پیام، 4) مصرف پیام و 5) بازخوردگیری از مصرف پیام دسته بندی گردید که هرکدام از این بخش ها به صورت جداگانه و تفصیلی برای I)کاربر و II) ساختار شبکه تعیین شد؛ به این صورت، با تقاطع دادن این موارد، طراحی مدیریت ارتباطات شبکه اجتماعی مختص کودک که هم حافظ امنیت وی باشد، برای کودک جذاب و همچنین مفید باشد، در قالب پاسخ به 30 بُعد، به دست آمد.
بررسی نگرش به تبلیغات رسانه های اجتماعی بر قصد خرید محصولات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
209 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: ظهور اینترنت در محیط تجاری مدرن به حدی فراگیر شده است که هیچ شرکت بزرگ یا کوچکی نمی تواند نفوذ آن را نادیده بگیرد؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی نگرش به تبلیغات رسانه های اجتماعی بر قصد خرید محصولات بود.روش شناسی پژوهش: جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را دنبال کنندگان صفحات نمایندگی های فروش محصولات آدیداس در کشور تشکیل می دادند. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد که در نهایت 342 پرسشنامه به صورت آنلاین جمع آوری گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از نرم افزار اسمارت-پی ال اس استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که اطلاع دهندگی تبلیغات، نقش و تصویر اجتماعی و خلاقیت در تبلیغات تاثیر مثبت و معناداری بر نگرش نسبت به تبلیغات رسانه های اجتماعی دارد. سرانجام، بین نگرش نسبت به تبلیغات رسانه های اجتماعی و قصد خرید تاثیر مثبت و معناداری یافت شد. بهبود نگرش کاربران اینستاگرام و افزایش اعتماد آن ها به نظراتی که در اینستاگرام مطرح می شود، باعث می شود که کاربران درباره محصولات و خدماتی که دریافت کرده اند، برای دوستان خود توضیح دهند و تبلیغ کنند.اصالت/ارزش افزوده علمی: با توجه به پیشرفت فناوری و گسترش فضای مجازی، این تبلیغات برای مصرف کنندگان، به شدت افزایش یافته است. از جمله موضوعاتی که مورد توجه ما قرار می گیرند، عبارت اند از: نحوه تاثیرگذاری رسانه های اجتماعی برای انتخاب محصولات ورزشی، عواملی که مصرف کنندگان را به خرید حرکت می کنند و نقش عوامل روان شناختی مانند اعتماد و شناخت در این روند. این تحقیق می تواند به تدوین های بهینه تر برای تبلیغات در رسانه های اجتماعی و بهبود عملکرد بازار محصولات ورزشی کمک کند.
تحلیل تاثیر متغیرهای انگیزشی بر روی قصد خرید مصرف کنندگان (مورد مطالعه: کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
191 - 199
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی و خرید آنلاین از طریق آنها در سال های اخیر به یک روش خرید محبوب و در حال رشد تبدیل شده است. هدف از این مطالعه شناسایی اثرات متغیرهای انگیزشی شامل پاداش، اجتماعی و توانمند سازی بر قصد خرید آنلاین است. روش پژوهش، پیمایشی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام و افرادی هستند که تمایل دارند محصولات پوشاک مورد نیاز خود را از صفحات رسانه اجتماعی اینستاگرام خرید کنند. طرح نمونه گیری، غیراحتمالی است و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از ابزار پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری و سازه و نیز آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. داده ها از 384 نفر از کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام که صفحات فروش پوشاک و مد را دنبال می کرده اند جمع آوری گردید و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آموس و اس پی اس اس 18 استفاده شد. نتایج نشان داد که انگیزه های پاداش، اجتماعی و توانمندسازی به طور مستقیم بر قصد خرید آنلاین خریداران پوشاک و همچنین به طور غیر مستقیم از طریق اعتماد تأثیر می گذارند. همچنین اعتماد به طور کامل رابطه بین انگیزه توانمندسازی و قصد خرید آنلاین کاربران را میانجی گری می کند.
