مطالب مرتبط با کلیدواژه

برساخت گرایی


۴۱.

برساخت گرایی رالزی و لوازمl مترتب بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان رالز معرفت شناسی اخلاق عقلانیت معقولیت عینیت برساخت گرایی شهودگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۹۷
باتکیه بَر دوگانه یِ «عقلانیّت» و «معقولیّت» استدلال شده که رالز به دنبالِ باورهایِ اخلاقیِ عینی است؛ عینیّتی که رالز به دنبالِ آن است، عینیّتِ برساختی است. در فرایندِ برساختِ باورهایِ عینیْ باورهایِ عقلانی به باورهایِ معقول تبدیل می شوند. باورهایِ معقول باورهایی هستند که نسبت به آن ها توجیهِ عمومی پدید آمده است؛ برایِ دست یابی به توجیهِ عمومی، توجیه هایِ عقلانیِ فردی، به اشتراک گذاشته می شوند تا توسطِ داورانِ شایسته، نسبت به آن ها توافقِ عمومی پدید آید. داورانِ شایستهْ به میزانی از عقلانیّت آراسته اند که می توانند فهمی اطمینان آور از باورهایِ دیگران به دست آورند و دلایلِ لَه و علیهِ یک تصمیم را می شناسند. این افراد در موقعیتی قرار می گیرند که از تبعاتِ احتمالیِ تصمیم هایِ خود ناآگاه باشند تا از سوگیری هایِ معرفتی و تعصّبات پیراسته شوند. تفسیرِ برگزیده یِ ما، بدیلِ تفسیرِ شهودگروانه است که داوری هایِ اخلاقیِ عینی را بی واسطه برآمده از شهودهایِ اخلاقی می داند. برایِ نقدِ تفسیرِ شهودگروانه، افزون بَر اِقامه یِ استدلال به نفعِ برساخت گرایی، نقدهایِ رالز به شهودگرایی صورت بندی شده است تا جانبِ برساخت گراییْ تقویت شود. برایِ استدلال به سودِ برساخت گرایی، نظم و ترتّبِ منطقی بینِ مفاهیمِ تخصصیِ رالز برقرار شده است؛ به گونه ای که ازدلِ یک مفهوم، مفهومِ دیگر سربَرمی آورد و این سیر ادامه پیدا می کند تا به باورهایِ عینیِ برساختی دست پیدا کنیم؛ این عینیّتْ توسّطِ داورانِ شایسته به دست آمده است و ازاین جَهَت «عینیّتِ مدنی» نامیده شده است و بدیلِ «عینیّتِ فردی» است که شهودگرایان به آن باور دارند.
۴۲.

نگاه انتقادی به رویکردهای برساخت گرا و واقع گرا در مطالعه ساختار اجتماعی بر اساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات برساخت گرایی ساختار اجتماعی طباطبایی واقع گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۳
امروزه با توجه به بسیاری از مسائل بنیادین علوم اجتماعی که حول دوگانگی برساخت واقعیت به وجود آمده اند، شاهد طیف گسترده ای از نظریات پیرامون ماهیت ساختار اجتماعی هستیم، به گونه ای که از یک سو واقع گرایانی نظیر دورکیم، ساختار اجتماعی را واقعیتی عینی و مسلط بر عاملیت های انسانی برشمرده که بایستی تحت ضوابط خاصی کشف شوند و در سوی دیگر برساخت گرایانی چون برگر و لاکمن، ساختار اجتماعی را برساخته ای اجتماعی دانسته اند که انسان ها بنا بر قرارداد خاص خود، آن را ایجاد کرده اند. در سنت پژوهشی فلسفه اسلامی، سیدمحمدحسین طباطبایی نیز برای فهم ماهیت ساختار اجتماعی، نظریه ای را تحت عنوان «اعتباریات» ارائه کرده که به رغم تأکید بر اعتبار ساختار اجتماعی (نه کشف و نه ساخت)، این موضوع را تبیین می نماید. در پژوهش حاضر، نخست مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی به تبیین مبانی معرفتی دیدگاه دورکیم، به عنوان برجسته ترین نماینده واقع گرایی و دیدگاه برگر و لاکمن، به عنوان شاخص ترین نمایندگان برساخت گرایی، پرداخته خواهد شد. در پایان، با بهره گیری از رهیافت تطبیقی و بهره مندی از ظرفیت نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، نشان داده خواهد شد که ساختارهای اجتماعی، اعتباریاتی بعد از اجتماع هستند که در خلال یک فرایند تدریجی و با تعیین محدوده ای مشخص از نقش ها و روابط اجتماعی، کنش های عاملیت های انسانی را در جهت میل به اهداف و غایات مطلوبشان کنترل و اداره می نماید.
۴۳.