بررسی تاثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار و صفحات آنها بر نیات رفتاری و قصد خرید افراد دنبال کننده در رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
312 - 333
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار و صفحات آنها بر نیت رفتاری و قصد خرید افراد دنبال کننده در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده های از همبستگی اسپیرمن، کولموگروف-اسمیرینف، بارتلت، تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری بوسیله نرم افزار آماری SPSS و SMART-PLS استفاده شده است. یافته ها نشان داد که نیت رفتاری و روابط فرا اجتماعی بر قصد خرید اثر مثبت دارد و نگرش هموفیلی بر قابل اعتماد بودن و تخصص درک شده اثر مثبت دارد. همچنین جذابیت فیزیکی بر روابط فرااجتماعی اثر مثبت دارد و جذابیت اجتماعی نیز بر قابل اعتماد بودن، تخصص درک شده و روابط فرااجتماعی اثر مثبت دارد. علاوه براین تعامل اجتماعی بر وضعیت جریان و کیفیت اطلاعات بر رضایت از صفحه اینستاگرام و محتوای بصری بر وضعیت جریان و رضایت از صفحه اینستاگرام اثر مثبت دارد. نتایج نشان داد که الگوبرداری از ویژگی های افراد تأثیرگذار در رسانه های اجتماعی می تواند نقش مؤثری در قصد خرید کاربران این رسانه ها داشته باشد.
شناسایی پسایندهای درگیرسازی مشتری مبتنی بر داستان سرایی دیجیتال در رسانه های اجتماعی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
478 - 517
حوزههای تخصصی:
هدف: برای کسب وکارها و شرکت ها ضروری است که مشتریان را درگیر روابط بلندمدت سودمند کنند. به تازگی تلاش های چشمگیری برای بهبود تجربه درگیرسازی مشتریان به صورت آفلاین و آنلاین توسط بازاریابان انجام شده است. از سوی دیگر، گسترش رسانه های اجتماعی فرصت مناسبی برای مدیران ایجاد کرده است تا با استفاده از تکنیک های جدیدی همچون داستان سرایی دیجیتال، فرایندهای ارتباطی و درگیرسازی مشتریان را تسهیل کنند. استفاده از داستان سرایی دیجیتال نوعی استراتژی تجاری و مدل تجاری در برندسازی، تبلیغات و بازاریابی محصولات است که به حفظ، وفاداری و درگیرسازی بهتر مشتری منجر می شود. پیش از این نیز فعالیت های درگیرسازی، خلاقانه و ابتکاری بوده اند؛ اما با پیدایش فناوری های جدید، پرداختن به پیامدهای درگیرسازی مشتریان برای اندازه گیری میزان اثربخشی این فعالیت ها الزامی است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی پسایندهای درگیرسازی مشتری، مبتنی بر داستان سرایی دیجیتال در رسانه های اجتماعی در حوزه گردشگری کشور ایران است.روش: فلسفه این پژوهش تفسیرگرایی، رویکرد پژوهش استقرایی قیاسی و راهبرد آن نظریه داده بنیاد با رویکرد چندگانه گلدکوهل و کرونهلم است. روش گردآوری داده ها استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور از جامعه پژوهشی، شامل کلیه خبرگان متخصص در حوزه های گردشگری و بازاریابی در رسانه های اجتماعی ایران با استفاده از روش گلوله برفی، نمونه گیری صورت گرفت. تعداد افراد نمونه برای مصاحبه ۱۸ نفر بود.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که پسایندهای درگیرسازی مشتری را می توان به دو بخش پسایندهای درگیرسازی مثبت مشتری و پسایندهای درگیرسازی منفی مشتری دسته بندی کرد که در هر بخش، چهار دسته مقوله اصلی جای می گیرد که عبارت اند از: مشتری محور، سوژه محور، رسانه محور و محیط محور. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر شامل ۸ دسته مقوله اصلی بود که هر دسته نیز، چند مقوله فرعی داشتند.نتیجه گیری: شرکت ها و کسب وکارها به منظور درگیرسازی مشتریان خود، باید از رسانه های اجتماعی بهره ببرند و از پیامدها و اثرهای این پدیده بر مشتریان، رسانه و محیط کلان آگاه باشند. شناخت و اندازه گیری پیامدهای درگیرسازی مثبت و منفی مشتری، به مدیران کسب وکارها کمک می کند تا برای مدیریت صحیح مشتریان، بتوانند استراتژی ها، روش ها و تکنیک های مناسبی را تعیین کنند و آن ها را به کار ببرند. مدیران با شناخت و توجه بیشتر به پیامدهای درگیرسازی منفی مشتری، می توانند با ایجاد تغییرات مطلوب در استراتژی ها و جایگزینی روش های مناسب، عوامل مولد منفی را کنترل و حذف کنند و از آسیب ها و پیامدهای مخرب آن که نتیجه اش، بازاریابی منفی و تخریب برند خواهد بود، جلوگیری به عمل آورند. این اقدام ها همچنین می تواند در نگهداشت و پیشگیری از کوچ مشتریان فعلی مؤثر واقع شود. آگاهی و توجه به پیامدهای درگیرسازی مثبت مشتری نیز، مدیران را به تقویت استفاده از شیوه ها و استراتژی هایی ترغیب می کند که این نوع درگیرسازی مشتری را شکل می دهد و این عمل نیز به جذب و وفادارسازی مشتریان جدید کمک می کند و در نهایت، ارزش اقتصادی و سودآوری بیشتری را برای کسب وکار به ارمغان می آورد.
شکل گیری عرف بین الملل در پرتو نقش آفرینی مقام های دولتی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
257 - 290
حوزههای تخصصی:
کاربرد فناوری دیجیتال توسط مقام های دولتی در ارتباطات دیپلماتیک در نظام حقوق بین الملل، سبب شکل گیری مفهوم دیپلماسی دیجیتال شده است. از دیپلماسی دیجیتال به عنوان ابزاری مهم برای پیشبرد سیاست خارجی کشورها و تمهید امکان تعامل مستقیم و همکاری با دیگر دولت ها و همه مردم جهان اعم از شهروندان و سایر افراد استفاده می شود. یکی از موضوع های مهم در این چارچوب، جایگاه و نقش دیپلماسی دیجیتال در شکل گیری عرف بین الملل به عنوان یکی از مهم ترین منابع حقوق بین الملل در کنار معاهدات بین المللی است. تأثیر تحولات روزافزون در پرتو کاربرد فضای مجازی در برقراری ارتباطات، بر روند شکل گیری هنجارهای حقوق بین الملل موجب شده است تا ضرورت تغییر نگرش در شکل گیری منابع حقوق بین الملل خصوصاً قواعد عرفی بین المللی بیش ازپیش مطرح باشد. در نظم حقوق بین الملل معاصر، این فرضیه مطرح است که اظهارات عمومی مقام های دولتی در فضای مجازی و در رسانه های اجتماعی تحت عنوان دیپلماسی دیجیتال، می تواند در صورت احراز شرایط به عنوان رویه دولت (عنصر مادی عرف) و یا دلیلی برای اثبات اعتقاد حقوقی (عنصر معنوی عرف) قلمداد شود. یکی از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر این است که کنشگری مقام های دولتی در فضای مجازی، چنان چه به صورت «علنی و عمومی» باشد، می تواند به عنوان یک عنصر بالقوه در شکل گیری حقوق بین الملل عرفی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی شهرستان اهواز می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت های تولیدی و بازرگانی مواد غذایی در شهرک های صنعتی شهرستان اهواز می باشد که نمونه آماری با توجه به نامحدود بودن جامعه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در نظر گرفته شد و در نهایت 312 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی در دسترس می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که عوامل شناسایی شده دارای تأثیر معناداری بوده است و شاخص کلی برازش (GOF) عددی برابر 661/0 به دست می آید که شاخصی قوی است و نشان از کیفیت بالای کلی مدل دارد.