مروری بر گذار از پارادایم تاب آوری اثباتی به گفتمان یکپارچه تاب آوری در حوزه شهرسازی معاصر

کلیدواژه‌ها: تاب آوری پارادایم شیفت گفتمان برساخت گرایی تحلیل موقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه: تفکر تاب آوری به عنوان یک مفهوم لغزنده و مملو از فراز و نشیب ها، در دستگاه های فکری مختلف، اصول و مولفه های متفاوتی به خود دیده است، که ادغام رهیافت های نظری، منجر به ابهام در نحوه درک، تفسیر و کاربرد این تفکر گردیده است.هدف پژوهش: هدف پژوهش بررسی سیر تکاملی چارچوب های نظری تاب آوری از گذشته تا حال در دستگاه های فکری مختلف، جهت به دست آوردن درک دقیقی از گفتمان تاب آوری در حوزه شهرسازی معاصر است.روش شناسی: در این راستا مبنی بر پارادایم تفسیرگرایی و با اتخاذ راهبرد استقرایی و با مرور اسناد کتابخانه ای و تحلیل آرای نظری و بهره گیری از روش تحلیل موقعیت، مرور نظام مند مطالعات انتخاب شده (28 متن) به صورت فعالانه با هدف روشن ساختن عناصر موقعیتی به عنوان واحدهای تحلیل انجام شد.یافته ها و بحث: یافته ها گویای آنست که چهار زاویه معرفت شناسی یا چهار نسل از مفهوم تاب آوری قابل تبیین است. نسل اول در ذیل چتر پارادایمی اثبات گرایی، به دوران آغازین ابداع مفهوم تاب آوری در علم بوم شناسی بازمی گردد که با بازخورد بازیابی و حفظ اصالت ارتجاعی سیستم ها شناخته می شود. نسل دوم که در پارادایم پسا اثبات گرایی تبلور می یابد، بر اصل انطباق پذیری تاکید دارد. نسل سوم در پارادایم پراگماتیسم با  پافشاری بر آنچه در عمل به کار می آید، برجسته می شود. نسل چهارم نیز، با نگاه برساختی-تفسیری، به تولید و بازتولید فهم خود از تاب آوری می پردازد.نتیجه گیری: هر چند در روند این صورت بندی، سعی شد پتانسیل های هر یک از این نسل های چهارگانه در قیاس با یکدیگر از منظر جهت گیری، مولفه های بنیادین، نقاط تمرکز و سیر تغییرات برجسته شوند، اما چنین به نظر می رسد که در موقعیت فعلی جوامع، بهره گیری از رهیافت نسل چهارم، بیش از سایرین پاسخگوی انتظارات حال و آینده باشد. تکامل مفهوم تاب آوری که از دریچه نسل های مختلف برجسته شد، تعدادی از درس های نوظهور را برای سیاست گذاران شناسایی کرده است که اکنون در حوزه های سیاست گذاری و در مقیاس های فضایی مختلف به کار گرفته می شوند.
۴۴.

داغِ ننگ سازی و پزشکی شدن مسائل روانی: مطالعه ای برساخت گرایانه درباره مسئله افسردگی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استیگما داغ ننگ افسردگی برساخت گرایی پزشکی شدن مسائل اجتماعی و روانی نظرییه مبنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۱
استیگما (داغ ننگ) برساخته ای اجتماعی- فرهنگی سیال و زنده است که افراد و گروه های زیادی در جوامع انسانی با آن مواجه اند. در ساحت سلامت، داغ ننگ در زمریه عوامل تأثیرگذار بر تعمیق شکاف بیمار و درمان است. داغ ننگ به اقتضای شرایط جامعه، افکار عمومی و موضوع تحت استیگما به صورت متفاوتی تفسیر می شود. این تفاسیر در کنش متقابل افراد جامعه با فرد افسرده، بر نگرش بیمار به بیماری خود و واکنش وی به این شرایط مؤثر است. داغ ننگ بر تمام جوانب زندگی افراد نظیر یافتن منزل، شغل و بیمیه سلامت تأثیر می گذارد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی فرایند داغ سازی از نگاه خود بیماران و کشف انگاره های ذهنی آنان است. در این تحقیق همچنین زوایای جامعه شناسانه و مردم شناسانیه فرایند دا غ ننگ سازی در افراد افسرده بررسی شده است. این پژوهش با اتخاذ رویکرد برساخت گرایی در علوم اجتماعی و با طرح سؤالاتی از جنس چگونگی ماهیت میان ذهنی، تعریفی و هم ساختی مسائل مرتبط با افسردگی از طریق داغ ننگ سازی در محیط پژوهشی تبریز سخن می گوید. در این مطالعه، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند برای جذب مشارکت کنندگان (به حجم 18 نفر) استفاده شده است. همچنین، برای گردآوری و آنالیز همزمان داده ها و شواهد، روش نظرییه مبنایی بکارگرفته شده است. این پژوهش نشان می دهد که داغ ننگ سازی افراد درگیر با افسردگی، برساخته ای اجتماعی- فرهنگی بوده و در پزشکی شدن افسردگی سهم زیادی داشته است.
۴۵.