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در ایده پردازی خودکشی در اینستاگرام: رویکردی از تحلیل شبکه اجتماعی با استفاده از کلان داده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در تبیین ایده پردازی خودکشی در اینستاگرام، بر مبنای نظریه شبکه کرون و توسعه آن، با استفاده از کلان داده و تحلیل شبکه اجتماعی است. روش پژوهش از نوع اکتشافی-کمی و تحلیل شبکه با استفاده از کلان داده حاصل از اینستاگرام است. نمونه تحقیق شامل کاربران فارسی زبان اینستاگرامی است که طی بازه مدنظر حداقل چهار پست دارای هشتگ مرتبط با ایده پردازی خودکشی منتشر کرده و دارای اکانت عمومی و در دسترس بوده اند. داده های تحقیق در سه مرحله از اینستاگرام جمع آوری شدند. یافته های حاصل از رگرسیون لجستیک نشان داد به ترتیبِ میزان تأثیر بر متغیر وابسته، در زنان: متغیرهای در معرض ایده پردازی خودکشی قرارگرفتن، ایده پردازی خودکشی پیشین، مرکزیت هسته خروجی و مرکزیت نزدیکی؛ در مردان: متغیرهای ایده پردازی خودکشی پیشین، مرکزیت هسته ورودی و شدت (دوسویگی) و در کل نمونه: متغیرهای ایده پردازی خودکشی پیشین، شدت (دوسویگی) و در معرض ایده پردازی خودکشی قرارگرفتن، دارای تأثیر مستقیم و معنادار بر ایده پردازی خودکشی است. توان تبیینی مدل در زنان (۵۳ تا ۲/۳۱درصد) بیشتر از مردان (۳/۲۸ تا ۲/۱۸درصد) و کل نمونه (۳/۲۸ تا ۹/۱۷درصد) است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اگرچه تفاوت معناداری در میزان و احتمال وقوع ایده پردازی خودکشی بین زنان و مردان نمونه وجود ندارد، سازوکارهای تأثیر موقعیت کاربر در شبکه ارتباطی حول ایده ها، افکار و رفتار خودکشانه بر احتمال وقوع ایده پردازی خودکشی، برحسب جنس متفاوت است؛ ازاین رو انجام مداخلات پیشگیرانه با لحاظ متغیر جنس توصیه می شود.
تبیین جامعه شناختی ترس از در حاشیه ماندن و ارتباط آن با گرایش به ارتکاب جرم و قانون گریزی در میان کاربران رسانه های اجتماعی (مورد مطالعه نوجوانان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 188
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بحث در مورد ترس از در حاشیه ماندن با ظهور فناوری جدید یعنی رسانه های اجتماعی در حال افزایش است . هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان ترس از در حاشیه ماندن، احساس محرومیت نسبی با گرایش به ارتکاب جرم و قانون گریزی در میان نوجوانان بوده است.
روش: روش اجرای تحقیق پیمایشی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جمعیت آماری در این تحقیق ،دانش آموزان ساکن اهواز و مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم می باشد ، از نرم افزار sample power جهت تعیین حجم نمونه استفاده شد که در نهایت 459 نفر انتخاب شدند . داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند .
یافته ها: نتایج نشان داد که میان ترس از در حاشیه ماندن و بعد عاطفی گرایش به ارتکاب جرم با ضریب همبستگی65/0 و میان ترس از در حاشیه ماندن و بعد شناحتی گرایش به ارتکاب جرم با ضریب همبستگی52/0 و میان ترس از در حاشیه ماندن و بعد رفتاری گرایش به ارتکاب جرم با ضریب همبستگی51/0رابطه ی معناداری وجود دارد .علاوه بر این، میان ترس از در حاشیه ماندن و گرایش به قانون گریزی(بعد رفتاری) با ضریب همبستگی48/0 میان ترس از در حاشیه ماندن و گرایش به قانون گریزی(بعد شناختی) با ضریب همبستگی57/0رابطه ی معناداری وجود دارد . بخش ساختاری مدل حاکی از آن است که ترس از در حاشیه ماندن با قانون گریزی(بعد رفتاری) با دارا بودن ضریب 84/0 دارای همبستگی بیشتری است و ترس از در حاشیه ماندن با گرایش به ارتکاب جرم(بعد شناختی) با دارا بودن ضریب 28/0 دارای همبستگی کمتری می باشد .
نتیجه گیری: معنادار شدن ارتباط میان ترس از در حاشیه ماندن با گرایش به ارتکاب جرم و قانون گریزی در این پژوهش نشان می دهد که نوجوانانی که ترس از در حاشیه ماندن بیشتری دارند، برای اینکه تجربه مفیدتری از همسالان خود تجربه کنند گرایش به انجام جرائمی با خطرات بالا خواهند داشت و در این بین گسترش روز افزون استفاده از رسانه های اجتماعی سبب افزایش ترس از در حاشیه ماندن و در نتیجه افزایش گرایش نوجوانان به ارتکاب جرم و قانون گریزی می شود.
مردم نگاری شبکه ای کنش ها و چالش های حجاب استایل های اینستاگرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اخیراً سبک های پوشش حرفه ای و مد در میان قشر مذهبی و محجبه نفوذ کرده است، و شاهد آن هستیم که بانوان مذهبی جامعه هم در کنار آنکه دغدغه پوشیدگی لباس خود را دارند، به دنبال ست کردن روسری، ساق دست و کیف و کفش خود هستند؛ این پدیده گاهی اوقات شکل افراطی به خود می گیرد. ریشه آن را می توان در جریان حجاب استایل ها و بلاگرهای حجاب جستجو کرد. جریانی که موجب شده بخشی از اقشار مذهبی هم از فلسفه حجاب فاصله بگیرند. حجاب استایل ها و بلاگرهای حجاب علاوه بر برنامه ریزی برای استحاله چادر و حجاب قشر مذهبی، اهداف سیاسی را نیز دنبال می کنند. بر این اساس، هدف از انجام مطالعه حاضر، واکاوی کنش ها و چالش های حجاب استایل ها در رسانه اجتماعی اینستاگرام است.روش شناسی: این مطالعه با رویکرد تفسیرگرا، از استراتژی پژوهش مردم نگاری شبکه ای (نتنوگرافی) برای واکاوی کنش ها و چالش های حجاب استایل های اینستاگرامی بهره می برد. در این راستا، کامنت ها و پست های منتشر شده در 6 ماه اخیر توسط 5 حجاب استایل اینستاگرامی با استفاده از نمونه گیری قضاوتی هدفمند گردآوری و تحلیل شد. افزون بر این، با 6 نفر از فعالین حوزه حجاب و عفاف نیز مصاحبه های بدون ساختاری صورت گرفت. یافته ها: مضامین شناسایی شده برای آسیب های حجاب استایل های اینستاگرامی مشتمل بر تغییر در مفهوم حجاب، استفاده ابزاری از حجاب، ترغیب به مصرف غیرعقلایی، استانداردسازی نامناسب، و شکل گیری تقابل و تفرقه بود. به علاوه، مضامین احصاء شده برای راهکارهای مواجهه موثر با حجاب استایل های اینستاگرامی شامل ارائه الگوی مناسب حجاب مطابق با ارزش های اسلامی، توسعه زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی و قانون گذاری مناسب برای فضای مجازی بود.نتیجه گیری: در ابتدا بلاگرهای حجاب، درصدد معرفی بُعد اجتماعی حجاب بودند اما در عمل نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه تبلیغی نادرست از پوشش حجاب در عرف جامعه شکل گرفت. حجاب استایل ها با تبدیل حجاب به استایل و استفاده از عبا به جای چادر، به دنبال عادی سازی این نوع از پوشش هستند و فعالیت این بلاگرها نه تنها تأثیر مثبتی در پذیرش حجاب نداشته است بلکه ارزش های حجاب را دچار تغییرات منفی کرده است.
شناسایی عوامل اثرگذار بر محبوبیت پلتفرم کلاب هاوس در ایران
حوزههای تخصصی:
ظهور رسانه های جدید کارکرد ابزارهای ارتباطی را که دارای روش هایی ساده برای انتقال معانی و پیام بود، پیچیده کرده است. کلاب هاوس به عنوان یکی از این ابزارهای جدید در سال 2020، توسط پل دیویسون و روهان ست تأسیس شد، در طی 8 ماه موفق به جلب بیش از 10 میلیون کاربر شد. این پلتفرم به کاربران اجازه می دهد تا در گفتگوها و بحث های مختلف در اتاق های مجازی شرکت کرده و با دیگران تعامل داشته باشند. حضور کلاب هاوس در ایران، به ویژه در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال 1400، توجه زیادی را به خود جلب کرد و استقبال از این فناوری ارتباطی به ویژه در حوزیه سیاست، دیجیتال مارکتینگ و ... بر اساس پژوهش های میدانی مشهود است. پژوهش پیش رو ازلحاظ روش کیفی است و ازنظر نوع هدف، کاربردی محسوب می شود. هدف این پژوهش شناسایی عوامل اثرگذار بر محبوبیت پلتفرم کلاب هاوس در ایران بوده است. در این پژوهش برای شناسایی عوامل اثرگذار بر موفقیت کلاب هاوس با 22 نفر از خبرگان و فعالان این پلتفرم مصاحبه های عمیق-نیمه ساختاریافته صورت گرفت. برای نمونه گیری از شیویه هدفمند استفاده شد و جمع آوری داده با شیویه مصاحبه عمیق انجام گردید. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون عوامل اثرگذار بر موفقیت این پلتفرم شناسایی شد و درنهایت 79 عامل در 5 بخش مختلف معرفی گردید. نتایج نشان می دهد که عوامل رفتاری، مدیریتی، دانشی، فنی و محتوایی به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر محبوبیت این پلتفرم شناسایی شده اند.