معنای زندگی؛ برساختی اجتماعی یا امری عینی؛ مطالعه تطبیقی دیدگاه پیتر برگر و محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت گرایی پیتر برگر عینیت گرایی محمدتقی جعفری معنای زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۳۲
معنای زندگی از مسائل اساسی حیات انسانی است. این مسئله از چند دهیه گذشته تا کنون حوزیه مطالعاتی نسبتاً مستقلی را به خود اختصاص داده است. مسئله مزبور از ابعاد مختلف قابل بررسی است، برساخته بودن معنای زندگی و یا عینیت قائل شدن برای آن ورای ساخت فردی و اجتماعی، دیدگاه های مختلفی را در بین اندیشمندان رقم زده است؛ آیا انسان برای زندگی معنایی فرا می افکند یا عالم لبریز از معناست و کافی است انسان زندگی خود را با آن هماهنگ کند تا زندگی معناداری داشته باشد؟ این نوشتار دیدگاه پیتر برگر و علامه محمدتقی جعفری را از این جهت مورد مقایسه قرار می دهد. این تحقیق با نوعی روش هرمنوتیک که از جان پلامناتز الهام گرفته انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، علیرغم آنکه پیتر برگر و محمدتقی جعفری قرابت بسیاری در تحلیل معنا در پرسش معنای زندگی دارند و به دین نقشی محوری در معنابخشی زندگی می دهند؛ از جهت برساختی و کشفی بودن معنای زندگی دیدگاه متفاوتی دارند. برگر معنای زندگی را برساختی اجتماعی می داند و در مقابل جعفری معنا را امری عینی می داند که انسان می تواند باهماهنگ شدن با هستی، آن را جذب کند. این تفاوت ریشه در اختلاف مبانی انسان شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی آن دو دارد
۴۶.

ارائه مدل مفهومی نقش ورزش بر توسعه پایدار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورزش برساخت گرایی نظریه سازی توسعه پایدار توسعه دهندگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۷
ورزش در غالب نقش های مختلف، بر توسعه انسانی، بسیار تأثیرگذار است. مقاله حاضر تلاش دارد با تمرکز بر ساخت گرایی، با استفاده از رویکرد ساخت گرای گرندد تئوری، نظریه ای با برد کوتاه در ساخت توسعه پایدار از طریق ورزش، ارائه دهد. داده های این پژوهش کیفی که ماهیتی اکتشافی- بنیادی داشت، از طریق نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی و بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان حوزه های مختلف ورزشی آشنا به توسعه و توسعه پایدار، جمع آوری شد. درک تفسیری کدگذاری ها مشخص کرد که حیطه های مختلف ورزش، می توانند بر اساس نقش های معین، از طریق توسعه دهندگانی مانند حکومت، دولت، مجلس، سمن ها، رسانه های اجتماعی و کنشگران اجتماعی، با استفاده از ملزوماتی مانند انواع سواد و مهارت های گوناگون، ابتدا به توسعه انسانی و در نهایت پایداری شهرها، کمک شایانی نمایند. در نتیجه نقش ورزش در رسیدن به رشد اجتماعی، رشد اقتصادی و حفاظت موثر از محیط زیست یا همان توسعه پایدار، در غالب یک مدل برساخت، به نمایش درآمد. متولیان یا توسعه دهندگان می توانند برنامه ریزی خود را بصورت بومی بر اساس مدل حاضر انجام دهند و متناسب با هر زیست بوم، از ظرفیت فوق العاده ورزش در رسیدن به توسعه پایدار آن منطقه استفاده نمایند.