تبیین ابعاد سواد رسانه های اجتماعی و تأثیر آن بر تمایل به پذیرش تجارت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
478 - 511
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش واکاوی مفاهیم و ابعاد سواد رسانه اجتماعی و بررسی تأثیر آن بر پذیرش تجارت اجتماعی توسط کاربران است. تجارت اجتماعی به عنوان یک نوآوری مبتنی بر فناوری در عرصه مدل های کسب وکار تجارت الکترونیک، نوعی تجارت آنلاین مجهز به سازه های اجتماعی است که توسعه این پارادایم نوین، مستلزم بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش و کاربرد آن از سوی مشتریان است.روش: در این پژوهش، ابتدا به مفاهیم عمیق و جامع سواد رسانه های اجتماعی پرداخته شد؛ سپس واکاوی جامعی از مفاهیم و مدل های مربوط به سواد رسانه اجتماعی، شامل مدل یکپارچه چندبُعدی، مدل خودمختاری SDT، مدل مبتنی بر مهارت و فرایندمحور، مدل های CSML و PSML، مدل SoMeLit و مدل SMILE انجام گرفت. بر اساس هدف پژوهش، تأثیر سواد رسانه اجتماعی بر تمایل به پذیرش تجارت اجتماعی با چهار بُعد اجتماعی، اطلاعاتی، فنی و حریم خصوصی مدل PSML بررسی شد. جامعه آماری پژوهش کاربران هفت رسانه اجتماعی پُرکاربرد در ایران، یعنی اینستاگرام، روبیکا، تلگرام، واتساپ، ایتا، بله و آی گپ بوده است که می توانند مشتریان بالقوه تجارت اجتماعی باشند. داده های پیمایشی جمع آوری شده بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی تحلیل شد.یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، تأثیر سه بُعد فنی و اجتماعی و حریم خصوصی سواد رسانه اجتماعی، بر تمایل به پذیرش تجارت اجتماعی در جامعه آماری کاربران ایرانی تأیید شد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، تأثیر سواد رسانه های اجتماعی را بر پذیرش تجارت اجتماعی توسط کاربران ایرانی تأیید می کند.
تأثیر عوامل استرس زای کاری بر دلبستگی شغلی (با تأکید بر نقش تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی)
منبع:
مطالعات علوم انسانی و اسلامی دوره اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
162 - 192
مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی مدرن به عنوان مداخلات مبتنی بر فناوری اطلاعات برای دلبستگی شغلی کارکنان از اهمیت فراوانی برخوردار است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی در رابطه عوامل استرس زا با دلبستگی شغلی در نظر گرفته شد. پژوهش براساس هدف از نوع کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی پیمایشی و همبستگی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده و برای بررسی فرضیه ها و پاسخ به پرسش های پژوهش، از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. این پرسش نامه شامل ۲6 گویه است و براساس طیف هفت گزینه ای لیکرت طراحی شده است. جامعه آماری، هلدینگ صدف دلیجان است که شامل مدیران و کارشناسان تمامی واحدهای زیرمجموعه این شرکت بوده و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 226 تعیین شده است. پس از توزیع پرسش نامه ها به شیوه تصادفی ساده و جمع آوری آنها، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. ابتدا از آزمون های همبستگی برای بررسی رابطه بین متغیرها و سپس از آزمون رگرسیون برای بررسی تأثیر متغیرها بر یکدیگر استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل استرس زای چالشی با دلبستگی شغلی ارتباط مثبت دارند، درحالی که موانع استرس زای بازدارنده با دلبستگی شغلی ارتباط منفی دارند. همچنین، رابطه بین عوامل استرس زای چالشی و دلبستگی شغلی یک اثر U شکل را تحت تأثیر تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی کاری نشان می دهد، اما یک اثر U شکل معکوس را تحت تأثیر تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری نشان می دهد و سرانجام، رابطه بین موانع استرس زای بازدارنده و دلبستگی شغلی نیز تحت تأثیر تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری، یک اثر U شکل را نشان می دهد. مدیران ممکن است قوانینی را برای محدود کردن استفاده غیرکاری رسانه های اجتماعی سازمانی به یک سطح منطقی طراحی کنند که هم کارکنان دارای استرس چالشی و هم کارکنان دارای استرس بازدارنده، سود ببرند. از طرفی، سطح ایده آل مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری برای کارکنان با استرس چالشی و بازدارنده متفاوت است. کارکنان تحت استرس بازدارنده ممکن است به سطح نسبتاً بالاتری از مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری نسبت به کارکنان تحت استرس چالشی برای رسیدن به سطح بهینه دلبستگی شغلی نیاز داشته باشند.
بررسی تاثیر استفاده از رسانه اجتماعی بر عملکرد مالی و تصمیم گیری مصرف کننده با نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت برند در کارخانه های تولید کننده سنگ طبیعی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی رضوانشهر)
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
16-36
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از رسانه اجتماعی بر عملکرد مالی و تصمیم گیری مصرف کننده با نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت برند در کارخانه های تولید کننده سنگ طبیعی(مورد مطالعه: شهرک صنعتی رضوانشهر) انجام شد. روش تحقیق حاضر لذا این تحقیق کمی-کاربردی- توصیفی- پیمایشی – همبستگی و مقطعی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران کارخانه های تولید کننده سنگ طبیعی در شهرک صنعتی رضوانشهر استان اصفهان به تعداد 350 کارخانه بود. با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی- مورگان (1970) تعداد 186 کارخانه به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. پس از تایید روایی و پایایی متغیرها جهت بررسی فرضیه ها از آزمون همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که رسانه اجتماعی بر عملکرد مالی با نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری در کارخانه های تولید کننده سنگ طبیعی تاثیر معنی دار نداشت و رسانه اجتماعی بر عملکرد مالی با نقش میانجی مدیریت برند در کارخانه های تولید کننده سنگ طبیعی تاثیر معنی دار داشت همچنین رسانه اجتماعی بر تصمیم گیری مصرف کننده با نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری در کارخانه های تولید کننده سنگ طبیعی تاثیر معنی دار داشت و بر طبق یافته ها رسانه اجتماعی بر تصمیم گیری مصرف کننده با نقش میانجی مدیریت برند در کارخانه های تولید کننده سنگ طبیعی تاثیر معنی دار داشت.لذا پیشنهاد می گرددکارخانه های تولیدکننده سنگ طبیعی با بهبود استراتژی های مدیریت ارتباط با مشتری خود و استفاده مؤثر از رسانه های اجتماعی، ارتباطات نزدیک تری با مشتریان خود برقرار کنند و از پلتفرم های رسانه اجتماعی برای جمع آوری بازخوردهای مشتریان، پاسخگویی سریع به درخواست ها و مشکلات آن ها، و ایجاد محتوای جذاب و مرتبط با نیازهای مشتریان استفاده کنند.
ارائه مدل هم هویتی و عزت نفس جمعی هواداران ورزش فوتبال بر مبنای رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
180 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف: تماشاگر ورزشی بودن یکی از علایق افراد برای گذران اوقات فراغت می باشد علیرغم حضور در بازی ها، هواداران ورزشی از انواع گوناگونی از رسانه های اجتماعی برای ارتباط با تیم های مورد علاقه خود استفاده می کنند که منجر به هم هویتی و عزت نفس بیشتر آن ها می شود بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه مدل رابطه هویت و عزت نفس جمعی هواداران ورزش فوتبال بر مبنای رسانه های اجتماعی بود.روش شناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود که گردآوری داده ها به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز در بازی این تیم با تیم لخویا قطر می باشد که تعداد 248 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از مدل سازی معادلات ساختاری جهت آزمون فرضیه ها و طراحی مدل استفاده گردید.یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده از رسانه های اجتماعی تأثیر مثبتی و معناداری بر متغیر تعیین هویت هواداران دارد (88/0=β). همچنین مطابق نتایج، تعیین هویت هواداران بر عزت نفس جمعی آنان تأثیر مثبت و معنی داری دارد (03/1=β).نتیجه گیری: هواداران ورزشی از رسانه های اجتماعی برای دستیابی و حفظ هویت اجتماعی مثبت از طریق تمایز بین تیم های رقیب و مدیریت احساسات و عزت نفس خود به واسطه ارتباط با یک تیم موفق استفاده می کنند.